موج نو سینمای ژاپن: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
(صفحه‌ای تازه حاوی «موج نو سينماي فرانسه جنبشي در سينماي اين كشور است كه در اواخر دهه 1950 با هدايت منتقدان جوان سينما شكل گرفت و بر سينماي ساير نقاط جهان هم تأثير گذاشت. از فيلمسازان مطرح اين موج، می‌توان ژان لوك گدار[1] را نام برد كه اولين فيلم بلند او يعني «از نفس...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
موج نو سينماي فرانسه جنبشي در سينماي اين كشور است كه در اواخر دهه 1950 با هدايت منتقدان جوان سينما شكل گرفت و بر سينماي ساير نقاط جهان هم تأثير گذاشت. از فيلمسازان مطرح اين موج، می‌توان ژان لوك گدار[1] را نام برد كه اولين فيلم بلند او يعني «از نفس افتاده»[2] نمونه عالي از گرايش اين جريان جديد بود. این فيلم سپتامبر 1960 در [[ژاپن]] به نمايش در آمد و تأثير بسيار زيادي بر سينماگران جوان ژاپني به جاي گذاشت. نمايش اين فيلم‌ها و بطور كلي تأثير موج نوي سينماي فرانسه باعث ايجاد جنبشي در شركت سینمایی شوچيكو شد كه از آن با نام نول ويج شوچيكو[3] نام برده مي‌شود (ساتو، 2006: 15). شروع موج شوچيكو را از فيلم «داستان ظالمانه جواني»[4] ناگيسا اوشيما مي‌دانند.
موج نو سینمای فرانسه جنبشی در [[سینمای ژاپن|سینمای این کشور]] است که در اواخر دهه 1950 با هدایت منتقدان جوان [[سینمای ژاپن|سینما]] شکل گرفت و بر سینمای سایر نقاط جهان هم تأثیر گذاشت. از فیلم‌سازان مطرح این موج، می‌توان ژان لوک گدار (Jean-Luc Godard(1930-   )) را نام برد که اولین فیلم بلند او یعنی «از نفس افتاده» (À bout de soufflé) نمونه عالی از گرایش این جریان جدید بود. این فیلم سپتامبر 1960 در [[ژاپن]] به نمایش در آمد و تأثیر بسیار زیادی بر سینماگران جوان ژاپنی به جای گذاشت. نمایش این فیلم‌ها و بطور کلی تأثیر موج نوی سینمای فرانسه باعث ایجاد جنبشی در شرکت سینمایی شوچیکو شد که از آن با نام نول ویج شوچیکو (松竹ヌーベルバーグ/Shōchiku nuberubagu) نام برده می‌شود<ref>Satō, T (2006). Nihon eigashi 3. [https://www.iwanami.co.jp/english/ Iwanami shoten]. P15.</ref>. شروع موج شوچیکو را از فیلم «داستان ظالمانه جوانی» (『青春残酷物語』/Seishun Zankoku Monogatari) ناگیسا اوشیما می‌دانند.


در مركز اين گرايش علاوه بر اوشيما دو كارگردان جوان ديگر هم وجود دارند؛ يوشي‌شيگه يوشيدا[5] و ماساهيرو شينودا[6]. با كناره گيري اوشيما و فيلمنامه نويس او از شوچيكو و كناره گيري و مستقل شدن يوشيدا و شينودا در سال‌هاي بعد، جريان نول ويج شوچيكو، چندان ادامه نيافت، اما اين جريان در دل جريان بزرگتري به نام موج نو سينماي ژاپن قرار گرفت كه تا دهه 1970 ادامه داشت.
در مرکز این گرایش علاوه بر اوشیما دو کارگردان جوان دیگر هم وجود دارند؛ یوشی‌شیگه یوشیدا (吉田義重/Yoshida yoshishige(1933-    )) و ماساهیرو شینودا (篠田正浩/Shinoda masahiro(1931-     )). با کناره گیری اوشیما و فیلمنامه نویس او از شوچیکو و کناره گیری و مستقل شدن یوشیدا و شینودا در سال‌های بعد، جریان نول ویج شوچیکو، چندان ادامه نیافت، اما این جریان در دل جریان بزرگتری به نام [[موج نو سینمای ژاپن]] قرار گرفت که تا دهه 1970 ادامه داشت.


