هنر اردن: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
جز (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).)
جز (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).)
خط ۴۷: خط ۴۷:
موسيقي اردن بخشي از موسيقي عرب است و سير و تحول آن را مي بايست در همان موسيقي عرب جستجو كرد. موسيقي عرب با اين كه مستقل و پوياست اما تاريخ آن گوياي آميختگي اين موسيقي با ساير موسيقي هاي محلي و روش ها و شيوه هاي آنهاست. موسيقي عرب تلفيقي است از موسيقي اعراب شبه جزيره عربستان و موسيقي تمام مردمي كه هم اكنون در مناطق عربي زندگي مي كنند.همانند ساير زمينه هاي هنري و علمي، اعراب متون رومي و كارهاي هنري را ترجمه كرده و نظريه هاي موسيقي را بخوبي فرا گرفتند.
موسيقي اردن بخشي از موسيقي عرب است و سير و تحول آن را مي بايست در همان موسيقي عرب جستجو كرد. موسيقي عرب با اين كه مستقل و پوياست اما تاريخ آن گوياي آميختگي اين موسيقي با ساير موسيقي هاي محلي و روش ها و شيوه هاي آنهاست. موسيقي عرب تلفيقي است از موسيقي اعراب شبه جزيره عربستان و موسيقي تمام مردمي كه هم اكنون در مناطق عربي زندگي مي كنند.همانند ساير زمينه هاي هنري و علمي، اعراب متون رومي و كارهاي هنري را ترجمه كرده و نظريه هاي موسيقي را بخوبي فرا گرفتند.


با وجود اين كه مستندات اندكي از وجوه موسيقي قبل از اسلام در شبه جزيره عربستان وجود دارد اما مورخين عقيده دارند كه اشكال مختلفي از اين موسيقي در زمان قبل از اسلام در شبه جزيره (قرون پنجم و هفتم بعد از ميلاد) وجود داشته است. در دوره اسلامي افرادي هم چون الكيندي (اولين نظريه پرداز موسيقي عربي)، ابولفرج، الغزالي (از فارس) و شفيع الدين تاثيرات بسزايي بر موسيقي عرب گذاردند. اين موسيقي در دوره امپراطوري اسلامي تا سرزمين هاي دور افتاده اي هم چون اسپانيا و فرانسه نيز پيشرفت و تاثيراتي بر موسيقي اين نواحي گذاشت. در اوايل قرن بيستم [[مصر]] شاهد ظهور ناگهاني ملي گرايي و به عبارت ديگر مكتبي سكولار بود. از اولين خوانندگان زني كه اين شيوه را اتخاذ كردند مي توان به ام كلثوم و فايروز اشاره كرد. در خلال دهه هاي 1950 و 1960 موسيقي عربي رنگ و بويي غربي تر يافت. از پيشگامان اين تغيير مي توان به عبدالحليم حافظ اشاره كرد. با فرا رسيدن دهه ي 1970 خوانندگان بيشتري به اين مكتب پيوستند و در نهايت موسيقي پاپ عربي بوجود آمد.
با وجود اين كه مستندات اندكي از وجوه موسيقي قبل از اسلام در شبه جزيره عربستان وجود دارد اما مورخين عقيده دارند كه اشكال مختلفي از اين موسيقي در زمان قبل از اسلام در شبه جزيره (قرون پنجم و هفتم بعد از ميلاد) وجود داشته است. در دوره اسلامي افرادي هم چون الكيندي (اولين نظريه پرداز موسيقي عربي)، ابولفرج، الغزالي (از فارس) و شفيع الدين تاثيرات بسزايي بر موسيقي عرب گذاردند. اين موسيقي در دوره امپراطوري اسلامي تا سرزمين هاي دور افتاده اي هم چون اسپانيا و [[فرانسه]] نيز پيشرفت و تاثيراتي بر موسيقي اين نواحي گذاشت. در اوايل قرن بيستم [[مصر]] شاهد ظهور ناگهاني ملي گرايي و به عبارت ديگر مكتبي سكولار بود. از اولين خوانندگان زني كه اين شيوه را اتخاذ كردند مي توان به ام كلثوم و فايروز اشاره كرد. در خلال دهه هاي 1950 و 1960 موسيقي عربي رنگ و بويي غربي تر يافت. از پيشگامان اين تغيير مي توان به عبدالحليم حافظ اشاره كرد. با فرا رسيدن دهه ي 1970 خوانندگان بيشتري به اين مكتب پيوستند و در نهايت موسيقي پاپ عربي بوجود آمد.


از ديگر سبك هاي موسيقي كه در سال هاي بعد بوجود آمد مي توان به فرانسكو – عربي اشاره كرد كه از تلفيق موسيقي خاورميانه و موسيقي غربي بوجود آمده است.
از ديگر سبك هاي موسيقي كه در سال هاي بعد بوجود آمد مي توان به فرانسكو – عربي اشاره كرد كه از تلفيق موسيقي خاورميانه و موسيقي غربي بوجود آمده است.

نسخهٔ ‏۱۷ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۰۴:۳۵

هنر به رغم آنچه كه برخي ها مي گويند تاثير آن در زندگي انسان كم است، به اعتقاد بسياري از افراد غذاي هنرهاي روح آدمي است. هنر است كه زواياي پنهان و مبدع انسان را متجلي مي كند و روح 1937 را بار ديگر فعال و پرنشاط مي كند. هنر، انسان را با وجود تضاد و تناسخ هاي موجود بر روي پهنه زمين اميدوار و به دنبال زيبايي مي كشاند.

كافي است گشت و گذاري در اردن به ويژه البترا، تاجرش، از قصر الحلابات تا ضريح الصحابة در اغوار و قصر هشام در اريحا انداخت تا زيبايي هاي معماري گذشتگان را در تمدن عربي اسلامي اين كشور ديد.

- هنر

1-10- كليات تاريخ هنر

هنر از اولين اعصار زندگي بشر با او همنشين بوده است و او را در طي تاريخ پرفراز و نشيب خود همراهي كرده است. در اردن نيز هنر از قدمت بسيار زيادي برخوردار است و اين موضوع از يافته هاي باستان شناسي هم چون سفال ها، نقاشي ها و ... بخوبي قابل تشخيص است. در ادوار مختلف زندگي مردم اردن شاهد ظهور انواعي از هنر هستيم. به طور مثال هنرهاي دوره ي امپراطوري رومي ها گونه اي از هنر را نمايش مي دهند و هنرهاي دوره اسلامي گونه اي ديگر. در عصر امپراطوري رومي ها هنر معماري و ساخت دژها رونق مي يابند و در دوره ي اسلامي ساخت كاروانسراها و هنر كاشي كاري كه اين موارد خود حاكي از تاثير هنر و فرهنگ اردن از ساير ملت ها و قدرت هاست. مطلبي كه هم اكنون نيز مي توان آثار آنرا در فرهنگ و هنر اردن و بطور كلي جامعه اردن مشاهده كرد. فرهنگ امروز جامعه اردن بشدت تحت تاثير فرهنگ غربي است كه مي توان گفت اين تاثيرپذيري سابقه تاريخي دارد. هنر اردن تا حدود زيادي متاثر از فرهنگ اعراب است در حال حاضرهنر اردني ها اشكال زيادي دارد و انواع متنوعي ظهور مي كند.

