ورود اسلام به چین: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
=== ورود اسلام به چین ===
[[پرونده:7726875 747.jpg|بندانگشتی|مسجدی در چین که قدمت 700 ساله دارد.]]
اگرچه در اسناد و مدارک تاریخی [[چین]] و جهان اسلام هیچ سند معتبری که تاریخ دقیق ورود اسلام به چین را ثبت کرده باشد تا کنون به دست نیامده است، ولی براساس کتاب تاریخ دوران [[سلسله تانگ]]، نخستین هیئت رسمی دیپلماتیک خلافت اسلامی، در سال 651 میلادی(سال 30 هجری)، همزمان با دومین سال از حاکمیت امپراتور یونگ خوی از [[سلسله تانگ]]، برای ابلاغ پیام خلیفه­ ی سوم عثمان ابن عفان، وارد شهر چانگ­اَن پایتخت امپراتوری چین شد. لذا، اغلب مورخان چینی، و به تبع آنان سایر مورخان، تاریخ ورود این هیئت را مبدأ ورود اسلام به چین تلقی کرده و هنوز کار پژوهشی و علمی متقن دیگری برای اثبات يا رد این مسئله، نه در چین و نه در جهان اسلام و یا اروپا صورت نگرفته است. اسناد تاریخی چین می­ گویند که در خلال سال­های 651 تا 798 میلادی، مجموعا 39 هیئت سیاسی به نمایندگی از سلسله خلفای اموی و عباسی از چین دیدار کرده و همراه با گسترش مبادلات تجاری و اقتصادی از سوی بازرگانان ایرانی و عرب، زمینه برای گسترش دین اسلام در این کشور نیز فراهم شده و توسعه پیدا کرد<ref>فِفِنگ جین یوان، ابراهیم(2003). الاسلام فی الصین.دارالهلال الارزق للنشر- هونغ کونغ،</ref>.
اگرچه در اسناد و مدارک تاریخی [[چین]] و جهان اسلام هیچ سند معتبری که تاریخ دقیق [[ورود اسلام به چین]] را ثبت کرده باشد تا کنون به دست نیامده است، ولی براساس کتاب تاریخ دوران سلسله ­ی تانگ( ←[[سلسله تانگ]])، نخستین هیئت رسمی دیپلماتیک خلافت اسلامی، در سال 651 میلادی(سال 30 هجری)، همزمان با دومین سال از حاکمیت امپراتور یونگ خوی از سلسله­ ی تانگ( ←[[سلسله تانگ]])، برای ابلاغ پیام خلیفه­ ی سوم عثمان ابن عفان، وارد شهر چانگ­اَن پایتخت امپراتوری [[چین]] شد. لذا، اغلب مورخان چینی، و به تبع آنان سایر مورخان، تاریخ ورود این هیئت را مبدأ ورود اسلام به [[چین]] تلقی کرده و هنوز کار پژوهشی و علمی متقن دیگری برای اثبات یا رد این مسئله، نه در [[چین]] و نه در جهان اسلام و یا اروپا صورت نگرفته است. اسناد تاریخی [[چین]] می­ گویند که در خلال سال ­های 651 تا 798 میلادی، مجموعا 39 هیئت سیاسی به نمایندگی از سلسله خلفای اموی و عباسی از [[چین]] دیدار کرده و همراه با گسترش مبادلات تجاری و اقتصادی از سوی بازرگانان ایرانی و عرب، زمینه برای گسترش دین اسلام در این کشور نیز فراهم شده و توسعه پیدا کرد<ref name=":2">فِنگ جین یوان(2003)، الاسلام فی الصین، دارالهلال الارزق للنشر- هونغ کونغ</ref>.


=== اسامی دین اسلام در کتب تاریخی چین ===
=== اسامی دین اسلام در کتب تاریخی چین ===
خط ۷: خط ۷:
نیز نگاه کنید به [[اسلام در چین]]
نیز نگاه کنید به [[اسلام در چین]]


=== پاورقی ===
== پاورقی ==




[iii] - چینی ها در قرون گذشته، به مسلمانان هویی هویی(کسانی که مایل به بازگشت به سرزمین مادری هستند) می گفتند. در حال حاضر نیز نام یکی از اقوام دهگانه­ ی مسلمانان در این کشور قوم هوی است. این گروه از مسلمانان، فرزندان مسلمانانی هستند که در طول تاریخ از ایران و آسیای میانه و مناطق عربی به چین آمده و پس از اقامت در این کشور با دختران و زنان چینی ازدواج کرده و از آن ها صاحب فرزند شده اند.
[iii] - چ<small>ینی ها در قرون گذشته، به مسلمانان هویی هویی(کسانی که مایل به بازگشت به سرزمین مادری هستند) می گفتند. در حال حاضر نیز نام یکی از اقوام دهگانه­ ی مسلمانان در این کشور قوم هوی است. این گروه از مسلمانان، فرزندان مسلمانانی هستند که در طول تاریخ از ایران و آسیای میانه و مناطق عربی به چین آمده و پس از اقامت در این کشور با دختران و زنان چینی ازدواج کرده و از آن ها صاحب فرزند شده اند.</small>


=== کتابشناسی ===
== کتابشناسی ==

نسخهٔ ‏۴ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۷:۱۶

مسجدی در چین که قدمت 700 ساله دارد.

