فرهنگ سیاسی ژاپن: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).) |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
ریشههای [[فرهنگ سیاسی ژاپن]] را میتوان در [[تاریخ ژاپن|تاریخ]]، مذهب و ارزشهای سیاسی-اجتماعی آن جستجو کرد. [[ژاپن]] باستان به لحاظ مذهبی تحت تاثیر [[چین]] قرار داشت. [[آیین بودا|بودیسم چینی]] از قرن ششم وارد [[ژاپن]] شد و بیش از هزار سال مذهب مسلط در [[ژاپن]] بود. در قرن هفدهم، حاکمان سلسله توکوگاوا به [[کنفوسیوس و اندیشه های او|آیین کنفوسیوس]] علاقهمند شدند. از آن پس نسخه ژاپنی [[کنفوسیوس و اندیشه های او|آیین کنفوسیوس]] که معمولا نوکنفوسیوسگرایی اِدو خوانده میشود و بر نقش عقلانیت بشری در درک عالم وجود تاکید دارد، در منش سیاسی ژاپنیها نفوذ کرد. علاقه حاکمان توکوگاوا به نوکنفوسیوسگرایی از آن جهت بود که تفکری دنیویتر و عملگرایانه تر از [[آیین بودا در ژاپن|بودیسم]] و به طور کلی دین به معنای متعارف است. در قرن هجدهم، همزمان با اوج قدرت حکومت مرکزی توکوگاوا و دوران ثبات سیاسی [[ژاپن]]، برخی از اندیشمندان ژاپنی که سرآمد آنان نوریناگا موتوئوری (本居宣長/Motoori Norinaga (1730-1801)) بود علیه سنن و مذاهب چینی شوریدند و با زنده کردن آیین [[شینتو در ژاپن|شینتو]] از دل [[ژاپن]] باستان، [[ژاپن]] را مرکز آفرینش معرفی نمودند و تلاش کردند هویتی مستقل برای [[ژاپن]] بسازند. این تلاشها در نهایت کارساز شد و اولین [[کمیسیون قانون اساسی ژاپن|قانون اساسی ژاپن]] (۱۸۹۰) اساس هویت و مذهب رسمی کشور را آیین [[شینتو در ژاپن|شینتو]] قرار داد. [[شینتو در ژاپن|شینتو]] اساس نظریه پان آسیاگرایی و فاشیسم ژاپنی در نیمه اول قرن بیستم شد که به کشورگشاییهای [[ژاپن]] در آسیای شرقی مشروعیت میبخشید. سیاست [[ژاپن]] در نیمه اول قرن بیستم تحت تاثیر فاشیسم و پان آسیاگرایی قرار داشت، اما پس از جنگ جهانی دوم نقش ایدئولوژی در سیاست این کشور بسیار کاهش پیدا کرد، دین رسمی از [[کمیسیون قانون اساسی ژاپن|قانون اساسی]] حذف و [[ساختار سیاسی ژاپن|نظام سیاسی]] جدید به عملگرایی متمایل شد. عملگرایی سیاسی که امروزه غالب است، ریشه در سنت [[کنفوسیوس و اندیشه های او|کنفوسیوسی]] دارد. با این حال امروز به سختی میتوان جلوه مذهبی در سیاست [[ژاپن]] مشاهده کرد. | ریشههای [[فرهنگ سیاسی ژاپن]] را میتوان در [[تاریخ ژاپن|تاریخ]]، مذهب و ارزشهای سیاسی-اجتماعی آن جستجو کرد. [[ژاپن]] باستان به لحاظ مذهبی تحت تاثیر [[چین]] قرار داشت. [[آیین بودا|بودیسم چینی]] از قرن ششم وارد [[ژاپن]] شد و بیش از هزار سال مذهب مسلط در [[ژاپن]] بود. در قرن هفدهم، حاکمان سلسله توکوگاوا به [[کنفوسیوس و اندیشه های او|آیین کنفوسیوس]] علاقهمند شدند. از آن پس نسخه ژاپنی [[کنفوسیوس و اندیشه های او|آیین کنفوسیوس]] که معمولا نوکنفوسیوسگرایی اِدو خوانده میشود و بر نقش عقلانیت بشری در درک عالم وجود تاکید دارد، در منش سیاسی ژاپنیها نفوذ کرد. علاقه حاکمان