محمد ظاهر شاه: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).)
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:


[[محمد نادرشاه|محمدنادر شاه]] با کمک برادرانش به سلطنت رسید؛ ازاین‌رو برای انتخاب جانشین با تقاضاهای برادرانش، به‌ویژه محمدهاشم خان مواجه بود و در زمان حیات خود نتوانست بین برادران خود و پسرش یکی را در مقام جانشین انتخاب‌کند و در هنگام مرگش، رسما جانشینی معرفی نشده بود. ترور و مرگ ناگهانی محمدنادر شاه شرایط را بسیار نگران‌کننده و وخیم ساخت و پایه‌های حکمرانی خانواده محمدزایی، به‌ویژه آل یحیی را به لرزه درآورد و در معرض تهدید قرار داد؛ انتخاب جانشین به مشکل بزرگی تبدیل شد؛ ولی برخلاف دوره‌های قبلی که بر سر جانشینی جنگ‌های خانگی سنگین به راه می‌افتاد، درایت برادران محمدنادر شاه سبب نجات آنها از خطر سقوط شد.


محمدنادر شاه با کمک برادرانش به سلطنت رسید؛ ازاین‌رو برای انتخاب جانشین با تقاضاهای برادرانش، به‌ویژه محمدهاشم خان مواجه بود و در زمان حیات خود نتوانست بین برادران خود و پسرش یکی را در مقام جانشین انتخاب‌کند و در هنگام مرگش، رسما جانشینی معرفی نشده بود. ترور و مرگ ناگهانی محمدنادر شاه شرایط را بسیار نگران‌کننده و وخیم ساخت و پایه‌های حکمرانی خانواده محمدزایی، به‌ویژه آل یحیی را به لرزه درآورد و در معرض تهدید قرار داد؛ انتخاب جانشین به مشکل بزرگی تبدیل شد؛ ولی برخلاف دوره‌های قبلی که بر سر جانشینی جنگ‌های خانگی سنگین به راه می‌افتاد، درایت برادران محمدنادر شاه سبب نجات آنها از خطر سقوط شد.  
هنگام ترور محمدنادر شاه، محمدهاشم خان که نخست‌وزیری را برعهده داشت و مدعی سلطنت و جانشینی هم بود به [[مزار شریف]] رفته بود؛ ولی شاه محمود خان، یکی از برادران که وزیر جنگ بود سریع دست‌به‌کار شد و محمدظاهر تنها پسر محمدنادر شاه را در مقام جانشین انتخاب کرد و نقش مؤثری برای رسیدن محمدظاهر به پادشاهی ایفا کرد، او بیعت خود با شاه جدید را اعلام کرد و از دیگران نیز برای [[محمدظاهر شاه]] بیعت گرفت.  


هنگام ترور محمدنادر شاه، محمدهاشم خان که نخست‌وزیری را برعهده داشت و مدعی سلطنت و جانشینی هم بود به [[مزار شریف]] رفته بود؛ ولی شاه محمود خان، یکی از برادران که وزیر جنگ بود سریع دست‌به‌کار شد و محمدظاهر'''(۱۹۳۳ تا ۱۹۷۳)'''  تنها پسر محمدنادر شاه را در مقام جانشین انتخاب کرد و نقش مؤثری برای رسیدن محمدظاهر به پادشاهی ایفا کرد، او بیعت خود با شاه جدید را اعلام کرد و از دیگران نیز برای [[محمدظاهر شاه]] بیعت گرفت.  
محمدظاهر شاه در سال ۱۹۱۴، به دنیا آمد و پس از مدتی تحصیل در مدرسه حبیبیه [[کابل]]، در سن ده‌سالگی همراه پدرش به [[فرانسه]] رفت و تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در آن کشور طی‌کرد و با زبان فرانسه آشنا شد و او در سال ۱۹۳۰ به [[افغانستان]] بازگشت و در مدرسه نظامی [[کابل]] وارد شد. در سن ۱۸ سالگی قائم‌مقام وزارت دفاع و سپس قائم‌مقام وزارت معارف (آموزش‌وپرورش) شد. در ۸ نوامبر ۱۹۳۳ زمانی که به‌جای پدر بر تخت سلطنت [[افغانستان]] نشست ۱۹ سال داشت. پس از رسیدن محمدظاهر به سلطنت، او رسما شاه بود؛ ولی به دلیل تجربه کم، توان اداره کشور را نداشت و قدرت واقعی در دست عموهایش بود و در رأس آنها نیز محمدهاشم خان قرار داشت و آنان بودند که سررشته کارها را در دست داشتند و کشور را اداره می‌کردند.


