چهارشنبه سوری: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
(صفحه‌ای تازه حاوی «'''چهارشنبه سوری''' مردم تاجیکستان، به ویژه نواحی حصار، کولاب و قراتگین، روز چهارشنبه آخر سال هنگام غروب آفتاب، در چهارراه ها و یا کنار خانه ها آتش می افروزند، خرد و کلان سه بار از روی آن می پرند، سپس ظرفی سفالی را بر روی آتش انداخته و می شکنند. ه...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱: خط ۱:
'''چهارشنبه سوری'''
مردم [[تاجیکستان]]، به ویژه نواحی حصار، کولاب و قراتگین، روز چهارشنبه آخر سال هنگام غروب آفتاب، در چهارراه‌ها و یا کنار خانه‌ها آتش می‌افروزند، خرد و کلان سه بار از روی آن می‌پرند، سپس ظرفی سفالی را بر روی آتش انداخته و می‌شکنند. هنگام بازگشت به خانه نیز به پشت سر خود نگاه نمی‌کردند.


مردم تاجیکستان، به ویژه نواحی حصار، کولاب و قراتگین، روز چهارشنبه آخر سال هنگام غروب آفتاب، در چهارراه ها و یا کنار خانه ها آتش می افروزند، خرد و کلان سه بار از روی آن می پرند، سپس ظرفی سفالی را بر روی آتش انداخته و می شکنند. هنگام بازگشت به خانه نیز به پشت سر خود نگاه نمی کردند.
در بعضی نواحی تاجیک‌نشین آسیای مرکزی، مردم جشن آتش افروزی و شادی و سرور برپا می‌‌کردند و بدین گونه با زمستان خداحافظی می‌‌کردند. این جشن بیشتر به نمایش‌های روی صحنه همانند بود، زیرا دلقک‌ها پوشاک ویژه‌ای پوشیده و در پیرامون آتش، رقص­‌های خنده‌آور اجرا می‌‌کردند. دیگران نیز کف زنان، ترانه زیر را می‌خواندند.<blockquote>آتش افروز آمده                            سالی یک روز آمده
 
در بعضی نواحی تاجیک نشین آسیای مرکزی، مردم جشن آتش افروزی و شادی و سرور برپا می کردند و بدین گونه با زمستان خداحافظی می کردند. این جشن بیشتر به نمایش های روی صحنه همانند بود، زیرا دلقک ها پوشاک ویژه ای پوشیده و در پیرامون آتش، رقص­های خنده آور اجرا می کردند. دیگران نیز کف زنان، ترانه زیر را می خواندند.
 
آتش افروز آمده                            سالی یک روز آمده


آتش افروز صغیرم                         سالی یک روز فقیرم
آتش افروز صغیرم                         سالی یک روز فقیرم


روده و پوده آمده                          هر چی نبوده آمده
روده و پوده آمده                          هر چی نبوده آمده</blockquote>در پاره‌­ای نقاط پس از آتش افروزی، دختران خاکستر آن را در کنار دیواری می‌­ریختند و سپس نزد دروازه خانه خود آمده در را می‌­کوفتند. از درون خانه صدا می‌آمد که:<blockquote>در را کی می‌زند؟
 
در پاره­ای نقاط پس از آتش افروزی، دختران خاکستر آن را در کنار دیواری می­ریختند و سپس نزد دروازه خانه خود آمده در را می­کوفتند. از درون خانه صدا می آمد که:
 
در را کی می زند؟


دختر پاسخ می داد: منم
دختر پاسخ می‌داد: منم


باز می پرسیدند: از کجا آمده ای؟
باز می‌پرسیدند: از کجا آمده‌ای؟


دختر جواب می داد: از عروسی
دختر جواب می‌داد: از عروسی


دوباره می پرسیدند: با خود چی آوردی؟
دوباره می‌پرسیدند: با خود چی آوردی؟


دختر پاسخ می داد: تندرستی
دختر پاسخ می‌داد: تندرستی</blockquote>پس از این، تاجیکان خود را پیشوازگر [[جشن نوروز در تاجیکستان|نوروز]] به شمار می‌آوردند<ref>افشار سیستانی، ایرج (1383). جغرافیای تاریخی تاجیکستان (پژوهشی در تاریخ، جغرافیا، آثار باستانی، بزرگان، ویژگی‌های اجتماعی و جمعیتی، فرهنگ مردم و اقتصاد [[تاجیکستان]]). تهران: [https://alhoda.ir/ انتشارات بین المللی الهدی]، ص 184-193.</ref><ref>زهریی، حسن (1391). جامعه و فرهنگ [[تاجیکستان]]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی] (در دست انتشار)، ص 242.</ref>.


پس از این، تاجیکان خود را پیشوازگر نوروز به شمار می آوردند(افشار سیستانی، 1383: 184-  193).
== کتابشناسی ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۲ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۱۷

مردم تاجیکستان، به ویژه نواحی حصار، کولاب و قراتگین، روز چهارشنبه آخر سال هنگام غروب آفتاب، در چهارراه‌ها و یا کنار خانه‌ها آتش می‌افروزند، خرد و کلان سه بار از روی آن می‌پرند، سپس ظرفی سفالی را بر روی آتش انداخته و می‌شکنند. هنگام بازگشت به خانه نیز به پشت سر خود نگاه نمی‌کردند.

در بعضی نواحی تاجیک‌نشین آسیای مرکزی، مردم جشن آتش افروزی و شادی و سرور برپا می‌‌کردند و بدین گونه با زمستان خداحافظی می‌‌کردند. این جشن بیشتر به نمایش‌های روی صحنه همانند بود، زیرا دلقک‌ها پوشاک ویژه‌ای پوشیده و در پیرامون آتش، رقص­‌های خنده‌آور اجرا می‌‌کردند. دیگران نیز کف زنان، ترانه زیر را می‌خواندند.

آتش افروز آمده                            سالی یک روز آمده

آتش افروز صغیرم                         سالی یک روز فقیرم

روده و پوده آمده                          هر چی نبوده آمده

در پاره‌­ای نقاط پس از آتش افروزی، دختران خاکستر آن را در کنار دیواری می‌­ریختند و سپس نزد دروازه خانه خود آمده در را می‌­کوفتند. از درون خانه صدا می‌آمد که:

در را کی می‌زند؟

دختر پاسخ می‌داد: منم

باز می‌پرسیدند: از کجا آمده‌ای؟

دختر جواب می‌داد: از عروسی

دوباره می‌پرسیدند: با خود چی آوردی؟

دختر پاسخ می‌داد: تندرستی

پس از این، تاجیکان خود را پیشوازگر نوروز به شمار می‌آوردند[۱][۲].

کتابشناسی

  1. افشار سیستانی، ایرج (1383). جغرافیای تاریخی تاجیکستان (پژوهشی در تاریخ، جغرافیا، آثار باستانی، بزرگان، ویژگی‌های اجتماعی و جمعیتی، فرهنگ مردم و اقتصاد تاجیکستان). تهران: انتشارات بین المللی الهدی، ص 184-193.
  2. زهریی، حسن (1391). جامعه و فرهنگ تاجیکستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص 242.