هنرمندان محلي بسياري هم از اعراب و هم آنهايي كه در خارج زندگي مي كنند نمايشگاه هاي مختلفي در گالري هاي هنري در اردن به نمايش مي گذارند. افزون بر موزه ي هنر در جبل لويبده، دارالفنون كه يك مركز هنري معتبر است نمايشگاه هاي هنرمندان محلي، عربي و بين المللي برگزار مي گردد.

همچنين تعداد بسياري از مراكز هنري به برگزاري نمايشگاه ها همت مي گمارند و اين خود نشان جنبش و طراوت هنر در پايتخت است.


2-10- مشاهير هنري

·     سليمان الموسي (2008-1919) نويسنده و مورخ اردني بود كه در روستاي الرافد واقع در ايربد متولد شد. او كتاب هاي بسياري نوشت كه مشهورترين آنها عبارتند از: زندگي نامه ي شريف حسين بن علي، اردن در جنگ 1948، شورش بزرگ اعراب، تاريخ اردن در قرن 20. او اولين و تنها نويسنده عرب بود كه درباره لارنس 1 اعراب كه يك فرمانده انگليسي بود كه در شورش بزرگ اعراب بسيار نقش داشت مطلب نوشت و بينش اعراب را نشان داد.

·     ابوالرحمن منيف يكي از مهمترين و مشهورترين رمان نويسان عرب در قرن 20 بود. شهرت او بيشتر بدليل انعكاس مسائل سياسي روز در زمان خود بود. او در عربستان بدنيا آمد. پدر او سعودي و مادرش عراقي بود.

·     سامر اليرموني شاعر و مدافع حقوق كودكان اردني است. وي داراي مدرك دكتراي بين الملل است و در همين زمينه در پاريس فعاليت داشته است. سامر در جلسات فرهنگي به عنوان شاعر، فعال و مبارز براي حقوق انساني شركت مي كند.

·     سامر ليبده يا ابوليبده (متولد سال 1974) روزنامه نگار لندني الاصل، محقق و منتقد سياسي است. او مطالبي در مورد دموكراسي در خاورميانه، پروژه صلح اعراب و اسرائيل و سياست خارجه امريكا نوشته است. مقالات و نوشته هاي او در بسياري از انتشارات همچون گاردين، اورشليم پست، اردن تايمز و ديلي استار به چشم مي خورند.

·     مصطفي وهبي شاعر معروف و حيدر محمود مورخ و نويسنده كه ذكرشان پيش از اين (در بخش مشاهير ادبي فصل 9) رفت.


3-10- موسيقي

موسيقي سنتي اردن تاريخي كهن دارد. آهنگ هاي زجال روستايي كه با شعر همراهند با همنوازي ميج ويز،‌ طبل،‌ آرغول، عود، رباب و ني توليد مي شوند. به تازگي موسيقي اردن شاهد ظهور دي جي ها و ستارگان موسيقي پاپ هستند. از مهمترين موسيقي دانان اردن خانوادهي فكير هستند كه حدود 100 سال در اين عرصه فعاليت دارند.

از كساني كه در زمينه موسيقي اينديا راك 2 كار مي كنند مي توان به كاييس خوري3، ابراهيم بقيلي، هاني ميتواسي و يوسف گوار اشاره كرد. از ديگر گونه هاي مهم انواع موسيقي در اردن مي توان به هيپ هاپ4 كه بوسيله دي جي شاديا و اجراي او در راديو مشهور شد اشاره كرد. اين اجرا تنها اجرايي بود كه در سه كشور مختلف هر هفته در سال 2005 تا 2008 بخش مي باشد.

در حال حاضر نمايش موسيقي الكترونيك اردني در بين جوانان بسيار پرطرفدار است. بسياري از جمع هاي تكنو زيرزميني شكل مي گيرد و تعداد موسيقي هاي الكترونيك بقدري افزايش يافته است كه مي توان آن را يك نوع موسيقي در اردن بشمار آورد. گروه تازه پايي به نام روم از زمان آغاز به كار خود در سال 1998 محبوبيت منطقه اي و بين الملل به دست آورد. روم از موفق ترين گروه هاي موسيقي اردن شناخته مي شود كه طيف وسيعي از طرفداران را از سرتاسر جهان و از رم، تونس، مراكش، سوريه، فلسطين، تركيه، قزاقستان، فرانسه،‌ هلند، آلمان، ايتاليا تا ايالات متحده را به خود جذب كرده است. يك عامل بسيار مهم كه موفقيت گسترده گروه روم را بدنبال داشت اين موضوع است كه اين گروه آهنگ هاي اصيل رهبر خود طارق آل ناصر (آهنگساز، بنيانگذار و رهبر گروه) را اجرا مي كنند.

از طرف ديگر ساين آو ثيم 5 ‌ شهرت منطقه اي خود را مديون Oriental – jazz. Ethnic Fusion است. اين گروه از سال 2004 مشغول به فعاليت است و تا به حال 2 آلبوم توليد كرده است. بسياري از خوانندگان اردني از ملودي هاي عربي استفاده مي كنند و آن را با موسيقي خاورميانه تطبيق مي كنند و نسل نويني از موسيقي را بوجود مي آورند.

ملك آل ناصر خواننده جنجالي زن كه بواسطه ويدئو كليپ هاي كاملا مهيج خود مشهور است ديگر خواننده مشهور اردن است.

در شهر امان در دو دهه گذشته موسيقي جايگزيني وجود دارد. گروه هاي راك كه موسيقي غربي و شرقي را با يكديگر تلفيق مي كنند بتدريج مشهورتر مي شوند.

اسريل 6 كه يك گروه مشهور راك شرقي است اولين گروه در اردن است كه تعداد زيادي طرفدار داشت و موسيقي آنها در راديوهاي محلي پخش مي شد. در سال 1999 آنها در جشنواره جوان اروپا كه در تركيه برگزار مي شد به مقام اولدست پيدا كردند. در حال حاضر گروه هاي مشهوري از قبيل جدال، دستورتد دي7 و ايلوژنز8 كه به واسطه شيوه ناب كلاسيك راك خود مشهورند، فعالند. اردن هم چنين نمايش هاي زيرزميني هوي متال9 نسبتا زيادي دارد كه به علت ارتباط آنها با شيطان پرستي مردم نسبت به آنها معترضند. از اين گروه ها مي توان به تايرانت سرون10 و دارك سايد11 اشاره كرد. البته همه اين گروه ها شيطان پرست نيستند.

