آرژانتین: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
(صفحه‌ای تازه حاوی «در کتب تاریخی آرژانتین، از سرزمین‌های کشف‌شده در قرن 16 میلادی و به طور مشخّص از كشفیات «خوان دیازدسولیس»[1] اسپانیایی كه در سال ۱۵۱۶ میلادی در مصب رودخانه‌ی «رویودلاپلاتا»[2] از كشتی خود پیاده شد، یاد می‌شود. امّا اوّلین آثار حیات بشری در این...» ایجاد کرد)
 
جز (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).)
خط ۱۹: خط ۱۹:
سبک‌های اصلی ادبیات در آرژانتین، تماماً پس از استقلال این کشور شکل گرفته و در واقع متأثّر از ادبیات قرون 19 و 20 میلادی اروپا می‌باشد امّا سبک‌های ادبی و آثار ماندگار ادبیات آرژانتین بیشتر طرفدار سنّت‌ها و فرهنگ عامیانه و بومی کشور و تمرکزگرا بوده است. خوزه هرناندز، شاعر سنّت‌گرا و نویسنده‌ی متبحّر قرن 20 میلادی، یکی از شاخص‌ترین نویسندگان آرژانتین است. امروزه کتاب «گائوچو[5] ـ مارتین فیرو[6]» در دو جلد، یکی از کتب اصلی و مرجع ادبیات داستانی آرژانتین محسوب می‌شود؛ به گونه‌ای که شاید بتوان از نظر توجّه همگانی، آن‌ها را با دیوان‌های حافظ و سعدی در زبان فارسی مقایسه کرد. از مشخّصه‌های دیگر ادبیات آرژانتین همانند سایر کشورهای منطقه، احساس قوی تحت سلطه بودن است که در آثار نویسندگان دوره‌ی استعمار این کشور به خوبی دیده می‌شود. زبان و ادبیات در آرژانتین عنوان بخش نهم می‌باشد که به تفصیل به هر دو موضوع پرداخته خواهد شد.
سبک‌های اصلی ادبیات در آرژانتین، تماماً پس از استقلال این کشور شکل گرفته و در واقع متأثّر از ادبیات قرون 19 و 20 میلادی اروپا می‌باشد امّا سبک‌های ادبی و آثار ماندگار ادبیات آرژانتین بیشتر طرفدار سنّت‌ها و فرهنگ عامیانه و بومی کشور و تمرکزگرا بوده است. خوزه هرناندز، شاعر سنّت‌گرا و نویسنده‌ی متبحّر قرن 20 میلادی، یکی از شاخص‌ترین نویسندگان آرژانتین است. امروزه کتاب «گائوچو[5] ـ مارتین فیرو[6]» در دو جلد، یکی از کتب اصلی و مرجع ادبیات داستانی آرژانتین محسوب می‌شود؛ به گونه‌ای که شاید بتوان از نظر توجّه همگانی، آن‌ها را با دیوان‌های حافظ و سعدی در زبان فارسی مقایسه کرد. از مشخّصه‌های دیگر ادبیات آرژانتین همانند سایر کشورهای منطقه، احساس قوی تحت سلطه بودن است که در آثار نویسندگان دوره‌ی استعمار این کشور به خوبی دیده می‌شود. زبان و ادبیات در آرژانتین عنوان بخش نهم می‌باشد که به تفصیل به هر دو موضوع پرداخته خواهد شد.


