جهان بینی طریقت تائو: تفاوت میان نسخه‌ها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۵: | خط ۵: | ||
از یک طرف، حامل اعتقاد به [[مبانی فکری طریقت تائویی|اندیشه‌ی مکتب تائو]] است و بر این باور است که [[آیین بومی تائو|تائو]] حقیقت هستی و قادر متعال «آسمان و زمین» است. اعتقاد دارد که [[آیین بومی تائو|تائو]]<nowiki/>همه‌ی موجودات و تمام پدیده‌های موجود در جهان را خلق کرده است. | از یک طرف، حامل اعتقاد به [[مبانی فکری طریقت تائویی|اندیشه‌ی مکتب تائو]] است و بر این باور است که [[آیین بومی تائو|تائو]] حقیقت هستی و قادر متعال «آسمان و زمین» است. اعتقاد دارد که [[آیین بومی تائو|تائو]]<nowiki/>همه‌ی موجودات و تمام پدیده‌های موجود در جهان را خلق کرده است. | ||
ولی از سوی ديگر بر راز آلود بودن [[آیین بومی تائو|تائو]] هم تأکید دارد، [[آیین بومی تائو|تائو]] را به عنوان دارای ایدئولوژی، خود آگاهی و دارای مزاجی متعادل مجسم کرده است. از طریق رابطه‌های مختلف از او«خدایان سه گانه»(«کارفرمای خزانه‌های آسمانی»،«آموزگار عالی طریقت تائویی» و «رب النوع قادر متعال») ساخته است. « [[آیین بومی تائو|تائو]]»یی که بدین گونه تجسم شده، « [[آیین بومی تائو|تائو]]»یی است که موهبت فنا ناپذیران خالق جهان را در بر دارد، در نتیجه، جوهره‌ی [[آیین بومی تائو|مکتب تائویی]] به سمت دین گرایش پیدا می‌کند. | ولی از سوی ديگر بر راز آلود بودن [[آیین بومی تائو|تائو]] هم تأکید دارد، [[آیین بومی تائو|تائو]] را به عنوان دارای ایدئولوژی، خود آگاهی و دارای مزاجی متعادل مجسم کرده است. از طریق رابطه‌های مختلف از او«خدایان سه گانه»(«کارفرمای خزانه‌های آسمانی»،«آموزگار عالی طریقت تائویی» و «رب النوع قادر متعال») ساخته است. «[[آیین بومی تائو|تائو]]»یی که بدین گونه تجسم شده، «[[آیین بومی تائو|تائو]]»یی است که موهبت فنا ناپذیران خالق جهان را در بر دارد، در نتیجه، جوهره‌ی [[آیین بومی تائو|مکتب تائویی]] به سمت دین گرایش پیدا می‌کند. | ||
از سوی دیگر، این طریقت | از سوی دیگر، این طریقت ایده یلائوزی در مورد تِه((Te)فضیلت) را توسعه داده و بر روی این که«چگونه می توان [[آیین بومی تائو|تائو]]<nowiki/>را به دست آورد» متمرکز شده است. بر اساس توضیحات ارایه شده، «تِه»(فضیلت) به معنای «تِه» یعنی«به دست آوردن(Gain)» است، و«به دست آوردن اشراق» یعنی دستیابی به [[آیین بومی تائو|تائو]]<nowiki/>است، و اینکه [[آیین بومی تائو|تائو]]<nowiki/>را در من یا همان اِگو(Ego)[iv] مستقر کنی و [[آیین بومی تائو|تائو]] با من«اِگو» در یکدیگر به عنوان یک کل ادغام شوند تا اِگو فنا ناپذیر شده، و روح و بدنش حیات جاودانه یابد<ref>سابقی، علی محمد(1392). جامعه و فرهنگ [[چین]]. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی.</ref>. | ||
== نیز نگاه کنید به == | |||
* [[آیین بومی تائو]] | |||
* [[مبانی فکری طریقت تائویی]] | |||
* [[اخلاق در طریقت تائو]] | |||
== پاورقی == | == پاورقی == | ||
<small>[iv] - Ego ( خودِ انسان، ضمیر خود آگاه فرد. احساسی که از طریق آن انسان به هویت و ارزش خود پی می برد. مترجم).</small> | <small>[iv] - Ego ( خودِ انسان، ضمیر خود آگاه فرد. احساسی که از طریق آن انسان به هویت و ارزش خود پی می برد. مترجم).</small> | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱۸ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۷:۳۳
طریقت تائویی جهان بینی خاص خود را بر پایه‌ی اندیشه‌ی مکتب تائو ساخته، و این جهان بینی بخش اساسی تفکر تائویی را تشکیل می‌دهد. همگرایی طریقت تائویی با مکتب فکری تائو نه تنها در انتخاب لائوزی به عنوان بنیانگذار و تائوتِه چینگ به عنوان ادبیات کلاسیک تائویی انعکاس یافته است، بلکه در پرستیدن و اعتقاد به تائو( راه) هم این همگرایی پیدا است. هیچ کاهن تائویی نیست که اعتقادات تائو را تبلیغ نکند. این اعتقادات دوجنبه‌ی زیر را در بر دارد:
از یک طرف، حامل اعتقاد به اندیشه‌ی مکتب تائو است و بر این باور است که تائو حقیقت هستی و قادر متعال «آسمان و زمین» است. اعتقاد دارد که تائوهمه‌ی موجودات و تمام پدیده‌های موجود در جهان را خلق کرده است.
ولی از سوی ديگر بر راز آلود بودن تائو هم تأکید دارد، تائو را به عنوان دارای ایدئولوژی، خود آگاهی و دارای مزاجی متعادل مجسم کرده است. از طریق رابطه‌های مختلف از او«خدایان سه گانه»(«کارفرمای خزانه‌های آسمانی»،«آموزگار عالی طریقت تائویی» و «رب النوع قادر متعال») ساخته است. «تائو»یی که بدین گونه تجسم شده، «تائو»یی است که موهبت فنا ناپذیران خالق جهان را در بر دارد، در نتیجه، جوهره‌ی مکتب تائویی به سمت دین گرایش پیدا می‌کند.
از سوی دیگر، این طریقت ایده یلائوزی در مورد تِه((Te)فضیلت) را توسعه داده و بر روی این که«چگونه می توان تائورا به دست آورد» متمرکز شده است. بر اساس توضیحات ارایه شده، «تِه»(فضیلت) به معنای «تِه» یعنی«به دست آوردن(Gain)» است، و«به دست آوردن اشراق» یعنی دستیابی به تائواست، و اینکه تائورا در من یا همان اِگو(Ego)[iv] مستقر کنی و تائو با من«اِگو» در یکدیگر به عنوان یک کل ادغام شوند تا اِگو فنا ناپذیر شده، و روح و بدنش حیات جاودانه یابد[۱].
نیز نگاه کنید به
پاورقی
[iv] - Ego ( خودِ انسان، ضمیر خود آگاه فرد. احساسی که از طریق آن انسان به هویت و ارزش خود پی می برد. مترجم).