موسیقی در لبنان: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:Portrait of Wadia Sabra.jpg|بندانگشتی|موسیقی لبنان|485x485پیکسل]][[پرونده:موسیقی لبنان.jpg|بندانگشتی|موسیقی [https://wikimelal.ir/%D9%84%D8%A8%D9%86%D8%A7%D9%86 لبنان]]][https://wikimelal.ir/%D9%85%D9%88%D8%B3%DB%8C%D9%82%DB%8C%20%D8%AF%D8%B1%20%D9%84%D8%A8%D9%86%D8%A7%D9%86 موسیقی] معاصر عرب مرهون کوشش های پیشگامان مصری در این عرصه چون سید درویش است. آنان در سالهای اولیه قرن گذشته با هدف رهاسازی موسیقی عرب از نفوذ ترکی عثمای و پی افکندن موسیقی نوین، به بازخوانی موسیقی سنتی عرب و تدوین مبانی جدید برای آن از یکسو و مطالعه موسیقی مدرن جهان و کشف عناصر متناسب با فرهنگ و موسیقی شرقی عرب از سوی دیگر اهتمام ورزیدند. این کوشش ها به خلق موسیقی نوینی منجر شد که ترکیبی از اصالت و تجدد بود و موسیقی امروز عرب را بنیان گزارد.<ref>بلقزيز عبدالاله. (1990). الموسيقى العربية واشكالية الاصالة المعاصرة: [https://ar.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%AC%D9%84%D8%A9_%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%B3%D8%AA%D9%82%D8%A8%D9%84_%D8%A7%D9%84%D8%B9%D8%B1%D8%A8%D9%8A المستقبل العربي]. العدد ۱۳۱. ص. ۱۸.</ref> سالها بعد، اولین کنگره موسیقی عرب در سال 1932 با حضور موسیقیدانان و هنرمندان این حوزه از سراسر کشورهای عرب در قاهره تشکیل شد تا به بررسی و ارزیابی تجربههای نوین موسیقی جهان عرب در سالهای گذشته بپردازد. پس از آن بود که مرحله جدیدی در روند جنبش موسیقایی اعراب در راستای گذر از موسیقی سنتی محض و خلق موسیقی نوین مبتنی بر اصالتهای شرقی و تجربههای جدید جهانی آغاز شد. در [https://wikimelal.ir/%D9%84%D8%A8%D9%86%D8%A7%D9%86 لبنان] نیز هر چند از دهههای گذشته برای تحقق چنین رویکردی تلاشهایی صورت گرفته بود، از این پس، در این مسیر تلاشهای بیشتری صورت گرفت. از جمله هنرمندانی موسیقایی که در این مسیر نقش مؤثری ایفا کرد، '''ودیع صبرا''' بود که با تأسیس آکادمی ملی موسیقی از هیچ کوشش هنرمندانهای برای تحکیم پیوند میان موسیقی شرقی و موسیقی غربی فروگذار نکرد. تأسیس فرهنگستان هنرهای زیبا در سال 1943 نیز در پیشرفت موسیقی نقش مؤثری داشت. با وجود چنین روندی، به موازات آن، جریان دیگری هم در این سالها در حوزه موسیقی شکل گرفت که رویکرد و عناصر غربی در آن غلبه داشت و چالش میان این دو جریان هنری تا دهههای بعد هم ادامه یافت. موسیقی ارائه شده مبتنی بر چنین گرایشی، موسیقی نازلی بود که با فرهنگ و مفهوم زیباییشناسی در جامعه عرب چندان نسبتی نداشت. این جریان هر چند در برابر جریان اصالتخواه نوگرا قدرت رقابت چندانی نداشت، به ویژه در [https://wikimelal.ir/%D9%84%D8%A8%D9%86%D8%A7%D9%86 لبنان] هوادارانی یافت و به حیات هنری خود ادامه داد. | [[پرونده:Portrait of Wadia Sabra.jpg|بندانگشتی|موسیقی لبنان|485x485پیکسل]][[پرونده:موسیقی لبنان.jpg|بندانگشتی|موسیقی [https://wikimelal.ir/%D9%84%D8%A8%D9%86%D8%A7%D9%86 لبنان]]][https://wikimelal.ir/%D9%85%D9%88%D8%B3%DB%8C%D9%82%DB%8C%20%D8%AF%D8%B1%20%D9%84%D8%A8%D9%86%D8%A7%D9%86 موسیقی] معاصر عرب مرهون کوشش های پیشگامان مصری در این عرصه چون سید درویش است. آنان در سالهای اولیه قرن گذشته با هدف رهاسازی موسیقی عرب از نفوذ ترکی عثمای و پی افکندن موسیقی نوین، به بازخوانی موسیقی سنتی عرب و تدوین مبانی جدید برای آن از یکسو و مطالعه موسیقی مدرن جهان و کشف عناصر متناسب با فرهنگ و موسیقی شرقی عرب از سوی دیگر اهتمام ورزیدند. این کوشش ها به خلق موسیقی نوینی منجر شد که ترکیبی از اصالت و تجدد بود و موسیقی امروز عرب را بنیان گزارد.