ادیان در اردن: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
(صفحه‌ای تازه حاوی «'''دين و مذهب''' '''1-7- تاريخچه رشد هر يك از اديان و مذاهب در اردن''' ·     اسلام: در سال ششم هجري اولين طلايه داران مسلمانان كه به دستور پيامبر (ص) براي شناسايي راه هاي منطقه فرستاده شده بودند، در حوالي "طفيله" و "كرك" به شهادت رسيدند. در سال هشتم هجري...» ایجاد کرد)
 
جز (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).)
خط ۱: خط ۱:
'''دين و مذهب'''  
'''دين و مذهب'''  


'''1-7- تاريخچه رشد هر يك از اديان و مذاهب در اردن'''
'''1-7- تاريخچه رشد هر يك از اديان و مذاهب در [[اردن]]'''


·     اسلام:
·     اسلام:


در سال ششم هجري اولين طلايه داران مسلمانان كه به دستور پيامبر (ص) براي شناسايي راه هاي منطقه فرستاده شده بودند، در حوالي "طفيله" و "كرك" به شهادت رسيدند. در سال هشتم هجري پيامبر اسلام با ارسال نامه اي، امير "موته" را به اسلام دعوت كرد؛ ولي امير "موته" سفير پيامبر (ص) را به شهادت رساند. به دنبال اين حادثه پيامبر (ص) سه هزار نفر را به فرماندهي "زيدبن حارثه" به "موته" فرستاد و در پي جنگي كه بين سپاهيان روم و مسلمانان درگرفت، فرمانده سپاه اسلام كشته شد و سپاه اسلام به مدينه بازگشت. قبور شهداي "موته" در روستاي "المزار" كنوني در 12 كيلومتري جنوب "كرك" قرار دارد. پس از چند ماه سپاهيان اسلام به منطقه "تبوك" در شمال "حجاز" آمدند و در اينجا بود كه "عقبه" و اطراف "معان"، پرداخت جزيه به پيامبر اكرم (ص) را قبول كردند. سپاه اسلام به فرماندهي اسامه پس از پيامبر (ص) پيروزي هايي در جنوب فلسطين بدست آورد. در همين ايام به خليفه وقت اطلاع دادند كه روميان با جمع آوري سپاهي متشكل از اعراب غساني در تدارك حمله به مسلمانان مي باشند. ابوبكر با فرستادن سپاهي به فرماندهي چهار نفر از جمله خالدبن وليد ضمن شكست دادن روميان در سال 636 بر بلاد شام و فلسطين مسلط گشت. با واگذاري حكومت شام به معاويه از سوي عمر، منطقه اردن و فلسطين زير سلطه امويان قرار گرفت و با تعيين دمشق به عنوان مركز حكومت امويان، اردن كه به عنوان محل تفريح و شكارگاه امراي اموي بكار مي رفت، رونق يافت. انتقال حكومت از امويان به عباسيان و انتخاب بغداد به جاي دمشق به عنوان مركز حكومت، باعث متروك شدن اردن گرديد. در زمان سلجويان، اولين جنگ هاي صليبي آغاز گرديد و مسيحيان تلاش كردند بيت المقدس را از مسلمانان باز پس گيرند، سرانجام در سال 1099 صليبيون با شكست دادن مسلمانان وارد بيت المقدس گرديدند. در همين زمان صلاح الدين ايوبي كه ابتدا وزير خليفه فاطمي بود، پس از وفات خليفه به فرزندان خردسال وي اجازه خلافت نداد و با الحاق مصر به شام كه جزيي از حكومت عباسيان به شمار مي رفت و به دنبال مرگ حاكم دمشق، خود را فرمانرواي مصر و شام خواند. صلاح الدين با فراهم آوردن سپاه در سال 1187 بر صليبيون پيروز شد و بيت المقدس را از چنگال آنها درآورد و كنترل فلسطين و شرق اردن را بدست گرفت. پس از ايوبيان، اداره منطقه به مماليك واگذار گرديد. خاندان مماليك مساجد و مدارسي در شهرهاي فلسطين بنا نمود و توانستند جلو حمله مغول به آن ديار را بگيرند و اروپا را از خطر هجوم مغول نجات دهند. در سال 1516 سپاهيان عثماني به فرماندهي سلطان سليم بر سپاهيان مماليك غلبه كردند و بدين ترتيب ولايات دمشق و فلسطين به دست عثمانيان افتاد. عثمانيان اداره منطقه را به شيوخ و روساي قبايل سپردند. فلسطين و شرق اردن از سال 1516 تا 1918 به جز يك دوره كوتاه مدت (1841-1831) ابراهيم پاشا فرزند محمد علي با حمله به سوريه، فلسطين و شرق اردن و مناطقي را كه جزئي از حكومت عثماني به شمار مي رفت را به مصر ملحق نمود. پس از جنگ جهاني اول و به دنبال تشكيل دولت مستقل ماوراء اردن، اداره آن به خاندان هاشمي واگذار گرديد. بدين ترتيب اردن از زمان ورود اسلام به اين منطقه، به جز دوره جنگ هاي صليبي كه مدتي مسيحيان بر منطقه حاكميت يافتند، اداره آن را حاكمان اسلامي بر عهده داشتند و همين امر باعث گرديده است كه اسلام در سراسر آن سرزمين رسوخ كند. حاكمان اسلامي اين سرزمين همگي از اهل سنت بوده اند و بنابراين طبيعي است كه مذهب عامه، بيشتر در اين كشور رواج يابد. از فرق چهارگانه اهل سنت نيز، اردنيان اكثرا پيرو مذهب شافعي هستند و چركس ها كه در اواخر قرن نوزدهم در اردن سكونت داده شده اند، داراي مذهب حنفي مي باشند.
در سال ششم هجري اولين طلايه داران مسلمانان كه به دستور پيامبر (ص) براي شناسايي راه هاي منطقه فرستاده شده بودند، در حوالي "طفيله" و "كرك" به شهادت رسيدند. در سال هشتم هجري پيامبر اسلام با ارسال نامه اي، امير "موته" را به اسلام دعوت كرد؛ ولي امير "موته" سفير پيامبر (ص) را به شهادت رساند. به دنبال اين حادثه پيامبر (ص) سه هزار نفر را به فرماندهي "زيدبن حارثه" به "موته" فرستاد و در پي جنگي كه بين سپاهيان روم و مسلمانان درگرفت، فرمانده سپاه اسلام كشته شد و سپاه اسلام به مدينه بازگشت. قبور شهداي "موته" در روستاي "المزار" كنوني در 12 كيلومتري جنوب "كرك" قرار دارد. پس از چند ماه سپاهيان اسلام به منطقه "تبوك" در شمال "حجاز" آمدند و در اينجا بود كه "عقبه" و اطراف "معان"، پرداخت جزيه به پيامبر اكرم (ص) را قبول كردند. سپاه اسلام به فرماندهي اسامه پس از پيامبر (ص) پيروزي هايي در جنوب فلسطين بدست آورد. در همين ايام به خليفه وقت اطلاع دادند كه روميان با جمع آوري سپاهي متشكل از اعراب غساني در تدارك حمله به مسلمانان مي باشند. ابوبكر با فرستادن سپاهي به فرماندهي چهار نفر از جمله خالدبن وليد ضمن شكست دادن روميان در سال 636 بر بلاد شام و فلسطين مسلط گشت. با واگذاري حكومت شام به معاويه از سوي عمر، منطقه اردن و فلسطين زير سلطه امويان قرار گرفت و با تعيين دمشق به عنوان مركز حكومت امويان، اردن كه به عنوان محل تفريح و شكارگاه امراي اموي بكار مي رفت، رونق يافت. انتقال حكومت از امويان به عباسيان و انتخاب بغداد به جاي دمشق به عنوان مركز حكومت، باعث متروك شدن اردن گرديد. در زمان سلجويان، اولين جنگ هاي صليبي آغاز گرديد و مسيحيان تلاش كردند بيت المقدس را از مسلمانان باز پس گيرند، سرانجام در سال 1099 صليبيون با شكست دادن مسلمانان وارد بيت المقدس گرديدند. در همين زمان صلاح الدين ايوبي كه ابتدا وزير خليفه فاطمي بود، پس از وفات خليفه به فرزندان خردسال وي اجازه خلافت نداد و با الحاق [[مصر]] به شام كه جزيي از حكومت عباسيان به شمار مي رفت و به دنبال مرگ حاكم دمشق، خود را فرمانرواي مصر و شام خواند. صلاح الدين با فراهم آوردن سپاه در سال 1187 بر صليبيون پيروز شد و بيت المقدس را از چنگال آنها درآورد و كنترل فلسطين و شرق اردن را بدست گرفت. پس از ايوبيان، اداره منطقه به مماليك واگذار گرديد. خاندان مماليك مساجد و مدارسي در شهرهاي فلسطين بنا نمود و توانستند جلو حمله مغول به آن ديار را بگيرند و اروپا را از خطر هجوم مغول نجات دهند. در سال 1516 سپاهيان عثماني به فرماندهي سلطان سليم بر سپاهيان مماليك غلبه كردند و بدين ترتيب ولايات دمشق و فلسطين به دست عثمانيان افتاد. عثمانيان اداره منطقه را به شيوخ و روساي قبايل سپردند. فلسطين و شرق اردن از سال 1516 تا 1918 به جز يك دوره كوتاه مدت (1841-1831) ابراهيم پاشا فرزند محمد علي با حمله به سوريه، فلسطين و شرق اردن و مناطقي را كه جزئي از حكومت عثماني به شمار مي رفت را به مصر ملحق نمود. پس از جنگ جهاني اول و به دنبال تشكيل دولت مستقل ماوراء اردن، اداره آن به خاندان هاشمي واگذار گرديد. بدين ترتيب اردن از زمان ورود اسلام به اين منطقه، به جز دوره جنگ هاي صليبي كه مدتي مسيحيان بر منطقه حاكميت يافتند، اداره آن را حاكمان اسلامي بر عهده داشتند و همين امر باعث گرديده است كه اسلام در سراسر آن سرزمين رسوخ كند. حاكمان اسلامي اين سرزمين همگي از اهل سنت بوده اند و بنابراين طبيعي است كه مذهب عامه، بيشتر در اين كشور رواج يابد. از فرق چهارگانه اهل سنت نيز، اردنيان اكثرا پيرو مذهب شافعي هستند و چركس ها كه در اواخر قرن نوزدهم در اردن سكونت داده شده اند، داراي مذهب حنفي مي باشند.