محمدظاهر شاه در سال ۱۹۱۴، به دنیا آمد و پس از مدتی تحصیل در مدرسه حبیبیه کابل، در سن ده‌سالگی همراه پدرش به فرانسه رفت و تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در آن کشور طی‌کرد و با زبان فرانسه آشنا شد و او در سال ۱۹۳۰ به [[افغانستان]] بازگشت و در مدرسه نظامی [[کابل]] وارد شد. در سن ۱۸ سالگی قائم‌مقام وزارت دفاع و سپس قائم‌مقام وزارت معارف (آموزش‌وپرورش) شد. در ۸ نوامبر ۱۹۳۳ زمانی که به‌جای پدر بر تخت سلطنت افغانستان نشست ۱۹ سال داشت. پس از رسیدن محمدظاهر به سلطنت، او رسما شاه بود؛ ولی به دلیل تجربه کم، توان اداره کشور را نداشت و قدرت واقعی در دست عموهایش بود و در رأس آنها نیز محمدهاشم خان قرار داشت و آنان بودند که سررشته کارها را در دست داشتند و کشور را اداره می‌کردند.
=== دوره‌های حکومت محمدظاهر شاه ===
۱- دوره سلطه عموها و پسرعموهای او (محمدداود خان و محمدنعیم خان فرزندان محمدعزیز خان برادر دیگر محمدنادر شاه) بر کشور، در این دوره محمدظاهر شاه هم تمایل جدی در به دست‌گرفتن زمام امورکشور نشان نمی‌داد و اگر هم‌گاهی چنین میلانی از او به ظهور می‌رسید محمدهاشم‌خان آن را در نطفه خفه می‌ساخت و مجال نشو و نما نمی‌داد.<ref>فرهنگ، میرمحمد صدیق (1380). افغانستان در پنج قرن اخیر. تهران: انتشارات عرفان، ص 66.</ref> این دوره خود به سه دوره نخست‌وزیری محمدهاشم خان از ۱۹۳۳ تا ۱۹۴۶، نخست‌وزیری شاه محمود خان از ۱۹۴۶ تا ۱۹۵۳ و نخست‌وزیری محمدداود خان از ۱۹۵۳ ۱۹۶۳ تقسیم‌پذیر است. تمام مدت نخست‌وزیری این سه نفر، به‌جز تا حد کمی شاه محمود خان، دوران حاکمیت استبداد بر [[افغانستان]] است.  


'''دوره‌های حکومت محمدظاهر شاه'''
۲- دوره حاکمیت محمدظاهر شاه که با برکناری محمدداود خان از نخست‌وزیری در ۱۹۶۳ آغاز می‌شود و تا سال ۱۹۷۳، زمان کودتای محمدداود خان ادامه می‌یابد. در این دوره، محمدظاهر شاه از سلطه عموها و پسرعموها رهایی می‌یابد و خود سررشته کارها را برای مدت ده سال در دست می‌گیرد.<ref>علی آبادی، علیرضا (1395). جامعه و فرهنگ افغانستان. تهران: [https://alhoda.ir/ موسسه فرهنگی هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی]، ص 578-580.</ref>


۱ دوره سلطه عموها و پسرعموهای او (محمدداود خان و محمدنعیم خان فرزندان محمدعزیز خان برادر دیگر محمدنادر شاه) بر کشور، در این دوره محمدظاهر شاه هم تمایل جدی در به دست‌گرفتن زمام امورکشور نشان نمی‌داد و اگر هم‌گاهی چنین میلانی از او به ظهور می‌رسید محمدهاشم‌خان آن را در نطفه خفه می‌ساخت و مجال نشو و نما نمی‌داد.' این دوره خود به سه دوره نخست‌وزیری محمدهاشم خان از ۱۹۳۳ تا ۱۹۴۶، نخست‌وزیری شاه محمود خان از ۱۹۴۶ تا ۱۹۵۳ و نخست‌وزیری محمدداود خان از ۱۹۵۳ ۱۹۶۳ تقسیم‌پذیر است. تمام مدت نخست‌وزیری این سه نفر، به‌جز تا حد کمی شاه محمود خان، دوران حاکمیت استبداد بر افغانستان است.
== کتابشناسی ==
 
۲ دوره حاکمیت محمدظاهر شاه که با برکناری محمدداود خان از نخست‌وزیری در ۱۹۶۳ آغاز می‌شود و تا سال ۱۹۷۳، زمان کودتای محمدداود خان ادامه می‌یابد. در این دوره، محمدظاهر شاه از سلطه عموها و پسرعموها رهایی می‌یابد و خود سررشته کارها را برای مدت ده سال در دست می‌گیرد.

