سلطنت تیمور: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «تیمور در سال ۱۷۴۶ یا ۱۷۴۷، یعنی سالیکه نادرشاهکشته شد و احمدخان به سلطنت رسید، در مازندران یا مشهد متولد شد. او تحصیلکرده بود و به فارسی هم شعر میسرود. در دربار او یک انجمن ادبی کوچک وجود داشت. دیوان شعر او به فارسی وجود دارد و پسرانش، شجا...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
تیمور در سال ۱۷۴۶ یا ۱۷۴۷، یعنی سالیکه نادرشاهکشته شد و احمدخان به سلطنت رسید، در مازندران یا مشهد متولد شد. او تحصیلکرده بود و به فارسی هم شعر میسرود. در دربار او یک انجمن ادبی کوچک وجود داشت. دیوان شعر او به فارسی وجود دارد و پسرانش، شجاعالملک و نادر میرزا، نیز به فارسی شعر میسرودند. بیشتر اوقات ۲۲ساله حکومت تیمور صرف سرکوب شورشهای داخلی و حملات خارجی شد. شورش عبدالخالق خان، عموی تیمور یکی از این شورشها بود که در ۵- ۱۷۷۴ صورتگرفت و به شکست و اسارت عبدالخالق و سوءظن بیشتر تیمور به سران درانی منجر شد. شورش صاحبزاده چمکنی نیز به قصد کشتن تیمور و به تخت نشاندن برادرش، اسکندر صورتگرفت و سرکوب شد؛ اما شورشها و مقاومتهایی نیز در سند، مشهد، [[بلخ]] و جاهای دیگر بروز کرد. | تیمور در سال ۱۷۴۶ یا ۱۷۴۷، یعنی سالیکه نادرشاهکشته شد و احمدخان به سلطنت رسید، در مازندران یا مشهد متولد شد. او تحصیلکرده بود و به فارسی هم شعر میسرود. در دربار او یک انجمن ادبی کوچک وجود داشت. دیوان شعر او به فارسی وجود دارد و پسرانش، شجاعالملک و نادر میرزا، نیز به فارسی شعر میسرودند. بیشتر اوقات ۲۲ساله حکومت تیمور صرف سرکوب شورشهای داخلی و حملات خارجی شد. شورش عبدالخالق خان، عموی تیمور یکی از این شورشها بود که در ۵- ۱۷۷۴ صورتگرفت و به شکست و اسارت عبدالخالق و سوءظن بیشتر تیمور به سران درانی منجر شد. شورش صاحبزاده چمکنی نیز به قصد کشتن تیمور و به تخت نشاندن برادرش، اسکندر صورتگرفت و سرکوب شد؛ اما شورشها و مقاومتهایی نیز در سند، مشهد، [[بلخ]] و جاهای دیگر بروز کرد. | ||
تیمور، جذبه و مدیریت و قدرت احمدشاه را نداشت. در زمان او گرایشهای گریز از مرکز شدت گرفت. او حملات سیکها را دفع کرد و ملتان را پسگرفت؛ ولی سیکها همچنان در حال قدرتگرفتن بودند و در شمال هند نفوذ زیادی یافته بودند. در سراسر جنوب و شرق هند هم انگلیسها مسلط شده و نفوذ حکومت درانی را قطع کرده بودند. در زمان تیمور بخشی از مناطق نزدیک بلخ نیز از دست رفت و به تصرف پادشاه بخارا درآمد؛ بااینحال، در زمان تیمور آرامشی نسبی برقرار بود و قلمرو حکومت درانی تا حدودی حفظ شد. | |||
تیمور برای حفظ موقعیت خود تکیه زیادی روی [[قوم قزلباش افغانستان|قزلباشها]] کرد و همانند پدرش امور اداری و دیوانی را به آنان سپرد و دسته نظامی قزلباش را تقویت کرد و تعداد آنها را به ۱۲۰۰۰ نفر رساند تا در برابر قبایل حتی پشتونها در شرایط بروز خطرات و بحرانهای احتمالی، حکومت خود را حفظ کند. دسته قزلباش معروف به غلامان شاه یا غلامان شاهی بودند. | |||
=== زنان و فرزندان تیمور === | |||
تیمور علاقه مفرطی به زنان داشت و گفتهشده، او ۳۰۰ زن و کنیز داشت. تعداد پسران تیمور را تا ۳۴ نفر ذکر کردهاند. دو نفر از آنها در ایام صباوت فوت کردند و مابقی در قید حیات بودند و اگر تعداد دختران او به همین قیاس محاسبه شود، عده همه اولاد تیمور به ۷۰ میرسد.<ref>صدیق فرهنگ، میرمحمد. [[افغانستان]] در پنج قرن اخیر. جلد اول، ص۱۸۶.</ref> آقای غبار مینویسد تیمور از زنان خود ۳۳ پسر و ۱۳ دختر داشت.<ref>محمدغبار، میرغلام. افغانستان در مسیر تاریخ. ص ۳۷۲.</ref> | |||
