جوان زه، اندیشمند تائویی: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
(صفحه‌ای تازه حاوی «مقدمه» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
مقدمه
 
== ''«جوان­زِه»، اندیشمند تائویی'' ==
«جوان­زِه» متولد قرن 4پیش از میلاد و اهل کشور«سونگ» و یکی از ماموران دون پایه­ی این کشور بود. وی از کودکی باهوش و به تحصیل علاقه­ی فراوانی داشت و به کشورهای زیادی سفر می­کرد. وی فردی دقیق و طبیعت دوست و با شاهان برخوردی مغرورانه داشت. شاه کشور«چو» وی را به نخست وزیری منصوب کرد اما او نپذیرفت. از آن پس وی از کار برکنار و با بافتن کفش­های حصیری زندگی می­کرد و همزمان مقاله­هایی با بیش از 10هزار کلمه برای تشریح افکارش نوشت.
 
«جوان­زِه» از نظر فلسفی به تئوری«لائو­زِه» و مکتب«دائو» پایبند بود و آن را گسترش داده و تئوری فلسفی ویژه­ی خود را پایه گذاری کرد. وی معتقد بود که«دائو»(راه) وجودی واقعی و عینی است و «دائو» را منبع اصلی کیهانی می­دانست. او در سیاست طرفدار عدم فعالیت و تحرک و در زندگی طرفدار بازگشت به طبیعت بود. وی می­گفت که اگر حاکم مقتدر نباشد دزدی و سرقت ادامه خواهد یافت. کسی که قلاب دزدیده، کشته می­شود، اما کسی که کشور را دزدیده، شاه شده است.
 
کتاب«جوان­زِه» از قرن 3میلادی تا قرن 5میلادی و در دوره«وی» تأثیر زیادی برجای گذاشت و در دوران سلسله­ی«تانگ» رسما یکی از آثار کلاسیک مکتب«دائو» معرفی شد. تأثیر«جوان­زِه» نه تنها در تئوری و فلسفه، بلکه در ادبیات چيني نیز قابل مشاهده است. این کتاب شامل حکایات اخلاقی و بیانگر قدرت هنری نویسنده است.

نسخهٔ ‏۱۳ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۴۱

«جوان­زِه»، اندیشمند تائویی

«جوان­زِه» متولد قرن 4پیش از میلاد و اهل کشور«سونگ» و یکی از ماموران دون پایه­ی این کشور بود. وی از کودکی باهوش و به تحصیل علاقه­ی فراوانی داشت و به کشورهای زیادی سفر می­کرد. وی فردی دقیق و طبیعت دوست و با شاهان برخوردی مغرورانه داشت. شاه کشور«چو» وی را به نخست وزیری منصوب کرد اما او نپذیرفت. از آن پس وی از کار برکنار و با بافتن کفش­های حصیری زندگی می­کرد و همزمان مقاله­هایی با بیش از 10هزار کلمه برای تشریح افکارش نوشت.

«جوان­زِه» از نظر فلسفی به تئوری«لائو­زِه» و مکتب«دائو» پایبند بود و آن را گسترش داده و تئوری فلسفی ویژه­ی خود را پایه گذاری کرد. وی معتقد بود که«دائو»(راه) وجودی واقعی و عینی است و «دائو» را منبع اصلی کیهانی می­دانست. او در سیاست طرفدار عدم فعالیت و تحرک و در زندگی طرفدار بازگشت به طبیعت بود. وی می­گفت که اگر حاکم مقتدر نباشد دزدی و سرقت ادامه خواهد یافت. کسی که قلاب دزدیده، کشته می­شود، اما کسی که کشور را دزدیده، شاه شده است.

کتاب«جوان­زِه» از قرن 3میلادی تا قرن 5میلادی و در دوره«وی» تأثیر زیادی برجای گذاشت و در دوران سلسله­ی«تانگ» رسما یکی از آثار کلاسیک مکتب«دائو» معرفی شد. تأثیر«جوان­زِه» نه تنها در تئوری و فلسفه، بلکه در ادبیات چيني نیز قابل مشاهده است. این کتاب شامل حکایات اخلاقی و بیانگر قدرت هنری نویسنده است.