نظام فرهنگی گرجستان: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «'''فصل پنجم: نظام فرهنگی''' '''سير تحولات فرهنگي''' گرجستان در حد فاصل دو قاره اروپا و آسيا قرار گرفته و تأثير اين موقعيت جغرافيايي در شكلگيري تمدن مردم گرجستان تبلوري از نفوذ فرهنگهاي شرقي و غربي است. در روزگاران كهن، ساكنان اين كشور با مناطق همج...» ایجاد کرد) |
جز (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).) |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
'''سير تحولات فرهنگي''' | '''سير تحولات فرهنگي''' | ||
گرجستان در حد فاصل دو قاره اروپا و آسيا قرار گرفته و تأثير اين موقعيت جغرافيايي در شكلگيري تمدن مردم گرجستان تبلوري از نفوذ فرهنگهاي شرقي و غربي است. در روزگاران كهن، ساكنان اين كشور با مناطق همجوار خود منطقه فرهنگي واحدي را تشكيل مي دادند كه به فرهنگ "كورا ارس" معروف بود. گرجي ها خود را "كارتولي" مي نامند. ريشه اصلي اين نام را بايد در نواحي مركزي گرجستان شرقي جستجو كرد. كارتولي يعني كسي كه در سرزمين كارتلي زندگي مي كند. طي قرون و اعصار اين نام پايه و اساسي براي شكل گيري واژه مركب "ساكارتولو" شد كه نام محلي گرجستان است. گرجي ها از اواخر دوران پارينه سنگي در سرزمين هاي قفقاز جنوبي مي زيسته اند و در همين سرزمين ها بود كه ساختار ملت گرجي شكل گرفت اين ملت از قبايل گوناگون كارتولي تشكيل شده بود. جمعيت اينان به تدريج افزايش يافته و در نتيجه در بخش هاي وسيعتري سكني گزيدند. بدنبال اين فرايندها، وحد ت اوليه قوم كارتولي در اوايل هزاره دوم پيش از ميلاد از هم گسست و به سه شاخه تقسيم شدند. متعاقب آن گويش هاي سه گانه "اسوانتي" "مگرلي" و "كارت" شكل گرفت و توسعه يافت، بخشي از قبايل اسوان در نواحي كوهستاني غرب قفقاز و بخشي از آنها در سرزميني كه بعداً آبخازيا نام گرفت سكني گزيدند. قبايل مگرل تمامي گرجستان غربي و كرانه هاي جنوب شرقي درياي سياه را اشغال كردند. قبايل كارت در نواحي شرقي و جنوب شرقي گرجستان كه همان گرجستان تاريخي است متوطن شدند. | [[گرجستان]] در حد فاصل دو قاره اروپا و آسيا قرار گرفته و تأثير اين موقعيت جغرافيايي در شكلگيري تمدن مردم گرجستان تبلوري از نفوذ فرهنگهاي شرقي و غربي است. در روزگاران كهن، ساكنان اين كشور با مناطق همجوار خود منطقه فرهنگي واحدي را تشكيل مي دادند كه به فرهنگ "كورا ارس" معروف بود. گرجي ها خود را "كارتولي" مي نامند. ريشه اصلي اين نام را بايد در نواحي مركزي گرجستان شرقي جستجو كرد. كارتولي يعني كسي كه در سرزمين كارتلي زندگي مي كند. طي قرون و اعصار اين نام پايه و اساسي براي شكل گيري واژه مركب "ساكارتولو" شد كه نام محلي گرجستان است. گرجي ها از اواخر دوران پارينه سنگي در سرزمين هاي قفقاز جنوبي مي زيسته اند و در همين سرزمين ها بود كه ساختار ملت گرجي شكل گرفت اين ملت از قبايل گوناگون كارتولي تشكيل شده بود. جمعيت اينان به تدريج افزايش يافته و در نتيجه در بخش هاي وسيعتري سكني گزيدند. بدنبال اين فرايندها، وحد ت اوليه قوم كارتولي در اوايل هزاره دوم پيش از ميلاد از هم گسست و به سه شاخه تقسيم شدند. متعاقب آن گويش هاي سه گانه "اسوانتي" "مگرلي" و "كارت" شكل گرفت و توسعه يافت، بخشي از قبايل اسوان در نواحي كوهستاني غرب قفقاز و بخشي از آنها در سرزميني كه بعداً آبخازيا نام گرفت سكني گزيدند. قبايل مگرل تمامي گرجستان غربي و كرانه هاي جنوب شرقي درياي سياه را اشغال كردند. قبايل كارت در نواحي شرقي و جنوب شرقي گرجستان كه همان گرجستان تاريخي است متوطن شدند. | ||
گرجستان به دو بخش اصلي گرجستان شرقي و غربي تقسيم مي شود كه هركدام با توجه به شرايط اقليمي و محيط ي، سيما ي اقتصادي، اجتماعي و فرهنگ ي خاص خود را دارد. به همين دليل از هزار ه دوم پيش از ميلاد دو نوع خرده فرهنگ در درون فرهنگي گرجستان مشاهده شده كه فرهنگ خاصي گرجستان غربي را "فرهنگ كولخي " و فرهنگ گرجستان شرقي را "فرهنگ ايبريايي " ناميده اند. | گرجستان به دو بخش اصلي گرجستان شرقي و غربي تقسيم مي شود كه هركدام با توجه به شرايط اقليمي و محيط ي، سيما ي اقتصادي، اجتماعي و فرهنگ ي خاص خود را دارد. به همين دليل از هزار ه دوم پيش از ميلاد دو نوع خرده فرهنگ در درون فرهنگي گرجستان مشاهده شده كه فرهنگ خاصي گرجستان غربي را "فرهنگ كولخي " و فرهنگ گرجستان شرقي را "فرهنگ ايبريايي " ناميده اند. | ||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
گرجي ها با برخورداري از موقعيت جغرافيايي خود توانسته اند در طو ل تاريخ ضمن حفظ هويت ملي و فرهنگي خود بر غناي فرهنگي بيافزايند. اگرچه موقعيت چهارراهي اين سرزمين سبب عبور فاتحان تاريخ از غرب به شرق و از شرق به غرب و در نتيجه دستيازي و در بسياري موارد ويراني اين سرزمين توسط بيگانگان شده است. گرجستان به علت موقعيت خاص جغرافيايي خود طي اعصار و قرو ن متمادي عرصة كشمكش ها و رقابت هاي دولت هاي پر قدرت عصر بوده و در دل يكي از حساس ترين مناطق دستخوش تلاطمات گوناگون سياسي و مذهبي و اقتصادي جاي داشته است. گرجستان يكي از چند كشوري است كه پيوسته در معر ض داد و ستد فكري و فرهنگي شرق و غرب بوده و از هر دو منبع سرشار علم و فرهنگ الهام مي گرفته است. گرجيان در سراسر تاريخ ممتد خود، نو جو و نويسنده بودند، ولي همواره سعي مي كردند كه پاي بند به اصالت قومي خود باشند و عناصر نو را با مبادي ريشه دار وفق دهند و به آن پيوند زنند. آنان بدين سان فرهنگ مادي و معنوي ويژه گرجي را كه از خصوصيات فرهنگ ملي بهره مند است به وجود آورده اند. | گرجي ها با برخورداري از موقعيت جغرافيايي خود توانسته اند در طو ل تاريخ ضمن حفظ هويت ملي و فرهنگي خود بر غناي فرهنگي بيافزايند. اگرچه موقعيت چهارراهي اين سرزمين سبب عبور فاتحان تاريخ از غرب به شرق و از شرق به غرب و در نتيجه دستيازي و در بسياري موارد ويراني اين سرزمين توسط بيگانگان شده است. گرجستان به علت موقعيت خاص جغرافيايي خود طي اعصار و قرو ن متمادي عرصة كشمكش ها و رقابت هاي دولت هاي پر قدرت عصر بوده و در دل يكي از حساس ترين مناطق دستخوش تلاطمات گوناگون سياسي و مذهبي و اقتصادي جاي داشته است. گرجستان يكي از چند كشوري است كه پيوسته در معر ض داد و ستد فكري و فرهنگي شرق و غرب بوده و از هر دو منبع سرشار علم و فرهنگ الهام مي گرفته است. گرجيان در سراسر تاريخ ممتد خود، نو جو و نويسنده بودند، ولي همواره سعي مي كردند كه پاي بند به اصالت قومي خود باشند و عناصر نو را با مبادي ريشه دار وفق دهند و به آن پيوند زنند. آنان بدين سان فرهنگ مادي و معنوي ويژه گرجي را كه از خصوصيات فرهنگ ملي بهره مند است به وجود آورده اند. | ||
عليرغم سياست حاكم بر اتحاد شوروي سابق، ك ه عمدتاً در جهت تضعيف و نابودي هويت مليتها برنامه ريزي شده بود، گرجيها در وفاداري به هويت ملي خود مقاومت زيادي از خود نشان دادند. مخالفت با سياست "روسي سازي " هيات حاكمه شوروي سابق در سال 1956، | عليرغم سياست حاكم بر اتحاد شوروي سابق، ك ه عمدتاً در جهت تضعيف و نابودي هويت مليتها برنامه ريزي شده بود، گرجيها در وفاداري به هويت ملي خود مقاومت زيادي از خود نشان دادند. مخالفت با سياست "روسي سازي " هيات حاكمه شوروي سابق در سال 1956، تظا[[هرات]] خياباني در اعترا ض به قانون اساسي جديد شوروي در سا ل 1978 كه در آن از به رسميت شناخته شدن زبان گرجي سخني به ميان نيامده بود و موفقيت گرجي ها به گنجاندن خواسته خود در قانو ن اساسي جديد از نمونه هايي است كه مي توان به آن اشاره كرد. به طور كلي به علت فرهنگ بالاي اين جمهوري، گرجي ها مايل هستند خود را در زمره ممالك اروپايي بدانند و هم اكنون نيز گرايش فرهنگي و سياسي آنان بيشتر به سمت اروپاست. به طور كلي فرهنگ گرجي ها را ميتوان متأثر از يونان باستان، امپراتوري روم، امپراتوري بيزانس و در عصر حاضر امپراتوري روسيه دانست كه به اروپايي شدن فرهنگ گرجي كمك كرده است. |
نسخهٔ ۲۹ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۰۳
فصل پنجم: نظام فرهنگی
سير تحولات فرهنگي
گرجستان در حد فاصل دو قاره اروپا و آسيا قرار گرفته و تأثير اين موقعيت جغرافيايي در شكلگيري تمدن مردم گرجستان تبلوري از نفوذ فرهنگهاي شرقي و غربي است. در روزگاران كهن، ساكنان اين كشور با مناطق همجوار خود منطقه فرهنگي واحدي را تشكيل مي دادند كه به فرهنگ "كورا ارس" معروف بود. گرجي ها خود را "كارتولي" مي نامند. ريشه اصلي اين نام را بايد در نواحي مركزي گرجستان شرقي جستجو كرد. كارتولي يعني كسي كه در سرزمين كارتلي زندگي مي كند. طي قرون و اعصار اين نام پايه و اساسي براي شكل گيري واژه مركب "ساكارتولو" شد كه نام محلي گرجستان است. گرجي ها از اواخر دوران پارينه سنگي در سرزمين هاي قفقاز جنوبي مي زيسته اند و در همين سرزمين ها بود كه ساختار ملت گرجي شكل گرفت اين ملت از قبايل گوناگون كارتولي تشكيل شده بود. جمعيت اينان به تدريج افزايش يافته و در نتيجه در بخش هاي وسيعتري سكني گزيدند. بدنبال اين فرايندها، وحد ت اوليه قوم كارتولي در اوايل هزاره دوم پيش از ميلاد از هم گسست و به سه شاخه تقسيم شدند. متعاقب آن گويش هاي سه گانه "اسوانتي" "مگرلي" و "كارت" شكل گرفت و توسعه يافت، بخشي از قبايل اسوان در نواحي كوهستاني غرب قفقاز و بخشي از آنها در سرزميني كه بعداً آبخازيا نام گرفت سكني گزيدند. قبايل مگرل تمامي گرجستان غربي و كرانه هاي جنوب شرقي درياي سياه را اشغال كردند. قبايل كارت در نواحي شرقي و جنوب شرقي گرجستان كه همان گرجستان تاريخي است متوطن شدند.
گرجستان به دو بخش اصلي گرجستان شرقي و غربي تقسيم مي شود كه هركدام با توجه به شرايط اقليمي و محيط ي، سيما ي اقتصادي، اجتماعي و فرهنگ ي خاص خود را دارد. به همين دليل از هزار ه دوم پيش از ميلاد دو نوع خرده فرهنگ در درون فرهنگي گرجستان مشاهده شده كه فرهنگ خاصي گرجستان غربي را "فرهنگ كولخي " و فرهنگ گرجستان شرقي را "فرهنگ ايبريايي " ناميده اند.
دو فرهنگ ياد شده موجب شكل گيري دو اتحادي ه اصلي گرجستان يعني اتحاديه گرجستان غربي (متشكل از قبايل مگرل، چان واسوان ) و گرجستان شرقي (متشكل از قبايل مختلف كارت ) گرديد كه بعدها پايه دو ايالت گرجستا ن بر اين اساس پي ريزي شد. از اين پس، قلمرو سلطنت كولخي، گرجستان غربي و قلمرو سلطنت كارتلي يا ايبريايي، گرجستان شرقي بود.
شرايط مناسب و مستعد جغرافيايي و اقليمي گرجستان، قرار گرفتن آن در بين دو قاره اروپا و آسيا و دو حوزه دريايي بزرگ (درياي سياه و درياي خزر)، و نيز واقع شدن آن در مرز دو حوزه ديني مهم اسلام و مسيحيت موجب شده است تا اين كشور از بامداد تاريخ تاكنون مورد توجه جهانيان و محل مواجهه تمدنها و فرهنگها باشد در قرون گذشته بويژه قرن 13 و 12 ميلادي تفليس يكي از مهمترين مراكز فرهنگي بشمار مي آمده است. رجال گرجي در دور ه اتحاد شورو ي، در مقايسه با ساير اتحاد جماهير قفقاز، از اهميت بيشتري در امور فرهنگ ي و سياس ي برخوردار بودند. استالين رهبر كمونيست غير روس ي شورو ي سابق، يك فرد گرجي بود. روستاولي، چاوچاوادزه و ده ها تن ديگر از اديبان و دانشمندان گرجي نام هاي آشنايي در قلمرو شورو ي سابق و نيز در مقياس هاي جهاني هستند. مكاتب علمي گرجستان از شهرت جهاني برخوردار است. نيكولوز موسخلي شويلي از جمله كساني است كه مكتب علمي خاصي را بنيان در اتحاد شوروي (Elasticity) نهاده است. وي بنيان گذار مكتب تئوري رياضي ارتجاع است.
تأثير و تأثر فرهنگها
گرجستان بين سلسله جبال قفقاز و بخش باختري قفقاز جنوبي واقع است. اين سرزمين بسيار زيبا با مردمي نجيب و مهمان نواز و فرهنگ دوست در منطقه قفقاز است. اين كشور از غرب تا درياي سياه امتداد دارد و از اين طريق با فرهنگ هاي ملل غربي جهان باستان (يونان و روم) پيوند داشته است. در جنوب و جنوب غربي با ملل ترك آسياي صغير همسايه است كه زماني قدرت برتر منطقه بوده اند. از شرق، توسط قلمرو آذربايجان با ايران ارتباط داشته و سا لهاي متمادي تحت تأثير فرهنگ يكديگر بوده اند به طوري كه در زبان معاصر گرجي تعداد زيادي از واژگان پارسي وجود دارد.
گرجي ها با برخورداري از موقعيت جغرافيايي خود توانسته اند در طو ل تاريخ ضمن حفظ هويت ملي و فرهنگي خود بر غناي فرهنگي بيافزايند. اگرچه موقعيت چهارراهي اين سرزمين سبب عبور فاتحان تاريخ از غرب به شرق و از شرق به غرب و در نتيجه دستيازي و در بسياري موارد ويراني اين سرزمين توسط بيگانگان شده است. گرجستان به علت موقعيت خاص جغرافيايي خود طي اعصار و قرو ن متمادي عرصة كشمكش ها و رقابت هاي دولت هاي پر قدرت عصر بوده و در دل يكي از حساس ترين مناطق دستخوش تلاطمات گوناگون سياسي و مذهبي و اقتصادي جاي داشته است. گرجستان يكي از چند كشوري است كه پيوسته در معر ض داد و ستد فكري و فرهنگي شرق و غرب بوده و از هر دو منبع سرشار علم و فرهنگ الهام مي گرفته است. گرجيان در سراسر تاريخ ممتد خود، نو جو و نويسنده بودند، ولي همواره سعي مي كردند كه پاي بند به اصالت قومي خود باشند و عناصر نو را با مبادي ريشه دار وفق دهند و به آن پيوند زنند. آنان بدين سان فرهنگ مادي و معنوي ويژه گرجي را كه از خصوصيات فرهنگ ملي بهره مند است به وجود آورده اند.
عليرغم سياست حاكم بر اتحاد شوروي سابق، ك ه عمدتاً در جهت تضعيف و نابودي هويت مليتها برنامه ريزي شده بود، گرجيها در وفاداري به هويت ملي خود مقاومت زيادي از خود نشان دادند. مخالفت با سياست "روسي سازي " هيات حاكمه شوروي سابق در سال 1956، تظاهرات خياباني در اعترا ض به قانون اساسي جديد شوروي در سا ل 1978 كه در آن از به رسميت شناخته شدن زبان گرجي سخني به ميان نيامده بود و موفقيت گرجي ها به گنجاندن خواسته خود در قانو ن اساسي جديد از نمونه هايي است كه مي توان به آن اشاره كرد. به طور كلي به علت فرهنگ بالاي اين جمهوري، گرجي ها مايل هستند خود را در زمره ممالك اروپايي بدانند و هم اكنون نيز گرايش فرهنگي و سياسي آنان بيشتر به سمت اروپاست. به طور كلي فرهنگ گرجي ها را ميتوان متأثر از يونان باستان، امپراتوري روم، امپراتوري بيزانس و در عصر حاضر امپراتوري روسيه دانست كه به اروپايي شدن فرهنگ گرجي كمك كرده است.