<ref>بلقزيز عبدالاله. (1990). الموسيقى العربية واشكالية الاصالة المعاصرة: [https://ar.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%AC%D9%84%D8%A9_%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%B3%D8%AA%D9%82%D8%A8%D9%84_%D8%A7%D9%84%D8%B9%D8%B1%D8%A8%D9%8A المستقبل العربي]. العدد ۱۳۱. ص. ۱۸.</ref> سالها بعد، اولین کنگره موسیقی عرب در سال 1932 با حضور موسیقیدانان و هنرمندان این حوزه از سراسر کشورهای عرب در [[قاهره]] تشکیل شد تا به بررسی و ارزیابی تجربههای نوین موسیقی جهان عرب در سالهای گذشته بپردازد. پس از آن بود که مرحله جدیدی در روند جنبش موسیقایی اعراب در راستای گذر از موسیقی سنتی محض و خلق موسیقی نوین مبتنی بر اصالتهای شرقی و تجربههای جدید جهانی آغاز شد. در [https://wikimelal.ir/%D9%84%D8%A8%D9%86%D8%A7%D9%86 لبنان] نیز هر چند از دهههای گذشته برای تحقق چنین رویکردی تلاشهایی صورت گرفته بود، از این پس، در این مسیر تلاشهای بیشتری صورت گرفت. از جمله هنرمندانی موسیقایی که در این مسیر نقش مؤثری ایفا کرد، '''ودیع صبرا''' بود که با تأسیس آکادمی ملی موسیقی از هیچ کوشش هنرمندانهای برای تحکیم پیوند میان موسیقی شرقی و موسیقی غربی فروگذار نکرد. تأسیس فرهنگستان هنرهای زیبا در سال 1943 نیز در پیشرفت موسیقی نقش مؤثری داشت. با وجود چنین روندی، به موازات آن، جریان دیگری هم در این سالها در حوزه موسیقی شکل گرفت که رویکرد و عناصر غربی در آن غلبه داشت و چالش میان این دو جریان هنری تا دهههای بعد هم ادامه یافت. موسیقی ارائه شده مبتنی بر چنین گرایشی، موسیقی نازلی بود که با فرهنگ و مفهوم زیباییشناسی در جامعه عرب چندان نسبتی نداشت. این جریان هر چند در برابر جریان اصالتخواه نوگرا قدرت رقابت چندانی نداشت، به ویژه در [https://wikimelal.ir/%D9%84%D8%A8%D9%86%D8%A7%D9%86 لبنان] هوادارانی یافت و به حیات هنری خود ادامه داد. | ||
[https://wikimelal.ir/%D9%85%D9%88%D8%B3%DB%8C%D9%82%DB%8C%20%D8%AF%D8%B1%20%D9%84%D8%A8%D9%86%D8%A7%D9%86 تاریخ موسیقی] معاصر از دهههای شصت با نامهایی چون عاصی و منصور رحبانی (برادران رحبانی)، ولید غلمیه، زکی ناصیف، مارسیل خلیفه و خالد الهبر گره خورده است. آنان به درستی میدانستند که چگونه با بهرهگیری از تجربههای پیشینیان، سنت موسیقی شرقی و ادبیات فولکلور عرب را درهم آمیزند و با تلفیق آن به تجربههای جهانی موسیقی نوینی را پدید آورند که مبتنی بر ترکیبی خلاق و پویا بود.<ref>بلقزيز عبدالاله. (1990). الموسيقى العربية واشكالية الاصالة المعاصرة: [https://ar.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%AC%D9%84%D8%A9_%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%B3%D8%AA%D9%82%D8%A8%D9%84_%D8%A7%D9%84%D8%B9%D8%B1%D8%A8%D9%8A المستقبل العربي]. العدد ۱۳۱. ص. ۲۲.