·     شيعيان:
·     شيعيان:


آمار دقيق از جمعيت شيعه ساكن در اردن وجود ندارد. هرچند به علت نزديكي اردن به لبنان كه شمار زيادي از شيعيان در آنجا سكونت دارند و در گذشته "جبل عامل" يكي از مراكز اصلي شيعيان به شمار مي رفته است، با اين تفاسير بايد تعداد شيعيان اردن زياد باشند و تاريخ نيز مويد اين امر است. ولي در حال حاضر شمار شيعيان در اردن اندك است. ناصر خسرو در قرن چهارم هجري بيشتر ساكنين شهرهاي بيت المقدس، ‌نابلس و امان را شيعه دانسته است. جمعيت شيعيان اردن در حال حاضر از چند ده هزار نفر تجاوز نمي كند. شيشا ني ها كه به همراه چركس ها در اردن سكونت داده شده اند، همگي شيعه مي باشند.  
آمار دقيق از جمعيت شيعه ساكن در اردن وجود ندارد. هرچند به علت نزديكي اردن به [[لبنان]] كه شمار زيادي از شيعيان در آنجا سكونت دارند و در گذشته "جبل عامل" يكي از مراكز اصلي شيعيان به شمار مي رفته است، با اين تفاسير بايد تعداد شيعيان اردن زياد باشند و تاريخ نيز مويد اين امر است. ولي در حال حاضر شمار شيعيان در اردن اندك است. ناصر خسرو در قرن چهارم هجري بيشتر ساكنين شهرهاي بيت المقدس، ‌نابلس و امان را شيعه دانسته است. جمعيت شيعيان اردن در حال حاضر از چند ده هزار نفر تجاوز نمي كند. شيشا ني ها كه به همراه چركس ها در اردن سكونت داده شده اند، همگي شيعه مي باشند.  


