خشونت های خانوادگی در چین: تفاوت میان نسخهها
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
از سوی ديگر، سازمان توسعهی زنان سازمان ملل از دولت [[چین]] خواسته است تا برای كمك به زنانی كه قربانی چنين خشونتهايی میشوند، بودجه بيشتری اختصاص دهد. دولتهای محلی نيز برای پايان دادن به خشونتهای خانوادگی در اين كشور در چند سال گذشته، يك سیستم جامع و فراگيری را تشكيل دادهاند كه براساس آن ادارات امنيت عمومی، ارگانهای قضايی و گروههای فعال زنان كه هدف آنان مبارزه با چنين خشونتهايی است، میتوانند در این مبارزه مشاركت داشته باشند. | از سوی ديگر، سازمان توسعهی زنان سازمان ملل از دولت [[چین]] خواسته است تا برای كمك به زنانی كه قربانی چنين خشونتهايی میشوند، بودجه بيشتری اختصاص دهد. دولتهای محلی نيز برای پايان دادن به خشونتهای خانوادگی در اين كشور در چند سال گذشته، يك سیستم جامع و فراگيری را تشكيل دادهاند كه براساس آن ادارات امنيت عمومی، ارگانهای قضايی و گروههای فعال زنان كه هدف آنان مبارزه با چنين خشونتهايی است، میتوانند در این مبارزه مشاركت داشته باشند. | ||
=== [[ | === [[خشونت علیه زنان تحصیلکرده چین]] === | ||
شواهد نشان میدهد كه در این کشور، زنان تحصيلكرده بيش از ديگران با مشكل خشونت خانوادگی درگير هستند و اين برای كارشناسان نيز تعجبآور است. غالبا چنين تصـــور میشود زنانی که وابستگی بیشتری به مردان داشته و توان گذران زندگی خود را ندارند، بيشتر قربانی خشونتهای خانوادگی هستند، اما واقعيت مذكور نشان میدهد كه درجامعهی کنونی [[چین]] حتی افزايش دانش و آگاهی و تقويت بنيهی اقتصادی نيز مانع از خشونتهای خانوادگی نشده است. حتی براساس گزارشی از فدراسیون زنان، یک چهارم طلاقهای صورت گرفته بر اثر خشونت خانوادگی بوده است. طبق یک نظرسنجی كه توسط فدراسيون زنان شهر [[پکن]] انجام شده، 77درصد از زنانی كه در پايتخت قربانی خشونتهای خانوادگی میباشند، زنان شاغل و تحصيلكرده هستند. در شهر«تيان جين» نيز وضعیت مشابهی وجود دارد و فدراسيون زنان اين شهر اين رقم را 70 درصد اعلام كرده است. برخی از اساتید دانشگاه و كارشناسان برآننـد كه وجود خشونتهای خانوادگی در شهرهـای بزرگ چين بسيـار طبيعی است، زیرا توسعهی سريع اجتماعی در [[چین]] زنان را روز به روز با مشكلات شغلی بيشتری درگير میسازد، و زنان و همسرانشان نیز که هر دو شاغل هستند، هرگز فرصتی برای سازگار ساختن خود با تحولات اجتماعی به دست نمیآورند. | شواهد نشان میدهد كه در این کشور، زنان تحصيلكرده بيش از ديگران با مشكل خشونت خانوادگی درگير هستند و اين برای كارشناسان نيز تعجبآور است. غالبا چنين تصـــور میشود زنانی که وابستگی بیشتری به مردان داشته و توان گذران زندگی خود را ندارند، بيشتر قربانی خشونتهای خانوادگی هستند، اما واقعيت مذكور نشان میدهد كه درجامعهی کنونی [[چین]] حتی افزايش دانش و آگاهی و تقويت بنيهی اقتصادی نيز مانع از خشونتهای خانوادگی نشده است. حتی براساس گزارشی از فدراسیون زنان، یک چهارم طلاقهای صورت گرفته بر اثر خشونت خانوادگی بوده است. طبق یک نظرسنجی كه توسط فدراسيون زنان شهر [[پکن]] انجام شده، 77درصد از زنانی كه در پايتخت قربانی خشونتهای خانوادگی میباشند، زنان شاغل و تحصيلكرده هستند. در شهر«تيان جين» نيز وضعیت مشابهی وجود دارد و فدراسيون زنان اين شهر اين رقم را 70 درصد اعلام كرده است. برخی از اساتید دانشگاه و كارشناسان برآننـد كه وجود خشونتهای خانوادگی در شهرهـای بزرگ چين بسيـار طبيعی است، زیرا توسعهی سريع اجتماعی در [[چین]] زنان را روز به روز با مشكلات شغلی بيشتری درگير میسازد، و زنان و همسرانشان نیز که هر دو شاغل هستند، هرگز فرصتی برای سازگار ساختن خود با تحولات اجتماعی به دست نمیآورند. | ||