خروج سينماگراني چون اوشيما، شينودا و يوشيدا و تأسيس شركت‌هاي مستقل فيلمسازي همه به اين خاطر بود كه آنها نمي‌توانستند در چهارچوب نظام محكم استوديويي، به ساخت آثار دلخواه خود بپردازند. شركت‌هاي فيلمسازي همه به دنبال فروش و كسب سود بيشتر بودند و هنرمنداني مانند اوشيما مي‌خواستند فيلم‌هاي هنري بسازند، فيلم‌هايي كه البته چندان در فروش موفق نبودند و اين مسأله قابل قبول شركت نبود. كارگرداناني مانند اوشيما با هدف ساخت فيلم‌هاي هنري يا سياسي مورد نظر خود، از شركت‌هاي بزرگ جدا مي‌شدند و اقدام به تأسيس شركت مستقل فيلمسازي خود مي‌كردند، اما خيلي زود آنها با مشكلات مالي مواجه و مجبور به انحلال شركت‌هاي مستقل خود مي‌شدند.
خروج سینماگرانی چون اوشیما، شینودا و یوشیدا و تأسیس شرکت‌های مستقل فیلمسازی همه به این خاطر بود که آن‌ها نمی‌توانستند در چهارچوب نظام محکم استودیویی، به ساخت آثار دلخواه خود بپردازند. شرکت‌های فیلمسازی همه به دنبال فروش و کسب سود بیشتر بودند و هنرمندانی مانند اوشیما می‌خواستند فیلم‌های هنری بسازند، فیلم‌هایی که البته چندان در فروش موفق نبودند و این مسأله قابل قبول شرکت نبود. کارگردانانی مانند اوشیما با هدف ساخت فیلم‌های هنری یا سیاسی مورد نظر خود، از شرکت‌های بزرگ جدا می‌شدند و اقدام به تأسیس شرکت مستقل فیلمسازی خود می‌کردند، اما خیلی زود آن‌ها با مشکلات مالی مواجه و مجبور به انحلال شرکت‌های مستقل خود می‌شدند.


نظام استوديويي و حاكميت شركت‌هاي بزرگ ساخت و توزيع فيلم در دو دهه بعد از جنگ همچنان ادامه داشت و اقداماتي مانند تأسيس شركت‌هاي مستقل فيلمسازي از سوي كارگردانان و حتي هنرپيشه‌هاي مطرح، نتوانست هيچ خللي در اين حاكميت ايجاد كند. با اين همه از اواخر دهه 1950 اين حاكميت، رقيبي جدي پيدا كرد كه آرام آرام در پوسته ضخيم آن ترك‌هايي ايجاد كرد. رقيب جديد تلويزيون و گسترش آن در جامعه بعد از جنگ ژاپن بود. سال 1958 سالی فراموش نشدنی در تاریخ [[سینمای ژاپن]] است. در این سال تعداد حضور تماشاگران در سالن‌های سینما به یک میلیارد 127 میلیون و 452 هزار نفر در سال رسید که بالاترین تعداد تماشاگر جذب شده به سالن‌های سینما در کل تاریخ سینمای این کشور است (ئه‌رِن، 2021). با اين همه در ماه مي همين سال هم با استناد به آمار ثبت شده در "ان اچ ك" تعداد تلويزيون‌هاي موجود در كشور بسيار افزايش يافت و از عدد يك ميليون دستگاه تلويزيون فراتر رفت. سال بعد با پخش مستقيم ازدواج وليعهد ژاپن از تلويزيون، تعداد دستگاه‌هاي گيرنده تلويزيوني در كشور بسيار زياد شد و از دو ميليون هم فراتر رفت. خود ژاپن هم يكي از سازندگان مطرح وسائل صوتي و تصويري بود و اين مسأله به گسترش هرچه بيشتر تلويزيون در جامعه كمك كرد. شركت‌هاي فيلمسازي بزرگ نخست به مقابله با رقيب بر آمدند و حتي قوانيني مبني بر عدم حضور هنرپيشه‌هاي شركت‌هاي سینمایی در تلويزيون امضا كردند، اما اين اقدامات نتيجه بخش نبود و بزودي رقيب جديد نظام استوديويي سينماي ژاپن را به تدريج از بين برد.
نظام استودیویی و حاکمیت شرکت‌های بزرگ ساخت و توزیع فیلم در دو دهه بعد از جنگ همچنان ادامه داشت و اقداماتی مانند تأسیس شرکت‌های مستقل فیلمسازی از سوی کارگردانان و حتی هنرپیشه‌های مطرح، نتوانست هیچ خللی در این حاکمیت ایجاد کند. با این همه از اواخر دهه 1950 این حاکمیت، رقیبی جدی پیدا کرد که آرام آرام در پوسته ضخیم آن ترک‌هایی ایجاد کرد. رقیب جدید [[تلویزیون در ژاپن|تلویزیون]] و گسترش آن در جامعه بعد از جنگ [[ژاپن]] بود. سال 1958 سالی فراموش نشدنی در تاریخ [[سینمای ژاپن]] است. در این سال تعداد حضور تماشاگران در سالن‌های سینما به یک میلیارد 127 میلیون و 452 هزار نفر در سال رسید که بالاترین تعداد تماشاگر جذب شده به سالن‌های [[سینمای ژاپن|سینما]] در کل تاریخ [[سینمای ژاپن|سینمای این کشور]] است.<ref name=":11">Eiren (2021). Kakō dētā Ran 1955nen-2020nen.</ref> با این همه در ماه می همین سال هم با استناد به آمار ثبت شده در «ان اچ ک» تعداد تلویزیون‌های موجود در کشور بسیار افزایش یافت و از عدد یک میلیون دستگاه تلویزیون فراتر رفت. سال بعد با پخش مستقیم ازدواج ولیعهد [[ژاپن]] از [[تلویزیون در ژاپن|تلویزیون]]، تعداد دستگاه‌های گیرنده تلویزیونی در کشور بسیار زیاد شد و از دو میلیون هم فراتر رفت. خود [[ژاپن]] هم یکی از سازندگان مطرح وسائل صوتی و تصویری بود و این مسأله به گسترش هرچه بیشتر [[تلویزیون در ژاپن|تلویزیون]] در جامعه کمک کرد. شرکت‌های فیلمسازی بزرگ نخست به مقابله با رقیب بر آمدند و حتی قوانینی مبنی بر عدم حضور هنرپیشه‌های شرکت‌های سینمایی در [[تلویزیون در ژاپن|تلویزیون]] امضا کردند، اما این اقدامات نتیجه بخش نبود و بزودی رقیب جدید نظام استودیویی [[سینمای ژاپن]] را به تدریج از بین برد.