تاريخچه موسيقي

موسيقي اردن بخشي از موسيقي عرب است و سير و تحول آن را مي بايست در همان موسيقي عرب جستجو كرد. موسيقي عرب با اين كه مستقل و پوياست اما تاريخ آن گوياي آميختگي اين موسيقي با ساير موسيقي هاي محلي و روش ها و شيوه هاي آنهاست. موسيقي عرب تلفيقي است از موسيقي اعراب شبه جزيره عربستان و موسيقي تمام مردمي كه هم اكنون در مناطق عربي زندگي مي كنند.همانند ساير زمينه هاي هنري و علمي، اعراب متون رومي و كارهاي هنري را ترجمه كرده و نظريه هاي موسيقي را بخوبي فرا گرفتند.

با وجود اين كه مستندات اندكي از وجوه موسيقي قبل از اسلام در شبه جزيره عربستان وجود دارد اما مورخين عقيده دارند كه اشكال مختلفي از اين موسيقي در زمان قبل از اسلام در شبه جزيره (قرون پنجم و هفتم بعد از ميلاد) وجود داشته است. در دوره اسلامي افرادي هم چون الكيندي (اولين نظريه پرداز موسيقي عربي)، ابولفرج، الغزالي (از فارس) و شفيع الدين تاثيرات بسزايي بر موسيقي عرب گذاردند. اين موسيقي در دوره امپراطوري اسلامي تا سرزمين هاي دور افتاده اي هم چون اسپانيا و فرانسه نيز پيشرفت و تاثيراتي بر موسيقي اين نواحي گذاشت. در اوايل قرن بيستم مصر شاهد ظهور ناگهاني ملي گرايي و به عبارت ديگر مكتبي سكولار بود. از اولين خوانندگان زني كه اين شيوه را اتخاذ كردند مي توان به ام كلثوم و فايروز اشاره كرد. در خلال دهه هاي 1950 و 1960 موسيقي عربي رنگ و بويي غربي تر يافت. از پيشگامان اين تغيير مي توان به عبدالحليم حافظ اشاره كرد. با فرا رسيدن دهه ي 1970 خوانندگان بيشتري به اين مكتب پيوستند و در نهايت موسيقي پاپ عربي بوجود آمد.

از ديگر سبك هاي موسيقي كه در سال هاي بعد بوجود آمد مي توان به فرانسكو – عربي اشاره كرد كه از تلفيق موسيقي خاورميانه و موسيقي غربي بوجود آمده است.

از ديگر اشكال پرطرفدار موسيقي در دهه هاي اخير مي توان به موسيقي الكترونيكي عربي، جاز عربي و راك عربي اشاره كرد.


4-10- انواع موسيقي در اردن (سنتي)

موسيقي ها و رقص هاي سنتي در اردن اغلب مربوط به مردم روستا نشين همچون روستائيان و باديه نشينان مي شود. بسياري از موسيقي دانان  اين موسيقي ها در طبقه ي موسيقي هاي فولكوريك جاي مي دهند. اين رقص ها و آواها همانند موسيقي ها و رقص هاي پيچيده اي كه در مراكز فرهنگي عرب همچون دمشق، بغداد و كايرو بكار گرفته مي شوند نيستند هر چند همين موسيقي هاي پيچيده نيز ريشه در موسيقي باديه نشينان دارند.

موسيقي باديه نشينان يكي از منابع موسيقي عربي و اسلامي است. باديه نشينان عاشق شعرند و خوانندگان بهتر اغلب شاعران بهتري نيز هستند. از رقص هاي معروف باديه نشينان مي توان به دبكه اشاره كرد. در اين رقص معمولا گروهي از مردان دوشادوش يكديگر مي ايستند و در حالي كه دستان يكديگر را گرفته اند با حركاتي هماهنگ به جلو و عقب حركت مي كنند.

موسيقي و رقص روستائيان بطور قابل توجهي از سنت هاي باديه نشينان و هنرهاي متعالي شهري تاثير پذيرفته اند. نوازندگان روستايي از ابزارهاي موسيقي بسيار بيشتري نسبت به باديه نشينان استفاده مي كنند. موسيقي و رقص رايج بين چچني ها و سركس ها كاملا با آنچه در بين اعراب است متفاوت است. موسيقي و رقص آنها بيشتر ايراني هاست.


5-10- تاريخ سينما در اردن از سال 1896 تا 2000

در ابتدا هيچ سينمايي در اردن وجوه نداشت. اين كشور جوان هيچ فرهنگ سينمايي يا صنعت فيلمي نداشت. اولين فيلم ها قبل از پيدايش تلويزيون و بين سال هاي 1957 و 1969 توليد شدند. اولين فيلم جنگ با جراش تويط كارگرداني ناشناس در سال 1957 است.

ديگر فيلم ها در اين دوره عبارتند از "سرزمين محبوب پدري من" (1962) توسط نمايش نامه نويس آماتور: محمود كواش "طوفان در پترا" (1968) توسط آگراما12، "جنگ تا آزادي" (1968) توسط عبدالوهاب ال هنيدي در مورد اختلافات اسرائيل و فلسطين، "جاده ي جرو سالم" (1969) توسط عبدالوهاب ال هنيدي. در اوايل دهه هفتاد شركت پخش تلويزيون شروع به ساخت فيلم هاي كامل كرد. در اين دوره فيلم هايي همچون "مارها" (1970) توسط جلال توآمي كه همگي با موضوعات دراماتيك اجتماعي بودند.

در سال 1983 باشگاه سينمايي اردن تاسيس شد كه نقش مهمي در طبقه بندي و بخش نمايش هاي سينمايي داشت و تلاش زيادي براي گسترش سينما در اردن انجام داد.

امروز شايد تاثيرگذارترين فيلم ساز داخلي را فيصل الزوبي بتوان ناميد. او در سال 1956 در ايربد متولد شد و توانست از دانشگاه ها و موسسات روسيه مدرك استادي در رشته كارگرداني را اخذ كند. او تعداد زيادي از مقالات تحقيقي خود را در روزنامه اردني آل رابي و ال مشرق در موضوعات زيبايي، سينما و درام منتشر كرد. او فيلم نامه ها و فيلم هاي موفقي را همچون "چاملون" نوشت و كارگرداني كرد. با تمام اين احوال سينماي اردن همچنان سينمايي حاشيه اي حتي در خاورميانه باقي ماند. بعضي از فيلم سازان تلاش زيادي براي صنعتي كردن آن انجام دادند اما اين تلاش ها به ثمر نرسيدند.