طبق اعلام سراجالتواریخ، هنگام مرگ تیمور از او ۲۴ پسر (بهجز دختران) به شرح زیر باقی ماند: ۱- همایون ۲- محمود ۱، 3- احمد ۴- زمان ۵- سلطان ۶- نورده ۷- ملگ گوهر ۸- اکبر ۹- حسین ۱۰- حسن ۱۱- عباس ۱۲- بلند اختر ۱۳ - شاهرخ ۱۴- شاهپور ۱۵- جهان والا ۱۶- فیروزالدین ۱۷ - ابراهیم ۱۸ - فرخ ۱۹- شجاع الملک ۲۰- خاور ۲۱- ایوب ۲۲- میرزا میران ۲۳- میرزا کهندل ۲۴ - نادر.<ref>علی آبادی، علیرضا (1395). جامعه و فرهنگ افغانستان. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص 513-515.</ref> | |||
== کتابشناسی == | |||
نسخهٔ ۲ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۰۹
تیمور در سال ۱۷۴۶ یا ۱۷۴۷، یعنی سالیکه نادرشاهکشته شد و احمدخان به سلطنت رسید، در مازندران یا مشهد متولد شد. او تحصیلکرده بود و به فارسی هم شعر میسرود. در دربار او یک انجمن ادبی کوچک وجود داشت. دیوان شعر او به فارسی وجود دارد و پسرانش، شجاعالملک و نادر میرزا، نیز به فارسی شعر میسرودند. بیشتر اوقات ۲۲ساله حکومت تیمور صرف سرکوب شورشهای داخلی و حملات خارجی شد. شورش عبدالخالق خان، عموی تیمور یکی از این شورشها بود که در ۵- ۱۷۷۴ صورتگرفت و به شکست و اسارت عبدالخالق و سوءظن بیشتر تیمور به سران درانی منجر شد. شورش صاحبزاده چمکنی نیز به قصد کشتن تیمور و به تخت نشاندن برادرش، اسکندر صورتگرفت و سرکوب شد؛ اما شورشها و مقاومتهایی نیز در سند، مشهد، بلخ و جاهای دیگر بروز کرد.
تیمور، جذبه و مدیریت و قدرت احمدشاه را نداشت. در زمان او گرایشهای گریز از مرکز شدت گرفت. او حملات سیکها را دفع کرد و ملتان را پسگرفت؛ ولی سیکها همچنان در حال قدرتگرفتن بودند و در شمال هند نفوذ زیادی یافته بودند. در سراسر جنوب و شرق هند هم انگلیسها مسلط شده و نفوذ حکومت درانی را قطع کرده بودند. در زمان تیمور بخشی از مناطق نزدیک بلخ نیز از دست رفت و به تصرف پادشاه بخارا درآمد؛ بااینحال، در زمان تیمور آرامشی نسبی برقرار بود و قلمرو حکومت درانی تا حدودی حفظ شد.
تیمور برای حفظ موقعیت خود تکیه زیادی روی قزلباشها کرد و همانند پدرش امور اداری و دیوانی را به آنان سپرد و دسته نظامی قزلباش را تقویت کرد و تعداد آنها را به ۱۲۰۰۰ نفر رساند تا در برابر قبایل حتی پشتونها در شرایط بروز خطرات و بحرانهای احتمالی، حکومت خود را حفظ کند. دسته قزلباش معروف به غلامان شاه یا غلامان شاهی بودند.
زنان و فرزندان تیمور
تیمور علاقه مفرطی به زنان داشت و گفتهشده، او ۳۰۰ زن و کنیز داشت. تعداد پسران تیمور را تا ۳۴ نفر ذکر کردهاند. دو نفر از آنها در ایام صباوت فوت کردند و مابقی در قید حیات بودند و اگر تعداد دختران او به همین قیاس محاسبه شود، عده همه اولاد تیمور به ۷۰ میرسد.[۱] آقای غبار مینویسد تیمور از زنان خود ۳۳ پسر و ۱۳ دختر داشت.[۲]
طبق اعلام سراجالتواریخ، هنگام مرگ تیمور از او ۲۴ پسر (بهجز دختران) به شرح زیر باقی ماند: ۱- همایون ۲- محمود ۱، 3- احمد ۴- زمان ۵- سلطان ۶- نورده ۷- ملگ گوهر ۸- اکبر ۹- حسین ۱۰- حسن ۱۱- عباس ۱۲- بلند اختر ۱۳ - شاهرخ ۱۴- شاهپور ۱۵- جهان والا ۱۶- فیروزالدین ۱۷ - ابراهیم ۱۸ - فرخ ۱۹- شجاع الملک ۲۰- خاور ۲۱- ایوب ۲۲- میرزا میران ۲۳- میرزا کهندل ۲۴ - نادر.[۳]