هویت ملی قزاقستان: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''قزاقستان موزائیک اقوام'''


یکی از مقوم های اصلی فرهنگ یک ملت، قومیت است هر قوم و نژادی دارای ویژگی ها، آداب، رسوم و سنت های خاصی است که آن قوم و نژاد را از سایر اقوام و ملل متمایز می‌سازد و فرهنگ از نژاد اقوام و ملتها نشأت می‌گیرد. به همین جهت لازم است قبل از پرداختن به سایر جنبه های فرهنگی مردم قزاقستان به قومیت قزاق و نژاد مردم این کشور اشاره شود.
=== '''هویت ملی و عناصر مقوم و شکل‌دهنده آن''' ===
هویت هر قوم و جامعه معمولا دارای عناصر و ابعاد مختلفی است که از دین مذهب، نژاد، زبان، تاریخ، فرهنگ و آداب و رسوم تشکیل می شود. دولت و مردم قزاقستان پس از یك دوره طولانی که تحت قیمومیت شوروی بوده اند پس از استقلال و تشکیل دولت مستقل اولین چیزی که برای آنها مهم بود و ضرورت پرداختن به آن برایشان بسیار با اهمیت تلقی می شد احیاء هویت در زمینه های مختلف بود، اعم از هویت تاریخی، ملی، قومی، نژادی ، فرهنگ و هویت زبانی و ادبیات، به همین جهت شاید پس از استقرار اولیه دولت و ایجاد زیر ساخت های حکومتی احیاء متغیرهای مختلف هویتی بعنوان مهمترین برنامه های دولت در دستور کار قرار گرفت. طرحها ، برنامه ها و پروژه های مطالعاتی برای شناسایی و ترویج عناصر و متغیرهای هویتی در دستور کار قرار گرفت، موسسات و نهادهای تحقیقاتی، مطالعاتی و پژوهشی برای مطالعات تاریخی قزاقستان و قوم و نژاد قزاق ایجاد شد، بودجه و امکانات زیادی به این امر اختصاص داده شد، هیأت هایی برای مطالعات میدانی در کتابخانه ها و مراکز علمی و تحقیقی کشورهای مختلف گسیل شد و کنفرانس ها و نشست های مفصلی برگزار گردید، سایت های اینترنتی و شبکه های مجازی گسترده ای راه اندازی و کتاب ها و مقالات فراوانی منتشر شد تا شاید بتوانند هر چه زودتر دوران خموشی ۷۰ ساله ای که ناشی از سیطره حکومت شوروی بوجود آمده بود را هر چه زودتر جبران کنند. که در نتیجه اقدامات شتابان و بی وقفه دولت قزاقستان با گذشت حدود بیست سال از زمان استقلال این کشور دولت توانسته است تا حدودی در هویت بخشی و یا احیاء هویت قومی، نژادی، تاریخی و ملی قزاق ها و قزاقستان فائق آید و این مشکل را تا حدودی حل کند.


بر اساس آمارها و نظریاتی که محققین و جامعه شناسان در مورد تعداد اقوام و ملیت های مختلف موجود در تحقیقات و نوشته های خود ذکر کرده اند از ۸۵ تا ۱۴۰ قوم و ملیت ذکر شده است. که قزاق ها بیشترین جمعیت را به خود اختصاص داده اند و ملیت روس دومین جمعیت این کشور را تشکیل می دهند، اویغورها، آذری ها، ازبک ها و تاجیک ها نیز بنوبه خود حضوری پر رنگ دارند علاوه بر آلمان ها، ایرانی ها، کره ای ها و چینی ها که تقریبا در دل جامعه هضم شده اند. که طبعا وجود قومیت های مذکور تنوع ادیان و مذاهب و فرهنگ های متنوعی را بدنبال دارد، بنا بر این اکثریت قریب به اتفاق جمعیت قزاقستان مسلمان و در درجه بعد مسیحیان ارتدکس که عمدتا روس ها می باشند به عنوان دومین دین بیشترین پیروان را دارا هستند.
هرچند جرقه های ملی گرایی و احیاء هویت و مبارزه با روسی سازی و هویت زدایی مردم قزاقستان از سال ها قبل از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و استقلال کشورهای آسیای مرکزی در قزاقستان زده شده بود و 79


'''احیاء هویت قوم قزاق'''


