نظام آموزش، تحقیقات و فناوری روسیه: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
(صفحه‌ای تازه حاوی «'''نظام آموزشی''' قانون اساسی فدراسیون روسیه در ماده چهل و سوم «حق آموختن و تحصیل را برای همه» به رسمیت شناخته است. بر این اساس در بندهای پنج گانه این ماده آمده است که «دسترسی عمومی و رایگان افراد به تحصیلات پیش دبستانی، متوسطه عمومی و متوسطه تخص...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''نظام آموزشی'''
=== '''نظام آموزشی''' ===
قانون اساسی فدراسیون [[روسیه]] در ماده چهل و سوم «حق آموختن و تحصیل را برای همه» به رسمیت شناخته است. بر این اساس در بندهای پنج گانه این ماده آمده است که «دسترسی عمومی و رایگان افراد به تحصیلات پیش دبستانی، متوسطه عمومی و متوسطه تخصصی در موسسات آموزشی دولتی و اجتماعی تضمین می گردد. همه حق دارند بر اساس رقابت و رایگان به تحصیلات عالیه در موسسات آموزشی دسترسی یابند. آموزش عمومی پایه رایگان بوده و والدین یا جانشینان آنها باید دسترسی کودکان به آموزش عمومی پایه را تامین کنند.فدراسیون [[روسیه]] استاندارد های آموزشی دولتی را معین می کند و اشکال گوناگون آموزشی و خود آموزی را پشتیبانی می نماید.» در این فصل با تاریخ و وضعیت کنونی نظام آموزشی [[روسیه]] آشنا می شویم.


قانون اساسی فدراسیون [[روسیه]] در ماده چهل و سوم «حق آموختن و تحصیل را برای همه» به رسمیت شناخته است. بر این اساس در بندهای پنج گانه این ماده آمده است که «دسترسی عمومی و رایگان افراد به تحصیلات پیش دبستانی، متوسطه عمومی و متوسطه تخصصی در موسسات آموزشی دولتی و اجتماعی تضمین می گردد. همه حق دارند بر اساس رقابت و رایگان به تحصیلات عالیه در موسسات آموزشی دسترسی یابند. آموزش عمومی پایه رایگان بوده و والدین یا جانشینان آنها باید دسترسی کودکان به آموزش عمومی پایه را تامین کنند.فدراسیون روسیه استاندارد های آموزشی دولتی را معین می کند و اشکال گوناگون آموزشی و خود آموزی را پشتیبانی می نماید.» در این فصل با تاریخ و وضعیت کنونی نظام آموزشی روسیه آشنا می شویم.  
=== '''گفتار نخست. پیشینه تاریخی''' ===
تا پیش از دوره پتر، آموزش در [[روسیه]] صرفا در انحصار کلیسا و محدود به ادعیه و آکوزه های مذهبی بود. حتی نوشتن بجز در مورد انجیل و ادعیه حرام پنداشته می شد. اما از زمان پتر كبیر (1689 تا 1725) بود كه مسئله پیشرفت متاثر از تحولات اروپا و رنسانس و صنعتی شدن، مسئله آموزش و تحصیل به عنوان یك موضوع مهم مطرح شد. پتر در سال 1694، در 22 سالگی فرمانروای بالفعل [[روسیه]] شد. او بر این عقیده بود که [[روسیه]] تا زمانی که در عرصه فن آوری به پای اروپا نرسد، هرگز یک امپراتوری قدرتمند نخواهد داشت. به ویژه، ارتش [[روسیه]] به آموزش و فن آوری بهتر نیاز داشت تا به اندازه ارتش های چندین کشور کوچک تر نیرومند شود. پتر معتقد بود [[روسیه]] باید از روش های انگلستان، فرانسه و بقیه اروپای غربی تقلید کند. [[روسیه]] برای نیرومند ساختن ارتش خود می بایست غربی می شد.پتر تلاش بسیاری کرد تا به این هدف دست یابد. کارشناسان فنی خارجی را استخدام کرد تا چگونگی ساخت کشتی های بهتر و بنای استحکامات نیرومندتر را به روس ها بیاموزند. مدارسی را برای آموزش ریاضیات و مهندسی برپا کرد، که سربازان برای هدف گیری دقیق تر توپخانه و بنای استحکامات مناسب به دانستن آن نیاز داشتند. نخستین روزنامه [[روسیه]] را به راه انداخت تا روس ها، مانند اروپاییان بتوانند درباره وقایع جاری کسب اطلاع کنند. او تقویم سنتی [[روسیه]] را که تاریخ رخدادها را از پیدایش جهان تعیین می کرد، کنار گذاشت و به جای آن تقویم مورد استفاده در اروپای غربی را پذیرفت که تاریخ رخدادها را از میلاد مسیح محاسبه می کرد. درهای مناصب دولتی را که تا آن زمان تنها به پسران اشراف اختصاص داشت، به روی پسران با استعداد خانواده های معمولی گشود. آکادمی علوم را برای ترویج آموزش و پژوهش تأسیس کرد. حتی به مردم دستور داد او را به جای تزار امپراتور بنامند، چرا که عقیده داشت امپراتور بیش تر غربی به نظر می آید. پتر حتی می خواست ظاهر و قیافه روس ها را تغییر دهد (استریكلر، 1382: 40).


'''گفتار نخست. پیشینه تاریخی'''
پتر متاثر از شخصی به نام فرانسوا لوفور اسكاتلندی ساكن محله خارجی های مسكو علاقه مند به غرب شد. پتر بویژه برای قدرتمندی [[روسیه]]، نیاز به نیروی دریایی و كشتی را جدی می دید. او به طور ناشناس و با اسم مستعار همراه برخی مقامات روس به اروپا سفر كرد و مدت یكسال از كارخانه های كشتی سازی بازدید و حتی كار كرد. او همچنین از دانشگاه‎‌های اروپایی دیدن كرد (Gumiliev, 2008: 276). او روز بعد از ورود به مسكو، ریش سران سپاه و اعیان و اشراف را تراشید و آنها را مجبور به پوشیدن لباس به سبك فرانسوی‌ها كرد و تقویم [[روسیه]] را تغییر داد. او اصلاحات صنعتی و اداری و نظامی را به سبك غرب اجرا كرد. شهر سن پترزبورگ را در نزدیك‌ترین نقطه به اروپا احداث كرد و شوون اجتماعی و سیاسی را به وضع دیگری درآورد (شانی نوف، 1383: 110).  او به تاسیس فرهنگستان علوم و مدارس و آموزشگاه‌های كارخانه‌های اسلحه سازی، روش مركانتیلیسم، خدمت وظیفه اجباری، نظام مالی و اداری جدید، اصلاحات مذهبی و محدود سازی كلیسا پرداخت. زیربنای فكری این تحولات در حوزه مذهب، دیدگاه‌های كشیش تئوفان پروكوپوویچ بود كه به تبلیغ اندیشه های فلسفی بیكن و دكارت می‌پرداخت. پتر هم برتری اخلاق عرفی و نظارت دولت بر روحانیت را پذیرفت (شانی نوف، 1383: 137).


تا پیش از دوره پتر، آموزش در روسیه صرفا در انحصار کلیسا و محدود به ادعیه و آکوزه های مذهبی بود. حتی نوشتن بجز در مورد انجیل و ادعیه حرام پنداشته می شد. اما از زمان پتر كبير (1689 تا 1725) بود كه مسئله پيشرفت متاثر از تحولات اروپا و رنسانس و صنعتي شدن، مسئله آموزش و تحصیل به عنوان يك موضوع مهم مطرح شد. پتر در سال 1694، در 22 سالگی فرمانروای بالفعل روسیه شد. او بر این عقیده بود که روسیه تا زمانی که در عرصه فن آوری به پای اروپا نرسد، هرگز یک امپراتوری قدرتمند نخواهد داشت. به ویژه، ارتش روسیه به آموزش و فن آوری بهتر نیاز داشت تا به اندازه ارتش های چندین کشور کوچک تر نیرومند شود. پتر معتقد بود روسیه باید از روش های انگلستان، فرانسه و بقیه اروپای غربی تقلید کند. روسیه برای نیرومند ساختن ارتش خود می بایست غربی می شد.پتر تلاش بسیاری کرد تا به این هدف دست یابد. کارشناسان فنی خارجی را استخدام کرد تا چگونگی ساخت کشتی های بهتر و بنای استحکامات نیرومندتر را به روس ها بیاموزند. مدارسی را برای آموزش ریاضیات و مهندسی برپا کرد، که سربازان برای هدف گیری دقیق تر توپخانه و بنای استحکامات مناسب به دانستن آن نیاز داشتند. نخستین روزنامه روسیه را به راه انداخت تا روس ها، مانند اروپاییان بتوانند درباره وقایع جاری کسب اطلاع کنند. او تقویم سنتی روسیه را که تاریخ رخدادها را از پیدایش جهان تعیین می کرد، کنار گذاشت و به جای آن تقویم مورد استفاده در اروپای غربی را پذیرفت که تاریخ رخدادها را از میلاد مسیح محاسبه می کرد. درهای مناصب دولتی را که تا آن زمان تنها به پسران اشراف اختصاص داشت، به روی پسران با استعداد خانواده های معمولی گشود. آکادمی علوم را برای ترویج آموزش و پژوهش تأسیس کرد. حتی به مردم دستور داد او را به جای تزار امپراتور بنامند، چرا که عقیده داشت امپراتور بیش تر غربی به نظر می آید. پتر حتی می خواست ظاهر و قیافه روس ها را تغییر دهد (استريكلر، 1382: 40).
در سال 1802م وزات آموزش و پرورش ملی [[روسیه]] تاسیس شد و سپس بر اساس فرمانی در سال 1804م سیستم آموزش و تحصیلات عمومی تحت نظارت این وزاتخانه شکل گرفت که شامل مدارس محلی، نواحی، دبیرستان‌ها و دانشگاه‌های استانی بود و تمامی این آموزشگاه‌ها با هم در ارتباط بودند. [[روسیه]] به نواحی آموزشی تقسیم شد که ریاست آنها را متولیان خاصی از سوی دولت بر عهده داشتند. دانشگاه‌ها به عنوان مراکز اصلی رسیدگی به امور این آموزشگاه‌ها تعیین شدند. در ادامه موسسات آموزشی [[روسیه]] به تفکیک دوره‌های تحصیلی آمده و سپس به سیستم آموزشی [[روسیه]] اشاره شده است(ابراهیمی ترکمان و نوروزی، 1391: 195).  


پتر متاثر از شخصي به نام فرانسوا لوفور اسكاتلندي ساكن محله خارجي هاي مسكو علاقه مند به غرب شد. پتر بويژه براي قدرتمندي روسيه، نياز به نيروي دريايي و كشتي را جدي مي ديد. او به طور ناشناس و با اسم مستعار همراه برخي مقامات روس به اروپا سفر كرد و مدت يكسال از كارخانه هاي كشتي سازي بازديد و حتي كار كرد. او همچنين از دانشگاههاي اروپايي ديدن كرد (Gumiliev, 2008: 276). او روز بعد از ورود به مسكو، ريش سران سپاه و اعيان و اشراف را تراشيد و آنها را مجبور به پوشيدن لباس به سبك فرانسوي‌ها كرد و تقويم روسيه را تغيير داد. او اصلاحات صنعتي و اداري و نظامي را به سبك غرب اجرا كرد. شهر سن پترزبورگ را در نزديك‌ترين نقطه به اروپا احداث كرد و شوون اجتماعي و سياسي را به وضع دیگری درآورد (شاني نوف، 1383: 110).  او به تاسيس فرهنگستان علوم و مدارس و آموزشگاههاي كارخانه‌هاي اسلحه سازي، روش مركانتيليسم، خدمت وظيفه اجباري، نظام مالي و اداري جديد، اصلاحات مذهبي و محدود سازي كليسا پرداخت. زيربناي فكري اين تحولات در حوزه مذهب، ديدگاه‌هاي كشيش تئوفان پروكوپوويچ بود كه به تبليغ انديشه هاي فلسفي بيكن و دكارت مي‌پرداخت. پتر هم برتري اخلاق عرفي و نظارت دولت بر روحانيت را پذيرفت (شاني نوف، 1383: 137).
الف. مدرسه زِمسکی: این مدارس در مناطق روستایی گشایش یافتند و امور آنها توسط زِمستواهای هر منطقه اداره می شد و مسلم است که اغلب دانش آموزان فرزندان کشاورزان بودند. در این مدارس 3 تا 4 الهیات و خداشناسی، خواندن و نوشتن، حساب و اگر امکان داشت آوازخوانی تعلیم داده شده می‌شد. در برخی از آنها هم جغرافیا، تاریخ و طبیعت شناسی تدریس می کردند.  


در سال 1802م وزات آموزش و پرورش ملی روسیه تاسیس شد و سپس بر اساس فرمانی در سال 1804م سیستم آموزش و تحصیلات عمومی تحت نظارت این وزاتخانه شکل گرفت که شامل مدارس محلی، نواحی، دبیرستان¬ها و دانشگاه¬های استانی بود و تمامی این آموزشگاه¬ها با هم در ارتباط بودند. روسیه به نواحی آموزشی تقسیم شد که ریاست آنها را متولیان خاصی از سوی دولت بر عهده داشتند. دانشگاه¬ها به عنوان مراکز اصلی رسیدگی به امور این آموزشگاه¬ها تعیین شدند. در ادامه موسسات آموزشی روسیه به تفکیک دوره¬های تحصیلی آمده و سپس به سیستم آموزشی روسیه اشاره شده است(ابراهیمی ترکمان و نوروزی، 1391: 195).  
ب. مدرسه ی محلی ـ کلیسایی: ابتدا آنها را فقط مدارس محلی می‌نامیدند و تنها دو سال طول می‌کشید. در سال 1864م تحت نظارت شورای مذهبی کلیسا قرار گرفت و نام آن واژه‌ی کلیسا هم اضافه شد. این مدارس در ناحیه‌ی قلمرو کشیش کلیسا قرار داشت و به طور کلی می‌توان گفت در مناطق روستایی، مدارس سه ساله و پنج ساله وجود داشتند. در این مدارس الهیات، خداشناسی، آوازخوانی، مذهبی، خواندن و نوشتن، علم حساب و تاریخ تدریس می‌شد و مطالبی که برای یاد دادن و خواندن به کار گرفته می‌شد، اغلب متون مذهبی بود. معلمان و معلمه‌ها نیز یا از کشیشان و راهبه‌ها بودند یا از کسانی که خود در مدارس وابسته به کلیسا تحصیل کرده بودند.  


الف. مدرسه زِمسکی: این مدارس در مناطق روستایی گشایش یافتند و امور آنها توسط زِمستواهای هر منطقه اداره می شد و مسلم است که اغلب دانش آموزان فرزندان کشاورزان بودند. در این مدارس 3 تا 4 الهیات و خداشناسی، خواندن و نوشتن، حساب و اگر امکان داشت آوازخوانی تعلیم داده شده می¬شد. در برخی از آنها هم جغرافیا، تاریخ و طبیعت شناسی تدریس می کردند.  
ج. مدرسه‌ی عالی تحصیلات ابتدایی: این مدارس ابتدا در شهرهای کوچک بر پا شد و به آن مدارس شهرستان‌ها یا ناحیه‌ها گفته می‌شد و مدت تحصیل در آنها هم دو سال بود. در سال 1872م نام آنها به مدارس شهری تغییر یافت و از سال 1912م هم به نام مدارس عالی تحصیلات ابتدایی نامیده شدند. در این مدارس فرزندان کشاورزان و کارمندان دولت که وضع مالی نسبتاً خوبی داشتند تحصیلات ابتدایی نامیده شدند. تحصیل می‌کردند. این مدارس چهار کلاس داشتند که به دو نوع پسرانه و دخترانه تقسیم می‌شد و در آن زمان تحصیل مشترک دختران و پسران در مدارس هنوز عملی نشده بود. در این مدارس زبان روسی، علم حساب و جبر مقدماتی، هندسه، جغرافیا، تاریخ [[روسیه]]، اطلاعات از تاریخ جهان، علوم طبیعی، فیزیک، نقاشی و ژیمناستیک تدریس می‌شد. محصلانی که سال یا کورس اول و دوم را طی کرده بودند، می-توانستند به طور همزمان در کلاس‌های دوم و سوم ژیمناستیک شرکت کنند، ولی برای ورود به کلاس سوم، حتماً باید امتحان زبان‌های خارجی و باستانی را با موفقیت پشت سر می‌گذاشتند.(نوروزی و ابراهیمی،1391،196)


ب. مدرسه ی محلی ـ کلیسایی: ابتدا آنها را فقط مدارس محلی می¬نامیدند و تنها دو سال طول می¬کشید. در سال 1864م تحت نظارت شورای مذهبی کلیسا قرار گرفت و نام آن واژه¬ی کلیسا هم اضافه شد. این مدارس در ناحیه¬ی قلمرو کشیش کلیسا قرار داشت و به طور کلی می¬توان گفت در مناطق روستایی، مدارس سه ساله و پنج ساله وجود داشتند. در این مدارس الهیات، خداشناسی، آوازخوانی، مذهبی، خواندن و نوشتن، علم حساب و تاریخ تدریس می¬شد و مطالبی که برای یاد دادن و خواندن به کار گرفته می¬شد، اغلب متون مذهبی بود. معلمان و معلمه¬ها نیز یا از کشیشان و راهبه-ها بودند یا از کسانی که خود در مدارس وابسته به کلیسا تحصیل کرده بودند.  
د. دبیرستان کلاسیک: تحصیلات متوسطه در دبیرستان‌ها دستور زبان، ادبیات، تاریخ میهنی، زبان‌های خارجی اغلب فرانسه و آلمانی و نیز زبان‌های باستانی همچون یونانی و لاتین تدریس می‌شد. دبیرستان‌های دخترانه و پسرانه وجود داشت و فرزندان هر نوع طبقه‌ی اجتماعی یا هر نوع مذهب و آیینی را می‌پذیرفتند که 8 تا 9 سال سن داشتند. دوران تحصیل برای پسران 8 سال و برای دختران 7 تا 8 سال بود. پس از پایان دوران تحصیل در دبیرستان پس از پشت سر گذاشتن امتحانات فارغ التحصیلی گواهی پایان دورده داده می‌شد‌. پسران پس از طی دوره‌ی دبیرستان می‌توانستند وارد دانشگاه شوند. دختران پس از پایان کلاس هفتم خود گواهی معلمی مدرسه‌ی ابتدایی را می‌گرفتند و اگر کلاس هشتم را تمام می‌کردند، می‌توانستند بدون امتحان ورودی وارد آموزشگاه عالی زنان شوند.  


ج. مدرسه¬ی عالی تحصیلات ابتدایی: این مدارس ابتدا در شهرهای کوچک بر پا شد و به آن مدارس شهرستان¬ها یا ناحیه¬ها گفته می¬شد و مدت تحصیل در آنها هم دو سال بود. در سال 1872م نام آنها به مدارس شهری تغییر یافت و از سال 1912م هم به نام مدارس عالی تحصیلات ابتدایی نامیده شدند. در این مدارس فرزندان کشاورزان و کارمندان دولت که وضع مالی نسبتاً خوبی داشتند تحصیلات ابتدایی نامیده شدند. تحصیل می¬کردند. این مدارس چهار کلاس داشتند که به دو نوع پسرانه و دخترانه تقسیم می¬شد و در آن زمان تحصیل مشترک دختران و پسران در مدارس هنوز عملی نشده بود. در این مدارس زبان روسی، علم حساب و جبر مقدماتی، هندسه، جغرافیا، تاریخ روسیه، اطلاعات از تاریخ جهان، علوم طبیعی، فیزیک، نقاشی و ژیمناستیک تدریس می¬شد. محصلانی که سال یا کورس اول و دوم را طی کرده بودند، می-توانستند به طور همزمان در کلاس¬های دوم و سوم ژیمناستیک شرکت کنند، ولی برای ورود به کلاس سوم، حتماً باید امتحان زبان¬های خارجی و باستانی را با موفقیت پشت سر می¬گذاشتند.(نوروزی و ابراهیمی،1391،196)
ه. موسسه و آموزشگاه رئال: از ابتدا این آموزشگاه را دبیرستان می‌گفتند و فقط 7 کلاس در آن درس می‌خواندند. بعدها در سال 1878م به آموزشگاه تغییر نام یافت در این نوع یافت. در این نوع مدارس بیشتر علوم جامع و طبیعی تدریس می‌شد و به زبان‌های خارجی اهمیت بسیار داده می‌شد. دانش آموزان این آموزشگاه از نظر میزان تحصیلات نسبت به دانش آموزان دبیرستان‌های کلاسیک در مرحله دوم اهمیت قرار داشتند. از نظر آموزشی در این گونه دبیرستان‌ها  فقط پسران پذیرفته می‌شدند. مدت تحصیل 6 سال بود. فارغ التحصیلان آن می‌توانستند وارد آموزشگاه‌های عالی فنی یا دانشکده‌های فیزیک، ریاضی یا پزشکی دانشگاه شوند.


د. دبیرستان کلاسیک: تحصیلات متوسطه در دبیرستان¬ها دستور زبان، ادبیات، تاریخ میهنی، زبان¬های خارجی اغلب فرانسه و آلمانی و نیز زبان¬های باستانی همچون یونانی و لاتین تدریس می¬شد. دبیرستان¬های دخترانه و پسرانه وجود داشت و فرزندان هر نوع طبقه¬ی اجتماعی یا هر نوع مذهب و آیینی را می¬پذیرفتند که 8 تا 9 سال سن داشتند. دوران تحصیل برای پسران 8 سال و برای دختران 7 تا 8 سال بود. پس از پایان دوران تحصیل در دبیرستان پس از پشت سر گذاشتن امتحانات فارغ التحصیلی گواهی پایان دورده داده می¬شد¬. پسران پس از طی دوره¬ی دبیرستان می¬توانستند وارد دانشگاه شوند. دختران پس از پایان کلاس هفتم خود گواهی معلمی مدرسه¬ی ابتدایی را می¬گرفتند و اگر کلاس هشتم را تمام می¬کردند، می¬توانستند بدون امتحان ورودی وارد آموزشگاه عالی زنان شوند.  
و. مدرسه نظام: در مدرسه‌ی نظام فرزندان اشراف و به خصوص نظامیان تحصیل می‌کردند و فرزندانی غیر این خانواده‌ها به ندرت وارد آن می‌‌شدند. در این مدرسه هم علوم جامع و طبیعی در صدر قرار داشت. همچنین دانش‌های مورد نیاز جهت خدمت دولتی مانند هنر رزم و دریانوردی، سنگربندی و توپخانه، تربیت اخلاقی و معنوی مانند نقاشی، طراحی، موسیقی، رقص و مانند این‌ها تدریس می‌شد. به آمادگی جسمانی بسیار اهمیت می‌دادند و آموزش ژیمناستیک شنا و شمشیر بازی هم جزو  دروس این مدرسه بود. دوره تحصیل آن 7 سال بود و فارغ التحصیلان آن موفق به دریافت لقب و درجه‌ی نظامی یا رتبه‌های بالایی در ردیف کارمندان دولت می‌شدند.  


ه. موسسه و آموزشگاه رئال: از ابتدا این آموزشگاه را دبیرستان می¬گفتند و فقط 7 کلاس در آن درس می¬خواندند. بعدها در سال 1878م به آموزشگاه تغییر نام یافت در این نوع یافت. در این نوع مدارس بیشتر علوم جامع و طبیعی تدریس می¬شد و به زبان¬های خارجی اهمیت بسیار داده می¬شد. دانش آموزان این آموزشگاه از نظر میزان تحصیلات نسبت به دانش آموزان دبیرستان¬های کلاسیک در مرحله دوم اهمیت قرار داشتند. از نظر آموزشی در این گونه دبیرتسان¬ها  فقط پسیران پذیرفته می¬شدند. مدت تحصیل 6 سال بود. فارغ التحصیلان آن می¬توانستند وارد آموزشگاه¬های عالی فنی یا دانشکده¬های فیزیک، ریاضی یا پزشکی دانشگاه شوند.
ز. انستیتوی دختران اشراف: بیشتر دانش آموزان دختر این موسسه را دختران اشراف تشکیل می‌دادند و در آن بیش از همه بر تعلیم زبان‌های خارجی، زبان و زبانشناسی روسی، علم حساب، تاریخ، جغرافیا، نقاشی، رقص، کارهای دستی، و روش‌های مختلف خانه‌داری و آداب و رسوم رفتارهای اشرافی و غیره تاکید می‌شد. دوره‌ی تحصیل آن 7 تا 8 سال بود. فارغ التحصیلان آن می‌توانستند وارد موسسات آموزش عالی زنان شوند.  