5-10- سينما

اردن كشوري است با حمايت سياسي و مكان هاي مختلف كه به وسيله فيلم سازان سراسر دنيا مورد استفاده قرار مي گيرند. فيلم هايي كه در اردن ساخته شده اند شامل اينديانا جونز و آخرين جنگ صليبي13 كه در سال 1988 در پترا ساخته شد. لارنس عربي14 با هدايت ديويد لين15 كه در بيابان وادي روم در سال 1961 ساخته شد. جديدترين فيلم هايي كه در اردن ساخته شده اند عبارتند از هارت لاكر16 به كارگرداني كاترين بيگلو 17،‌ ريداكتد18 به كارگرداني برايان دپالما19. فيلم هاي اردني از قبيل كاپتان ابوراعد نيز در اين كشور ساخته شده اند.

در سال 2003 اردن هيئت فيلم سلطنتي را براي تشويق فيلم سازان در كشور و همچنين آموزش فيلم سازان اردني در هنر ساخت فيلم ارتقاء داد. پيش از RFC شركت تعاوني فيلم سازان امان در زمينه ي ارتقاء فيلم سازي ديجيتال در دكان هاي رايگان در امان فعاليت داشت. فيلم هايي كه بوسيله شركت تعاوني فيلم سازان تهيه شدند مورد استقبال بين المللي قرار گرفتند و چندين جايزه را كسب كردند.

اين شركت تعاوني به منظور ارتقاء اردن به مكاني كه مردم خاورميانه بطور رايگان بتوانند با همكاري با استعدادترين فيلم سازان جهان، فيلم بسازند. هرچند اردن فاقد پشتيباني خدمات از قبيل استاديوم ها، آزمايشگاه ها و تجهيزات فروش فيلم است، اما اين كشور به تازگي يشساري از مناطق خاورميانه را كه ساخت فيلم در آنها ممكن نيست (مناطقي همچون عراق،‌ افغانستان و فلسطين)، در اردن شبيه سازي كرده است. سال 2007 سال بزرگي براي فيلم سازان اردني بود. در اين سال 10 فيلم در اردن ساخته شدند كه سه تاي آنها توليدات داخلي بودند.

در سال 2008 اردن موسسه ي هنرهاي سينمايي درياي سرخ را بوجود آورد كه يك مدرسه فارغ التحصيلي استادي هنرهاي زيبا در اين موسسه را پيشنهاد كرد.


6-10- صنايع دستي

ديدار از اردن بدون مشاهده صنايع دستي آن لطف چنداني ندارد. ساخت صنايع دستي سنتي اردن از نسلي به نسل ديگر منتقل شده است. اين صنايع دستي از زماني كه تمام اردني ها نيازهاي خانگي خود را با بافتن زيرانداز و ساخت بشقاب هاي سفالين و ظروف آشپزخانه برطرف مي كردند بين آنها رايج بوده است. اميختگي فرهنگي تصورات اسلامي و عربي به نحو موثري در صنايع دستي هم چون ليوان هاي زيبا و دست ساز، ظروف سفالين، زنبيل ها و فرش هاي بافته شده و خياطي هاي بديع و نفيس جلوه گري مي كند. از صنايع دستي كوچك و ظريف نيز مي توان به بطري هاي شني تزئين شده، مجسمه هاي خوش تراش و جواهرات نقره كم نظير اشاره كرد.

در خلال قرن گذشته صنايع دستي اردني ها از مهارت و سلايق سنت هاي فرهنگي ديگر بهره هاي فراواني برده است. فلسطيني هايي كه در سال هاي 1948 و 1967 مجبور به ترك سرزمين خود شدند، ميراث هنري خود را همراه خويش به اردن آوردند و اين مشابه همان اتفاق فرهنگي بود كه همزمان با ورود قرقيزستاني ها و آمريكايي ها به اردن در اواخر قرن 19 و اوايل قرن 20 رخ داد.

همان طور كه ذكر شد صنايع دستي اردن از فرهنگ هاي مختلف الهام گرفته است صنايع دستي باديه نشين ها دربرگيرنده وسايل ضروري و لازم زندگي هم چون زيراندازها و چادرهاي دست ساز، زيور آلات نقره و خياطي هايي است كه نشان دهنده ي وابستگي ها و شان و مقام هاي قبيله اند.

هنرهاي تزئيني كه امثال آنها را مي توان در موزائيك ها و سنگ تراشه هاي يافت شده در مكان هاي باستان شناسي ديد خود بيانگر هنر مردمان اين سرزمين هستند. يكي از قديمي ترين صنايع دستي در اردن سفالگري است كه به دليل ميراث فرهنگي غني شامل تمام ادوار ساخت سفال مي شود. امروزه روش هاي سنتي و طراحي هاي جديد در تمامي كارگاه هاي محلي در سراسر اردن ديده مي شوند.

موزائيك ها يكي از شاخه هاي مهم ميراث صنايع دستي اردن به شمار مي روند. موقعيت جغرافيايي كشور اردن امكان دسترسي هنرمندان اين خط را به تمام سنگ هاي رنگي از سنگ هاي آتش فشاني سياه تا گرانيت هاي سفيد را مهيا ساخته است.

قلاب بافي همچون جواهرات بيانگر شان اشخاص در اردن بوده است. همچنين وابستگي هاي منطقه اي و قبيله اي بويسله طرح ها و نقش هاي بافت شده به نمايش درمي آمدند.

امروزه بسياري از اين دست بافته ها در فروشگاه در دسترس هستند. با اين وجود اغلب زنان ترجيح مي دهند كه اين صنايع هنري را با دستان خود خلق كنند. لباس سنتي مدرقا كه مشكي رنگ است در قسمت پائين قلاب بافي شده است كه بسيار جذاب و زيبا به نظر مي رسد. از ديگر صنايع دستي اردن بايد جواهر كاري و بافندگي را نام برد. بافندگي كه بيشتر در بين باديه نشين ها رواج دارد يكي از مهارت هاي بازمانده از سنت هاي قديمي است. موي بزها اغلب مواد اوليه بافندگان را تامين مي كنند كه ئذ نهايت به چادرها و ساير موارد مورد نياز زندگي باديه نشيني تبديل مي شوند. جواهركاري نيز همزمان با اولين جوامع ما قبل تاريخ پا به عرصه ي زندگي مردم گذاشت و به نماد فرهنگي و قبيله اي مردم تبديل شد.

7-10- معماري

معماري، هنر و صنايع دستي اردن همانند پل هايي هستند كه ما را با تاريخ مذهب و تفاوت هاي نژادي و قبيله اي اين سرزمين مرتبط مي سازند. معماري اردن ميراث با ارزشي است كه از روزگار باستان به يادگار مانده است و طراحي ها و اشكال معماري در دوران هاي پس از خود را سمت و سويي خاص بخشيده است.

