ورود واژه های شرقی به زبان فرانسه: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
(صفحه‌ای تازه حاوی « ==== ورود اولین واژه های شرقی به فرانسه ==== رسم این ایرانیان جلای وطن کرده چنین بود که در سرزمین های غیر اسلامی و مسیحی اسامی خود را به اسامی توراتی که مورد احترام مسیحیان بود ، تبدیل می کردند و نام های ابراهیم، اسحاق، داوود، یوسف، آدم و سلیمان را...» ایجاد کرد)
 
جز (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).)
خط ۷: خط ۷:
ارنست فورنرون  در صفحه 202 کتاب لو میستر کاتار  به نقل از قول روژه در کتاب" "از شاهزادگان، امرا و شوالیه های کاتار که دارای عقاید مانوی بودند و ضد کلیسای کاتولیک می جنگیدند، فهرستی داده است که در این نامها و اسامی نام «جهان سنینی»دیده می شود ، گو اینکه در شرق ، مانویانی که سم آنها با کلمه "جهان" همراه بوده فراوان است .
ارنست فورنرون  در صفحه 202 کتاب لو میستر کاتار  به نقل از قول روژه در کتاب" "از شاهزادگان، امرا و شوالیه های کاتار که دارای عقاید مانوی بودند و ضد کلیسای کاتولیک می جنگیدند، فهرستی داده است که در این نامها و اسامی نام «جهان سنینی»دیده می شود ، گو اینکه در شرق ، مانویانی که سم آنها با کلمه "جهان" همراه بوده فراوان است .


به طوری که ملاحظه می کنیم پس از حمله مسلمانان به اروپا یعنی قرون بعد از قرن هشتم میلادی تعداد اسامی توراتی در فرانسه به میزان قابل توجهی افزایش می یابد . اما آنچه که قابل تذکر و شایان توجه است عدم قطع ارتباط فراریان با هم کیشان و نیز ایجاد حوزه های مذهبی به کمک هم آنان بود . اینان به واسطه همین روابط اخبار و اطلاعات را به یکدیگر رسانده و تصمیمات بزرگان قوم را در دورترین نقاط شرق و غرب به مرحله اجرا می رساندند . تشکیلات آنها در تمام ممالک اسلامی و غیر اسلامی تقریبا سری و بیشتر دارای اسامی ایرانی بود . این عده نه تنها به نامگذاری حوزه ها و مراکز اکتفا نکرده ، بلکه به دهات و شهرها و بالاخره به مکان هایی که تحت نفوذ آنها در می آمد ، نام ایرانی می گذاردند .آنها همچنین سعی می کردند قوانین ، آداب ، رسوم و حتی زبان و موسیقی مکان اصلی خود را در محل جدید جاری کنند. پس عجیب نیست اگر ما امروز در ولایت "اورنی"  به زبان محلی برمی خوریم که با زبان پهلوی و فارسی فعلی از بسیاری جهات شباهت دارد و موسیقی متداول آن شبیه موسیقی ایرانی است . همچنین در ولایت " اود "  و " گارون "  در جنوب فرانسه مکان هایی وجود دارد که دارای اسامی فارسی است مانند : " ناربن " که در زبان فارسی به معنای درخت انار و انارستان آمده است .
به طوری که ملاحظه می کنیم پس از حمله مسلمانان به اروپا یعنی قرون بعد از قرن هشتم میلادی تعداد اسامی توراتی در [[فرانسه]] به میزان قابل توجهی افزایش می یابد . اما آنچه که قابل تذکر و شایان توجه است عدم قطع ارتباط فراریان با هم کیشان و نیز ایجاد حوزه های مذهبی به کمک هم آنان بود . اینان به واسطه همین روابط اخبار و اطلاعات را به یکدیگر رسانده و تصمیمات بزرگان قوم را در دورترین نقاط شرق و غرب به مرحله اجرا می رساندند . تشکیلات آنها در تمام ممالک اسلامی و غیر اسلامی تقریبا سری و بیشتر دارای اسامی ایرانی بود . این عده نه تنها به نامگذاری حوزه ها و مراکز اکتفا نکرده ، بلکه به دهات و شهرها و بالاخره به مکان هایی که تحت نفوذ آنها در می آمد ، نام ایرانی می گذاردند .آنها همچنین سعی می کردند قوانین ، آداب ، رسوم و حتی زبان و موسیقی مکان اصلی خود را در محل جدید جاری کنند. پس عجیب نیست اگر ما امروز در ولایت "اورنی"  به زبان محلی برمی خوریم که با زبان پهلوی و فارسی فعلی از بسیاری جهات شباهت دارد و موسیقی متداول آن شبیه موسیقی ایرانی است . همچنین در ولایت " اود "  و " گارون "  در جنوب فرانسه مکان هایی وجود دارد که دارای اسامی فارسی است مانند : " ناربن " که در زبان فارسی به معنای درخت انار و انارستان آمده است .