</ref> در این تجربه نوپدید، مفهوم میراث و سنت در موسیقی ارتقاء یافت تا پیوند آن با موسیقی مدرن ممکن شود. نقش برادران رحبانی در این پویش هنرمندانه مؤثر و عمیق بود. | [https://wikimelal.ir/%D9%85%D9%88%D8%B3%DB%8C%D9%82%DB%8C%20%D8%AF%D8%B1%20%D9%84%D8%A8%D9%86%D8%A7%D9%86 تاریخ موسیقی] معاصر از دهههای شصت با نامهایی چون عاصی و منصور رحبانی (برادران رحبانی)، ولید غلمیه، زکی ناصیف، مارسیل خلیفه و خالد الهبر گره خورده است. آنان به درستی میدانستند که چگونه با بهرهگیری از تجربههای پیشینیان، سنت موسیقی شرقی و ادبیات فولکلور عرب را درهم آمیزند و با تلفیق آن به تجربههای جهانی موسیقی نوینی را پدید آورند که مبتنی بر ترکیبی خلاق و پویا بود.<ref>بلقزيز عبدالاله. (1990). الموسيقى العربية واشكالية الاصالة المعاصرة: [https://ar.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%AC%D9%84%D8%A9_%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%B3%D8%AA%D9%82%D8%A8%D9%84_%D8%A7%D9%84%D8%B9%D8%B1%D8%A8%D9%8A المستقبل العربي]. العدد ۱۳۱. ص. ۲۲.</ref> در این تجربه نوپدید، مفهوم میراث و سنت در موسیقی ارتقاء یافت تا پیوند آن با موسیقی مدرن ممکن شود. نقش برادران رحبانی در این پویش هنرمندانه مؤثر و عمیق بود. | ||
به موازات این روند تکاملی، از دهه هشتاد نیز نوعی موسیقی و ترانه سیاسی در [https://wikimelal.ir/%D9%84%D8%A8%D9%86%D8%A7%D9%86 لبنان] ظهور کرد که در واقع، بازتاب مواضع و رویکردهای موسیقایی نسبت به تحولات سیاسی اجتماعی سالهای جنگ و پس از آن بود. در این سالها جامعه [https://wikimelal.ir/%D9%84%D8%A8%D9%86%D8%A7%D9%86 لبنان] صحنه چالش های سخت میان طوائف و [https://wikimelal.ir/%D9%86%D8%B8%D8%A7%D9%85%20%D8%AD%D8%B2%D8%A8%DB%8C%20%D9%84%D8%A8%D9%86%D8%A7%D9%86 احزاب سیاسی] بود و هنرمندان نیز در چنین فضایی ناگزیر از واکنش نسبت به این رویدادها بودند. محور عمده در ادبیات موسیقی و ترانه سیاسی، آزادی، مسئله فلسطین و نقد طائفهگرایی سیاسی بود. مارسیل خلیفه هنرمند چپ لبنانی بنیانگذار ادبیات سیاسی در موسیقی بود که با خلق آثار گوناگون و اجرای آنها، موسیقی سیاسی را به عنوان بخشی از چالش گسترده فرهنگی مطرح ساخت.<ref>باشا، عبدو. (2005). ذاكرة الأغنية السياسية. (الطبعة الأولى). بیروت: [https://daraladab.net/ دار الآداب للنشر والتوزيع]، ص. ۱۸۵.</ref> این نوع موسیقی به زودی هواداران خود را یافت و هنرمندانی که نه میخواستند بجنگند و نه فعال سیاسی بودند، اما نمیتوانستند در اوضاع جنگ و بحران بیتفاوت باشند، از موسیقی برای بیان مخالفت خود با جنگ میان طوائف و نابودی انسانها بهره گرفتند. میشل خیرالله، انتوان خلیفه، سلیم سعد، شربل روحانا، صادق ملاعب و توفیق عبود و بسیاری دیگر از فعالان این حوزه را میتوان نام برد.<ref>باشا، عبدو. (2005). ذاكرة الأغنية السياسية. (الطبعة الأولى). بیروت: [https://daraladab.net/ دار الآداب للنشر والتوزيع]، ص. ۱۸۶.</ref><ref>صدر هاشمی، سید محمد (1392). جامعه و فرهنگ لبنان. تهران: [https://alhoda.ir موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی]، ص. 246-248.</ref> | به موازات این روند تکاملی، از دهه هشتاد نیز نوعی موسیقی و ترانه سیاسی در [https://wikimelal.ir/%D9%84%D8%A8%D9%86%D8%A7%D9%86 لبنان] ظهور کرد که در واقع، بازتاب مواضع و رویکردهای موسیقایی نسبت به تحولات سیاسی اجتماعی سالهای جنگ و پس از آن بود. در این سالها جامعه [https://wikimelal.ir/%D9%84%D8%A8%D9%86%D8%A7%D9%86 لبنان] صحنه چالش های سخت میان طوائف و [https://wikimelal.ir/%D9%86%D8%B8%D8%A7%D9%85%20%D8%AD%D8%B2%D8%A8%DB%8C%20%D9%84%D8%A8%D9%86%D8%A7%D9%86 احزاب سیاسی] بود و هنرمندان نیز در چنین فضایی ناگزیر از واکنش نسبت به این رویدادها بودند. محور عمده در ادبیات موسیقی و ترانه سیاسی، آزادی، مسئله فلسطین و نقد طائفهگرایی سیاسی بود. مارسیل خلیفه هنرمند چپ لبنانی بنیانگذار ادبیات سیاسی در موسیقی بود که با خلق آثار گوناگون و اجرای آنها، موسیقی سیاسی را به عنوان بخشی از چالش گسترده فرهنگی مطرح ساخت.