نسخهٔ ۳ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۲۰:۰۶
خشونتهای خانوادگی بهويژه بر علیه زنان، يكی از بزرگترين مشكلات كشورهای جهان ازجمله چين است. به همين سبب سازمان ملل 29 نوامبر هر سال را روز بين المللی مبارزه باخشونتهای خانوادگی علیه زنان تعيين كرده است. تحقیر زنان و اقدام به خشونت علیه آنها در کشور چین نیز ریشه در تاریخ و فرهنگ این کشور دارد. چون در فرهنگ سنتی مردسالار چین، زنان از هیچ موقعیت و جایگاه اجتماعی برخوردار نبوده و همیشه مانند یک کالا تحت اختیار پدر، برادر، همسر و فرزند پسر خود بوده و از تمامی حقوق اجتماعی و انسانی محروم بوده اند. اگرچه با آغاز قرن بیستم و سپس وقوع انقلاب کمونیستی(← حزب کمونیست) در سال1949، و وضع قوانین و مقررات سختگیرانه در دفاع از حقوق زنان، تا حدودی از این نابرابریها و خشونتها کاسته شده است، اما طبیعت مردسالار جامعه که در آن ارزش پسران بیش از دختران است، مانع از توقف کامل این پدیدهی زشت اجتماعی شده و کماکان، موارد زیادی از خشونت علیه زنان در شهرها، به ویژه در روستاهای چین مشاهده شده و در پارهای از موارد نیز افزایش یافته است.
تشکیل گروه مدنی دفاع از حقوق زنان
با شدت گرفتن اين پديدهی ناهنجار در جامعهی چین، اخيرا گروهی از مردان، برای نخستين بار بهمنظور مبارزه با خشونتهای خانوادگی تشكيلاتی را ايجاد كردهاند. در سال1991در كانادا نيز چنين گروهی شکل گرفت و به دنبال آن تلاش مردان سایر كشورها برای مبارزه با اين پديده كه قربانيان اصلی آن زنان هستند، قوت گرفت و تشديد شد. شعار اين گروه اين است كه همه بايد متعهد شوند كه در مقابل خشونتهايی كه علیه زنان در جهان و در هر كشوری که واقع ميشود، ساكت ننشينند. اعضای اين گروه معتقدند، گرچه در بسياری از كشورها خشونت خانوادگی علیه زنان كمتر به چشم میخورد، اما بسياری از مردم درمقابل اين پديده سكوت اختيار کرده و زمينه را برای رشد خشونتهای خانوادگی فراهم میسازند.
صندوق توسعهی زنان سازمان ملل در چین، در سال2002میلادی، مبارزه عليه خشونت علیه زنان در چین را آغاز و به دنبال آن گروهی متشكل از وكلا، پزشكان، خبرنگاران، دانشجويان، معلمان، كارگران و ديگر اقشار اجتماعی برای دفاع از حقوق زنان تشكيل شد. اين گروه از تمامی اعضای جامعه به ويژه مردان دعوت كرد تا با هر نوع خشونت علیه زنان در چین، به مبارزه برخاسته و در مقابل آن سكوت نكنند و از هر تلاشی برای ريشهكن كردن خشونتهای خانوادگی بهره گرفته و در مقابل چنين روندی ساكت ننشسته و به پيشبرد ايدهی برابری جنسيتی در این کشور كمك نمايند.
به گفتهی كارشناسان، محور كار اين گروه ايجاد نوعی مشاركت و برابری بين زن و مرد و برقراری توازن ميان آنان است تا از اين طریق از شدت خشونتها كاسته شود. اين مبارزات به ويژه در استانهايی همچون»ليائونينگ» در شمال شرق، «جيانگ سي» در شرق و «هونان«در مركز چین شدت و گسترش بيشتری دارد.
از سوی ديگر، سازمان توسعهی زنان سازمان ملل از دولت چین خواسته است تا برای كمك به زنانی كه قربانی چنين خشونتهايی میشوند، بودجه بيشتری اختصاص دهد. دولتهای محلی نيز برای پايان دادن به خشونتهای خانوادگی در اين كشور در چند سال گذشته، يك سیستم جامع و فراگيری را تشكيل دادهاند كه براساس آن ادارات امنيت عمومی، ارگانهای قضايی و گروههای فعال زنان كه هدف آنان مبارزه با چنين خشونتهايی است، میتوانند در این مبارزه مشاركت داشته باشند.
