ساده سازی و استاندارد سازی زبان چینی: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰: خط ۱۰:
البته میان زبان‌شناسان و ادبای چینی، در خصوص ساده‌سازی هرچه بیشتر کاراکترهای چینی دو نظریه‌ی متفاوت وجود دارد. برخی معتقدند برای آسان‌کردن آموزش و فراگیری این زبان، بایستی تمامی علائم و نویسه‌هایی که بر صعوبت آن می‌افزاید را حذف کرد. حتی برخی پا را فراتر گذاشته و می‌گویند که بخش عمده‌ای از کاراکترهای کنونی نیز بایستی برای همسان‌سازی زبان چینی با زبان‌های بین‌المللی حذف شوند، ولی گروهی نیز به شدت با هرگونه دست‌کاری در نویسه‌ها و حذف و ساده‌سازی آن مخالفت کرده و این عمل را نوعی اقدام انتحاری برای زبان و خط و لهجه‌های مختلف چینی که دارای سابقه‌ی هزاران ساله است، می‌دانند.
البته میان زبان‌شناسان و ادبای چینی، در خصوص ساده‌سازی هرچه بیشتر کاراکترهای چینی دو نظریه‌ی متفاوت وجود دارد. برخی معتقدند برای آسان‌کردن آموزش و فراگیری این زبان، بایستی تمامی علائم و نویسه‌هایی که بر صعوبت آن می‌افزاید را حذف کرد. حتی برخی پا را فراتر گذاشته و می‌گویند که بخش عمده‌ای از کاراکترهای کنونی نیز بایستی برای همسان‌سازی زبان چینی با زبان‌های بین‌المللی حذف شوند، ولی گروهی نیز به شدت با هرگونه دست‌کاری در نویسه‌ها و حذف و ساده‌سازی آن مخالفت کرده و این عمل را نوعی اقدام انتحاری برای زبان و خط و لهجه‌های مختلف چینی که دارای سابقه‌ی هزاران ساله است، می‌دانند.


تلاش برای ساده کردن زبان نوشتاری اگرچه موفقیت‌های زیادی برای فراگیران، به ویژه زبان‌آموزان خارجی، داشته است، ولی موجب شده کسانی که به سبک جدید تحصیل کرده‌اند، از خواندن و درک متون گذشته عاجز باشند و کتاب‌های منتشره در [[چین]] برای ساکنان هنگ‌کنگ و ماکائو و تایوان و سایر مناطقی که هنوز از خط قدیمی چینی استفاده می‌کنند دشوار و حتی امکان ناپذیر شود.
تلاش برای ساده کردن زبان نوشتاری اگرچه موفقیت‌های زیادی برای فراگیران، به ویژه زبان‌آموزان خارجی، داشته است، ولی موجب شده کسانی که به سبک جدید تحصیل کرده‌اند، از خواندن و درک متون گذشته عاجز باشند و کتاب‌های منتشره در [[چین]] برای ساکنان [[هنگ‌کنگ]] و ماکائو و تایوان و سایر مناطقی که هنوز از خط قدیمی چینی استفاده می‌کنند دشوار و حتی امکان ناپذیر شود.