·     دروزيان:
·     دروزيان:


مذهب دروزيه از جمله مسلك هاي درونگراي منسوب به اسلام است. دروزيه انشعابي از مذهب اسماعيلية است كه در قرن پنجم هجري در زمان خليفه فاطمي، ابوعلي منصوربن نزار ملقب به الحاكم بامرالله بوسيله يك خياط ايراني به نام محمدبناسماعيل درزي معروف به نشتكين بنياد نهاده شد و بعدها به همين نام مشهور گشت. جمعي از دروزيان با عقايد مخصوص به خود در اردن پراكنده اند و چندين هزار تن از آنان را مي توان در مناطق شمالي اين كشور مشاهده كرد. هم چنين بخشي از دروزيان اردن كه در ساحل غربي رود اردن ساكن بودند، با اشغال ساحل غربي هم چنان در اين ناحيه باقي مانده اند.
مذهب دروزيه از جمله مسلك هاي درونگراي منسوب به اسلام است. دروزيه انشعابي از مذهب اسماعيلية است كه در قرن پنجم هجري در زمان خليفه فاطمي، ابوعلي منصوربن نزار ملقب به الحاكم بامرالله بوسيله يك خياط ايراني به نام محمدبناسماعيل درزي معروف به نشتكين بنياد نهاده شد و بعدها به همين نام مشهور گشت. جمعي از دروزيان با عقايد مخصوص به خود در اردن پراكنده اند و چندين هزار تن از آنان را مي توان در مناطق شمالي اين كشور مشاهده كرد. هم چنين بخشي از دروزيان اردن كه در ساحل غربي [[رود اردن]] ساكن بودند، با اشغال ساحل غربي هم چنان در اين ناحيه باقي مانده اند.


·     مسيحيت:
·     مسيحيت:
خط ۳۰: خط ۳۰:




جايگاه دين در جامعه اردن:
جايگاه دين در [[جامعه اردن]]:


تا پيش از انتخابات سال 1989 نقش مذهب در زندگي سياسي – اجتماعي مردم و نظام حكومتي كشور چندان محسوس نبود، ‌اما اغتشاشات داخلي سال 1989 كه بر اثر فشار اقتصادي مردم و وضع نه چندان خوب دولت بروز نمود،‌ رفته رفته رنگ اسلامي به خود گرفت و دولت را مجبور نمود تا برخورداري از آزادي هاي نسبي و انتخابات آزاد را در جامعه بپذيرد. از آن تاريخ به بعد مذهب در اين كشور به عنوان يك عامل قدرتمند همواره در عرصه هاي سياسي – اجتماعي خودنمايي كرده است. تا جايي كه در انتخابات سال 1989 گروه هاي اسلامي به نيمي از كرسي هاي مجلس دست يافتند و امروز نيز در سرنوشت حكومت نقش دارند.
تا پيش از انتخابات سال 1989 نقش مذهب در زندگي سياسي – اجتماعي مردم و نظام حكومتي كشور چندان محسوس نبود، ‌اما اغتشاشات داخلي سال 1989 كه بر اثر فشار اقتصادي مردم و وضع نه چندان خوب دولت بروز نمود،‌ رفته رفته رنگ اسلامي به خود گرفت و دولت را مجبور نمود تا برخورداري از آزادي هاي نسبي و انتخابات آزاد را در جامعه بپذيرد. از آن تاريخ به بعد مذهب در اين كشور به عنوان يك عامل قدرتمند همواره در عرصه هاي سياسي – اجتماعي خودنمايي كرده است. تا جايي كه در انتخابات سال 1989 گروه هاي اسلامي به نيمي از كرسي هاي مجلس دست يافتند و امروز نيز در سرنوشت حكومت نقش دارند.
خط ۱۵۰: خط ۱۵۰:
1.   شاخه هاي لاتيني: بخشي از مناطق اسقف نشين اورشليم را اردن تشكيل مي دهد.
1.   شاخه هاي لاتيني: بخشي از مناطق اسقف نشين اورشليم را اردن تشكيل مي دهد.


2.   شاخه ملكيت: مناطق اسقف نشين نلكيت يوناني پترا و ساير نقاط اردن در 31 دسامبر 1990 در حدود 645,18 نفر جمعيت داشته است.
2.   شاخه ملكيت: مناطق اسقف نشين نلكيت يوناني [[پترا]] و ساير نقاط اردن در 31 دسامبر 1990 در حدود 645,18 نفر جمعيت داشته است.


3.   شاخه سوري: اسقف كاتوليك سوري، بيرون از لبنان ساكن مي باشند.
3.   شاخه سوري: اسقف كاتوليك سوري، بيرون از لبنان ساكن مي باشند.

نسخهٔ ‏۳ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۰۶:۴۵

دين و مذهب

1-7- تاريخچه رشد هر يك از اديان و مذاهب در اردن

·     اسلام:

در سال ششم هجري اولين طلايه داران مسلمانان كه به دستور پيامبر (ص) براي شناسايي راه هاي منطقه فرستاده شده بودند، در حوالي "طفيله" و "كرك" به شهادت رسيدند. در سال هشتم هجري پيامبر اسلام با ارسال نامه اي، امير "موته" را به اسلام دعوت كرد؛ ولي امير "موته" سفير پيامبر (ص) را به شهادت رساند. به دنبال اين حادثه پيامبر (ص) سه هزار نفر را به فرماندهي "زيدبن حارثه" به "موته" فرستاد و در پي جنگي كه بين سپاهيان روم و مسلمانان درگرفت، فرمانده سپاه اسلام كشته شد و سپاه اسلام به مدينه بازگشت. قبور شهداي "موته" در روستاي "المزار" كنوني در 12 كيلومتري جنوب "كرك" قرار دارد. پس از چند ماه سپاهيان اسلام به منطقه "تبوك" در شمال "حجاز" آمدند و در اينجا بود كه "عقبه" و اطراف "معان"، پرداخت جزيه به پيامبر اكرم (ص) را قبول كردند. سپاه اسلام به فرماندهي اسامه پس از پيامبر (ص) پيروزي هايي در جنوب فلسطين بدست آورد. در همين ايام به خليفه وقت اطلاع دادند كه روميان با جمع آوري سپاهي متشكل از اعراب غساني در تدارك حمله به مسلمانان مي باشند. ابوبكر با فرستادن سپاهي به فرماندهي چهار نفر از جمله خالدبن وليد ضمن شكست دادن روميان در سال 636 بر بلاد شام و فلسطين مسلط گشت. با واگذاري حكومت شام به معاويه از سوي عمر، منطقه اردن و فلسطين زير سلطه امويان قرار گرفت و با تعيين دمشق به عنوان مركز حكومت امويان، اردن كه به عنوان محل تفريح و شكارگاه امراي اموي بكار مي رفت، رونق يافت. انتقال حكومت از امويان به عباسيان و انتخاب بغداد به جاي دمشق به عنوان مركز حكومت، باعث متروك شدن اردن گرديد. در زمان سلجويان، اولين جنگ هاي صليبي آغاز گرديد و مسيحيان تلاش كردند بيت المقدس را از مسلمانان باز پس گيرند، سرانجام در سال 1099 صليبيون با شكست دادن مسلمانان وارد بيت المقدس گرديدند. در همين زمان صلاح الدين ايوبي كه ابتدا وزير خليفه فاطمي بود، پس از وفات خليفه به فرزندان خردسال وي اجازه خلافت نداد و با الحاق مصر به شام كه جزيي از حكومت عباسيان به شمار مي رفت و به دنبال مرگ حاكم دمشق، خود را فرمانرواي مصر و شام خواند. صلاح الدين با فراهم آوردن سپاه در سال 1187 بر صليبيون پيروز شد و بيت المقدس را از چنگال آنها درآورد و كنترل فلسطين و شرق اردن را بدست گرفت. پس از ايوبيان، اداره منطقه به مماليك واگذار گرديد. خاندان مماليك مساجد و مدارسي در شهرهاي فلسطين بنا نمود و توانستند جلو حمله مغول به آن ديار را بگيرند و اروپا را از خطر هجوم مغول نجات دهند. در سال 1516 سپاهيان عثماني به فرماندهي سلطان سليم بر سپاهيان مماليك غلبه كردند و بدين ترتيب ولايات دمشق و فلسطين به دست عثمانيان افتاد. عثمانيان اداره منطقه را به شيوخ و روساي قبايل سپردند. فلسطين و شرق اردن از سال 1516 تا 1918 به جز يك دوره كوتاه مدت (1841-1831) ابراهيم پاشا فرزند محمد علي با حمله به سوريه، فلسطين و شرق اردن و مناطقي را كه جزئي از حكومت عثماني به شمار مي رفت را به مصر ملحق نمود. پس از جنگ جهاني اول و به دنبال تشكيل دولت مستقل ماوراء اردن، اداره آن به خاندان هاشمي واگذار گرديد. بدين ترتيب اردن از زمان ورود اسلام به اين منطقه، به جز دوره جنگ هاي صليبي كه مدتي مسيحيان بر منطقه حاكميت يافتند، اداره آن را حاكمان اسلامي بر عهده داشتند و همين امر باعث گرديده است كه اسلام در سراسر آن سرزمين رسوخ كند. حاكمان اسلامي اين سرزمين همگي از اهل سنت بوده اند و بنابراين طبيعي است كه مذهب عامه، بيشتر در اين كشور رواج يابد. از فرق چهارگانه اهل سنت نيز، اردنيان اكثرا پيرو مذهب شافعي هستند و چركس ها كه در اواخر قرن نوزدهم در اردن سكونت داده شده اند، داراي مذهب حنفي مي باشند.

·     شيعيان:

آمار دقيق از جمعيت شيعه ساكن در اردن وجود ندارد. هرچند به علت نزديكي اردن به لبنان كه شمار زيادي از شيعيان در آنجا سكونت دارند و در گذشته "جبل عامل" يكي از مراكز اصلي شيعيان به شمار مي رفته است، با اين تفاسير بايد تعداد شيعيان اردن زياد باشند و تاريخ نيز مويد اين امر است. ولي در حال حاضر شمار شيعيان در اردن اندك است. ناصر خسرو در قرن چهارم هجري بيشتر ساكنين شهرهاي بيت المقدس، ‌نابلس و امان را شيعه دانسته است. جمعيت شيعيان اردن در حال حاضر از چند ده هزار نفر تجاوز نمي كند. شيشا ني ها كه به همراه چركس ها در اردن سكونت داده شده اند، همگي شيعه مي باشند.

·     دروزيان:

مذهب دروزيه از جمله مسلك هاي درونگراي منسوب به اسلام است. دروزيه انشعابي از مذهب اسماعيلية است كه در قرن پنجم هجري در زمان خليفه فاطمي، ابوعلي منصوربن نزار ملقب به الحاكم بامرالله بوسيله يك خياط ايراني به نام محمدبناسماعيل درزي معروف به نشتكين بنياد نهاده شد و بعدها به همين نام مشهور گشت. جمعي از دروزيان با عقايد مخصوص به خود در اردن پراكنده اند و چندين هزار تن از آنان را مي توان در مناطق شمالي اين كشور مشاهده كرد. هم چنين بخشي از دروزيان اردن كه در ساحل غربي رود اردن ساكن بودند، با اشغال ساحل غربي هم چنان در اين ناحيه باقي مانده اند.

·     مسيحيت:

مسيحيان از گروه هاي قديمي ساكن در اردن مي باشند و بزرگترين اقليت ديني غير مسلمان اين كشور مي باشند. مسيحيان در حال حاضر بيشتر در شهرهاي "مادبا"، "سلط"، "امان" و "كرك" زندگي مي كنند. مسيحيان در كرك به چند قبيله تقسيم مي شوند كه عبارتند از: المعايطه، البقاعبين، الهسله، الصناع، الحدادين و العزيزات. دو قبيله اخير از قبايل اصيل اردني مي باشند و گفته مي شود از بازماندگان غسانيان قرن هفتم ميلادي هستند. مسيحيان اردن كه در گذشته بيشتر در ناحيه كرك زندگي مي كردند، در سال 1880 به دنبال اختلاف آنها با بعضي از قبايل مسلمان، بوسيله دولت عثماني در روستاي مادبا كه در آن زمان خرابه اي بيش نبود، سكونت داده شده اند و همين امر باعث پخش شدن آنان در نقاط مختلف گرديد. بيشتر مسيحيان در كشور اردن ارتودكس هاي يوناني الاصل و بخش ديگر كاتوليك هاي يوناني الاصل هستند. وجود اين مسيحيان يوناني الاصل نتيجه تسلط يونيان ارتودكس بر بيت المقدس درگذشته مي باشد. تعداد اندكي پروتستان، ارمني، آشوري و هم چنين جمعي از كاتوليك هاي رومي كه از بازماندگان جنگ هاي صليبي مي باشند، در اين كشور زندگي مي كنند.