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۳۵

محمدنادر شاه با کمک برادرانش به سلطنت رسید؛ ازاین‌رو برای انتخاب جانشین با تقاضاهای برادرانش، به‌ویژه محمدهاشم خان مواجه بود و در زمان حیات خود نتوانست بین برادران خود و پسرش یکی را در مقام جانشین انتخاب‌کند و در هنگام مرگش، رسما جانشینی معرفی نشده بود. ترور و مرگ ناگهانی محمدنادر شاه شرایط را بسیار نگران‌کننده و وخیم ساخت و پایه‌های حکمرانی خانواده محمدزایی، به‌ویژه آل یحیی را به لرزه درآورد و در معرض تهدید قرار داد؛ انتخاب جانشین به مشکل بزرگی تبدیل شد؛ ولی برخلاف دوره‌های قبلی که بر سر جانشینی جنگ‌های خانگی سنگین به راه می‌افتاد، درایت برادران محمدنادر شاه سبب نجات آنها از خطر سقوط شد.

هنگام ترور محمدنادر شاه، محمدهاشم خان که نخست‌وزیری را برعهده داشت و مدعی سلطنت و جانشینی هم بود به مزار شریف رفته بود؛ ولی شاه محمود خان، یکی از برادران که وزیر جنگ بود سریع دست‌به‌کار شد و محمدظاهر تنها پسر محمدنادر شاه را در مقام جانشین انتخاب کرد و نقش مؤثری برای رسیدن محمدظاهر به پادشاهی ایفا کرد، او بیعت خود با شاه جدید را اعلام کرد و از دیگران نیز برای محمدظاهر شاه بیعت گرفت.

محمدظاهر شاه در سال ۱۹۱۴، به دنیا آمد و پس از مدتی تحصیل در مدرسه حبیبیه کابل، در سن ده‌سالگی همراه پدرش به فرانسه رفت و تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در آن کشور طی‌کرد و با زبان فرانسه آشنا شد و او در سال ۱۹۳۰ به افغانستان بازگشت و در مدرسه نظامی کابل وارد شد. در سن ۱۸ سالگی قائم‌مقام وزارت دفاع و سپس قائم‌مقام وزارت معارف (آموزش‌وپرورش) شد. در ۸ نوامبر ۱۹۳۳ زمانی که به‌جای پدر بر تخت سلطنت افغانستان نشست ۱۹ سال داشت. پس از رسیدن محمدظاهر به سلطنت، او رسما شاه بود؛ ولی به دلیل تجربه کم، توان اداره کشور را نداشت و قدرت واقعی در دست عموهایش بود و در رأس آنها نیز محمدهاشم خان قرار داشت و آنان بودند که سررشته کارها را در دست داشتند و کشور را اداره می‌کردند.

دوره‌های حکومت محمدظاهر شاه

۱- دوره سلطه عموها و پسرعموهای او (محمدداود خان و محمدنعیم خان فرزندان محمدعزیز خان برادر دیگر محمدنادر شاه) بر کشور، در این دوره محمدظاهر شاه هم تمایل جدی در به دست‌گرفتن زمام امورکشور نشان نمی‌داد و اگر هم‌گاهی چنین میلانی از او به ظهور می‌رسید محمدهاشم‌خان آن را در نطفه خفه می‌ساخت و مجال نشو و نما نمی‌داد.[۱] این دوره خود به سه دوره نخست‌وزیری محمدهاشم خان از ۱۹۳۳ تا ۱۹۴۶، نخست‌وزیری شاه محمود خان از ۱۹۴۶ تا ۱۹۵۳ و نخست‌وزیری محمدداود خان از ۱۹۵۳ ۱۹۶۳ تقسیم‌پذیر است. تمام مدت نخست‌وزیری این سه نفر، به‌جز تا حد کمی شاه محمود خان، دوران حاکمیت استبداد بر افغانستان است.

۲- دوره حاکمیت محمدظاهر شاه که با برکناری محمدداود خان از نخست‌وزیری در ۱۹۶۳ آغاز می‌شود و تا سال ۱۹۷۳، زمان کودتای محمدداود خان ادامه می‌یابد. در این دوره، محمدظاهر شاه از سلطه عموها و پسرعموها رهایی می‌یابد و خود سررشته کارها را برای مدت ده سال در دست می‌گیرد.[۲]

کتابشناسی

  1. فرهنگ، میرمحمد صدیق (1380). افغانستان در پنج قرن اخیر. تهران: انتشارات عرفان، ص 66.
  2. علی آبادی، علیرضا (1395). جامعه و فرهنگ افغانستان. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص 578-580.