اما باید یاد آور شد که در کشور فرانسه تنها در ناحیه " ناربن "  و حوزه مدیترانه است که انار به دست می آید و این می رساند که نامگذاری آن کاملا از روی بصیرت انجام شده و با مسمی بوده است . مضافا این که در همین ناحیه یعنی در ولایت "مونت دومارسن"  و "تولوز" به دو ده به نام « Grenade » برمی خوریم که در زبان فرانسه به معنی انار می باشد . در زبان اسپانیولی نیز دو لغت « BEN » به معنی درخت و «ALDEA  » به معنی قریه وجود دارد که همان لغت فارسی " بن " و " ده " می باشند و چون لغت ده به وسیله مسلمانان به اسپانیا رفته ، الف و لام عربی اضافه شده است.
اما باید یاد آور شد که در کشور فرانسه تنها در ناحیه " ناربن "  و حوزه مدیترانه است که انار به دست می آید و این می رساند که نامگذاری آن کاملا از روی بصیرت انجام شده و با مسمی بوده است . مضافا این که در همین ناحیه یعنی در ولایت "مونت دومارسن"  و "تولوز" به دو ده به نام « Grenade » برمی خوریم که در زبان فرانسه به معنی انار می باشد . در زبان اسپانیولی نیز دو لغت « BEN » به معنی درخت و «ALDEA  » به معنی قریه وجود دارد که همان لغت فارسی " بن " و " ده " می باشند و چون لغت ده به وسیله مسلمانان به [[اسپانیا]] رفته ، الف و لام عربی اضافه شده است.


استعمال حروف " س ، ش ، ز " به جای یکدیگر در زبان های مختلف از نظر زبان شناسی و موقعیت جغرافیایی از لحاظ واقع بودن بر سر راهها و شباهت آب و هوا ، نوع خاک ، نزدیکی آنها به دریای آزاد و یا رودخانه ای که به دریا می ریزد و بالاخره کوههای اطراف و غیره تماما شواهدی هستند بر این که اسامی برخی شهرهای فرانسه از نام شهر شوش که بر همه آنها تقدم تاریخی دارد ، گرفته شده است .ایرانیان در نامگذاری ها گاه از ترجمه اسامی نیز استفاده کرده اند ، بدین طریق که مثلا "فیروزان" پسر "بزیست" را به عربی برگردانده و به صورت "منصور بن یحیی" در آورده اند و نیمروز را احتمالا به لاتین ترجمه نموده و به « MIDDES » تبدیل کرده اند . در زبان های فارسی و لاتین کلمه نیمروز یا ترجمه آن « MIDDES »  از دو قسمت ترکیب شده است : نیم =  MIو روز = DIES که به فرانسه آن را به شکل "  MIDI " می نویسند . در این زبان ها نیمروز یا  MIDES دو معنی دارد . [28]
استعمال حروف " س ، ش ، ز " به جای یکدیگر در زبان های مختلف از نظر زبان شناسی و موقعیت جغرافیایی از لحاظ واقع بودن بر سر راهها و شباهت آب و هوا ، نوع خاک ، نزدیکی آنها به دریای آزاد و یا رودخانه ای که به دریا می ریزد و بالاخره کوههای اطراف و غیره تماما شواهدی هستند بر این که اسامی برخی شهرهای فرانسه از نام شهر شوش که بر همه آنها تقدم تاریخی دارد ، گرفته شده است .ایرانیان در نامگذاری ها گاه از ترجمه اسامی نیز استفاده کرده اند ، بدین طریق که مثلا "فیروزان" پسر "بزیست" را به عربی برگردانده و به صورت "منصور بن یحیی" در آورده اند و نیمروز را احتمالا به لاتین ترجمه نموده و به « MIDDES » تبدیل کرده اند . در زبان های فارسی و لاتین کلمه نیمروز یا ترجمه آن « MIDDES »  از دو قسمت ترکیب شده است : نیم =  MIو روز = DIES که به فرانسه آن را به شکل "  MIDI " می نویسند . در این زبان ها نیمروز یا  MIDES دو معنی دارد . [28]

نسخهٔ ‏۵ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۵۱

ورود اولین واژه های شرقی به فرانسه

رسم این ایرانیان جلای وطن کرده چنین بود که در سرزمین های غیر اسلامی و مسیحی اسامی خود را به اسامی توراتی که مورد احترام مسیحیان بود ، تبدیل می کردند و نام های ابراهیم، اسحاق، داوود، یوسف، آدم و سلیمان را بر خود می نهادند . یکی از این نام ها که در قرون وسطی در اروپا مورد توجه قرار داشت و در زبان های مختلف با تلفظ های متفاوت از آن معانی و تعابیر گوناگون به دست می آید،نام جهان " Jehan" بود . بدین ترتیب که برای عیسویان معنی ( ژان یا جان ) نام یکی از آبائ کلیسا را می داد و برای مسلمانان و یهودیان یحیی یعنی سامی توراتی بود ودر حالی که برای ایرانیان همان جهان بود که معمولا در لاتین به دو صورت " Jehan"  یا "Johan" = یوحنا نوشته می شود.