شاه حسين كه خود را هاشمي و منتسب به خاندان پيامبر اسلام مي دانست، ‌به دخالت دين در سياست اعتقاد نداشت و در مراسم پنجاهمين سالگرد تولدش طي يك سخنراني گروه هاي اسلامي فعال در كشور را از هر گونه دخالت در امور سياسي برحذر داشت و حتي آنها را به عنوان بزرگ ترين مانع سياست هاي صلح آميز در خاورميانه معرفي كرد. شاه حسين معتقد بود مشكل بيت المقدس حل نخواهد شد، مگر اين كه مسائل سياسي از مذهب جدا شوند. بر اين اساس دولت اردن براي جلوگيري از فعاليت هاي گروه هاي اسلامي در اين كشور در سال 1985 قانوني جديد براي وعظ سخنراني هاي مذهبي تصويب كرد كه به موجب آن سخنرانان بايد در سخنراني ها و گفتارهاي خود از موضوعات مذهبي فراتر نروند و از عنوان كردن مسائل تحريك آميز سياسي خودداري كنند.

بنابراين قانون، شوراي ويژه اي جهت آموزش و توجيه وعاظ و تعيين حدود و موضوعات كلي سخنراني هاي ديني تشكيل شد و هر واعظي كه از مفاداين قانون تخطي مي كرد به يك ماه حبس و پرداخت جريمه نقدي 21 تا 100 دينار محكوم مي شد.

به موجب اين لايحه وزير امور مذهبي و اوقاف مي توانست سخنراني واعظاني را كه به تشخيص وي تخطي كرده بودند، ممنوع اعلام كند. بر اساس اين قانون مي بايست هياتي به نام شوراي عالي موعظه و ارشاد تشكيل مي شد تا ضمن تربيت و توجيه وعاظ، موضوعات سخنراني هاي اسلامي مجاز در اين كشور را معين كرده و بر اقدامات و تحركات موجود در مساجد اين كشور نظارت كند. اين اقدامات نتيجه رشد حركت احزاب اسلامي چون "اخوان المسلمين" بود. دولت اردن در سال هاي اخير و بعد از انتخابات آزادي كه در اواخر دهه 80 برگزار كرد و منجر به پيروزي اسلام گرايان شد، در مورد فعاليت هاي مذهبي و ديني در جامعه سياست منبسط تري در پيش گرفت كه البته اين فعاليت ها هنوز هم تحت نظارت دولت انجام مي گيرد. اقليت هاي ديگر اسلامي نظير وهابيون نيز در اين كشور از طريق ساخت مساجد،‌اماكن مذهبي و كتابخانه ها فعاليت مي كنند كه البته بايد با موافقت دولت همراه باشد.

به هر حال به نظر مي رسد كه در حال حاضر دولت اردن نسبت به گروه هاي مذهبي و فعاليت هاي ديني در سطح جامعه سياست بازتري در پيش گرفته است و مانند گذشته آنها را تحت فشار قرار نمي دهد.


جايگاه دين در جامعه اردن:

تا پيش از انتخابات سال 1989 نقش مذهب در زندگي سياسي – اجتماعي مردم و نظام حكومتي كشور چندان محسوس نبود، ‌اما اغتشاشات داخلي سال 1989 كه بر اثر فشار اقتصادي مردم و وضع نه چندان خوب دولت بروز نمود،‌ رفته رفته رنگ اسلامي به خود گرفت و دولت را مجبور نمود تا برخورداري از آزادي هاي نسبي و انتخابات آزاد را در جامعه بپذيرد. از آن تاريخ به بعد مذهب در اين كشور به عنوان يك عامل قدرتمند همواره در عرصه هاي سياسي – اجتماعي خودنمايي كرده است. تا جايي كه در انتخابات سال 1989 گروه هاي اسلامي به نيمي از كرسي هاي مجلس دست يافتند و امروز نيز در سرنوشت حكومت نقش دارند.

ويژگي هاي محسوس و مطلوب دين در جامعه اردن را مي توان به وضوح در حجاب اسلامي زنان و دختران اين كشور مشاهده كرد.

رشد اصول گرايي اسلامي در سال هاي اخير و تقويت مخالفين شاه حسين باعث واكنش دولت گرديد. هم چنين در اين كشور،‌ موسسات فرهنگي – اسلامي فعالي وجود دارند،‌ نظير موسسه آل البيت (ع) كه هدفش، خدمت به تمدن اسلامي و شناسايي ميراث فرهنگي از طريق برگزاري ميز گردهاي ديني و فرهنگي و چاپ دائرة المعارف تمدن اسلامي است.

در اين كشور گروه هاي مختلف مسلمان نظير وهابيون، اهل تسنن، دروزيان و شيعيان فعاليت تبليغاتي دارند.

در مورد وضعيت شيعيان در اردن بايد گفت كه شيعه امروزي به عنوان مكتبي تندرو و دور از اصل عقيده اسلامي شيعيان صدر اسلام كه تحت ولايت اهل بيت بودند بسيار متفاوت است. يكي از نويسندگان اردن با اشاره به اختلاف اهل تسنن در جامعه راه حل هايي پيشنهاد كرده است، اين نويسنده خواستار توحيد عقيده ميان شيعه و سني مي باشد و مي گويد تحقق اين امر آسان نيست، اما با وجود خلوص نيت و برنامه ريزي هوشيارانه، توسط علماي امت اسلامي و مجتهدين آن و تاييد حكام و سياسيون و يا لااقل بي طرفي آنان در اين زمينه و همچنين هوشيار نمودن مردم براي پشتيباني و حمايت از اين امر، انجام آن ممكن خواهد بود. وي تنها راه جلوگيري از نفاق مسلمانان را تابعيت از يك مذهب واحد و مشترك و تبديل شدن به يك جامعه واحد مي داند، كه اين امر با موعظه و دعوت، انجام پذير نيست بلكه در اين زمينه بايد نخست از علما و متفكران و آن گاه از نويسندگان، مربيان مدارس و دانشگاه ها و هم چنين مطبوعات و كليه رسانه هاي گروهي كمك گرفت.


