شاتوبريان: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
(صفحه‌ای تازه حاوی « ==== شاتوبريان ==== شاتوبريان (1815-1768)در نظر معاصران فرانسوي خود، بزرگترين نويسنده آن زمان بود. ترديد نيست كه تسلط او بر ادب فرانسه به پايه ولتر مي‌رسد. تفوق او حاكي از غلبه مذهب بر فلسفه است، همان‌گونه كه تفوق ولتر ناشي از غلبه فلسفه بر مذهب به شم...» ایجاد کرد)
 
جز (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).)
خط ۱: خط ۱:


==== شاتوبريان ====
==== شاتوبريان ====
شاتوبريان (1815-1768)در نظر معاصران فرانسوي خود، بزرگترين نويسنده آن زمان بود. ترديد نيست كه تسلط او بر ادب فرانسه به پايه ولتر مي‌رسد. تفوق او حاكي از غلبه مذهب بر فلسفه است، همان‌گونه كه تفوق ولتر ناشي از غلبه فلسفه بر مذهب به شمار مي‌آيد؛ وي به اندازه‌اي عمر كرد كه تولد مجدد لامذهبي را به چشم خود ببيند.
شاتوبريان (1815-1768)در نظر معاصران فرانسوي خود، بزرگترين نويسنده آن زمان بود. ترديد نيست كه تسلط او بر ادب [[فرانسه]] به پايه ولتر مي‌رسد. تفوق او حاكي از غلبه مذهب بر فلسفه است، همان‌گونه كه تفوق ولتر ناشي از غلبه فلسفه بر مذهب به شمار مي‌آيد؛ وي به اندازه‌اي عمر كرد كه تولد مجدد لامذهبي را به چشم خود ببيند.


از لحاظ ادبيات، مهم نبود كه شاتوبريان‌ ايمان مذهبي خود را از دست بدهد يا بسياري از توصيف هايش تخيلي باشد نه واقعي، يا صدها اشتباه، اغراق، يا مطالب غيرممكن، به وسيلة منتقدان در سفرنامه‌اش كشف شود؛ نثري كه در‌ اينجا به چشم مي‌خورد قلب زنان و مردان بسیاری را به طپش انداخت؛ نثر فرانسه از زمان روسو يا برنارد دوسن- پير تا‌ اين حد شيوا و زيبا نبوده، و طبيعت آن جلال و شكوه را نداشت، و تمدن ‌اين قدر بيهوده به نظر نمي‌آمد. نهضت رمانتيك اينك در انتظار آن بود که مذهب به منزله مادر اخلاق و هنر و رستگاري معرفي شود. شاتو بريان اندكي بعد، يكي را در آتالا و رنه، و ديگري را در روح مسيحيت نشان داد. از آنجا كه مايل بود به عنوان فيلسوف شهرت يابد، در لندن كتابي تحت عنوان مقاله تاريخي، سياسي، و اخلاقي درباره انقلاب هاي قديم و جديد (1797) منتشر كرد. ‌اين اثر كه از لحاظ نظم ضعيف، ولي از لحاظ افكار غني بود، براي جواني بيست و نه ساله كار قابل توجهي به شمار مي‌رفت.
از لحاظ ادبيات، مهم نبود كه شاتوبريان‌ ايمان مذهبي خود را از دست بدهد يا بسياري از توصيف هايش تخيلي باشد نه واقعي، يا صدها اشتباه، اغراق، يا مطالب غيرممكن، به وسيلة منتقدان در سفرنامه‌اش كشف شود؛ نثري كه در‌ اينجا به چشم مي‌خورد قلب زنان و مردان بسیاری را به طپش انداخت؛ نثر فرانسه از زمان روسو يا برنارد دوسن- پير تا‌ اين حد شيوا و زيبا نبوده، و طبيعت آن جلال و شكوه را نداشت، و تمدن ‌اين قدر بيهوده به نظر نمي‌آمد. نهضت رمانتيك اينك در انتظار آن بود که مذهب به منزله مادر اخلاق و هنر و رستگاري معرفي شود. شاتو بريان اندكي بعد، يكي را در آتالا و رنه، و ديگري را در روح مسيحيت نشان داد. از آنجا كه مايل بود به عنوان فيلسوف شهرت يابد، در لندن كتابي تحت عنوان مقاله تاريخي، سياسي، و اخلاقي درباره انقلاب هاي قديم و جديد (1797) منتشر كرد. ‌اين اثر كه از لحاظ نظم ضعيف، ولي از لحاظ افكار غني بود، براي جواني بيست و نه ساله كار قابل توجهي به شمار مي‌رفت.
خط ۹: خط ۹:
توصيف شاتوبريان از مراسم تدفين آتالا و دست به دست هم دادن كشيش و كافر براي پوشاندن جسد او با خاك از زيباترين قطعات ادبيات رمانتيك است؛ همچنين موضوع يكي از تابلوهاي بزرگ دوره ناپلئون شد به نام تدفين آتالا، (اثر ژيروده- تريوزون)[63]، كه نيمي‌از اهالي پاريس را در 1808 به گريه انداخت.
توصيف شاتوبريان از مراسم تدفين آتالا و دست به دست هم دادن كشيش و كافر براي پوشاندن جسد او با خاك از زيباترين قطعات ادبيات رمانتيك است؛ همچنين موضوع يكي از تابلوهاي بزرگ دوره ناپلئون شد به نام تدفين آتالا، (اثر ژيروده- تريوزون)[63]، كه نيمي‌از اهالي پاريس را در 1808 به گريه انداخت.


