اسلام و مسلمانان سوریه: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
(صفحه‌ای تازه حاوی « ====اسلام در سوریه==== نظام سیاسی و به تبع آن، ساختار اجتماعی سوریه، مانند ترکیه کنونی، مبتنی بر فرهنگ اسلام سکولار است. چهره­ی عمومی اسلام هم، مانند اغلب کشورهای عربی، اسلام خلافتی است و نه امامتی؛ با اکثریتی تابع فقه حنفی و پس از آن شافعی. از ن...» ایجاد کرد)
 
جز (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).)
خط ۵: خط ۵:
از نظر تاریخی، گفتمان اسلامی در سوریه، همچنان اموی و توجه و احترام به صحابه است و سیره اهل بیت (ع)، در فقه و سیاست، با این که مورد احترام هستند، به جز در میان اقلیتی از شیعیان؛ اعم از اثنی عشری، طایفه علوی و اسماعیلیه، در حاشیه است.
از نظر تاریخی، گفتمان اسلامی در سوریه، همچنان اموی و توجه و احترام به صحابه است و سیره اهل بیت (ع)، در فقه و سیاست، با این که مورد احترام هستند، به جز در میان اقلیتی از شیعیان؛ اعم از اثنی عشری، طایفه علوی و اسماعیلیه، در حاشیه است.


به طور کلی، مسلمانان سنی، اکثریت قاطع این کشور ؛ یعنی 85 درصد از کل جمعیت سوریه را تشکیل می­دهند و از قومیت­های مختلف هستند. اکثرشان بومی سوریه اند؛ اما در میان ایشان، تعداد قابل توجهی از کردهای سنی ، ترکمن/ترکمان، چرکس و همچنین پناهندگانی که به این کشور وارد شده اند؛ مانند عراقی­ها و فلسطینی­ها نیز وجود دارند.  
به طور کلی، مسلمانان سنی، اکثریت قاطع این کشور ؛ یعنی 85 درصد از کل جمعیت [[سوریه]] را تشکیل می­دهند و از قومیت­های مختلف هستند. اکثرشان بومی سوریه اند؛ اما در میان ایشان، تعداد قابل توجهی از کردهای سنی ، ترکمن/ترکمان، چرکس و همچنین پناهندگانی که به این کشور وارد شده اند؛ مانند عراقی­ها و فلسطینی­ها نیز وجود دارند.  


جمعیت علاقه­مندان به اهل بیت، متشکل از علویان با 7 درصد و پس از آن­ها، شیعیان اسماعیلیان؛ با 1 درصد و سپس شیعیان اثنی عشری قرار دارند؛ لازم به دکر است که هرچند که علویان خود را اثنی عشری می­دانند؛ اما با ساختار مذهبی شیعه دوازده امامی مرسوم، تفائت­های عمده­ای دارند.
جمعیت علاقه­مندان به اهل بیت، متشکل از علویان با 7 درصد و پس از آن­ها، شیعیان اسماعیلیان؛ با 1 درصد و سپس شیعیان اثنی عشری قرار دارند؛ لازم به دکر است که هرچند که علویان خود را اثنی عشری می­دانند؛ اما با ساختار مذهبی شیعه دوازده امامی مرسوم، تفائت­های عمده­ای دارند.
خط ۱۱: خط ۱۱:
برخی از فرقه های صوفیه از جمله نقشبندیه، قادریه، رفاعیه، شاذلیه و... در کشور فعال هستند و با این که اکثراً سنی هستند، گرایشات شدیدتری نسبت به اهل بیت دارند.
برخی از فرقه های صوفیه از جمله نقشبندیه، قادریه، رفاعیه، شاذلیه و... در کشور فعال هستند و با این که اکثراً سنی هستند، گرایشات شدیدتری نسبت به اهل بیت دارند.


در این میان، دروزی­ها که شاخه­ای از اسماعیلیه محسوب می­شوند، 3 درصد از کل جمعیت را تشکیل می دهند؛ ام به طور سنتی، مسلمان محسوب نمی­شوند.
در این میان، دروزی­ها که شاخه­ای از [[اسماعیلیه]] محسوب می­شوند، 3 درصد از کل جمعیت را تشکیل می دهند؛ ام به طور سنتی، مسلمان محسوب نمی­شوند.