خشونت علیه زنان تحصیلکرده چین
شواهد نشان میدهد كه در این کشور، زنان تحصيلكرده بيش از ديگران با مشكل خشونت خانوادگی درگير هستند و اين برای كارشناسان نيز تعجبآور است. غالبا چنين تصـــور میشود زنانی که وابستگی بیشتری به مردان داشته و توان گذران زندگی خود را ندارند، بيشتر قربانی خشونتهای خانوادگی هستند، اما واقعيت مذكور نشان میدهد كه درجامعهی کنونی چین حتی افزايش دانش و آگاهی و تقويت بنيهی اقتصادی نيز مانع از خشونتهای خانوادگی نشده است. حتی براساس گزارشی از فدراسیون زنان، یک چهارم طلاقهای صورت گرفته بر اثر خشونت خانوادگی بوده است. طبق یک نظرسنجی كه توسط فدراسيون زنان شهر پکن انجام شده، 77درصد از زنانی كه در پايتخت قربانی خشونتهای خانوادگی میباشند، زنان شاغل و تحصيلكرده هستند. در شهر«تيان جين» نيز وضعیت مشابهی وجود دارد و فدراسيون زنان اين شهر اين رقم را 70 درصد اعلام كرده است. برخی از اساتید دانشگاه و كارشناسان برآننـد كه وجود خشونتهای خانوادگی در شهرهـای بزرگ چين بسيـار طبيعی است، زیرا توسعهی سريع اجتماعی در چین زنان را روز به روز با مشكلات شغلی بيشتری درگير میسازد، و زنان و همسرانشان نیز که هر دو شاغل هستند، هرگز فرصتی برای سازگار ساختن خود با تحولات اجتماعی به دست نمیآورند.
اگرچه در خانوادههای تحصيلكرده اصولا خشونتهای خانوادگی به برخورد فيزيكی نمی انجامد، اما مشكلات روحی و روانی و خودداری از ارتباط با يكديگر از عواقب و نتايج آن این خشونت هاست. اين نوع خشونت كه از آن به«خشونت سرد» تعبير میشود، در بین خانوادههای تحصيلكردهی چینی بسيار رواج دارد که به اعتقاد برخی از كارشناسان و روانكاوان، به مراتب نتايج ناگوارتری از برخوردهای فيزيكی به همراه دارد و ممكن است به تدريج به برخوردهای فيزيكی نيز منجر شود. شايد زنان به لحاظ فيزيكی از مردان ضعيف تر باشند، اما زبان آتشين آنان و واژههايی كه به كار میبرند بسيار قویتر و مشكل ساز تر است.
گستره ی خشونت علیه زنان در چین
قبل از تأسيس چین نو در سال 1949، اغلب زنان این کشور ماندن در خانه و مراقبت از اعضای خانواده رابر كاركردن در بيرون از خانه ترجيح میدادند. بنابراين، به راحتی و به شكلی صحيح با يكديگر برخورد و رفتار میكردند و كار سخت برای هر دو طرف قابل درك بود. ولی اكنون وضعيت تغيير كرده است. زن و مرد هر دو شاغلند و پس از بازگشت به خانه مشغلهها و مشكلات محل كار را به منزل نيز منتقل میكنند و تحت همين فشارهای شغلی، پديدهی خشونتهای خانوادگی نیز شدت میگيرد. براساس خبر منتشره در روزنامهی خلق چین، در یک سوم از 270میلیون خانوار چینی، مشکل خشونت خانوادگی جریان دارد[۱].
خانم جِنیان(Zhen Yan)، معاون فدراسیون سراسری زنان چین در سخنرانی خود در اجلاس سالانهی این فدراسیون در هشتم ماه مارس2012، خواستار تقویت قانون خشونت علیه خانواده شد. وی گفت مقررات موجود قادر به جلوگیری از خشونت خانوادگی در این کشور نیست. طبق آخرین آمار منتشره در خصوص میزان خشونتهای خانوادگی در چین، سالانه بین 40 تا 50هزار مورد خشونت خانوادگی به ثبت میرسد که این میزان در مقایسه با آمار واقعی خیلی پایینتر است[۲].
براساس یک نظر سنجی که توسط این فدراسیون در خصوص چگونگی برخورد زنان روستایی با موضوع خشونت خانوادگی انجام گرفته است، 50درصد به بزرگان روستا مراجعه کرده، 33درصد متقابلا واکنش خشونت آمیز نشان میدهند و تنها 7درصد برای حل مشکل خود به مراجع قانونی مراجعه میکنند. به همین خاطر، فدراسیون زنان در سرتاسر کشور برای کمک به قربانیان خشونت خانوادگی بیش از6181 تلفن آزاد و 8958 مرکز مشاورهی رایگان قانونی برای جلوگیری و برخورد با خشونت خانوادگی راه اندازی کرده است.
همچنین، براساس آمار منتشره، در سال 2008، تعداد موارد خشونتهای خانوادگی گزارش شده به مراجع قانونی در چین، بیش از97874مورد بوده است که نسبت به سال 2007(72606مورد) حدود 12درصد افزایش داشته و این نرخ افزایش به صورت سالانه حفظ شده است[۳].