از طرف ديگر كوچكتر و ارزان‌تر شدن وسائل فيلمبرداري و ساخت فيلم، امكان ساخت فيلم را براي علاقمنداني فراهم آورد كه هيچ گونه سابقه كار استوديويي نداشتند و اين مسأله باعث ظهور فيلمسازان مستقلي شد كه بدون پشتوانه و تجربه استوديويي قدم به عرصه فيلمسازي گذشتند و نسلي از كارگردانان تجربي ژاپن را شكل داد كه از معروفترين آنها مي‌توان به شوجي تراياما و سوسومو هاني[7] اشاره كرد. نيز نسلي از مستندسازان را بوجود آورد كه توانستند شهرت بين‌المللي كسب كنند كه سرآمدين آنها نوري‌آكي تسوچي‌موتو[8] و كازوئو هارا[9] هستند.
از طرف دیگر کوچکتر و ارزان‌تر شدن وسائل فیلمبرداری و ساخت فیلم، امکان ساخت فیلم را برای علاقمندانی فراهم آورد که هیچ گونه سابقه کار استودیویی نداشتند و این مسأله باعث ظهور فیلمسازان مستقلی شد که بدون پشتوانه و تجربه استودیویی قدم به عرصه فیلمسازی گذشتند و نسلی از کارگردانان تجربی [[ژاپن]] را شکل داد که از معروف‌ترین آن‌ها می‌توان به شوجی ترایاما و سوسومو هانی (羽仁進/Hani Susumu(1928-   )) اشاره کرد. نیز نسلی از مستندسازان را بوجود آورد که توانستند شهرت بین‌المللی کسب کنند که سرآمدین آن‌ها نوری‌آکی تسوچی‌موتو (土本典昭/Tsuchimoto Noriaki(1928-2008)) و کازوئو هارا (原一男/Hara Kazuo(1945-   )) هستند.