ایزدیان نیز که پیش­تر مطالبی درباره ایشان بیان شد، بخشی از جمعیت سوریه در حاشیه هستند که علی­رغم التقاط با فرهنگ اسلامی، قطعاً مسلمان نیستند.
ایزدیان نیز که پیش­تر مطالبی درباره ایشان بیان شد، بخشی از [[جمعیت سوریه]] در حاشیه هستند که علی­رغم التقاط با فرهنگ اسلامی، قطعاً مسلمان نیستند.


سازمان امور اسلامی در این کشور توسط وزارت اوقاف اداره می‌شود.
سازمان امور اسلامی در این کشور توسط وزارت اوقاف اداره می‌شود.
خط ۱۹: خط ۱۹:
ساختار فکری و فرهنگی اهل سنت سوریه، تفاوت­های بسیاری با عرب حجازی و عراقی و به اصطلاح، عرب عاربه دارد؛ زیرا از سویی به شدت تحت تأثیر قرائت اموی - عثمانی بوده است و از سویی دیگر، در پیشانی ممالک اسلامی در مقابل غرب قرار داشته است؛ به همین دلیل، به راحتی لائیتیسه­ی مُنبعث از ترکیه و غرب، به سرعت در این کشور و نیز منطقه عمومی شام گسترش یافته است.
ساختار فکری و فرهنگی اهل سنت سوریه، تفاوت­های بسیاری با عرب حجازی و عراقی و به اصطلاح، عرب عاربه دارد؛ زیرا از سویی به شدت تحت تأثیر قرائت اموی - عثمانی بوده است و از سویی دیگر، در پیشانی ممالک اسلامی در مقابل غرب قرار داشته است؛ به همین دلیل، به راحتی لائیتیسه­ی مُنبعث از ترکیه و غرب، به سرعت در این کشور و نیز منطقه عمومی شام گسترش یافته است.


مذاهب فقهی رسمی اهل سنت، از زمان ممالیک و دقیقاً از زمان «مَلِک بیبَرْس» (''Baibars'')[41] در چهار شکل حنفی، مالکی، شافعی و حنبلی، منحصر شده­است. از این میان، چون امپراتوری عثمانی رسماً فقه حنفی را مبنای حکومت خود قرار داد، این مذهب شیوع بیشتری داشته است و در مصر و ترکیه و شام و نیز آسیای میانه و افغانستان؛ یعنی در ممالک نوعاً مستعربه، رتبه اول را دارد؛ کما این که خودِ «ابوحنیفه، تُعمان بن ثابت بن زوطا بن مرزبان» (80-150 هجری قمری)، مُبدع این مذهب فقهی، عرب نیست و اصالتاً کابلی؛ اما کوفه زاد است.  
مذاهب فقهی رسمی اهل سنت، از زمان ممالیک و دقیقاً از زمان «مَلِک بیبَرْس» (''Baibars'')[41] در چهار شکل حنفی، مالکی، شافعی و حنبلی، منحصر شده­است. از این میان، چون امپراتوری عثمانی رسماً فقه حنفی را مبنای حکومت خود قرار داد، این مذهب شیوع بیشتری داشته است و در [[مصر]] و ترکیه و شام و نیز آسیای میانه و افغانستان؛ یعنی در ممالک نوعاً مستعربه، رتبه اول را دارد؛ کما این که خودِ «ابوحنیفه، تُعمان بن ثابت بن زوطا بن مرزبان» (80-150 هجری قمری)، مُبدع این مذهب فقهی، عرب نیست و اصالتاً کابلی؛ اما کوفه زاد است.  