توکوگاوا به نوکنفوسیوسگرایی از آن جهت بود که تفکری دنیویتر و عملگرایانه تر از [[آیین بودا در ژاپن|بودیسم]] و به طور کلی دین به معنای متعارف است. در قرن هجدهم، همزمان با اوج قدرت حکومت مرکزی توکوگاوا و دوران ثبات سیاسی [[ژاپن]]، برخی از اندیشمندان ژاپنی که سرآمد آنان نوریناگا موتوئوری (本居宣長/Motoori Norinaga (1730-1801)) بود علیه سنن و مذاهب چینی شوریدند و با زنده کردن آیین [[شینتو در ژاپن|شینتو]] از دل [[ژاپن]] باستان، [[ژاپن]] را مرکز آفرینش معرفی نمودند و تلاش کردند هویتی مستقل برای [[ژاپن]] بسازند. این تلاشها در نهایت کارساز شد و اولین [[کمیسیون قانون اساسی ژاپن|قانون اساسی ژاپن]] (۱۸۹۰) اساس هویت و مذهب رسمی کشور را آیین [[شینتو در ژاپن|شینتو]] قرار داد. [[شینتو در ژاپن|شینتو]] اساس نظریه پان آسیاگرایی و فاشیسم ژاپنی در نیمه اول قرن بیستم شد که به کشورگشاییهای [[ژاپن]] در آسیای شرقی مشروعیت میبخشید. سیاست [[ژاپن]] در نیمه اول قرن بیستم تحت تاثیر فاشیسم و پان آسیاگرایی قرار داشت، اما پس از جنگ جهانی دوم نقش ایدئولوژی در سیاست این کشور بسیار کاهش پیدا کرد، دین رسمی از [[کمیسیون قانون اساسی ژاپن|قانون اساسی]] حذف و [[ساختار سیاسی ژاپن|نظام سیاسی]] جدید به عملگرایی متمایل شد. عملگرایی سیاسی که امروزه غالب است، ریشه در سنت [[کنفوسیوس و اندیشه های او|کنفوسیوسی]] دارد. با این حال امروز به سختی میتوان جلوه مذهبی در سیاست [[ژاپن]] مشاهده کرد. | ||
جمعگرایی ویژگی بارز فعالیت اجتماعی ژاپنیها در مقابل فردگرایی غربی است. عنصر محرکه هر گونه فعالیت سیاسی، ایجاد اجماع نخبگانی از طریق سلسله مراتب میباشد. ژاپنیها به نقش مثبت سلسله مراتب سخت معتقد هستند و تصمیم جمعی نخبگانی که از طریق سلسله مراتب رشد کردهاند، برایشان محترم و مشروع است. به همین ترتیب، ظهور ناگهانی سیاستمداران کاریزماتیک نظیر هیتلر، [[مائو تسه تونگ(مائو زدونگ)، بنیانگذار جمهوری خلق چین|مائو]] و فیدل کاسترو که بخواهند با زیرسوال بردن نظم و سلسله مراتب موجود، تودهها را با وعدههای رمانتیک بسیج کنند در [[سیاست و حکومت ژاپن|سیاست ژاپن]] بسیار بعید است. این روحیه زمینه ساز موفقیت احزاب نخبه و ثبات سیاسی میباشد. بنابراین موفقیت سیاستمداران نیز در ایجاد و حفظ اجماع است، نه نفوذ شخصیتی. فداکاری و سخت کوشی دیگر ارزشهای مهم سیاسی-اجتماعی در [[ژاپن]] هستند. پیشرفت و بقای سیاسی در [[ژاپن]] قطعا مستلزم پذیرش و پیروی از این اصول میباشد. این اصول ممکن است روی کاغذ قوانین و آییننامهها مشهود نباشند، اما قطعا در رویههای عملی قابل مشاهده هستند. رهبران سیاسی غالبا برای بر انگیختن حس فداکاری و سخت کوشی در سازمان، به مناسک سازی، استفاده از نشان و نماد و تشکیل انجمنهای برادری متوسل میشوند. از سوی دیگر، همین ویژگیهای سیاسی و اجتماعی زمینه ساز موفقیت سازمانهای مافیایی هم است، چنان که مافیای یاکوزا (ヤクザ/Yakuza) با حدود ۴۰۰ سال سابقه، یکی از