شايد بهتر باشد بحث معماري در اردن را با معماري باديه نشين ها آغاز كنيم چادرهاي عشايري جنبه هاي باستاني معماري نه تنها در اردن بلكه در تمام مناطق از شمال آفريقا تا آسياي مركزي هستند. باديه نشين ها خانه هاي خود را بيت شر20 مي ناميدند (به معناي خانه هايي از مو است) تا اين خانه ها با خانه هاي دائم روستائيان اشتباه گرفته نشوند. چادرهايي كه به وسيله ي باديه نشينان اردن مورد استفاده قرار مي گيرد همانند آنهايي است كه در شبه جزيره ي عربستان، قسمتي از ايران، تركيه و مصر يافت مي شوند با اين تفاوت كه اشكال آنها و حتي گاهي مواد تشكيل دهنده ي آنها با توجه به مكان هاي مختلف متفاوت است. در اردن اين چادرها از موي بز ساخته مي شوند كه اين موضوع باعث گرم شدن آنها و همچنين نفوذ ناپذيري آنها در برابر آب مي شود. اين چادرها با نخ هاي ريسته شده ي 60 تا 80 سانتي متري ساخته مي شوند. اسكلت اصلي اين سازه با ميخ هاي چوبي كه خيلال ناميده مي شوند به همديگر محكم مي شوند. چادرهاي باديه نشين ها داراي ابعاد مختلفي هستند.

قدمت معماري خانه هاي روستايي به زمان اولين خانه هاي ساخته شده در دوران نوسنگي (8000 سال قبل از ميلاد) بازمي گردد. بعضي از قديمي ترين و مهم ترين اماكن در خاورميانه در مناطقي از اردن همچون پترا، عين الغزه و جريكو واقع شده اند. اين مكان ها اغلب از سنگ ساخته شده اند كه از استحكام بهتري برخوردار است. اغلب خانه هاي متداول و سنتي روستايي مسطتيلي شكل اند و به ندرت مي توان پنجره اي در آن ها مشاهده كرد. اين خانه ها به اتاقي براي اهل خانواده و اتاقي ديگر براي ميهمان ها تقسيم شده اند امروزه خانه هاي روستايي بيشتر با سيمان ساخته مي شوند. سيمان ارزان تر است و راحت تر ساخته مي شود اما به علت گرماي شديد در تابستان و سرماي شديد در زمستان همانند سنگ بادوام نيست.

در حالي كه بسياري از شهرهاي اردن داراي اصالت باستاني هستند، امروزه قابل توجه ترين ميراث به جاي مانده از اواخر دوران عثماني هاست. متاسفانه بسياري از اين سازه هاي به جاي مانده از دوران عثماني ها تخريب شده اند و به جاي آنها ساختمان هايي نو كه اغلب هتل و يا مراكز تفريحي اند، بنا شده اند.

معماري شهري معاصر در اردن محدوديت هاي استفاده از سنگ را تا حد زيادي برطرف كرده است. معماران اردني از سنگ آهك به عنوان ماده اصلي ساختمان بهره مي برند. ظاهر سنگي ساختمان ها در امان و ساير شهرهاي اردن جلوه دلپذيري به نمايش گذارده اند.

با شروع دهه 1970، بخصوص در امان، ساختمان سازي بسيار رونق پيدا كرد و بسياري از افراد در طبقه متوسط خواهان ساختمان هايي با طراحي هاي بهتر بودند. ساختمان هايي كه به تازگي ساخته مي شوند تلفيقي از سنگ و سيمان هستند و اين موضوع باعث شده است كه ساختمان هاي ساخته شده بسيار بزرگ تر از ساختمان هايي باشند كه به تنهايي با سنگ ساخته شده اند.

از ديگر نمونه هاي معماري در اردن، معماري سركس ها و چچني هاست كه در نيمه دوم قرن نوزدهم و به دنبال شكست رهبرشان شيخ شميل به اردن مهاجرت كردند. تعداد اندكي از ساختمان هايي كه به روش سركس ها ساخته شده اند هنوز هم در مناطق قديمي شهرهاي جراش و وادي السير يافت مي شوند. ويژگي هاي اصلي اين ساختمان ها را مي توان سقف هاي سفالي و بكارگيري چوب در آنها برشمرد.





پاورقي:

1.     Lawrence

2.     India Rock

3.     Kais Khoury

4.     Hip Hop

5.     Sign of Thyme

6.     Ethereal

7.     Distorted D

8.     Illusions

9.     Heavy Metal

10.Tyrant Throne

11.Darkside

12.Agrama

13.Indiana Jones and the last Crusade

14.Lawrence of Arabia

15.David Lean

16.The Hurt Locker

17.Kathryn Bigelow

18.Redacted

19.Brian De Palma

20.Bayt Shar


منابع:

1.     www.jtb.com.jo

2.     www.petramoon.com


1.   هنرهاي تجسمي:

به اعتقاد بسياري از پژوهشگران هنرهاي تجسمي در اردن و رسيدگي جدي به آن از اوايل دهه شصت ميلادي و همزمان با فارغ التحصيل شدن تعدادي از هنرمندان از دانشگاه ها و آكادمي هاي اردن اين افراد كه معروف ترين آنها رفيق الحلام، احمد نعواش، مهنا الدره، كمال بلاطه و الاميره وجدان علي بودند. به شكل گسترده و مداومي به هنرهاي تجسمي پرداختند. اما با اين وجود در تاريخ هنرهاي زيباي اردن نام جمال بدران به عنوان فارغ التحصيل اين رشته در سال 1937 از دانشگاه قاهره آمده است. وي متخصص در هنرهاي خط و نقش و نگارهاي عربي بود. اما در اين حال دهه پنجاه ميلادي هم فعاليت هايي در هنرهاي تجسمي اردن با سازماندهي برخي نمايشگاه ها در اماكن عمومي و مدارس انجام گرفت و اين دهه را مي توان آغازي براي دهه بعدي و تداوم هنرهاي تجسمي در اين كشور دانست. در دهه شصت به طور ناگهاني نمايشگاه هاي انفرادي و دسته جمعي پيرامون هنرهاي تجسمي افزايش يافت و تا جايي كه در سال 1961 انجمن به نام انجمن هنر و ادبيات و مجمع نقاشي و پيكرتراش هاي اردني در عمان به وجود آمد. و نمايشگاهي با حضور 500 تابلوي هنري با رنگ هاي روغن، آبكي، ذغالي و سربي در فرمانداري اين شهر بوجود آمد.

با گذشت اين سال ها پادشاه وقت اردن طي دستوري در سال 1966 اداره فرهنگ و هنر را تاسيس كرد كه بسياري از هنرمندان هنرهاي تجسمي اردن همچون مهنا الدرة، رفيق اللحام، ساميه الزرو و محمود طه در افتتاحيه آن حضور داشتند.

در سال 1970 ميلادي هم موسسه هنرهاي زيبا وابسته به حكومت پادشاهي اردن تاسيس و پس از آن مركز هنرهاي زيبا وابسته به اداره فرهنگ و هنر اين كشور بوجود آمد.