و. مدرسه نظام: در مدرسه¬ی نظام فرزندان اشراف و به خصوص نظامیان تحصیل می¬کردند و فرزندانی غیر این خانواده¬ها به ندرت وارد آن می¬¬شدند. در این مدرسه هم علوم جامع و طبیعی در صدر قرار داشت. همچنین دانش¬های مورد نیاز جهت خدمت دولتی مانند هنر رزم و دریانوردی، سنگربندی و توپخانه، تربیت اخلاقی و معنوی مانند نقاشی، طراحی، موسیقی، رقص و مانند اینها تدریس می¬شد. به آمادیک جسمانی بسیار اهمیت می¬دادند و آموزش ژیمناستیک شنا و شمشیر بازی هم جزو  دروس این مدرسه بود. دوره تحصیل آن 7 سال بود و فارغ التحصیلان آن موفق به دریافت لقب و درجه¬ی نظامی یا رتبه¬های بالایی در ردیف کارمندان دولت می¬شدند.  
دو موسسه‌ی آخر یعنی مدرسه‌ی نظام و انستیتوی دختران شبانه‌روزی بودند و در آن علاوه بر تحصیل علوم مختلف پسران و دختران آداب و رسوم روابط فردی و اجتماعی را هم فرا گرفتند (همان،197).


ز. انستیتوی دختران اشراف: بیشتر دانش آموزان دختر این موسسه را دختران اشراف تشکیل می¬دادند و در آن بیش از همه بر تعلیم زبان¬های خارجی، زبان و زبانشناسی روسی، علم حساب، تاریخ، جغرافیا، نقاشی، رقص، کارهای دستی، و روش¬های مختلف خانه¬داری و آداب و رسوم رفتارهای اشرافی و غیره تاکید می¬شد. دوره¬ی تحصیل آن 7 تا 8 سال بود. فارغ التحصیلان آن می¬توانستند وارد موسسات آموزش عالی زنان شوند.  
ح. دانشگاه: اصلی‌ترین موسسات تحصیلات عالی دانشگاه‌ها هستند. در سال 1913 م در مناطق مختلف [[روسیه]] مانند مسکو، سن پتربورگ، خارکُف، غازان، کی‌اف، یوریِف، تُمسک (از سال 1888)، ورشو، اُدسا (از 1864)، ساراتُف (از سال 1909) یعنی به طور کل 10 دانشگاه وجود داشت. در بیشتر این دانشگاه‌ها، دانشکده‌های حقوق و پزشکی وجود داشت و اغلب دانشکده داشتند: پزشکی، تاریخ و ادبیات، حقوق، فیزیک و ریاضی. تنها دانشکده‌ی واقع در یوریِف بود که به جای دانشکده‌ی حقوق، دانشکده‌ی الهیات و دانشگاه سن پتربورگ هم به جای دانشکده‌ی پزشکی، دانشکده‌ی زبان‌های شرقی داشت. دانشجویان دو بار در سال امتحان می‌دادند. پس از اتمام دانشگاه هم یکی از دو مدرک فوق لیسانس یا دکتری را دریافت می‌کردند. علاوه بر دانشجویان، افرادی هم بودند که به آنها والناسِلوشاتِل می‌گفتند و می‌توانستند در کلاس حاضر شده و از درس استفاده کنند و حتی در امتحانات شرکت کنند، ولی از دیگر مزیت‌های دانشجویی بی‌بهره بودند و این دسته افراد می‌توانستند از میان دختران و زنان هم باشند. آموزشگاه‌های عالی دختران: اولین آموزشگاه از این نوع در سال 1869 در مسکو و سن‌پتربورگ ایجاد شد. دانشجویان، دختران فارغ التحصیل دبیرستان‌ها و انستیتوهای دختران بودند و دوران تحصیل مانند همیشه دو سال بود. در این موسسات گروه‌های تاریخ و ادبیات، فیزیک و ریاضی، تاریخ طبیعی، شیمی و دارو تدریس می‌شد. فارغ التحصیلان این موسسات اجازه‌ی تدریس و معلمی در دبیرستان‌ها تا آخرین کلاس را داشتند و یا می‌توانستند پزشک یا معلم مدارس متوسطه شوند.


دو موسسه¬ی آخر یعنی مدرسه¬ی نظام و انستیتوی دختران شبانه¬روزی بودند و در آن علاوه بر تحصیل علوم مختلف پسران و دختران آداب و رسوم روابط فردی و اجتماعی را هم فرا گرفتند (همان،197).¬
ط. موسسات آموزشی: هم که متداول‌ترین شکل موسسات آموزشی در سطح تحصیلات عالی است. در [[روسیه]] موسسات و انستیتوهای پلیتکنیک و فنی، جنگل و مراتع، مهندسی حمل و نقل، راه آهن، بازرگانی، زراعت، آموزگاری و پزشکی هم برای زنان و هم برای مردان تدریس می‌شد. آموزش در تمام مقاطع تحصیلی دارای شهریه‌ی زیادی بود. به همین دلیل تنها کسانی که متمول بودند هزینه‌های آموزش فرزندان خود را برای تحصیل می‌فرستادند. اگر جایی خالی می‌ماند، دانش آموزان را رایگان قبول می‌کردند، به شرط این که آنها از وضعیت تحصیلی خوبی برخوردار بودند. گرچه این شرایط بسیار کم پیش می‌آمد.(همان، 198).


ح. دانشگاه: اصلی¬ترین موسسات تحصیلات عالی دانشگاه¬ها هستند. در سال 1913 م در مناطق مختلف روسیه مانند مسکو، سن پتربورگ، خارکُف، غازان، کی¬اف، یوریِف، تُمسک (از سال 1888)، ورشو، اُدسا (از 1864)، ساراتُف (از سال 1909) یعنی به طور کل 10 دانشگاه وجود داشت. در بیشتر این دانشگاه¬ها، دانشکده¬های حقوق و پزشکی وجود داشت و اغلب دانشکده داشتند: پزشکی، تاریخ و ادبیات، حقوق، فیزیک و ریاضی. تنها دانشکده¬ی واقع در یوریِف بود که به جای دانشکده¬ی حقوق، دانشکده¬ی الهیات و دانشگاه سن پتربورگ هم به جای دانشکده¬ی پزشکی، دانشکده¬ی زبان¬های شرقی داشت. دانشجویان دو بار در سال امتحان می¬دادند. پس از اتمام دانشگاه هم یکی از دو مدرک فوق لیسانس یا دکتری را دریافت می¬کردند. علاوه بر دانشجویان، افرادی هم بودند که به آنها والناسِلوشاتِل می¬گفتند و می¬توانستند در کلاس حاضر شده و از درس استفاده کنند و حتی در امتحانات شرکت کنند، ولی از دیگر مزیت¬های دانشجویی بی-بهره بودند و این دسته افراد می¬توانستند از میان دختران و زنان هم باشند. آموزشگاه¬های عالی دختران: اولین آموزشگاه از این نوع در سال 1869 در مسکو و سن¬پتربورگ ایجاد شد. دانشجویان، دختران فارغ التحصیل دبیرستان¬ها و انستیتوهای دختران بودند و دوران تحصیل مانند همیشه دو سال بود. در این موسسات گروه¬های تاریخ و ادبیات، فیزیک و ریاضی، تاریخ طبیعی، شیمی و دارو تدریس می¬شد. فارغ التحصیلان این موسسات اجازه¬ی تدریس و معلمی در دبیرستان¬ها تا آخرین کلاس را داشتند و یا می¬توانستند پزشک یا معلم مدارس متوسطه شوند.
=== '''گفتار دوم. ساختار و سیاست آموزشی کنونی''' ===
دولت فدراسیون [[روسیه]] از سال 1993، حداقل حمایت از نظام آموزش ملی را به عمل آورده است. بنا بربند 40  قانون آموزش و پرورش، 10درصد از درآمد ملی به عنوان بودجه آموزشی بدین امر اختصاص یافت. بدهی های مراکز آموزشی و نبود تجهیزات به روز ، از جمله عمده ترین مشکلات پیش روی مراکز آموزشی مستقر درنواحی فقیر نشین کشور و شهرهای كوچك و حاشیه ای بوده است و این در حالیست که مدارس ایالتی و حرفه ای مستقر در نواحی بزرگ شهری، از جمله مسكو و پترزبورگ،  درشرایط بسیار مناسب مالی قرار داشته اند. با توسعه مدارس خصوصی افزایش بی عدالتی در برخورداری شهروندان روسی از حق آموزشی عمومی با كیفیت بالا مشهود گردید.به نحوی که در طراحی سیاست آموزشی ملی فدراسیون [[روسیه]] طی سال 1998، این معضل بطور اختصاصی مورد توجه قرار گرفت.در این اثنا همچنین،افزایش نرخ برنامه های آموزش پایه حرفه ای فاقد راندمان بالای کاری بواسطه حذف شتابزده بیكاری در بازاركار،شكست نظام مدیریت قدیم آموزش پایه حرفه ای و کاهش نرخ افراد استخدامی ثابت در بازار کار، به بروز تنش اجتماعی در کشور منتهی گردید كه اول از همه در جامعه معلمین مشهود است.طی سال‌های 1996-1994،افزایش اعتراض معلمین تا سرحد اعتصاب به پیش رفت.بروز چنین حوادثی درزمینه آموزش، با انعكاس گسترده ای در حوزه فعالیتی مجلس دومای ایالتی مواجه گردیدكه به نوبه خود به اتخاذ سیاست « آموزش و پرورش و امنیت ملی» در می سال 1996 منجر گردید. با  اتخاذ چنین سیاستی، نظام آموزشی [[روسیه]] مستقیماً تحت تاثیر پایه امنیت ملی قرار گرفته و مشخص گردید که نقاط ضعف موجود در حوزه آموزش خود عامل اصلی بروز نتیجه غیر منطقی وخطای سیاسی دولت است.


ط. موسسات آموزشی: هم که متداول¬ترین شکل موسسات آموزشی در سطح تحصیلات عالی است. در روسیه موسسات و انستیتوهای پلیتکنیک و فنی، جنگل و مراتع، مهندسی حمل و نقل، راه آهن، بازرگانی، زراعت، آموزگاری و پزشکی هم برای زنان و هم برای مردان تدریس می¬شد. آموزش در تمام مقاطع تحصیلی دارای شهریه¬ی زیادی بود. به همین دلیل تنها کسانی که متمول بودند هزینه¬های آموزش فرزندان خود را برای تحصیل می¬فرستادند. اگر جایی خالی می¬ماند، دانش آموزان را رایگان قبول می¬کردند، به شرط این که آنها از وضعیت تحصیلی خوبی برخوردار بودند. گرچه این شرایط بسیار کم پیش می¬آمد.(همان، 198).
به منظور اجرای سیاست آموزشی واحد در آگست سال 1996، وزارت آموزش و پرورش و كمیته های آموزش ایالتی با یکدیگر ادغام گردیده واز اوت سال1999 تحت عنوان وزارت آموزش عمومی و حرفه ای مبادرت به فعالیت نمود. سیاست وزارت مذکور در بسیاری از موارد به واسطه پیچیدگی ارتباطات سیاسی و اقتصادی میان دولت فدرال و دولت‌های ناحیه ای دیكته گردد. اهداف اصلی این وزارتخانه اتخاذ سیاست راهبردی آموزشی؛ توسعه الگوهای استاندارد آموزش و تثبیت نظام آموزشی باكیفیت تضمینی مطابق با استانداردهای آموزش ملی؛ اعمال سیاست تمركز زدایی درحوزه آموزش و تشریح عناصرآن؛ اعمال قوانین آموزش محلی؛ برقراری تساوی حقوق آموزشی و معطوف داشتن توجه عمده به افراد نیازمند؛ اعمال سیاست تثبیت توسعه آموزشی و برقراری هماهنگی میان نواحی مختلف؛ اتخاذ سیاستی جهت احترام به نیازمندی‌های مراکز آموزشی نواحی مختلف کشور ازنظر شرایط و فرهنگ؛ جمع آوری و تحلیل اطلاعات آموزشی و اهداف ملی؛ و وضع استانداردهای كلی برای ناشرین كتب درسی و تشویق این افراد به انتشار كتب درسی با كیفیت بالا بود. ساختار اداری و مدیریتی آموزش به شرح زیر است:


'''گفتار دوم. ساختار و سیاست آموزشی کنونی'''
الف. كمیته دولتی آموزش دانشگاهی که عهده دار مسئولیت تأمین مالی 219 موسسه آموزش دانشگاهی ، اعطای مجوز فعالیت به موسسات جدید آموزشی ، اعطای اعتبار ، ارائه طرح‌های پیشنهادی به دولت مبنی بر توسعه هر چه بیشتر موسسات آموزش دانشگاهی است؛


دولت فدراسيون روسيه از سال 1993، حداقل حمايت از نظام آموزش ملي را به عمل آورده است. بنا بربند 40  قانون آموزش و پرورش، 10درصد از درآمد ملي به عنوان بودجه آموزشي بدين امر اختصاص يافت. بدهي هاي مراکز آموزشي و نبود تجهيزات به روز ، از جمله عمده ترين مشکلات پيش روي مراکز آموزشي مستقر درنواحي فقير نشين کشور و شهرهاي كوچك و حاشيه اي بوده است و اين در حاليست که مدارس ايالتي و حرفه اي مستقردر نواحي بزرگ شهري، از جمله مسكو و پترزبورگ،  درشرايط بسيار مناسب مالي قرار داشته اند. با توسعه مدارس خصوصي افزايش بي عدالتي در برخورداري شهروندان روسي از حق آموزشي عمومي با كيفيت بالا مشهود گرديد.به نحويکه در طراحي سياست آموزشي ملي فدراسيون روسيه طي سال 1998، اين معضل بطور اختصاصي مورد توجه قرار گرفت.در اين اثنا همچنين،افزايش نرخ برنامه هاي آموزش پايه حرفه اي فاقد راندمان بالاي کاري بواسطه حذف شتابزده بيكاري در بازاركار،شكست نظام مديريت قديم آموزش پايه حرفه اي و کاهش نرخ افراد استخدامي ثابت در بازار کار، به بروز تنش اجتماعي در کشور منتهي گرديدكه اول از همه در جامعه معلمين مشهود است.طي سالهاي 1996-1994،افزايش اعتراض معلمين تا سرحد اعتصاب به پيش رفت.بروز چنين حوادثي درزمينه آموزش، با انعكاس گسترده اي در حوزه فعاليتي مجلس دوماي ايالتي مواجه گرديدكه به نوبه خود به اتخاذ سياست « آموزش و پرورش و امنيت ملي» در مي سال 1996 منجر گرديد. با  اتخاذ چنين سياستي، نظام آموزشي روسيه مستقيماً تحت تاثير پايه امنيت ملي قرار گرفته و مشخص گرديد که نقاط ضعف موجود در حوزه آموزش خود عامل اصلي بروز نتيجه غير منطقي وخطاي سياسي دولت است.
ب. مجمع روسای دانشگاه دولتی [[روسیه]]؛


به منظور اجراي سياست آموزشي واحد در آگست سال 1996، وزارت آموزش و پرورش و كميته هاي آموزش ايالتي با يکديگر ادغام گرديده واز اوت سال1999 تحت عنوان وزارت آموزش عمومي و حرفه اي مبادرت به فعاليت نمود. سياست وزارت مذکور در بسياري از موارد به واسطه پيچيدگي ارتباطات سياسي و اقتصادي ميان دولت فدرال و دولتهاي ناحيه اي ديكته گردد. اهداف اصلي این وزارتخانه اتخاذ سياست راهبردي آموزشي؛ توسعه الگوهاي استاندارد آموزش وتثبيت نظام آموزشي باكيفيت تضميني مطابق با استانداردهاي آموزش ملي؛ اعمال سياست تمركز زدايي درحوزه آموزش و تشريح عناصرآن؛ اعمال قوانين آموزش محلي؛ برقراري تساوي حقوق آموزشي و معطوف داشتن توجه عمده به افراد نيازمند؛ اعمال سياست تثبيت توسعه آموزشي و برقراري هماهنگي ميان نواحي مختلف؛ اتخاذ سياستي جهت احترام به نيازمنديهاي مراکز آموزشي نواحي مختلف کشور ازنظرشرايط و فرهنگ؛ جمع آوري و تحليل اطلاعات آموزشي و اهداف ملي؛ و وضع استانداردهاي كلي براي ناشرين كتب درسي و تشويق اين افراد به انتشار كتب درسي با كيفيت بالا بود. ساختار اداري ومديريتي آموزش به شرح زیر است:
ج. انجمن دانشگاه ملی مسكو؛


الف. كميته دولتي آموزش دانشگاهي که عهده دار مسووليت تأمين مالي 219 موسسه آموزش دانشگاهي ، اعطاي مجوز فعاليت به موسسات جديد آموزشي ، اعطاي اعتبار ، ارائه طرحهاي پيشنهادي به دولت مبني بر توسعه هر چه بيشتر موسسات آموزش دانشگاهي است؛
د. موسسات آموزش غیر دولتی؛ و


ب. مجمع روساي دانشگاه دولتي روسيه؛
ه. موسسه تحقیقاتی آموزش دانشگاهی(شفیعی، ایراس/....)..  


ج. انجمن دانشگاه ملي مسكو؛
ساختار آموزشی پیشین در دوران شوروی دارای برنامه‌های آموزشی سخت  پیچیده‌ای بود. دانش آموزان مجبور بودند در حجم بالا و با تخصصی‌ترین موارد آموزشی به تحصیل بپردازند و بیشتر بر علوم و فنون تاکید داشتند. آموزگاران و مسئولان مدارس هیچ اختیاری از خود برای ایجاد برنامه‌های جدید و ارائه‌ی ابتکار در امر آموزش نداشتند. یک برنامه‌ی درسی کلی برای تمام مدارس وجود داشت و همگی زیر نظر دولت بود. کتاب‌های درسی توسط دولت در تعداد زیاد منتشر می‌شد به طور رایگان در اختیار دانش آموزان قرار می‌گرفت و در سطح ملی سیستم ارزشیابی دانش‌آموزان بر اساس استاندارد خاص ملی وجود نداشت. در حال حاضر کشور [[روسیه]] تغییرات زیادی در سطح آموزشی ایجاد کرده است و آن را به شکل عمومی و ملی درآورده است. سیستم آموزش و پرورش در [[روسیه]] در راستای اهداف جامعه قرار دارد. آموزشگاه‌های مختلفی با اهداف مختلف تاسیس شده و برنامه‌های آموزشی متنوعی نیز تعیین شده است. با این وجود سیستم آموزش و پرورش امروزی [[روسیه]] یک سیستم فدرال و جامع است و شبیه به سیستم آموزشی آلمان است. البته نسبت به آن ساده‌تر به نظر می‌رسد(ابراهیمی و نوروزی، 1391: 199).


د. موسسات آموزش غير دولتي؛ و
=== '''گفتار سوم. آموزش های ابتدایی''' ===
الف. دوره های آمادگی: کودکان در این گونه مدارس، مانند کشور آلمان آوزش‌های پایه‌ای را فرا می‌گیرند که التبه در حد آموزش‌های مدارس ابتدایی نیست و در حقیقت آنان را برای ورود به دوره‌ی ابتدایی آماده می‌کند. کودکان از سن 1 تا 5/1 ساگلی به کودکستان یا مهدکودک در سنین کوچک‌تر به سر می‌‌برند و می-توانند تا سن 6 سالگی اگر والدین تمایل به این کار داشته باشند در آنجا به سر ببرند. این مدارس نقش مهمی در تربیت و پرورش فرزندان از سنین کوچک دارند. کودکان از سن یک تا سه سالگی و گاهی بندرت از دو تا یک سال در مهد کودک پذیرش می‌شوند. هزینه و مخارج بیشتر این مهد کودک‌ها و کودکستان‌ها توسط دولت، شهرداری‌ها یا حوزه‌های آموزشی تامین می‌شود. مربیان و والدین معمولاً با هم ارتباطند تا مربی بتواند بهتر با کودک و نیازهای او آشنا شود. در کودکستان‌ها یا مهد کودک پذیرش می‌شوند. هزینه و مخارج بیشتر این مهد کودک‌ها و کودکستان‌ها توسط دولت، شهرداری‌ها با حوزه‌های آموزشی تامین می‌شود. مربیان و والدین معمولاً با هم در ارتباطند تا مربی بتواند بهتر با کودک و نیازهای او آشنا شود. در کودکستان‌ها هممچنین خدمات شایان توجهی برای حفظ سلامت کودکان انجام می‌دهند. حتی روانشناسان مخصوص برای برنامه‌ریزی چگونگی رفتار با کودکان در این موسسات فعالیت دارند. همچنین در برخی کودکستان‌ها، فیزیوتراپ‌ها هم مشغولند و استخر و سالن ورزشی مخصوص کودکان تعبیه شده است تا بتوانند حرکات کودکان در این موسسات فعالیت دارند. همچنین در برخی کودکستان، فیزیوتراپ‌ها هم مشغولند و استخر و سالن ورزشی مخصوص کودکان تعبیه شده است تا بتوانند حرکات کودکان در این موسسات کار می‌کنند. در مناطقی که در وضعیت‌های بحرانی و بغرنج به سر می‌برند کودکستان‌ها نقش اساسی در کمک به کودکان این مناطق و حمایت اقتصادی و عاطفی و غیره از آنها دارند. اگر کودکی در خانواده‌ی نابهنجار به سر می‌برد مثلاً مادر یا پدر معتاد به مواد مخدر یا الکل باشند، کودکان تحت حمایت کودکستان‌ها قرار می‌گیرند و به بهبود وضعیت خانوادگی کودکان کمک می‌شود. بدین ترتیب کودکان در [[روسیه]] بر اساس قوانین اصلاح شده‌ی آموزش و پرورش از سن 6 سالگی وارد مدرسه می‌شوند و 11 سال این تحصیل طول می‌کشد (یعنی تا کلاس یازدهم) که اصلی‌ترین دوران تحصیل 9 سال از این مدت تا کلاس نهم است. هر چند در [[روسیه]] یک سیستم آموزشی مشترک وجود دارد ولی هر مدرسه و موسسه‌ای برنامه‌ی مخصوص به خود دارد که هر ساله تغییر می‌یابد. بنابراین هر مدرسه یا موسسه‌ای هر چند از سوی دولت تاسیس و حمایت شود باز هم نمی‌توان مطمئن بود که تامین کننده‌ی نیاز تحصیلی و آموزشی دانش آموزان باشد. (همان، 199)


ه. موسسه تحقيقاتي آموزش دانشگاهي(شفیعی، ایراس/....)..  
ب. مدارس ابتدایی: کودکانی که 6 سال تما هستند، وارد مدارس ابتدایی شده و طول دوران مدت تحصیل آنها چهار سال است. در این مدارس کودکان به صورت پایه‌ای تحت تعلیم قرار می‌گیرند و برای دوره‌های تحصیل در آینده آماده می‌شوند. در حال حاضر در مدارس [[روسیه]] سه سیستم آموزش ابتدایی بر مبنای سیستم آموزش سنتی وجود دارند. همه‌ی این سیستم‌های آموزشی باعث رشد و گسترش اخلاقی، افزایش بینش و آگاهی دانش‌آموزان می‌شوند. کودکان شش ساله هنگام ورود به دبستان و ثبت نام از لحاظ بهره‌ی هوشی و فراست مورد آزمون قرار می-گیرند. در کنار مواد درسی و آموزشی در تمام مدارس مانند زبان روسی، نوشتن، خوشنویسی، خواندن، ریاضی، دنیای اطراف ما، تربیت بدنی، موسیقی، مطالعه مناطق، کار عملی، در بسیاری از مدارس کلاس دوم به بالا زبان‌های خارجی تدریس می‌‌شود که البته به زودی در تمام مدارس به راه خواهد افتاد. البته در برخی مدارس معتبر علاوه بر زبان انگلیسی که یادگیری آن لازم و حتمی است یک زبان دوم مانند آلمانی، فرانسه یا اسپانیایی هم تدریس می‌شود و در آینده‌ای نه چندان دور دانش‌آموزان از کلاس دوم کار با رایانه را هم فرا می‌گیرند. در دبستان‌های [[روسیه]] دانش آموزان از 20 ساعت در هفته در کلاس اول تا 30 ساعت در هفته، در کلاس چهارم مشغول تحصیل هستند. در نیمه‌ی اول سال تحصیلی کار اول سیستم نمره دادن وجود ندارد. به جای نمره علامت ستاره معادل نمره 4 و علامت مثلث معادل نمره 3 را قرار می‌دهند، اما اغلب موفقیت دانش آموزان را به صورت کتبی با نوشتن کلماتی چون خوب، آفرین، بارک ا..، بیان می‌کنند و از نیمه‌ی دوم سال تحصیلی کلاس اول است که به دانش آموزان نمره داده می‌شود. در [[روسیه]] بالاترین نمره 5 است و در پایان سال تحصیلی کارنامه دریافت می‌کنند. پس از به پایان رساندن موفقیت آمیز کلاس چهارم دانش آموزان می‌توانند به کلاس پنجم همان مدرسه یا مدرسه‌ی دیگر وارد شوند(همان، 200).  


