ساختار و سیاست های آموزشی بنگلادش: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی « '''10. 2. ساختار و سیاست آموزشی کشور، اهداف و سایر برنامه های آموزشی''' '''10. 2. 1. دورههای مهدکودک و پیش دبستانی''' آموزش پیش دبستانی قبل از ورود به دبستان و در سنین زیر 6 سال آغاز میشود. معمولاً این دوره را به دو مرحله و یا پایه تقسیم کردهاند. مر...» ایجاد کرد) |
جز (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).) |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
3. «مدارس ابتدایی غیر رسمی» که به صورت کاملاً خصوصی در سراسر کشور تأسیس میشوند و زیر نظر اشخاص اداری و دولتی و یا «کمیته مدیریت» اداره میشوند. اینگونه مدارس مجموعاً 5/16 درصد از کل مدارس ابتدایی را تا سال 1981 تشکیل میدادند، هر چند این مدارس شرایط لازم و مناسب مانند مدارس ابتدایی را ندارند واستقبال کمتری از این مدارس به عمل میآید. | 3. «مدارس ابتدایی غیر رسمی» که به صورت کاملاً خصوصی در سراسر کشور تأسیس میشوند و زیر نظر اشخاص اداری و دولتی و یا «کمیته مدیریت» اداره میشوند. اینگونه مدارس مجموعاً 5/16 درصد از کل مدارس ابتدایی را تا سال 1981 تشکیل میدادند، هر چند این مدارس شرایط لازم و مناسب مانند مدارس ابتدایی را ندارند واستقبال کمتری از این مدارس به عمل میآید. | ||
معمولاً طبقه ثروتمند و متمول جامعۀ بنگلادش، نفوذ اجتماعی بیشتری در بهرهگیری از امکانات آموزشی را داشته و در کار آموزش فرزندان خود، اطمینان بیشتری دارند. متأسفانه کار آموزش در میان قشر فقیر و بیسواد جامعه روندی معکوس دارد، زیرا این قشر توان لازم مادی | معمولاً طبقه ثروتمند و متمول جامعۀ بنگلادش، نفوذ اجتماعی بیشتری در بهرهگیری از امکانات آموزشی را داشته و در کار آموزش فرزندان خود، اطمینان بیشتری دارند. متأسفانه کار آموزش در میان قشر فقیر و بیسواد جامعه روندی معکوس دارد، زیرا این قشر توان لازم مادی و[[مالی]] را ندارد و با توجه به اینکه در سطح پایین جایگاه اجتماعی قرار دارد، فرزندان آنان مجبور به ترک تحصیل میشوند و در نهایت بار سنگینی بر دوش والدین خود مینهند. در جامعۀ روستایی این مشکل نسبت به جامعۀ شهری بسیار بیشتر است. | ||
با دارا بودن شرایط مناسب برای ثروتمندان، این امکان وجود دارد که طبقۀ ثروتمند جامعه برای تعلیم بیشتر فرزندان خود، حتی از معلمهای خصوصی بهره گیرند و درهر نقطه که اراده کنند، فرزندان آن ها به تحصیل مشغول شوند، اما فرزندان قشر فقیر به ناچار باید درمدارس حداقل دو یا سه نوبتی با امکانات بسیار محدود تحصیل کنند (Ellen Sattar Universal Primary Education in Bangladesh, University press Limited, Bangladesh, Dhaka, 1987:78 ). | با دارا بودن شرایط مناسب برای ثروتمندان، این امکان وجود دارد که طبقۀ ثروتمند جامعه برای تعلیم بیشتر فرزندان خود، حتی از معلمهای خصوصی بهره گیرند و درهر نقطه که اراده کنند، فرزندان آن ها به تحصیل مشغول شوند، اما فرزندان قشر فقیر به ناچار باید درمدارس حداقل دو یا سه نوبتی با امکانات بسیار محدود تحصیل کنند (Ellen Sattar Universal Primary Education in Bangladesh, University press Limited, Bangladesh, Dhaka, 1987:78 ). | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
'''10. 2. 3. مقاطع آموزش عمومی''' | '''10. 2. 3. مقاطع آموزش عمومی''' | ||
