تاریخ ادبیات اسپانیا در دوره رنسانس: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «به طور کلی دوره ای که اوایل قرن شانزدهم میلادی تا پایان قرن هفدهم را در بر می گیرد، به دو دوره رنسانس و باروک تقسیم می شود. تاریخ نویسان توافق نظری درباره تاریخ دقیق این دو دوره ندارند، اما به طور معمول آغاز رنسانس را اوایل قرن شانزدهم و باروک ر...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
به طور کلی | به طور کلی دورهای که اوایل قرن شانزدهم میلادی تا پایان قرن هفدهم را در بر میگیرد، به دو دوره رنسانس و باروک تقسیم میشود. تاریخ نویسان توافق نظری درباره تاریخ دقیق این دو دوره ندارند، اما به طور معمول آغاز رنسانس را اوایل قرن شانزدهم و باروک را قرن هفدهم میدانند. برخی از تاریخ نویسان آغاز رنسانس در [[اسپانیا]] را قرن پانزدهم میلادی مطابق با ورود انسانگرایی ایتالیایی در این کشور به شمار میآورند. نویسندگان این دوره بر این باور بودند که قرون وسطی دورهای تاریک است که در میان دورهی باشکوهِ باستان و جهان مدرن قرار گرفته است، از این رو آنها دوره رنسانس را نه تنها در فرهنگ، بلکه در دیگر حوزهها ازجمله سیاست، هنر، ادبیات، علم و سنت تأثیر گذار میدانستند و به دنبال ایجاد رغبت و گرایشی دوباره نسبت به آثار برجسته دوران یونانو روم باستانبر آمدند و ازاینرو به بازخوانی آثار نویسندگانی که در قرون وسطی به فراموشی سپرده شده بودند پرداختند. در قرن پانزدهم زبان کاستیانو از فرهنگ ایتالیا تأثیر بسیار پذیرفت و این مسئله پیش درآمدی برای ورود به دورهای به نام رنسانس شد. | ||
از سال 1580 تا سال 1640 شاهد شکوفایی در ادبیات | این دوره کاملاً هویتی غربی دارد، در این برهه از زمان شاهد آن هستیم که اسپانیایی ها در فرهنگ و ادبیات عقبتر از ایتالیایی ها و فرانسوی ها قرار گرفتهاند فرانچسکو پترارکا [xxii] به عنوان اولین شاعر مدرن و از متقدمان اومانیسم نقش مهمی در این دوره داشته است، به طوری که وی اغلب به عنوان «پدراومانیسم» شناخته میشود<ref>.Lazar, Fernando, Literatura Española, Baracaldo, 1995,p. 108</ref>. مدارک زیادی نشانگر آن است که چطور دادگاه تفتیش عقاید هنر سیاه را برای کنترل افکار ابداع کرد. مأموران تفتیش عقاید با پوشاندن، سیاه کردن و بریدن بخشی از متن کتب کمر به نابودی بخش عظیمی از آثار بسته بودند، البته سانسور ملایم ترین روش دادگاه تفتیش عقاید بود. فشار بر مردم آنگونه بود که در تمام کشور آنها مجبور میشدند ریشههای مسیحی خود را اثبات کنند. | ||
از سال 1580 تا سال 1640 شاهد شکوفایی در ادبیات [[اسپانیا]] و ظهور نویسندگان بزرگی همچون میگل دِ سِروانتس، فلیکس لوپه دِ وگا، فرانسیسکو دِ کِبِدو (Francisco Gómez de Quevedo y Villegas) و لوئیس دِ گونگورا (Luis de Góngora y Argote) هستیم، این دوره را عصر طلایی ادبیات [[اسپانیا]] نام نهادهاند<ref>فاخری، مهدی(1392). جامعه و فرهنگ [[اسپانیا]]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی] (در دست انتشار)</ref>. | |||
== نیز نگاه کنید به == | |||