ساختار آموزشی پیشین در دوران شوروی دارای برنامه¬های آموزشی سخت  پیچیده¬ای بود. دانش آموزان مجبور بودند در حجم بالا و با تخصصی¬ترین موارد آموزشی به تحصیل بپردازند و بیشتر بر علوم و فنون تاکید داشتند. آموزگاران و مسئولان مدارس هیچ اختیاری از خود برای ایجاد برنامه¬های جدید و ارائه¬ی ابتکار در امر آموزش نداشتند. یک برنامه¬ی درسی کلی برای تمام مدارس وجود داشت و همگی زیر نظر دولت بود. کتاب¬های درسی توسط دولت در تعداد زیاد منتشر می¬شد به طور رایگان در اختیار دانش آموزان قرار می¬گرفت و در سطح ملی سیستم ارزشیابی دانش¬آموزان بر اساس استاندارد خاص ملی وجود نداشت. در حال حاضر کشور روسیه تغییرات زیادی در سطح آموزشی ایجاد کرده است و آن را به شکل عمومی و ملی درآورده است. سیستم آموزش و پرورش در روسیه در راستای اهداف جامعه قرار دارد. آموزشگاه¬های مختلفی با اهداف مختلف تاسیس شده و برنامه¬های آموزشی متنوعی نیز تعیین شده است. با این وجود سیستم آموزش و پرورش امروزی روسیه یک سیستم فدرال و جامع است و شبیه به سیستم آموزشی آلمان است. البته نسبت به آن ساده¬تر به نظر می¬رسد(ابراهیمی و نوروزی، 1391: 199).
=== '''گفتار چهارم. آموزش متوسطه''' ===
این دوره که 5 سال است پس از پایان به اصطلاح دوران دبستان یا همان تحصیلات ابتدایی است که البته در [[روسیه]] دوره‌ی متوسطه نامیده می‌شود و آن را می‌توان معادل دوره‌ی راهنمایی در ایران قلمداد کرد. دانش آموزان کلاس چهارم می‌توانند وارد یکی از موسسات آموزشی مانند گیمنازیا (دبیرستان)، لیتسِی یا مدارس عمومی شوند و تا کلاس نهم درس بخوانند و سپس گواهی پایان تحصیلات متوسطه را دریافت کنند. بدین ترتیب دانش آموزان در سن 10 سالگی وارد دبیرستان می‌شوند و بعد از 5 سال وارد دوره‌ی آموزش متوسطه‌ی تکمیلی می‌شوند که مدت آن دو سال است. پس از اتمام این 7 سال تحصیلات متوسطه به طور کامل به پایان می‌رسد. بنابراین تحصیل در [[روسیه]] تا قبل از مقطع تحصیلات عالی 11 سال به طول می‌انجامد. البته پیش از این تنها 9 سال تحصیلی کافی بود، ولی اخیراً همه‌ی 11 سال را باید تحصیل کنند. در سال‌های 2009 و 2010 این تحصیلات یازده ساله همگانی خواهد شد. در دوره‌ی دبیرستان دانش آموزان 30 تا 36 ساعت در هفته در کلاس دروس تئوری و عملی و نیز تربیت بدنی در کلاس‌های بالاتر شرکت می‌کنند. موسسات مختلفی در زمینه‌ی دوره‌ی متوسطه فعالیت دارند. همه‌ی دانش آموختگان بعد از اتمام دبیرستان گواهی پایان تحصیل یا به زبان ساده دیپلم خود را دریافت می‌کنند که در سرتاسر [[روسیه]] و جمهوری‌های آن اعتبار دارد. آموزش تخصصی برای دانش آموزان این مقطع در موسساتی مانند گیمنازیا یا لیتسِی امکان پذیر است و کسانی که وارد موسسات آموزش غیر دولتی شوند، نمی‌توانند دیپلم تایید شده از سوی دولت را بگیرند. امتحانات ورودی به تمام مدارس عمومی موجود در [[روسیه]] از سال 1997 ممنوع اعلام شد(همان، 201).


'''گفتار سوم. آموزش های ابتدایی'''
لیتسِی: این نوع آموزشگاه در حقیقت نوعی از موسسات آموزشی مقطع متوسطه یا عالی است که در آن آموزش به طور عمیق در هر رشته‌ی مشخص شده صورت می‌گیرد و یکی از رایج‌ترین موسسات آموزشی در [[روسیه]] است و نظم و انضباط در آن حرف اول را می‌زند. تفاوت آن با گیمنازیا در آن است که لیتسی در ارتباط و تقابل مداوم با موسسات آموزش عالی است و در حال حاضر بر روی رشد و پرورش فردی دانش آموزان تاکید فراوان دارند. امروزه این موسسات آموزشی بیش از همه به سوی آموزش فیزیک و ریاضی تمایل دارند و در این زمینه فعالیت آنان را دانشگاه‌ها و موسسات آموزشی فنی بر عهده دارند. در لیتسِی هم از کلاس اول تا یازدهم آموزش داده می‌شود و اگر کسی بخواهد می‌تواند از همان ابتدا تا انتها در آنجا تحصیل کند و در این گونه مدارس سه رشته‌ی ریاضی، علوم انسانی و طبیعی تحصیل می-شود.


الف. دوره های آمادگی: کودکان در این گونه مدارس، مانند کشور آلمان آوزش¬های پایه¬ای را فرا می¬گیرند که التبه در حد آموزش¬های مدارس ابتدایی نیست و در حقیقت آنان را برای ورود به دوره¬ی ابتدایی آماده می¬کند. کودکان از سن 1 تا 5/1 ساگلی به کودکستان یا مهدکودک در سنین کوچکتر به سر می¬¬برند و می-توانند تا سن 6 سالگی اگر والدین تمایل به این کار داشته باشند در آنجا به سر ببرند. این مدارس نقش مهمی در تربیت و پرورش فرزندان از سنین کوچک دارند. کودکان از سن یک تا سه سالگی و گاهی بندرت از دو تا یک سال در مهد کودک پذیرش می¬شوند. هزینه و مخارج بیشتر این مهد کودک¬ها و کودکستان¬ها توسط دولت، شهرداری¬ها یا حوزه¬های آموزشی تامین می¬شود. مربیان و والدین معمولاً با هم ارتباطند تا مربی بتواند بهتر با کودک و نیازهای او آشنا شود. در کودکستان¬ها یا مهد کودک پذیرش می¬شوند. هزینه و مخارج بیشتر این مهد کودک¬ها و کودکستاکن¬ها توسط دولت، شهرداری¬ها با حوزه¬های آموزشی تامین می¬شود. مربیان و والدین معمولاً با هم در ارتباطند تا مربی بتواند بهتر با کودک و نیازهای او آشنا شود. در کودکستان¬ها هممچنین خدمات شایان توجهی برای حفظ سلامت کودکان انجام می¬دهند. حتی روانشناسان مخصوص برای برنامه¬ریزی چگونگی رفتار با کودکان در این موسسات فعالیت دارند. همچنین در برخی کودکستان¬ها، فیزیوتراپ¬ها هم مشغولند و استخر و سالن ورزشی مخصوص کودکان تعبیه شده است تا بتوانند حرکات کودکان در این موسسات فعالیت دارند. همچنین در برخی کودکستان، فیزیوتراپ¬ها هم مشغولند و استخر و سالن ورزشی مخصوص کودکان تعبیسه شده است تا بتوانند حرکات کودکان در این موسسات کار می-کنند. در مناطقی که در وضعیت¬های بحرانی و بغرنج به سر می¬برند کودکستان¬ها نقش اساسی در کمک به کودکان این مناطق و حمایت اقتصادی و عاطفی و غیره از آنها دارند. اگر کودکی در خانواده¬ی نابهنجار به سر می¬برد مثلاً مادر یا پدر معتاد به مواد مخدر یا الکل باشند، کودکان تحت حمایت کودکستان¬ها قرار می¬گیرند و به بهبود وضعیت خانوادگی کودکان کمک می¬شود. بدین ترتیب کودکان در ورسیه بر اساس قوانین اصلاح شده¬ی آموزش و پرورش از سن 6 سالگی وارد مدرسه می¬شوند و 11 سال این تحصیل طول می¬کشد (یعنی تا کلاس یازدهم) که اصلی¬ترین دوران تحصیل 9 سال از این مدت تا کلاس نهم است. هر چند در روسیه یک سیستم آموزشی مشترک وجود دارد ولی هر مدرسه و موسسه¬ای برنامه¬ی مخصوص به خود دارد که هر ساله تغییر می¬یابد. بنابراین هر مدرسه یا موسسه¬ای هر چند از سوی دولت تاسیس و حمایت شود باز هم نمی¬توان مطمئن بود که تامین کننده¬ی نیاز تحصیلی و آموزشی دانش آموزان باشد. (همان، 199)
گیمنازیا: این نوع موسسه‌ی آموزشی را روس‌ها سرآمد همه‌ی موسسات می‌دانند و معتقدند که فرزندان آنها در این مدارس آموزش لازم جهت تبدیل شدن به یک فرد موثر و سرشناس در جامعه را می‌بینند و برای کار در آینده آماده می‌شوند و بسیاری تصور می‌کنند خانواده‌های ممتاز هستند. در حقیقت این اتفاق در مدارس خصوصی می‌افتد و کمتر در مدارس دولتی می‌توان دید. در گیمنازیا مواد درسی جامع مانند دنیای زیست شناسی، دنیای بو شناسی و آشنایی با محیط و فیزیولوژی در کنار علوم طبیعی، علم زبان مانند اصول فرهنگ روحانی و معنوی، زبانشناسی روسی، علم بیان، منطق و اقتصاد و اصول تجارت و بازار تعلیم داده می‌‌شود. گیمنازیا در واقع نوعی از مدارس عمومی دولتی است که مقطع متوسطه در آن تحصیل می‌شود و بیشتر دانش آموزان ساعی و ممتاز در آن به تحصیل می‌پردازد. دانش آموزان کاملا برای ورود به دانشگاه آماده می‌شوند. می‌توان از همان ابتدا یعنی کلاس اول یا پس از کلاس چهارم و یا فقط دو سال آخر را در گیمنازیا به تحصیل پرداخت. در نتیجه‌ی نوآوری‌های انجام شده در کشور [[روسیه]] و به خصوص در امر آموزش کسانی که دوره‌ی متوسطه را به پایان می‌برند باید در امتحانات دولتی جامع زبانشناسی شرکت کنند. و در چارچوب مدارس، ادبیات، ریاضی، اولین زبان خارجه که معمولاً انگلیسی است و دو ماده‌ی درسی هم که به دلخواه یکی از آنها را می-توان در انتهای کلاس دهم به صورت مکاتبه‌ای یا غیر حضوری داد، ارائه می‌شوند. (همان، 202- 201)


ب. مدارس ابتدایی: کودکانی که 6 سال تما هستند، وارد مدارس ابتدایی شده و طول دوران مدت تحصیل آنها چهار سال است. در این مدارس کودکان به صورت پایه¬ای تحت تعلیم قرار می¬گیرند و برای دوره¬های تحصیل در آینده آماده می¬شوند. در حال حاضر در مدارس روسیه سه سیستم آموزش ابتدایی بر مبنای سیستم آموزش سنتی وجود دارند. همه¬ی این سیستم¬های آموزشی باعث رشد و گسترش اخلاقی، افزایش بینش و آگاهی دانش¬آموزان می¬شوند. کودکان شش ساله هنگام ورود به دبستان و ثبت نام از لحاظ بهره¬ی هوشی و فراست مورد آزمون قرار می-گیرند. در کنار مواد درسی و آموزشی در تمام مدارس مانند زبان روسی، نوشتن، خوشنویسی، خواندن، ریاضی، دنیای اطراف ما، تربیت بدنی، موسیقی، مطالعه مناطق، کار عملی، در بسیاری از مدارس کلاس دوم به بالا زبان¬های خارجی تدریس می¬¬شود که البته به زودی در تمام مدارس به راه خواهد افتاد. البته در برخی مدارس معتبر علاوه بر زبان انگلیسی که یادگیری آن لازم و حتمی است یک زبان دوم مانند آلمانی، فرانسه یا اسپانیایی هم تدریس می¬شود و در آینده¬ای نه چندان دور دانش¬آموزان از کلاس دوم کار با رایانه را هم فر ا می¬گیرند. در دبستان¬های روسیه دانش آموزان از 20 ساعت در هفته در کلاس اول تا 30 ساعت در هفته، در کلاس چهارم مشغول تحصیل هستند. در نیمه¬ی اول سال تحصیلی کار اول سیستم نمره دادن وجود ندارد. به جای نمره علامت ستاره معادل نمره 4 و علامت مثلث معادل نمره 3 را قرار می¬دهند، اما اغلب موفقیت دانش آموزان را به صورت کتبی با نوشتن کلماتی چون خوب، آفرین، بارک ا..، بیان می¬کنند و از نیمه¬ی دوم سال تحصیلی کلاس اول است که به دانش آموزان نمره داده می¬شود. در روسیه بالاترین نمره 5 است و در پایان سال تحصیلی کارنامه دریافت می¬کنند. پس از به پایان رساندن موفقیت آمیز کلاس چهارم دانش آموزان می¬توانند به کلاس پنجم همان مدرسه یا مدرسه¬ی دیگر وارد شوند(همان، 200).  
=== '''گفتار پنجم. آموزش عالی''' ===
در فدراسیون [[روسیه]] تمام فعالیت های علمی در آکادمی علوم فدراسیون [[روسیه]] متمرکز شده است. این آکادمی در قرن 18  توسط میخائیل لومونوسوف تأسیس شده و از آن زمان تا کنون به فعالیت خود ادامه می دهد. آکادمی علوم [[روسیه]] از بودجه قابل توجهی برخوردار است که توسط دولت تأمین می شود و به پژوهش های مهم برای توسعه علمی کشور اختصاص می یابد. آکادمی علوم شامل بخش های علوم انسانی، علوم طبیعی، ریاضیات و فیزیک، آکادمی آموزشی، آکادمی پزشکی و غیره است. چند سال است که بحث درباره رفع انحصار آکادمی علوم و تجاری کردن فعالیت مراکز علمی و پژوهش گاه ها جریان دارد ولی طرح های وزارت علم و آموزش عالی که در این زمینه ارائه شده است، با مخالفت محافل علمی روبرو شده و به موقع اجرا گذارده نشده است. با این حال، گرایش تجاری کردن فعالیت علمی آشکار می شود و کسی نمی تواند جلوی آن را بگیرد. در حال حاضر هیأت رئیسه آکادمی علوم [[روسیه]] با نظریه جدید بازسازی بخش علمی که توسط وزارت آموزش و علم تهیه شد، آشنا می شود. مطابق با این سند، تمام علم روسی تا سال 2008 به انحصار آکادمی علوم [[روسیه]] در خواهد آمد زیرا هر 5 آکادمی تخصصی دولتی تابع آن خواهند شد. ولی مسأله این است که ریاست آکادمی علوم [[روسیه]] تمایلی ندارد  دانشمندان آکادمی های تخصصی را به عضویت خود قبول کند(شفیعی، همان).


'''گفتار چهارم. آموزش متوسطه'''
نظریه «شرکت دولت فدراسیون [[روسیه]] در اداره سازمان‌های علمی دولتی»  در تابستان سال 2004 توسط وزارت آموزش و علم طراحی شده بود. مطابق با این سند قرار بود آکادمی علوم [[روسیه]] که توسط تزار پطر اول ایجاد شده بود، تا سال 2008 از بین برود. آکادمیسین ها که با این خطر روبرو شدند، مشترکاً علیه برنامه های وزارت آموزش و علم جبهه گرفتند و برنده شدند. ولادیمیر پوتین که روز 27 اکتبر 2004 با وزیر ملاقات داشت، از او خواهش کرد آکادمیسین ها را ناراحت نکند.  وزارتخانه مذکور در جواب به خواست رئیس جمهور مبنی بر اینکه «آکادمی در دریای خروشان ناپدید نشود» به تهیه نظریه جدیدی پرداخت. طبق این سند، آکادمی علوم به صورت قبلی حفظ می شود و فقط جدول سازمانی پرسنل آن تا سال 2008 به میزان 30-20% کاهش خواهد یافت. همچنین قرار است تأمین مالی  آکادمی تا سال 2008 دو برابر (تا 35 میلیارد روبل) افزایش یابد، میانگین دستمزد کارمندان بالغ بر 30 هزار روبل شود و حقوق متخصصین جوان در سطح 20-15 هزار روبل باشد. طبق نظریه جدید، در بخش پژوهشی دانشگاه ها چیزی تغییر نخواهد کرد.  ضربه اساسی متوجه 58  مرکز علمی دولتی موجود خواهد شد.


این دوره که 5 سال است پس از پایان به اصطلاح دوران دبستان یا همان تحصیلات ابتدایی است که البته در روسیه دوره¬ی متوسطه نامیده می¬شود و آن را می¬توان معادل دوره¬ی راهنمایی در ایران قلمداد کرد. دانش آموزان کلاس چهارم می¬توانند وارد یکی از موسسات آموزشی مانند گیمنازیا (دبیرستان)، لیتسِی یا مدارس عمومی شوند و تا کلاس نهم درس بخوانند و سپس گواهی پایان تحصیلات متوسطه را دریافت کنند. بدین ترتیب دانش آموزان در سن 10 سالگی وارد دبیرستان می¬شوند و بعد از 5 سال وارد دوره¬ی آموزش متوسطه¬ی تکمیلی می¬شوند که مدت آن دو سال است. پس از اتمام این 7 سال تحصیلات متوسطه به طور کامل به پایان می¬رسد. بنابراین تحصیل در روسیه تا قبل از مقطع تحصیلات عالی 11 سال به طول می¬انجامد. البته پیش از این تنها 9 سال تحصیلی کافی بود، ولی اخیراً همه¬ی 11 سال را باید تحصیل کنند. در سال¬های 2009 و 2010 این تحصیلات یازده ساله همگانی خواهد شد. در دوره¬ی دبیرستان دانش آموزان 30 تا 36 ساعت در هفته در کلاس دروس تئوری و عملی و نیز تربیت بدنی در کلاس¬های بالاتر شرکت می¬کنند. موسسات مختلفی در زمینه¬ی دوره¬ی متوسطه فعالیت دارند. همه¬ی دانش آموختگان بعد از اتمام دبیرستان گواهی پایان تحصیل یا به زبان ساده دیپلم خود را دریافت می¬کنند که در سرتاسر روسیه و جمهوری¬های آن اعتبار دارد. آموزش تخصصی برای دانش آموزان این مقطع در موسساتی مانند گیمنازیا یا لیتسِی امکان پذیر است و کسانی که وارد موسسات آموزش غیر دولتی شوند، نمی¬توانند دیپلم تایید شده از سوی دولت را بگیرند. امتحانات ورودی به تمام مدارس عمومی موجود در روسیه از سال 1997 ممنوع اعلام شد(همان، 201).
مراکز دولتی علمی طی فرمان 939 مورخ 22 ژوئن 1993 بوریس یلتسین رئیس جمهور سابق [[روسیه]] به منظور تأمین فعالیت ثابت بخش علمی در شرایط اصلاحات ریشه ای اقتصادی، تأسیس شده بودند. 58 مرکز علمی از نظر تعداد کارمندان و بودجه خود در مقام دوم بعد از شبکه سازمان‌های وابسته به آکادمی علوم [[روسیه]] (110 هزار نفر، 18 میلیارد روبل) قرار دارند. در این مراکز حدود 80 هزار نفر کار می کنند و در سال 2004 این مؤسسات از محل بودجه و از منابع غیربودجه ای قریب به 19 میلیارد روبل کسب کرده بودند. مطابق با نظریه جدید وزارت آموزش و علم، تا سال 2008 به جای مراکز علمی که در زمینه علم کاربردی و نه علوم پایه، فعالیت می کنند، باید 7-5 آزمایشگاه بزرگ ملی تشکیل شوند. مراکز علمی منحل شده باید تا سال 2008 سهامی  و تا سال 2010 خصوصی سازی شوند. همه آنها باید تا 5 سال بعد از این تحولات تخصص خود را حفظ کنند و بعد از آن می توانند به هر فعالیت دیگری بپردازند. همچنین قرار است تا سال 2008 پنج آکادمی تخصصی (آکادمی علوم پزشکی، آکادمی معماری و ساختمانی، آکادمی آموزشی، آکادمی کشاورزی و آکادمی هنر) منحل شوند. نمایندگان وزارت آموزش و علم اعتراف کردند که هیچ دستور خاصی درباره توقف فعالیت آکادمی های مذکور صادر نخواهد شد بلکه فقط تأمین مالی دولتی آنها قطع خواهد شد. مؤسسات و آکادمی هایی که در زمینه پژوهش های پایه فعالیت می کنند، به آکادمی علوم [[روسیه]] ملحق خواهند شد و بقیه سهامی خواهند گردید. الکساندر نکیپلوف  معاون رئیس آکادمی علوم [[روسیه]] گفته است: «آکادمی از ریاست و هماهنگی پژوهش های اساسی در کشور امتناع نمی کند ولی حاضر نیست مؤسسات آکادمی های دیگر را به ترکیب خود بپذیرد». آکادمیسین ها معتقدند که قبلاً یک راه افراطی پیشنهاد شده بود و حالا راه افراطی دیگری پیشنهاد می شود ولی در حقیقت امر چیزی تغییر نخواهد کرد(روزنامه «کمرسانت»، 11 می 2005) .


لیتسِی: این نوع آموزشگاه در حقیقت نوعی از موسسات آموزشی مقطع متوسطه یا عالی است که در آن آموزش به طور عمیق در هر رشته¬ی مشخص شده صورت می¬گیرد و یکی از رایج-ترین موسسات آموزشی در روسیه است و نظم و انضباط در آن حرف اول را می¬زند. تفاوت آن با گیمنازیا در آن است که لیتسی در ارتباط و تقابل مداوم با موسسات آموزش عالی است و در حال حاضر بر روی رشد و پرورش فردی دانش آموزان تاکید فراوان دارند. امروزه این موسسات آموزشی بیش از همه به سوی آموزش فیزیک و ریاضی تمایل دارند و در این زمینه فعالیت آنان را دانشگاه¬ها و موسسات آموزشی فنی بر عهده دارند. در لیتسِی هم از کلاس اول تا یازدهم آموزش داده می¬شود و اگر کسی بخواهد می¬تواند از همان ابتدا تا انتها در آنجا تحصیل کند و در این گونه مدارس سه رشته¬ی ریاضی، علوم انسانی و طبیعی تحصیل می-شود.  
قانون فدرال درباره‌ی آموزش و پرورش مصوبه در سال 1992 آغاز تغییرات و اصلاحات نوینی در آموزش و پرورش در مقطع عالی بود. بر اساس این قانون بود که مفاهیم جدیدی چون لیسانس، فوق لیسانس و سیستم آموزشی بالاتر از آن مورد استفاده قرار گرفت. بر اساس این قانون دانشجو باید رشته‌ی مورد نظر خود را از همان ابتدای ورود به موسسه‌ی آموزش عالی انتخاب میکرد و گاهی انتخاب دانشگاه بر اساس رشته‌ی مورد نظر او بود و این کار را کمی پیچیده می‌کرد و از سوی دیگر برای رشد و پرورش متخصصین و اهل فن در هر رشته بسیار مفید بود. دوره‌ی لیسانس چهار سال است، فوق لیسانس دو سال و دوره‌ی دکتری هم سه ساله است. البته بعد از دوره‌ی دکتری هم یک دوره‌ی دو ساله برای ارتقا به درجه‌ی بالاتر وجود دارد. فارغ التحصیلان هر دوره نیز نام خاصی دارند. فارغ التحصیلان دوره‌ی دو ساله بعد از دکتری را دکتر نااوک می‌گویند. البته در ایران دوره‌ی کاندیدات نااوک برابر با همان دوره‌ی دکتری یا PhD است و دوره‌ی دو ساله‌ی بعد در ایران وجود ندارد. در دوره‌های تحصیلی عالی دانشجو با دفاع از پایان‌نامه یا رساله‌ی خود در خصوص رشته‌ای که تحصیل می‌کند جواز ورود به دوره‌ی بالاتر را کسب می-کند(ابراهیمی و نوروزی، 203).