<ref>باشا، عبدو. (2005). ذاكرة الأغنية السياسية. (الطبعة الأولى). بیروت: [https://daraladab.net/ دار الآداب للنشر والتوزيع]، ص. ۱۸۵.</ref> این نوع موسیقی به زودی هواداران خود را یافت و هنرمندانی که نه میخواستند بجنگند و نه فعال سیاسی بودند، اما نمیتوانستند در اوضاع جنگ و بحران بیتفاوت باشند، از موسیقی برای بیان مخالفت خود با جنگ میان طوائف و نابودی انسانها بهره گرفتند. میشل خیرالله، انتوان خلیفه، سلیم سعد، شربل روحانا، صادق ملاعب و توفیق عبود و بسیاری دیگر از فعالان این حوزه را میتوان نام برد.<ref>باشا، عبدو. (2005). ذاكرة الأغنية السياسية. (الطبعة الأولى). بیروت: [https://daraladab.net/ دار الآداب للنشر والتوزيع]، ص. ۱۸۶.</ref><ref>صدر هاشمی، سید محمد (1392). جامعه و فرهنگ [[لبنان]]. تهران: [https://alhoda.ir موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی]، ص. 246-248.</ref> | ||
== نیز نگاه کنید به == | == نیز نگاه کنید به == | ||
نسخهٔ ۲۳ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۲۲:۲۶
موسیقی معاصر عرب مرهون کوشش های پیشگامان مصری در این عرصه چون سید درویش است. آنان در سالهای اولیه قرن گذشته با هدف رهاسازی موسیقی عرب از نفوذ ترکی عثمای و پی افکندن موسیقی نوین، به بازخوانی موسیقی سنتی عرب و تدوین مبانی جدید برای آن از یکسو و مطالعه موسیقی مدرن جهان و کشف عناصر متناسب با فرهنگ و موسیقی شرقی عرب از سوی دیگر اهتمام ورزیدند. این کوشش ها به خلق موسیقی نوینی منجر شد که ترکیبی از اصالت و تجدد بود و موسیقی امروز عرب را بنیان گزارد.[۱] سالها بعد، اولین کنگره موسیقی عرب در سال 1932 با حضور موسیقیدانان و هنرمندان این حوزه از سراسر کشورهای عرب در قاهره تشکیل شد تا به بررسی و ارزیابی تجربههای نوین موسیقی جهان عرب در سالهای گذشته بپردازد. پس از آن بود که مرحله جدیدی در روند جنبش موسیقایی اعراب در راستای گذر از موسیقی سنتی محض و خلق موسیقی نوین مبتنی بر اصالتهای شرقی و تجربههای جدید جهانی آغاز شد. در لبنان نیز هر چند از دهههای گذشته برای تحقق چنین رویکردی تلاشهایی صورت گرفته بود، از این پس، در این مسیر تلاشهای بیشتری صورت گرفت. از جمله هنرمندانی موسیقایی که در این مسیر نقش مؤثری ایفا کرد، ودیع صبرا بود که با تأسیس آکادمی ملی موسیقی از هیچ کوشش هنرمندانهای برای تحکیم پیوند میان موسیقی شرقی و موسیقی غربی فروگذار نکرد. تأسیس فرهنگستان هنرهای زیبا در سال 1943 نیز در پیشرفت موسیقی نقش مؤثری داشت. با وجود چنین روندی، به موازات آن، جریان دیگری هم در این سالها در حوزه موسیقی شکل گرفت که رویکرد و عناصر غربی در آن غلبه داشت و چالش میان این دو جریان هنری تا دهههای بعد هم ادامه یافت. موسیقی ارائه شده مبتنی بر چنین گرایشی، موسیقی نازلی بود که با فرهنگ و مفهوم زیباییشناسی در جامعه عرب چندان نسبتی نداشت. این جریان هر چند در برابر جریان اصالتخواه نوگرا قدرت رقابت چندانی نداشت، به ویژه در لبنان هوادارانی یافت و به حیات هنری خود ادامه داد.
