ارنستو چه‌گوارا در کوبا: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
جز (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).)
جز (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).)
خط ۱: خط ۱:
[[ارنستو چه‌گوارا در کوبا|ارنستو چه‌گوآرا]] مشهور به چه قهرمان می‌باشد. نام اصلی او ارنستو رافائل گوارا دلاسرنا (Ernesto Rafael Guevara de la Serna) بود و چریک‌‏ها او را "چه" صدا می‏‌کردند. [[ارنستو چه‌گوارا در کوبا|ارنستو چه ‏گوارا]] اسطوره‏ای دلاور، شجاع و فداکار، اولین فرزند خانواده و متولد شهر روساریو (Rosario) در استان سانتافه (Santa Fe) آرژانتین بود. او در خانوادهای با عقاید چپی بزرگ شد و پدرش از هواداران خوآن پرون (Juan Peron) و سوسیالیست‌ها بود. بنابراین [[ارنستو چه‌گوارا در کوبا|ارنستو چه‌گوآرا]] از همان کودکی با عقاید چپگراهای سوسیالیست آشنا شد و بتدریج به مطالعه اشعار شاعران چپگرای آمریکای لاتین از جمله پابلو نرودا علاقمند گردید و آثار نویسندگان شاخص سوسیالیست چون فدریکو گارسیا لورکا را نیز مطالعه می‌کرد. وی همچنین کتاب‌های افرادی چون مارکس، فالکنر، آندره ژید، فرانتس کافکا، آلبر کامو، ولادیمیر لنین، ژان‏پل سارتر، فردریک انگلس و بسیاری دیگر از نویسندگان و متفکران بزرگ را که در کتابخانه پدرش موجودبود خوانده‌بود. وی برای تحصیل در رشته پزشکی وارد دانشگاه بوئنوس آیرس شد و پس از فارغ التحصیلی، از سال 1953 سفر به کشورهای آمریکای لاتین را با موتورسیکلت خود آغاز نمود و به کشورهایی چون پرو، اکوادور، ونزوئلا و گوآتمالا سفر کرد. در این سفرها او توانست فقر و بدبختی حاکم در میان توده‌های مردم آمریکای لاتین را از نزدیک مشاهده نماید و پی به حضور امپریالیسم آمریکای شمالی در تمامی مناطق آمریکای لاتین برد. اگرچه پزشک بود، به چریک روشن‌فکری تبدیل شد و در جنبش‌های اعتراضی بسیاری شرکت کرد که همه این موارد او را به طور قطعی به سمت ایدئولوژی مارکسیستی هدایت نمود.   
[[ارنستو چه‌گوارا در کوبا|ارنستو چه‌گوآرا]] مشهور به چه قهرمان می‌باشد. نام اصلی او ارنستو رافائل گوارا دلاسرنا (Ernesto Rafael Guevara de la Serna) بود و چریک‌‏ها او را "چه" صدا می‏‌کردند. [[ارنستو چه‌گوارا در کوبا|ارنستو چه ‏گوارا]] اسطوره‏ای دلاور، شجاع و فداکار، اولین فرزند خانواده و متولد شهر روساریو (Rosario) در استان سانتافه (Santa Fe) آرژانتین بود. او در خانوادهای با عقاید چپی بزرگ شد و پدرش از هواداران خوآن پرون (Juan Peron) و سوسیالیست‌ها بود. بنابراین [[ارنستو چه‌گوارا در کوبا|ارنستو چه‌گوآرا]] از همان کودکی با عقاید چپگراهای سوسیالیست آشنا شد و بتدریج به مطالعه اشعار شاعران چپگرای آمریکای لاتین از جمله پابلو نرودا علاقمند گردید و آثار نویسندگان شاخص سوسیالیست چون فدریکو گارسیا لورکا را نیز مطالعه می‌کرد. وی همچنین کتاب‌های افرادی چون مارکس، فالکنر، آندره ژید، فرانتس کافکا، آلبر کامو، ولادیمیر لنین، ژان‏پل سارتر، فردریک انگلس و بسیاری دیگر از نویسندگان و متفکران بزرگ را که در کتابخانه پدرش موجودبود خوانده‌بود. وی برای تحصیل در رشته پزشکی وارد دانشگاه بوئنوس آیرس شد و پس از فارغ التحصیلی، از سال 1953 سفر به کشورهای آمریکای لاتین را با موتورسیکلت خود آغاز نمود و به کشورهایی چون پرو، اکوادور، ونزوئلا و گوآتمالا سفر کرد. در این سفرها او توانست فقر و بدبختی حاکم در میان توده‌های مردم آمریکای لاتین را از نزدیک مشاهده نماید و پی به حضور امپریالیسم آمریکای ش[[مالی]] در تمامی مناطق آمریکای لاتین برد. اگرچه پزشک بود، به چریک روشن‌فکری تبدیل شد و در جنبش‌های اعتراضی بسیاری شرکت کرد که همه این موارد او را به طور قطعی به سمت ایدئولوژی مارکسیستی هدایت نمود.   