[[زبان و ادبیات اسپانیا]]؛ [[تاریخ ادبیات و سبکهای ادبی اسپانیا]]؛ [[تاریخ ادبیات دوره باستان اسپانیا]] | |||
== پاورقی == | |||
<small>Ferancesco Petrarca[xxii].(زاده ۲۰ جولای ۱۳۰۴ - درگذشته ۱۹ جولای ۱۳۷۴) اندیشمند، مورخ، نویسنده، شاعر، انسانشناس و انسانگرای ایتالیایی است.</small> | |||
== کتابشناسی == |
نسخهٔ کنونی تا ۴ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۲۹
به طور کلی دورهای که اوایل قرن شانزدهم میلادی تا پایان قرن هفدهم را در بر میگیرد، به دو دوره رنسانس و باروک تقسیم میشود. تاریخ نویسان توافق نظری درباره تاریخ دقیق این دو دوره ندارند، اما به طور معمول آغاز رنسانس را اوایل قرن شانزدهم و باروک را قرن هفدهم میدانند. برخی از تاریخ نویسان آغاز رنسانس در اسپانیا را قرن پانزدهم میلادی مطابق با ورود انسانگرایی ایتالیایی در این کشور به شمار میآورند. نویسندگان این دوره بر این باور بودند که قرون وسطی دورهای تاریک است که در میان دورهی باشکوهِ باستان و جهان مدرن قرار گرفته است، از این رو آنها دوره رنسانس را نه تنها در فرهنگ، بلکه در دیگر حوزهها ازجمله سیاست، هنر، ادبیات، علم و سنت تأثیر گذار میدانستند و به دنبال ایجاد رغبت و گرایشی دوباره نسبت به آثار برجسته دوران یونانو روم باستانبر آمدند و ازاینرو به بازخوانی آثار نویسندگانی که در قرون وسطی به فراموشی سپرده شده بودند پرداختند. در قرن پانزدهم زبان کاستیانو از فرهنگ ایتالیا تأثیر بسیار پذیرفت و این مسئله پیش درآمدی برای ورود به دورهای به نام رنسانس شد.
این دوره کاملاً هویتی غربی دارد، در این برهه از زمان شاهد آن هستیم که اسپانیایی ها در فرهنگ و ادبیات عقبتر از ایتالیایی ها و فرانسوی ها قرار گرفتهاند فرانچسکو پترارکا [xxii] به عنوان اولین شاعر مدرن و از متقدمان اومانیسم نقش مهمی در این دوره داشته است، به طوری که وی اغلب به عنوان «پدراومانیسم» شناخته میشود[۱]. مدارک زیادی نشانگر آن است که چطور دادگاه تفتیش عقاید هنر سیاه را برای کنترل افکار ابداع کرد. مأموران تفتیش عقاید با پوشاندن، سیاه کردن و بریدن بخشی از متن کتب کمر به نابودی بخش عظیمی از آثار بسته بودند، البته سانسور ملایم ترین روش دادگاه تفتیش عقاید بود. فشار بر مردم آنگونه بود که در تمام کشور آنها مجبور میشدند ریشههای مسیحی خود را اثبات کنند.
از سال 1580 تا سال 1640 شاهد شکوفایی در ادبیات اسپانیا و ظهور نویسندگان بزرگی همچون میگل دِ سِروانتس، فلیکس لوپه دِ وگا، فرانسیسکو دِ کِبِدو (Francisco Gómez de Quevedo y Villegas) و لوئیس دِ گونگورا (Luis de Góngora y Argote) هستیم، این دوره را عصر طلایی ادبیات اسپانیا نام نهادهاند[۲].
نیز نگاه کنید به
زبان و ادبیات اسپانیا؛ تاریخ ادبیات و سبکهای ادبی اسپانیا؛ تاریخ ادبیات دوره باستان اسپانیا
پاورقی
Ferancesco Petrarca[xxii].(زاده ۲۰ جولای ۱۳۰۴ - درگذشته ۱۹ جولای ۱۳۷۴) اندیشمند، مورخ، نویسنده، شاعر، انسانشناس و انسانگرای ایتالیایی است.
کتابشناسی
- ↑ .Lazar, Fernando, Literatura Española, Baracaldo, 1995,p. 108
- ↑ فاخری، مهدی(1392). جامعه و فرهنگ اسپانیا. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)