از نتايج تاسيس اين موسسه و مركز اين بود كه تعداد نمايشگاه هاي كه هنرمندان در آن، آثار خود را به نمايش مي گذاشتند افزوده شد و با رقابتي شدن گروه هايي با نام گروه الاستوديو، گروه الاربعه، گروه اخناتون و ... پديد آمد و به ايجاد انجمن هنرمندان هنرهاي تجسمي در سال 1978 منجر شد.

در دهه هشتاد ميلادي هم چنين جنبشي تازه در زمينه هنرهاي تجسمي اردن به وجود آمد، تا جايي كه بسياري از هنرمندان اردني در نمايشگاه هاي كشور هاي عربي و غير عربي حضور يافته و به جوايزي هم دست يافتند.

هنرمندان زن هم در جنبش هنرهاي تجسمي اردن تاثير مناسبي از دهه هشتاد ميلادي به جاي گذاشتند. از مدرسه فخر النساء بسياري از زنان هنرمند اردني فارغ التحصيل شده و به صحنه هنري اين كشور خدمت كردند. مشهورترين آنها هند ناصر، اوفيميا رزق، سهي شومان، ژانت جنبلاط هستند. به غير از اين افراد هم چنين بسياري از زنان و مردان اردني كه علاقه به هنرهاي تجسمي داشتند از دهه هشتاد تا كنون به دانشكده هنر دانشگاه اليرموك، موزه ملي اردن، مركز علمي و فرهنگي در موسسه شومان به هنرهاي تجسمي و زيبا توجه ويژه اي داشتند و به اين مكان ها رفت و آمد داشتند. وزارت فرهنگ اردن هم با حمايت مادي و معنوي از هنرمندان اين كشور توانسته نقش مناسبي در رشد و شكوفايي هنرهاي تجسمي داشته باشد. اين وزارت خانه از اوايل دهه نود ميلادي با تاسيس گالري ها توانست تاثير خود را به صورت چشمگيري به نمايش درآورد. تاسيس گالري عاليه، گالري الفينيق، گالري جايا، رواق البلقاء و گالري وابسته به بانك مسكن و شهرسازي از اقدامات چند ساله اخير وزارت فرهنگ اردن است.

هنرمنداني كه به هنرهاي تجسمي و زيبا در اردن گرايش داشتند بيشتر به سوي پيكرتراشي، سفالگري، خطاطي، كاريكاتور، خلق پوستر، تصويرگري و نقاشي تمايل داشتند و مكاتب سوررئاليسم، اكسپرسيونيسم و كوبيسم را بيشتر پسنديده اند.

در اين قسمت به معرفي مشهورترين هنرمندان هنرهاي زيبا و تجسمي اردن در زمينه هاي مختلف مي پردازيم: در هنر سفال گري، محمود طه در راس همه هنرمندان اردني قرار گرفته و پس از آن عصام نصيرات، حازم الزعبي، محمد سمارة، اسمهان الجمل، مارگارت تادرس، محمد شعبان و محمد السير حضور دارند. در زمينه پيكرتراشي و مجسمه سازي مني السعودي از مهم ترين هنرمندان اردني است تا جايي كه يكي از آثار وي در مركز جهان عرب پاريس وجود دارد. همچنين كرام النمري را مي توان پيشگام هنر مجسمه سازي در اردن ناميد كه يكي از آثار وي هم به صورتآهنين و مس در مقابل مسجد الجمعه اين كشور نصب شده است. پس از اين دو تن محمد عيسي، سامر الطباع، ساميه الزرو، عبدالرحمن المصري و محمد سماره نقش آفرين خوبي در زمينه مجسمه سازي و پيكرتراشي اردن داشتند.

محمود طه را مي توان از مشاهير هنر خطاطي اردن ناميد. وي قبل از فراغ التحصيل شدنش از دانشگاه بغداد چندين سال شاگرد خطاط مشهور محمد هاشم البغدادي بوده است.

در خلق كاريكاتورهاي ماندگار نيز "رباح الصغير" از پيشگامان اين هنر در اردن است. توفيق السيد، جلال الرفاعي، محمود صادق، زكي شقفه، سميح حسني، عدنان يحيي و ... هم از ديگر افرادي هستند كه آثار خود را در روزنامه ها، مجلات اين كشور به چاپ مي رسانند.

همچنين افرادي همچون "رباح الصغير" با آغاز آثار نقادانه در اواسط دهه شصت و پس از آن محمد ابوزريق،‌عبدالرئوف شمعون،‌احمد الكواملة،‌ جورح الصانع، محمد الجالوس و ابراهيم النجار ابوالرب فردي كه با كسب دكترا در هنر اسلامي براي اولين بار نام اردن را در جهان عرب پرآوازه كنند توانستند با انتشار كتاب هايي هنرهاي تجسمي اردن و نگاه نگارانه پيرامون اين هنر را به سراسر جهان عرب تزريق كنند.

سهيل بشارات هم با تاليف آثار به زبان انگليسي توانست هنرهاي اردني را به خارج از اين كشور انتقال دهد. توفيق السيد، غسان مفاضلة،‌ حكم غانم و وليد سليمان توانستند راه وي را ادامه دهند.

2.   موسيقي:

پژوهشگران مسائل اردن متفق القول بر آن هستند كه موسيقي در ميان هنرهاي موجود در اين كشور در پائين ترين جايگاه قرار دارد. تا سال 1950 ميلادي و همزمان با افتتاح و آغاز به كار راديو اردن هاشمي در رام الله، موسيقي اردني در حد سرودهاي محلي و روستايي متاثر از بدويت بود كه نسل به نسل از اجداد به نوادگان منتقل شده بود. هم چنين سرودهاي دبكه،‌ درزي، شركسي، كردي و ... قبايل و طوايف ديگر هم مي توان به آن افزود. با افتتاح راديو هنا عمان (اينجا عمان است) در سال 1959 ميلادي و راديو "استوديو هات القدس" در همان سال، سرودهاي ملي اردن با تغيير و تحولات گسترده اي روبه رو شدند و از آن پس به بعد سرودها و اشعار با آلات موسيقي به اجرا در آورده شدند.

در سال 1964 ميلادي وزارت اطلاع رساني اردن تاسيس شد كه تنها پس از دو سال با پيوستن اداره فرهنگ و هنر به وزارت اطلاع رساني، مركز اشاعه موسيقي هم آغاز به كار كرد. با آغاز به كار مركز اشاعه موسيقي،‌موسيقي و غناء اردن با حركتي روبه جلو مواجه شد و برخي از گروه هاي موسيقي اردن همچون گروه رقص مردمي اردن در خارج از اين كشور به اجراي برنامه پرداختند. يكي از اين برنامه ها اجراي موسيقي در منطقه آلبرت هول لندن در سال 1967 ميلادي بود.

