اجرای اصلاحات فرهنگی در چین: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی « == ''اجرای اصلاحات؛ دولت مستأجل'' == به همین جهت، جنبش اصلاحاتی در جامعه شکل گرفت که متأسفانه خیلی دوام نیاورد. این جنبش که در سال 1898میلادی توسط کانگ یووِی[1] رهبری شده و مورد حمایت امپراتور گوانگشی بود، اصلاح...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
=== ''اجرای اصلاحات؛ دولت مستأجل'' === | |||
== ''اجرای اصلاحات؛ دولت مستأجل'' == | به همین جهت، جنبش اصلاحاتی در جامعه شکل گرفت که متأسفانه خیلی دوام نیاورد. این جنبش که در سال 1898میلادی توسط کانگ یووِی (Kang Youwei) رهبری شده و مورد حمایت امپراتور گوانگشی بود، اصلاح طلبان قصد داشتند اصلاحات سیاسی سبک سرمایهداری را به مورد اجرا گذاشته؛ از غرب پیروی کرده؛ فرهنگ و علم را گسترش داده؛ سیستم سیاسی و آموزشی را اصلاح کرده، و کشاورزی و صنعت و بازرگانی را توسعه دهند. این جنبش پیش از سقوط، تنها 103روز دوام آورد. از این زمان تا انقلاب سال 1911میلادی و در حوالی جنبش چهارم ماه می سال 1919میلادی، تعدادی از متفکران پیشنهاد کردند که مطالعهی فرهنگ سنتی باید به روش اصولی، علمی و دمکراتیک پیش برده شود. در این جو متلاطم فکری، برخی از منتقدان اخلاقیات فئودالی معتقد بودند که آیین کنفوسیوس که زیربنای مفاهیم فرهنگ سنتی است، باید کنار گذاشته شده و از فرهنگ [[چین]] حذف شود. دیگران خواهان حفظ جوهر فرهنگ سنتی همانگونه که بوده است، بودند. آنها بر این باور بودند که [[فرهنگ چینی]] با پذیرش جوهره و ناخالصی خود به هیچوجه به آسانی مغلوب فرهنگ خارجی نخواهد شد. ولی صاحب نظرانی که در این کشاکش فکری و دوران نوگرایی موفق بودند، که همگی از نزدیک فرهنگ سنتی را به صورت جامع مورد مطالعه قرار داده و با آن آشنایی کامل داشتند. آنان هیچکدام موضع نیهیلیستی یا واپسگرایی نسبت به فرهنگ سنتی نداشتند. در خلال جنبش چهارم ماه می بود که صاحب نظران متعادل و پیشرو، دو پرچم دمکراسی و علم و فرهنگ سنتی را با هم بر افراشتند. | ||
به همین جهت، جنبش اصلاحاتی در جامعه شکل گرفت که متأسفانه خیلی دوام نیاورد. این جنبش که در سال 1898میلادی توسط کانگ یووِی | |||
رشد ایدهها و فرهنگ نو و شکل گیری روشهای تازهی مطالعاتی، در مطالعهی فرهنگ سنتی آغاز شد. تعداد زیادی از متفکران موضع تردید آمیزی نسبت به گذشتهی ادبیات چین باستان و تخمینهای زده شده در مورد قدمت تمدن باستانی چین اتخاذ کرده و برخی از اظهارات قطعی غیر قابل سئوال سابق بر این را انکار کردند. | رشد ایدهها و فرهنگ نو و شکل گیری روشهای تازهی مطالعاتی، در مطالعهی فرهنگ سنتی آغاز شد. تعداد زیادی از متفکران موضع تردید آمیزی نسبت به گذشتهی ادبیات چین باستان و تخمینهای زده شده در مورد قدمت تمدن باستانی چین اتخاذ کرده و برخی از اظهارات قطعی غیر قابل سئوال سابق بر این را انکار کردند. | ||
با به کار گیری تئوریهای زبان شناسی و ادبی غرب در زبان و ادبیات و هنر کلاسیک چین، در زمینههای علم زبان شناسی و ادبیات هم پیشرفتهایی حاصل شد. تعداد فزایندهای لغات جدید، شامل کلمات به عاریه گرفته شده از غرب پدید آمده و ساختار زبان چینی را عوض کردند. ''کتاب گرامر ما'' به قلم ما جیانجونگ[[اجرای اصلاحات فرهنگی در چین#%20ftn2| | با به کار گیری تئوریهای زبان شناسی و ادبی غرب در زبان و ادبیات و هنر کلاسیک چین، در زمینههای علم زبان شناسی و ادبیات هم پیشرفتهایی حاصل شد. تعداد فزایندهای لغات جدید، شامل کلمات به عاریه گرفته شده از غرب پدید آمده و ساختار [[زبان چینی]] را عوض کردند. ''کتاب گرامر ما'' به قلم ما جیانجونگ [[اجرای اصلاحات فرهنگی در چین#%20ftn2|(Ma Jianzhong]])(1900-1845میلادی)نخستین کتابی بود که اصول گرامری خارجی را در زبان چینی به کار گرفته و اساس اولیهی مطالعهی گرامری چین را بنیان گذاشت. برنامههای اصلاح زبان چینی و سیستم فونتیک برای تلفظ کاراکترهای چینی(پین یین (Pinyin))هم مطرح شد. اغلب صاحب نظران موافق اصلاح کاراکترهای چینی بر اساس پین یین بودند، در نتیجه مشکل ضروری اصلاحات را حل کردند.