پِسانتا در اسپانیا: تفاوت میان نسخهها
ظاهر
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
در فرهنگ عامه کاتالان، پِسانتا یک حیوان اسطوره ایست به شکل سگی بزرگ (بندرت گربه) که شب هنگام وارد خانهها میشود و روی سینه مردم مینیشند و بدین ترتیب باعث تنگ شدن نفس و ایجاد کابوس و اضطراب میشود. ظاهری پرمو و سیاه با پاهای فولاد اما سوراخ به طوری که نمی تواند چیزی را از ز مین بردارد مگر اینکه آویزان باشد. دیدنش مشکل زیرا اگر کسی از خواب بیدارشود دوان دوان بیرون میرود و چیزی جز یک سایه گریزان دیده نمی شود | در فرهنگ عامه کاتالان، پِسانتا یک حیوان اسطوره ایست به شکل سگی بزرگ (بندرت گربه) که شب هنگام وارد خانهها میشود و روی سینه مردم مینیشند و بدین ترتیب باعث تنگ شدن نفس و ایجاد کابوس و اضطراب میشود. ظاهری پرمو و سیاه با پاهای فولاد اما سوراخ به طوری که نمی تواند چیزی را از ز مین بردارد مگر اینکه آویزان باشد. دیدنش مشکل زیرا اگر کسی از خواب بیدارشود دوان دوان بیرون میرود و چیزی جز یک سایه گریزان دیده نمی شود. | ||
== نیز نگاه کنید به == | == نیز نگاه کنید به == | ||
[[فرهنگ عمومی اسپانیا]]؛ [[اساطیر، افسانهها و قصههای عامیانه در اسپانیا]]؛ [[باورهای خرافی مردم اسپانیا]] | [[فرهنگ عمومی اسپانیا]]؛ [[اساطیر، افسانهها و قصههای عامیانه در اسپانیا]]؛ [[باورهای خرافی مردم اسپانیا]] | ||
== | ==منبع اصلی== | ||
فاخری، مهدی(1392). جامعه و فرهنگ [[اسپانیا]]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی]( در دست انتشار) | |||
==نویسنده مقاله== | |||
مهدی فاخری | |||
نسخهٔ کنونی تا ۳۰ ژانویهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۷:۱۳
در فرهنگ عامه کاتالان، پِسانتا یک حیوان اسطوره ایست به شکل سگی بزرگ (بندرت گربه) که شب هنگام وارد خانهها میشود و روی سینه مردم مینیشند و بدین ترتیب باعث تنگ شدن نفس و ایجاد کابوس و اضطراب میشود. ظاهری پرمو و سیاه با پاهای فولاد اما سوراخ به طوری که نمی تواند چیزی را از ز مین بردارد مگر اینکه آویزان باشد. دیدنش مشکل زیرا اگر کسی از خواب بیدارشود دوان دوان بیرون میرود و چیزی جز یک سایه گریزان دیده نمی شود.
نیز نگاه کنید به
فرهنگ عمومی اسپانیا؛ اساطیر، افسانهها و قصههای عامیانه در اسپانیا؛ باورهای خرافی مردم اسپانیا
منبع اصلی
فاخری، مهدی(1392). جامعه و فرهنگ اسپانیا. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی( در دست انتشار)
نویسنده مقاله
مهدی فاخری