در همين حال تاسيس تلويزيون اردن در سال 1968 ميلادي هم توانست، موسيقي اين كشور را به موقعيتي مناسب پيش ببرد. در اين سال آلات موسيقي غربي با ورود به فضاي موسيقايي اردن و انتشار گسترده نت هاي موسيقي به تاسيس چندين مركز آموزش منجر شد. در سال 1980 ميلادي هم انجمن موسيقي دانان اردن شكل گرفت و فعاليت هاي خود را آغاز كرد.

اما با اين وجود بازهم چندين سال گذشت تا موسيقي و ترانه پس از پخش شدن از راديو و تلويزيون مورد قبول مردم اردن واقع شد. گروه هاي موسيقي اردن براي اولين بار در سطح منطقه در جشنواره ترانه هاي عربي كه دمشق برگزار شد حضور يافتند و پس از آن به طور دائم در جشنواره فرهنگ و هنر جرش از سال 1981 تاكنون حضور چشمگيري داشتند.

دكتر عبدالحميد حمام استاد موسيقي در دانشگاه اليرموك اردن در كتاب خود به نام " الاتجاهات الموسيقية المعاصرة في الاردن" مي نويسد: موفقيت شيوه مردمي (عام) در موسيقي اردن به اصالت و تمايز آن از ديگر سبك ها برمي گردد. اما هم اكنون برخي از موسيقي دانان اردني همچون روحي شاهين، صبري محمود، سامي خوري و عامر ماضي كه در مصر تحصيل كردند و سبك آنها سنتي است به موفقيت چنداني در اين حوزه دست نيافتند. وي تنها رضوان المغربي را موفق در اجراي موسيقي سنتي و مردمي (عام) اردن مي داند.

وي در ادامه مي افزايد گروه هاي فني كه ترانه هاي اروپايي و عربي را با ريتمي غربي مي نوازند و در اجراي خود از گيتار برقي، طبل و پركاشن بهره مي برند و در جشن هاي عروسي، هتل ها و كافه ها حضور پيدا مي كنند،‌ جواناني به شمار مي روند كه به دنبال يادگيري موسيقي به شكل آكادميك و علمي هستند و نيم نگاهي هم به كسب سنتي دارند.

دكتر عبدالحميد حمام در كتاب خود، عقيل ابوشعر و آگوستين لامارا از موسيقي دان هاي پيشگام در زمينه موسيقي آكادمي و كلاسيك قلمداد مي كند و در پايان براي اعتلاي موسيقي اردن،‌ به ضرورت نزديكي بيشتر بين دو گرايش موسيقي با سبك عربي و موسيقي با سبك غربي اشاره مي كند.

هم اكنون در اردن بيش از 20 آكادمي موسيقي و صدها نوازنده مشغول به فعاليت هستند. شش موسسه به نام هاي انجمن موسيقي دانان، بخش موسيقي دانشكده روزنامه نگاري دانشگاه اليرموك، بخش موسيقي وزارت فرهنگ اردن، مركز ملي موسيقي وابسته به موسسه نورالحسين و بخش موسيقي راديو و تلويزيون اردن در زمينه اشاعه و گسترش هنر موسيقي فعاليت دارند. اولين آكادمي موسيقي اردن هم در سال 1990 تاسيس شد كه تاكنون بيش از صد تن از آن فارغ التحصيل شدند.

در اينجا برخي از گروه هاي موسيقي كشور اردن را ذكر مي كنيم:

1.    گروه اركستر نيرهاي مسلح اردن: گروه اركستر نيروهاي مسلح اردن در سال 1920تشكيل و در سال 1977 ميلادي به آلات موسيقي مانند شيپور مجهز شد. اين گروه از 120 نوازنده تشكيل شده و تا كنون به عنوان اولين گروه اركستر عربي در مسابقات جهاني به جوايزي نائل آمده است.

2.    گروه اركستر راديو اردن: هم اكنون گروه اركستر راديو اردن را اميل حداد رهبري مي كند. وي اولين نوازنده قانون در اردن است كه در سال 1967 ميلادي از مركز عالي موسيقي قاهره فارغ التحصيل شد. پيش از اين،‌ گروه اركستر راديو اردن را روحي شاهي و آنتون شمعون رهبري مي كردند و در آن 62 نوازنده حضور داشتند.

3.    گروه اركستر نوازندگان عمان: اين گروه در سال 1992 ميلادي به رهبري سيف الدين شحادة تاسيس و بيش از 25 نوازنده مرد و زن به آن پيوستند.

4.    گروه ترانه عربي: گروه ترانه عربي وايسته به انجمن موسيقي دانان اردن است. اين گروه 40 عضو دارد كه متشكل از موسيقي دان، نوازنده و سراينده هاي اردني است.


3.   سينما

در سال 1934 ميلادي نخستين سينماي ناطق اردن به نام سينما البترا در عمان شروع به فعاليت كرد. پس از ساخت اين سينما،‌سينما الفردوس در سال 1946 ميلادي و سينما الفيومي در سال 1950 ميلادي آغاز به كار كرده و فيلم هايي را به صورت ناطق به نمايش درآوردند. در شهر "اربد" اردن هم اولين سينما به صورت سينما تابستانه آغز به كار كرد.

با آغاز دهه پنجاه ميلادي نقش سينما در اردن به صورت چشمگيري افزايش يافت تا جائي كه پس از سه دهه و در سال 1980 ميلادي تعداد سينماهاي اردن به بيش از 80 سينما رسيد. دكتر حسان ابوغنيمه در كتاب خود به نام "پژوهشي در سينماي اردن" آثار سينمايي اين كشور را در سه مرحله تقسيم بندي كرده است:

1.    با پايان پذيرفتن جنگ فلسطين و اسرائيل در سال 1948 ميلادي،‌تعدادي از سينماگران فلسطيني با مهاجرت به اردن به توليد آثار سينمايي خود در اين كشور پرداختند. از جمله آنها مي توان احمد حلمي الكيلاني را نام برد كه در عمان با تاسيس كانون تصويربرداري فوتوگرافي به توليد فيلم سينمايي پرداخت و پس از آن هم صلاح الدين بدرخان و جمال الاصفر در همكاري مشترك در سال 1948 ميلادي با ساخت فيلم بلند سينمايي،‌ آن را در "سينما البترا" عمان به نمايش عمومي درآوردند. اين دو تن هم چنين با افرادي هم چون محمد صالح الكيالي، ابراهيم سرحان، عبدالطيف الحاج هاشم، خميس شبلاق، زهير السقا به تاسيس شركت عربي توليد فيلم هاي سينمايي مبادرت كردند.

احمد حلمي الكيلاني با پيگيري اقدامات خود در توليد آثار سينمايي، شركت فيلم اردني را با همكاري مصطفي صحي النجار، فخري اباظه و واصف الشيخ ياسين تاسيس كردند. از توليدات اين شركت فيلم سازي مي توان فيلم "صراع" را در سال 1957 ميلادي نام برد. وي هم چنين در سال 1964 ميلادي شركت هنري سينما و تلويزيون را تشكيل داد كه به توليد فيلم هاي كوتاه و تبليغاتي مي پرداخت. اين شركت بعدها به بخش سينما و تصوير وابسته به تلويزيون اردن پيوست.