تاریخ موسیقی معاصر از دهههای شصت با نامهایی چون عاصی و منصور رحبانی (برادران رحبانی)، ولید غلمیه، زکی ناصیف، مارسیل خلیفه و خالد الهبر گره خورده است. آنان به درستی میدانستند که چگونه با بهرهگیری از تجربههای پیشینیان، سنت موسیقی شرقی و ادبیات فولکلور عرب را درهم آمیزند و با تلفیق آن به تجربههای جهانی موسیقی نوینی را پدید آورند که مبتنی بر ترکیبی خلاق و پویا بود.[۲] در این تجربه نوپدید، مفهوم میراث و سنت در موسیقی ارتقاء یافت تا پیوند آن با موسیقی مدرن ممکن شود. نقش برادران رحبانی در این پویش هنرمندانه مؤثر و عمیق بود.
به موازات این روند تکاملی، از دهه هشتاد نیز نوعی موسیقی و ترانه سیاسی در لبنان ظهور کرد که در واقع، بازتاب مواضع و رویکردهای موسیقایی نسبت به تحولات سیاسی اجتماعی سالهای جنگ و پس از آن بود. در این سالها جامعه لبنان صحنه چالش های سخت میان طوائف و احزاب سیاسی بود و هنرمندان نیز در چنین فضایی ناگزیر از واکنش نسبت به این رویدادها بودند. محور عمده در ادبیات موسیقی و ترانه سیاسی، آزادی، مسئله فلسطین و نقد طائفهگرایی سیاسی بود. مارسیل خلیفه هنرمند چپ لبنانی بنیانگذار ادبیات سیاسی در موسیقی بود که با خلق آثار گوناگون و اجرای آنها، موسیقی سیاسی را به عنوان بخشی از چالش گسترده فرهنگی مطرح ساخت.[۳] این نوع موسیقی به زودی هواداران خود را یافت و هنرمندانی که نه میخواستند بجنگند و نه فعال سیاسی بودند، اما نمیتوانستند در اوضاع جنگ و بحران بیتفاوت باشند، از موسیقی برای بیان مخالفت خود با جنگ میان طوائف و نابودی انسانها بهره گرفتند. میشل خیرالله، انتوان خلیفه، سلیم سعد، شربل روحانا، صادق ملاعب و توفیق عبود و بسیاری دیگر از فعالان این حوزه را میتوان نام برد.[۴][۵]
نیز نگاه کنید به
- موسیقی در ژاپن
- موسیقی در روسیه
- موسیقی در کانادا
- موسیقی در کوبا
- موسیقی در مصر
- موسیقی در تونس
- موسیقی در افغانستان
- موسیقی سنتی چین
- موسیقی در سنگال
کتابشناسی
- ↑ بلقزيز عبدالاله. (1990). الموسيقى العربية واشكالية الاصالة المعاصرة: المستقبل العربي. العدد ۱۳۱. ص. ۱۸.
- ↑ بلقزيز عبدالاله. (1990). الموسيقى العربية واشكالية الاصالة المعاصرة: المستقبل العربي. العدد ۱۳۱. ص. ۲۲.
- ↑ باشا، عبدو. (2005). ذاكرة الأغنية السياسية. (الطبعة الأولى). بیروت: دار الآداب للنشر والتوزيع، ص. ۱۸۵.
- ↑ باشا، عبدو. (2005). ذاكرة الأغنية السياسية. (الطبعة الأولى). بیروت: دار الآداب للنشر والتوزيع، ص. ۱۸۶.
- ↑ صدر هاشمی، سید محمد (1392). جامعه و فرهنگ لبنان. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص. 246-248.