مشهورترین این گونه سازمانها در سراسر جهان است. | جمعگرایی ویژگی بارز فعالیت اجتماعی ژاپنیها در مقابل فردگرایی غربی است. عنصر محرکه هر گونه فعالیت سیاسی، ایجاد اجماع نخبگانی از طریق سلسله مراتب میباشد. ژاپنیها به نقش مثبت سلسله مراتب سخت معتقد هستند و تصمیم جمعی نخبگانی که از طریق سلسله مراتب رشد کردهاند، برایشان محترم و مشروع است. به همین ترتیب، ظهور ناگهانی سیاستمداران کاریزماتیک نظیر هیتلر، [[مائو تسه تونگ(مائو زدونگ)، بنیانگذار جمهوری خلق چین|مائو]] و [[فیدل کاسترو]] که بخواهند با زیرسوال بردن نظم و سلسله مراتب موجود، تودهها را با وعدههای رمانتیک بسیج کنند در [[سیاست و حکومت ژاپن|سیاست ژاپن]] بسیار بعید است. این روحیه زمینه ساز موفقیت احزاب نخبه و ثبات سیاسی میباشد. بنابراین موفقیت سیاستمداران نیز در ایجاد و حفظ اجماع است، نه نفوذ شخصیتی. فداکاری و سخت کوشی دیگر ارزشهای مهم سیاسی-اجتماعی در [[ژاپن]] هستند. پیشرفت و بقای سیاسی در [[ژاپن]] قطعا مستلزم پذیرش و پیروی از این اصول میباشد. این اصول ممکن است روی کاغذ قوانین و آییننامهها مشهود نباشند، اما قطعا در رویههای عملی قابل مشاهده هستند. رهبران سیاسی غالبا برای بر انگیختن حس فداکاری و سخت کوشی در سازمان، به مناسک سازی، استفاده از نشان و نماد و تشکیل انجمنهای برادری متوسل میشوند. از سوی دیگر، همین ویژگیهای سیاسی و اجتماعی زمینه ساز موفقیت سازمانهای مافیایی هم است، چنان که مافیای یاکوزا (ヤクザ/Yakuza) با حدود ۴۰۰ سال سابقه، یکی از مشهورترین این گونه سازمانها در سراسر جهان است. | ||
در مجموع شبکه سازی، سلسله مراتب و فداکاری مهمترین ویژگیهای سازنده فرهنگ سیاسی [[ژاپن]] است. در مقابل، خلاقیت و تحرک در رهبری سیاسی کم است و این در سلطه مطلق [[حزب لیبرال دموکراتیک ژاپن|حزب لیبرال دموکرات]] متجلی است. وارد شدن به حرفه سیاست در [[ژاپن]] برای افراد عادی کاری بس دشوار است زیرا مستلزم جلب حمایت حزبی و منابع مالی است که تعهد سنگینی ایجاد میکنند<ref>نورانی، حسین (1402). "[[سیاست و حکومت ژاپن|سیاست و حکومت در ژاپن]]". در پالیزدار، فرهاد، ذاکری، قدرت اله. جامعه و [[فرهنگ ژاپن در جهان|فرهنگ ژاپن]]. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص89-115.</ref><ref>پالیزدار، فرهاد، ذاکری، قدرت اله (۱۴۰۲). جامعه و فرهنگ [[ژاپن]]. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص120.</ref>. | در مجموع شبکه سازی، سلسله مراتب و فداکاری مهمترین ویژگیهای سازنده فرهنگ سیاسی [[ژاپن]] است. در مقابل، خلاقیت و تحرک در رهبری سیاسی کم است و این در سلطه مطلق [[حزب لیبرال دموکراتیک ژاپن|حزب لیبرال دموکرات]] متجلی است. وارد شدن به حرفه سیاست در [[ژاپن]] برای افراد عادی کاری بس دشوار است زیرا مستلزم جلب حمایت حزبی و منابع مالی است که تعهد سنگینی ایجاد میکنند<ref>نورانی، حسین (1402). "[[سیاست و حکومت ژاپن|سیاست و حکومت در ژاپن]]". در پالیزدار، فرهاد، ذاکری، قدرت اله. جامعه و [[فرهنگ ژاپن در جهان|فرهنگ ژاپن]]. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص89-115.</ref><ref>پالیزدار، فرهاد، ذاکری، قدرت اله (۱۴۰۲). جامعه و فرهنگ [[ژاپن]]. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص120.</ref>. |