واقعیت ملموس درکارآیی ضعیف امور آموزشی مردم بنگلادش را در علل مختلفی از جمله عدم کارایی سیستم آموزشی، عدم فضای لازم آموزشی، بالا بودن دستمزد اساتید، عدم امکانات لازم ومفید آموزشی، عدم تحول در برنامههای آموزشی وهماهنگی مسائل آموزشی با واقعیتهای روز جامعه باید جستجو کرد. همچنین دلایل عمدهای سبب شده است تا سطح آموزشی مردم این سرزمین، از کارایی و جایگاه لازم برخوردار نشود ومشکلات آن تاحدودی لاینحل باقی بماند. | واقعیت ملموس درکارآیی ضعیف امور آموزشی مردم [[بنگلادش]] را در علل مختلفی از جمله عدم کارایی سیستم آموزشی، عدم فضای لازم آموزشی، بالا بودن دستمزد اساتید، عدم امکانات لازم ومفید آموزشی، عدم تحول در برنامههای آموزشی وهماهنگی مسائل آموزشی با واقعیتهای روز جامعه باید جستجو کرد. همچنین دلایل عمدهای سبب شده است تا سطح آموزشی مردم این سرزمین، از کارایی و جایگاه لازم برخوردار نشود ومشکلات آن تاحدودی لاینحل باقی بماند. | ||
با درک این واقعیت، دولت بنگلادش یکی از عوامل اصلی بازدارندگی در استفاده از راهها و روشهای تولیدی را کمبود برنامههای آموزشی ذکر کرده است. با عنایت به این واقعیتهاست که دولت بنگلادش درچند سال اخیر درکنار برنامههای کشاورزی، کنترل جمعیت و تنظیم خانواده، توجه خاصی به آموزش کرده است. | با درک این واقعیت، دولت بنگلادش یکی از عوامل اصلی بازدارندگی در استفاده از راهها و روشهای تولیدی را کمبود برنامههای آموزشی ذکر کرده است. با عنایت به این واقعیتهاست که دولت بنگلادش درچند سال اخیر درکنار برنامههای کشاورزی، کنترل جمعیت و تنظیم خانواده، توجه خاصی به آموزش کرده است. |
نسخهٔ ۱۳ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۶:۱۷
10. 2. ساختار و سیاست آموزشی کشور، اهداف و سایر برنامه های آموزشی
10. 2. 1. دورههای مهدکودک و پیش دبستانی
آموزش پیش دبستانی قبل از ورود به دبستان و در سنین زیر 6 سال آغاز میشود. معمولاً این دوره را به دو مرحله و یا پایه تقسیم کردهاند.
مرحله اول مربوط به دوره «مهدکودک» و مرحله دوم مربوط به کودکستان است. سنین دوره اول (مهدکودک) از 3 تا 5 سال و سنین دوره دوم (کودکستان) از 5 تا 6 سال است.
در بعضی از مدارس، تقسیم بندی فوق تاحدودی از نظر سنی تفاوت دارد. مرحله اول از سنین 3 تا 4 سال میباشد و دوره دوم (کودکستان) را به دو قسمت، قسمت اول سنین دوره 5 تا 6 سال و قسمت دوم سنین 6 تا 7 سال تقسیم کردهاند.
در حال حاضر بیش از 38000 مدرسه ابتدائی دولتی و به همین تعداد مدارس ابتدائی خصوصی وجود دارد. اما متأسفانه معلمینی که در مدارس ابتدائی خصوصی به آموزش و تدریس مشغول هستند، دورههای تخصصی مورد نیاز را نگذراندهاند و آشنایی لازم با روشهای صحیح آموزشی ندارند.
در خصوص شهریه اینگونه مدارس نیز باید گفت که نسبت به موفقیت و امکانات و تسهیلات آموزشی در مدارس، دریافت شهریهها متفاوت است.
زمینه برآورد تعداد کودکان در اینگونه مدارس به طور دقیق تا حدودی مشکل است، اما به طور میانگین باید گفت که چنانچه میانگین تعداد دانش آموزان مرحله پیش دبستانی مدارس دولتی را 50 نفر و تعداد مدارس را 38000 باب در نظر بگیریم، حدود دو میلیون و چنانچه حدود 5000 کودکستان در سراسر کشور باشد و هر یک از آن ها حدود 50 نفر دانش آموز داشته باشد (سطح دوره اول کودکستان) ، تعداد آنان حدود 250 هزار نفر خواهد بود. بنابر این سر جمع دانش آموزان در مقطع کودکستان ها حدود 2250000 نفر خواهد بود و تقریباً 24 درصد از جمعیت سنی فوق در اینگونه مدارس مشغول به یادگیری هستند.