اوّلین فیلم تاریخ آرژانتین با نام «پرچم آرژانتین» در سال 1896 میلادی ساخته شد و در همین سال نیز به نمایش درآمد. در این مدّت طولانی، هنر هفتم در این کشور به خوبی توسعه یافته و به یکی از معروف‌ترین سینماهای جهان تبدیل شده است. بوئنوس‌آیرس همچنین یکی از بزرگ‌ترین مراکز تئاتر آمریکای لاتین و جهان می‌باشد. علاوه براین، «تئاترو کولون»[7] (یکی از بزرگ‌ترین خانه‌های اوپرای جهان)، با برنامه‌ی ویژه‌اش تحت عنوان «کایه کورینتس» (یا خیابان کورینتس) اعتباری ملّی و بین‌المللی دارد که مترادف با هنر است. نام این برنامه «خیابانی که هرگز به خواب نمی‌رود» است. در بخش دهم به صورت مشروح به تاریخ هنر در آرژانتین پرداخته خواهد شد.
اوّلین فیلم [[تاریخ آرژانتین]] با نام «پرچم آرژانتین» در سال 1896 میلادی ساخته شد و در همین سال نیز به نمایش درآمد. در این مدّت طولانی، هنر هفتم در این کشور به خوبی توسعه یافته و به یکی از معروف‌ترین سینماهای جهان تبدیل شده است. بوئنوس‌آیرس همچنین یکی از بزرگ‌ترین مراکز تئاتر آمریکای لاتین و جهان می‌باشد. علاوه براین، «تئاترو کولون»[7] (یکی از بزرگ‌ترین خانه‌های اوپرای جهان)، با برنامه‌ی ویژه‌اش تحت عنوان «کایه کورینتس» (یا خیابان کورینتس) اعتباری ملّی و بین‌المللی دارد که مترادف با هنر است. نام این برنامه «خیابانی که هرگز به خواب نمی‌رود» است. در بخش دهم به صورت مشروح به تاریخ هنر در آرژانتین پرداخته خواهد شد.


در آرژانتین، آموزش، از ابتدای تشکیل این کشور از اولویت‌های اصلی بوده است. مهاجران اروپایی نیز که به این سرزمین وارد شدند از سطح سواد بالایی برخوردار بودند. این سیاست‌ها باعث شد که از اواسط قرن بیستم میلادی جمعیت باسواد آرژانتین به بالای 80 درصد برسد. در اواخر این سده جمعیت باسواد به بالای 94 درصد رسید و امروزه بیش از 98 درصد از جمعیت آرژانتین باسواد هستند. پیگیری این سیاست اساسی و ظهور طبقه‌ی تحصیل‌کرده‌ی جوان که به سرعت مدارج علمی را تا بالاترین سطوح طی می‌کردند، به آرژانتین اجازه داد تا روند صنعتی شدن خود را نیز به سرعت آغاز نماید و در همه‌ی بخش‌های علمی و صنعتی کشور به طور موازی پیشرفت کند؛ از صنعت فیلم‌سازی و هنر تا ماشین‌آلات صنعتی و حتّی هسته‌ای. شایان ذکر است که آرژانتین در اواخر دهه‌ی 1960 میلادی چرخه‌ی سوخت هسته‌ای خود را تکمیل و ضمن تولید میله‌های سوخت هسته‌ای در دهه‌ی 1970 میلادی صادرات آن را آغاز کرد. سیاست‌های آموزشی آرژانتین موضوع اصلی بخش یازدهم این کتاب می‌باشد.  
در آرژانتین، آموزش، از ابتدای تشکیل این کشور از اولویت‌های اصلی بوده است. مهاجران اروپایی نیز که به این سرزمین وارد شدند از سطح سواد بالایی برخوردار بودند. این سیاست‌ها باعث شد که از اواسط قرن بیستم میلادی جمعیت باسواد آرژانتین به بالای 80 درصد برسد. در اواخر این سده جمعیت باسواد به بالای 94 درصد رسید و امروزه بیش از 98 درصد از [[جمعیت آرژانتین]] باسواد هستند. پیگیری این سیاست اساسی و ظهور طبقه‌ی تحصیل‌کرده‌ی جوان که به سرعت مدارج علمی را تا بالاترین سطوح طی می‌کردند، به آرژانتین اجازه داد تا روند صنعتی شدن خود را نیز به سرعت آغاز نماید و در همه‌ی بخش‌های علمی و صنعتی کشور به طور موازی پیشرفت کند؛ از صنعت فیلم‌سازی و هنر تا ماشین‌آلات صنعتی و حتّی هسته‌ای. شایان ذکر است که آرژانتین در اواخر دهه‌ی 1960 میلادی چرخه‌ی سوخت هسته‌ای خود را تکمیل و ضمن تولید میله‌های سوخت هسته‌ای در دهه‌ی 1970 میلادی صادرات آن را آغاز کرد. سیاست‌های آموزشی آرژانتین موضوع اصلی بخش یازدهم این کتاب می‌باشد.  