وی در سال 1955 در مکزیک با [[فیدل کاسترو]] و برادرش؛ رائول؛ آشنا شد که در حال آماده‌سازی یک گروه انقلابی برای انجام عملیات در [[کوبا]] بودند. وی به عنوان پزشک به گروه کاسترو ملحق شد و در سال 1956 با آن‌ها به ساحل [[کوبا]] قدم گذاشت. این گروه چریکی بعد از اینکه در منطقه سی‌یرا مائسترا مستقر شدند، چه‌گوارا به ستوان در گروه [[فیدل کاسترو]] تبدیل شد و یکی از ستون‌های نظامی خود را از کوهستان‌های شرقی به سمت غرب حرکت داد تا بتوانند جزیره [[کوبا]] را به تسخیر خود درآورند. وی در جنگی قاطعانه شرکت کرد و سانتا کلارا را در سال 1958 بدست گرفت و بالاخره در سال 1959 وارد‌ هاوانا شد و به حکومت دیکتاتوری باتیستا پایان داد.<ref>Halperin Donghi, T. (2005). Historia contemporánea de América Latina. Alianza Editorial, Madrid. P112</ref> دولت انقلابی کوبا به چه‌گوارا ملیت کوبایی اعطا نمود و او را به عنوان رئیس شبه‌نظامیان و همینطور رئیس موسسه اصلاحات کشاورزی در سال 1959 منصوب کرد. در سال 1960 وی به عنوان رئیس بانک ملی و وزیر اقتصاد انتخاب شد و بالاخره در سال 1961 به وزارت صنایع رسید. وی نقش کلیدی در تعلیم چریکهای کشورهای مختلف آمریکای لاتین ایفا نمود و از حضور موثر وی در پیشبرد و پیروزی [[انقلاب کوبا]] نمی‌توان چشم پوشی کرد.[[پرونده:چه گوارا.jpg|جایگزین=چه گوارا|بندانگشتی|چه گوارا]]وی برای دستیابی [[کوبا]] به استقلال واقعی، تلاش بسیاری برای صنعتی سازی کشور نمود و بعد از شکست تلاش [[آمریکا]] برای حمله به [[کوبا]] و اعلام سوسیالیست بودن [[انقلاب کوبا]] درسال 1961، این کشور را به اتحاد جماهیر شوروی نزدیک کرد. چه‌گوآرا درطول زندگی کوتاه خود، هیچ‌گاه از امپریالیسم ستیزی دست برنداشت و نگرانی‌های انقلابیش، او را مجبور کرد تا به طور مخفیانه در سال 1965 [[کوبا]] را ترک کند و برای مبارزه و حمایت از جنبش نوپای انقلابی کنگو به آن کشور رفت. وی از پست‌های خود در [[کوبا]] استعفا نمود، زیرا درنظر داشت تا انقلابی دیگر به راه اندازد و به همین دلیل با توجه به موقعیت استراتژیک بولیوی، این کشور را به عنوان مرکز عملیات‌هایی برای استقرار یک جبهه چریکی مخالف دولت بولیوی و تعلیم آن‌ها انتخاب نمود تا بعد بتواند بر کشورهایی چون آرژانتین، شیلی، پرو، برزیل و پاراگوئه تاثیرگذار باشد. اما این تصمیم چه‌گوارا در توده های مردمی بولیوی تاثیری نداشت و وی در منطقه‌ای جنگلی جدا افتاد و کمی بعد محل استقرارش توسط روستاییان محلی فاش شد و بالاخره کشته شد. از آنجایی که چه‌گوارا به اسطورهای برای جوانان سراسر دنیا تبدیل شده بود، نظامیان بولیوی با توصیه‌های سازمان سیا درنظر داشتند تا اسطوره انقلابی را تخریب کنند و به این منظور درنظر داشتند تا او را به قتل برسانند و بعد جسدش را به نمایش بگذارند و سپس او را به طور مخفیانه دفن نمایند. البته روزشمار مبارزه (Diario de campaña) نوشته چه‌گوارا در سال 1967 به چاپ رسید و نقشه دشمنان وی با شکست روبه روشد و وی همچنان اسطوره باقی ماند. در سال 1997، بقایای جسد چه‌گوارا پیدا شد و پس از نبش قبر به کوبا انتقال یافت، جایی که با افتخار توسط دولت فیدل کاسترو به خاک سپرده شد. وی همچنان یکی از چهره‌های مطرح در تاریخ آمریکای لاتین و درتاریخ پر فراز و نشیب کوبا محسوب می‌شود که در پیشبرد انقلاب کوبا بسیار موثر بوده و به اسطورهای فراموش نشدنی تبدیل شده است.<ref>حق‌روستا، مریم. (1397). جامعه و فرهنگی کوبا. تهران:موسسه فرهنگیريا، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص52-55.</ref>
