سینمای ژاپن بعد از جنگ جهانی دوم: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
آگوست سال ۱۹۵۱ فیلم «راشومون» (محصول ۱۹۵۰) به کارگردانی آکیرا کوروساوا توانست جایزه بزرگ جشنواره بینالمللی فیلم ونیز را دریافت کند. سال بعد یعنی ۱۹۵۲ باز هم در جشنواره فیلم ونیز فیلم «زنی از نسل سایکاکو» (『西鶴一代女』/Saikaku Ichidai Onna) (محصول ۱۹۵۲) به کارگردانی کنجی میزوگوچی جایزه بینالملل را و در جشنواره فیلم کن هم فیلم «داستان گنجی» (محصول سال ۱۹۵۱ به کارگردانی کوسابورو یوشیمورا (吉村公三郎/Yoshimura Kōsaburō(1911–2000))) جایزه بهترین فیلمبرداری را برای فیلمبردار آن به ارمغان آورد. سال ۱۹۵۴ هم فیلم «دروازه جهنم» (『地獄門』/Jigoku mon) (محصول ۱۹۵۳) به کارگردانی تِنوسوکه کینوگاسا (衣笠貞之助/Kinugasa Tēnosuke(1896–1982)) موفق شد جایزه بزرگ جشنواره کن را دریافت کند. بعد از آن با استمرار دریافت جوایز از جشنوارههای بینالمللی فیلم، [[ژاپن]] در رده کشورهای درجه اول در دنیای [[سینمای ژاپن|سینما]] شناخته شد <ref>Satō, T (2008) Dai 2 Satsu. Nihon eigashi 2. [https://www.iwanami.co.jp/english/ Iwanami shoten]. P233.</ref>. چنین آغاز قدرتمندی در اوائل دهه 1950 و آن هم در شرایطی که [[ژاپن]] تنها پنج سال از جنگ را پشت سر گذاشته بود، نوید دوران طلایی بعد از جنگ را میداد که برخی مورخین [[سینمای ژاپن]] از آن با عنوان دوره طلائی دهه 1950 نام میبرند. کارگردانان شاخصی که این دوره را ساختند، کارگردانانی مانند میزوگوچی، یاسوجیرو ازو و میکیئو ناروسه بودند که قبل از جنگ هم به عنوان کارگردانانی مطرح و صاحب سبک شناخته میشدند و یا کسانی مانند کوروساوا و کِسوکه کینوشیتا (木下恵介/Kinoshita Keisuke(1912–1998)) بودند که درست قبل از جنگ یا دوران جنگ، فعالیتشان را در مقام کارگردان شروع کردند. | آگوست سال ۱۹۵۱ فیلم «راشومون» (محصول ۱۹۵۰) به کارگردانی آکیرا کوروساوا توانست جایزه بزرگ جشنواره بینالمللی فیلم ونیز را دریافت کند. سال بعد یعنی ۱۹۵۲ باز هم در جشنواره فیلم ونیز فیلم «زنی از نسل سایکاکو» (『西鶴一代女』/Saikaku Ichidai Onna) (محصول ۱۹۵۲) به کارگردانی کنجی میزوگوچی جایزه بینالملل را و در جشنواره فیلم کن هم فیلم «داستان گنجی» (محصول سال ۱۹۵۱ به کارگردانی کوسابورو یوشیمورا (吉村公三郎/Yoshimura Kōsaburō(1911–2000))) جایزه بهترین فیلمبرداری را برای فیلمبردار آن به ارمغان آورد. سال ۱۹۵۴ هم فیلم «دروازه جهنم» (『地獄門』/Jigoku mon) (محصول ۱۹۵۳) به کارگردانی تِنوسوکه کینوگاسا (衣笠貞之助/Kinugasa Tēnosuke(1896–1982)) موفق شد جایزه بزرگ جشنواره کن را دریافت کند. بعد از آن با استمرار دریافت جوایز از جشنوارههای بینالمللی فیلم، [[ژاپن]] در رده کشورهای درجه اول در دنیای [[سینمای ژاپن|سینما]] شناخته شد <ref>Satō, T (2008) Dai 2 Satsu. Nihon eigashi 2. [https://www.iwanami.co.jp/english/ Iwanami shoten]. P233.