در مورد تعداد این نویسه‌ها اقوال متعددی وجود دارد. به نظر می‌رسد چینی ساده شده در حدود ۱۱۰۰۰ کاراکتر داشته باشد. معروف است که با یادگیری ۳۵۰۰ کاراکتر، خواندن ۹۰ درصد از مطالب روزنامه‌ها و زیرنویس فیلم‌ها و کتاب‌های غیرتخصصی امکان پذیر می‌شود. برای خواندن ۱۰ درصد باقی‌مانده فرد باید حدود ۸۰۰۰ کاراکتر دیگر را بیاموزد. البته خواندن کاراکترها به معنای فهمیدن آن‌ها نیست! چرا که دو کاراکتر که دو معنای غیرمرتبط دارند، در کنار هم کلمه‌ای را تشکیل می‌دهند که معنای آن لزوماً با هیچ یک از معانی پیشین ارتباطی ندارد.<ref><sub><big>سابقی محمدعلی(1392). جامعه و فرهنگ چین. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشاراتی بین الملی الهدی جلد اول ص1040</big></sub></ref>
در مورد تعداد این نویسه‌ها اقوال متعددی وجود دارد. به نظر می‌رسد چینی ساده شده در حدود ۱۱۰۰۰ کاراکتر داشته باشد. معروف است که با یادگیری ۳۵۰۰ کاراکتر، خواندن ۹۰ درصد از مطالب روزنامه‌ها و زیرنویس فیلم‌ها و کتاب‌های غیرتخصصی امکان پذیر می‌شود. برای خواندن ۱۰ درصد باقی‌مانده فرد باید حدود ۸۰۰۰ کاراکتر دیگر را بیاموزد. البته خواندن کاراکترها به معنای فهمیدن آن‌ها نیست! چرا که دو کاراکتر که دو معنای غیرمرتبط دارند، در کنار هم کلمه‌ای را تشکیل می‌دهند که معنای آن لزوماً با هیچ یک از معانی پیشین ارتباطی ندارد.<ref><sub><big>سابقی، علی محمد(1392). جامعه و فرهنگ [[چین]]. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشاراتی بین الملی الهدی جلد اول ص1040</big></sub></ref>


نیز نگاه کنید به [[زبان و خط چینی]]؛ [[زبان چینی]]
نیز نگاه کنید به [[زبان و خط چینی]]؛ [[زبان چینی]]

نسخهٔ ‏۱۴ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۲۷

ساده سازی زبان چینی

از دوران سلسله چینگ، تلاش زیادی برای همسان‌سازی زبان و فرهنگ اقوام مختلف در این کشور صورت گرفت تا از این طریق هویت و زبان واحد و وحدت ملی ایجاد شود، اما به دلیل عدم همراهی اقوام و بدنه‌ی اصلی و اکثریت نژاد خنه جامعه‌ی چین که با حاکمیت اقلیت منچو بر این سرزمین موافق نبودند، توفیقی در این زمینه حاصل نشد. در اوایل قرن بیستم نیز برخی از روشنفکران چینی دلیل اصلی عقب‌ماندگی کشور چین را زبان گفتاری و نوشتاری زبان سخت و پیچیده‌ی چینی دانسته و پیشنهاد کنار گذاشتن آن جایگزین کردن کاراکترهای چینی با حروف الفبا داشتند. به همین دلیل برای چندین دهه زبان اسپرانتو که فکر می‌شد جایگزین مناسبی برای زبان چینی است، در این کشور تبلیغ می‌شد. اگرچه این تلاش‌ها در آن زمان به نتیجه نرسید، ولی با کوشش طرفداران جنبش چهارم در ماه مه 1919 دو تغییر عمده در زبان نوشتاری به وجود آمد که یکی نوشتن از چپ به راست به جای از بالا به پایین بود و دیگری ساده‌سازی آن از طریق حذف برخی از کاراکترها. این هدف در زمان حاکمیت حزب کمونیست نیز تعقیب و تا حدودی با موفقیت همراه بوده است.

شورای دولتی چین در سال 1956 میلادی، مقرراتی تحت عنوان «استاندارد سازی زبان چینی» به تصویب رساند که براساس آن لهجه‌ی پکنی ماندارین یا پوتونگ‌خوا (Putonghua)، لهجه‌ی رسمی و استاندارد در سرتاسر کشور شناخته شده و مدارس و دانشگاه‌ها و مطبوعات و رادیو تلویزیون موظف شدند از این لهجه استفاده کنند[i]. برای تحقق این هدف مجدداً در سال 1998 دولت سومین هفته از ماه سپتامبر هر سال را هفته‌ی گسترش لهجه‌ی پوتونگ‌خوا اعلام و همه ساله برنامه‌های مختلف تشویقی و اجباری زیادی برای جا انداختن این لهجه به مورد اجرا گذاشته می‌شود.