وی در سال 1955 در مکزیک با [[فیدل کاسترو]] و برادرش؛ رائول؛ آشنا شد که در حال آماده‌سازی یک گروه انقلابی برای انجام عملیات در [[کوبا]] بودند. وی به عنوان پزشک به گروه کاسترو ملحق شد و در سال 1956 با آن‌ها به ساحل [[کوبا]] قدم گذاشت. این گروه چریکی بعد از اینکه در منطقه سی‌یرا مائسترا مستقر شدند، چه‌گوارا به ستوان در گروه [[فیدل کاسترو]] تبدیل شد و یکی از ستون‌های نظامی خود را از کوهستان‌های شرقی به سمت غرب حرکت داد تا بتوانند جزیره [[کوبا]] را به تسخیر خود درآورند. وی در جنگی قاطعانه شرکت کرد و سانتا کلارا را در سال 1958 بدست گرفت و بالاخره در سال 1959 وارد‌ هاوانا شد و به حکومت دیکتاتوری باتیستا پایان داد.<ref>Halperin Donghi, T. (2005). Historia contemporánea de América Latina. Alianza Editorial, Madrid. P112</ref> دولت انقلابی کوبا به چه‌گوارا ملیت کوبایی اعطا نمود و او را به عنوان رئیس شبه‌نظامیان و همینطور رئیس موسسه اصلاحات کشاورزی در سال 1959 منصوب کرد. در سال 1960 وی به عنوان رئیس بانک ملی و وزیر اقتصاد انتخاب شد و بالاخره در سال 1961 به وزارت صنایع رسید. وی نقش کلیدی در تعلیم چریکهای کشورهای مختلف آمریکای لاتین ایفا نمود و از حضور موثر وی در پیشبرد و پیروزی [[انقلاب کوبا]] نمی‌توان چشم پوشی کرد.[[پرونده:چه گوارا.jpg|جایگزین=چه گوارا|بندانگشتی|چه گوارا]]وی برای دستیابی [[کوبا]] به استقلال واقعی، تلاش بسیاری برای صنعتی سازی کشور نمود و بعد از شکست تلاش [[آمریکا]] برای حمله به [[کوبا]] و اعلام سوسیالیست بودن [[انقلاب کوبا]] درسال 1961، این کشور را به اتحاد جماهیر شوروی نزدیک کرد. چه‌گوآرا درطول زندگی کوتاه خود، هیچ‌گاه از امپریالیسم ستیزی دست برنداشت و نگرانی‌های انقلابیش، او را مجبور کرد تا به طور مخفیانه در سال 1965 [[کوبا]] را ترک کند و برای مبارزه و حمایت از جنبش نوپای انقلابی کنگو به آن کشور رفت. وی از پست‌های خود در [[کوبا]] استعفا نمود، زیرا درنظر داشت تا انقلابی دیگر به راه اندازد و به همین دلیل با توجه به موقعیت استراتژیک بولیوی، این کشور را به عنوان مرکز عملیات‌هایی برای استقرار یک جبهه چریکی مخالف دولت بولیوی و تعلیم آن‌ها انتخاب نمود تا بعد بتواند بر کشورهایی چون آرژانتین، شیلی، پرو، برزیل و پاراگوئه تاثیرگذار باشد. اما این تصمیم چه‌گوارا در توده های مردمی بولیوی تاثیری نداشت و وی در منطقه‌ای جنگلی جدا افتاد و کمی بعد محل استقرارش توسط روستاییان محلی فاش شد و بالاخره کشته شد. از آنجایی که چه‌گوارا به اسطورهای برای جوانان سراسر دنیا تبدیل شده بود، نظامیان بولیوی با توصیه‌های سازمان سیا درنظر داشتند تا اسطوره انقلابی را تخریب کنند و به این منظور درنظر داشتند تا او را به قتل برسانند و بعد جسدش را به نمایش بگذارند و سپس او را به طور مخفیانه دفن نمایند. البته روزشمار مبارزه (Diario de campaña) نوشته چه‌گوارا در سال 1967 به چاپ رسید و نقشه دشمنان وی با شکست روبه روشد و وی همچنان اسطوره باقی ماند. در سال 1997، بقایای جسد چه‌گوارا پیدا شد و پس از نبش قبر به کوبا انتقال یافت، جایی که با افتخار توسط دولت فیدل کاسترو به خاک سپرده شد. وی همچنان یکی از چهره‌های مطرح در تاریخ آمریکای لاتین و درتاریخ پر فراز و نشیب کوبا محسوب می‌شود که در پیشبرد انقلاب کوبا بسیار موثر بوده و به اسطورهای فراموش نشدنی تبدیل شده است.<ref>حق‌روستا، مریم. (1397). جامعه و فرهنگی کوبا. تهران:موسسه فرهنگیريا، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص52-55.</ref>