گیمنازیا: این نوع موسسه¬ی آموزشی را روس¬ها سرآمد همه¬ی موسسات می¬دانند و معتقدند که فرزندان آنها در این مدارس آموزش لازم جهت تبدیل شدن به یک فرد موثر و سرشناس در جامعه را می¬بینند و برای کار در آینده آماده می¬شوند و بسیاری تصور می¬کنند خانواده¬های ممتاز هستند. در حقیقت این اتفاق در مدارس خصوصی می¬افتد و کمتر در مدارس دولتی می¬توان دید. در گیمنازیا مواد درسی جامع مانند دنیای زیست شناسی، دنیای بو شناسی و آشنایی با محیط و فیزیولوژی در کنار علوم طبیعی، علم زبان مانند اصول فرهنگ روحانی و معنوی، زبانشناسی روسی، علم بیان، منطق و اقتصاد و اصول تجارت و بازار تعلیم داده می¬¬شود. گیمنازیا در واقع نوعی از مدارس عمومی دولتی است که مقطع متوسطه در آن تحصیل می¬شود و بیشتر دانش آموزان ساعی و ممتاز در آن به تحصیل می¬پردازد. دانش آموزان کاملا برای ورود به دانشگاه آماده می¬شوند. می¬توان از همان ابتدا یعنی کلاس اول یا پس از کلاس چهارم و یا فقط دو سال آخر را در گیمنازیا به تحصیل پرداخت. در نتیجه¬ی نوآوری¬های انجام شده در کشور روسیه و به خصوص در امر آموزش کسانی که دوره¬ی متوسطه را به پایان می¬برند باید در امتحانات دولتی جامع زبانشناسی شرکت کنند. و در چارچوب مدارس، ادبیات، ریاضی، اولین زبان خارجه که معمولاً انگلیسی است و دو ماده¬ی درسی هم که به دلخواه یکی از آنها را می-توان در انتهای کلاس دهم به صورت مکاتبه¬ای یا غیر حضوری داد، ارائه می¬شوند. (همان، 202- 201)
در حال حاضر 548 موسسه آموزش عالی دولتی در کشور [[روسیه]] وجود، 130 دانشگاه شامل 41 دانشگاه جامع و دارای زمینه های مختلف تحصیل، 56 دانشگاه فنی و مهندسی، 8 دانشگاه در زمینه های علوم کشاورزی، 4 دانشگاه تربیت معلم، 29 آکادمی در زمینه های مختلف تحصیلی شامل 15 آکادمی در زمینه های فنی و مهندسی، 4 آکادمی در زمینه های اقتصاد و مالی، 5 آکادمی علوم انسانی، 3 آکادمی کشاورزی و دام پزشکی، یک آکادمی پزشکی و یک آکادمی یهودیت، 378 انستیتو در 49 زمینه تخصصی و همچنین 180 موسسه آموزش عالی غیردولتی نیز به فعالیت مشغولند. در حال حاضر حدود 3 میلیون دانشجو از [[روسیه]] و 150 کشور جهان مشغول تحصیل در [[روسیه]] میباشند. بر طبق آمار منتشر شده حدود هفتصد هزار نفر در موسسات آموزش عالی [[روسیه]] مشغول بکار می باشند که از این تعداد سیصد و پنجاه هزار نفر مدرس، 50000 نفر در امور پژوهشی و همچنین سیصد هزار نفر در امور مدیریت و خدمات اداری مشغول بکار می باشند. از تعداد مدرسین، صد و پنجاه هزار نفر استاد و هفتاد و هفت هزار نفر دانشیار و استادیار با مدارک فوق دکتری و دکتری در امور آموزشی و پژوهشی مشغول بکارند. دانشگاه دولتی مسکو قدیمی ترین دانشگاه [[روسیه]] است. این دانشگاه در سال 1755 با همت و تلاش دانشمند برجسته میخائیل لامانوسوف تاسیس گردید. انستیتوها و دانشکده های این دانشگاه از اعتبار بین المللی برخوردارند و اساتیدی مانند: تیمیربازوف، لبدف، زلینسکی، ورنادسکی و... در این دانشگاه فعالیت می کردند که دارای شهرت جهانی هستند.


'''گفتار پنجم. آموزش عالی'''
دانشگاه دولتی مسکو نه تنها جزء ده دانشگاه برتر جهان میباشد بلکه در بین دانشگاه های غیرآمریکایی پس از دانشگاه سورین فرانسه، مقام دوم را داراست. در حال حاضر در دانشگاه دولتی مسکو بیش از 28000 دانشجوی کارشناسی دوره دکترا، حدود 2000 دانشجوی خارجی و بیش از 5000 متخصص مشغول به تحصیل هستند. حدود 4000 استاد و نزدیک به 5000 متخصص، آموزش دانشجویان را انجام می دهند. 125 نفر از اعضای فرهنگستان علوم [[روسیه]] نیز در این دانشگاه فعالیت می کنند که در بین آنها چند برنده ی جایزه ی نوبل وجود دارد. دانشگاه دولتی مسکو نقش مهمی در ترویج علم و دانش داشته است و تنها در نیمه ی دوم قرن 19 و اوایل قرن 20، با ابتکار و همیاری این دانشگاه، موزه های بزرگی نظیر پلی تکنیک، تاریخ، جانورشناسی، انسان شناسی، هنرهای زیبا، موزه های هنرهای تجسمی [[الکساندر پوشکین]] تاسیس شد. در حال حاظر دانشگاه دولتی مسکو دارای 22 دانشکده، کالج و انستیتوهای تحقیقاتی شامل : دانشکده های ریاضی- مکانیک، رایانه و سیبرنتیک، فیزیک، شیمی، زیست شناسی، خاک شناسی، جغرافیا، زمین شناسی، علوم پایه، پزشکی، تاریخ، زبان شناسی، زبان های خارجی، فلسفه، جامعه شناسی، روانشناسی، اقتصاد، حقوق، روزنامه نگاری، آموزش نظامی، انستیتوهای آسیا و آفریقا، امور اداری و تحقیقات اجتماعی و کالج عالی علوم مواد می باشد. همچنین در این دانشگاه هشت پژوهشگاه علمی و تحقیقاتی در رشته های مکانیک، فیزیک هسته ای، فیزیک ذرات بنیادی، نجوم، مرکز آمار، بیولوژی فیزیکی و شیمیایی، انسان شناسی و فرهنگ جهانی نیز به فعالیت های تحقیقاتی می پردازند.


در فدراسيون روسيه تمام فعاليت هاي علمي در آکادمي علوم فدراسيون روسيه متمرکز شده است. اين آکادمي در قرن 18  توسط ميخائيل لومونوسوف تأسيس شده و از آن زمان تا کنون به فعاليت خود ادامه مي دهد. آکادمي علوم روسيه از بودجه قابل توجهي برخوردار است که توسط دولت تأمين مي شود و به پژوهش هاي مهم براي توسعه علمي کشور اختصاص مي يابد. آکادمي علوم شامل بخش هاي علوم انساني، علوم طبيعي، رياضيات و فيزيک، آکادمي آموزشي، آکادمي پزشکي و غيره است. چند سال است که بحث درباره رفع انحصار آکادمي علوم و تجاري کردن فعاليت مراکز علمي و پژوهش گاه ها جريان دارد ولي طرح هاي وزارت علم و آموزش عالي که در اين زمينه ارائه شده است، با مخالفت محافل علمي روبرو شده و به موقع اجرا گذارده نشده است. با اين حال، گرايش تجاري کردن فعاليت علمي آشکار مي شود و کسي نمي تواند جلوي آن را بگيرد. در حال حاضر هيأت رئيسه آکادمي علوم روسيه با نظريه جديد بازسازي بخش علمي که توسط وزارت آموزش و علم تهيه شد، آشنا مي شود. مطابق با اين سند، تمام علم روسي تا سال 2008 به انحصار آکادمي علوم روسيه در خواهد آمد زيرا هر 5 آکادمي تخصصي دولتي تابع آن خواهند شد. ولي مسأله اين است که رياست آکادمي علوم روسيه تمايلي ندارد  دانشمندان آکادمي هاي تخصصي را به عضويت خود قبول کند(شفیعی، همان).
=== '''گفتار ششم. مراکز پژوهشی''' ===
هم اکنون بیست مرکز تحقیقاتی و پژوهشی سری در سراسر [[روسیه]] به امر تحقیقات پیرامون علوم فن آوری جدید در زمینه کشاورزی، تحقیقات در اعماق اقیانوس ها و فضا، تولید فلزات سبک‌تر از آلومینیوم، تولید آلیاژهای ضد رادار و سوپر آلیاژها به کار مشغول هستند. فدراسیون [[روسیه]] بودجه قابل ملاحظه ای را به امر تحقیقات علمی اختصاص داده و کماکان در جهت دستیابی به علوم و فن آوری پیشرفته به ویژه در بعد نظامی، نهایت سعی و تلاش را مبذول می دارد و هر چند در این زمینه پیشرفت های علمی و فنی در مقایسه با دوران شوروی سابق کندتر گردیده ولی این موضوع یکی از اولویت های دولت [[روسیه]] محسوب می گردد. طبق برآوردهای کارشناسان، میانگین ضرر سالیانه [[روسیه]] از محل فرار مغز ها به غرب برابر 25 میلیارد دلار است. از سوی دیگر، طی 6-5 سال اخیر  حدود 100 هزار محقق روس بعد از کار بلندمدت در خارج به وطن برگشتند. اگر فرض شود که سالی 25 هزار نفر به کشور بر می گردند، هر یک از آنها باید تجربه علمی معادل 1 میلیون دلار را با خود بیاورد تا بین فرار و بازگشت مغزها توازن برقرار شود. ولی مؤلفان گزارش این رقم را بعید می دانند زیرا در شرایط عدم گسترش سیستم به کار گیری نوآوری های علمی و جنبه ضعیف تجاری فعالیت علمی نمی توان به استفاده مؤثر از دانش علمی امیدوار بود. در این پژوهش همچنین منابع تأمین مالی فعالیت های علمی نیز بررسی شده است. تناسب منابع مختلف تأمین مالی به قرار ذیل است: 60% توسط بودجه فدرال تأمین می شود، 18% توسط بنیادهای غیردولتی، 6% توسط سرمایه خصوصی و 2% توسط بودجه های منطقه ای. منابع خارجی تأمین مالی پژوهش های علمی در [[روسیه]] چنین معرفی شدند: بنیادهای غیر دولتی 25%، دانشگاه‌ها 12%، سازمان‌های بین المللی 12%  پژوهشگاه‌ها و مراکز علمی دولتی 13%، وزارتخانه ها 14% و شرکت های خصوصی 7%.  


نظريه «شرکت دولت فدراسيون روسيه در اداره سازمانهاي علمي دولتي»  در تابستان سال 2004 توسط وزارت آموزش و علم طراحي شده بود. مطابق با اين سند قرار بود آکادمي علوم روسيه که توسط تزار پطر اول ايجاد شده بود، تا سال 2008 از بين برود. آکادميسين ها که با اين خطر روبرو شدند، مشترکاً عليه برنامه هاي وزارت آموزش و علم جبهه گرفتند و برنده شدند. ولاديمير پوتين که روز 27 اکتبر 2004 با وزير ملاقات داشت، از او خواهش کرد آکادميسين ها را ناراحت نکند.  وزارتخانه مذکور در جواب به خواست رئيس جمهور مبني بر اينکه «آکادمي در درياي خروشان ناپديد نشود» به تهيه نظريه جديدي پرداخت. طبق اين سند، آکادمي علوم به صورت قبلي حفظ مي شود و فقط جدول سازماني پرسنل آن تا سال 2008 به ميزان 30-20% کاهش خواهد يافت. همچنين قرار است تأمين مالي  آکادمي تا سال 2008 دو برابر (تا 35 ميليارد روبل) افزايش يابد، ميانگين دستمزد کارمندان بالغ بر 30 هزار روبل شود و حقوق متخصصين جوان در سطح 20-15 هزار روبل باشد. طبق نظريه جديد، در بخش پژوهشي دانشگاه ها چيزي تغيير نخواهد کرد.  ضربه اساسي متوجه 58  مرکز علمي دولتي موجود خواهد شد.
در سالهای اخیر رشد جهشی جابجایی محققان مشاهده شده است. عده زیادی از دانشمندان روس به صورت مستقل بر اساس قراردادهایی که نصف آنها برای مدت بیش از 3 سال منعقد می شوند، به خارج می روند. 68% دانشمندان با چشم نیک به این روند می نگرند.  در حال حاضر در روسیه بازتولید کادرهای علمی صورت نمی گیرد. دانشمندانی که به خارج رفتند، سپس همکاران جوان خود را دعوت می کنند. ولی علم روسی برای بازگشت دانشمندان از خارج آمادگی ندارد زیرا تجهیزات مدرن موجود نیست، دستمزد پایین و موضوع پژوهش محدود است. جالب توجه است که بنیادهای خارجی به این مسأله توجه کرده اند. در «برنامه ماری کوری – کادرها و تحرک دانشمندان» که بخشی از برنامه چارچوبی ششم اتحادیه اروپا را تشکیل می دهد، شرط ویژه بازگشت محققان خارجی به وطن گنجانده شده است. با این حال، به این مسأله توجه جلب می شود که از طرف دانشگاهها و پژوهشگاههای روسی هیچ پیشنهاد فرصت شغلی برای دانشمندان خارجی، از جمله روس های مقیم خارج، دریافت نشده است.


مراکز دولتي علمي  طي فرمان 939 مورخ 22 ژوئن 1993 بوريس يلتسين رئيس جمهور سابق روسيه به منظور تأمين فعاليت ثابت بخش علمي در شرايط اصلاحات ريشه اي اقتصادي، تأسيس شده بودند. 58 مرکز علمي از نظر تعداد کارمندان و بودجه خود در مقام دوم بعد از شبکه سازمانهاي وابسته به آکادمي علوم روسيه (110 هزار نفر، 18 ميليارد روبل) قرار دارند. در اين مراکز حدود 80 هزار نفر کار مي کنند و در سال 2004 اين مؤسسات از محل بودجه و از منابع غيربودجه اي قريب به 19 ميليارد روبل کسب کرده بودند. مطابق با نظريه جديد وزارت آموزش و علم، تا سال 2008 به جاي مراکز علمي که در زمينه علم کاربردي و نه علوم پايه، فعاليت مي کنند، بايد 7-5 آزمايشگاه بزرگ ملي تشکيل شوند. مراکز علمي منحل شده بايد تا سال 2008 سهامي  و تا سال 2010 خصوصي سازي شوند. همه آنها بايد تا 5 سال بعد از اين تحولات تخصص خود را حفظ کنند و بعد از آن مي توانند به هر فعاليت ديگري بپردازند. همچنين قرار است تا سال 2008 پنج آکادمي تخصصي (آکادمي علوم پزشکي، آکادمي معماري و ساختماني، آکادمي آموزشي، آکادمي کشاورزي و آکادمي هنر) منحل شوند. نمايندگان وزارت آموزش و علم اعتراف کردند که هيچ دستور خاصي درباره توقف فعاليت آکادمي هاي مذکور صادر نخواهد شد بلکه فقط تأمين مالي دولتي آنها قطع خواهد شد. مؤسسات و آکادمي هايي که در زمينه پژوهش هاي پايه فعاليت مي کنند، به آکادمي علوم روسيه ملحق خواهند شد و بقيه سهامي خواهند گرديد. الکساندر نکيپلوف  معاون رئيس آکادمي علوم روسيه گفته است: «آکادمي از رياست و هماهنگي پژوهش هاي اساسي در کشور امتناع نمي کند ولي حاضر نيست مؤسسات آکادمي هاي ديگر را به ترکيب خود بپذيرد». آکادميسين ها معتقدند که قبلاً يک راه افراطي پيشنهاد شده بود و حالا راه افراطي ديگري پيشنهاد مي شود ولي در حقيقت امر چيزي تغيير نخواهد کرد) روزنامه «کمرسانت»، 11 مي 2005( .
این امر به ظاهر باعث تعجب می شود زیرا طی 14 سال اخیر در روسیه تعداد مؤسسات پژوهشی به میزان بیش از 800 واحد افزایش یافته است (از 1831 مؤسسه در سال 1991 تا 2564 مؤسسه در سال 2003). ولی تأمین مالی این مؤسسات کاهش یافته است. همچنین نقش دانشگاهها و واحدهای تولیدی در پژوهش ها کاهش می یابد. مؤسسات علمی بزرگ به پژوهشگاهها و شرکت های کوچک تقسیم می شوند. در حال حاضر آکادمی علوم روسیه دربرگیرنده 460 مؤسسه پژوهشی است و در سیستم آکادمی علوم پزشکی روسیه حدود 50 مؤسسه پژوهشی وجود دارند. چهل درصد شاغلین در بخش علمی حتی تحصیلات عالی ندارند. این گرایش 7-6 سال اخیر است. به عبارت دیگر، علم به «مدیریت ساختمان ها» تبدیل شده است. پیشنهادهایی که در زمینه ایجاد شرایط برای فعالیت موفقیت آمیز علم در روسیه مطرح می شوند، تازگی ندارند. کارشناسان معتقدند که پروفسور باید شخصیت کلیدی علمی شود. همچنین باید از ترسهای گوناگون در زمینه تابعیت و ملیت محقق رها شد تا دانشمندان خارجی هم بتوانند در علم روسی نقش به سزایی ایفا کنند( روزنامه «نزاویسیمایا گازتا»، 25 می 2005). از مراکز علمی مهم کشور می توان به مراکز زیر اشاره کرد:


قانون فدرال درباره¬ی آموزش و پرورش مصوبه در سال 1992 آغاز تغییرات و اصلاحات نوینی در آموزش و پرورش در مقطع عالی بود. بر اساس این قانون بود که مفاهیم جدیدی چون لیسانس، فوق لیسانس و سیستم آموزشی بالاتر از آن مورد استفاده قرار گرفت. بر اساس این قانون دانشجو باید رشته¬ی مورد نظر خود را از همان ابتدای ورود به موسسه¬ی آموزش عالی انتخاب میکرد و گاهی انتخاب دانشگاه بر اساس رشته¬ی مورد نظر او بود و این کار را کمی پیچیده می¬کرد و از سوی دیگر برای رشد و پرورش متخصصین و اهل فن در هر رشته بسیار مفید بود. دوره¬ی لیسانس چهار سال است، فوق لیسانس دو سال و دوره¬ی دکتری هم سه ساله است. البته بعد از دوره¬ی دکتری هم یک دوره¬ی دو ساله برای ارتقا به درجه¬ی بالاتر وجود دارد. فارغ التحصیلان هر دوره نیز نام خاصی دارند. فارغ التحصیلان دوره¬ی دو ساله بعد از دکتری را دکتر نااوک می¬گویند. البته در ایران دوره¬ی کاندیدات نااوک برابر با همان دوره¬ی دکتری یا PhD است و دوره¬ی دو ساله¬ی بعد در ایران وجود ندارد. در دوره¬های تحصیلی عالی دانشجو با دفاع از پایان¬نامه یا رساله¬ی خود در خصوص رشته¬ای که تحصیل می¬کند جواز ورود به دوره¬ی بالاتر را کسب می-کند(ابراهیمی و نوروزی، 203).
الف. مرکز پژوهش های فیزیک هسته ای در دوبنا (منطقه مسکو)،


در حال حاضر 548 موسسه آموزش عالی دولتی در کشور روسیه وجود، 130 دانشگاه شامل 41 دانشگاه جامع و دارای زمینه های مختلف تحصیل، 56 دانشگاه فنی و مهندسی، 8 دانشگاه در زمینه های علوم کشاورزی، 4 دانشگاه تربیت معلم، 29 آکادمی در زمینه های مختلف تحصیلی شامل 15 آکادمی در زمینه های فنی و مهندسی، 4 آکادمی در زمینه های اقتصاد و مالی، 5 آکادمی علوم انسانی، 3 آکادمی کشاورزی و دام پزشکی، یک آکادمی پزشکی و یک آکادمی یهودیت، 378 انستیتو در 49 زمینه تخصصی و همچنین 180 موسسه آموزش عالی غیردولتی نیز به فعالیت مشغولند. در حال حاضر حدود 3 میلیون دانشجو از روسیه و 150 کشور جهان مشغول تحصیل در روسیه میباشند. بر طبق آمار منتشر شده حدود هفتصد هزار نفر در موسسات آموزش عالی روسیه مشغول بکار می باشند که از این تعداد سیصد و پنجاه هزار نفر مدرس، 50000 نفر در امور پژوهشی و همچنین سیصد هزار نفر در امور مدیریت و خدمات اداری مشغول بکار می باشند. از تعداد مدرسین، صد و پنجاه هزار نفر استاد و هفتاد و هفت هزار نفر دانشیار و استادیار با مدارک فوق دکتری و دکتری در امور آموزشی و پژوهشی مشغول بکارند. دانشگاه دولتی مسکو قدیمی ترین دانشگاه روسیه است. این دانشگاه در سال 1755 با همت و تلاش دانشمند برجسته میخائیل لامانوسوف تاسیس گردید. انستیتوها و دانشکده های این دانشگاه از اعتبار بین المللی برخوردارند و اساتیدی مانند: تیمیربازوف، لبدف، زلینسکی، ورنادسکی و... در این دانشگاه فعالیت می کردند که دارای شهرت جهانی هستند.
ب. شهرک شعبه آکادمی علوم روسیه در سیبری (شهر نووسیبیرسک)،


دانشگاه دولتی مسکو نه تنها جزء ده دانشگاه برتر جهان میباشد بلکه در بین دانشگاه های غیرآمریکایی پس از دانشگاه سورین فرانسه، مقام دوم را داراست. در حال حاضر در دانشگاه دولتی مسکو بیش از 28000 دانشجوی کارشناسی دوره دکترا، حدود 2000 دانشجوی خارجی و بیش از 5000 متخصص مشغول به تحصیل هستند. حدود 4000 استاد و نزدیک به 5000 متخصص، آموزش دانشجویان را انجام می دهند. 125 نفر از اعضای فرهنگستان علوم روسیه نیز در این دانشگاه فعالیت می کنند که در بین آنها چند برنده ی جایزه ی نوبل وجود دارد. دانشگاه دولتی مسکو نقش مهمی در ترویج علم و دانش داشته است و تنها در نیمه ی دوم قرن 19 و اوایل قرن 20، با ابتکار و همیاری این دانشگاه، موزه های بزرگی نظیر پلی تکنیک، تاریخ، جانورشناسی، انسان شناسی، هنرهای زیبا، موزه های هنرهای تجسمی [[الکساندر پوشکین]] تاسیس شد. در حال حاظر دانشگاه دولتی مسکو دارای 22 دانشکده، کالج و انستیتوهای تحقیقاتی شامل : دانشکده های ریاضی- مکانیک، رایانه و سیبرنتیک، فیزیک، شیمی، زیست شناسی، خاک شناسی، جغرافیا، زمین شناسی، علوم پایه، پزشکی، تاریخ، زبان شناسی، زبان های خارجی، فلسفه، جامعه شناسی، روانشناسی، اقتصاد، حقوق، روزنامه نگاری، آموزش نظامی، انستیتوهای آسیا و آفریقا، امور اداری و تحقیقات اجتماعی و کالج عالی علوم مواد می باشد. همچنین در این دانشگاه هشت پژوهشگاه علمی و تحقیقاتی در رشته های مکانیک، فیزیک هسته ای، فیزیک ذرات بنیادی، نجوم، مرکز آمار، بیولوژی فیزیکی و شیمیایی، انسان شناسی و فرهنگ جهانی نیز به فعالیت های تحقیقاتی می پردازند.
ج. انستیتوی کورچاتوف (فیزیک هسته ای در مسکو) و نیز شهرهای «بسته» علمی مانند آرزاماس-17، ساروف، کراسنویارسک-25،


'''گفتار ششم. مراکز پژوهشی'''
د. پژوهشگاه های وابسته به سیستم آکادمی علوم روسیه در شهرهای مسکو، سن پترزبورگ و غیره.