با توجه به اهمیت موضوع، کنگره‌ی خلق چین بار دیگر در سال 2000 میلادی قانون زبان عمومی چین را به تصویب رسانده و بدین طریق استاندارد سازی زبان پوتونگ‌خوا جایگاه قانونی پیدا کرد. طبق این قانون، مراکز و نهادها و کارکنان دولتی، ملزم به استفاده از لهجه‌ی پوتونگ‌خوا بوده و یکی از شرایط استخدام و اشتغال در نهادهای دولتی گذراندن آزمون زبان پوتونگ‌هوا اعلام گردید، اگرچه در کنار این زبان اقوام و ساکنان مناطق مختلف می‌توانند از زبان و لهجه‌ی محلی خود استفاده و برای گسترش آن تلاش نمایند.

طبق یک نظرسنجی نمونه‌ای که در سال 2004 از میان 470 هزار نفر از مناطق مختلف صورت گرفت، در 80 درصد از شهرهای بزرگ و متوسط، زبان پوتونگ‌خوا محبوبیت پیدا کرده است، اگرچه هنوز 47 درصد مردم قادر به تکلم به این زبان و لهجه نیستند. به هر حال، دولت در نظر دارد تا نیمه‌ی قرن بیست و یکم پوتونگ‌خوا را زبان و لهجه‌ی اصلی سراسر چین بنماید.

البته میان زبان‌شناسان و ادبای چینی، در خصوص ساده‌سازی هرچه بیشتر کاراکترهای چینی دو نظریه‌ی متفاوت وجود دارد. برخی معتقدند برای آسان‌کردن آموزش و فراگیری این زبان، بایستی تمامی علائم و نویسه‌هایی که بر صعوبت آن می‌افزاید را حذف کرد. حتی برخی پا را فراتر گذاشته و می‌گویند که بخش عمده‌ای از کاراکترهای کنونی نیز بایستی برای همسان‌سازی زبان چینی با زبان‌های بین‌المللی حذف شوند، ولی گروهی نیز به شدت با هرگونه دست‌کاری در نویسه‌ها و حذف و ساده‌سازی آن مخالفت کرده و این عمل را نوعی اقدام انتحاری برای زبان و خط و لهجه‌های مختلف چینی که دارای سابقه‌ی هزاران ساله است، می‌دانند.

تلاش برای ساده کردن زبان نوشتاری اگرچه موفقیت‌های زیادی برای فراگیران، به ویژه زبان‌آموزان خارجی، داشته است، ولی موجب شده کسانی که به سبک جدید تحصیل کرده‌اند، از خواندن و درک متون گذشته عاجز باشند و کتاب‌های منتشره در چین برای ساکنان هنگ‌کنگ و ماکائو و تایوان و سایر مناطقی که هنوز از خط قدیمی چینی استفاده می‌کنند دشوار و حتی امکان ناپذیر شود.

در مورد تعداد این نویسه‌ها اقوال متعددی وجود دارد. به نظر می‌رسد چینی ساده شده در حدود ۱۱۰۰۰ کاراکتر داشته باشد. معروف است که با یادگیری ۳۵۰۰ کاراکتر، خواندن ۹۰ درصد از مطالب روزنامه‌ها و زیرنویس فیلم‌ها و کتاب‌های غیرتخصصی امکان پذیر می‌شود. برای خواندن ۱۰ درصد باقی‌مانده فرد باید حدود ۸۰۰۰ کاراکتر دیگر را بیاموزد. البته خواندن کاراکترها به معنای فهمیدن آن‌ها نیست! چرا که دو کاراکتر که دو معنای غیرمرتبط دارند، در کنار هم کلمه‌ای را تشکیل می‌دهند که معنای آن لزوماً با هیچ یک از معانی پیشین ارتباطی ندارد.[۱]

نیز نگاه کنید به زبان و خط چینی؛ زبان چینی

پاورقی

[i] - این در حالی است که در این کشور بیش از 80 زبان و لهجه رایج است که همه با هم تفاوت دارند.

کتاب شناسی

  1. سابقی، علی محمد(1392). جامعه و فرهنگ چین. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشاراتی بین الملی الهدی جلد اول ص1040