مشهور است که ابوحنیفه، با اهل حدیث اختلاف داشت و کمتر از حدیث تبعیت می­نمود! با این حال، فقه حنفی منابع گسترده­تری نسبت به سایر مذاهب دارد؛ مثل قیاس و رأی و استحسان؛ در واقع، فقیه حنفی با گشاده­دستی بیش­تری فتوا می­تواند بدهد؛ از این جهت، تساهل منطقی خاصی در قاطبه گروه­های اجتماعی پیرو این مذهب، مشهود است؛ مثلاً در باب نجاست منی، فتوای ابوحنیفه آن است که چه طور »نی می­تواند نجس باشد؛ زیرا حیات بشری از این طریق منتقل می­شود!
مشهور است که ابوحنیفه، با اهل حدیث اختلاف داشت و کمتر از حدیث تبعیت می­نمود! با این حال، فقه حنفی منابع گسترده­تری نسبت به سایر مذاهب دارد؛ مثل قیاس و رأی و استحسان؛ در واقع، فقیه حنفی با گشاده­دستی بیش­تری فتوا می­تواند بدهد؛ از این جهت، تساهل منطقی خاصی در قاطبه گروه­های اجتماعی پیرو این مذهب، مشهود است؛ مثلاً در باب نجاست منی، فتوای ابوحنیفه آن است که چه طور »نی می­تواند نجس باشد؛ زیرا حیات بشری از این طریق منتقل می­شود!


حنفیان در مخالفت با شیعیان هم، چندان متصلب نیستند؛ زیرا خود ابوحنیفه به خاندان رسول­الله (ص) ارادت داشته­است. تا جای  که تنها ایشان را سزاوار امامت می­دانست.[42] این رأی چه استبعادی دارد؛ آن هنگام که بدانیم ابوحنیفه از شاگردان امام باقر (ع)[43] و امام صادق (ع) نیز بوده است[44]؛ اما این، به معنی صحت مذهب و عقاید اونمی­تواند باشد؛ زیرا از امام موسی­بن جعفر (ع)، علیه او در «اصول کافی» که از کتب اربعه شیعه است، لعن صادر شده است.[45]
حنفیان در مخالفت با شیعیان هم، چندان متصلب نیستند؛ زیرا خود ابوحنیفه به خاندان رسول­الله (ص) ارادت داشته­است. تا جای  که تنها ایشان را سزاوار امامت می­دانست.[42] این رأی چه استبعادی دارد؛ آن هنگام که بدانیم ابوحنیفه از شاگردان امام باقر (ع)[43] و امام صادق (ع) نیز بوده است[44]؛ اما این، به معنی صحت مذهب و عقاید اونمی­تواند باشد؛ زیرا از امام موسی­بن جعفر (ع)، علیه او در «اصول کافی» که از کتب اربعه شیعه است، لعن صادر شده است.[45]

نسخهٔ ‏۱ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۰۷:۱۹

اسلام در سوریه

نظام سیاسی و به تبع آن، ساختار اجتماعی سوریه، مانند ترکیه کنونی، مبتنی بر فرهنگ اسلام سکولار است. چهره­ی عمومی اسلام هم، مانند اغلب کشورهای عربی، اسلام خلافتی است و نه امامتی؛ با اکثریتی تابع فقه حنفی و پس از آن شافعی.

از نظر تاریخی، گفتمان اسلامی در سوریه، همچنان اموی و توجه و احترام به صحابه است و سیره اهل بیت (ع)، در فقه و سیاست، با این که مورد احترام هستند، به جز در میان اقلیتی از شیعیان؛ اعم از اثنی عشری، طایفه علوی و اسماعیلیه، در حاشیه است.

به طور کلی، مسلمانان سنی، اکثریت قاطع این کشور ؛ یعنی 85 درصد از کل جمعیت سوریه را تشکیل می­دهند و از قومیت­های مختلف هستند. اکثرشان بومی سوریه اند؛ اما در میان ایشان، تعداد قابل توجهی از کردهای سنی ، ترکمن/ترکمان، چرکس و همچنین پناهندگانی که به این کشور وارد شده اند؛ مانند عراقی­ها و فلسطینی­ها نیز وجود دارند.