هم اکنون بیست مرکز تحقیقاتی و پژوهشی سری در سراسر روسیه به امر تحقیقات پیرامون علوم فن آوری جدید در زمینه کشاورزی، تحقیقات در اعماق اقیانوس ها و فضا، تولید فلزات سبکتر از آلومینیوم، تولید آلیاژهای ضد رادار و سوپر آلیاژها به کار مشغول هستند. فدراسیون روسیه بودجه قابل ملاحظه ای را به امر تحقیقات علمی اختصاص داده و کماکان در جهت دستیابی به علوم و فن آوری پیشرفته به ویژه در بعد نظامی، نهایت سعی و تلاش را مبذول می دارد و هر چند در این زمینه پیشرفت های علمی و فنی در مقایسه با دوران شوروی سابق کندتر گردیده ولی این موضوع یکی از اولویت های دولت روسیه محسوب می گردد. طبق برآوردهاي کارشناسان، ميانگين ضرر ساليانه روسيه از محل فرار مغز ها به غرب برابر 25 ميليارد دلار است. از سوي ديگر، طي 6-5 سال اخير  حدود 100 هزار محقق روس بعد از کار بلندمدت در خارج به وطن برگشتند. اگر فرض شود که سالي 25 هزار نفر به کشور بر مي گردند، هر يک از آنها بايد تجربه علمي معادل 1 ميليون دلار را با خود بياورد تا بين فرار و بازگشت مغزها توازن برقرار شود. ولي مؤلفان گزارش اين رقم را بعيد مي دانند زيرا در شرايط عدم گسترش سيستم به کار گيري نوآوري هاي علمي و جنبه ضعيف تجاري فعاليت علمي نمي توان به استفاده مؤثر از دانش علمي اميدوار بود. در اين پژوهش همچنين منابع تأمين مالي فعاليت هاي علمي نيز بررسي شده است. تناسب منابع مختلف تأمين مالي به قرار ذيل است: 60% توسط بودجه فدرال تأمين مي شود، 18% توسط بنيادهاي غيردولتي، 6% توسط سرمايه خصوصي و 2% توسط بودجه هاي منطقه اي. منابع خارجي تأمين مالي پژوهش هاي علمي در روسيه چنين معرفي شدند: بنيادهاي غير دولتي 25%، دانشگاهها 12%، سازمانهاي بين المللي 12%  پژوهشگاهها و مراکز علمي دولتي 13%، وزارتخانه ها 14% و شرکت هاي خصوصي 7%.  
[[پژوهشگاه تحقیقات راهبردی روسیه]]( ریسی) یکی از مراکز پژوهشی مهم در روسیه است که در حوزه علوم انسانی و به ویژه مسائل راهبردی کشور فعالیت می کند. این پژوهشگاه در سال 1992 بنا به فرمان ریاست جمهور تاسیس شد و به عنوان یک مرکز دولتی پژوهش و تحقیقاتی – علمی، مطالعه و تامنی و حمایت از اطلاع رسانی و تحلیل امور ارگان های مقننه و مجریه کشور را بر عهده دارد. از سال 1996 میلادی نیز واحد ریس در شهر کالینگراد( مرکز تحقیقاتی بالتیک) شروع به کار نمود. محصولات اصلی ریسی بیشتر مورد استفاده اداره ریاست جمهوری، شورای فدراسیون و مجلس دولتی و کمیته های وابسته به آنها، شورای امنیت، دولت و سازمان های وابسته و زیر مجموعه وازتخانه ها و ادارات مربوطه قرار می گیرد. نقش و جایگاه این دانشکده را در مراکز پژوهشی- علمی روسیه، مجموعه تحلیل های کارشناسی مشکلات و مسائل مهم ( همچون سیاست های خارجی، دفاعی ، اقتصادی، زیست محیطی و دیگر مسائل حفاظتی امنیتی فدراسیون روسیه) مشخص می نمایند. تهیه طرح و آماده سازی مواد اطلاعاتی- تحلیلی، پیسنهادات و توضیحات، ارزیابی های کارشناسانه برای ساختارهای دولتی فدراسیون روسیه.اطلاع رسانی گروه های علمی و سیاسی در خصوص مسائل اجتماعی که می توانند امنیت منلی را به خطر بیاندازند و از لحاظ راهبردی نیز برای روسیه حائز اهمیت می باشند.تدارک و اجرای کنفرانس های علمی- عملی، همایش و تحلیل مسائل مهم( که پیش از همه می بایستی در خصوص آنها تصمیم گیری شوند).
 
در سالهاي اخير رشد جهشي جابجايي محققان مشاهده شده است. عده زيادي از دانشمندان روس به صورت مستقل بر اساس قراردادهايي که نصف آنها براي مدت بيش از 3 سال منعقد مي شوند، به خارج مي روند. 68% دانشمندان با چشم نيک به اين روند مي نگرند.  در حال حاضر در روسيه بازتوليد کادرهاي علمي صورت نمي گيرد. دانشمنداني که به خارج رفتند، سپس همکاران جوان خود را دعوت مي کنند. ولي علم روسي براي بازگشت دانشمندان از خارج آمادگي ندارد زيرا تجهيزات مدرن موجود نيست، دستمزد پايين و موضوع پژوهش محدود است. جالب توجه است که بنيادهاي خارجي به اين مسأله توجه کرده اند. در «برنامه ماري کوري – کادرها و تحرک دانشمندان» که بخشي از برنامه چارچوبي ششم اتحاديه اروپا را تشکيل مي دهد، شرط ويژه بازگشت محققان خارجي به وطن گنجانده شده است. با اين حال، به اين مسأله توجه جلب مي شود که از طرف دانشگاهها و پژوهشگاههاي روسي هيچ پيشنهاد فرصت شغلي براي دانشمندان خارجي، از جمله روس هاي مقيم خارج، دريافت نشده است.
 
اين امر به ظاهر باعث تعجب مي شود زيرا طي 14 سال اخير در روسيه تعداد مؤسسات پژوهشي به ميزان بيش از 800 واحد افزايش يافته است (از 1831 مؤسسه در سال 1991 تا 2564 مؤسسه در سال 2003). ولي تأمين مالي اين مؤسسات کاهش يافته است. همچنين نقش دانشگاهها و واحدهاي توليدي در پژوهش ها کاهش مي يابد. مؤسسات علمي بزرگ به پژوهشگاهها و شرکت هاي کوچک تقسيم مي شوند. در حال حاضر آکادمي علوم روسيه دربرگيرنده 460 مؤسسه پژوهشي است و در سيستم آکادمي علوم پزشکي روسيه حدود 50 مؤسسه پژوهشي وجود دارند. چهل درصد شاغلین در بخش علمي حتي تحصيلات عالي ندارند. اين گرايش 7-6 سال اخير است. به عبارت ديگر، علم به «مديريت ساختمان ها» تبديل شده است. پيشنهادهايي که در زمينه ايجاد شرايط براي فعاليت موفقيت آميز علم در روسيه مطرح مي شوند، تازگي ندارند. کارشناسان معتقدند که پروفسور بايد شخصيت کليدي علمي شود. همچنين بايد از ترسهاي گوناگون در زمينه تابعيت و مليت محقق رها شد تا دانشمندان خارجي هم بتوانند در علم روسي نقش به سزايي ايفا کنند( روزنامه «نزاويسيمايا گازتا»، 25 مي 2005). از مراکز علمي مهم کشور مي توان به مراکز زیر اشاره کرد:
 
الف. مرکز پژوهش هاي فيزيک هسته اي در دوبنا (منطقه مسکو)،
 
ب. شهرک شعبه آکادمي علوم روسيه در سيبري (شهر نووسيبيرسک)،
 
ج. انستيتوي کورچاتوف (فيزيک هسته اي در مسکو) و نيز شهرهاي «بسته» علمي مانند آرزاماس-17، ساروف، کراسنويارسک-25،
 
د. پژوهشگاه هاي وابسته به سيستم آکادمي علوم روسيه در شهرهاي مسکو، سن پترزبورگ و غيره.
 
پژوهشگاه تحقیقات راهبردی روسیه( ریسی) یکی از مراکز پژوهشی مهم در روسیه است که در حوزه علوم انسانی و به ویژه مسائل راهبردی کشور فعالیت می کند. این پژوهشگاه در سال 1992 بنا به فرمان ریاست جمهور تاسیس شد و به عنوان یک مرکز دولتی پژوهش و تحقیقاتی – علمی، مطالعه و تامنی و حمایت از اطلاع رسانی و تحلیل امور ارگان های مقننه و مجریه کشور را بر عهده دارد. از سال 1996 میلادی نیز واحد ریس در شهر کالینگراد( مرکز تحقیقاتی بالتیک) شروع به کار نمود. محصولات اصلی ریسی بیشتر مورد استفاده اداره ریاست جمهوری، شورای فدراسیون و مجلس دولتی و کمیته های وابسته به آنها، شورای امنیت، دولت و سازمان های وابسته و زیر مجموعه وازتخانه ها و ادارات مربوطه قرار می گیرد. نقش و جایگاه این دانشکده را در مراکز پژوهشی- علمی روسیه، مجموعه تحلیل های کارشناسی مشکلات و مسائل مهم ( همچون سیاست های خارجی، دفاعی ، اقتصادی، زیست محیطی و دیگر مسائل حفاظتی امنیتی فدراسیون روسیه) مشخص می نمایند. تهیه طرح و آماده سازی مواد اطلاعاتی- تحلیلی، پیسنهادات و توضیحات، ارزیابی های کارشناسانه برای ساختارهای دولتی فدراسیون روسیه.اطلاع رسانی گروه های علمی و سیاسی در خصوص مسائل اجتماعی که می توانند امنیت منلی را به خطر بیاندازند و از لحاظ راهبردی نیز برای روسیه حائز اهمیت می باشند.تدارک و اجرای کنفرانس های علمی- عملی، همایش و تحلیل مسائل مهم( که پیش از همه می بایستی در خصوص آنها تصمیم گیری شوند).


ریسی مسئول تهیه و آماده سازی مسائل کلی مرتبط با امنیت ملی و مسائلی همچون گسترش روابط روسیه و کشورهای خارجی، بررسی و فراگیری نحوه و خصوصیات واکنش های اقتصادی و سیاسی- نظامی منطقه ای- جهانی و تحلیل و پیش بینی اوضاع بحرانی در یکایک کشورهای منطقه و جهان می باشد.مجموعه تحقیقات این پزوهشگاه بیشتر در زمینه امور سیاسی- نظامی در حوزه امنیت ملی- دولتی فدراسیون روسیه می باشد و همچنین بررسی عوامل ریسک دار و آنالیز و تحلیل راه هایی که به حفظ ثبات منطقه ای( با توجه به شرایط ژئوپلتیک) کمک می نماید از دیگر مسائلی است که در این پژوهشگاه مورد تحلیل واقع می شود. مسائلی همچون گسترش روابط روسیه، کاهش و مدرنیزه و امروزی نمودن تسلیحات، جلوگیری از انتشار تسلیحات کشتار دسته جمعی و مسائلی همچون اوضاع اجتماعی- سیاسی در کشورهای خارجی نزدیک، روابط مابین روسیه و کشورهای مشترک المنافع و بالتیک با توجه به فروپاشی شوروی سابق و تعیین سیاست گذاری در مورد کشورهای خارجی نزدیک، روابط با کشورهای اروپایی غربی، ژاپن، کشورهای شرق دور و نزدیک و همچنین چین، نیز توسط کارشناسان این دانشکده مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرد.دفاع از حقوق نژاد روسی و دفاع از گروه های کوچک اجتماعی که در کشورهای جدید خارجی زندگی می کنند و توجه به فرهنگ روسی از جمله مسائلی است که مدنظر متخصصان این پژوهشگاه می باشد و مورد تحلیل و بررسی واقع می شوند. که در این میان مسائل کشورهعای مشترک المنافع به لحاظ تغییر ساختار و شکل گیری جدید که در اتحادیه مابین کشورها رخ داده است توجه خاص و ویژه ای را به خود تخصیص داده است.
ریسی مسئول تهیه و آماده سازی مسائل کلی مرتبط با امنیت ملی و مسائلی همچون گسترش روابط روسیه و کشورهای خارجی، بررسی و فراگیری نحوه و خصوصیات واکنش های اقتصادی و سیاسی- نظامی منطقه ای- جهانی و تحلیل و پیش بینی اوضاع بحرانی در یکایک کشورهای منطقه و جهان می باشد.مجموعه تحقیقات این پزوهشگاه بیشتر در زمینه امور سیاسی- نظامی در حوزه امنیت ملی- دولتی فدراسیون روسیه می باشد و همچنین بررسی عوامل ریسک دار و آنالیز و تحلیل راه هایی که به حفظ ثبات منطقه ای( با توجه به شرایط ژئوپلتیک) کمک می نماید از دیگر مسائلی است که در این پژوهشگاه مورد تحلیل واقع می شود. مسائلی همچون گسترش روابط روسیه، کاهش و مدرنیزه و امروزی نمودن تسلیحات، جلوگیری از انتشار تسلیحات کشتار دسته جمعی و مسائلی همچون اوضاع اجتماعی- سیاسی در کشورهای خارجی نزدیک، روابط مابین روسیه و کشورهای مشترک المنافع و بالتیک با توجه به فروپاشی شوروی سابق و تعیین سیاست گذاری در مورد کشورهای خارجی نزدیک، روابط با کشورهای اروپایی غربی، ژاپن، کشورهای شرق دور و نزدیک و همچنین چین، نیز توسط کارشناسان این دانشکده مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرد.دفاع از حقوق نژاد روسی و دفاع از گروه های کوچک اجتماعی که در کشورهای جدید خارجی زندگی می کنند و توجه به فرهنگ روسی از جمله مسائلی است که مدنظر متخصصان این پژوهشگاه می باشد و مورد تحلیل و بررسی واقع می شوند. که در این میان مسائل کشورهعای مشترک المنافع به لحاظ تغییر ساختار و شکل گیری جدید که در اتحادیه مابین کشورها رخ داده است توجه خاص و ویژه ای را به خود تخصیص داده است.
خط ۱۰۳: خط ۹۶:
این پژوهشگاه روابط خوبی با چندین ساختار دولتی، سازمان های سیاسی، و اجتماعی، مراکز علمی- پژوهشی روسیه دارد، همکاران این پژوهشگاه به کمیته شورای فد راسیون روسیه و مجلس دولتی انجمن فدرالی فدراسیون روسیه دعوت می شوند، تا در امور بین ادار ی گروه های کاری تشکیلات اجتماعی شرکت جویند و تحقیقات بنابر سفارشات وزارتخانه ها و ادارات صورت می پذیرد. یعنی با وزارتخانه هایی که طرح ها و پیشنهادهای مناسب و جالبی ارائه نموده اند قرارداد همکاری منعقد می شود، و تبادل اطلاعات می نماید. این پژوهشگاه با توجه به اینکه از لحاظ کاری و در یکسری از امور با دانشگاه های دیگر شباهت دارد به همین جهت با دانشکده های آکادمی علوم روسیه، وزارت دفاع فدراسیون روسیه و دیگر مراکز تحقیقاتی روسی و مراکز درسی همکاری علمی دارد. که می توان به دانشکده ی اروپا، اسیکران، دانشکده ی شرق دور و دیگر موارد اشاره داشت. گسترش روابط در مناطق روسیه توجه خاصی را در این پژوهشگاه به خود جلب نموده است. و در حال حاضر همکاری های اطلاعاتی- تحلیل گرایانه و علمی- عملی نیز با منطقه آلتایسکی انجام می شود. که در بخش علمی با مرکز علمی اورال و دالتی واستوک ( شرق دور) که یکی از مشهورترین مراکز می باشد، کار علمی را شروع کرده و در حال گسترش می باشد. این پژوهشگاه از دانشگاه های دولتی تربیت معلم ولادیمیر، تور و غیره حمایت می نماید. پژوهشگاه، همکاری های محکم و استواری نیز با دانشکده های راهبردی و تحقیقاتی بین المللی و مراکز علمی دیگر کشورهای خارجی نزدیک، دارد. از جمله: دانشکده تحقیقات اجتماعی- سیاسی ریاست جمهوری روسیه سفید، دانشکده ملی تحقیقات راهبردی( اکراین) و شعبه زاکارپاتسکی( ادژگورود) مرکز تحقیق علوم انسانی کریمه، دانشکده تحقیقات بین المللی ریاست جمهوری ازبکستان، دانشکده تحقیقات راهبردی ریاست جمهوری قزاقستان، مرکز ایران شناسی قفقاز( ارمنستان)، دانشکده بین المللی تحقیقات راهبردی ریاست جمهوری قرقیزستان. این پژوهشگاه همچنین دارای روابط استواری با تشکیلات دولتی، سازمان های سیاسی و مراکز علمی- تحقیقاتی اروپای غربی، ایالات متحده آمریکا و آسیا می باشد.از سال 1996 این پژوهشگاه عضو دانشکده های بین المللی تحقیقاتی- راهبردی( لندن) می باشد وئ نیز همکاری های خوبی با مراکز کنفرانس « ویلتون پارک» وزیر امور خارجه انگلستان، دانشکده رویال روابط بین الملل ( انگلستان) دانسکده بین المللی پژوهش های راهبردی (فرانسه)، مرکز نظامی پژوهش های راهبردی( ایتالیا) دارد.  
این پژوهشگاه روابط خوبی با چندین ساختار دولتی، سازمان های سیاسی، و اجتماعی، مراکز علمی- پژوهشی روسیه دارد، همکاران این پژوهشگاه به کمیته شورای فد راسیون روسیه و مجلس دولتی انجمن فدرالی فدراسیون روسیه دعوت می شوند، تا در امور بین ادار ی گروه های کاری تشکیلات اجتماعی شرکت جویند و تحقیقات بنابر سفارشات وزارتخانه ها و ادارات صورت می پذیرد. یعنی با وزارتخانه هایی که طرح ها و پیشنهادهای مناسب و جالبی ارائه نموده اند قرارداد همکاری منعقد می شود، و تبادل اطلاعات می نماید. این پژوهشگاه با توجه به اینکه از لحاظ کاری و در یکسری از امور با دانشگاه های دیگر شباهت دارد به همین جهت با دانشکده های آکادمی علوم روسیه، وزارت دفاع فدراسیون روسیه و دیگر مراکز تحقیقاتی روسی و مراکز درسی همکاری علمی دارد. که می توان به دانشکده ی اروپا، اسیکران، دانشکده ی شرق دور و دیگر موارد اشاره داشت. گسترش روابط در مناطق روسیه توجه خاصی را در این پژوهشگاه به خود جلب نموده است. و در حال حاضر همکاری های اطلاعاتی- تحلیل گرایانه و علمی- عملی نیز با منطقه آلتایسکی انجام می شود. که در بخش علمی با مرکز علمی اورال و دالتی واستوک ( شرق دور) که یکی از مشهورترین مراکز می باشد، کار علمی را شروع کرده و در حال گسترش می باشد. این پژوهشگاه از دانشگاه های دولتی تربیت معلم ولادیمیر، تور و غیره حمایت می نماید. پژوهشگاه، همکاری های محکم و استواری نیز با دانشکده های راهبردی و تحقیقاتی بین المللی و مراکز علمی دیگر کشورهای خارجی نزدیک، دارد. از جمله: دانشکده تحقیقات اجتماعی- سیاسی ریاست جمهوری روسیه سفید، دانشکده ملی تحقیقات راهبردی( اکراین) و شعبه زاکارپاتسکی( ادژگورود) مرکز تحقیق علوم انسانی کریمه، دانشکده تحقیقات بین المللی ریاست جمهوری ازبکستان، دانشکده تحقیقات راهبردی ریاست جمهوری قزاقستان، مرکز ایران شناسی قفقاز( ارمنستان)، دانشکده بین المللی تحقیقات راهبردی ریاست جمهوری قرقیزستان. این پژوهشگاه همچنین دارای روابط استواری با تشکیلات دولتی، سازمان های سیاسی و مراکز علمی- تحقیقاتی اروپای غربی، ایالات متحده آمریکا و آسیا می باشد.از سال 1996 این پژوهشگاه عضو دانشکده های بین المللی تحقیقاتی- راهبردی( لندن) می باشد وئ نیز همکاری های خوبی با مراکز کنفرانس « ویلتون پارک» وزیر امور خارجه انگلستان، دانشکده رویال روابط بین الملل ( انگلستان) دانسکده بین المللی پژوهش های راهبردی (فرانسه)، مرکز نظامی پژوهش های راهبردی( ایتالیا) دارد.  


=== گفتار هفتم. برخی مسائل نظام آموزشي ===
=== گفتار هفتم. برخی مسائل نظام آموزشی ===
طبق برآوردهاي کارشناسان، ميانگين ضرر ساليانه روسيه از محل فرار مغز ها به غرب برابر 25 ميليارد دلار است. از سوي ديگر، طي 6-5 سال اخيرحدود 100 هزار محقق روس بعد از کار بلندمدت در خارج به وطن برگشتند. اگر فرض شود که سالي 25 هزار نفر به کشور بر مي گردند، هر يک از آنها بايد تجربه علمي معادل 1 ميليون دلار را با خود بياورد تا بين فرار و بازگشت مغزها توازن برقرار شود. ولي مؤلفان گزارش اين رقم را بعيد مي دانند زيرا در شرايط عدم گسترش سيستم به کار گيري نوآوري هاي علمي و جنبه ضعيف تجاري فعاليت علمي نمي توان به استفاده مؤثر از دانش علمي اميدوار بود. در اين پژوهش همچنين منابع تأمين مالي فعاليت هاي علمي نيز بررسي شده است. تناسب منابع مختلف تأمين مالي به قرار ذيل است: 60% توسط بودجه فدرال تأمين مي شود، 18% توسط بنيادهاي غيردولتي، 6% توسط سرمايه خصوصي و 2% توسط بودجه هاي منطقه اي. منابع خارجي تأمين مالي پژوهش هاي علمي در روسيه چنين معرفي شدند: بنيادهاي غير دولتي 25%، دانشگاهها 12%، سازمانهاي بين المللي 12%پژوهشگاهها و مراکز علمي دولتي 13%، وزارتخانه ها 14% و شرکت هاي خصوصي 7%.   
طبق برآوردهای کارشناسان، میانگین ضرر سالیانه روسیه از محل فرار مغز ها به غرب برابر 25 میلیارد دلار است. از سوی دیگر، طی 6-5 سال اخیرحدود 100 هزار محقق روس بعد از کار بلندمدت در خارج به وطن برگشتند. اگر فرض شود که سالی 25 هزار نفر به کشور بر می گردند، هر یک از آنها باید تجربه علمی معادل 1 میلیون دلار را با خود بیاورد تا بین فرار و بازگشت مغزها توازن برقرار شود. ولی مؤلفان گزارش این رقم را بعید می دانند زیرا در شرایط عدم گسترش سیستم به کار گیری نوآوری های علمی و جنبه ضعیف تجاری فعالیت علمی نمی توان به استفاده مؤثر از دانش علمی امیدوار بود. در این پژوهش همچنین منابع تأمین مالی فعالیت های علمی نیز بررسی شده است. تناسب منابع مختلف تأمین مالی به قرار ذیل است: 60% توسط بودجه فدرال تأمین می شود، 18% توسط بنیادهای غیردولتی، 6% توسط سرمایه خصوصی و 2% توسط بودجه های منطقه ای. منابع خارجی تأمین مالی پژوهش های علمی در روسیه چنین معرفی شدند: بنیادهای غیر دولتی 25%، دانشگاهها 12%، سازمانهای بین المللی 12%پژوهشگاهها و مراکز علمی دولتی 13%، وزارتخانه ها 14% و شرکت های خصوصی 7%.   


در مجموع، در سيستم علم روسي تحولات ريشه اي مشاهده مي شود. در سالهاي اخير رشد جهشي جابجايي محققان مشاهده شده است. عده زيادي از دانشمندان روس به صورت مستقل بر اساس قراردادهايي که نصف آنها براي مدت بيش از 3 سال منعقد مي شوند، به خارج مي روند. 68% دانشمندان با خوش‌بینی به اين روند مي نگرند.در حال حاضر در روسيه بازتوليد کادرهاي علمي صورت نمي گيرد. دانشمنداني که به خارج رفتند، سپس همکاران جوان خود را دعوت مي کنند. ولي علم روسي براي بازگشت دانشمندان از خارج آمادگي ندارد زيرا تجهيزات مدرن موجود نيست، دستمزد پايين و موضوع پژوهش محدود است. بنيادهاي خارجي به اين مسأله توجه کرده اند. در «برنامه ماري کوري – کادرها و تحرک دانشمندان» که بخشي از برنامه چارچوبي ششم اتحاديه اروپا را تشکيل مي دهد، شرط ويژه بازگشت محققان خارجي به وطن گنجانده شده است. با اين حال، به اين مسأله توجه جلب مي شود که از طرف دانشگاهها و پژوهشگاههاي روسي هيچ پيشنهاد فرصت شغلي براي دانشمندان خارجي، از جمله روس هاي مقيم خارج، دريافت نشده است.
در مجموع، در سیستم علم روسی تحولات ریشه ای مشاهده می شود. در سالهای اخیر رشد جهشی جابجایی محققان مشاهده شده است. عده زیادی از دانشمندان روس به صورت مستقل بر اساس قراردادهایی که نصف آنها برای مدت بیش از 3 سال منعقد می شوند، به خارج می روند. 68% دانشمندان با خوش‌بینی به این روند می نگرند.در حال حاضر در روسیه بازتولید کادرهای علمی صورت نمی گیرد. دانشمندانی که به خارج رفتند، سپس همکاران جوان خود را دعوت می کنند. ولی علم روسی برای بازگشت دانشمندان از خارج آمادگی ندارد زیرا تجهیزات مدرن موجود نیست، دستمزد پایین و موضوع پژوهش محدود است. بنیادهای خارجی به این مسأله توجه کرده اند. در «برنامه ماری کوری – کادرها و تحرک دانشمندان» که بخشی از برنامه چارچوبی ششم اتحادیه اروپا را تشکیل می دهد، شرط ویژه بازگشت محققان خارجی به وطن گنجانده شده است. با این حال، به این مسأله توجه جلب می شود که از طرف دانشگاهها و پژوهشگاههای روسی هیچ پیشنهاد فرصت شغلی برای دانشمندان خارجی، از جمله روس های مقیم خارج، دریافت نشده است.


