انسجام قدرت کاسترویی کوبا: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «فیدل کاسترو از ابتدای بهدست گرفتن قدرت، سبک خاص خودش را برای حکومت کردن انتخاب نمود، کوبا کشوری در آمریکای لاتین بود که بیشترین بینده تلویزیونی را داشت و کاسترو از این مسئله به خوبی استفاده کرد و در تمامی موارد به اطلاع رسانی همگانی اقدام می...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
فیدل کاسترو از ابتدای | [[پرونده:کاسترو.jpg|جایگزین=کاسترو|بندانگشتی|کاسترو، قابل بازیابی از<nowiki/>https://setare.com/fa/news/7486/%D8%A8%DB%8C%D9%88%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%81%DB%8C-%D9%81%DB%8C%D8%AF%D9%84-%DA%A9%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%B1%D9%88-%D8%B1%D9%87%D8%A8%D8%B1-%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8%DB%8C-%DA%A9%D9%88%D8%A8%D8%A7/|344x344پیکسل]] | ||
[[فیدل کاسترو]] از ابتدای بدست گرفتن قدرت، سبک خاص خودش را برای حکومت کردن انتخاب نمود. کوبا کشوری در آمریکای لاتین بود که بیشترین ببینده تلویزیونی را داشت و کاسترو از این مسئله به خوبی استفاده کرد و در تمامی موارد به اطلاع رسانی همگانی اقدام مینمود. فعالیتهای دولت از طریق سخنرانیهای تلویزیونی فیدل به اطلاع مردم می رسید که معمولا 5 الی 6 ساعت به طول میانجامید. | |||
وی با محبوبیت بسیاری که در بین مردم کسب کرده بود این امکان را داشت تا کشور را به حالت تعلیق درآورد، چرا که بیشتر مردم به او اعتماد بسیاری داشتند. از آنجایی که کوبای جدید انقلابی، از داشتن کنگره بیبهره بود و دولت موقت هم به شدت به مخالفت با او میپرداخت، وی که "رهبر اعظم" لقب گرفته بود، در صفحه تلویزیون این امکان را داشت تا ایدههای سیاسی اش را به نمایش بگذارد. | |||
کمی پس از پیروزی انقلاب، [[فیدل کاسترو]] نظام کمونیستی را اعلام نمود و برای مقابله با مداخلات سلطه جویانه ایالاتمتحده آمریکا، به اتحاد جماهیر شوروی نزدیک شد و پایان مالکیت خصوصی را در کوبا رقم زد. [[فیدل کاسترو]]، در سال 1955 سفری به نیویورک داشت تا بتواند سرمایهای برای انقلاب خود جمعآوری نماید. وی در آن سفر، در مصاحبهای با نیویورک تایمز گفته بود: <blockquote>"من موافق کمونیسم نیستم. ما دموکرات هستیم".</blockquote>وی حتی پس از به قدرت رسیدن، نظام کمونیستی را رد کرد، به طوری که موضع ضدکمونیستی فیدل کاسترو در 24 دسامبر 1960 در بیانیهای توسط نماینده [[کوبا]] در سازمان ملل متحد اعلام شد. وی چنین اظهار کرد که:<blockquote>"نه سرمایهداری در معنای تاریخی آن، و نه کمونیسم در واقعیت بازیگری آن. در میان این دو ایدئولوژی یا مواضع سیاسی و اقتصادی که در دنیا مورد بحث هستند، ما موضع خاصی داریم. آن را انسانگرایی نامیدهایم، زیرا میخواهیم انسان را از ترسها، شعارها و خرافات نجات دهیم. .... بزرگترین مشکل دنیا این است که مجبور به انتخاب میان دو چیز میشود: میان سرمایهداری که مردم را از گرسنگی میکشد و کمونیسم که مشکلات اقتصادی را حل میکند اما آزادیها را محدود مینماید. کوباییها و مردم انقلابی آمریکای لاتین میخواهند نیازهای مادیشان را برطرف نمایند بدون اینکه آزادیشان را قربانی نمایند."</blockquote> | |||
نماینده [[فیدل کاسترو|کاسترو]] در سازمان ملل چنین ادامه میدهد:<blockquote>"... ما یک قدم جلوتر از چپ و راست هستیم، و این یک انقلاب انسانگرایانه است، زیرا انسان را غیرانسانی نمیکند، زیرا انسان را به عنوان هدف اصلی خود میشناسد. سرمایهداری انسان را قربانی میکند؛ دولت کمونیستی با اندیشههای مطلقگرایانه خود، حقوق انسانی را قربانی مینماید. بنابراین ما با هیچیک از این دو نظام نیستیم. هر ملتی بایستی نظام سیاسی خاص خود را توسعهدهد که از نیازهای خاص خودش نشات گرفته باشد و تحمیلی و تقلیدی نباشد؛ و انقلاب ما انقلابی مستقل است، انقلابی کوبایی است همانند موسیقیمان. در این متن اعلام میکنم که این انقلاب، سرخ نیست، بلکه سبز زیتونی است، زیرا سبز زیتونی دقیقا رنگ ماست، انقلابی که از دشتهای سییرا مائسترا خارج شد."