روابط مصر و ایران پیش از اسلام: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۷: | خط ۷: | ||
علیرغم تلاشهای بسیاری که پادشاهان و فرماندهان ایرانی برای جلب توجه و حمایت مصریان انجام دادند که واگذاری اختیارات و امتیازاتی به حاکمان و امرای محلی از جمله آن بود، همواره با شورشها و قیامهای استقلال طلبانه مردم و برخی از امیران محلی روبهرو بودند که البته عموما سرکوب میشد و سرانجام با ورود سپاه [[اسکندر و جانشینان او در مصر|اسکندر]] به مصر در سال 332 پ.م، سلطه ایرانیان بر این سرزمین پایان یافت.<ref>الانصاری، دكتور ناصر (1993). المجمل في تاريخ [[مصر]]. [[قاهره|القاهرة]]: [https://www.shorouk.com/ دارالشروق]، ص50.</ref><ref>صدر هاشمی، سید محمد (1392). جامعه و فرهنگ [[مصر]]. تهران: [https://alhoda.ir/ موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی]، ص403-404.</ref> | علیرغم تلاشهای بسیاری که پادشاهان و فرماندهان ایرانی برای جلب توجه و حمایت مصریان انجام دادند که واگذاری اختیارات و امتیازاتی به حاکمان و امرای محلی از جمله آن بود، همواره با شورشها و قیامهای استقلال طلبانه مردم و برخی از امیران محلی روبهرو بودند که البته عموما سرکوب میشد و سرانجام با ورود سپاه [[اسکندر و جانشینان او در مصر|اسکندر]] به مصر در سال 332 پ.م، سلطه ایرانیان بر این سرزمین پایان یافت.<ref>الانصاری، دكتور ناصر (1993). المجمل في تاريخ [[مصر]]. [[قاهره|القاهرة]]: [https://www.shorouk.com/ دارالشروق]، ص50.</ref><ref>صدر هاشمی، سید محمد (1392). جامعه و فرهنگ [[مصر]]. تهران: [https://alhoda.ir/ موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی]، ص403-404.</ref> | ||
==نیز نگاه کنید به== | ==نیز نگاه کنید به== | ||
[[روابط مصر و جمهوری اسلامی ایران]]؛ [[پیشینه روابط مصر و ایران]]؛ [[روابط مصر و ایران در دوره اسلامی]] | |||
== کتابشناسی == | == کتابشناسی == |
نسخهٔ کنونی تا ۱۸ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۸:۳۷
حمله کمبوجیه پادشاه هخامنشی به مصر، فتح این سرزمین و انضمام آن به قلمرو متصرفات امپراتوری ایران در سال 525 پ.م [۱] سرآغاز ارتباط تمدنهای ایران و مصر است.[۲]
کمبوجیه اقدامات بسیاری را برای جلب رضایت مصریان انجام داد. از مهمترین اقدامات کمبوجیه در شکلگیری ارتباطات تمدنی میان دو سرزمین، اعزام گروههایی از کارگران و هنرمندان مصری به ایران بود. او همچنین به برخی اقدامات عمرانی در مصر همچون ساختن راهها همت گماشت و دستور داد تا قوانینی برای تنظیم مناسبات اجتماعی تدوین شود. در همین دوران بود که نیروهای مصری همراه با ناوگان دریایی ایران در حمله به یونان مشارکت داشتند.[۳]
در دوره پادشاهی داریوش نیز اقدامات گوناگونی در مصر صورت گرفت که از جمله آنها آزادی دینی، اهتمام به کشاورزی با بهرهگیری از تجربه آبیاری ایرانیها، توجه به علوم به ویژه علم پزشکی، قابل اشاره است. در برخی از منابع تاریخی هم از حفر آبراهی میان دریای سرخ و رودخانه نیل به فرمان داریوش سخن رفته است.[۴]
علیرغم تلاشهای بسیاری که پادشاهان و فرماندهان ایرانی برای جلب توجه و حمایت مصریان انجام دادند که واگذاری اختیارات و امتیازاتی به حاکمان و امرای محلی از جمله آن بود، همواره با شورشها و قیامهای استقلال طلبانه مردم و برخی از امیران محلی روبهرو بودند که البته عموما سرکوب میشد و سرانجام با ورود سپاه اسکندر به مصر در سال 332 پ.م، سلطه ایرانیان بر این سرزمین پایان یافت.[۵][۶]
نیز نگاه کنید به
روابط مصر و جمهوری اسلامی ایران؛ پیشینه روابط مصر و ایران؛ روابط مصر و ایران در دوره اسلامی
کتابشناسی
- ↑ الانصاری، دكتور ناصر (1993). المجمل في تاريخ مصر. القاهرة: دارالشروق، ص49.
- ↑ حسنین، الدكتور عبدالنعيم محمد (1978). التقاء الحضارتين المصرية و الايرانية. جوانب من الصلات الثقافية بين ايران و مصر. المركز الثقافي الايراني بالقاهرة، ص57.
- ↑ مجیب المصری، دكتور حسن (1972). ايران و مصر عبرالتاريخ. قاهرة: مكتبة الانجلو المصرية، ص9.
- ↑ مجیب المصری، دكتور حسن (1972). ايران و مصر عبرالتاريخ. قاهرة: مكتبة الانجلو المصرية، ص12-16.
- ↑ الانصاری، دكتور ناصر (1993). المجمل في تاريخ مصر. القاهرة: دارالشروق، ص50.
- ↑ صدر هاشمی، سید محمد (1392). جامعه و فرهنگ مصر. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص403-404.