بررسی روابط دوجانبه‌ی ایران و آرژانتین موضوع فصل سیزدهم است. روابط دوجانبه با این کشور بر اساس عهدنامه‌ی مودّت و تجارت در تاریخ 27 ژوییه‌ی 1902 میلادی برقرار شد؛ بنابراین روابط دوجانبه‌ی ایران با این کشور، یکی از قدیمی‌ترین روابط با کشورهای این منطقه است. دو کشور در مقاطع مختلف پیش و پس از پیروزی انقلاب اسلامی از روابط اقتصادی، سیاسی و فرهنگی گسترده‌ای برخوردار بوده‌اند. امّا در سال 1373 خورشیدی، به دنبال اتّهام‌زنی بی‌اساس به برخی از اتباع و دیپلمات‌های جمهوری اسلامی ایران در مورد انفجار «آمیا»، روابط دو کشور رو به افول گذارد. در فصل آخر، تمام مباحث روابط دوجانبه از جمله جنبه‌های حقوقی و سیاسی اتّهامات اتباع ایرانی در پرونده‌ی آمیا مورد بررسی قرار خواهد گرفت.  
بررسی روابط دوجانبه‌ی ایران و آرژانتین موضوع فصل سیزدهم است. روابط دوجانبه با این کشور بر اساس عهدنامه‌ی مودّت و تجارت در تاریخ 27 ژوییه‌ی 1902 میلادی برقرار شد؛ بنابراین روابط دوجانبه‌ی ایران با این کشور، یکی از قدیمی‌ترین روابط با کشورهای این منطقه است. دو کشور در مقاطع مختلف پیش و پس از پیروزی انقلاب اسلامی از روابط اقتصادی، سیاسی و فرهنگی گسترده‌ای برخوردار بوده‌اند. امّا در سال 1373 خورشیدی، به دنبال اتّهام‌زنی بی‌اساس به برخی از اتباع و دیپلمات‌های جمهوری اسلامی ایران در مورد انفجار «آمیا»، روابط دو کشور رو به افول گذارد. در فصل آخر، تمام مباحث روابط دوجانبه از جمله جنبه‌های حقوقی و سیاسی اتّهامات اتباع ایرانی در پرونده‌ی آمیا مورد بررسی قرار خواهد گرفت.  

نسخهٔ ‏۹ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۰۴:۵۰

در کتب تاریخی آرژانتین، از سرزمین‌های کشف‌شده در قرن 16 میلادی و به طور مشخّص از كشفیات «خوان دیازدسولیس»[1] اسپانیایی كه در سال ۱۵۱۶ میلادی در مصب رودخانه‌ی «رویودلاپلاتا»[2] از كشتی خود پیاده شد، یاد می‌شود. امّا اوّلین آثار حیات بشری در این سرزمین وسیع 7/2 میلیون کیلومتر مربعی، به حدود 8 تا 11 هزار سال قبل بازمی‌گردد. در حقیقت، این سرزمین تا قبل از کشف، به بومیانی تعلّق داشت که هزاران سال در آن‌جا ساکن بودند امّا تاریخ‌های مدوّن این منطقه به دوران پس از کشف آن توسّط استعمارگران اروپایی می‌پردازند.

كتاب «شریان‌های باز آمریكای لاتین» این سرزمین را این‌گونه توصیف کرده است: «آرژانتین سرزمین مهاجران است و از قرون پیش مأمن روستاییان و كارگران اسپانیایی و ایتالیایی بوده كه در جست‌وجوی ثروت، دسته‌دسته به آن‌جا آمده‌اند». پس از استقلال این کشور در سال 1810 میلادی و تشکیل دولت ملّی، سیاست تشویق به مهاجرت (به‌ویژه مهاجرت اروپاییان) به این کشور در دستور کار قرار گرفت و در نتیجه، جمعیت به سرعت افزایش یافت. یکی از سیاست‌های تشویقی، اهدای رایگان زمین‌های کشاورزی به مهاجران اروپایی بود. بدین ترتیب، حاصل‌خیزترین نقاط کشور به مهاجران تازه‌وارد داده شد.

