جایزه ی نوبل 2012، رهاورد ادبیات معاصر چین: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:165011039946718501.jpg|بندانگشتی|«مو یان»، نویسنده چینی برنده نوبل ادبیات در 2012]] | |||
در چند دههی گذشته، دستیابی به جوایز ادبی معتبر بین المللی، به ویژه جایزهی نوبل ادبیات، از آرزوهای همیشگی نویسندگان و محافل ادبی [[چین]] بود که تا سال 2000 برآورده نشده بود. شاید یکی از دلایل آن، عدم آشنایی نویسندگان و محافل ادبی جهان با زبان و [[ادبیات معاصر چین]] از یک سو، و ترجمه نشدن آثار نویسندگان برجستهی ادبی این کشور به زبانهای بین المللی از سوی دیگر، بوده باشد. در سال 2000 میلادی، یکی از نویسندگان ادبی چین به نام گائوشینگ جیان (Gao Xingjian) موفق به اخذ جایزهی نوبل ادبیات گردید، ولی به خاطر ترک کشور [[چین]] و اخذ تابعیت فرانسه، چینی ها هرگز او را به عنوان نمایندهی ادبیات کشور خود نپذیرفته و اعطای جایزهی نوبل ادبیات به آقای گائو را بیشتر سیاسی تلقی کردند تا ادبی. البته، دولت [[چین]] اعطای جایزه ی نوبل صلح به دالای لاما، رهبر تبعیدی بوداییهای تبت را نیز هرگز نپذیرفت و آن را محکوم نمود. در سال 2010 نیز آقای لیوشیائوبو (Liu Xianbo)، هنرمند جنجالی و مخالف دولت چین که در زندان به سر میبرد، به دلیل مخالفت با سیاستهای دولت این کشور، موفق به دریافت جایزهی صلح نوبل شد که این جایزه هم با مخالفت شدید دولت این کشور روبه رو گردید. | در چند دههی گذشته، دستیابی به جوایز ادبی معتبر بین المللی، به ویژه جایزهی نوبل ادبیات، از آرزوهای همیشگی نویسندگان و محافل ادبی [[چین]] بود که تا سال 2000 برآورده نشده بود. شاید یکی از دلایل آن، عدم آشنایی نویسندگان و محافل ادبی جهان با زبان و [[ادبیات معاصر چین]] از یک سو، و ترجمه نشدن آثار نویسندگان برجستهی ادبی این کشور به زبانهای بین المللی از سوی دیگر، بوده باشد. در سال 2000 میلادی، یکی از نویسندگان ادبی چین به نام گائوشینگ جیان (Gao Xingjian) موفق به اخذ جایزهی نوبل ادبیات گردید، ولی به خاطر ترک کشور [[چین]] و اخذ تابعیت فرانسه، چینی ها هرگز او را به عنوان نمایندهی ادبیات کشور خود نپذیرفته و اعطای جایزهی نوبل ادبیات به آقای گائو را بیشتر سیاسی تلقی کردند تا ادبی. البته، دولت [[چین]] اعطای جایزه ی نوبل صلح به دالای لاما، رهبر تبعیدی بوداییهای تبت را نیز هرگز نپذیرفت و آن را محکوم نمود. در سال 2010 نیز آقای لیوشیائوبو (Liu Xianbo)، هنرمند جنجالی و مخالف دولت چین که در زندان به سر میبرد، به دلیل مخالفت با سیاستهای دولت این کشور، موفق به دریافت جایزهی صلح نوبل شد که این جایزه هم با مخالفت شدید دولت این کشور روبه رو گردید. | ||
[[پرونده:110-3-th3.jpg|بندانگشتی|«مو یان» برنده نوبل ادبیات]] | |||
به هرحال، عطش جامعهی ادبا و نویسندگان چینی برای رسیدن به جایزهی مورد تأیید دولت نوبل ادبیات، ده سال دیگر به درازا کشید تا این که بالاخره در سال 2012، یکی از نویسندگان مشهور این کشور به نام آقای مویان (Mo Yan)، موفق به افتخار دریافت جایزهی ادبی نوبل نایل شد. دولت، مردم و نویسندگان ادبی [[چین]] از این جایزه به شدت استقبال نموده و آن را حق ادبیات معاصر چین دانستند که خیلی دیر به او اعطا شده است. اگرچه برخی از نویسندگان غیر دولتی و مخالف چینی، از اعطای این جایزه به آقای مویان به خاطر طرفداری وی از سانسور موجود در این کشور، انتقاد کرده و آن را محکوم کردند. | |||