در سال 1998 کمیسیون تدوین کتب درسی و برنامههای آموزشی، اولین کتاب مخصوص دوره پیش دبستانی را با نام «دخاشونا» (Dekhashona) تهیه و منتشر کرد.
10. 2. 2. وضعیت سواد و آموزش (شهری وروستایی)
معمولاً مدارس ابتدایی به سه بخش قابل تقسیم هستند:
1. «مدارس دولتی»، که حقوق، مزایا، حق بازنشستگی و سایر مزایا از طرف دولت پرداخت میشود ونظارت مستقیم بر فعالیت اینگونه مدارس از سوی دولت به عمل میآید.
2. «مدارس خصوصی» که در واقع نوع دیگری از مدارس ابتدایی و خصوصی است. در ارتباط با اینگونه مدارس، هیچ گونه کمک و یا مساعدت از طرف دولت به عمل نمیآید و هزینۀ اینگونه مدارس توسط اشخاص مورد نظر که حقوق معلمین را پرداخت میکنند، تأمین میشود. بیشتر اینگونه مدارس که از سوی دولت به رسمیت شناخته شدهاند، در مناطق شهری فعالیت دارند.
3. «مدارس ابتدایی غیر رسمی» که به صورت کاملاً خصوصی در سراسر کشور تأسیس میشوند و زیر نظر اشخاص اداری و دولتی و یا «کمیته مدیریت» اداره میشوند. اینگونه مدارس مجموعاً 5/16 درصد از کل مدارس ابتدایی را تا سال 1981 تشکیل میدادند، هر چند این مدارس شرایط لازم و مناسب مانند مدارس ابتدایی را ندارند واستقبال کمتری از این مدارس به عمل میآید.
معمولاً طبقه ثروتمند و متمول جامعۀ بنگلادش، نفوذ اجتماعی بیشتری در بهرهگیری از امکانات آموزشی را داشته و در کار آموزش فرزندان خود، اطمینان بیشتری دارند. متأسفانه کار آموزش در میان قشر فقیر و بیسواد جامعه روندی معکوس دارد، زیرا این قشر توان لازم مادی ومالی را ندارد و با توجه به اینکه در سطح پایین جایگاه اجتماعی قرار دارد، فرزندان آنان مجبور به ترک تحصیل میشوند و در نهایت بار سنگینی بر دوش والدین خود مینهند. در جامعۀ روستایی این مشکل نسبت به جامعۀ شهری بسیار بیشتر است.
با دارا بودن شرایط مناسب برای ثروتمندان، این امکان وجود دارد که طبقۀ ثروتمند جامعه برای تعلیم بیشتر فرزندان خود، حتی از معلمهای خصوصی بهره گیرند و درهر نقطه که اراده کنند، فرزندان آن ها به تحصیل مشغول شوند، اما فرزندان قشر فقیر به ناچار باید درمدارس حداقل دو یا سه نوبتی با امکانات بسیار محدود تحصیل کنند (Ellen Sattar Universal Primary Education in Bangladesh, University press Limited, Bangladesh, Dhaka, 1987:78 ).
فاصلۀ باسوادی درمیان روستاها و شهرها نیز بسیار زیاد است به طوریکه 4/63 درصد مردم شهر باسواد میباشند، در حالی که 6/36 درصد از مردم روستاها از نعمت سواد بهره مندند. متخصصین آموزشی، حل مسئله فوق را ایجاد فضای آموزشی مناسب و بالا بردن میزان دستمزد استادان ذکر کردهاند (The Independent Bangladesh Yearbook 1999, Dhaka:.36 ).
10. 2. 3. مقاطع آموزش عمومی
واقعیت ملموس درکارآیی ضعیف امور آموزشی مردم بنگلادش را در علل مختلفی از جمله عدم کارایی سیستم آموزشی، عدم فضای لازم آموزشی، بالا بودن دستمزد اساتید، عدم امکانات لازم ومفید آموزشی، عدم تحول در برنامههای آموزشی وهماهنگی مسائل آموزشی با واقعیتهای روز جامعه باید جستجو کرد. همچنین دلایل عمدهای سبب شده است تا سطح آموزشی مردم این سرزمین، از کارایی و جایگاه لازم برخوردار نشود ومشکلات آن تاحدودی لاینحل باقی بماند.