در زمينه پويانمايي، ژاپن بر خلاف بازاريابي فيلم‌هاي سينماييش، در بازار جهاني بسيار موفق بوده و هست. به اعتقاد ساتو، دليل موفقيت صنعت پويانمايي ژاپن را بايد در تأسيس استوديوي ساخت انيميشن شركت توئِی[10] در سال 1956 جستجو كرد (ساتو، 2006: 103). در واقع تا اين زمان، شركت‌هاي كوچك ژاپني‌اي بودند كه اقدام به توليد انيميشن مي‌كردند، اما با اقدام شركت توئی، صنعت انيميشن به لحاظ اقتصادي و در آمدزايي در بازارهاي جهاني بسيار پيشرفت كرد. امروزه مشهورترين چهره انيميشن ژاپن، هايائو ميازاكي است.
در زمینه پویانمایی، [[ژاپن]] بر خلاف بازاریابی فیلم‌های سینماییش، در بازار جهانی بسیار موفق بوده و هست. به اعتقاد ساتو، دلیل موفقیت صنعت پویانمایی [[ژاپن]] را باید در تأسیس استودیوی ساخت انیمیشن شرکت توئِی (東映株式会社/Tōei kabushiki kaisha) در سال 1956 جستجو کرد.<ref>Satō, T (2006). Nihon eigashi 3. [https://www.iwanami.co.jp/english/ Iwanami shoten]. P103.</ref> در واقع تا این زمان، شرکت‌های کوچک ژاپنی‌ای بودند که اقدام به تولید انیمیشن می‌کردند، اما با اقدام شرکت توئی، صنعت انیمیشن به لحاظ اقتصادی و در آمدزایی در بازارهای جهانی بسیار پیشرفت کرد. امروزه مشهورترین چهره انیمیشن [[ژاپن]]، هایائو میازاکی است.
----[1] Jean-Luc Godard(1930-   ).
==نیز نگاه کنید به==
 
*[[هنر ژاپن]]
[2] À bout de soufflé.
*[[سینمای ژاپن]]
 
==کتابشناسی==
[3] 松竹ヌーベルバーグ/Shōchiku nuberubagu.
 
[4] 『青春残酷物語』/Seishun Zankoku Monogatari.
 
[5] 吉田義重/Yoshida yoshishige(1933-    ).
 
[6] 篠田正浩/Shinoda masahiro(1931-     ).
 
[7] 羽仁進/Hani Susumu(1928-   ).
 
[8] 土本典昭/Tsuchimoto Noriaki(1928-2008).
 
[9] 原一男/Hara Kazuo(1945-   ).
 
[10] 東映株式会社/Tōei kabushiki kaisha.

نسخهٔ ‏۲۳ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۳۷

موج نو سینمای فرانسه جنبشی در سینمای این کشور است که در اواخر دهه 1950 با هدایت منتقدان جوان سینما شکل گرفت و بر سینمای سایر نقاط جهان هم تأثیر گذاشت. از فیلم‌سازان مطرح این موج، می‌توان ژان لوک گدار (Jean-Luc Godard(1930-   )) را نام برد که اولین فیلم بلند او یعنی «از نفس افتاده» (À bout de soufflé) نمونه عالی از گرایش این جریان جدید بود. این فیلم سپتامبر 1960 در ژاپن به نمایش در آمد و تأثیر بسیار زیادی بر سینماگران جوان ژاپنی به جای گذاشت. نمایش این فیلم‌ها و بطور کلی تأثیر موج نوی سینمای فرانسه باعث ایجاد جنبشی در شرکت سینمایی شوچیکو شد که از آن با نام نول ویج شوچیکو (松竹ヌーベルバーグ/Shōchiku nuberubagu) نام برده می‌شود[۱]. شروع موج شوچیکو را از فیلم «داستان ظالمانه جوانی» (『青春残酷物語』/Seishun Zankoku Monogatari) ناگیسا اوشیما می‌دانند.

در مرکز این گرایش علاوه بر اوشیما دو کارگردان جوان دیگر هم وجود دارند؛ یوشی‌شیگه یوشیدا (吉田義重/Yoshida yoshishige(1933-    )) و ماساهیرو شینودا (篠田正浩/Shinoda masahiro(1931-     )). با کناره گیری اوشیما و فیلمنامه نویس او از شوچیکو و کناره گیری و مستقل شدن یوشیدا و شینودا در سال‌های بعد، جریان نول ویج شوچیکو، چندان ادامه نیافت، اما این جریان در دل جریان بزرگتری به نام موج نو سینمای ژاپن قرار گرفت که تا دهه 1970 ادامه داشت.

خروج سینماگرانی چون اوشیما، شینودا و یوشیدا و تأسیس شرکت‌های مستقل فیلمسازی همه به این خاطر بود که آن‌ها نمی‌توانستند در چهارچوب نظام محکم استودیویی، به ساخت آثار دلخواه خود بپردازند. شرکت‌های فیلمسازی همه به دنبال فروش و کسب سود بیشتر بودند و هنرمندانی مانند اوشیما می‌خواستند فیلم‌های هنری بسازند، فیلم‌هایی که البته چندان در فروش موفق نبودند و این مسأله قابل قبول شرکت نبود. کارگردانانی مانند اوشیما با هدف ساخت فیلم‌های هنری یا سیاسی مورد نظر خود، از شرکت‌های بزرگ جدا می‌شدند و اقدام به تأسیس شرکت مستقل فیلمسازی خود می‌کردند، اما خیلی زود آن‌ها با مشکلات مالی مواجه و مجبور به انحلال شرکت‌های مستقل خود می‌شدند.