جامعه‌ی آرژانتینی، متشکّل از جمعیت مهاجر گسترده‌ای‌ست که قریب 95 درصد از جمعیت را تشکیل می‌دهند که در یکصد و بیست سال گذشته به آرژانتین وارد شده و حتّی نسل‌های بعدی تبادل و تعامل خود را با کشورهای مادر حفظ نموده‌اند. بنابراین، نظام اجتماعی آرژانتین در نتیجه‌ی این تبادلات به صورت دائمی در حال تکامل و پویایی است. در بررسی سیاسی و جامعه‌شناختی، وجود جمعیت و اتباعی که وابستگی روحی و عاطفی کم‌تری با این سرزمین برقرار کرده‌اند، مراحل تشکیل«دولت ـ ملّت» به معنای واقعی را به تأخیر انداخته است. این وضعیت در بررسی هنجارها و ارزش‌های اجتماعی و یا قواعد و مقررات عرفی جامعه و حتّی نهاد خانواده به خوبی مشاهده می‌شود. در بخش‌های مختلف کتاب از جهات مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و حتّی اقتصادی، این موضوع مورد کنکاش و مداقّه قرار خواهد گرفت.

بخش اقتصاد آرژانتین، به مسائل جامعه‌شناختی و تأثیرات اقتصاد بر نظام اجتماعی و سپس بر گروه‌های قومی، نژادی و مذهبی پرداخته و در نهایت هنجارهای اجتماعی و ارزش‌های حاکم بر این جامعه را مورد مطالعه قرار خواهیم داد.

صادرات چشمگیر محصولات کشاورزی، بهره‌برداري از منابع طبيعي، کسب تکنولوژی‌های پیشرفته در صنایع خاص (از جمله هسته‌ای، دارویی و...)، تنوّع در تولیدات صنعتی، سطح بالاي سواد و علم در جامعه و رفاه بالا در مقايسه با ساير كشورهاي آمريكاي لاتين از مشخّصه‌های اقتصاد آرژانتین به شمار مي‌آيد. ليكن بروز بحران‌هاي اقتصادي، سياسي و اجتماعي به صورت دوره‌اي، موجب گرديده تا مردم اين كشور بهره‌ی چنداني از ظرفیت‌های بالای اقتصادی کشور و مواهب عظیم خدادادی نصيب‌شان نشود. عوامل متعدّدی را می‌توان در پدید آمدن چنین وضعیتی دخیل دانست که بدون شک نقش زمام‌داران و تصمیم‌گیرندگان در بین این عوامل پررنگ‌تر از سایرین است.

تعدّد ادیان و پیروان آن‌ها در آرژانتین نیز در نوع خود جالب توجّه می‌باشد. در کلّ جهان، در کشورهای معدودی همچون هند، برزیل و آرژانتین، به دلایل مختلف، ادیان متعدّدی یافت می‌شود. در سال‌های اخیر در آرژانتین، مسیحیت، یهودیت و اسلام بیشتر مورد توجّه بوده‌اند و درباره‌ی آن‌ها صحبت شده است. هفتمین بخش از کتاب حاضر به جایگاه و نقش دین در جامعه و سیاست در آرژانتین می‌پردازد.

بخش‌های ششم و هشتم به دو وجه مختلف فرهنگ می‌پردازد. در بخش ششم، نظام، سیاست‌گذاری‌ها و نهادهای فرهنگی کشور و در بخش هشتم، فرهنگ عامّه، جشن‌ها و سرودها و مناسبت‌های ملّی و مذهبی مورد بررسی قرار می‌گیرند. فرهنگ آرژانتین در کل، تأثیرات قابل توجّهی از فرهنگ اروپایی پذیرفته است و در واقع ترکیبی از فرهنگ اسپانیا، ایتالیا و تا حدودی فرانسه است. این تأثیر به‌ویژه در بوئنوس‌آیرس، پایتخت فرهنگی آن، تا حدّ زیادی هم در شیوه‌ی رفتار و زندگی مردم و هم تقلید آگاهانه از سبک‌های معماری اروپایی دیده می‌شود. تأثیر بزرگ دیگر، فرهنگ گاوچرانی (گائوچو[3]) است که در بخش‌های بزرگی در مرکز و شمال کشور به خوبی دیده می‌شود. در نهایت، سنّت‌های بومیان آمریکای لاتین است که فرهنگ کشور آن‌ها را به خوبی جذب نموده است. البتّه نباید از تأثیرات سایر مهاجران به‌ویژه اعراب بر فرهنگ و سنّت این کشور غافل ماند. تأثیرات فرهنگ عربی به‌ویژه در زبان اسپانیایی مردم آرژانتین به خوبی مشاهده می‌شود.