</blockquote>اگرچه [[فیدل کاسترو]]، صراحتا اعلام نمود که نه به چپ تمایل دارد و نه به راست، با توجه به اینکه دولت [[فیدل کاسترو|کاسترو]] اقدامات ملیسازی را در [[کوبا]] آغاز نمود و به دنبال آن بسیاری از تملکات و شرکتهای آمریکایی را مصادره کرد روابط این دو کشور رو به تیرگی نهاد و تحریمها علیه [[کوبا]] آغاز شد. از این رو، [[کوبا]] به ناچار به سمت اتحاد جماهیر شوروی سابق کشیده شد و در ماه می 1961، [[فیدل کاسترو|کاسترو]] به طور رسمی [[کوبا]] را کشوری سوسیالیست - کمونیست اعلام نمود. این امر، یکی از موضوعاتی بود که در همان ماههای اول [[انقلاب کوبا]] بسیار جنجال برانگیز شد و نفوذ کمونیستها به درون دولت انقلابی را بشدت مورد انتقاد قرارداد.<ref>, Cantón Navarro, J. (1996). Historia de Cuba: El desafío del yugo y la estrella: biografía de un pueblo. Editorial SI-MAR. P196.</ref> | |||
اعضای [[حزب کمونیست]] [[کوبا]] پستهای مهمی را در دولت به دستگرفتند و نیروهای مسلح تازه شکلگرفته که با ایدئولوژی مارکسیستی عهد بسته بودند تحت فرماندهی [[رائول کاسترو]] قرار گرفتند. در کنار این موارد، [[فیدل کاسترو|فیدل]] همچنان وابسته به خانواده انقلابی خود بود یعنی گروه هواداری که از همان روزهای سییرا مائسترا با او بودند و به او اعتقاد مطلق داشتند. | |||
از دیگر سیاستهای [[فیدل کاسترو|فیدل]]، ایجاد سازمانی متشکل از شبه نظامیان انقلابی بود که غیرنظامیان استخدام شده در ادارات به عضویت آن درآمده بودند. سازمان دیگری با نام کمیتههای دفاع از انقلاب (Comites de Defensa de la Revolucion) نیز در هر محلهای ایجاد شده بودند تا بر فعالیتهای محله نظارت داشتهباشند. این کمیته در زمان راهاندازی دفترچه سهمیهبندی، مسئولیت نظارت بر این سیستم را نیز برعهده داشتند.<ref>, Cantón Navarro, J. (1996). Historia de Cuba: El desafío del yugo y la estrella: biografía de un pueblo. Editorial SI-MAR. P12-211.</ref><ref>حقروستا، مریم. (1397). جامعه و فرهنگی [[کوبا]]. تهران: [https://alhoda.ir/ موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی]، ص59-62.</ref> | |||
به | == نیز نگاه کنید به == | ||
[[تاریخ کوبا]]؛ [[تاریخ معاصر کوبا]]؛ [[انقلاب کوبا]]؛ [[فیدل کاسترو]] | |||
== کتابشناختی == | |||
نسخهٔ کنونی تا ۱۹ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۲۲:۳۰
فیدل کاسترو از ابتدای بدست گرفتن قدرت، سبک خاص خودش را برای حکومت کردن انتخاب نمود. کوبا کشوری در آمریکای لاتین بود که بیشترین ببینده تلویزیونی را داشت و کاسترو از این مسئله به خوبی استفاده کرد و در تمامی موارد به اطلاع رسانی همگانی اقدام مینمود. فعالیتهای دولت از طریق سخنرانیهای تلویزیونی فیدل به اطلاع مردم می رسید که معمولا 5 الی 6 ساعت به طول میانجامید.
وی با محبوبیت بسیاری که در بین مردم کسب کرده بود این امکان را داشت تا کشور را به حالت تعلیق درآورد، چرا که بیشتر مردم به او اعتماد بسیاری داشتند. از آنجایی که کوبای جدید انقلابی، از داشتن کنگره بیبهره بود و دولت موقت هم به شدت به مخالفت با او میپرداخت، وی که "رهبر اعظم" لقب گرفته بود، در صفحه تلویزیون این امکان را داشت تا ایدههای سیاسی اش را به نمایش بگذارد.
کمی پس از پیروزی انقلاب، فیدل کاسترو نظام کمونیستی را اعلام نمود و برای مقابله با مداخلات سلطه جویانه ایالاتمتحده آمریکا، به اتحاد جماهیر شوروی نزدیک شد و پایان مالکیت خصوصی را در کوبا رقم زد. فیدل کاسترو، در سال 1955 سفری به نیویورک داشت تا بتواند سرمایهای برای انقلاب خود جمعآوری نماید. وی در آن سفر، در مصاحبهای با نیویورک تایمز گفته بود:
"من موافق کمونیسم نیستم. ما دموکرات هستیم".