التزام دين در جامعه اردن:

هر چند دين رسمي اردن اسلام است، اما در شهرهاي بزرگ روح شريعت اسلامي با فرهنگ و تربيت غربي (بويژه انگليس) تلفيق شده است، به نحوي كه شركت در نماز جمعه روزه داري در ماه رمضان، داشتن پوشش اسلامي زنان و صداقت و ادب اسلامي ارزش محسوب مي شود، اما اختلاط زنان و مردان و شركت در مجالس رقص و آواز، تقريبا جزء فرهنگ عمومي امروز به شمار مي رود.

از سوي ديگر علي رغم تبليغات شديد وهابيت در اين كشور و سرمايه گذاري فراوان در مساجد و كتابخانه ها و اماكن فرهنگي، نفوذ و مقبوليت اين تفكر در كشور چندان نيست.

گروه ها و فرق اسلامي:

1.   شيعيان

آمار دقيقي از جمعيت شيعيان ساكن در اردن در دست نيست. هرچند به علت نزديكي اردن به لبنان شمار زيادي از شيعيان در آنجا سكونت دارند و در گذشته "جبل عامل" يكي از مراكز اصلي شيعيان به شمار مي رفته است. به نقل از كتاب نمايه 6 – پادشاهي اردن – چنين انتظار مي رود كه شيعيان اردن زياد باشند و تاريخ نيز مويد اين امر است. ولي در حال حاضر شمار شيعيان در اردن اندك است. ناصرخسرو در قرن چهارم هجري بيشترين ساكنان شهرهاي بيت المقدس،‌ نابلس و عمان را شيعه دانسته است، اما امروزه بيشتر جمعيت شيعه اردن منتسب به "آل بيضون" و "آل دباجه" بوده و در شهر به "مثاوله" مشهورند. ظاهرا اين شيعيان تا 60 سال پيش در شهر "اربد" ساكن بوده و از آن زمان متفرق شده اند. امروزه جمعيت شيعيان اردن از چند ده هزار نفر تجاوز نمي كند.

علي رغم تاثير نام "آل بيت" در كشور اردن و انتساب اين كشور به هاشمي و رهبران ان به سادات، تعداد شيعيان در اين كشور بسيار اندك است و حتي كمتر از 1% از جمعيت بومي منطقه را تشكيل مي دهد،‌اما زمينه و امكان ترويج مذهب شيعه در ميان مردم بسيار زياد است و اگر متاثر از شرايط سياسي نگردد، حكومت ممانعتي در اين زمينه نخواهد داشت. چچن هايي كه در اردن سكونت داده شده اند،‌ همگي شيعه اند. اكثريت شيعيان اردن را خانواده هاي مهاجر لبناني، عراقي، سوري و ايراني تشكيل مي دهند كه اكثرا در مناطق شمالي اردن و در مناطق "الرمنا" اربد وام قيس زندگي مي كنند.


3-7- تركيب جمعيتي پيروان اديان و مذاهب

دين غالب در اردن اسلام است. اسلام دين رسمي كشور اردن است و حدود 92% جمعيت آن را به خود اختصاص داده است. اين درصد از جمعيت همگي سني هستند. قانون اردن از آزادي مذاهب پشتيباني مي كند اما اردن از پشتيباني همه اقليت هاي مذهبي بازمانده است.

اردن داراي اقليت مسيحي نيز هست. مسيحيان از تمام فرقه ها در رادن حدود 6% جمعيت را دارا هستند. مسيحيان در سال 1950 حدود 30% جمعيت اردن را تشكيل مي دادند اما با مهاجرت مسلمانان از عراق و فلسطين اين درصد به كلي تغيير كرد. اكثر مسيحيان اردن عضو كليساي ارتودوكس رومي در اورشليم هستند.

ساير اقليت هاي مذهبي در اردن شامل مسلمانان شيعه، دروزيان و تعداد اندكي از بهائيان است. دروزيان در مناطق شرقي چون شهر ارزق و تعدادي از روستاهاي سوريه و شهر مرزي زاركا سكونت دارد در حالي كه بهائيان در روستاي اداسيه در مرز دره اردن كه خانه اصلي آنهاست زندگي مي كنند.


4-7-

5-7- مفاخر و مشاهير ديني

6-7- شخصيت هاي ديني معاصر

1.   محمد ناصرالدين الالباني (1999-1914) وي محقق مسلمان سني مذهب آلبانيايي و از شخصيت هاي تاثيرگذار در قرن 20 به شمار مي رفت.

او در خانواده فقير در شهر شكودر1 به دنيا آمد. پدر او ناصرالدين مطالعات ديني خود را در استانبول به پايان رساند و به آلباني بازگشت اما به دليل اختلاف نظر و مخالفت وي با غربزدگي حاكمان به دمشق مهاجرت كرد.

محمد ناصرالدين، آموزش هاي اوليه ي خود را در دمشق گذراند و در سن 20 سالگي مطالعات تخصصي خود در مورد حديث را آغاز كرد. كارهاي وي در مورد علم حديث بالغ بر 100 عنوان هستند كه از آن جمله مي توان به تخليص اخم الجنائب و صلاة نبوي اشاره كرد.

2.   تقي الدين ابوالعباس احمدبن عبدالسلام من عبدالله ابن تيمية الحراني:

محقق مسلمانان، متخصص الهيات و منطق دان در شهر حران واقع در تركيه ي امروز و نزديك مرز سوريه ديده بر جهان گشود. او در دوران پرحادثه ي حمله هاي مغول ها زندگي كرد. وي از پيروان احمد بن حنبل دانسته اند.

