مبانی فکری طریقت تائویی
طریقت تائو با بهرهگیری از اعتقادات مذهبی در چین باستان، و با جذب باورها یا راه و روشها از دیگر ادیان و مکاتب اعتقادی همچون تائوی کیمیاگری( Alchemist Taoism)، تائوی خوانگدی- لائوزی((Huangdi-Lao Zi Taoism)افسانهای که میگوید خوانگدی رقیب لائوزی بوده و از نظر ارزش و اعتبار به عنوان بنیانگذار طریقت تائوشمرده میشده است)،
جینگ شووِ((Jing Xue) مطالعهی ادبیات کنفوسویسی) و اعتقادات موهیست(Mohist doctorine)[iii]( مکتب مهم فکری در دوران کشورهای هم ستیز، که با آیین کنفوسیوس مقابله میکرد) توسعه یافته و به کمال رسیده است. این طریقت همیشه به مذهب التقاط مشهور بوده است. در اندیشهی تائو، وظیفهی هر فرد تطبیق دادن زندگی و رفتار خود با آهنگ جهان طبیعت، برای پیروی کامل از نظام هستی و طبیعت است. برخلاف ایدههای کنفوسیوسی که بیشتر بر عقلانیت اجتماعی استوار است، در طریقت تائویی کافی است ذهن را از پیش داوری و پیش پنداریها تهی سازیم و آزادش بگذاریم تا به امور همان سان که هستند واکنش نشان دهد، آنگاه از دید تائو(محور طریقت) خواهند بود[۱] .ایدهی مسالمت جویانه و هماهنگی با طبیعت لائو را میتوان در گفتههای زیر که به او و یا پیروان او منتسب است درک نمود.
«شکسته باش تا درست شوی؛ خمیده باش تا راست شوی؛ تهی باش تا پر شوی؛ کهنه باش تا نو شوی.»
و یا
«از آب مطیعتر و ضعیفتر در جهان نیست، اما در یورش به حریف سرسختتر و نیرومندتر از آب یافت نمیشود.»
و یا
«پس سلاحی که نیرومند است پیروز نخواهد شد؛ درختی که نیرومند است از تبر آسیب خواهد دید؛ بزرگ و نیرومند را جایگاه پست است؛ نرم و سست را مرتبت بلند است.» [۲]
نیز نگاه کنید به
پاورقی
[iii] - Mohist doctorine ( مکتبی نوگرا و ضد سنت گرایی منسوب به فردی به نام موتسو که بر برابری و مساوات تأکید دارد. مترجم).