سیاست برخورد با مسلمانان در چین: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:


همانگونه که پیشتر اشاره شد، منچوها خود از اقلیت­های [[چین]] به شمار می­رفتند و از سابقه­ی فرهنگی و تمدنی کهنی برخوردار نبودند. برای حل مشکل این احساس کمبود، آن­ها با پذیرش و جذب فرهنگ سنتی [[چین]] خود را مدافع آن نشان داده، و سیاست جذب و همسان سازی سایر اقلیت­ها، از جمله مسلمانان را در پیش گرفتند. مسلمانان گمان نمی­کردند که از سوی حاکمان چینگ برای از دست دادن کامل هویت دینی و فرهنگی خود بدین سان تحت فشار مضاعف قرار گیرند. در این دوران، مقامات محلی دولت چینگ(←[[سلسله چینگ]]) از ازدواج مسلمانان با زنان چینی که در گذشته یک امر متداول بود، گرویدن غیر مسلمانان به اسلام، به فرزندی گرفتن کودکان چینی توسط خانواده­های مسلمان، تردد علما و روحانیون بین ایالت­ها، رفت و آمد مسلمانان بین شهرها و روستاها برای زیارت اماکن مقدس، و احداث مساجد جدید نیز ممانعت کردند. پس از شکست سیاست جذب و همسان سازی فرهنگی مسلمانان، دولت چینگ(←[[سلسله چینگ]]) به سیاست استفاده از زور روی آورد. با اتهام تحریک مسلمانان چین از سوی مسلمانان آسیای میانه علیه امپراتوری [[چین]]، دربار چینگ در اواخر قرن هفدهم و اوایل قرن هجدهم در داخل سرزمین­های آسیای مرکزی پیشروی نموده و منطقه­ی جونگاریا در شمال ایالت سین کیانگ را تصرف کرد<ref>هستینگز، جیمز (1974)، دایره المعارف دین و اخلاق، جلد هشتم، انتشارات چارلز اسکرینبرز، نیویورک،ص 892</ref>. سپاهیان چینگ، پس از تسخیر جونگاریا، به دستور دولت مرکزی از جنوب به سمت سرزمین­های مسلمان نشین اویغورها حرکت کردند. آن­ها در سال 1758 میلادی، شهرهای کاشغر، یارکند، و آق­سو در جنوب این ایالت را به تصرف خود در آوردند. در این درگیری­ها منچوها، با استفاده از همان سیاست گذشته(تفرقه اندازی)، مسلمانان را بر ضد یکدیگر تحریک و به جان هم انداختند<ref>سابقی، علی(1392)،جامعه و فرهنگ چین،تهران:موسسه فرهنگی هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی
همانگونه که پیشتر اشاره شد، منچوها خود از اقلیت ­های [[چین]] به شمار می­رفتند و از سابقه­ ی فرهنگی و تمدنی کهنی برخوردار نبودند. برای حل مشکل این احساس کمبود، آن­ها با پذیرش و جذب فرهنگ سنتی [[چین]] خود را مدافع آن نشان داده، و سیاست جذب و همسان سازی سایر اقلیت­ ها، از جمله مسلمانان را در پیش گرفتند. مسلمانان گمان نمی­ کردند که از سوی حاکمان چینگ(←[[سلسله چینگ]]) برای از دست دادن کامل هویت دینی و فرهنگی خود بدین سان تحت فشار مضاعف قرار گیرند. در این دوران، مقامات محلی دولت چینگ(←[[سلسله چینگ]]) از ازدواج مسلمانان با زنان چینی که در گذشته یک امر متداول بود، گرویدن غیر مسلمانان به اسلام، به فرزندی گرفتن کودکان چینی توسط خانواده­ های مسلمان، تردد علما و روحانیون بین ایالت­ها، رفت و آمد مسلمانان بین شهرها و روستاها برای زیارت اماکن مقدس، و احداث مساجد جدید نیز ممانعت کردند. پس از شکست سیاست جذب و همسان سازی فرهنگی مسلمانان، دولت چینگ(←[[سلسله چینگ]]) به سیاست استفاده از زور روی آورد. با اتهام تحریک مسلمانان چین از سوی مسلمانان آسیای میانه علیه امپراتوری [[چین]]، دربار چینگ در اواخر قرن هفدهم و اوایل قرن هجدهم در داخل سرزمین ­های آسیای مرکزی پیشروی نموده و منطقه ­ی جونگاریا در شمال ایالت سین کیانگ را تصرف کرد<ref>هستینگز، جیمز (1974)، دایره المعارف دین و اخلاق، جلد هشتم، انتشارات چارلز اسکرینبرز، نیویورک،ص 892</ref>. سپاهیان چینگ، پس از تسخیر جونگاریا، به دستور دولت مرکزی از جنوب به سمت سرزمین­ های مسلمان نشین اویغورها حرکت کردند. آن­ها در سال 1758 میلادی، شهرهای کاشغر، یارکند، و آق­سو در جنوب این ایالت را به تصرف خود در آوردند. در این درگیری­ ها منچوها، با استفاده از همان سیاست گذشته(تفرقه اندازی)، مسلمانان را بر ضد یکدیگر تحریک و به جان هم انداختند<ref>سابقی، علی محمد(1392).جامعه و فرهنگ چین.تهران:موسسه فرهنگی هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی
 