2.    در سال 1965 ميلادي با تشكيل بخش سينما و تلويزيون در وزارت فرهنگ اردن، در آثار سينمايي اين كشور هم تغييراتي ايجاد شد. از اهداف اين بخش در اختيار داشتن مكاني مناسب براي اشتغال و مجهز كردن استوديوها براي توليد آثار مناسب بود. علي صيام مديريت بخش سينما و تلويزيون وزارت فرهنگ اردن را بر عهده داشت و تعدادي از كارشناسان سينمايي را هم براي يادگيري تغييرات صورت گرفته در اين رشته به بريتانيا اعزام كرد.

بخش سينما و تلويزيون وزارت فرهنگ اردن در زمان كار خود 7 فيلم كوتاه سياه و سفيد، 2 فيلم رنگي كه يكي از آنها با عنوان "اردن به شما خوش آمد مي گويد" در نمايشگاه بين المللي نيويورك به نمايش گذاشته شد به كار خود پايان داد.

3.    همزمان با تاسيس تلويزيون اردن در سال 1968 ميلادي،‌بخش ويژه اي هم به آثار سينمايي در اين سازمان تعلق گرفت كه به ساخت فيلم هاي كوتاه و مستند سينمايي مي پرداخت. پس از ايجاد اين تحول گسترده در سينماي اردن برخي از كارگردان هاي اين كشور با توليد آثار مخاطب پسند در جشنواره هاي خارجي حضور پيدا كرده و جوايزي كسب كردند. جلال طعمه يكي از اين افراد بود كه فيلم وي به نام "الغصن الاخضر" (شاخه سبز) در سال 1970 ميلادي در بخش فيلم هاي كوتاه جشنواره برلين جايزه كسب كرد.

عدنان الرمحي يكي ديگر از كارگردانان اردني است كه بسياري از فيلم هاي او از جمله فيلم مستند "الثورة العربية الكبري" در سال 1969 در جشنواره بين المللي فيلم هاي مستند در ليپزيگ،‌ فيلم "لقاء في عجلون" در سال 1970 ميلادي در جشنواره فيلم كوتاه و بلند مسكو و فيلم "وادي الاردن" در سال 1976 ميلادي در جشنواره هفته سبز در برلين به نمايش درآمد و به عنوان بهترين فيلم توليدي كشورهاي جهان سوم در اين جشنواره از سوي هيئت داوران شناخته شد.

تعداد سالن هاي نمايش فيلم سينمايي تا پايان سال 1991 ميلادي در اردن به 92 سالن افزايش يافت كه براي هر 300 اردني يك صندلي محسوب مي شود. اين سالن هاي نمايش روزانه 4 فيلم را در سانس هاي مختلف روي پرده برده كه سانس صبح آن به كودكان تعلق دارد. بر اساس آمارهاي موجود نسبت پخش فيلم ها در سالن هاي سينماي اردن بدين گونه بوده است. 40% فيلم هاي آمريكايي،‌ 35% فيلم هاي مصري و عربي، 20% فيلم هاي هندي و ديگر كشورهاي آسيايي و 5% فيلم هاي ساخته شده توسط كشورهاي اروپايي.

در زمينه گسترش فرهنگ سينما دو موسسه كانون سينمايي اردن (تاسيس در سال 1983 ميلادي) و كميته سينما وابسته به موسسه شومان (در سال 1989) با پخش فيلم هايي به صورت هفتگي به معرفي عوامل فيلم و گفتگو پيرامون موضوع آن حضور تماشاگران مي پردازند وپس از آن نتايج اين جلسات به صورت مكتوب در اختيار روزنامه هاي اردن و ديگر كشورهاي عربي براي چاپ ارسال مي گردد.

برخي از كشورهاي عربي هم چون مصر، تونس، عراق، سوريه، لبنان، فلسطين،‌الجزاير و مغرب فيلم هاي توليدي خود را براي نمايش به اين دو موسسه سينمايي مي فرستند.


4.    تئاتر

پژوهشگران و كارشناسان سرآغاز پديده تئاتر و نمايشنامه نويسي در اردن را به كانون ها، انجمن ها و مدارس مرتبط مي سازند. دكتر سمير قطاس نخستين تلاش ها براي شكل گيري تئاتر و نمايشنامه نويسي در اردن به سال 1945 ميلادي و در كانون بازيگري و موسيقي شهر "اربد" مي داند كه پس از آن نمايشنامه "الشموع المحترقة" به نويسندگي "صلاح ابوزيد" در سينما الزهراء شهر اربد در سال 1948 ميلادي به روي صحنه رفت. وي هم چنين گروه هنري سينما و تئاتر اردن به رياست ابراهيم مسيس را كه در اوايل دهه پنجاه ميلادي آغاز به كاركرد، از ديگر نشانه هاي بروز تئاتر و نمايشنامه نويسي مي داند.

با اين وجود تمامي كارشناسان هنري آغاز رسمي تئاتر در اردن را با نمايش نمايشنامه "الفخ" در سال 1962 ميلادي همزمان مي دانند. اين نمايشنامه به دست رابرت توماس نگاشته و توسط هاني صنوبر كارگرداني شد و در مركز اطلاعات آمريكايي در عمان به روي صحنه رفت.

در دهه شصت ميلادي در اردن تعداد ديگري از گروه هاي نمايش پا به عرصه گذاشتند كه از آن جمله مي توان گروه هواداران بازيگري المقدسي در قدس كه فعاليت هاي خود را به زبان انگليسي انجام مي دادند، گروه هواداران تئاتر وابسته به مجلس فرهنگي بريتانيا در قدس،‌ گروه هواداران درام وابسته به مركز اطلاعات آمريكايي در عمان و گروه خانواده تئاتر اردن به رياست هاني صنوبر و با حمايت عبدالحميد شرف وزير فرهنگ وقت اردن را نام برد.

گروه خانواده تئاتر اردن در سال 1966 تعدادي از نمايشنامه هاي معروف نويسندگان صاحب سبك جهان هم چون اسكار وايلد،‌هنري ابسن و رابرت توماس را براي اولين بار در اردن به نمايش درآوردند و پس از آن به بازسازي نمايشنامه هاي مشهورتري از سامراست موام،‌برنارد شو و الخاندروكاسونا را پرداختند.

در سال هاي 1968 و 1969 اين گروه به اجراي نمايشنامه هاي ژان پل سارتر،‌لابسن و مولير در اردن پرداخت.

در سال 1966 ميلادي و با تاسيس اداره فرهنگ و هنر اردن، ‌گروه خانواده تئاتر اردن به اين اداره پيوست و فعاليت هاي خود را با اجراي تئاترهاي ديگر افزايش داد.