هنر اسپانیا در دوره رنسانس و مانریسم: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
(صفحه‌ای تازه حاوی «'''رنسانس و مانریسم''' در قرن شانزدهم با حضور و  فعالیت مجسمه سازان ایتالیایی همچون ژاکوبو فیورنتینو[16] ، دومنیکو فانثِلی[17]  و پیترو توریجیانو[18]  عناصر و نقش مایه های رنسانس بیش از پیش مقبولِ پسند اسپانیایی ها قرار گرفت و ترکیب این موضوع با سبک...» ایجاد کرد)
 
جز (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).)
خط ۳: خط ۳:
در قرن شانزدهم با حضور و  فعالیت مجسمه سازان ایتالیایی همچون ژاکوبو فیورنتینو[16] ، دومنیکو فانثِلی[17]  و پیترو توریجیانو[18]  عناصر و نقش مایه های رنسانس بیش از پیش مقبولِ پسند اسپانیایی ها قرار گرفت و ترکیب این موضوع با سبک های گوتیک و مودخار، ‌سبکی جدید به نام پلاترسک[19] را به وجود آورد.  نمونه هایی زیبا از این سبک را در کلیسای جامع گرانادا  می توان مشاهده کرد. نمونه های پر تزیین تر سبک پلاترسک  در نمای دانشگاه سالامانکا و همین طور در صومعه ی سن مارکوس[20]به کار رفته است. شکل تکامل یافته ی سبک رنسانس را می توان در بنایی همچون اسکوریال که توسط خوان باتیستا دِتولِدو طراحی و  توسط خوان داِرِرا به پایان رسید، مشاهده کرد .
در قرن شانزدهم با حضور و  فعالیت مجسمه سازان ایتالیایی همچون ژاکوبو فیورنتینو[16] ، دومنیکو فانثِلی[17]  و پیترو توریجیانو[18]  عناصر و نقش مایه های رنسانس بیش از پیش مقبولِ پسند اسپانیایی ها قرار گرفت و ترکیب این موضوع با سبک های گوتیک و مودخار، ‌سبکی جدید به نام پلاترسک[19] را به وجود آورد.  نمونه هایی زیبا از این سبک را در کلیسای جامع گرانادا  می توان مشاهده کرد. نمونه های پر تزیین تر سبک پلاترسک  در نمای دانشگاه سالامانکا و همین طور در صومعه ی سن مارکوس[20]به کار رفته است. شکل تکامل یافته ی سبک رنسانس را می توان در بنایی همچون اسکوریال که توسط خوان باتیستا دِتولِدو طراحی و  توسط خوان داِرِرا به پایان رسید، مشاهده کرد .


مجسمه سازان اسپانیایی همچون آلونسو برگوئت، خوان دِ خونی[21]  و گرگوریو فرناندث[22]در دوره رنسانس، شدیداً تحت تاثیر همکاران خود در ایتالیا همچون دوناتلو و میکل آنژ قرار داشتند.
[[مجسمه سازان اسپانیایی]] همچون آلونسو برگوئت، خوان دِ خونی[21]  و گرگوریو فرناندث[22]در دوره رنسانس، شدیداً تحت تاثیر همکاران خود در ایتالیا همچون دوناتلو و میکل آنژ قرار داشتند.


همچنین نقاشان اسپانیایی همچون لوئیس دِ باگاس [23]و  لوئیس د مورالِس[24] که تحت تاثیر نقاشان ایتالیایی قرار داشتند، با الهاماتی که از کارهای آنان می گرفتند راه را برای آغاز شیوه گرایی هموار کردند.  در انتهای قرن شانزدهم اِل گرکو  با الهام از ریشه های بیزانسی، ونیزی، سبک شخصی خاص خود از مانریسم و با به کار گیری اندیشه ها و آرای فرهنگی مختص به اسپانیا، این سبک را از ایتالیایی به اسپانیایی بازگرداند، به گونه ای که شاهد برآمدن برخی از شاهکار های هنر نقاشی در اسپانیا هستیم.
همچنین [[نقاشان اسپانیایی]] همچون لوئیس دِ باگاس [23]و  لوئیس د مورالِس[24] که تحت تاثیر نقاشان ایتالیایی قرار داشتند، با الهاماتی که از کارهای آنان می گرفتند راه را برای آغاز شیوه گرایی هموار کردند.  در انتهای قرن شانزدهم اِل گرکو  با الهام از ریشه های بیزانسی، ونیزی، سبک شخصی خاص خود از مانریسم و با به کار گیری اندیشه ها و آرای فرهنگی مختص به اسپانیا، این سبک را از ایتالیایی به اسپانیایی بازگرداند، به گونه ای که شاهد برآمدن برخی از شاهکار های هنر نقاشی در [[اسپانیا]] هستیم.

نسخهٔ ‏۲۶ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۰۱:۴۹

رنسانس و مانریسم

در قرن شانزدهم با حضور و  فعالیت مجسمه سازان ایتالیایی همچون ژاکوبو فیورنتینو[16] ، دومنیکو فانثِلی[17]  و پیترو توریجیانو[18]  عناصر و نقش مایه های رنسانس بیش از پیش مقبولِ پسند اسپانیایی ها قرار گرفت و ترکیب این موضوع با سبک های گوتیک و مودخار، ‌سبکی جدید به نام پلاترسک[19] را به وجود آورد.  نمونه هایی زیبا از این سبک را در کلیسای جامع گرانادا  می توان مشاهده کرد. نمونه های پر تزیین تر سبک پلاترسک  در نمای دانشگاه سالامانکا و همین طور در صومعه ی سن مارکوس[20]به کار رفته است. شکل تکامل یافته ی سبک رنسانس را می توان در بنایی همچون اسکوریال که توسط خوان باتیستا دِتولِدو طراحی و  توسط خوان داِرِرا به پایان رسید، مشاهده کرد .

مجسمه سازان اسپانیایی همچون آلونسو برگوئت، خوان دِ خونی[21]  و گرگوریو فرناندث[22]در دوره رنسانس، شدیداً تحت تاثیر همکاران خود در ایتالیا همچون دوناتلو و میکل آنژ قرار داشتند.

همچنین نقاشان اسپانیایی همچون لوئیس دِ باگاس [23]و  لوئیس د مورالِس[24] که تحت تاثیر نقاشان ایتالیایی قرار داشتند، با الهاماتی که از کارهای آنان می گرفتند راه را برای آغاز شیوه گرایی هموار کردند.  در انتهای قرن شانزدهم اِل گرکو  با الهام از ریشه های بیزانسی، ونیزی، سبک شخصی خاص خود از مانریسم و با به کار گیری اندیشه ها و آرای فرهنگی مختص به اسپانیا، این سبک را از ایتالیایی به اسپانیایی بازگرداند، به گونه ای که شاهد برآمدن برخی از شاهکار های هنر نقاشی در اسپانیا هستیم.