نسخهٔ ‏۲۶ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۶:۱۱

ارنستو چه‌گوآرا مشهور به چه قهرمان می‌باشد. نام اصلی او ارنستو رافائل گوارا دلاسرنا (Ernesto Rafael Guevara de la Serna) بود و چریک‌‏ها او را "چه" صدا می‏‌کردند. ارنستو چه ‏گوارا اسطوره‏ای دلاور، شجاع و فداکار، اولین فرزند خانواده و متولد شهر روساریو (Rosario) در استان سانتافه (Santa Fe) آرژانتین بود. او در خانوادهای با عقاید چپی بزرگ شد و پدرش از هواداران خوآن پرون (Juan Peron) و سوسیالیست‌ها بود. بنابراین ارنستو چه‌گوآرا از همان کودکی با عقاید چپگراهای سوسیالیست آشنا شد و بتدریج به مطالعه اشعار شاعران چپگرای آمریکای لاتین از جمله پابلو نرودا علاقمند گردید و آثار نویسندگان شاخص سوسیالیست چون فدریکو گارسیا لورکا را نیز مطالعه می‌کرد. وی همچنین کتاب‌های افرادی چون مارکس، فالکنر، آندره ژید، فرانتس کافکا، آلبر کامو، ولادیمیر لنین، ژان‏پل سارتر، فردریک انگلس و بسیاری دیگر از نویسندگان و متفکران بزرگ را که در کتابخانه پدرش موجودبود خوانده‌بود. وی برای تحصیل در رشته پزشکی وارد دانشگاه بوئنوس آیرس شد و پس از فارغ التحصیلی، از سال 1953 سفر به کشورهای آمریکای لاتین را با موتورسیکلت خود آغاز نمود و به کشورهایی چون پرو، اکوادور، ونزوئلا و گوآتمالا سفر کرد. در این سفرها او توانست فقر و بدبختی حاکم در میان توده‌های مردم آمریکای لاتین را از نزدیک مشاهده نماید و پی به حضور امپریالیسم آمریکای شمالی در تمامی مناطق آمریکای لاتین برد. اگرچه پزشک بود، به چریک روشن‌فکری تبدیل شد و در جنبش‌های اعتراضی بسیاری شرکت کرد که همه این موارد او را به طور قطعی به سمت ایدئولوژی مارکسیستی هدایت نمود.