اتحاد جماهیر شوروی در اواخر دوران حاکمیت خود و قبل از فروپاشی مخصوصا در مناطق آسیای مرکزی با سه جریان مهم «احیای هویت ملی بر پایه قومیت»؛ «عطش غرب‌گرایی»؛ «توجه به دین و مذهب» مواجه بوده است که پس از فروپاشی کشورهای استقلال یافته و مخصوصا قزاقستان و مردم دربند دوران حاکمیت سوسیالیستی با فراهم شدن شرایط جدید خیلی سریع به این جریانات روی آوردند، دولت و مردم آنچنان برای احیاء هویت خود اعم از سبک زندگی، آداب و رسوم، توجه به پیشینه تاریخی و فرهنگی و مبانی اسلامی شتابان حرکت کردند که گویا می خواستند عقب ماندگی ۷۰ ساله دوران حاکمیت نظم کمونیستی را یک شبه بپیمایند، هرچند توجه و شتاب دولت و مردم برای احیاء هویت، فرهنگ و باورهای دینی بدون توجه به عدم سازگاری که بین بعضی از این موارد با یکدیگر دارند نهایتا به تناقضاتی بین آنها منجر خواهد شد به عنوان نمونه در غلتیددن جامعه در برخی از فرهنگ های غربی هم با مبانی دینی و هم با هویت تاریخی و آداب و رسوم آنها ناسازگار است.؛؛
مردم برای بازگشت به هویت خویش تلاش هایی را کرده بودند ولی عواملی که باعث شد پس از سال ۱۹۹۱ توجه دولت ومردم قزاقستان برای احیاء هویت و ملی گرایی به خود جلب کند را می توان در موارد زیر خلاصه کرد:
 
۱، تلاش اتحاد جماهیر شوروی در طول دوران حکومت خود بر قزاقستان و آسیای مرکزی برای محو هویت قومی و ملی مردم این مناطق.
 
۲. مهاجرت عده زیادی از روس ها به سرزمین قزاقستان و غلبه بر تمام شئون زندگی قزاق ها و در دست گرفتن همه امور حکومتی، صنعتی و مدیریتی.
 
۳ مهاجرت یا تبعید بعضی از ملیت ها مانند آلمان ها در جریان جنگ جهانی دوم به قزاقستان ۴. اسکان اجباری حکومت شوروی برای اسکان عشایر و کوچ نشینان قزاق.
 
۵. مهاجرت عده زیادی از قزاق ها بر اساس فشارهای دولت مرکزی و نامساعد بودن زندگی در سرزمین اجدادی خود به کشورهایی مانند ایران، ترکیه ، چین و افغانستان.
 
۶، محرومیت مردم از انجام مراسم و عبادتهای مذهبی و دین زدایی شوروی
 
۷. تسلط زبان روسی بر زبان قزاقی که در نتیجه شرایط محو و نابودی زبان قزاقی را فراهم کرده بود. که مجموعه عوامل فوق پس از رهایی مردم و کشور قزاقستان آنها را وادار به بازیابی هویت و تقویت بنیه ملی گرایی نمود که در نتیجه دولت قزاقستان با وضع قوانین و اجرای برنامه های گسترده ای اجراکرد. در طول حدود ۲۰ سال گذشته تمام امور کلیدی حکومتی را به قزاق ها سپرد، زبان قزاقی را به عنوان زبان رسمی کشور معرفی و تصویب کرد، هر چند در قانون اساسی قزاقستان، دولت و حکومت این کشورغیر دینی معرفی شده است و دخالت دین در شئونات حکومتی منع شده است ولی از آنجا که دین و اسلام یکی از مقوم های مهم هویتی هر جامعه به شمار می رود لذا دولت قزاقستان از قدرت و نفوذ اسلام برای احیاء هویت قزاقستان بهره گرفت و ترویج قومیت قزاق را نیز در دستور کار قرارداد و مجمع خلق قزاقستان را برای نیل به این هدف پی ریزی کرد.

نسخهٔ ‏۲۳ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۰۷

هویت ملی و عناصر مقوم و شکل‌دهنده آن

هویت هر قوم و جامعه معمولا دارای عناصر و ابعاد مختلفی است که از دین مذهب، نژاد، زبان، تاریخ، فرهنگ و آداب و رسوم تشکیل می شود. دولت و مردم قزاقستان پس از یك دوره طولانی که تحت قیمومیت شوروی بوده اند پس از استقلال و تشکیل دولت مستقل اولین چیزی که برای آنها مهم بود و ضرورت پرداختن به آن برایشان بسیار با اهمیت تلقی می شد احیاء هویت در زمینه های مختلف بود، اعم از هویت تاریخی، ملی، قومی، نژادی ، فرهنگ و هویت زبانی و ادبیات، به همین جهت شاید پس از استقرار اولیه دولت و ایجاد زیر ساخت های حکومتی احیاء متغیرهای مختلف هویتی بعنوان مهمترین برنامه های دولت در دستور کار قرار گرفت. طرحها ، برنامه ها و پروژه های مطالعاتی برای شناسایی و ترویج عناصر و متغیرهای هویتی در دستور کار قرار گرفت، موسسات و نهادهای تحقیقاتی، مطالعاتی و پژوهشی برای مطالعات تاریخی قزاقستان و قوم و نژاد قزاق ایجاد شد، بودجه و امکانات زیادی به این امر اختصاص داده شد، هیأت هایی برای مطالعات میدانی در کتابخانه ها و مراکز علمی و تحقیقی کشورهای مختلف گسیل شد و کنفرانس ها و نشست های مفصلی برگزار گردید، سایت های اینترنتی و شبکه های مجازی گسترده ای راه اندازی و کتاب ها و مقالات فراوانی منتشر شد تا شاید بتوانند هر چه زودتر دوران خموشی ۷۰ ساله ای که ناشی از سیطره حکومت شوروی بوجود آمده بود را هر چه زودتر جبران کنند. که در نتیجه اقدامات شتابان و بی وقفه دولت قزاقستان با گذشت حدود بیست سال از زمان استقلال این کشور دولت توانسته است تا حدودی در هویت بخشی و یا احیاء هویت قومی، نژادی، تاریخی و ملی قزاق ها و قزاقستان فائق آید و این مشکل را تا حدودی حل کند.

هرچند جرقه های ملی گرایی و احیاء هویت و مبارزه با روسی سازی و هویت زدایی مردم قزاقستان از سال ها قبل از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و استقلال کشورهای آسیای مرکزی در قزاقستان زده شده بود و 79


مردم برای بازگشت به هویت خویش تلاش هایی را کرده بودند ولی عواملی که باعث شد پس از سال ۱۹۹۱ توجه دولت ومردم قزاقستان برای احیاء هویت و ملی گرایی به خود جلب کند را می توان در موارد زیر خلاصه کرد:

۱، تلاش اتحاد جماهیر شوروی در طول دوران حکومت خود بر قزاقستان و آسیای مرکزی برای محو هویت قومی و ملی مردم این مناطق.

۲. مهاجرت عده زیادی از روس ها به سرزمین قزاقستان و غلبه بر تمام شئون زندگی قزاق ها و در دست گرفتن همه امور حکومتی، صنعتی و مدیریتی.

۳ مهاجرت یا تبعید بعضی از ملیت ها مانند آلمان ها در جریان جنگ جهانی دوم به قزاقستان ۴. اسکان اجباری حکومت شوروی برای اسکان عشایر و کوچ نشینان قزاق.

۵. مهاجرت عده زیادی از قزاق ها بر اساس فشارهای دولت مرکزی و نامساعد بودن زندگی در سرزمین اجدادی خود به کشورهایی مانند ایران، ترکیه ، چین و افغانستان.

۶، محرومیت مردم از انجام مراسم و عبادتهای مذهبی و دین زدایی شوروی

۷. تسلط زبان روسی بر زبان قزاقی که در نتیجه شرایط محو و نابودی زبان قزاقی را فراهم کرده بود. که مجموعه عوامل فوق پس از رهایی مردم و کشور قزاقستان آنها را وادار به بازیابی هویت و تقویت بنیه ملی گرایی نمود که در نتیجه دولت قزاقستان با وضع قوانین و اجرای برنامه های گسترده ای اجراکرد. در طول حدود ۲۰ سال گذشته تمام امور کلیدی حکومتی را به قزاق ها سپرد، زبان قزاقی را به عنوان زبان رسمی کشور معرفی و تصویب کرد، هر چند در قانون اساسی قزاقستان، دولت و حکومت این کشورغیر دینی معرفی شده است و دخالت دین در شئونات حکومتی منع شده است ولی از آنجا که دین و اسلام یکی از مقوم های مهم هویتی هر جامعه به شمار می رود لذا دولت قزاقستان از قدرت و نفوذ اسلام برای احیاء هویت قزاقستان بهره گرفت و ترویج قومیت قزاق را نیز در دستور کار قرارداد و مجمع خلق قزاقستان را برای نیل به این هدف پی ریزی کرد.