شاتوبريان خود را ضد فيلسوف مي‌خواند، و به مراتب بيش از روسو عليه راسيوناليسم (خردگرايي) عكس العمل نشان مي‌داد و مادام دوستال را كه از عصر روشنگري دفاع مي‌كرد به باد انتقاد مي‌گرفت. از ‌اين رو با استعداد از احساس و عاطفه شروع كرد، و خرد را گذاشت تا پس از آنكه احساس راه را باز كرد، به راه بيفتد. شاتوبريان سپس فضايلي را كه فيلسوفان كافر توصيه مي‌كنند با آنچه كه مسيحيت تعليم مي‌دهد مقايسه مي‌كند: از يك طرف، بردباري، اعتدال، و احتياط ( كه همگي از لحاظ پيشرفت فرد مهم است )؛ از طرف ديگر، ‌ايمان، اميد، و دستگيري ( عقيده‌اي كه زندگي را عالي، و پيوستگي اجتماعي را مستحكم، و مرگ را رستاخيزي مي‌شمارد ). تمدن اروپايي ( به عقيده او) تقريباً به كلي مرهون كليساي كاتوليك است . كتاب مقدس از آثار هومر بزرگ تر است؛ پيامبران الهام بخش تر از فيلسوفانند؛ و چه افسانه‌اي از لحاظ لطافت و تأثير با زندگي و تعليمات عيسي قابل مقايسه است؟
شاتوبريان خود را ضد فيلسوف مي‌خواند، و به مراتب بيش از روسو عليه راسيوناليسم (خردگرايي) عكس العمل نشان مي‌داد و [[مادام دوستال]] را كه از عصر روشنگري دفاع مي‌كرد به باد انتقاد مي‌گرفت. از ‌اين رو با استعداد از احساس و عاطفه شروع كرد، و خرد را گذاشت تا پس از آنكه احساس راه را باز كرد، به راه بيفتد. شاتوبريان سپس فضايلي را كه فيلسوفان كافر توصيه مي‌كنند با آنچه كه مسيحيت تعليم مي‌دهد مقايسه مي‌كند: از يك طرف، بردباري، اعتدال، و احتياط ( كه همگي از لحاظ پيشرفت فرد مهم است )؛ از طرف ديگر، ‌ايمان، اميد، و دستگيري ( عقيده‌اي كه زندگي را عالي، و پيوستگي اجتماعي را مستحكم، و مرگ را رستاخيزي مي‌شمارد ). تمدن اروپايي ( به عقيده او) تقريباً به كلي مرهون كليساي كاتوليك است . كتاب مقدس از آثار هومر بزرگ تر است؛ پيامبران الهام بخش تر از فيلسوفانند؛ و چه افسانه‌اي از لحاظ لطافت و تأثير با زندگي و تعليمات عيسي قابل مقايسه است؟


کتاب روح مسيحيت بيان عمده نهضت رمانتيك در زمينه مذهبي بود، و بازگشت‌ ايمان و اميد ( اگر نه صدقه ) را نشان مي‌داد؛ از شعر و هنر قرون وسطايي تمجيد مي‌كرد؛ و موجب احياي معماري گوتيك در فرانسه مي‌شد.  اثر مزبور به صورت منبع و معيار هزاران ناله نوميدي خوش الحان درآمد.
کتاب روح مسيحيت بيان عمده نهضت رمانتيك در زمينه مذهبي بود، و بازگشت‌ ايمان و اميد ( اگر نه صدقه ) را نشان مي‌داد؛ از شعر و هنر قرون وسطايي تمجيد مي‌كرد؛ و موجب احياي معماري گوتيك در فرانسه مي‌شد.  اثر مزبور به صورت منبع و معيار هزاران ناله نوميدي خوش الحان درآمد.


کتاب خاطرات او از لحاظ فكري، گستاخانه و از لحاظ احساسات، كودكانه و از لحاظ سبك، عالي است. خاطرات پس از مرگ وی پايدارترين اثر اوست.بيشتر اوقات خود را صرف نوشتن خاطرات خود كرد.
کتاب خاطرات او از لحاظ فكري، گستاخانه و از لحاظ احساسات، كودكانه و از لحاظ سبك، عالي است. خاطرات پس از مرگ وی پايدارترين اثر اوست.بيشتر اوقات خود را صرف نوشتن خاطرات خود كرد.

نسخهٔ ‏۴ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۰۶

شاتوبريان

شاتوبريان (1815-1768)در نظر معاصران فرانسوي خود، بزرگترين نويسنده آن زمان بود. ترديد نيست كه تسلط او بر ادب فرانسه به پايه ولتر مي‌رسد. تفوق او حاكي از غلبه مذهب بر فلسفه است، همان‌گونه كه تفوق ولتر ناشي از غلبه فلسفه بر مذهب به شمار مي‌آيد؛ وي به اندازه‌اي عمر كرد كه تولد مجدد لامذهبي را به چشم خود ببيند.