گفته می‌شود در بین مردمان آمریکای لاتین، آرژانتینی‌ها انسان‌هایی مغرورند که به فرهنگ خود بسیار افتخار می‌کنند. آنان نسبت به کشورهای دیگر منطقه و در متوسّط جهانی از سطح تحصیلات و آموزش خوبی برخوردارند و انسان‌هایی سخت‌کوش هستند که علاقه‌مندند مردمانی پیشرفته و جهان‌وطنی دیده شوند. ضرب‌المثلی معروف می‌گوید: «آرژانتینی‌ها، ایتالیایی‌هایی هستند که اسپانیایی صحبت می‌کنند، انگلیسی فکر می‌کنند و فرانسوی لباس می‌پوشند». آرژانتینی‌ها، انسان‌هایی مذهبی و معتقد به اجرای احکام دینی و اصول اخلاقی به‌ویژه در مورد خانواده خوانده می‌شوند. گائوچو، تانگو، فوتبال، پاتو (یا چوگان آرژانتینی) و چای ماته، مهم‌ترین نماد‌های فرهنگی آرژانتین محسوب می‌شوند.

«خوزه هرناندز»[4] یکی از بزرگ‌ترین نویسندگان آرژانتینی و نویسنده‌ی کتاب «مارتین فیرو» معتقد است: «سنّت، مجموعه‌ای از فرهنگ و آداب و رسوم یک جامعه است که از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شود». در آرژانتین، پس از شکل‌گیری شهرنشینی و استقلال، سنّت‌ها و فرهنگ بومیان این سرزمین، یا نابود شد و یا در گوشه‌ای از کشور تنها در بین بومیان باقی‌ماند و به دست فراموشی سپرده شد. بنابراین اطلاعات کمی در مورد سنّت‌های رایج بین بومیان اصلی این سرزمین وجود دارد و اطلاعاتی که درباره‌ی «کچوآ» یا «گوارانی» موجود است، بیشتر با آداب و سنّت‌های همین اقوام در کشورهای اطراف به‌ویژه «بولیوی» ترکیب شده است. البتّه سنّت‌های کچوآ در بولیوی بیشتر رایج است. در بخش‌های کوچکی از آرژانتین در مرز بولیوی هنوز می‌توان بخشی از آداب و رسوم بومیان اوّلیه را یافت.

سبک‌های اصلی ادبیات در آرژانتین، تماماً پس از استقلال این کشور شکل گرفته و در واقع متأثّر از ادبیات قرون 19 و 20 میلادی اروپا می‌باشد امّا سبک‌های ادبی و آثار ماندگار ادبیات آرژانتین بیشتر طرفدار سنّت‌ها و فرهنگ عامیانه و بومی کشور و تمرکزگرا بوده است. خوزه هرناندز، شاعر سنّت‌گرا و نویسنده‌ی متبحّر قرن 20 میلادی، یکی از شاخص‌ترین نویسندگان آرژانتین است. امروزه کتاب «گائوچو[5] ـ مارتین فیرو[6]» در دو جلد، یکی از کتب اصلی و مرجع ادبیات داستانی آرژانتین محسوب می‌شود؛ به گونه‌ای که شاید بتوان از نظر توجّه همگانی، آن‌ها را با دیوان‌های حافظ و سعدی در زبان فارسی مقایسه کرد. از مشخّصه‌های دیگر ادبیات آرژانتین همانند سایر کشورهای منطقه، احساس قوی تحت سلطه بودن است که در آثار نویسندگان دوره‌ی استعمار این کشور به خوبی دیده می‌شود. زبان و ادبیات در آرژانتین عنوان بخش نهم می‌باشد که به تفصیل به هر دو موضوع پرداخته خواهد شد.