جمعیت علاقه­مندان به اهل بیت، متشکل از علویان با 7 درصد و پس از آن­ها، شیعیان اسماعیلیان؛ با 1 درصد و سپس شیعیان اثنی عشری قرار دارند؛ لازم به دکر است که هرچند که علویان خود را اثنی عشری می­دانند؛ اما با ساختار مذهبی شیعه دوازده امامی مرسوم، تفائت­های عمده­ای دارند.

برخی از فرقه های صوفیه از جمله نقشبندیه، قادریه، رفاعیه، شاذلیه و... در کشور فعال هستند و با این که اکثراً سنی هستند، گرایشات شدیدتری نسبت به اهل بیت دارند.

در این میان، دروزی­ها که شاخه­ای از اسماعیلیه محسوب می­شوند، 3 درصد از کل جمعیت را تشکیل می دهند؛ ام به طور سنتی، مسلمان محسوب نمی­شوند.

ایزدیان نیز که پیش­تر مطالبی درباره ایشان بیان شد، بخشی از جمعیت سوریه در حاشیه هستند که علی­رغم التقاط با فرهنگ اسلامی، قطعاً مسلمان نیستند.

سازمان امور اسلامی در این کشور توسط وزارت اوقاف اداره می‌شود.

اهل سنت

ساختار فکری و فرهنگی اهل سنت سوریه، تفاوت­های بسیاری با عرب حجازی و عراقی و به اصطلاح، عرب عاربه دارد؛ زیرا از سویی به شدت تحت تأثیر قرائت اموی - عثمانی بوده است و از سویی دیگر، در پیشانی ممالک اسلامی در مقابل غرب قرار داشته است؛ به همین دلیل، به راحتی لائیتیسه­ی مُنبعث از ترکیه و غرب، به سرعت در این کشور و نیز منطقه عمومی شام گسترش یافته است.

مذاهب فقهی رسمی اهل سنت، از زمان ممالیک و دقیقاً از زمان «مَلِک بیبَرْس» (Baibars)[41] در چهار شکل حنفی، مالکی، شافعی و حنبلی، منحصر شده­است. از این میان، چون امپراتوری عثمانی رسماً فقه حنفی را مبنای حکومت خود قرار داد، این مذهب شیوع بیشتری داشته است و در مصر و ترکیه و شام و نیز آسیای میانه و افغانستان؛ یعنی در ممالک نوعاً مستعربه، رتبه اول را دارد؛ کما این که خودِ «ابوحنیفه، تُعمان بن ثابت بن زوطا بن مرزبان» (80-150 هجری قمری)، مُبدع این مذهب فقهی، عرب نیست و اصالتاً کابلی؛ اما کوفه زاد است.

مشهور است که ابوحنیفه، با اهل حدیث اختلاف داشت و کمتر از حدیث تبعیت می­نمود! با این حال، فقه حنفی منابع گسترده­تری نسبت به سایر مذاهب دارد؛ مثل قیاس و رأی و استحسان؛ در واقع، فقیه حنفی با گشاده­دستی بیش­تری فتوا می­تواند بدهد؛ از این جهت، تساهل منطقی خاصی در قاطبه گروه­های اجتماعی پیرو این مذهب، مشهود است؛ مثلاً در باب نجاست منی، فتوای ابوحنیفه آن است که چه طور »نی می­تواند نجس باشد؛ زیرا حیات بشری از این طریق منتقل می­شود!

حنفیان در مخالفت با شیعیان هم، چندان متصلب نیستند؛ زیرا خود ابوحنیفه به خاندان رسول­الله (ص) ارادت داشته­است. تا جای  که تنها ایشان را سزاوار امامت می­دانست.[42] این رأی چه استبعادی دارد؛ آن هنگام که بدانیم ابوحنیفه از شاگردان امام باقر (ع)[43] و امام صادق (ع) نیز بوده است[44]؛ اما این، به معنی صحت مذهب و عقاید اونمی­تواند باشد؛ زیرا از امام موسی­بن جعفر (ع)، علیه او در «اصول کافی» که از کتب اربعه شیعه است، لعن صادر شده است.[45]