اين امر به ظاهر باعث تعجب مي شود زيرا طي 14 سال اخير در روسيه تعداد مؤسسات پژوهشي به ميزان بيش از 800 واحد افزايش يافته است (از 1831 مؤسسه در سال 1991 تا 2564 مؤسسه در سال 2003). ولي تأمين مالي اين مؤسسات کاهش يافته است. همچنين نقش دانشگاهها و واحدهاي توليدي در پژوهش ها کاهش مي يابد. مؤسسات علمي بزرگ به پژوهشگاهها و شرکت هاي کوچک تقسيم مي شوند. در حال حاضر آکادمي علوم روسيه دربرگيرنده 460 مؤسسه پژوهشي است و در سيستم آکادمي علوم پزشکي روسيه حدود 50 مؤسسه پژوهشي وجود دارند. چهل درصد شاغلین در بخش علمي حتي تحصيلات عالي ندارند. اين گرايش 7-6 سال اخير است. به عبارت ديگر، علم به «مديريت ساختمان ها» تبديل شده است. پيشنهادهايي که در زمينه ايجاد شرايط براي فعاليت موفقيت آميز علم در روسيه مطرح مي شوند، تازگي ندارند. کارشناسان معتقدند که پروفسور بايد شخصيت کليدي علمي شود. همچنين بايد از ترسهاي گوناگون در زمينه تابعيت و مليت محقق رها شد تا دانشمندان خارجي هم بتوانند در علم روسي نقش بسزايي ايفا کنند.
این امر به ظاهر باعث تعجب می شود زیرا طی 14 سال اخیر در روسیه تعداد مؤسسات پژوهشی به میزان بیش از 800 واحد افزایش یافته است (از 1831 مؤسسه در سال 1991 تا 2564 مؤسسه در سال 2003). ولی تأمین مالی این مؤسسات کاهش یافته است. همچنین نقش دانشگاهها و واحدهای تولیدی در پژوهش ها کاهش می یابد. مؤسسات علمی بزرگ به پژوهشگاهها و شرکت های کوچک تقسیم می شوند. در حال حاضر آکادمی علوم روسیه دربرگیرنده 460 مؤسسه پژوهشی است و در سیستم آکادمی علوم پزشکی روسیه حدود 50 مؤسسه پژوهشی وجود دارند. چهل درصد شاغلین در بخش علمی حتی تحصیلات عالی ندارند. این گرایش 7-6 سال اخیر است. به عبارت دیگر، علم به «مدیریت ساختمان ها» تبدیل شده است. پیشنهادهایی که در زمینه ایجاد شرایط برای فعالیت موفقیت آمیز علم در روسیه مطرح می شوند، تازگی ندارند. کارشناسان معتقدند که پروفسور باید شخصیت کلیدی علمی شود. همچنین باید از ترسهای گوناگون در زمینه تابعیت و ملیت محقق رها شد تا دانشمندان خارجی هم بتوانند در علم روسی نقش بسزایی ایفا کنند.


دانشگاه‌های روسیه امسال با بحران کمبود دانشجو مواجه می‌شوند که عامل عمده آن بحران اقتصادی بوده و طبق پیش‌بینی کارشناسان ممکن است به بیکارشدن 100 هزار استاد دانشگاه تا سال2020 میلادی منجر شود. به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)،کارشناسان دانشکده عالی اقتصاد روسیه(RHSE) بزرگترین دانشگاه تخصصی روسیه در زمینه علوم اجتماعی پیش‌بینی می‌کنند که بیش از نیمی از دانشگاه‌های خصوصی و شعب منطقه‌ای دانشگاه‌های دولتی روسیه ممکن است ظرف 4 سال آینده تعطیل شوند. همچنین تحلیل‌ گران پیش‌بینی کرده‌اند که سال آینده کمبود تعداد دانشجویان در دانشگاه‌های روسیه شدیدتر خواهد شد. به گزارش سایت اخبار دانشگاهی جهان، سبرگی فورسنکو وزیر آموزش عالی روسیه در این رابطه اظهار کرد: بیش از 100 دانشگاه امسال با کمبود دانشجو مواجه شده‌اند و بیشترین رشته‌هایی که در این میان آسیب دیده‌اند در حوزه‌های انرژی، متالوژی، حمل و نقل و ساخت و ساز است. وی تصریح کرد: کاهش تعداد دانشجویان به دلیل پایین بودن سطح امتیاز مورد نیاز برای پذیرفته شدن در دانشگاه نیست؛ بلکه علت آن کمبود تعداد متقاضیان به دلیل مشکلات داخل کشور است و دامنه این بحران حتی به مدارس هم کشیده شده است. بنابراین گزارش، از آنجا که تعداد دانش آموزان مقطع متوسطه کاهش 25 درصدی داشته‌اند کارشناسان پیش‌بینی کرده‌اند که بحران کمبود دانشجو در سالهای 2012 تا 2015 میلادی بیشتر خواهد شد(www.isna/1391/1/15).
دانشگاه‌های روسیه امسال با بحران کمبود دانشجو مواجه می‌شوند که عامل عمده آن بحران اقتصادی بوده و طبق پیش‌بینی کارشناسان ممکن است به بیکارشدن 100 هزار استاد دانشگاه تا سال2020 میلادی منجر شود. به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)،کارشناسان دانشکده عالی اقتصاد روسیه(RHSE) بزرگترین دانشگاه تخصصی روسیه در زمینه علوم اجتماعی پیش‌بینی می‌کنند که بیش از نیمی از دانشگاه‌های خصوصی و شعب منطقه‌ای دانشگاه‌های دولتی روسیه ممکن است ظرف 4 سال آینده تعطیل شوند. همچنین تحلیل‌ گران پیش‌بینی کرده‌اند که سال آینده کمبود تعداد دانشجویان در دانشگاه‌های روسیه شدیدتر خواهد شد. به گزارش سایت اخبار دانشگاهی جهان، سبرگی فورسنکو وزیر [[آموزش عالی روسیه]] در این رابطه اظهار کرد: بیش از 100 دانشگاه امسال با کمبود دانشجو مواجه شده‌اند و بیشترین رشته‌هایی که در این میان آسیب دیده‌اند در حوزه‌های انرژی، متالوژی، حمل و نقل و ساخت و ساز است. وی تصریح کرد: کاهش تعداد دانشجویان به دلیل پایین بودن سطح امتیاز مورد نیاز برای پذیرفته شدن در دانشگاه نیست؛ بلکه علت آن کمبود تعداد متقاضیان به دلیل مشکلات داخل کشور است و دامنه این بحران حتی به مدارس هم کشیده شده است. بنابراین گزارش، از آنجا که تعداد دانش آموزان مقطع متوسطه کاهش 25 درصدی داشته‌اند کارشناسان پیش‌بینی کرده‌اند که بحران کمبود دانشجو در سالهای 2012 تا 2015 میلادی بیشتر خواهد شد(www.isna/1391/1/15).

نسخهٔ ‏۶ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۶:۵۸

نظام آموزشی

قانون اساسی فدراسیون روسیه در ماده چهل و سوم «حق آموختن و تحصیل را برای همه» به رسمیت شناخته است. بر این اساس در بندهای پنج گانه این ماده آمده است که «دسترسی عمومی و رایگان افراد به تحصیلات پیش دبستانی، متوسطه عمومی و متوسطه تخصصی در موسسات آموزشی دولتی و اجتماعی تضمین می گردد. همه حق دارند بر اساس رقابت و رایگان به تحصیلات عالیه در موسسات آموزشی دسترسی یابند. آموزش عمومی پایه رایگان بوده و والدین یا جانشینان آنها باید دسترسی کودکان به آموزش عمومی پایه را تامین کنند.فدراسیون روسیه استاندارد های آموزشی دولتی را معین می کند و اشکال گوناگون آموزشی و خود آموزی را پشتیبانی می نماید.» در این فصل با تاریخ و وضعیت کنونی نظام آموزشی روسیه آشنا می شویم.

گفتار نخست. پیشینه تاریخی

تا پیش از دوره پتر، آموزش در روسیه صرفا در انحصار کلیسا و محدود به ادعیه و آکوزه های مذهبی بود. حتی نوشتن بجز در مورد انجیل و ادعیه حرام پنداشته می شد. اما از زمان پتر كبیر (1689 تا 1725) بود كه مسئله پیشرفت متاثر از تحولات اروپا و رنسانس و صنعتی شدن، مسئله آموزش و تحصیل به عنوان یك موضوع مهم مطرح شد. پتر در سال 1694، در 22 سالگی فرمانروای بالفعل روسیه شد. او بر این عقیده بود که روسیه تا زمانی که در عرصه فن آوری به پای اروپا نرسد، هرگز یک امپراتوری قدرتمند نخواهد داشت. به ویژه، ارتش روسیه به آموزش و فن آوری بهتر نیاز داشت تا به اندازه ارتش های چندین کشور کوچک تر نیرومند شود. پتر معتقد بود روسیه باید از روش های انگلستان، فرانسه و بقیه اروپای غربی تقلید کند. روسیه برای نیرومند ساختن ارتش خود می بایست غربی می شد.پتر تلاش بسیاری کرد تا به این هدف دست یابد. کارشناسان فنی خارجی را استخدام کرد تا چگونگی ساخت کشتی های بهتر و بنای استحکامات نیرومندتر را به روس ها بیاموزند. مدارسی را برای آموزش ریاضیات و مهندسی برپا کرد، که سربازان برای هدف گیری دقیق تر توپخانه و بنای استحکامات مناسب به دانستن آن نیاز داشتند. نخستین روزنامه روسیه را به راه انداخت تا روس ها، مانند اروپاییان بتوانند درباره وقایع جاری کسب اطلاع کنند. او تقویم سنتی روسیه را که تاریخ رخدادها را از پیدایش جهان تعیین می کرد، کنار گذاشت و به جای آن تقویم مورد استفاده در اروپای غربی را پذیرفت که تاریخ رخدادها را از میلاد مسیح محاسبه می کرد. درهای مناصب دولتی را که تا آن زمان تنها به پسران اشراف اختصاص داشت، به روی پسران با استعداد خانواده های معمولی گشود. آکادمی علوم را برای ترویج آموزش و پژوهش تأسیس کرد. حتی به مردم دستور داد او را به جای تزار امپراتور بنامند، چرا که عقیده داشت امپراتور بیش تر غربی به نظر می آید. پتر حتی می خواست ظاهر و قیافه روس ها را تغییر دهد (استریكلر، 1382: 40).

پتر متاثر از شخصی به نام فرانسوا لوفور اسكاتلندی ساكن محله خارجی های مسكو علاقه مند به غرب شد. پتر بویژه برای قدرتمندی روسیه، نیاز به نیروی دریایی و كشتی را جدی می دید. او به طور ناشناس و با اسم مستعار همراه برخی مقامات روس به اروپا سفر كرد و مدت یكسال از كارخانه های كشتی سازی بازدید و حتی كار كرد. او همچنین از دانشگاه‎‌های اروپایی دیدن كرد (Gumiliev, 2008: 276). او روز بعد از ورود به مسكو، ریش سران سپاه و اعیان و اشراف را تراشید و آنها را مجبور به پوشیدن لباس به سبك فرانسوی‌ها كرد و تقویم روسیه را تغییر داد. او اصلاحات صنعتی و اداری و نظامی را به سبك غرب اجرا كرد. شهر سن پترزبورگ را در نزدیك‌ترین نقطه به اروپا احداث كرد و شوون اجتماعی و سیاسی را به وضع دیگری درآورد (شانی نوف، 1383: 110).  او به تاسیس فرهنگستان علوم و مدارس و آموزشگاه‌های كارخانه‌های اسلحه سازی، روش مركانتیلیسم، خدمت وظیفه اجباری، نظام مالی و اداری جدید، اصلاحات مذهبی و محدود سازی كلیسا پرداخت. زیربنای فكری این تحولات در حوزه مذهب، دیدگاه‌های كشیش تئوفان پروكوپوویچ بود كه به تبلیغ اندیشه های فلسفی بیكن و دكارت می‌پرداخت. پتر هم برتری اخلاق عرفی و نظارت دولت بر روحانیت را پذیرفت (شانی نوف، 1383: 137).

در سال 1802م وزات آموزش و پرورش ملی روسیه تاسیس شد و سپس بر اساس فرمانی در سال 1804م سیستم آموزش و تحصیلات عمومی تحت نظارت این وزاتخانه شکل گرفت که شامل مدارس محلی، نواحی، دبیرستان‌ها و دانشگاه‌های استانی بود و تمامی این آموزشگاه‌ها با هم در ارتباط بودند. روسیه به نواحی آموزشی تقسیم شد که ریاست آنها را متولیان خاصی از سوی دولت بر عهده داشتند. دانشگاه‌ها به عنوان مراکز اصلی رسیدگی به امور این آموزشگاه‌ها تعیین شدند. در ادامه موسسات آموزشی روسیه به تفکیک دوره‌های تحصیلی آمده و سپس به سیستم آموزشی روسیه اشاره شده است(ابراهیمی ترکمان و نوروزی، 1391: 195).

الف. مدرسه زِمسکی: این مدارس در مناطق روستایی گشایش یافتند و امور آنها توسط زِمستواهای هر منطقه اداره می شد و مسلم است که اغلب دانش آموزان فرزندان کشاورزان بودند. در این مدارس 3 تا 4 الهیات و خداشناسی، خواندن و نوشتن، حساب و اگر امکان داشت آوازخوانی تعلیم داده شده می‌شد. در برخی از آنها هم جغرافیا، تاریخ و طبیعت شناسی تدریس می کردند.

ب. مدرسه ی محلی ـ کلیسایی: ابتدا آنها را فقط مدارس محلی می‌نامیدند و تنها دو سال طول می‌کشید. در سال 1864م تحت نظارت شورای مذهبی کلیسا قرار گرفت و نام آن واژه‌ی کلیسا هم اضافه شد. این مدارس در ناحیه‌ی قلمرو کشیش کلیسا قرار داشت و به طور کلی می‌توان گفت در مناطق روستایی، مدارس سه ساله و پنج ساله وجود داشتند. در این مدارس الهیات، خداشناسی، آوازخوانی، مذهبی، خواندن و نوشتن، علم حساب و تاریخ تدریس می‌شد و مطالبی که برای یاد دادن و خواندن به کار گرفته می‌شد، اغلب متون مذهبی بود. معلمان و معلمه‌ها نیز یا از کشیشان و راهبه‌ها بودند یا از کسانی که خود در مدارس وابسته به کلیسا تحصیل کرده بودند.

ج. مدرسه‌ی عالی تحصیلات ابتدایی: این مدارس ابتدا در شهرهای کوچک بر پا شد و به آن مدارس شهرستان‌ها یا ناحیه‌ها گفته می‌شد و مدت تحصیل در آنها هم دو سال بود. در سال 1872م نام آنها به مدارس شهری تغییر یافت و از سال 1912م هم به نام مدارس عالی تحصیلات ابتدایی نامیده شدند. در این مدارس فرزندان کشاورزان و کارمندان دولت که وضع مالی نسبتاً خوبی داشتند تحصیلات ابتدایی نامیده شدند. تحصیل می‌کردند. این مدارس چهار کلاس داشتند که به دو نوع پسرانه و دخترانه تقسیم می‌شد و در آن زمان تحصیل مشترک دختران و پسران در مدارس هنوز عملی نشده بود. در این مدارس زبان روسی، علم حساب و جبر مقدماتی، هندسه، جغرافیا، تاریخ روسیه، اطلاعات از تاریخ جهان، علوم طبیعی، فیزیک، نقاشی و ژیمناستیک تدریس می‌شد. محصلانی که سال یا کورس اول و دوم را طی کرده بودند، می-توانستند به طور همزمان در کلاس‌های دوم و سوم ژیمناستیک شرکت کنند، ولی برای ورود به کلاس سوم، حتماً باید امتحان زبان‌های خارجی و باستانی را با موفقیت پشت سر می‌گذاشتند.(نوروزی و ابراهیمی،1391،196)

د. دبیرستان کلاسیک: تحصیلات متوسطه در دبیرستان‌ها دستور زبان، ادبیات، تاریخ میهنی، زبان‌های خارجی اغلب فرانسه و آلمانی و نیز زبان‌های باستانی همچون یونانی و لاتین تدریس می‌شد. دبیرستان‌های دخترانه و پسرانه وجود داشت و فرزندان هر نوع طبقه‌ی اجتماعی یا هر نوع مذهب و آیینی را می‌پذیرفتند که 8 تا 9 سال سن داشتند. دوران تحصیل برای پسران 8 سال و برای دختران 7 تا 8 سال بود. پس از پایان دوران تحصیل در دبیرستان پس از پشت سر گذاشتن امتحانات فارغ التحصیلی گواهی پایان دورده داده می‌شد‌. پسران پس از طی دوره‌ی دبیرستان می‌توانستند وارد دانشگاه شوند. دختران پس از پایان کلاس هفتم خود گواهی معلمی مدرسه‌ی ابتدایی را می‌گرفتند و اگر کلاس هشتم را تمام می‌کردند، می‌توانستند بدون امتحان ورودی وارد آموزشگاه عالی زنان شوند.

ه. موسسه و آموزشگاه رئال: از ابتدا این آموزشگاه را دبیرستان می‌گفتند و فقط 7 کلاس در آن درس می‌خواندند. بعدها در سال 1878م به آموزشگاه تغییر نام یافت در این نوع یافت. در این نوع مدارس بیشتر علوم جامع و طبیعی تدریس می‌شد و به زبان‌های خارجی اهمیت بسیار داده می‌شد. دانش آموزان این آموزشگاه از نظر میزان تحصیلات نسبت به دانش آموزان دبیرستان‌های کلاسیک در مرحله دوم اهمیت قرار داشتند. از نظر آموزشی در این گونه دبیرستان‌ها  فقط پسران پذیرفته می‌شدند. مدت تحصیل 6 سال بود. فارغ التحصیلان آن می‌توانستند وارد آموزشگاه‌های عالی فنی یا دانشکده‌های فیزیک، ریاضی یا پزشکی دانشگاه شوند.

و. مدرسه نظام: در مدرسه‌ی نظام فرزندان اشراف و به خصوص نظامیان تحصیل می‌کردند و فرزندانی غیر این خانواده‌ها به ندرت وارد آن می‌‌شدند. در این مدرسه هم علوم جامع و طبیعی در صدر قرار داشت. همچنین دانش‌های مورد نیاز جهت خدمت دولتی مانند هنر رزم و دریانوردی، سنگربندی و توپخانه، تربیت اخلاقی و معنوی مانند نقاشی، طراحی، موسیقی، رقص و مانند این‌ها تدریس می‌شد. به آمادگی جسمانی بسیار اهمیت می‌دادند و آموزش ژیمناستیک شنا و شمشیر بازی هم جزو  دروس این مدرسه بود. دوره تحصیل آن 7 سال بود و فارغ التحصیلان آن موفق به دریافت لقب و درجه‌ی نظامی یا رتبه‌های بالایی در ردیف کارمندان دولت می‌شدند.

ز. انستیتوی دختران اشراف: بیشتر دانش آموزان دختر این موسسه را دختران اشراف تشکیل می‌دادند و در آن بیش از همه بر تعلیم زبان‌های خارجی، زبان و زبانشناسی روسی، علم حساب، تاریخ، جغرافیا، نقاشی، رقص، کارهای دستی، و روش‌های مختلف خانه‌داری و آداب و رسوم رفتارهای اشرافی و غیره تاکید می‌شد. دوره‌ی تحصیل آن 7 تا 8 سال بود. فارغ التحصیلان آن می‌توانستند وارد موسسات آموزش عالی زنان شوند.

دو موسسه‌ی آخر یعنی مدرسه‌ی نظام و انستیتوی دختران شبانه‌روزی بودند و در آن علاوه بر تحصیل علوم مختلف پسران و دختران آداب و رسوم روابط فردی و اجتماعی را هم فرا گرفتند (همان،197).‌

ح. دانشگاه: اصلی‌ترین موسسات تحصیلات عالی دانشگاه‌ها هستند. در سال 1913 م در مناطق مختلف روسیه مانند مسکو، سن پتربورگ، خارکُف، غازان، کی‌اف، یوریِف، تُمسک (از سال 1888)، ورشو، اُدسا (از 1864)، ساراتُف (از سال 1909) یعنی به طور کل 10 دانشگاه وجود داشت. در بیشتر این دانشگاه‌ها، دانشکده‌های حقوق و پزشکی وجود داشت و اغلب دانشکده داشتند: پزشکی، تاریخ و ادبیات، حقوق، فیزیک و ریاضی. تنها دانشکده‌ی واقع در یوریِف بود که به جای دانشکده‌ی حقوق، دانشکده‌ی الهیات و دانشگاه سن پتربورگ هم به جای دانشکده‌ی پزشکی، دانشکده‌ی زبان‌های شرقی داشت. دانشجویان دو بار در سال امتحان می‌دادند. پس از اتمام دانشگاه هم یکی از دو مدرک فوق لیسانس یا دکتری را دریافت می‌کردند. علاوه بر دانشجویان، افرادی هم بودند که به آنها والناسِلوشاتِل می‌گفتند و می‌توانستند در کلاس حاضر شده و از درس استفاده کنند و حتی در امتحانات شرکت کنند، ولی از دیگر مزیت‌های دانشجویی بی‌بهره بودند و این دسته افراد می‌توانستند از میان دختران و زنان هم باشند. آموزشگاه‌های عالی دختران: اولین آموزشگاه از این نوع در سال 1869 در مسکو و سن‌پتربورگ ایجاد شد. دانشجویان، دختران فارغ التحصیل دبیرستان‌ها و انستیتوهای دختران بودند و دوران تحصیل مانند همیشه دو سال بود. در این موسسات گروه‌های تاریخ و ادبیات، فیزیک و ریاضی، تاریخ طبیعی، شیمی و دارو تدریس می‌شد. فارغ التحصیلان این موسسات اجازه‌ی تدریس و معلمی در دبیرستان‌ها تا آخرین کلاس را داشتند و یا می‌توانستند پزشک یا معلم مدارس متوسطه شوند.

ط. موسسات آموزشی: هم که متداول‌ترین شکل موسسات آموزشی در سطح تحصیلات عالی است. در روسیه موسسات و انستیتوهای پلیتکنیک و فنی، جنگل و مراتع، مهندسی حمل و نقل، راه آهن، بازرگانی، زراعت، آموزگاری و پزشکی هم برای زنان و هم برای مردان تدریس می‌شد. آموزش در تمام مقاطع تحصیلی دارای شهریه‌ی زیادی بود. به همین دلیل تنها کسانی که متمول بودند هزینه‌های آموزش فرزندان خود را برای تحصیل می‌فرستادند. اگر جایی خالی می‌ماند، دانش آموزان را رایگان قبول می‌کردند، به شرط این که آنها از وضعیت تحصیلی خوبی برخوردار بودند. گرچه این شرایط بسیار کم پیش می‌آمد.(همان، 198).

گفتار دوم. ساختار و سیاست آموزشی کنونی

دولت فدراسیون روسیه از سال 1993، حداقل حمایت از نظام آموزش ملی را به عمل آورده است. بنا بربند 40  قانون آموزش و پرورش، 10درصد از درآمد ملی به عنوان بودجه آموزشی بدین امر اختصاص یافت. بدهی های مراکز آموزشی و نبود تجهیزات به روز ، از جمله عمده ترین مشکلات پیش روی مراکز آموزشی مستقر درنواحی فقیر نشین کشور و شهرهای كوچك و حاشیه ای بوده است و این در حالیست که مدارس ایالتی و حرفه ای مستقر در نواحی بزرگ شهری، از جمله مسكو و پترزبورگ،  درشرایط بسیار مناسب مالی قرار داشته اند. با توسعه مدارس خصوصی افزایش بی عدالتی در برخورداری شهروندان روسی از حق آموزشی عمومی با كیفیت بالا مشهود گردید.به نحوی که در طراحی سیاست آموزشی ملی فدراسیون روسیه طی سال 1998، این معضل بطور اختصاصی مورد توجه قرار گرفت.در این اثنا همچنین،افزایش نرخ برنامه های آموزش پایه حرفه ای فاقد راندمان بالای کاری بواسطه حذف شتابزده بیكاری در بازاركار،شكست نظام مدیریت قدیم آموزش پایه حرفه ای و کاهش نرخ افراد استخدامی ثابت در بازار کار، به بروز تنش اجتماعی در کشور منتهی گردید كه اول از همه در جامعه معلمین مشهود است.طی سال‌های 1996-1994،افزایش اعتراض معلمین تا سرحد اعتصاب به پیش رفت.بروز چنین حوادثی درزمینه آموزش، با انعكاس گسترده ای در حوزه فعالیتی مجلس دومای ایالتی مواجه گردیدكه به نوبه خود به اتخاذ سیاست « آموزش و پرورش و امنیت ملی» در می سال 1996 منجر گردید. با  اتخاذ چنین سیاستی، نظام آموزشی روسیه مستقیماً تحت تاثیر پایه امنیت ملی قرار گرفته و مشخص گردید که نقاط ضعف موجود در حوزه آموزش خود عامل اصلی بروز نتیجه غیر منطقی وخطای سیاسی دولت است.