از لحاظ ادبيات، مهم نبود كه شاتوبريان‌ ايمان مذهبي خود را از دست بدهد يا بسياري از توصيف هايش تخيلي باشد نه واقعي، يا صدها اشتباه، اغراق، يا مطالب غيرممكن، به وسيلة منتقدان در سفرنامه‌اش كشف شود؛ نثري كه در‌ اينجا به چشم مي‌خورد قلب زنان و مردان بسیاری را به طپش انداخت؛ نثر فرانسه از زمان روسو يا برنارد دوسن- پير تا‌ اين حد شيوا و زيبا نبوده، و طبيعت آن جلال و شكوه را نداشت، و تمدن ‌اين قدر بيهوده به نظر نمي‌آمد. نهضت رمانتيك اينك در انتظار آن بود که مذهب به منزله مادر اخلاق و هنر و رستگاري معرفي شود. شاتو بريان اندكي بعد، يكي را در آتالا و رنه، و ديگري را در روح مسيحيت نشان داد. از آنجا كه مايل بود به عنوان فيلسوف شهرت يابد، در لندن كتابي تحت عنوان مقاله تاريخي، سياسي، و اخلاقي درباره انقلاب هاي قديم و جديد (1797) منتشر كرد. ‌اين اثر كه از لحاظ نظم ضعيف، ولي از لحاظ افكار غني بود، براي جواني بيست و نه ساله كار قابل توجهي به شمار مي‌رفت.

احتمالاً شاتوبريان، كه در وجودش جنبه فيلسوفي هرگز از جنبه شاعري متمايز نبود، فرايندي را كه تحت تأثير آن از بي‌ايماني به عيسويت گراييد به يك لحظه نسبت داده است. تصميم گرفت تا در دفاع از مسيحيت مطالبي نه با عبارات علمي ‌و فلسفي، بلكه با اصطلاحات اخلاقي و هنري بنويسد. مهم نبود كه آن قصه‌هاي شيرين و دلفريب جواني بيشتر داراي جنبه افسانه‌اي باشد تا تاريخي؛ در هر حال، باعث شيفتگي و الهام مي‌شد و تا اندازه‌اي نظم اجتماعي و تمدن مسيحي، بر پايه آن بنا نهاده شده بود.

توصيف شاتوبريان از مراسم تدفين آتالا و دست به دست هم دادن كشيش و كافر براي پوشاندن جسد او با خاك از زيباترين قطعات ادبيات رمانتيك است؛ همچنين موضوع يكي از تابلوهاي بزرگ دوره ناپلئون شد به نام تدفين آتالا، (اثر ژيروده- تريوزون)[63]، كه نيمي‌از اهالي پاريس را در 1808 به گريه انداخت.

شاتوبريان خود را ضد فيلسوف مي‌خواند، و به مراتب بيش از روسو عليه راسيوناليسم (خردگرايي) عكس العمل نشان مي‌داد و مادام دوستال را كه از عصر روشنگري دفاع مي‌كرد به باد انتقاد مي‌گرفت. از ‌اين رو با استعداد از احساس و عاطفه شروع كرد، و خرد را گذاشت تا پس از آنكه احساس راه را باز كرد، به راه بيفتد. شاتوبريان سپس فضايلي را كه فيلسوفان كافر توصيه مي‌كنند با آنچه كه مسيحيت تعليم مي‌دهد مقايسه مي‌كند: از يك طرف، بردباري، اعتدال، و احتياط ( كه همگي از لحاظ پيشرفت فرد مهم است )؛ از طرف ديگر، ‌ايمان، اميد، و دستگيري ( عقيده‌اي كه زندگي را عالي، و پيوستگي اجتماعي را مستحكم، و مرگ را رستاخيزي مي‌شمارد ). تمدن اروپايي ( به عقيده او) تقريباً به كلي مرهون كليساي كاتوليك است . كتاب مقدس از آثار هومر بزرگ تر است؛ پيامبران الهام بخش تر از فيلسوفانند؛ و چه افسانه‌اي از لحاظ لطافت و تأثير با زندگي و تعليمات عيسي قابل مقايسه است؟

کتاب روح مسيحيت بيان عمده نهضت رمانتيك در زمينه مذهبي بود، و بازگشت‌ ايمان و اميد ( اگر نه صدقه ) را نشان مي‌داد؛ از شعر و هنر قرون وسطايي تمجيد مي‌كرد؛ و موجب احياي معماري گوتيك در فرانسه مي‌شد.  اثر مزبور به صورت منبع و معيار هزاران ناله نوميدي خوش الحان درآمد.

کتاب خاطرات او از لحاظ فكري، گستاخانه و از لحاظ احساسات، كودكانه و از لحاظ سبك، عالي است. خاطرات پس از مرگ وی پايدارترين اثر اوست.بيشتر اوقات خود را صرف نوشتن خاطرات خود كرد.