با درک این واقعیت، دولت بنگلادش یکی از عوامل اصلی بازدارندگی در استفاده از راهها و روشهای تولیدی را کمبود برنامههای آموزشی ذکر کرده است. با عنایت به این واقعیتهاست که دولت بنگلادش درچند سال اخیر درکنار برنامههای کشاورزی، کنترل جمعیت و تنظیم خانواده، توجه خاصی به آموزش کرده است.
دورههای آموزشی در بنگلادش به سه دوره تقسیم میشوند:
1- دوره ابتدایی، از سنین 5 سالگی شروع میشود و تا کلاس پنجم ادامه مییابد. در کنار این مدارس، مدارس خصوصی نیز فعالیت دارند.
2- دوره متوسطه، به دو دوره پنج ساله و دوساله تقسیم میشود. در پایان هر دوره امتحان گرفته میشود که شمار کمی از دانشآموزان در این امتحانات موفق میشوند.
3- دورۀ دانشگاهی، تحصیلات دورۀ لیسانس سه سال، فوق لیسانس یک سال، پزشکی پنج سال و دندانپزشکی چهار سال میباشد.
10. 2. 4. نظام آموزش عالی
دانشگاه داکا از قدیمیترین دانشگاه های بنگلادش میباشد. فعالیت این دانشگاه که موسسه ای آموزشی است، در سال 1921 آغاز شد. این دانشگاه پس از سال 1946، دانشکدهها و کالجهایی را تأسیس کرد و زیر پوشش قرار داد. دانشگاه داکا یکی از بزرگ ترین موسسات آموزشی دولتی بنگلادش میباشد که در سطح جهانی مطرح و شناخته شده است. این دانشگاه در سیاست کلی کشور نیز تأثیرگذار است به گونه ای که درجریانات سیاسی، دانشجویان این دانشگاه نقش مؤثری دارند.
تشکلات و مدیریت دانشگاه داکا
1- سنا؛
2- سندیکا؛
3- هیئت علمی؛
4- دانشکدهها؛
5- کمیتههای درسی عالی؛
6- کمیته بودجه عمران وبرنامهریزی؛
7- هیئت برنامهریزی مطالعات عالی.
سنا عالی ترین هیئت تعیین کننده سیاست کلی ودارای بیشترین قدرت است. همه مؤسسات و هیئت های دانشگاه در برابر سنا جوابگو هستند. البته این مسئولیت و نظارت سنا بر دستگاه های دانشگاه غیر مستقیم و کاملاً اداری است.
سنای دانشگاه داکا متشکل ازاعضای زیر میباشد:
1- رئیس دانشگاه؛
2- نایب رئیس دانشگاه؛
3- مسئول مالی؛
4- تعداد 5 نفر کارمند دولتی که از طرف دولت منصوب شده باشند. ؛
5- تعداد 5 نفر عضو پارلمان که از طرف رئیس مجلس منصوب شده باشند؛
6- تعداد 5 نفر از شخصیت های علمی که از طرف شیخ الرئیس (رئیس جمهور) منصوب شوند؛
7- 5 نفر از نمایندگان هیئت های پژوهشی که از طرف سندیکا انتخاب شدهاند؛
8- 5 نفر از رؤسای دانشکدههای آزاد که توسط این دانشگاه به رسمیت شناخته شده است. این پنج نفر باید توسط هیئت علمی معرفی و تأئید شده باشد.
جلسه سالیانه سنا با درخواست رئیس دانشگاه در روز معین برگزار میشود. البته در صورت اضطراری با حداقل 30 امضاء میتوانند جلسه سنا را تشکیل دهند.
فعالیت های سنا:
1- تصویب پیشنهادات سنا در صورتی که با مصوبه سال 1973م مطابقت داشته باشد؛
2- بررسی و تصویب پیشنهادات مربوط به امور مالی و گزارش سالیانه که از طرف سندیکا مطرح شود؛
3- انجام وظایف دیگر، طبق مصوبات دانشگاهی در جلسه سالیانه سنا خزانهدار دانشگاه بودجه سال آتی را مطرح میکند؛
4- سنا در صورت لزوم و در مورد مقتضی در سندیکا، کمیته ها و ستادها نماینده خود را معرفی میکند؛
5- سنا در جلسهای که تحت ریاست نایب رئیس دانشگاه و یا رئیس سنا برگزار میشود، سه نفر را برای ریاست دانشگاه معرفی میکند. رئیس جمهوری کشور از این سه نفر، یک نفر را برای رئیس دانشگاه منصوب میکند. هر یک از اعضای سنا در این رأیگیری برای پیشنهاد رئیس دانشگاه حق رأی دارند.