نسخهٔ ۲۳ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۸:۳۰
فرهنگ سیاسی به مجموعه ایستارها و دیدگاههای مردم یک جامعه نسبت به نظام سیاسی، فعالیت سیاسی و رفتار سیاسی اشاره دارد. فرهنگ سیاسی جوامع مختلف با یکدیگر تفاوت دارند. فرهنگ سیاسی یک جامعه ممکن است شفاف یا پنهان کارانه، عملگرا یا آرمانگرا، دینی یا غیردینی، آزاد یا استبدادی باشد. فرهنگ سیاسی ارتباط نزدیکی با ایدئولوژی دارد. به عنوان مثال، فرهنگ سیاسی آرمانگرا میتواند زمینهساز ایدئولوژیهای انقلابی و ملیگرایانه باشد. همچنین فرهنگ سیاسی دینی میتواند منجر به شکلگیری ایدئولوژی سیاسی دینی شود. فرهنگ سیاسی رفتار سیاسی مردم را جهت میدهد. البته فرهنگ سیاسی کاملا یک دست نیست بلکه معمولا خرده فرهنگیهای مختلفی وجود دارد. غالبا این قدرت است که مشخص میکند، کدام فرهنگ سیاسی جهتگیری کشور را مشخص کند.
ریشههای فرهنگ سیاسی ژاپن را میتوان در تاریخ، مذهب و ارزشهای سیاسی-اجتماعی آن جستجو کرد. ژاپن باستان به لحاظ مذهبی تحت تاثیر چین قرار داشت. بودیسم چینی از قرن ششم وارد ژاپن شد و بیش از هزار سال مذهب مسلط در ژاپن بود. در قرن هفدهم، حاکمان سلسله توکوگاوا به آیین کنفوسیوس علاقهمند شدند. از آن پس نسخه ژاپنی آیین کنفوسیوس که معمولا نوکنفوسیوسگرایی اِدو خوانده میشود و بر نقش عقلانیت بشری در درک عالم وجود تاکید دارد، در منش سیاسی ژاپنیها نفوذ کرد. علاقه حاکمان توکوگاوا به نوکنفوسیوسگرایی از آن جهت بود که تفکری دنیویتر و عملگرایانه تر از بودیسم و به طور کلی دین به معنای متعارف است. در قرن هجدهم، همزمان با اوج قدرت حکومت مرکزی توکوگاوا و دوران ثبات سیاسی ژاپن، برخی از اندیشمندان ژاپنی که سرآمد آنان نوریناگا موتوئوری (本居宣長/Motoori Norinaga (1730-1801)) بود علیه سنن و مذاهب چینی شوریدند و با زنده کردن آیین شینتو از دل ژاپن باستان، ژاپن را مرکز آفرینش معرفی نمودند و تلاش کردند هویتی مستقل برای ژاپن بسازند. این تلاشها در نهایت کارساز شد و اولین قانون اساسی ژاپن (۱۸۹۰) اساس هویت و مذهب رسمی کشور را آیین شینتو قرار داد. شینتو اساس نظریه پان آسیاگرایی و فاشیسم ژاپنی در نیمه اول قرن بیستم شد که به کشورگشاییهای ژاپن در آسیای شرقی مشروعیت میبخشید. سیاست ژاپن در نیمه اول قرن بیستم تحت تاثیر فاشیسم و پان آسیاگرایی قرار داشت، اما پس از جنگ جهانی دوم نقش ایدئولوژی در سیاست این کشور بسیار کاهش پیدا کرد، دین رسمی از قانون اساسی حذف و نظام سیاسی جدید به عملگرایی متمایل شد. عملگرایی سیاسی که امروزه غالب است، ریشه در سنت کنفوسیوسی دارد. با این حال امروز به سختی میتوان جلوه مذهبی در سیاست ژاپن مشاهده کرد.