وی در سال 1955 در مکزیک با فیدل کاسترو و برادرش؛ رائول؛ آشنا شد که در حال آماده‌سازی یک گروه انقلابی برای انجام عملیات در کوبا بودند. وی به عنوان پزشک به گروه کاسترو ملحق شد و در سال 1956 با آن‌ها به ساحل کوبا قدم گذاشت. این گروه چریکی بعد از اینکه در منطقه سی‌یرا مائسترا مستقر شدند، چه‌گوارا به ستوان در گروه فیدل کاسترو تبدیل شد و یکی از ستون‌های نظامی خود را از کوهستان‌های شرقی به سمت غرب حرکت داد تا بتوانند جزیره کوبا را به تسخیر خود درآورند. وی در جنگی قاطعانه شرکت کرد و سانتا کلارا را در سال 1958 بدست گرفت و بالاخره در سال 1959 وارد‌ هاوانا شد و به حکومت دیکتاتوری باتیستا پایان داد.[۱] دولت انقلابی کوبا به چه‌گوارا ملیت کوبایی اعطا نمود و او را به عنوان رئیس شبه‌نظامیان و همینطور رئیس موسسه اصلاحات کشاورزی در سال 1959 منصوب کرد. در سال 1960 وی به عنوان رئیس بانک ملی و وزیر اقتصاد انتخاب شد و بالاخره در سال 1961 به وزارت صنایع رسید. وی نقش کلیدی در تعلیم چریکهای کشورهای مختلف آمریکای لاتین ایفا نمود و از حضور موثر وی در پیشبرد و پیروزی انقلاب کوبا نمی‌توان چشم پوشی کرد.

چه گوارا
چه گوارا

وی برای دستیابی کوبا به استقلال واقعی، تلاش بسیاری برای صنعتی سازی کشور نمود و بعد از شکست تلاش آمریکا برای حمله به کوبا و اعلام سوسیالیست بودن انقلاب کوبا درسال 1961، این کشور را به اتحاد جماهیر شوروی نزدیک کرد. چه‌گوآرا درطول زندگی کوتاه خود، هیچ‌گاه از امپریالیسم ستیزی دست برنداشت و نگرانی‌های انقلابیش، او را مجبور کرد تا به طور مخفیانه در سال 1965 کوبا را ترک کند و برای مبارزه و حمایت از جنبش نوپای انقلابی کنگو به آن کشور رفت. وی از پست‌های خود در کوبا استعفا نمود، زیرا درنظر داشت تا انقلابی دیگر به راه اندازد و به همین دلیل با توجه به موقعیت استراتژیک بولیوی، این کشور را به عنوان مرکز عملیات‌هایی برای استقرار یک جبهه چریکی مخالف دولت بولیوی و تعلیم آن‌ها انتخاب نمود تا بعد بتواند بر کشورهایی چون آرژانتین، شیلی، پرو، برزیل و پاراگوئه تاثیرگذار باشد. اما این تصمیم چه‌گوارا در توده های مردمی بولیوی تاثیری نداشت و وی در منطقه‌ای جنگلی جدا افتاد و کمی بعد محل استقرارش توسط روستاییان محلی فاش شد و بالاخره کشته شد. از آنجایی که چه‌گوارا به اسطورهای برای جوانان سراسر دنیا تبدیل شده بود، نظامیان بولیوی با توصیه‌های سازمان سیا درنظر داشتند تا اسطوره انقلابی را تخریب کنند و به این منظور درنظر داشتند تا او را به قتل برسانند و بعد جسدش را به نمایش بگذارند و سپس او را به طور مخفیانه دفن نمایند. البته روزشمار مبارزه (Diario de campaña) نوشته چه‌گوارا در سال 1967 به چاپ رسید و نقشه دشمنان وی با شکست روبه روشد و وی همچنان اسطوره باقی ماند. در سال 1997، بقایای جسد چه‌گوارا پیدا شد و پس از نبش قبر به کوبا انتقال یافت، جایی که با افتخار توسط دولت فیدل کاسترو به خاک سپرده شد. وی همچنان یکی از چهره‌های مطرح در تاریخ آمریکای لاتین و درتاریخ پر فراز و نشیب کوبا محسوب می‌شود که در پیشبرد انقلاب کوبا بسیار موثر بوده و به اسطورهای فراموش نشدنی تبدیل شده است.[۲]

نیز نگاه کنید

کتابشناختی

  1. Halperin Donghi, T. (2005). Historia contemporánea de América Latina. Alianza Editorial, Madrid. P112
  2. حق‌روستا، مریم. (1397). جامعه و فرهنگی کوبا. تهران:موسسه فرهنگیريا، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص52-55.