به منظور اجرای سیاست آموزشی واحد در آگست سال 1996، وزارت آموزش و پرورش و كمیته های آموزش ایالتی با یکدیگر ادغام گردیده واز اوت سال1999 تحت عنوان وزارت آموزش عمومی و حرفه ای مبادرت به فعالیت نمود. سیاست وزارت مذکور در بسیاری از موارد به واسطه پیچیدگی ارتباطات سیاسی و اقتصادی میان دولت فدرال و دولت‌های ناحیه ای دیكته گردد. اهداف اصلی این وزارتخانه اتخاذ سیاست راهبردی آموزشی؛ توسعه الگوهای استاندارد آموزش و تثبیت نظام آموزشی باكیفیت تضمینی مطابق با استانداردهای آموزش ملی؛ اعمال سیاست تمركز زدایی درحوزه آموزش و تشریح عناصرآن؛ اعمال قوانین آموزش محلی؛ برقراری تساوی حقوق آموزشی و معطوف داشتن توجه عمده به افراد نیازمند؛ اعمال سیاست تثبیت توسعه آموزشی و برقراری هماهنگی میان نواحی مختلف؛ اتخاذ سیاستی جهت احترام به نیازمندی‌های مراکز آموزشی نواحی مختلف کشور ازنظر شرایط و فرهنگ؛ جمع آوری و تحلیل اطلاعات آموزشی و اهداف ملی؛ و وضع استانداردهای كلی برای ناشرین كتب درسی و تشویق این افراد به انتشار كتب درسی با كیفیت بالا بود. ساختار اداری و مدیریتی آموزش به شرح زیر است:

الف. كمیته دولتی آموزش دانشگاهی که عهده دار مسئولیت تأمین مالی 219 موسسه آموزش دانشگاهی ، اعطای مجوز فعالیت به موسسات جدید آموزشی ، اعطای اعتبار ، ارائه طرح‌های پیشنهادی به دولت مبنی بر توسعه هر چه بیشتر موسسات آموزش دانشگاهی است؛

ب. مجمع روسای دانشگاه دولتی روسیه؛

ج. انجمن دانشگاه ملی مسكو؛

د. موسسات آموزش غیر دولتی؛ و

ه. موسسه تحقیقاتی آموزش دانشگاهی(شفیعی، ایراس/....)..  

ساختار آموزشی پیشین در دوران شوروی دارای برنامه‌های آموزشی سخت  پیچیده‌ای بود. دانش آموزان مجبور بودند در حجم بالا و با تخصصی‌ترین موارد آموزشی به تحصیل بپردازند و بیشتر بر علوم و فنون تاکید داشتند. آموزگاران و مسئولان مدارس هیچ اختیاری از خود برای ایجاد برنامه‌های جدید و ارائه‌ی ابتکار در امر آموزش نداشتند. یک برنامه‌ی درسی کلی برای تمام مدارس وجود داشت و همگی زیر نظر دولت بود. کتاب‌های درسی توسط دولت در تعداد زیاد منتشر می‌شد به طور رایگان در اختیار دانش آموزان قرار می‌گرفت و در سطح ملی سیستم ارزشیابی دانش‌آموزان بر اساس استاندارد خاص ملی وجود نداشت. در حال حاضر کشور روسیه تغییرات زیادی در سطح آموزشی ایجاد کرده است و آن را به شکل عمومی و ملی درآورده است. سیستم آموزش و پرورش در روسیه در راستای اهداف جامعه قرار دارد. آموزشگاه‌های مختلفی با اهداف مختلف تاسیس شده و برنامه‌های آموزشی متنوعی نیز تعیین شده است. با این وجود سیستم آموزش و پرورش امروزی روسیه یک سیستم فدرال و جامع است و شبیه به سیستم آموزشی آلمان است. البته نسبت به آن ساده‌تر به نظر می‌رسد(ابراهیمی و نوروزی، 1391: 199).

گفتار سوم. آموزش های ابتدایی

الف. دوره های آمادگی: کودکان در این گونه مدارس، مانند کشور آلمان آوزش‌های پایه‌ای را فرا می‌گیرند که التبه در حد آموزش‌های مدارس ابتدایی نیست و در حقیقت آنان را برای ورود به دوره‌ی ابتدایی آماده می‌کند. کودکان از سن 1 تا 5/1 ساگلی به کودکستان یا مهدکودک در سنین کوچک‌تر به سر می‌‌برند و می-توانند تا سن 6 سالگی اگر والدین تمایل به این کار داشته باشند در آنجا به سر ببرند. این مدارس نقش مهمی در تربیت و پرورش فرزندان از سنین کوچک دارند. کودکان از سن یک تا سه سالگی و گاهی بندرت از دو تا یک سال در مهد کودک پذیرش می‌شوند. هزینه و مخارج بیشتر این مهد کودک‌ها و کودکستان‌ها توسط دولت، شهرداری‌ها یا حوزه‌های آموزشی تامین می‌شود. مربیان و والدین معمولاً با هم ارتباطند تا مربی بتواند بهتر با کودک و نیازهای او آشنا شود. در کودکستان‌ها یا مهد کودک پذیرش می‌شوند. هزینه و مخارج بیشتر این مهد کودک‌ها و کودکستان‌ها توسط دولت، شهرداری‌ها با حوزه‌های آموزشی تامین می‌شود. مربیان و والدین معمولاً با هم در ارتباطند تا مربی بتواند بهتر با کودک و نیازهای او آشنا شود. در کودکستان‌ها هممچنین خدمات شایان توجهی برای حفظ سلامت کودکان انجام می‌دهند. حتی روانشناسان مخصوص برای برنامه‌ریزی چگونگی رفتار با کودکان در این موسسات فعالیت دارند. همچنین در برخی کودکستان‌ها، فیزیوتراپ‌ها هم مشغولند و استخر و سالن ورزشی مخصوص کودکان تعبیه شده است تا بتوانند حرکات کودکان در این موسسات فعالیت دارند. همچنین در برخی کودکستان، فیزیوتراپ‌ها هم مشغولند و استخر و سالن ورزشی مخصوص کودکان تعبیه شده است تا بتوانند حرکات کودکان در این موسسات کار می‌کنند. در مناطقی که در وضعیت‌های بحرانی و بغرنج به سر می‌برند کودکستان‌ها نقش اساسی در کمک به کودکان این مناطق و حمایت اقتصادی و عاطفی و غیره از آنها دارند. اگر کودکی در خانواده‌ی نابهنجار به سر می‌برد مثلاً مادر یا پدر معتاد به مواد مخدر یا الکل باشند، کودکان تحت حمایت کودکستان‌ها قرار می‌گیرند و به بهبود وضعیت خانوادگی کودکان کمک می‌شود. بدین ترتیب کودکان در روسیه بر اساس قوانین اصلاح شده‌ی آموزش و پرورش از سن 6 سالگی وارد مدرسه می‌شوند و 11 سال این تحصیل طول می‌کشد (یعنی تا کلاس یازدهم) که اصلی‌ترین دوران تحصیل 9 سال از این مدت تا کلاس نهم است. هر چند در روسیه یک سیستم آموزشی مشترک وجود دارد ولی هر مدرسه و موسسه‌ای برنامه‌ی مخصوص به خود دارد که هر ساله تغییر می‌یابد. بنابراین هر مدرسه یا موسسه‌ای هر چند از سوی دولت تاسیس و حمایت شود باز هم نمی‌توان مطمئن بود که تامین کننده‌ی نیاز تحصیلی و آموزشی دانش آموزان باشد. (همان، 199)

ب. مدارس ابتدایی: کودکانی که 6 سال تما هستند، وارد مدارس ابتدایی شده و طول دوران مدت تحصیل آنها چهار سال است. در این مدارس کودکان به صورت پایه‌ای تحت تعلیم قرار می‌گیرند و برای دوره‌های تحصیل در آینده آماده می‌شوند. در حال حاضر در مدارس روسیه سه سیستم آموزش ابتدایی بر مبنای سیستم آموزش سنتی وجود دارند. همه‌ی این سیستم‌های آموزشی باعث رشد و گسترش اخلاقی، افزایش بینش و آگاهی دانش‌آموزان می‌شوند. کودکان شش ساله هنگام ورود به دبستان و ثبت نام از لحاظ بهره‌ی هوشی و فراست مورد آزمون قرار می-گیرند. در کنار مواد درسی و آموزشی در تمام مدارس مانند زبان روسی، نوشتن، خوشنویسی، خواندن، ریاضی، دنیای اطراف ما، تربیت بدنی، موسیقی، مطالعه مناطق، کار عملی، در بسیاری از مدارس کلاس دوم به بالا زبان‌های خارجی تدریس می‌‌شود که البته به زودی در تمام مدارس به راه خواهد افتاد. البته در برخی مدارس معتبر علاوه بر زبان انگلیسی که یادگیری آن لازم و حتمی است یک زبان دوم مانند آلمانی، فرانسه یا اسپانیایی هم تدریس می‌شود و در آینده‌ای نه چندان دور دانش‌آموزان از کلاس دوم کار با رایانه را هم فرا می‌گیرند. در دبستان‌های روسیه دانش آموزان از 20 ساعت در هفته در کلاس اول تا 30 ساعت در هفته، در کلاس چهارم مشغول تحصیل هستند. در نیمه‌ی اول سال تحصیلی کار اول سیستم نمره دادن وجود ندارد. به جای نمره علامت ستاره معادل نمره 4 و علامت مثلث معادل نمره 3 را قرار می‌دهند، اما اغلب موفقیت دانش آموزان را به صورت کتبی با نوشتن کلماتی چون خوب، آفرین، بارک ا..، بیان می‌کنند و از نیمه‌ی دوم سال تحصیلی کلاس اول است که به دانش آموزان نمره داده می‌شود. در روسیه بالاترین نمره 5 است و در پایان سال تحصیلی کارنامه دریافت می‌کنند. پس از به پایان رساندن موفقیت آمیز کلاس چهارم دانش آموزان می‌توانند به کلاس پنجم همان مدرسه یا مدرسه‌ی دیگر وارد شوند(همان، 200).

گفتار چهارم. آموزش متوسطه

این دوره که 5 سال است پس از پایان به اصطلاح دوران دبستان یا همان تحصیلات ابتدایی است که البته در روسیه دوره‌ی متوسطه نامیده می‌شود و آن را می‌توان معادل دوره‌ی راهنمایی در ایران قلمداد کرد. دانش آموزان کلاس چهارم می‌توانند وارد یکی از موسسات آموزشی مانند گیمنازیا (دبیرستان)، لیتسِی یا مدارس عمومی شوند و تا کلاس نهم درس بخوانند و سپس گواهی پایان تحصیلات متوسطه را دریافت کنند. بدین ترتیب دانش آموزان در سن 10 سالگی وارد دبیرستان می‌شوند و بعد از 5 سال وارد دوره‌ی آموزش متوسطه‌ی تکمیلی می‌شوند که مدت آن دو سال است. پس از اتمام این 7 سال تحصیلات متوسطه به طور کامل به پایان می‌رسد. بنابراین تحصیل در روسیه تا قبل از مقطع تحصیلات عالی 11 سال به طول می‌انجامد. البته پیش از این تنها 9 سال تحصیلی کافی بود، ولی اخیراً همه‌ی 11 سال را باید تحصیل کنند. در سال‌های 2009 و 2010 این تحصیلات یازده ساله همگانی خواهد شد. در دوره‌ی دبیرستان دانش آموزان 30 تا 36 ساعت در هفته در کلاس دروس تئوری و عملی و نیز تربیت بدنی در کلاس‌های بالاتر شرکت می‌کنند. موسسات مختلفی در زمینه‌ی دوره‌ی متوسطه فعالیت دارند. همه‌ی دانش آموختگان بعد از اتمام دبیرستان گواهی پایان تحصیل یا به زبان ساده دیپلم خود را دریافت می‌کنند که در سرتاسر روسیه و جمهوری‌های آن اعتبار دارد. آموزش تخصصی برای دانش آموزان این مقطع در موسساتی مانند گیمنازیا یا لیتسِی امکان پذیر است و کسانی که وارد موسسات آموزش غیر دولتی شوند، نمی‌توانند دیپلم تایید شده از سوی دولت را بگیرند. امتحانات ورودی به تمام مدارس عمومی موجود در روسیه از سال 1997 ممنوع اعلام شد(همان، 201).

لیتسِی: این نوع آموزشگاه در حقیقت نوعی از موسسات آموزشی مقطع متوسطه یا عالی است که در آن آموزش به طور عمیق در هر رشته‌ی مشخص شده صورت می‌گیرد و یکی از رایج‌ترین موسسات آموزشی در روسیه است و نظم و انضباط در آن حرف اول را می‌زند. تفاوت آن با گیمنازیا در آن است که لیتسی در ارتباط و تقابل مداوم با موسسات آموزش عالی است و در حال حاضر بر روی رشد و پرورش فردی دانش آموزان تاکید فراوان دارند. امروزه این موسسات آموزشی بیش از همه به سوی آموزش فیزیک و ریاضی تمایل دارند و در این زمینه فعالیت آنان را دانشگاه‌ها و موسسات آموزشی فنی بر عهده دارند. در لیتسِی هم از کلاس اول تا یازدهم آموزش داده می‌شود و اگر کسی بخواهد می‌تواند از همان ابتدا تا انتها در آنجا تحصیل کند و در این گونه مدارس سه رشته‌ی ریاضی، علوم انسانی و طبیعی تحصیل می-شود.

گیمنازیا: این نوع موسسه‌ی آموزشی را روس‌ها سرآمد همه‌ی موسسات می‌دانند و معتقدند که فرزندان آنها در این مدارس آموزش لازم جهت تبدیل شدن به یک فرد موثر و سرشناس در جامعه را می‌بینند و برای کار در آینده آماده می‌شوند و بسیاری تصور می‌کنند خانواده‌های ممتاز هستند. در حقیقت این اتفاق در مدارس خصوصی می‌افتد و کمتر در مدارس دولتی می‌توان دید. در گیمنازیا مواد درسی جامع مانند دنیای زیست شناسی، دنیای بو شناسی و آشنایی با محیط و فیزیولوژی در کنار علوم طبیعی، علم زبان مانند اصول فرهنگ روحانی و معنوی، زبانشناسی روسی، علم بیان، منطق و اقتصاد و اصول تجارت و بازار تعلیم داده می‌‌شود. گیمنازیا در واقع نوعی از مدارس عمومی دولتی است که مقطع متوسطه در آن تحصیل می‌شود و بیشتر دانش آموزان ساعی و ممتاز در آن به تحصیل می‌پردازد. دانش آموزان کاملا برای ورود به دانشگاه آماده می‌شوند. می‌توان از همان ابتدا یعنی کلاس اول یا پس از کلاس چهارم و یا فقط دو سال آخر را در گیمنازیا به تحصیل پرداخت. در نتیجه‌ی نوآوری‌های انجام شده در کشور روسیه و به خصوص در امر آموزش کسانی که دوره‌ی متوسطه را به پایان می‌برند باید در امتحانات دولتی جامع زبانشناسی شرکت کنند. و در چارچوب مدارس، ادبیات، ریاضی، اولین زبان خارجه که معمولاً انگلیسی است و دو ماده‌ی درسی هم که به دلخواه یکی از آنها را می-توان در انتهای کلاس دهم به صورت مکاتبه‌ای یا غیر حضوری داد، ارائه می‌شوند. (همان، 202- 201)

گفتار پنجم. آموزش عالی

در فدراسیون روسیه تمام فعالیت های علمی در آکادمی علوم فدراسیون روسیه متمرکز شده است. این آکادمی در قرن 18  توسط میخائیل لومونوسوف تأسیس شده و از آن زمان تا کنون به فعالیت خود ادامه می دهد. آکادمی علوم روسیه از بودجه قابل توجهی برخوردار است که توسط دولت تأمین می شود و به پژوهش های مهم برای توسعه علمی کشور اختصاص می یابد. آکادمی علوم شامل بخش های علوم انسانی، علوم طبیعی، ریاضیات و فیزیک، آکادمی آموزشی، آکادمی پزشکی و غیره است. چند سال است که بحث درباره رفع انحصار آکادمی علوم و تجاری کردن فعالیت مراکز علمی و پژوهش گاه ها جریان دارد ولی طرح های وزارت علم و آموزش عالی که در این زمینه ارائه شده است، با مخالفت محافل علمی روبرو شده و به موقع اجرا گذارده نشده است. با این حال، گرایش تجاری کردن فعالیت علمی آشکار می شود و کسی نمی تواند جلوی آن را بگیرد. در حال حاضر هیأت رئیسه آکادمی علوم روسیه با نظریه جدید بازسازی بخش علمی که توسط وزارت آموزش و علم تهیه شد، آشنا می شود. مطابق با این سند، تمام علم روسی تا سال 2008 به انحصار آکادمی علوم روسیه در خواهد آمد زیرا هر 5 آکادمی تخصصی دولتی تابع آن خواهند شد. ولی مسأله این است که ریاست آکادمی علوم روسیه تمایلی ندارد  دانشمندان آکادمی های تخصصی را به عضویت خود قبول کند(شفیعی، همان).

نظریه «شرکت دولت فدراسیون روسیه در اداره سازمان‌های علمی دولتی»  در تابستان سال 2004 توسط وزارت آموزش و علم طراحی شده بود. مطابق با این سند قرار بود آکادمی علوم روسیه که توسط تزار پطر اول ایجاد شده بود، تا سال 2008 از بین برود. آکادمیسین ها که با این خطر روبرو شدند، مشترکاً علیه برنامه های وزارت آموزش و علم جبهه گرفتند و برنده شدند. ولادیمیر پوتین که روز 27 اکتبر 2004 با وزیر ملاقات داشت، از او خواهش کرد آکادمیسین ها را ناراحت نکند.  وزارتخانه مذکور در جواب به خواست رئیس جمهور مبنی بر اینکه «آکادمی در دریای خروشان ناپدید نشود» به تهیه نظریه جدیدی پرداخت. طبق این سند، آکادمی علوم به صورت قبلی حفظ می شود و فقط جدول سازمانی پرسنل آن تا سال 2008 به میزان 30-20% کاهش خواهد یافت. همچنین قرار است تأمین مالی  آکادمی تا سال 2008 دو برابر (تا 35 میلیارد روبل) افزایش یابد، میانگین دستمزد کارمندان بالغ بر 30 هزار روبل شود و حقوق متخصصین جوان در سطح 20-15 هزار روبل باشد. طبق نظریه جدید، در بخش پژوهشی دانشگاه ها چیزی تغییر نخواهد کرد.  ضربه اساسی متوجه 58  مرکز علمی دولتی موجود خواهد شد.

مراکز دولتی علمی طی فرمان 939 مورخ 22 ژوئن 1993 بوریس یلتسین رئیس جمهور سابق روسیه به منظور تأمین فعالیت ثابت بخش علمی در شرایط اصلاحات ریشه ای اقتصادی، تأسیس شده بودند. 58 مرکز علمی از نظر تعداد کارمندان و بودجه خود در مقام دوم بعد از شبکه سازمان‌های وابسته به آکادمی علوم روسیه (110 هزار نفر، 18 میلیارد روبل) قرار دارند. در این مراکز حدود 80 هزار نفر کار می کنند و در سال 2004 این مؤسسات از محل بودجه و از منابع غیربودجه ای قریب به 19 میلیارد روبل کسب کرده بودند. مطابق با نظریه جدید وزارت آموزش و علم، تا سال 2008 به جای مراکز علمی که در زمینه علم کاربردی و نه علوم پایه، فعالیت می کنند، باید 7-5 آزمایشگاه بزرگ ملی تشکیل شوند. مراکز علمی منحل شده باید تا سال 2008 سهامی  و تا سال 2010 خصوصی سازی شوند. همه آنها باید تا 5 سال بعد از این تحولات تخصص خود را حفظ کنند و بعد از آن می توانند به هر فعالیت دیگری بپردازند. همچنین قرار است تا سال 2008 پنج آکادمی تخصصی (آکادمی علوم پزشکی، آکادمی معماری و ساختمانی، آکادمی آموزشی، آکادمی کشاورزی و آکادمی هنر) منحل شوند. نمایندگان وزارت آموزش و علم اعتراف کردند که هیچ دستور خاصی درباره توقف فعالیت آکادمی های مذکور صادر نخواهد شد بلکه فقط تأمین مالی دولتی آنها قطع خواهد شد. مؤسسات و آکادمی هایی که در زمینه پژوهش های پایه فعالیت می کنند، به آکادمی علوم روسیه ملحق خواهند شد و بقیه سهامی خواهند گردید. الکساندر نکیپلوف  معاون رئیس آکادمی علوم روسیه گفته است: «آکادمی از ریاست و هماهنگی پژوهش های اساسی در کشور امتناع نمی کند ولی حاضر نیست مؤسسات آکادمی های دیگر را به ترکیب خود بپذیرد». آکادمیسین ها معتقدند که قبلاً یک راه افراطی پیشنهاد شده بود و حالا راه افراطی دیگری پیشنهاد می شود ولی در حقیقت امر چیزی تغییر نخواهد کرد(روزنامه «کمرسانت»، 11 می 2005) .

قانون فدرال درباره‌ی آموزش و پرورش مصوبه در سال 1992 آغاز تغییرات و اصلاحات نوینی در آموزش و پرورش در مقطع عالی بود. بر اساس این قانون بود که مفاهیم جدیدی چون لیسانس، فوق لیسانس و سیستم آموزشی بالاتر از آن مورد استفاده قرار گرفت. بر اساس این قانون دانشجو باید رشته‌ی مورد نظر خود را از همان ابتدای ورود به موسسه‌ی آموزش عالی انتخاب میکرد و گاهی انتخاب دانشگاه بر اساس رشته‌ی مورد نظر او بود و این کار را کمی پیچیده می‌کرد و از سوی دیگر برای رشد و پرورش متخصصین و اهل فن در هر رشته بسیار مفید بود. دوره‌ی لیسانس چهار سال است، فوق لیسانس دو سال و دوره‌ی دکتری هم سه ساله است. البته بعد از دوره‌ی دکتری هم یک دوره‌ی دو ساله برای ارتقا به درجه‌ی بالاتر وجود دارد. فارغ التحصیلان هر دوره نیز نام خاصی دارند. فارغ التحصیلان دوره‌ی دو ساله بعد از دکتری را دکتر نااوک می‌گویند. البته در ایران دوره‌ی کاندیدات نااوک برابر با همان دوره‌ی دکتری یا PhD است و دوره‌ی دو ساله‌ی بعد در ایران وجود ندارد. در دوره‌های تحصیلی عالی دانشجو با دفاع از پایان‌نامه یا رساله‌ی خود در خصوص رشته‌ای که تحصیل می‌کند جواز ورود به دوره‌ی بالاتر را کسب می-کند(ابراهیمی و نوروزی، 203).

در حال حاضر 548 موسسه آموزش عالی دولتی در کشور روسیه وجود، 130 دانشگاه شامل 41 دانشگاه جامع و دارای زمینه های مختلف تحصیل، 56 دانشگاه فنی و مهندسی، 8 دانشگاه در زمینه های علوم کشاورزی، 4 دانشگاه تربیت معلم، 29 آکادمی در زمینه های مختلف تحصیلی شامل 15 آکادمی در زمینه های فنی و مهندسی، 4 آکادمی در زمینه های اقتصاد و مالی، 5 آکادمی علوم انسانی، 3 آکادمی کشاورزی و دام پزشکی، یک آکادمی پزشکی و یک آکادمی یهودیت، 378 انستیتو در 49 زمینه تخصصی و همچنین 180 موسسه آموزش عالی غیردولتی نیز به فعالیت مشغولند. در حال حاضر حدود 3 میلیون دانشجو از روسیه و 150 کشور جهان مشغول تحصیل در روسیه میباشند. بر طبق آمار منتشر شده حدود هفتصد هزار نفر در موسسات آموزش عالی روسیه مشغول بکار می باشند که از این تعداد سیصد و پنجاه هزار نفر مدرس، 50000 نفر در امور پژوهشی و همچنین سیصد هزار نفر در امور مدیریت و خدمات اداری مشغول بکار می باشند. از تعداد مدرسین، صد و پنجاه هزار نفر استاد و هفتاد و هفت هزار نفر دانشیار و استادیار با مدارک فوق دکتری و دکتری در امور آموزشی و پژوهشی مشغول بکارند. دانشگاه دولتی مسکو قدیمی ترین دانشگاه روسیه است. این دانشگاه در سال 1755 با همت و تلاش دانشمند برجسته میخائیل لامانوسوف تاسیس گردید. انستیتوها و دانشکده های این دانشگاه از اعتبار بین المللی برخوردارند و اساتیدی مانند: تیمیربازوف، لبدف، زلینسکی، ورنادسکی و... در این دانشگاه فعالیت می کردند که دارای شهرت جهانی هستند.