جمعگرایی ویژگی بارز فعالیت اجتماعی ژاپنیها در مقابل فردگرایی غربی است. عنصر محرکه هر گونه فعالیت سیاسی، ایجاد اجماع نخبگانی از طریق سلسله مراتب میباشد. ژاپنیها به نقش مثبت سلسله مراتب سخت معتقد هستند و تصمیم جمعی نخبگانی که از طریق سلسله مراتب رشد کردهاند، برایشان محترم و مشروع است. به همین ترتیب، ظهور ناگهانی سیاستمداران کاریزماتیک نظیر هیتلر، مائو و فیدل کاسترو که بخواهند با زیرسوال بردن نظم و سلسله مراتب موجود، تودهها را با وعدههای رمانتیک بسیج کنند در سیاست ژاپن بسیار بعید است. این روحیه زمینه ساز موفقیت احزاب نخبه و ثبات سیاسی میباشد. بنابراین موفقیت سیاستمداران نیز در ایجاد و حفظ اجماع است، نه نفوذ شخصیتی. فداکاری و سخت کوشی دیگر ارزشهای مهم سیاسی-اجتماعی در ژاپن هستند. پیشرفت و بقای سیاسی در ژاپن قطعا مستلزم پذیرش و پیروی از این اصول میباشد. این اصول ممکن است روی کاغذ قوانین و آییننامهها مشهود نباشند، اما قطعا در رویههای عملی قابل مشاهده هستند. رهبران سیاسی غالبا برای بر انگیختن حس فداکاری و سخت کوشی در سازمان، به مناسک سازی، استفاده از نشان و نماد و تشکیل انجمنهای برادری متوسل میشوند. از سوی دیگر، همین ویژگیهای سیاسی و اجتماعی زمینه ساز موفقیت سازمانهای مافیایی هم است، چنان که مافیای یاکوزا (ヤクザ/Yakuza) با حدود ۴۰۰ سال سابقه، یکی از مشهورترین این گونه سازمانها در سراسر جهان است.
در مجموع شبکه سازی، سلسله مراتب و فداکاری مهمترین ویژگیهای سازنده فرهنگ سیاسی ژاپن است. در مقابل، خلاقیت و تحرک در رهبری سیاسی کم است و این در سلطه مطلق حزب لیبرال دموکرات متجلی است. وارد شدن به حرفه سیاست در ژاپن برای افراد عادی کاری بس دشوار است زیرا مستلزم جلب حمایت حزبی و منابع مالی است که تعهد سنگینی ایجاد میکنند[۱][۲].
نیز نگاه کنید به
کتابشناسی
- ↑ نورانی، حسین (1402). "سیاست و حکومت در ژاپن". در پالیزدار، فرهاد، ذاکری، قدرت اله. جامعه و فرهنگ ژاپن. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص89-115.
- ↑ پالیزدار، فرهاد، ذاکری، قدرت اله (۱۴۰۲). جامعه و فرهنگ ژاپن. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص120.