وی حتی پس از به قدرت رسیدن، نظام کمونیستی را رد کرد، به طوری که موضع ضدکمونیستی فیدل کاسترو در 24 دسامبر 1960 در بیانیهای توسط نماینده کوبا در سازمان ملل متحد اعلام شد. وی چنین اظهار کرد که:
"نه سرمایهداری در معنای تاریخی آن، و نه کمونیسم در واقعیت بازیگری آن. در میان این دو ایدئولوژی یا مواضع سیاسی و اقتصادی که در دنیا مورد بحث هستند، ما موضع خاصی داریم. آن را انسانگرایی نامیدهایم، زیرا میخواهیم انسان را از ترسها، شعارها و خرافات نجات دهیم. .... بزرگترین مشکل دنیا این است که مجبور به انتخاب میان دو چیز میشود: میان سرمایهداری که مردم را از گرسنگی میکشد و کمونیسم که مشکلات اقتصادی را حل میکند اما آزادیها را محدود مینماید. کوباییها و مردم انقلابی آمریکای لاتین میخواهند نیازهای مادیشان را برطرف نمایند بدون اینکه آزادیشان را قربانی نمایند."
نماینده کاسترو در سازمان ملل چنین ادامه میدهد:
"... ما یک قدم جلوتر از چپ و راست هستیم، و این یک انقلاب انسانگرایانه است، زیرا انسان را غیرانسانی نمیکند، زیرا انسان را به عنوان هدف اصلی خود میشناسد. سرمایهداری انسان را قربانی میکند؛ دولت کمونیستی با اندیشههای مطلقگرایانه خود، حقوق انسانی را قربانی مینماید. بنابراین ما با هیچیک از این دو نظام نیستیم. هر ملتی بایستی نظام سیاسی خاص خود را توسعهدهد که از نیازهای خاص خودش نشات گرفته باشد و تحمیلی و تقلیدی نباشد؛ و انقلاب ما انقلابی مستقل است، انقلابی کوبایی است همانند موسیقیمان. در این متن اعلام میکنم که این انقلاب، سرخ نیست، بلکه سبز زیتونی است، زیرا سبز زیتونی دقیقا رنگ ماست، انقلابی که از دشتهای سییرا مائسترا خارج شد."
اگرچه فیدل کاسترو، صراحتا اعلام نمود که نه به چپ تمایل دارد و نه به راست، با توجه به اینکه دولت کاسترو اقدامات ملیسازی را در کوبا آغاز نمود و به دنبال آن بسیاری از تملکات و شرکتهای آمریکایی را مصادره کرد روابط این دو کشور رو به تیرگی نهاد و تحریمها علیه کوبا آغاز شد. از این رو، کوبا به ناچار به سمت اتحاد جماهیر شوروی سابق کشیده شد و در ماه می 1961، کاسترو به طور رسمی کوبا را کشوری سوسیالیست - کمونیست اعلام نمود. این امر، یکی از موضوعاتی بود که در همان ماههای اول انقلاب کوبا بسیار جنجال برانگیز شد و نفوذ کمونیستها به درون دولت انقلابی را بشدت مورد انتقاد قرارداد.[۱]
اعضای حزب کمونیست کوبا پستهای مهمی را در دولت به دستگرفتند و نیروهای مسلح تازه شکلگرفته که با ایدئولوژی مارکسیستی عهد بسته بودند تحت فرماندهی رائول کاسترو قرار گرفتند. در کنار این موارد، فیدل همچنان وابسته به خانواده انقلابی خود بود یعنی گروه هواداری که از همان روزهای سییرا مائسترا با او بودند و به او اعتقاد مطلق داشتند.
از دیگر سیاستهای فیدل، ایجاد سازمانی متشکل از شبه نظامیان انقلابی بود که غیرنظامیان استخدام شده در ادارات به عضویت آن درآمده بودند. سازمان دیگری با نام کمیتههای دفاع از انقلاب (Comites de Defensa de la Revolucion) نیز در هر محلهای ایجاد شده بودند تا بر فعالیتهای محله نظارت داشتهباشند. این کمیته در زمان راهاندازی دفترچه سهمیهبندی، مسئولیت نظارت بر این سیستم را نیز برعهده داشتند.[۲][۳]
نیز نگاه کنید به
تاریخ کوبا؛ تاریخ معاصر کوبا؛ انقلاب کوبا؛ فیدل کاسترو
کتابشناختی
- ↑ , Cantón Navarro, J. (1996). Historia de Cuba: El desafío del yugo y la estrella: biografía de un pueblo. Editorial SI-MAR. P196.
- ↑ , Cantón Navarro, J. (1996). Historia de Cuba: El desafío del yugo y la estrella: biografía de un pueblo. Editorial SI-MAR. P12-211.
- ↑ حقروستا، مریم. (1397). جامعه و فرهنگی کوبا. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص59-62.