</ref>.  
</ref>.  



نسخهٔ ‏۱۵ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۷:۵۳

همانگونه که پیشتر اشاره شد، منچوها خود از اقلیت ­های چین به شمار می­رفتند و از سابقه­ ی فرهنگی و تمدنی کهنی برخوردار نبودند. برای حل مشکل این احساس کمبود، آن­ها با پذیرش و جذب فرهنگ سنتی چین خود را مدافع آن نشان داده، و سیاست جذب و همسان سازی سایر اقلیت­ ها، از جمله مسلمانان را در پیش گرفتند. مسلمانان گمان نمی­ کردند که از سوی حاکمان چینگ(←سلسله چینگ) برای از دست دادن کامل هویت دینی و فرهنگی خود بدین سان تحت فشار مضاعف قرار گیرند. در این دوران، مقامات محلی دولت چینگ(←سلسله چینگ) از ازدواج مسلمانان با زنان چینی که در گذشته یک امر متداول بود، گرویدن غیر مسلمانان به اسلام، به فرزندی گرفتن کودکان چینی توسط خانواده­ های مسلمان، تردد علما و روحانیون بین ایالت­ها، رفت و آمد مسلمانان بین شهرها و روستاها برای زیارت اماکن مقدس، و احداث مساجد جدید نیز ممانعت کردند. پس از شکست سیاست جذب و همسان سازی فرهنگی مسلمانان، دولت چینگ(←سلسله چینگ) به سیاست استفاده از زور روی آورد. با اتهام تحریک مسلمانان چین از سوی مسلمانان آسیای میانه علیه امپراتوری چین، دربار چینگ در اواخر قرن هفدهم و اوایل قرن هجدهم در داخل سرزمین ­های آسیای مرکزی پیشروی نموده و منطقه ­ی جونگاریا در شمال ایالت سین کیانگ را تصرف کرد[۱]. سپاهیان چینگ، پس از تسخیر جونگاریا، به دستور دولت مرکزی از جنوب به سمت سرزمین­ های مسلمان نشین اویغورها حرکت کردند. آن­ها در سال 1758 میلادی، شهرهای کاشغر، یارکند، و آق­سو در جنوب این ایالت را به تصرف خود در آوردند. در این درگیری­ ها منچوها، با استفاده از همان سیاست گذشته(تفرقه اندازی)، مسلمانان را بر ضد یکدیگر تحریک و به جان هم انداختند[۲].

نیز نگاه کنید به سیاست حاکمان چینگ در برخورد با اقلیت ها؛ سلسله چینگ، عصر نابردباری چینی ها و رویارویی و قیام مسلمانان

کتابشناسی

  1. هستینگز، جیمز (1974)، دایره المعارف دین و اخلاق، جلد هشتم، انتشارات چارلز اسکرینبرز، نیویورک،ص 892
  2. سابقی، علی محمد(1392).جامعه و فرهنگ چین.تهران:موسسه فرهنگی هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی