هویت ملی قزاقستان

از دانشنامه ملل

هویت هر قوم و جامعه معمولا دارای عناصر و ابعاد مختلفی است که از دین مذهب، نژاد، زبان، تاریخ، فرهنگ و آداب و رسوم تشکیل می‌شود. دولت و مردم قزاقستان پس از یک دوره طولانی که تحت قیمومیت شوروی بوده‌اندپس از استقلال و تشکیل دولت مستقل اولین چیزی که برای آنها مهم بود و ضرورت پرداختن به آن برایشان بسیار با اهمیت تلقی می‌شد احیاء هویت در زمینه‌های مختلف بود، اعم از هویت تاریخی، ملی، قومی، نژادی، فرهنگ و هویت زبانی و ادبیات، به همین جهت شاید پس از استقرار اولیه دولت و ایجاد زیر ساخت‌های حکومتی احیاء متغیرهای مختلف هویتی بعنوان مهمترین برنامه‌های دولت در دستور کار قرار گرفت. طرحها، برنامه‌ها و پروژه‌های مطالعاتی برای شناسایی و ترویج عناصر و متغیرهای هویتی در دستور کار قرار گرفت، موسسات و نهادهای تحقیقاتی، مطالعاتی و پژوهشی برای مطالعات تاریخی قزاقستان و قوم و نژاد قزاق ایجاد شد، بودجه و امکانات زیادی به این امر اختصاص داده شد، هیأت‌هایی برای مطالعات میدانی در کتابخانه‌ها و مراکز علمی‌و تحقیقی کشورهای مختلف گسیل شد و کنفرانس‌ها و نشست‌های مفصلی برگزار گردید، سایت‌های اینترنتی و شبکه‌های مجازی گسترده‌ای راه اندازی و کتاب‌ها و مقالات فراوانی منتشر شد تا شاید بتوانند هر چه زودتر دوران خموشی ۷۰ ساله‌ای که ناشی از سیطره حکومت شوروی بوجود آمده بود را هر چه زودتر جبران کنند. که در نتیجه اقدامات شتابان و بی وقفه دولت قزاقستان با گذشت حدود بیست سال از زمان استقلال این کشور دولت توانسته است تا حدودی در هویت بخشی و یا احیاء هویت قومی، نژادی، تاریخی و ملی قزاق‌ها و قزاقستان فائق آید و این مشکل را تا حدودی حل کند.

هرچند جرقه‌های ملی گرایی و احیاء هویت و مبارزه با روسی سازی و هویت زدایی مردم قزاقستان از سال‌ها قبل از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و استقلال کشورهای آسیای مرکزی در قزاقستان زده شده بود و مردم برای بازگشت به هویت خویش تلاش‌هایی را کرده بودند ولی عواملی که باعث شد پس از سال ۱۹۹۱ توجه دولت ومردم قزاقستان برای احیاء هویت و ملی گرایی به خود جلب کند را می‌توان در موارد زیر خلاصه کرد:

  1. تلاش اتحاد جماهیر شوروی در طول دوران حکومت خود بر قزاقستان و آسیای مرکزی برای محو هویت قومی‌و ملی مردم این مناطق.
  2. مهاجرت عده زیادی از روس‌ها به سرزمین قزاقستان و غلبه بر تمام شئون زندگی قزاق‌ها و در دست گرفتن همه امور حکومتی، صنعتی و مدیریتی.
  3. مهاجرت یا تبعید بعضی از ملیت‌ها مانند آلمان‌ها در جریان جنگ جهانی دوم به قزاقستان
  4. اسکان اجباری حکومت شوروی برای اسکان عشایر و کوچ نشینان قزاق.
  5. مهاجرت عده زیادی از قزاق‌ها بر اساس فشارهای دولت مرکزی و نامساعد بودن زندگی در سرزمین اجدادی خود به کشورهایی مانند ایران، ترکیه، چین و افغانستان.
  6. محرومیت مردم از انجام مراسم و عبادتهای مذهبی و دین زدایی شوروی
  7. تسلط زبان روسی بر زبان قزاقی که در نتیجه شرایط محو و نابودی زبان قزاقی را فراهم کرده بود.

که مجموعه عوامل فوق پس از رهایی مردم و کشور قزاقستان آنها را وادار به بازیابی هویت و تقویت بنیه ملی گرایی نمود که در نتیجه دولت قزاقستان با وضع قوانین و اجرای برنامه‌های گسترده‌ای اجراکرد. در طول حدود ۲۰ سال گذشته تمام امور کلیدی حکومتی را به قزاق‌ها سپرد، زبان قزاقی را به عنوان زبان رسمی‌کشور معرفی و تصویب کرد، هر چند در قانون اساسی قزاقستان، دولت و حکومت این کشورغیردینی معرفی شده است و دخالت دین در شئونات حکومتی منع شده است ولی از آنجا که دین و اسلام یکی از مقوم‌های مهم هویتی هر جامعه به شمار می‌رود لذا دولت قزاقستان از قدرت و نفوذ اسلام برای احیاء هویت قزاقستان بهره گرفت و ترویج قومیت قزاق را نیز در دستور کار قرارداد و مجمع خلق قزاقستان را برای نیل به این هدف پی ریزی کرد[۱].

نیز نگاه کنید به

هویت ملی سنگال؛ هویت فرهنگی و ملی چین؛ هویت ملی در ژاپن؛ هویت ملی در روسیه؛ هویت ملی در کوبا؛ هویت ملی در لبنان؛ هویت ملی مصر؛ هویت ملی در تونس؛ هویت ملی در فرانسه؛ هویت ملی در اردن؛ هویت ملی در اوکراین؛ هویت ملی در سیرالئون؛ هویت ملی در قطر؛ هویت ملی در گرجستان؛ هویت ملی در بنگلادش؛ هویت ملی در سریلانکا

کتابشناسی

  1. صابری، اصغر(1395). جامعه و فرهنگ قزاقستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)