مینگ زی(منسیوس)، احیا کننده مکتب کنفوسیوس: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «مقدمه» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
== ''«مینگ زِي»(مِنسیوس)، احیا کنندهی مکتب کنفوسیوس'' == | |||
«مینگزِی» یا مِنسیوس، متفکر بزرگ دوران حکمرانی حکومتهای همستیز(از قرن 5 تا قرن 3پیش از میلاد) و یکی از شاگردان برجستهی مکتب کنفوسیوس بهشمار میرود. وی که در قرن 4پیش از میلاد زندگی میکرد اهل کشور«جو» و ادامه دهندهی اندیشهی کنفوسیوس شمرده ميشود. او بهعنوان حکیم دوم پس از کنفوسیوس، در میان پیروان آیین کنفوسویس از احترام خاصی برخوردار بود. | |||
او از یک سو اعتقاد داشت که باید اندیشهمندان بر دیگران حکومت کنند، و از سوی دیگر معتقد بود که روابط حاکم با رعایا بایستی مانند روابط پدر و مادر با فرزندان خود باشد و حاکم باید همچون پدر و مادر به سختیها و مشکلات مردم توجه کرده و مردم هم احترام حاکم را نگهدارند. وی میگفت، مردم بالاتر از همه چیز بوده و اخلاق اساس سیاست است. وی اخلاق را به 4 بخش خیرخواهی، عدالت، رفتار مؤدبانه و عقل تقسیم کرده و معتقد بود که اگر اعضای جامعه با خیرخواهی و عدالت روابط بین خود را تنظیم کنند، ثبات نظام و وحدت کشور تضمین خواهد شد. | |||
او مدتی تدریس میکرد و با کمک شاگردانش هفت مقاله نوشت و آنها را تحت عنوان کتاب«مینگزِی» منتشر ساخت. در این کتاب گفتهها و اندیشههای«مینگزِي» و مناظرههای وی با نمایندگان مکاتب دیگر مطرح شده است. این کتاب به عنوان یک اثر کلاسیک همیشه مورد احترام مردم بوده است. |
نسخهٔ ۱۳ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۴۴
«مینگ زِي»(مِنسیوس)، احیا کنندهی مکتب کنفوسیوس
«مینگزِی» یا مِنسیوس، متفکر بزرگ دوران حکمرانی حکومتهای همستیز(از قرن 5 تا قرن 3پیش از میلاد) و یکی از شاگردان برجستهی مکتب کنفوسیوس بهشمار میرود. وی که در قرن 4پیش از میلاد زندگی میکرد اهل کشور«جو» و ادامه دهندهی اندیشهی کنفوسیوس شمرده ميشود. او بهعنوان حکیم دوم پس از کنفوسیوس، در میان پیروان آیین کنفوسویس از احترام خاصی برخوردار بود.
او از یک سو اعتقاد داشت که باید اندیشهمندان بر دیگران حکومت کنند، و از سوی دیگر معتقد بود که روابط حاکم با رعایا بایستی مانند روابط پدر و مادر با فرزندان خود باشد و حاکم باید همچون پدر و مادر به سختیها و مشکلات مردم توجه کرده و مردم هم احترام حاکم را نگهدارند. وی میگفت، مردم بالاتر از همه چیز بوده و اخلاق اساس سیاست است. وی اخلاق را به 4 بخش خیرخواهی، عدالت، رفتار مؤدبانه و عقل تقسیم کرده و معتقد بود که اگر اعضای جامعه با خیرخواهی و عدالت روابط بین خود را تنظیم کنند، ثبات نظام و وحدت کشور تضمین خواهد شد.
او مدتی تدریس میکرد و با کمک شاگردانش هفت مقاله نوشت و آنها را تحت عنوان کتاب«مینگزِی» منتشر ساخت. در این کتاب گفتهها و اندیشههای«مینگزِي» و مناظرههای وی با نمایندگان مکاتب دیگر مطرح شده است. این کتاب به عنوان یک اثر کلاسیک همیشه مورد احترام مردم بوده است.