نظام استودیویی و حاکمیت شرکت‌های بزرگ ساخت و توزیع فیلم در دو دهه بعد از جنگ همچنان ادامه داشت و اقداماتی مانند تأسیس شرکت‌های مستقل فیلمسازی از سوی کارگردانان و حتی هنرپیشه‌های مطرح، نتوانست هیچ خللی در این حاکمیت ایجاد کند. با این همه از اواخر دهه 1950 این حاکمیت، رقیبی جدی پیدا کرد که آرام آرام در پوسته ضخیم آن ترک‌هایی ایجاد کرد. رقیب جدید تلویزیون و گسترش آن در جامعه بعد از جنگ ژاپن بود. سال 1958 سالی فراموش نشدنی در تاریخ سینمای ژاپن است. در این سال تعداد حضور تماشاگران در سالن‌های سینما به یک میلیارد 127 میلیون و 452 هزار نفر در سال رسید که بالاترین تعداد تماشاگر جذب شده به سالن‌های سینما در کل تاریخ سینمای این کشور است.[۲] با این همه در ماه می همین سال هم با استناد به آمار ثبت شده در «ان اچ ک» تعداد تلویزیون‌های موجود در کشور بسیار افزایش یافت و از عدد یک میلیون دستگاه تلویزیون فراتر رفت. سال بعد با پخش مستقیم ازدواج ولیعهد ژاپن از تلویزیون، تعداد دستگاه‌های گیرنده تلویزیونی در کشور بسیار زیاد شد و از دو میلیون هم فراتر رفت. خود ژاپن هم یکی از سازندگان مطرح وسائل صوتی و تصویری بود و این مسأله به گسترش هرچه بیشتر تلویزیون در جامعه کمک کرد. شرکت‌های فیلمسازی بزرگ نخست به مقابله با رقیب بر آمدند و حتی قوانینی مبنی بر عدم حضور هنرپیشه‌های شرکت‌های سینمایی در تلویزیون امضا کردند، اما این اقدامات نتیجه بخش نبود و بزودی رقیب جدید نظام استودیویی سینمای ژاپن را به تدریج از بین برد.

از طرف دیگر کوچکتر و ارزان‌تر شدن وسائل فیلمبرداری و ساخت فیلم، امکان ساخت فیلم را برای علاقمندانی فراهم آورد که هیچ گونه سابقه کار استودیویی نداشتند و این مسأله باعث ظهور فیلمسازان مستقلی شد که بدون پشتوانه و تجربه استودیویی قدم به عرصه فیلمسازی گذشتند و نسلی از کارگردانان تجربی ژاپن را شکل داد که از معروف‌ترین آن‌ها می‌توان به شوجی ترایاما و سوسومو هانی (羽仁進/Hani Susumu(1928-   )) اشاره کرد. نیز نسلی از مستندسازان را بوجود آورد که توانستند شهرت بین‌المللی کسب کنند که سرآمدین آن‌ها نوری‌آکی تسوچی‌موتو (土本典昭/Tsuchimoto Noriaki(1928-2008)) و کازوئو هارا (原一男/Hara Kazuo(1945-   )) هستند.

در زمینه پویانمایی، ژاپن بر خلاف بازاریابی فیلم‌های سینماییش، در بازار جهانی بسیار موفق بوده و هست. به اعتقاد ساتو، دلیل موفقیت صنعت پویانمایی ژاپن را باید در تأسیس استودیوی ساخت انیمیشن شرکت توئِی (東映株式会社/Tōei kabushiki kaisha) در سال 1956 جستجو کرد.[۳] در واقع تا این زمان، شرکت‌های کوچک ژاپنی‌ای بودند که اقدام به تولید انیمیشن می‌کردند، اما با اقدام شرکت توئی، صنعت انیمیشن به لحاظ اقتصادی و در آمدزایی در بازارهای جهانی بسیار پیشرفت کرد. امروزه مشهورترین چهره انیمیشن ژاپن، هایائو میازاکی است.

نیز نگاه کنید به

کتابشناسی

  1. Satō, T (2006). Nihon eigashi 3. Iwanami shoten. P15.
  2. Eiren (2021). Kakō dētā Ran 1955nen-2020nen.
  3. Satō, T (2006). Nihon eigashi 3. Iwanami shoten. P103.