اوّلین فیلم تاریخ آرژانتین با نام «پرچم آرژانتین» در سال 1896 میلادی ساخته شد و در همین سال نیز به نمایش درآمد. در این مدّت طولانی، هنر هفتم در این کشور به خوبی توسعه یافته و به یکی از معروف‌ترین سینماهای جهان تبدیل شده است. بوئنوس‌آیرس همچنین یکی از بزرگ‌ترین مراکز تئاتر آمریکای لاتین و جهان می‌باشد. علاوه براین، «تئاترو کولون»[7] (یکی از بزرگ‌ترین خانه‌های اوپرای جهان)، با برنامه‌ی ویژه‌اش تحت عنوان «کایه کورینتس» (یا خیابان کورینتس) اعتباری ملّی و بین‌المللی دارد که مترادف با هنر است. نام این برنامه «خیابانی که هرگز به خواب نمی‌رود» است. در بخش دهم به صورت مشروح به تاریخ هنر در آرژانتین پرداخته خواهد شد.

در آرژانتین، آموزش، از ابتدای تشکیل این کشور از اولویت‌های اصلی بوده است. مهاجران اروپایی نیز که به این سرزمین وارد شدند از سطح سواد بالایی برخوردار بودند. این سیاست‌ها باعث شد که از اواسط قرن بیستم میلادی جمعیت باسواد آرژانتین به بالای 80 درصد برسد. در اواخر این سده جمعیت باسواد به بالای 94 درصد رسید و امروزه بیش از 98 درصد از جمعیت آرژانتین باسواد هستند. پیگیری این سیاست اساسی و ظهور طبقه‌ی تحصیل‌کرده‌ی جوان که به سرعت مدارج علمی را تا بالاترین سطوح طی می‌کردند، به آرژانتین اجازه داد تا روند صنعتی شدن خود را نیز به سرعت آغاز نماید و در همه‌ی بخش‌های علمی و صنعتی کشور به طور موازی پیشرفت کند؛ از صنعت فیلم‌سازی و هنر تا ماشین‌آلات صنعتی و حتّی هسته‌ای. شایان ذکر است که آرژانتین در اواخر دهه‌ی 1960 میلادی چرخه‌ی سوخت هسته‌ای خود را تکمیل و ضمن تولید میله‌های سوخت هسته‌ای در دهه‌ی 1970 میلادی صادرات آن را آغاز کرد. سیاست‌های آموزشی آرژانتین موضوع اصلی بخش یازدهم این کتاب می‌باشد.

بررسی روابط دوجانبه‌ی ایران و آرژانتین موضوع فصل سیزدهم است. روابط دوجانبه با این کشور بر اساس عهدنامه‌ی مودّت و تجارت در تاریخ 27 ژوییه‌ی 1902 میلادی برقرار شد؛ بنابراین روابط دوجانبه‌ی ایران با این کشور، یکی از قدیمی‌ترین روابط با کشورهای این منطقه است. دو کشور در مقاطع مختلف پیش و پس از پیروزی انقلاب اسلامی از روابط اقتصادی، سیاسی و فرهنگی گسترده‌ای برخوردار بوده‌اند. امّا در سال 1373 خورشیدی، به دنبال اتّهام‌زنی بی‌اساس به برخی از اتباع و دیپلمات‌های جمهوری اسلامی ایران در مورد انفجار «آمیا»، روابط دو کشور رو به افول گذارد. در فصل آخر، تمام مباحث روابط دوجانبه از جمله جنبه‌های حقوقی و سیاسی اتّهامات اتباع ایرانی در پرونده‌ی آمیا مورد بررسی قرار خواهد گرفت.


1. Juan Díaz de Solís

[2]. Río de la Plata

[3] . Gaucho

[4]. José Hernández

[5] . El Gaucho

[6] . Martín Fierro

[7] . Teatro Colón