دانشگاه دولتی مسکو نه تنها جزء ده دانشگاه برتر جهان میباشد بلکه در بین دانشگاه های غیرآمریکایی پس از دانشگاه سورین فرانسه، مقام دوم را داراست. در حال حاضر در دانشگاه دولتی مسکو بیش از 28000 دانشجوی کارشناسی دوره دکترا، حدود 2000 دانشجوی خارجی و بیش از 5000 متخصص مشغول به تحصیل هستند. حدود 4000 استاد و نزدیک به 5000 متخصص، آموزش دانشجویان را انجام می دهند. 125 نفر از اعضای فرهنگستان علوم روسیه نیز در این دانشگاه فعالیت می کنند که در بین آنها چند برنده ی جایزه ی نوبل وجود دارد. دانشگاه دولتی مسکو نقش مهمی در ترویج علم و دانش داشته است و تنها در نیمه ی دوم قرن 19 و اوایل قرن 20، با ابتکار و همیاری این دانشگاه، موزه های بزرگی نظیر پلی تکنیک، تاریخ، جانورشناسی، انسان شناسی، هنرهای زیبا، موزه های هنرهای تجسمی الکساندر پوشکین تاسیس شد. در حال حاظر دانشگاه دولتی مسکو دارای 22 دانشکده، کالج و انستیتوهای تحقیقاتی شامل : دانشکده های ریاضی- مکانیک، رایانه و سیبرنتیک، فیزیک، شیمی، زیست شناسی، خاک شناسی، جغرافیا، زمین شناسی، علوم پایه، پزشکی، تاریخ، زبان شناسی، زبان های خارجی، فلسفه، جامعه شناسی، روانشناسی، اقتصاد، حقوق، روزنامه نگاری، آموزش نظامی، انستیتوهای آسیا و آفریقا، امور اداری و تحقیقات اجتماعی و کالج عالی علوم مواد می باشد. همچنین در این دانشگاه هشت پژوهشگاه علمی و تحقیقاتی در رشته های مکانیک، فیزیک هسته ای، فیزیک ذرات بنیادی، نجوم، مرکز آمار، بیولوژی فیزیکی و شیمیایی، انسان شناسی و فرهنگ جهانی نیز به فعالیت های تحقیقاتی می پردازند.

گفتار ششم. مراکز پژوهشی

هم اکنون بیست مرکز تحقیقاتی و پژوهشی سری در سراسر روسیه به امر تحقیقات پیرامون علوم فن آوری جدید در زمینه کشاورزی، تحقیقات در اعماق اقیانوس ها و فضا، تولید فلزات سبک‌تر از آلومینیوم، تولید آلیاژهای ضد رادار و سوپر آلیاژها به کار مشغول هستند. فدراسیون روسیه بودجه قابل ملاحظه ای را به امر تحقیقات علمی اختصاص داده و کماکان در جهت دستیابی به علوم و فن آوری پیشرفته به ویژه در بعد نظامی، نهایت سعی و تلاش را مبذول می دارد و هر چند در این زمینه پیشرفت های علمی و فنی در مقایسه با دوران شوروی سابق کندتر گردیده ولی این موضوع یکی از اولویت های دولت روسیه محسوب می گردد. طبق برآوردهای کارشناسان، میانگین ضرر سالیانه روسیه از محل فرار مغز ها به غرب برابر 25 میلیارد دلار است. از سوی دیگر، طی 6-5 سال اخیر  حدود 100 هزار محقق روس بعد از کار بلندمدت در خارج به وطن برگشتند. اگر فرض شود که سالی 25 هزار نفر به کشور بر می گردند، هر یک از آنها باید تجربه علمی معادل 1 میلیون دلار را با خود بیاورد تا بین فرار و بازگشت مغزها توازن برقرار شود. ولی مؤلفان گزارش این رقم را بعید می دانند زیرا در شرایط عدم گسترش سیستم به کار گیری نوآوری های علمی و جنبه ضعیف تجاری فعالیت علمی نمی توان به استفاده مؤثر از دانش علمی امیدوار بود. در این پژوهش همچنین منابع تأمین مالی فعالیت های علمی نیز بررسی شده است. تناسب منابع مختلف تأمین مالی به قرار ذیل است: 60% توسط بودجه فدرال تأمین می شود، 18% توسط بنیادهای غیردولتی، 6% توسط سرمایه خصوصی و 2% توسط بودجه های منطقه ای. منابع خارجی تأمین مالی پژوهش های علمی در روسیه چنین معرفی شدند: بنیادهای غیر دولتی 25%، دانشگاه‌ها 12%، سازمان‌های بین المللی 12%  پژوهشگاه‌ها و مراکز علمی دولتی 13%، وزارتخانه ها 14% و شرکت های خصوصی 7%.  

در سالهای اخیر رشد جهشی جابجایی محققان مشاهده شده است. عده زیادی از دانشمندان روس به صورت مستقل بر اساس قراردادهایی که نصف آنها برای مدت بیش از 3 سال منعقد می شوند، به خارج می روند. 68% دانشمندان با چشم نیک به این روند می نگرند.  در حال حاضر در روسیه بازتولید کادرهای علمی صورت نمی گیرد. دانشمندانی که به خارج رفتند، سپس همکاران جوان خود را دعوت می کنند. ولی علم روسی برای بازگشت دانشمندان از خارج آمادگی ندارد زیرا تجهیزات مدرن موجود نیست، دستمزد پایین و موضوع پژوهش محدود است. جالب توجه است که بنیادهای خارجی به این مسأله توجه کرده اند. در «برنامه ماری کوری – کادرها و تحرک دانشمندان» که بخشی از برنامه چارچوبی ششم اتحادیه اروپا را تشکیل می دهد، شرط ویژه بازگشت محققان خارجی به وطن گنجانده شده است. با این حال، به این مسأله توجه جلب می شود که از طرف دانشگاهها و پژوهشگاههای روسی هیچ پیشنهاد فرصت شغلی برای دانشمندان خارجی، از جمله روس های مقیم خارج، دریافت نشده است.

این امر به ظاهر باعث تعجب می شود زیرا طی 14 سال اخیر در روسیه تعداد مؤسسات پژوهشی به میزان بیش از 800 واحد افزایش یافته است (از 1831 مؤسسه در سال 1991 تا 2564 مؤسسه در سال 2003). ولی تأمین مالی این مؤسسات کاهش یافته است. همچنین نقش دانشگاهها و واحدهای تولیدی در پژوهش ها کاهش می یابد. مؤسسات علمی بزرگ به پژوهشگاهها و شرکت های کوچک تقسیم می شوند. در حال حاضر آکادمی علوم روسیه دربرگیرنده 460 مؤسسه پژوهشی است و در سیستم آکادمی علوم پزشکی روسیه حدود 50 مؤسسه پژوهشی وجود دارند. چهل درصد شاغلین در بخش علمی حتی تحصیلات عالی ندارند. این گرایش 7-6 سال اخیر است. به عبارت دیگر، علم به «مدیریت ساختمان ها» تبدیل شده است. پیشنهادهایی که در زمینه ایجاد شرایط برای فعالیت موفقیت آمیز علم در روسیه مطرح می شوند، تازگی ندارند. کارشناسان معتقدند که پروفسور باید شخصیت کلیدی علمی شود. همچنین باید از ترسهای گوناگون در زمینه تابعیت و ملیت محقق رها شد تا دانشمندان خارجی هم بتوانند در علم روسی نقش به سزایی ایفا کنند( روزنامه «نزاویسیمایا گازتا»، 25 می 2005). از مراکز علمی مهم کشور می توان به مراکز زیر اشاره کرد:

الف. مرکز پژوهش های فیزیک هسته ای در دوبنا (منطقه مسکو)،

ب. شهرک شعبه آکادمی علوم روسیه در سیبری (شهر نووسیبیرسک)،

ج. انستیتوی کورچاتوف (فیزیک هسته ای در مسکو) و نیز شهرهای «بسته» علمی مانند آرزاماس-17، ساروف، کراسنویارسک-25،

د. پژوهشگاه های وابسته به سیستم آکادمی علوم روسیه در شهرهای مسکو، سن پترزبورگ و غیره.

پژوهشگاه تحقیقات راهبردی روسیه( ریسی) یکی از مراکز پژوهشی مهم در روسیه است که در حوزه علوم انسانی و به ویژه مسائل راهبردی کشور فعالیت می کند. این پژوهشگاه در سال 1992 بنا به فرمان ریاست جمهور تاسیس شد و به عنوان یک مرکز دولتی پژوهش و تحقیقاتی – علمی، مطالعه و تامنی و حمایت از اطلاع رسانی و تحلیل امور ارگان های مقننه و مجریه کشور را بر عهده دارد. از سال 1996 میلادی نیز واحد ریس در شهر کالینگراد( مرکز تحقیقاتی بالتیک) شروع به کار نمود. محصولات اصلی ریسی بیشتر مورد استفاده اداره ریاست جمهوری، شورای فدراسیون و مجلس دولتی و کمیته های وابسته به آنها، شورای امنیت، دولت و سازمان های وابسته و زیر مجموعه وازتخانه ها و ادارات مربوطه قرار می گیرد. نقش و جایگاه این دانشکده را در مراکز پژوهشی- علمی روسیه، مجموعه تحلیل های کارشناسی مشکلات و مسائل مهم ( همچون سیاست های خارجی، دفاعی ، اقتصادی، زیست محیطی و دیگر مسائل حفاظتی امنیتی فدراسیون روسیه) مشخص می نمایند. تهیه طرح و آماده سازی مواد اطلاعاتی- تحلیلی، پیسنهادات و توضیحات، ارزیابی های کارشناسانه برای ساختارهای دولتی فدراسیون روسیه.اطلاع رسانی گروه های علمی و سیاسی در خصوص مسائل اجتماعی که می توانند امنیت منلی را به خطر بیاندازند و از لحاظ راهبردی نیز برای روسیه حائز اهمیت می باشند.تدارک و اجرای کنفرانس های علمی- عملی، همایش و تحلیل مسائل مهم( که پیش از همه می بایستی در خصوص آنها تصمیم گیری شوند).

ریسی مسئول تهیه و آماده سازی مسائل کلی مرتبط با امنیت ملی و مسائلی همچون گسترش روابط روسیه و کشورهای خارجی، بررسی و فراگیری نحوه و خصوصیات واکنش های اقتصادی و سیاسی- نظامی منطقه ای- جهانی و تحلیل و پیش بینی اوضاع بحرانی در یکایک کشورهای منطقه و جهان می باشد.مجموعه تحقیقات این پزوهشگاه بیشتر در زمینه امور سیاسی- نظامی در حوزه امنیت ملی- دولتی فدراسیون روسیه می باشد و همچنین بررسی عوامل ریسک دار و آنالیز و تحلیل راه هایی که به حفظ ثبات منطقه ای( با توجه به شرایط ژئوپلتیک) کمک می نماید از دیگر مسائلی است که در این پژوهشگاه مورد تحلیل واقع می شود. مسائلی همچون گسترش روابط روسیه، کاهش و مدرنیزه و امروزی نمودن تسلیحات، جلوگیری از انتشار تسلیحات کشتار دسته جمعی و مسائلی همچون اوضاع اجتماعی- سیاسی در کشورهای خارجی نزدیک، روابط مابین روسیه و کشورهای مشترک المنافع و بالتیک با توجه به فروپاشی شوروی سابق و تعیین سیاست گذاری در مورد کشورهای خارجی نزدیک، روابط با کشورهای اروپایی غربی، ژاپن، کشورهای شرق دور و نزدیک و همچنین چین، نیز توسط کارشناسان این دانشکده مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرد.دفاع از حقوق نژاد روسی و دفاع از گروه های کوچک اجتماعی که در کشورهای جدید خارجی زندگی می کنند و توجه به فرهنگ روسی از جمله مسائلی است که مدنظر متخصصان این پژوهشگاه می باشد و مورد تحلیل و بررسی واقع می شوند. که در این میان مسائل کشورهعای مشترک المنافع به لحاظ تغییر ساختار و شکل گیری جدید که در اتحادیه مابین کشورها رخ داده است توجه خاص و ویژه ای را به خود تخصیص داده است.

این پژوهشگاه سعی دارد تا روش هایی را که می تواند در حل و تنظیم جریان های مختلف کمک نمایند، مورد بررسی قرار دهد. جریان هایی که می توانند تهدیدهایی را برای جوامع جهانی و ثبات منطقه ای ایجاد نمایند. همچنین توجه زیادی به مسئله تروریسم بین المللی می شود. در بین پژوهش ها و تحقیقات مرتبط با سیاست های خارجی این مرکز، مسائل مشکلات منطقه ای که تاثیر مستقیمی بر روی منافع روسیه دارند دارای اهمیت ویژه ای می باشد. در این پژوهشگاه مسائل مختلفی مورد بررسی قرار می گیرند و قبل از همه مسائل زیر مورد توجه بیشتری هستند: مسئله امنیت اروپا، روابط با ناتو، ساختار و شکل سیاسی اروپای امروزی، فعالیت های سازمان های بین المللی منطقه ای، راه‌های پیشرفت دول اروپای مرکزی و شرقی، مسائل امنیتی منطقه بالتیک، ایجاد صلح و آشتی در بالکان و حمایت و پشتیبانی امنیتی در حوزه دریای مدیترانه و دریای سیاه، مسئله شکل گیری حقایق تازه در منطقه آسیایی اقیانوس آرام، روابط روسیه با ژاپن، چین و کشورهای در حال توسعه صنعتی. البته مسائل اقتصادی ، سیاسی و نظامی آمریکا و روابط دو طرفه روسیه و آمریکا بطور مجزا تحلیل و بررسی می شود.

مسائل اقتصادی جایگاه ویژه ای را در امور این پژوهشگاه دارا است. بخش ویژه ای به تحقیقات بر روی مسائل امنیت اقتصادی روسیه، تحلیل و تهیه توصیه هایی در زمینه مسائل بودجه ای، امنیت انرژی و مواد غذایی و گسترش صنایع مادر روسیه اختصاص دارد.مسائل هم سویی کشورها در اقتصاد جهانی، تحکیم ظرفیت صادرات روسیه، روابط راهبردی با سازمان های اقتصادی- بودجه ای بین المللی و امکان جذب سرمایه خارجی در اقتصاد روسیه، از جمله مسائل دیگری است که به آنها توجه ویژه می شود. در این پژوهشگلاه مسائل همکاری های اقتصادی روسیه با کشورهای خارجی نزدیک به ایالات متحده آمریکا، اتحادیه اروپا، اروپای مرکزی و شرقی، چین، ژاپن، هند حائز اهمیت است. بخش مهمی از فعالیت های این پژوهشگاه در خصوص فعالیت های علمی- عملی می باشد، نظسیر سازماندهی و اجرای کنفرانس ها، سمینارها و تحلیل های موضوعی و دیگر اموری که متخصصان خارجی و داخلی در آنها شرکت می جویند.

این پژوهشگاه روابط خوبی با چندین ساختار دولتی، سازمان های سیاسی، و اجتماعی، مراکز علمی- پژوهشی روسیه دارد، همکاران این پژوهشگاه به کمیته شورای فد راسیون روسیه و مجلس دولتی انجمن فدرالی فدراسیون روسیه دعوت می شوند، تا در امور بین ادار ی گروه های کاری تشکیلات اجتماعی شرکت جویند و تحقیقات بنابر سفارشات وزارتخانه ها و ادارات صورت می پذیرد. یعنی با وزارتخانه هایی که طرح ها و پیشنهادهای مناسب و جالبی ارائه نموده اند قرارداد همکاری منعقد می شود، و تبادل اطلاعات می نماید. این پژوهشگاه با توجه به اینکه از لحاظ کاری و در یکسری از امور با دانشگاه های دیگر شباهت دارد به همین جهت با دانشکده های آکادمی علوم روسیه، وزارت دفاع فدراسیون روسیه و دیگر مراکز تحقیقاتی روسی و مراکز درسی همکاری علمی دارد. که می توان به دانشکده ی اروپا، اسیکران، دانشکده ی شرق دور و دیگر موارد اشاره داشت. گسترش روابط در مناطق روسیه توجه خاصی را در این پژوهشگاه به خود جلب نموده است. و در حال حاضر همکاری های اطلاعاتی- تحلیل گرایانه و علمی- عملی نیز با منطقه آلتایسکی انجام می شود. که در بخش علمی با مرکز علمی اورال و دالتی واستوک ( شرق دور) که یکی از مشهورترین مراکز می باشد، کار علمی را شروع کرده و در حال گسترش می باشد. این پژوهشگاه از دانشگاه های دولتی تربیت معلم ولادیمیر، تور و غیره حمایت می نماید. پژوهشگاه، همکاری های محکم و استواری نیز با دانشکده های راهبردی و تحقیقاتی بین المللی و مراکز علمی دیگر کشورهای خارجی نزدیک، دارد. از جمله: دانشکده تحقیقات اجتماعی- سیاسی ریاست جمهوری روسیه سفید، دانشکده ملی تحقیقات راهبردی( اکراین) و شعبه زاکارپاتسکی( ادژگورود) مرکز تحقیق علوم انسانی کریمه، دانشکده تحقیقات بین المللی ریاست جمهوری ازبکستان، دانشکده تحقیقات راهبردی ریاست جمهوری قزاقستان، مرکز ایران شناسی قفقاز( ارمنستان)، دانشکده بین المللی تحقیقات راهبردی ریاست جمهوری قرقیزستان. این پژوهشگاه همچنین دارای روابط استواری با تشکیلات دولتی، سازمان های سیاسی و مراکز علمی- تحقیقاتی اروپای غربی، ایالات متحده آمریکا و آسیا می باشد.از سال 1996 این پژوهشگاه عضو دانشکده های بین المللی تحقیقاتی- راهبردی( لندن) می باشد وئ نیز همکاری های خوبی با مراکز کنفرانس « ویلتون پارک» وزیر امور خارجه انگلستان، دانشکده رویال روابط بین الملل ( انگلستان) دانسکده بین المللی پژوهش های راهبردی (فرانسه)، مرکز نظامی پژوهش های راهبردی( ایتالیا) دارد.

گفتار هفتم. برخی مسائل نظام آموزشی

طبق برآوردهای کارشناسان، میانگین ضرر سالیانه روسیه از محل فرار مغز ها به غرب برابر 25 میلیارد دلار است. از سوی دیگر، طی 6-5 سال اخیرحدود 100 هزار محقق روس بعد از کار بلندمدت در خارج به وطن برگشتند. اگر فرض شود که سالی 25 هزار نفر به کشور بر می گردند، هر یک از آنها باید تجربه علمی معادل 1 میلیون دلار را با خود بیاورد تا بین فرار و بازگشت مغزها توازن برقرار شود. ولی مؤلفان گزارش این رقم را بعید می دانند زیرا در شرایط عدم گسترش سیستم به کار گیری نوآوری های علمی و جنبه ضعیف تجاری فعالیت علمی نمی توان به استفاده مؤثر از دانش علمی امیدوار بود. در این پژوهش همچنین منابع تأمین مالی فعالیت های علمی نیز بررسی شده است. تناسب منابع مختلف تأمین مالی به قرار ذیل است: 60% توسط بودجه فدرال تأمین می شود، 18% توسط بنیادهای غیردولتی، 6% توسط سرمایه خصوصی و 2% توسط بودجه های منطقه ای. منابع خارجی تأمین مالی پژوهش های علمی در روسیه چنین معرفی شدند: بنیادهای غیر دولتی 25%، دانشگاهها 12%، سازمانهای بین المللی 12%پژوهشگاهها و مراکز علمی دولتی 13%، وزارتخانه ها 14% و شرکت های خصوصی 7%. 

در مجموع، در سیستم علم روسی تحولات ریشه ای مشاهده می شود. در سالهای اخیر رشد جهشی جابجایی محققان مشاهده شده است. عده زیادی از دانشمندان روس به صورت مستقل بر اساس قراردادهایی که نصف آنها برای مدت بیش از 3 سال منعقد می شوند، به خارج می روند. 68% دانشمندان با خوش‌بینی به این روند می نگرند.در حال حاضر در روسیه بازتولید کادرهای علمی صورت نمی گیرد. دانشمندانی که به خارج رفتند، سپس همکاران جوان خود را دعوت می کنند. ولی علم روسی برای بازگشت دانشمندان از خارج آمادگی ندارد زیرا تجهیزات مدرن موجود نیست، دستمزد پایین و موضوع پژوهش محدود است. بنیادهای خارجی به این مسأله توجه کرده اند. در «برنامه ماری کوری – کادرها و تحرک دانشمندان» که بخشی از برنامه چارچوبی ششم اتحادیه اروپا را تشکیل می دهد، شرط ویژه بازگشت محققان خارجی به وطن گنجانده شده است. با این حال، به این مسأله توجه جلب می شود که از طرف دانشگاهها و پژوهشگاههای روسی هیچ پیشنهاد فرصت شغلی برای دانشمندان خارجی، از جمله روس های مقیم خارج، دریافت نشده است.

این امر به ظاهر باعث تعجب می شود زیرا طی 14 سال اخیر در روسیه تعداد مؤسسات پژوهشی به میزان بیش از 800 واحد افزایش یافته است (از 1831 مؤسسه در سال 1991 تا 2564 مؤسسه در سال 2003). ولی تأمین مالی این مؤسسات کاهش یافته است. همچنین نقش دانشگاهها و واحدهای تولیدی در پژوهش ها کاهش می یابد. مؤسسات علمی بزرگ به پژوهشگاهها و شرکت های کوچک تقسیم می شوند. در حال حاضر آکادمی علوم روسیه دربرگیرنده 460 مؤسسه پژوهشی است و در سیستم آکادمی علوم پزشکی روسیه حدود 50 مؤسسه پژوهشی وجود دارند. چهل درصد شاغلین در بخش علمی حتی تحصیلات عالی ندارند. این گرایش 7-6 سال اخیر است. به عبارت دیگر، علم به «مدیریت ساختمان ها» تبدیل شده است. پیشنهادهایی که در زمینه ایجاد شرایط برای فعالیت موفقیت آمیز علم در روسیه مطرح می شوند، تازگی ندارند. کارشناسان معتقدند که پروفسور باید شخصیت کلیدی علمی شود. همچنین باید از ترسهای گوناگون در زمینه تابعیت و ملیت محقق رها شد تا دانشمندان خارجی هم بتوانند در علم روسی نقش بسزایی ایفا کنند.

دانشگاه‌های روسیه امسال با بحران کمبود دانشجو مواجه می‌شوند که عامل عمده آن بحران اقتصادی بوده و طبق پیش‌بینی کارشناسان ممکن است به بیکارشدن 100 هزار استاد دانشگاه تا سال2020 میلادی منجر شود. به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)،کارشناسان دانشکده عالی اقتصاد روسیه(RHSE) بزرگترین دانشگاه تخصصی روسیه در زمینه علوم اجتماعی پیش‌بینی می‌کنند که بیش از نیمی از دانشگاه‌های خصوصی و شعب منطقه‌ای دانشگاه‌های دولتی روسیه ممکن است ظرف 4 سال آینده تعطیل شوند. همچنین تحلیل‌ گران پیش‌بینی کرده‌اند که سال آینده کمبود تعداد دانشجویان در دانشگاه‌های روسیه شدیدتر خواهد شد. به گزارش سایت اخبار دانشگاهی جهان، سبرگی فورسنکو وزیر آموزش عالی روسیه در این رابطه اظهار کرد: بیش از 100 دانشگاه امسال با کمبود دانشجو مواجه شده‌اند و بیشترین رشته‌هایی که در این میان آسیب دیده‌اند در حوزه‌های انرژی، متالوژی، حمل و نقل و ساخت و ساز است. وی تصریح کرد: کاهش تعداد دانشجویان به دلیل پایین بودن سطح امتیاز مورد نیاز برای پذیرفته شدن در دانشگاه نیست؛ بلکه علت آن کمبود تعداد متقاضیان به دلیل مشکلات داخل کشور است و دامنه این بحران حتی به مدارس هم کشیده شده است. بنابراین گزارش، از آنجا که تعداد دانش آموزان مقطع متوسطه کاهش 25 درصدی داشته‌اند کارشناسان پیش‌بینی کرده‌اند که بحران کمبود دانشجو در سالهای 2012 تا 2015 میلادی بیشتر خواهد شد(www.isna/1391/1/15).