سندیکا
سندیکا عالیترین دستگاه اجرائی دانشگاه داکا میباشد. سندیکا مشتمل بر افراد ذیل میباشد.
1- رئیس دانشگاه؛
2- نایب رئیس دانشگاه؛
3- دو تن از رؤسای دانشکدهها که توسط هیئت علمی معرفی شده باشد؛
4- شش تن ازاساتید دانشگاه که توسط اساتید دانشگاه انتخاب شده باشند؛
5- دو تن ازنمایندگان سنا؛
6- سه نفر از طرف شیخ الرئیس (رئیس جمهوری کشور) ؛
7- یک نفر ازمقامات دولتی که مقام پایینتر از معاون وزیر نباشد.
8- یکی از شهروندان که عضو سنا نیست ولی از طرف سنا برای عضویت سندیکا معرفی شده باشد.
اعضای سندیکا که از میان اساتید دانشگاه منتخب شوند، باید دارای مشخصات زیر باشند:
1- از میان رؤسای دانشکدهها یک نفر؛
2- از میان رؤسای خوابگاه های دانشگاه یک نفر؛
3- از میان استادان یک نفر؛
4- از میان استادیاران یک نفر؛
5- از میان استادان معاون یک نفر؛
6- از میان معلمان یک نفر.
دوران فعالیت اعضای سندیکا دو سال است. البته تا زمانی که جانشینان بعدی معرفی نشوند، آن ها انجام وظیفه خواهند کرد. مدت زمان فعالیت آن ها از اولین جلسه سندیکا محسوب خواهد شد.
وظایف و اختیارات سندیکا:
مدیریت، کنترل و محافظت دارائیها و امور مالی دانشگاه؛
پذیرفتن پیشنهادات کمیته مالی؛
تقدیم گزارشات سالیان پیش هیئت مدیره دانشگاههای کشور و مطرح کردن گزارشات در مورد نیازهای مالی؛
تصویب اصول وسیاست های انتصاب استاد یااستادیار و یا کارمندان دانشگاه؛
تأئید و صدور مجوز برای دانشکدهها و یا مؤسسات آموزشی خارج از دانشگاه و یا لغو مجوزهای قبلی،؛ پذیرفتن همه نوع عطایای مالی از طرف دانشگاه و مسئولیت انتقال دارائیها؛
برگزاری امتحانات دانشگاهی تشخیص علمی دپارتمان ها؛
امضای همه نوع قرارداد از طرف دانشگاه؛
تدوین سیاست های جزئی طبق دستورالعمل های کلی دانشگاه.
هیئت علمی دانشگاه
هیئت علمی بالاترین تصمیم گیرنده پیرامون فعالیت های آموزشی دانشگاه میباشد. این ارگان در داخل دانشگاه براساس قوانین، دستورات و اصول کلی دانشگاه برنامههای درسی، حفظ استانداردهای علمی و امتحانات و نظارت کلی آموزشی را بر عهده دارد. هیئت علمی در کار آموزش نقش مشاور سندیکا را ایفا میکند. سیاستگذاری در مورد بورسیهها، جوایز و مدال ها، نمایشگاه علمی، انتصاب ممتحن طبق گزارشات دانشکدهها، مدیریت کتابخانههای دانشگاه، تشکیل دانشکدهها، تعیین وظایف آن دانشکدهها، تدارک برنامههای پژوهشی دانشگاه، تهیه گزارش به منظور پژوهش های مربوط به استخدام نیرو، و...بر عهده این هیئت است.
اعضای هیئت علمی
1- رئیس دانشگاه؛
2- نایب رئیس دانشگاه؛
3- رؤسای دانشکدهها؛
4- رؤسا و استادان دپارتمان ها؛
5- مدیران انستیتوهای دانشگاه وکتابدار دانشگاه؛
10 تن از رؤسای دانشکدههای خارج از دانشگاه که از طرف رئیس جمهوری معرفی شده باشد و10 تن دیگر از قشرهای مختلف جامعه، تا اینکه هیئت علمی از نمایندگی قشرهای علمی و آموزشی گوناگون برخوردار باشد.