اگرچه در اسناد و مدارک تاریخی چین و جهان اسلام هیچ سند معتبری که تاریخ دقیق ورود اسلام به چین را ثبت کرده باشد تا کنون به دست نیامده است، ولی براساس کتاب تاریخ دوران سلسله ­ی تانگ( ←سلسله تانگ)، نخستین هیئت رسمی دیپلماتیک خلافت اسلامی، در سال 651 میلادی(سال 30 هجری)، همزمان با دومین سال از حاکمیت امپراتور یونگ خوی از سلسله­ ی تانگ( ←سلسله تانگ)، برای ابلاغ پیام خلیفه­ ی سوم عثمان ابن عفان، وارد شهر چانگ­اَن پایتخت امپراتوری چین شد. لذا، اغلب مورخان چینی، و به تبع آنان سایر مورخان، تاریخ ورود این هیئت را مبدأ ورود اسلام به چین تلقی کرده و هنوز کار پژوهشی و علمی متقن دیگری برای اثبات یا رد این مسئله، نه در چین و نه در جهان اسلام و یا اروپا صورت نگرفته است. اسناد تاریخی چین می­ گویند که در خلال سال ­های 651 تا 798 میلادی، مجموعا 39 هیئت سیاسی به نمایندگی از سلسله خلفای اموی و عباسی از چین دیدار کرده و همراه با گسترش مبادلات تجاری و اقتصادی از سوی بازرگانان ایرانی و عرب، زمینه برای گسترش دین اسلام در این کشور نیز فراهم شده و توسعه پیدا کرد[۱].

اسامی دین اسلام در کتب تاریخی چین

یکی از ویژگی ­های زبان چینی این است که به دلیل محدویت­ های آوایی، برای تلفظ واژه ­ها و نام­ های غیر چینی، نمی ­توان معادل دقیقی یافت[۲]، و لذا، معمولا تلاش می ­شود که نزدیک­ترین واژه و یا نام چینی که همان معنا را می­رساند را به جای آن انتخاب شود. به همین خاطر، در طول تاریخ برای اسلام هم نام­ های متعددی گذاشته اند تا هم تلفظ آن برای مردم آسان باشد و هم تقریبا مفهوم واژه ­ی اسلام را تا حدودی برساند. اسامی که در گذشته برای اسلام به­ کار می ­رفته عبارتند از: چون به اعراب تاشی می­ گفتند، به اسلام که از سرزمین­ های عربی آمده بود نیز«قانون تاشی»، «دین آسمانی»، «دین مقدس آسمانی»، «دین سرزمین­ های غربی»، «طریقت سرزمین­ های غربی»، «طریقت خویی خویی[iii]»، «دین پاک»، «دین حقیقت»، دین پاکی و حقیقت»، «دین روشنایی و حقیقت»، «دین صلح» و غیره می­ گفتند. از دوران سلسله یوان در قرن چهاردهم تا پیروزی کمونیست­ ها در سال 1949 میلادی، نامی که بیش از همه برای اسلام مورد استفاده قرار می­ گرفت، «دین خویی» بود. پس از استقرار حاکمیت حزب کمونیست در چین، دولت در تاریخ دوم ماه ژوئن 1956 با صدور اطلاعیه ­ای، نام رسمی این دین را همان«دین اسلام» اعلام کرد و دیگر اسامی غیر دقیق قبلی از میان رفت[۳].

نیز نگاه کنید به اسلام در چین

پاورقی

[iii] - چینی ها در قرون گذشته، به مسلمانان هویی هویی(کسانی که مایل به بازگشت به سرزمین مادری هستند) می گفتند. در حال حاضر نیز نام یکی از اقوام دهگانه­ ی مسلمانان در این کشور قوم هوی است. این گروه از مسلمانان، فرزندان مسلمانانی هستند که در طول تاریخ از ایران و آسیای میانه و مناطق عربی به چین آمده و پس از اقامت در این کشور با دختران و زنان چینی ازدواج کرده و از آن ها صاحب فرزند شده اند.

کتابشناسی

  1. فِنگ جین یوان(2003)، الاسلام فی الصین، دارالهلال الارزق للنشر- هونغ کونغ
  2. زِن یان شِن(2003). فرهنگ ضرب المثل­های فارسی به چینی و اصطلاحات چینی به فارسی.پکن: انتشارات پکن،
  3. فِفِنگ جین یوان، ابراهیم(2003). الاسلام فی الصین.دارالهلال الارزق للنشر- هونغ کونغ،ص.5-7.