مصادیق خشونت های خانوادگی در چین
نظرسنجی فدراسيون سراسری زنان چین نشان میدهد كه 30درصد از270 ميليون خانوار چينی معتقدند خشونتهای خانوادگی يك حقيقت است و90درصد از قربانيان اين خشونتها زنان هستند. در قانون جديد ازدواج كه در سال2001 به تصويب رسيد، تأكيد شده است كه خشونت خانوادگی در چین ممنوع است و زنان میتوانند ضمن تنظيم شكايت نامه، در دادگاه ادعای غرامت و يا طلاق نمايند. براساس این قانون، برخوردهای فيزيكی، روانی و روحی و تجاوز جنسی و تجاوز به اموال اعضای خانواده اعم از همسر، والدين، و كودكان، جزو موارد خشونتهای خانوادگی محسوب میشود. از ديد کارشناسان، خشونت جسمانی و فيزيكی، محدود كردن آزادیهای فردی، تحقير، توهين و يا لطمهزدن به زندگی زناشويی، مقابله با آزادیهای فردی و زير پا گذاشتن حقوق افراد و يا تجاوز به امنيت فردی، تخريب اموال، كاستن از منابع مالی خانواده و داشتن روابط غيراخلاقی يا سقط اجباری جنين، ازجمله موارد خشونتهای خانوادگی به شمار میآید. با این حال، خشونت علیه زنان چه در خانواده و چه در محل کار، ادامه دارد. براساس نظر سنجی صورت گرفته در میان زنان شاغل توسط مؤسسهی حقوقی چیان چیان(Qian Qian)، که در 21 ماه مه سال2010 منتشر شده است، 17/2درصد از پاسخ دهندگان به مورد اذیت و آزار قرار گرفتن از سوی مدیران، 28/7درصد از سوی همکاران و 54/1درصد توسط دیگران اشاره کردهاند که نشان از فراگیری خشونت و تعرض به زنان دارد.
با وجود همهی تلاش هايی كه تاكنون در این کشور صورت گرفته است، خشونتهای خانوادگی كماكان پديدهای ناهنجار، آزار دهنده و خانمان برانداز برای بسياری از خانوادههای چينی است. در همين راستا، آقای جانگ جيانگدونگ(Zhang Jiangdong)، فيلمی با نام«با غريبهها سخن نگوييد» ساخته است که به سرعت بسياری از خانوادهها را به خود جذب كرده است. در اين فیلم از رمان«استفان كينگ» با نام(ريشهی گل سرخ) الهام گرفته شده است كه ميليونها خانوادهی چينی قبلا آن را خواندهاند و تنها دليل خواندن آن اين بوده كه مسائل آن مربوط به خشونتهای خانوادگی است و اين استقبال نشان میدهد كه هنوز اين ناهنجاری در جامعهی چين يك واقعيت است. به اعتقاد جانگ، كمبودهای عاطفی، مشكلات روحی و روانی و حتی حسادت در ميان اعضای خانواده میتواند عاملی برای آغاز خشونت و برخوردهای فيزيكی باشد. وی در جريان ساخت فیلم، تحقيقات گستردهای انجام داده و به اين نتيجه رسيده است كه خشونت خانوادگی امری دوطرفه است و در 37درصد از خانوادههای چینی، اين زنان هستند که مردان را کتک میزنند. در بقیهی موارد نیز مردان زنان را به باد كتك میگيرند و كودكان و سالمندان هم مورد خشونت واقع میشوند[۴].
امروزه هم بسیاری از زنان چينی بر طبق عادات سنتی گذشتهی خود، هنوز براین باورند که نبايد اسرار خانواده را درخارج از خانه فاش كنند، همين مساله موجب شده است تا ارگان های ذيربط و پليس نتوانند چنان كه بایسته است به كمك اين خانوادهها بشتابند. از ديد كارشناسان، اين سنتها دیگر با دوران مدرنيسم همخوانی ندارد و در تناقض است. براساس فرهنگ و جامعهی سنتی چين، مردان مالك همه چيز اعم از خانه، خودرو و همسر خود هستند[۵] [۶].
نیز نگاه کنید به خشونت علیه زنان تحصیلکرده چین؛ گستره ی خشونت علیه زنان در چین؛ مصادیق خشونت های خانوادگی در چین
کتابشناسی
- ↑ Peoples Daily Online. 24th December -2009
- ↑ Xinhua News Agency ,2002
- ↑ Number of domestic violence cases on the rise: www.chinapost.com
- ↑ South China Morning Post. 11th March 2003
- ↑ China Daily. 9th June- 2003
- ↑ سابقی،علی محمد (1392). جامعه و فرهنگ چین. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی،جلد اول، ص392-399