علاوه بر اعضای فوقالذکر عدهای به صورت انتخابی و یا به صورت انتصابی عضویت دارند که در ادامه بیان می کنیم:
سه نفر استاد و یا استادیار؛
سه تن از معلمین که در سطح استاد و یا استادیار باشند.
استادان و معلمان با رأی خود اعضای فوق را انتخاب میکنند.
اعضای هیئت علمی که با سمت خاصی عضویت دارند، تا دو سال عضویت آنان محفوظ خواهد بود. البته تا وقتی که جانشین آنان انتخاب نشود عضویت آن ها ادامه خواهد داشت. اعضائی که به عنوان استاد، استادیار، رئیس دپارتمان و ... عضویت دارند، تا زمانی که در جایگاه خود باقی هستند، عضویت آن ها در هیئت علمی محفوظ خواهد بود.
رئیس دانشگاه در صورت لزوم و یا طبق درخواست بیست نفر از اعضای هیئت علمی جلسه هیئت علمی را تشکیل میدهد.
در صورتی که 50 نفر درجلسه حضور پیدا کنند، جلسه رسمیت خواهدیافت. در غیاب رئیس دانشگاه، یک نفر از رؤسای دانشکدهها و یا خوابگاه ها ریاست جلسه را بر عهده خواهد داشت.
از میان سه ارگان مهم دانشگاه داکا شامل سنا، سندیکا و هیئت علمی، سنا بالاترین ارگان حراست از اصول و قوانین است وکلیه ارگان ها ومؤسسات دانشگاه درمورد فعالیت خود نزد سنا مسئول هستند.
سندیکا بالاترین ارگان اجرائی و مدیریتی دانشگاه میباشد. مسئولیت اجرای اصول و مصوبات دانشگاه نیز، بر عهده سندیکا میباشد.
هیئت علمی در واقع وظایف تخصصی را بر عهده دارد، لذا وظیفه تدوین و اجرای کلیه اصول و قوانین مربوط به آموزش و تعلیم بر عهده هیئت علمی است.
دانشگاه داکا در حال حاضر جمعاً دارای 9 دانشکده با مجموع 40 بخش (دپارتمان) است که عبارت اند از:
دانشکده علوم انسانی
1. بخش بنگالی؛
2. بخش زبان شناسی؛
3. بخش سرود، هنر و تأتر؛
4. بخش انگلیسی؛
5. بخش عربی؛
6. بخش معارف اسلامی؛
7. بخش فارسی؛
8. بخش تاریخ؛
9. بخش فرهنگ وتاریخ اسلام؛
10. بخش فلسفه؛
11. بخش خبرنگاری و روابط عمومی؛
12. بخش علوم کتابخانه و آمار؛
13. بخش زبانهای سنسکریت و پالی؛
14. بخش اردو.
دانشکده علوم
15. بخش علوم فیزیک؛
16. بخش علوم کامپیوتری؛
17. بخش الکترونیکی و فیزیکی (کاربردی) عملی؛
18. بخش آمار؛
19. بخش شیمی؛
20. بخش مهندسی شیمیائی و شیمیائی کاربردی؛
21. بخش جغرافیا و محیط زیست؛
22. بخش زمین شناسی؛
23. بخش هندسه؛
دانشکده حقوق
24. بخش حقوق؛
دانشکده علوم اجتماعی
25. بخش اقتصاد؛
26. بخش علوم سیاسی؛
27. بخش علوم اجتماعی؛
28. بخش باستان شناسی؛
29. بخش روابط بینالملل؛
30. بخش مدیریت؛
دانشکده علم الحیات
31. بخش گیاه شناسی؛
32. بخش زیست شناسی؛
33. بخش بیو شیمیایی؛
34. بخش علوم هستهای؛
35. بخش روان شناسی؛
دانشکده آموزش های تجارتی
36. بخش مدیریت؛
37. بخش علوم حسابرسی؛
38. بخش بازاریابی؛
39. بخش بانک وامور مالی؛
بخش داروئی
40. بخش داروئی.