</ref>. چنین آغاز قدرتمندی در اوائل دهه 1950 و آن هم در شرایطی که [[ژاپن]] تنها پنج سال از جنگ را پشت سر گذاشته بود، نوید دوران طلایی بعد از جنگ را میداد که برخی مورخین [[سینمای ژاپن]] از آن با عنوان دوره طلائی دهه 1950 نام میبرند. کارگردانان شاخصی که این دوره را ساختند، کارگردانانی مانند میزوگوچی، یاسوجیرو ازو و میکیئو ناروسه بودند که قبل از جنگ هم به عنوان کارگردانانی مطرح و صاحب سبک شناخته میشدند و یا کسانی مانند کوروساوا و کِسوکه کینوشیتا (木下恵介/Kinoshita Keisuke(1912–1998)) بودند که درست قبل از جنگ یا دوران جنگ، فعالیتشان را در مقام کارگردان شروع کردند. | ||
ویژگی تمامی این کارگردانان این بود که همگی کار [[سینمای ژاپن|سینما]] را در استودیو یاد گرفته بودند به عبارتی همه دست پرورده نظام استودیویی بودند. این افراد عموما بعد از پایان تحصیلات در دانشگاه که هیچکدام مرتبط با [[سینمای ژاپن|سینما]] نبود، برای کار جذب استودیوهای فیلمسازی میشدند و ابتدا از پستهای پایین چون دستیار صدابردار، دستیار فیلمبردار، فیلمنامه نویس، کمک کارگردان و... کار خود را شروع میکردند و بعد از سالها کار آموزی اجازه مییافتند، کارگردانی فیلم را انجام دهند. این نظام استودیویی باعث شد تا تحصیلات دانشگاهی مرتبط با [[سینمای ژاپن|سینما]] خیلی دیر در [[ژاپن]] شکل بگیرد. با شکست [[ژاپن]] در جنگ و شکلگیری [[کمیسیون قانون اساسی ژاپن|قانون اساسی]] جدید که به [[کمیسیون قانون اساسی ژاپن|قانون اساسی]] صلح معروف بود، این کارگردانان فرصت یافتند تا فارغ از فشار سانسور دولتی به طرح مسائل و مشکلات اجتماعی بپردازند و آثاری خلق کنند که با اقبال زیادی در جشنوارههای سینمایی روبرو شد. | ویژگی تمامی این کارگردانان این بود که همگی کار [[سینمای ژاپن|سینما]] را در استودیو یاد گرفته بودند به عبارتی همه دست پرورده نظام استودیویی بودند. این افراد عموما بعد از پایان تحصیلات در دانشگاه که هیچکدام مرتبط با [[سینمای ژاپن|سینما]] نبود، برای کار جذب استودیوهای فیلمسازی میشدند و ابتدا از پستهای پایین چون دستیار صدابردار، دستیار فیلمبردار، فیلمنامه نویس، کمک کارگردان و... کار خود را شروع میکردند و بعد از سالها کار آموزی اجازه مییافتند، کارگردانی فیلم را انجام دهند. این نظام استودیویی باعث شد تا تحصیلات دانشگاهی مرتبط با [[سینمای ژاپن|سینما]] خیلی دیر در [[ژاپن]] شکل بگیرد. با شکست [[ژاپن]] در جنگ و شکلگیری [[کمیسیون قانون اساسی ژاپن|قانون اساسی]] جدید که به [[کمیسیون قانون اساسی ژاپن|قانون اساسی]] صلح معروف بود، این کارگردانان فرصت یافتند تا فارغ از فشار سانسور دولتی به طرح مسائل و مشکلات اجتماعی بپردازند و آثاری خلق کنند که با اقبال زیادی در جشنوارههای سینمایی روبرو شد.<ref>ذاکری، قدرت اله (1402). «هنر [[ژاپن]]». در پالیزدار، فرهاد، ذاکری، قدرت اله. جامعه و فرهنگ [[ژاپن]]، تهران: [https://alhoda.ir/ موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی]، ص.242- 281.</ref> | ||