مویان 57 ساله، متولد سال1955میلادی در یکی از روستاهای استان شَندونگ در شرق [[چین]] و یکی از اعضای برجستهی فدراسیون محافل ادبی و هنری مورد حمایت دولت این کشور است. طی سالهای گذشته، تعداد زیادی از رمانها و داستانهای کوتاه وی به زبان انگلیسی و سایر زبانها ترجمه شده و محافل ادبی جهان تا حدودی با آثار و نوشتههای او آشنا بود. رمان«خوشهی سرخ ذرت» وی که حوادث دوران تجاوز [[ژاپن]] به [[چین]] در دههی1930 میلادی را روایت میکند، از نخستین آثار مویان است که شهرت جهانی پیدا کرد و توسط آقای جانگ ایمو (Zhang Yimo) [[سینماگران و هنرمندان معروف چین|کارگردان مشهور سینمای چین]] به فیلم سینمایی تبدیل شد. در واقع، مویان تنها نویسندهی چینی است که بیشتر آثار و نوشتههایش در زمان حیات خودش به زبانهای مختلف، به ویژه زبان انگلیسی، ترجمه و منتشر شده است. | |||
[[پرونده:121011NobelLitterature 6770987-th3.jpg|بندانگشتی|مویان نویسنده چینی]] | |||
دوران نوجوانی آقای مویان که با سختگیریهای [[اجرای انقلاب فرهنگی در چین|دوران انقلاب فرهنگی در چین]] همزمان بود، از او فردی محتاط و تا حدودی گوشهگیر ساخته بود. به همین جهت، وی در نوشتههایش به گوان مویه (Guan Moye) یعنی«صحبت نکن» معروف بود، چون در دوران خفقان انقلاب فرهنگی، پدر و مادر و دوستانش مرتب به او تذکر می دادند که صحبت نکن و حرف نزن تا گرفتار گاردهای سرخ [[مائو تسه تونگ(مائو زدونگ)، بنیانگذار جمهوری خلق چین|مائو]] نَشَوی. لذا، او نام مستعار و اسم قلمی گوان مویه و یا حرف نزن را برای خود انتخاب کرده و در محافل ادبی داخل [[چین]] هم به همین اسم مشهور است. | |||
مویان | از آقای مویان تا کنون بیش از 11 رمان و صدها داستان کوتاه منتشر شده است که از نوشتههای معروف وی می توان به آثاری همچون«خوشهی ذرت سرخThe Red Sorghum). 1987)»، «قورباغه (Frog)»، «تصنیف سیر (The Garlic Ballads)»، «مرگ و زندگی مرا فرا میگیرد (Life and Death are wearing me out)»، «جمهوری شرابThe Republic) of Wine)»، «مجازات درخت صندل (Sandalwood Penalty)»، «پنجه (Pow)»، «سینههای بزرگ و باسن فراخ (Big Breast and Wide Hips)» اشاره کرد. آخرین اثری که وی در دست تألیف دارد«تو هر کاری را برای خنده میکنی[[جایزه ی نوبل 2012، رهاورد ادبیات معاصر چین#%20ftn14|(You’ll do Anything for a Laugh]])» هست. <ref><sub><big>سابقی، علی محمد(1392). جامعه و فرهنگ [[چین]]. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشاراتی بین الملی الهدی، جلد اول ص1131.</big></sub></ref> | ||
== نیز نگاه کنید به == | |||
* [[زبان و ادبیات چینی]] | |||
* [[انجمن نویسندگان و جوایز ادبی چین]] | |||
== کتابشناسی == | == کتابشناسی == |
نسخهٔ کنونی تا ۲۰ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۲۲:۳۴
در چند دههی گذشته، دستیابی به جوایز ادبی معتبر بین المللی، به ویژه جایزهی نوبل ادبیات، از آرزوهای همیشگی نویسندگان و محافل ادبی چین بود که تا سال 2000 برآورده نشده بود. شاید یکی از دلایل آن، عدم آشنایی نویسندگان و محافل ادبی جهان با زبان و ادبیات معاصر چین از یک سو، و ترجمه نشدن آثار نویسندگان برجستهی ادبی این کشور به زبانهای بین المللی از سوی دیگر، بوده باشد. در سال 2000 میلادی، یکی از نویسندگان ادبی چین به نام گائوشینگ جیان (Gao Xingjian) موفق به اخذ جایزهی نوبل ادبیات گردید، ولی به خاطر ترک کشور چین و اخذ تابعیت فرانسه، چینی ها هرگز او را به عنوان نمایندهی ادبیات کشور خود نپذیرفته و اعطای جایزهی نوبل ادبیات به آقای گائو را بیشتر سیاسی تلقی کردند تا ادبی. البته، دولت چین اعطای جایزه ی نوبل صلح به دالای لاما، رهبر تبعیدی بوداییهای تبت را نیز هرگز نپذیرفت و آن را محکوم نمود. در سال 2010 نیز آقای لیوشیائوبو (Liu Xianbo)، هنرمند جنجالی و مخالف دولت چین که در زندان به سر میبرد، به دلیل مخالفت با سیاستهای دولت این کشور، موفق به دریافت جایزهی صلح نوبل شد که این جایزه هم با مخالفت شدید دولت این کشور روبه رو گردید.