در اینجا باید یاد آور گردید که به عقیده پاره ای از نام شناسان و لغت دانان اسم جان که در انگلیسی به صورت "John" نوشته می شود، ترجمه فارسی یحیی یعنی زنده جاندار است که به اروپا رفته و کلمه جهان هم که شکل قدیمی آن "کیهان" بوده به معنی زندگی توام می باشد.

ارنست فورنرون  در صفحه 202 کتاب لو میستر کاتار  به نقل از قول روژه در کتاب" "از شاهزادگان، امرا و شوالیه های کاتار که دارای عقاید مانوی بودند و ضد کلیسای کاتولیک می جنگیدند، فهرستی داده است که در این نامها و اسامی نام «جهان سنینی»دیده می شود ، گو اینکه در شرق ، مانویانی که سم آنها با کلمه "جهان" همراه بوده فراوان است .

به طوری که ملاحظه می کنیم پس از حمله مسلمانان به اروپا یعنی قرون بعد از قرن هشتم میلادی تعداد اسامی توراتی در فرانسه به میزان قابل توجهی افزایش می یابد . اما آنچه که قابل تذکر و شایان توجه است عدم قطع ارتباط فراریان با هم کیشان و نیز ایجاد حوزه های مذهبی به کمک هم آنان بود . اینان به واسطه همین روابط اخبار و اطلاعات را به یکدیگر رسانده و تصمیمات بزرگان قوم را در دورترین نقاط شرق و غرب به مرحله اجرا می رساندند . تشکیلات آنها در تمام ممالک اسلامی و غیر اسلامی تقریبا سری و بیشتر دارای اسامی ایرانی بود . این عده نه تنها به نامگذاری حوزه ها و مراکز اکتفا نکرده ، بلکه به دهات و شهرها و بالاخره به مکان هایی که تحت نفوذ آنها در می آمد ، نام ایرانی می گذاردند .آنها همچنین سعی می کردند قوانین ، آداب ، رسوم و حتی زبان و موسیقی مکان اصلی خود را در محل جدید جاری کنند. پس عجیب نیست اگر ما امروز در ولایت "اورنی"  به زبان محلی برمی خوریم که با زبان پهلوی و فارسی فعلی از بسیاری جهات شباهت دارد و موسیقی متداول آن شبیه موسیقی ایرانی است . همچنین در ولایت " اود "  و " گارون "  در جنوب فرانسه مکان هایی وجود دارد که دارای اسامی فارسی است مانند : " ناربن " که در زبان فارسی به معنای درخت انار و انارستان آمده است .

اما باید یاد آور شد که در کشور فرانسه تنها در ناحیه " ناربن "  و حوزه مدیترانه است که انار به دست می آید و این می رساند که نامگذاری آن کاملا از روی بصیرت انجام شده و با مسمی بوده است . مضافا این که در همین ناحیه یعنی در ولایت "مونت دومارسن"  و "تولوز" به دو ده به نام « Grenade » برمی خوریم که در زبان فرانسه به معنی انار می باشد . در زبان اسپانیولی نیز دو لغت « BEN » به معنی درخت و «ALDEA  » به معنی قریه وجود دارد که همان لغت فارسی " بن " و " ده " می باشند و چون لغت ده به وسیله مسلمانان به اسپانیا رفته ، الف و لام عربی اضافه شده است.

استعمال حروف " س ، ش ، ز " به جای یکدیگر در زبان های مختلف از نظر زبان شناسی و موقعیت جغرافیایی از لحاظ واقع بودن بر سر راهها و شباهت آب و هوا ، نوع خاک ، نزدیکی آنها به دریای آزاد و یا رودخانه ای که به دریا می ریزد و بالاخره کوههای اطراف و غیره تماما شواهدی هستند بر این که اسامی برخی شهرهای فرانسه از نام شهر شوش که بر همه آنها تقدم تاریخی دارد ، گرفته شده است .ایرانیان در نامگذاری ها گاه از ترجمه اسامی نیز استفاده کرده اند ، بدین طریق که مثلا "فیروزان" پسر "بزیست" را به عربی برگردانده و به صورت "منصور بن یحیی" در آورده اند و نیمروز را احتمالا به لاتین ترجمه نموده و به « MIDDES » تبدیل کرده اند . در زبان های فارسی و لاتین کلمه نیمروز یا ترجمه آن « MIDDES »  از دو قسمت ترکیب شده است : نیم =  MIو روز = DIES که به فرانسه آن را به شکل "  MIDI " می نویسند . در این زبان ها نیمروز یا  MIDES دو معنی دارد . [28]