==نیز نگاه کنید به== | ==نیز نگاه کنید به== | ||
*[[هنر ژاپن]] | *[[هنر ژاپن]] |
نسخهٔ ۲۳ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۴۶
آگوست سال ۱۹۵۱ فیلم «راشومون» (محصول ۱۹۵۰) به کارگردانی آکیرا کوروساوا توانست جایزه بزرگ جشنواره بینالمللی فیلم ونیز را دریافت کند. سال بعد یعنی ۱۹۵۲ باز هم در جشنواره فیلم ونیز فیلم «زنی از نسل سایکاکو» (『西鶴一代女』/Saikaku Ichidai Onna) (محصول ۱۹۵۲) به کارگردانی کنجی میزوگوچی جایزه بینالملل را و در جشنواره فیلم کن هم فیلم «داستان گنجی» (محصول سال ۱۹۵۱ به کارگردانی کوسابورو یوشیمورا (吉村公三郎/Yoshimura Kōsaburō(1911–2000))) جایزه بهترین فیلمبرداری را برای فیلمبردار آن به ارمغان آورد. سال ۱۹۵۴ هم فیلم «دروازه جهنم» (『地獄門』/Jigoku mon) (محصول ۱۹۵۳) به کارگردانی تِنوسوکه کینوگاسا (衣笠貞之助/Kinugasa Tēnosuke(1896–1982)) موفق شد جایزه بزرگ جشنواره کن را دریافت کند. بعد از آن با استمرار دریافت جوایز از جشنوارههای بینالمللی فیلم، ژاپن در رده کشورهای درجه اول در دنیای سینما شناخته شد [۱]. چنین آغاز قدرتمندی در اوائل دهه 1950 و آن هم در شرایطی که ژاپن تنها پنج سال از جنگ را پشت سر گذاشته بود، نوید دوران طلایی بعد از جنگ را میداد که برخی مورخین سینمای ژاپن از آن با عنوان دوره طلائی دهه 1950 نام میبرند. کارگردانان شاخصی که این دوره را ساختند، کارگردانانی مانند میزوگوچی، یاسوجیرو ازو و میکیئو ناروسه بودند که قبل از جنگ هم به عنوان کارگردانانی مطرح و صاحب سبک شناخته میشدند و یا کسانی مانند کوروساوا و کِسوکه کینوشیتا (木下恵介/Kinoshita Keisuke(1912–1998)) بودند که درست قبل از جنگ یا دوران جنگ، فعالیتشان را در مقام کارگردان شروع کردند.
ویژگی تمامی این کارگردانان این بود که همگی کار سینما را در استودیو یاد گرفته بودند به عبارتی همه دست پرورده نظام استودیویی بودند. این افراد عموما بعد از پایان تحصیلات در دانشگاه که هیچکدام مرتبط با سینما نبود، برای کار جذب استودیوهای فیلمسازی میشدند و ابتدا از پستهای پایین چون دستیار صدابردار، دستیار فیلمبردار، فیلمنامه نویس، کمک کارگردان و... کار خود را شروع میکردند و بعد از سالها کار آموزی اجازه مییافتند، کارگردانی فیلم را انجام دهند. این نظام استودیویی باعث شد تا تحصیلات دانشگاهی مرتبط با سینما خیلی دیر در ژاپن شکل بگیرد. با شکست ژاپن در جنگ و شکلگیری قانون اساسی جدید که به قانون اساسی صلح معروف بود، این کارگردانان فرصت یافتند تا فارغ از فشار سانسور دولتی به طرح مسائل و مشکلات اجتماعی بپردازند و آثاری خلق کنند که با اقبال زیادی در جشنوارههای سینمایی روبرو شد.[۲]
نیز نگاه کنید به
کتابشناسی
- ↑ Satō, T (2008) Dai 2 Satsu. Nihon eigashi 2. Iwanami shoten. P233.
- ↑ ذاکری، قدرت اله (1402). «هنر ژاپن». در پالیزدار، فرهاد، ذاکری، قدرت اله. جامعه و فرهنگ ژاپن، تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص.242- 281.