3.   شمس الدين محمد بن ابي بكر بن ايوب (1350-1292) وي يك قاضي مسلمان سني مذهب، مفسر قرآن، ستاره شناس، شيمي دان، فيلسوف، روانشناس، عالم و متخصص الهيات بود.

اغلب كارهاي وي مربوط به اخلاق انساني و متمركز بر علم حديث و فقه هستند.


7-7- موقعيت اسلام و مسلمانان در جامعه

هويت اسلامي در اردن بسيار قوي است هرچند اعمال مذهبي در بين جمعيت اردن بسيار متنوع است. اين عدم همساني در اعمال لزوما مربوط به تقسيماتروستايي – شهري و يا تفاوت در سطح آموزش نيست. بعضي مشاهدات مذهبي در اردن حاكي از وجود بعضي عقايد بعضا متضاد با آموزه هاي اسلامي است. بعضي از متخصصين اين عقايد را به دوران قبل ار اسلام نسبت مي دهند.

در زندگي روزمره، مردم خداوند را مسئول همه اتفاقات نمي دانند هر چند حوادث را در زمينه هي ديني قرار مي دهند كه به آنها معني مي بخشد. كلمه ان شاء الله معمولا بعد از بيان نيت قرار مي گيرد و واژه ي بسم الله در شروع انجام كارهاي مهم.

مسلمانان اردن بر اين باورند كه در كارهايي كه انسان مي تواند انجام دهد، خداوند انتظار دارد انسان بسيار تلاش كند. مسلمانان راه هاي ديگري نيز براي توصل به حضور پروردگار در زندگي دارند. اعتقاد به چنين حضوري در زندگي آنها را در حوادث و مشكلات و ناگواري ها ياري مي رساند. با وجود اين كه اغلب افراد سعي در نشان دادن اهتمام خود بر انجام امور مذهبي دارند اما عده اي نيز چنين نيستند. توجه به نماز جماعت و دعاهاي جمعي در دهه 1980 براي تقويت ارزش ها و عقايد اسلامي گسترش يافت. به طور سنتي بعضي ديدگاه هاي اجتماعي باعث عدم شركت زنان در فعاليت هاي ديني شده بود. اما در دهه ي 1980 تغييرات زيادي در فعاليت هاي مذهبي زنان بوجود آمد. زنان جوان بخصوص دانشجويان در مساجد نماز مي خواندند و بدين وسيله جايگاه خود در جامعه اسلامي را ارتقاء دادند. زنان عموما بيش از مردان به اموري ديني اهتمام دارند.

8-7- نهادها و مراكز ديني مسلمانان

1.   مركز اسلامي مطالعات استراتژيك سلطنتي

اين مركز، يك مركز مستقل تحقيقاتي است كه تحت نظر نهاد سلطنتي آل البيت فعاليت مي كند. اين نهاد كه به منظور مطالعات اسلامي تاسيس شده است، نهادي است مستقل و غير حكومتي واقع در امان

2.   مركز اسلامي – فرهنگي دانشگاه اردن

اين مركز با هدف هماهنگي و تحكيم زمينه هايي هم چون اطلاعات، فعاليت هاي فرهنگي و دانشگاهي، هماهنگي برنامه ها، مشاركت در فعاليت هاي يكديگر هم چون مشاوره ها تشكيل شده است.

3.   مركز اسلامي خيريه

اين مركز اسلامي به انجام فعاليت هاي خيريه در سطح جامعه مي پردازد و مراكز درماني، موسسات آموزشي و مراكز نگهداري يتيمان و فقيران را در سراسر اردن اداره مي كند.


11-7- تصوف

تصوف در اردن به تازگي در حال يافتن موقعيت خويش است و گروه هاي خارجي و حتي مسلمانان را به خويش جذب مي كند. ميشائل گان2 در شهر امان برداشت هاي متفاوتي را از تصوف ارائه مي دهد.

با يك نفس عميق و به آرامي خم كردن زانوها شروع مي شود. تعداد زيادي از مردان در حالي كه دستان يكديگر را گرفته اند، دايره اي را تشكيل داده اند و هنگام خوانده شدن اشعار مقدس به جلو و عقب خم مي شوند. ناگهان يك گروه كوچك در حالي كه صورت هايشان آرام است و خرقه هايشان مواج بر روي فرش قرمزي به آرامي به آرامي جست مي زنند.

اين عمل مشهورترين نوع هدرا3 است با ذكر پروردگار در گروه هاي سوفي (زاويا4) در سرتاسر پايتخت انجام مي شود.

تصوف در اردن در زماني كه سلفي ها و وهابي ها اعمال سوفي ها را غير اسلامي تلقي مي كردند،‌ بسيار تحت فشار بود. دكتر محمد رايان كه در دانشگاه اردن به تدريس مطالعات اسلامي مي پردازد مي گويد: "كلمه سوفي در تاريخ مسلمانان حاوي يك نگاه منفي است" اكثر فرقه هاي موجود به سنت پايبندند و از مسائل جنبي، ابزار آلات موسيقي يا رقص در مراسم ها خودداري مي كنند.

جمعيت هاي سوفي معمولا به خاطر گوشه نشيني هاي خود مورد انتقادند اما در امان بسياري تصوف را تقويتي براي فراخوان اسلام بر فعاليت اجتماعي مي دانند. در الامام در قسمت غربي البيادر يك پروژه رفاهي است كه شامل يك مسجد، مدرسه قرآني و زاويا است كه چندين يتيم خانه را تحت سرپرستي خويش دارد.


بدين معنا كه علاقه و احترام به اهل بيت و مقامات آن بزرگواران در اين كشور به وضوح قابل درك است.

ساير اديان

در اردن بر خلاف لبنان تعداد اقليت هاي مذهبي اندك است. مذهب رسمي اردن اسلام است و بيش از 93% اين كشور مسلمانان اهل سنت هستند.

مسيحيت

تعداد اندكي از مسيحيان در شهرهاي مختلف اردن زندگي مي كنند كه عمدتا در ساحل غربي فلسطين ساكنند و از سال 1965 عده شان به 000,180 نفر رسيده است كه همه عرب زبانند و بزرگ ترين اقليت مذهبي اردن را تشكيل مي دهند.