<ref><sub>سابقی محمدعلی(1392). جامعه و فرهنگ چین. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشاراتی بین الملی الهدی جلد اول ص1106</sub></ref> | ||
==== کتابشناسی ==== |
نسخهٔ ۳۰ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۰۴
اجرای اصلاحات؛ دولت مستأجل
به همین جهت، جنبش اصلاحاتی در جامعه شکل گرفت که متأسفانه خیلی دوام نیاورد. این جنبش که در سال 1898میلادی توسط کانگ یووِی (Kang Youwei) رهبری شده و مورد حمایت امپراتور گوانگشی بود، اصلاح طلبان قصد داشتند اصلاحات سیاسی سبک سرمایهداری را به مورد اجرا گذاشته؛ از غرب پیروی کرده؛ فرهنگ و علم را گسترش داده؛ سیستم سیاسی و آموزشی را اصلاح کرده، و کشاورزی و صنعت و بازرگانی را توسعه دهند. این جنبش پیش از سقوط، تنها 103روز دوام آورد. از این زمان تا انقلاب سال 1911میلادی و در حوالی جنبش چهارم ماه می سال 1919میلادی، تعدادی از متفکران پیشنهاد کردند که مطالعهی فرهنگ سنتی باید به روش اصولی، علمی و دمکراتیک پیش برده شود. در این جو متلاطم فکری، برخی از منتقدان اخلاقیات فئودالی معتقد بودند که آیین کنفوسیوس که زیربنای مفاهیم فرهنگ سنتی است، باید کنار گذاشته شده و از فرهنگ چین حذف شود. دیگران خواهان حفظ جوهر فرهنگ سنتی همانگونه که بوده است، بودند. آنها بر این باور بودند که فرهنگ چینی با پذیرش جوهره و ناخالصی خود به هیچوجه به آسانی مغلوب فرهنگ خارجی نخواهد شد. ولی صاحب نظرانی که در این کشاکش فکری و دوران نوگرایی موفق بودند، که همگی از نزدیک فرهنگ سنتی را به صورت جامع مورد مطالعه قرار داده و با آن آشنایی کامل داشتند. آنان هیچکدام موضع نیهیلیستی یا واپسگرایی نسبت به فرهنگ سنتی نداشتند. در خلال جنبش چهارم ماه می بود که صاحب نظران متعادل و پیشرو، دو پرچم دمکراسی و علم و فرهنگ سنتی را با هم بر افراشتند.
رشد ایدهها و فرهنگ نو و شکل گیری روشهای تازهی مطالعاتی، در مطالعهی فرهنگ سنتی آغاز شد. تعداد زیادی از متفکران موضع تردید آمیزی نسبت به گذشتهی ادبیات چین باستان و تخمینهای زده شده در مورد قدمت تمدن باستانی چین اتخاذ کرده و برخی از اظهارات قطعی غیر قابل سئوال سابق بر این را انکار کردند.
با به کار گیری تئوریهای زبان شناسی و ادبی غرب در زبان و ادبیات و هنر کلاسیک چین، در زمینههای علم زبان شناسی و ادبیات هم پیشرفتهایی حاصل شد. تعداد فزایندهای لغات جدید، شامل کلمات به عاریه گرفته شده از غرب پدید آمده و ساختار زبان چینی را عوض کردند. کتاب گرامر ما به قلم ما جیانجونگ (Ma Jianzhong)(1900-1845میلادی)نخستین کتابی بود که اصول گرامری خارجی را در زبان چینی به کار گرفته و اساس اولیهی مطالعهی گرامری چین را بنیان گذاشت. برنامههای اصلاح زبان چینی و سیستم فونتیک برای تلفظ کاراکترهای چینی(پین یین (Pinyin))هم مطرح شد. اغلب صاحب نظران موافق اصلاح کاراکترهای چینی بر اساس پین یین بودند، در نتیجه مشکل ضروری اصلاحات را حل کردند.[۱]
کتابشناسی
- ↑ سابقی محمدعلی(1392). جامعه و فرهنگ چین. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشاراتی بین الملی الهدی جلد اول ص1106