به هرحال، عطش جامعهی ادبا و نویسندگان چینی برای رسیدن به جایزهی مورد تأیید دولت نوبل ادبیات، ده سال دیگر به درازا کشید تا این که بالاخره در سال 2012، یکی از نویسندگان مشهور این کشور به نام آقای مویان (Mo Yan)، موفق به افتخار دریافت جایزهی ادبی نوبل نایل شد. دولت، مردم و نویسندگان ادبی چین از این جایزه به شدت استقبال نموده و آن را حق ادبیات معاصر چین دانستند که خیلی دیر به او اعطا شده است. اگرچه برخی از نویسندگان غیر دولتی و مخالف چینی، از اعطای این جایزه به آقای مویان به خاطر طرفداری وی از سانسور موجود در این کشور، انتقاد کرده و آن را محکوم کردند.
مویان 57 ساله، متولد سال1955میلادی در یکی از روستاهای استان شَندونگ در شرق چین و یکی از اعضای برجستهی فدراسیون محافل ادبی و هنری مورد حمایت دولت این کشور است. طی سالهای گذشته، تعداد زیادی از رمانها و داستانهای کوتاه وی به زبان انگلیسی و سایر زبانها ترجمه شده و محافل ادبی جهان تا حدودی با آثار و نوشتههای او آشنا بود. رمان«خوشهی سرخ ذرت» وی که حوادث دوران تجاوز ژاپن به چین در دههی1930 میلادی را روایت میکند، از نخستین آثار مویان است که شهرت جهانی پیدا کرد و توسط آقای جانگ ایمو (Zhang Yimo) کارگردان مشهور سینمای چین به فیلم سینمایی تبدیل شد. در واقع، مویان تنها نویسندهی چینی است که بیشتر آثار و نوشتههایش در زمان حیات خودش به زبانهای مختلف، به ویژه زبان انگلیسی، ترجمه و منتشر شده است.
دوران نوجوانی آقای مویان که با سختگیریهای دوران انقلاب فرهنگی در چین همزمان بود، از او فردی محتاط و تا حدودی گوشهگیر ساخته بود. به همین جهت، وی در نوشتههایش به گوان مویه (Guan Moye) یعنی«صحبت نکن» معروف بود، چون در دوران خفقان انقلاب فرهنگی، پدر و مادر و دوستانش مرتب به او تذکر می دادند که صحبت نکن و حرف نزن تا گرفتار گاردهای سرخ مائو نَشَوی. لذا، او نام مستعار و اسم قلمی گوان مویه و یا حرف نزن را برای خود انتخاب کرده و در محافل ادبی داخل چین هم به همین اسم مشهور است.
از آقای مویان تا کنون بیش از 11 رمان و صدها داستان کوتاه منتشر شده است که از نوشتههای معروف وی می توان به آثاری همچون«خوشهی ذرت سرخThe Red Sorghum). 1987)»، «قورباغه (Frog)»، «تصنیف سیر (The Garlic Ballads)»، «مرگ و زندگی مرا فرا میگیرد (Life and Death are wearing me out)»، «جمهوری شرابThe Republic) of Wine)»، «مجازات درخت صندل (Sandalwood Penalty)»، «پنجه (Pow)»، «سینههای بزرگ و باسن فراخ (Big Breast and Wide Hips)» اشاره کرد. آخرین اثری که وی در دست تألیف دارد«تو هر کاری را برای خنده میکنی(You’ll do Anything for a Laugh)» هست. [۱]