سیاستگذاری فرهنگی بنگلادش: تفاوت میان نسخهها
جز (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
فرهنگ کشور [[بنگلادش]] در نوع خود بی نظیر و از لحاظ هویتی چهر ه نمایانی دارد و به راحتی تمیزدادنی از سایر فرهنگ های جهان می باشد. در واقع، فرهنگ کشور [[بنگلادش]] متناسب با نوع آب و هوا واکولوژی این کشور می باشد. سیاست فرهنگی [[بنگلادش]] همواره در مسیر ارائه آگاهی های ملّی مثبت و آشناتر کردن هر چه بیشتر مردم این کشور با فرهنگ کشور گام برداشته است. | |||
آگاهی فرهنگی ملّی موجود در سیاست فرهنگی کشور [[بنگلادش]] در واقع مهم ترین عامل جنبش زبانی سال 1952 و جنگ آزادی بخش سال 1971 می باشد. در طول مدت اِعمال قوانین پاکستان و انگلیس بر مردم [[بنگلادش]]، این کشور در وضعیت نامساعدی قرار داشت، زیرا تمامی تلاش ها به تجزیه فرهنگ بنگالی به چندین بخش منتهی می شد. از جمله این ناامنی های فرهنگی می توان به منع پخش آهنگ های محلی (Rabindra )در رادیو و تلویزیون اشاره کرد. | |||
از جمله موانع دیگر می توان به پیشنهاد جایگزین سازی تکلم و آموزش زبان اردو به جای زبان رسمی بنگالی از سوی پاکستان ها اشاره کرد که البته به شدت مورد مخالفت دانشجویان دانشگاه [[داكا|داکا]] قرار گرفت. از سال 1952تدریجاً جنبش گسترده ای در همه بخش های [[بنگلادش]] به راه افتاد. از جنبش تاریخی این کشور تحت عنوان نهضت زبانی یاد می شود که در حین جنگ آزادی بخش سال 1971 به اوج خود رسید. بعد از آزادی کامل کشور [[بنگلادش]]، سیاست فرهنگی این کشور چهره جدیدی به خود گرفت. نیاز به یک سیاست فرهنگی غیرمذهبی در کشور از سوی ارگان های هنری و فرهنگی ِدولتی اعلام شد. در این زمان اگرچه فرهنگ های بومی فراوانی در کشور [[بنگلادش]] وجود داشت، اما گونه های جدیدی نیز شروع به ظهور کردند. در این زمان تلاش های گسترده ای در زمینه حفاظت از فرهنگ بومی بنگالی و معرفی آن به شکل واقعی و سنتی اش شکل گرفت. دولت بنگلادش همه مسؤولیت ها در قبال حفاظت، نگهداری و ارتقاء فرهنگ بومی را بر عهده گرفت. عناصر فرهنگی منسوخ شده و آن بخشی از فرهنگ سنتی کشور که کم رنگ تر شده بود، طی تحقیقات و مطالعات گسترده ای احیا شد. در این زمان، دولت به منظور ارتقای کیفی فرهنگی به شکل های مختلف به معنای واقعی آن تشویق و ترغیب فعالیت هایی را آغاز کرد. قراردادهای فرهنگی با کشورهای توسعه یافته جهان به منظور عزیمت هنرمندان بنگلادشی به آن کشورها برای معرفی شکل جدید میراث فرهنگی کشور منعقد شد. در مقابل هنرمندانی از کشورهای جهان به [[بنگلادش]] دعوت شدند تا اینکه هنرمندان داخلی به امکان آموزش فنون و دانش کافی برای ارتقای فرهنگ کشور دست یابند. | |||
در [[قانون اساسی بنگلادش]] مواد قانونی در رابطه با ارتقای سطح فرهنگ و هنر در تبصره های شماره 24 و 23 آورده شده است. از این رو، هنر و فرهنگ کشور بنگلادش با تکیه بر این مواد قانونی پشتوانه ملی و دولتی نیز یافته است<ref>توسلی، محمد مهدی، علی زاده کندی، عزیز، توسلی، سینا(1391). جامعه و فرهنگ [[بنگلادش]]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی]( در دست انتشار)</ref> | |||
== نیز نگاه کنید به == | |||
* [[ذائقه فرهنگی مردم ژاپن]]؛ [[ذائقه فرهنگی مردم کانادا]]؛ [[ذائقه فرهنگی مردم کوبا]]؛ [[ذائقه فرهنگی مردم تونس]]؛ [[ذائقه فرهنگی مردم روسیه]]؛ [[ذائقه فرهنگی مردم سنگال]]؛ [[ذائقه فرهنگی مردم فرانسه]]؛ [[ذائقه فرهنگی مردم ساحل عاج]]؛ [[ذائقه فرهنگی مردم مالی]]؛ [[ذائقه فرهنگی مردم زیمبابوه]]؛ [[ذائقه فرهنگی مردم اسپانیا]]؛ [[ذائقه فرهنگی مردم اردن]]؛ [[ذائقه فرهنگی مردم قطر]]؛ [[ذائقه فرهنگی مردم سیرالئون]] | |||
== کتابشناسی == |
نسخهٔ ۴ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۲۰
فرهنگ کشور بنگلادش در نوع خود بی نظیر و از لحاظ هویتی چهر ه نمایانی دارد و به راحتی تمیزدادنی از سایر فرهنگ های جهان می باشد. در واقع، فرهنگ کشور بنگلادش متناسب با نوع آب و هوا واکولوژی این کشور می باشد. سیاست فرهنگی بنگلادش همواره در مسیر ارائه آگاهی های ملّی مثبت و آشناتر کردن هر چه بیشتر مردم این کشور با فرهنگ کشور گام برداشته است.
آگاهی فرهنگی ملّی موجود در سیاست فرهنگی کشور بنگلادش در واقع مهم ترین عامل جنبش زبانی سال 1952 و جنگ آزادی بخش سال 1971 می باشد. در طول مدت اِعمال قوانین پاکستان و انگلیس بر مردم بنگلادش، این کشور در وضعیت نامساعدی قرار داشت، زیرا تمامی تلاش ها به تجزیه فرهنگ بنگالی به چندین بخش منتهی می شد. از جمله این ناامنی های فرهنگی می توان به منع پخش آهنگ های محلی (Rabindra )در رادیو و تلویزیون اشاره کرد.
از جمله موانع دیگر می توان به پیشنهاد جایگزین سازی تکلم و آموزش زبان اردو به جای زبان رسمی بنگالی از سوی پاکستان ها اشاره کرد که البته به شدت مورد مخالفت دانشجویان دانشگاه داکا قرار گرفت. از سال 1952تدریجاً جنبش گسترده ای در همه بخش های بنگلادش به راه افتاد. از جنبش تاریخی این کشور تحت عنوان نهضت زبانی یاد می شود که در حین جنگ آزادی بخش سال 1971 به اوج خود رسید. بعد از آزادی کامل کشور بنگلادش، سیاست فرهنگی این کشور چهره جدیدی به خود گرفت. نیاز به یک سیاست فرهنگی غیرمذهبی در کشور از سوی ارگان های هنری و فرهنگی ِدولتی اعلام شد. در این زمان اگرچه فرهنگ های بومی فراوانی در کشور بنگلادش وجود داشت، اما گونه های جدیدی نیز شروع به ظهور کردند. در این زمان تلاش های گسترده ای در زمینه حفاظت از فرهنگ بومی بنگالی و معرفی آن به شکل واقعی و سنتی اش شکل گرفت. دولت بنگلادش همه مسؤولیت ها در قبال حفاظت، نگهداری و ارتقاء فرهنگ بومی را بر عهده گرفت. عناصر فرهنگی منسوخ شده و آن بخشی از فرهنگ سنتی کشور که کم رنگ تر شده بود، طی تحقیقات و مطالعات گسترده ای احیا شد. در این زمان، دولت به منظور ارتقای کیفی فرهنگی به شکل های مختلف به معنای واقعی آن تشویق و ترغیب فعالیت هایی را آغاز کرد. قراردادهای فرهنگی با کشورهای توسعه یافته جهان به منظور عزیمت هنرمندان بنگلادشی به آن کشورها برای معرفی شکل جدید میراث فرهنگی کشور منعقد شد. در مقابل هنرمندانی از کشورهای جهان به بنگلادش دعوت شدند تا اینکه هنرمندان داخلی به امکان آموزش فنون و دانش کافی برای ارتقای فرهنگ کشور دست یابند.
در قانون اساسی بنگلادش مواد قانونی در رابطه با ارتقای سطح فرهنگ و هنر در تبصره های شماره 24 و 23 آورده شده است. از این رو، هنر و فرهنگ کشور بنگلادش با تکیه بر این مواد قانونی پشتوانه ملی و دولتی نیز یافته است[۱]
نیز نگاه کنید به
- ذائقه فرهنگی مردم ژاپن؛ ذائقه فرهنگی مردم کانادا؛ ذائقه فرهنگی مردم کوبا؛ ذائقه فرهنگی مردم تونس؛ ذائقه فرهنگی مردم روسیه؛ ذائقه فرهنگی مردم سنگال؛ ذائقه فرهنگی مردم فرانسه؛ ذائقه فرهنگی مردم ساحل عاج؛ ذائقه فرهنگی مردم مالی؛ ذائقه فرهنگی مردم زیمبابوه؛ ذائقه فرهنگی مردم اسپانیا؛ ذائقه فرهنگی مردم اردن؛ ذائقه فرهنگی مردم قطر؛ ذائقه فرهنگی مردم سیرالئون
کتابشناسی
- ↑ توسلی، محمد مهدی، علی زاده کندی، عزیز، توسلی، سینا(1391). جامعه و فرهنگ بنگلادش. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی( در دست انتشار)