دو كليساي كاتوليك در شهر عمان و تعدادي كليساي ارتودكس نيز در سراسر اردن فعال مي باشد كليساي ارتودكس در اردن عبارتند از:

1.   كليساي ارتودكس قبطي

2.   كليساي ارتودكس يوناني

3.   كليساي ارتودكس كيش هاي لوتري

مسيحيان از گروه هاي قديمي ساكن در اردن مي باشند و بزرگ ترين اقليت ديني غير مسلمان اين كشور محسوب مي شوند.

شاخه هاي مذهبي و كليساهاي مسيحياني كه در حال حاضر در اردن مشغول به فعاليت مي باشند عبارتند از:

·      كليساي رومن كاتوليك:

1.   شاخه هاي لاتيني: بخشي از مناطق اسقف نشين اورشليم را اردن تشكيل مي دهد.

2.   شاخه ملكيت: مناطق اسقف نشين نلكيت يوناني پترا و ساير نقاط اردن در 31 دسامبر 1990 در حدود 645,18 نفر جمعيت داشته است.

3.   شاخه سوري: اسقف كاتوليك سوري، بيرون از لبنان ساكن مي باشند.


·      جامعه مسيحيان وابسته به كليساي انگليس

1.   يهوديان اردن: طبق مندرجات كتاب نمايه 6 پادشاهي اردن،

اين كشور زماني جولانگاه يهوديان بوده است و حوادثي كه بر آنان گذشته در تورات فعلي به وضوح مشاهده مي شود و مبارزات بابليان در سال 600 قبل از ميلاد به رهبري يختنصر عليه يهود و بازگشت يهود در عصر كوروش دوم (553- 528 قبل از ميلاد) به اردن در تاريخ باستان اردن آورده شده است. اما در حال حاضر تعداد اندكي از يهوديان سامري در اطراف سامره و در نزديكي نابلس زندگي مي كنند. البته پيش از فتح اردن توسط مسلمانان، كه به رهبري "جبيل" صورت گرفت. يهوديان در اردن سكونت داشتند. مذهب مردم اردن قبل از دين يهود، بدرستي مشخص نيست، ولي مي دانيم كه يهود به رياست شيوخ ديني خود حضرت موسي و يوشع در سرزمين فلسطين با كنعانيان به جنگ پرداختند و بر بيت المقدس سيطره يافتند. آنها هم چنين با مردم فلسطين، اردن و مادوب به جنگ پرداختند و مدتي نيز، بر ناحيه اريحا تسلط داشتند. پس از جنگ ها متوالي به اراضي اردن و فرات دست يافتند و بنا به گفته ابن خلدون، حضرت مسيح پيروان پيامبر را در اردن ملاقات كرد و يوحنا شيعيان را غسل تعميد داد.

2.   بهائيت: به نقل از كتاب نمايه 6، پادشاهي اردن

پس از راندن بهائيان از ايران و تبعيد و فرار رهبران آن به بغداد و سپس استانبول و عكا، و هم چنين گريختن ميرزا بهاء به عكا، مركزيت بهائيون از ياران برچيده شد. از آن زمان تا كنون نام و عنوان بهائيت كه با ميرزا و سيد آغاز مي شد به افندي – كه عنواني عثماني است – تغيير شكل داد و رهبران بعدي بهائيت، ايراني نبودند. بدين ترتيب بهائيان كه در فلسطين اشغالي پراكنده شدند، بهائياني هستند كه در اردن زندگي مي كنند. عده اي از آنان ايراني هستند كه به اين سرزمين رفته اند و جمعي ديگر از اعرابي هستند كه تحت تاثير افكار بهائيت قرار گرفته اند. در پي رانده شدن بهائيان از ايران، گروهي از بهائيان پيرو عباس افندي، به عكا مهاجرت نمودند. عباس افندي زميني وسيع به نام عدليه را در ساحل شرقي رود اردن از دولت عثماني خريداري كرد و مهاجران را در آن جاي داد. بهائيان ايراني در آنجا به كشاورزي پرداختند و آن منطقه را به روستايي آباد تبديل كردند. اما از آنجا كه پس از جنگ 1967 ميلادي در اطراف اين روستا مراكز نظامي و چريكي فلسطيني پديد آمد. اين منطقه مورد حمله توپخانه و هواپيماهاي اسرائيلي قرار گرفت و به كلي ويران شد و ساكنان آن مجبور به ترك روستا و مهاجرت به شهرهاي ديگر اردن شدند. ذكر اين نكته ضروري است كه هرچند گروه هاي مختلف مذهبي در اين كشور وجود دارند، اما به علت امكانات و تسهيلاتي كه دولت براي مسلمانان و حتي غير مسلمانان در نظر گرفته است، هرگز مشكل محسوسي در اين زمينه بوجود نيامده است و آنان به راحتي در اين كشور، به كار و زندگي ادامه مي دهند و حتي مسيحيان اين كشور، در مجلس نمايندگان داراي نه كرسي مي باشند.


اسلام در اردن

پس از جنگ جهاني اول و به دنبال تشكيل دولت مستقل ماوراء اردن، اداره آن به خاندان هاشمي واگذار گرديد. بدين ترتيب و به نقل از كتاب نمايه 6 – پادشاهي اردن – اردن از زمان ورود اسلام به اين منطقه به جز دوره جنگ هاي صليبي كه مدتي مسيحيان بر آن حكومت داشتند، اداره آن را حاكمان اسلامي و يا به ظاهر اسلامي بر عهده داشته اند كه همين امر باعث گرديده است تا اسلام در سراسر آن سرزمين رسوخ كند. حاكمان اسلامي اين سرزمين از اهل سنت بوده اند.




پاورقي:

1.     Shkoder

2.     Michael Gunn

3.     Hadra

4.     Zawiya


منابع:

1.     www.en.wikipedia.com

2.     www.globalhand.org

3.     www.ircica.org

4.     www.rissc.job

5.   جهان اسلام – مرتضي اسعدي – صفحه 5

6.   اردن – محمدرضا مناقبتي – دفتر مطالعات سياسي و بين المللي – تهران – موسسه چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه

7.     www.answers.com

8.     www.booksandjournals.brill.online.com