شورای عالی هماهنگی افغانستان
بیشتر جنگهای کابل در ابتدا عمدتا بین چند گروه مسعود (جمعیت اسلامی)، دوستم (جنبش ملی اسلامی شمال)، مزاری (حزب وحدت اسلامی)، حکمتیار (حزب اسلامی) و سیاف (اتحاد اسلامی) جریان داشت. در آغاز، حکمتیار در یک سمت و گروههای دیگر در جبهه مقابل قرار داشتند؛ ولی بعدها با بروز جنگ بین جمعیت اسلامی و حزب وحدت اسلامی و نیز بین جمعیت اسلامی و جنبش ملی اسلامی شمال، آرایش جنگی برهم خورد.
قتلعام افشار در بهمن ۱۳۷۱، به جدایی حزب وحدت اسلامی از اتحاد با جمعیت اسلامی و ائتلاف آن با حزب اسلامی حکمتیار منجر شد.آنها جبهه متحدی را علیه مسعود و دولت تشکیل دادند. ژنرال دوستم نیز پس از درگیریاش با مسعود در ژانویه ۱۹۹۴، رابطهاش را با دولت قطع کرد و راه خود را از احمدشاه مسعود جدا کرد و با دشمن قبلی خود حکمتیار متحد شد و به دنبال آن «شورای عالی هماهنگی» متشکل از: حزب وحدت اسلامی (مزاری)، حزب اسلامی (حکمتیار)، جنبش ملی اسلامی شمال (دوستم) و جبهه ملی نجات (صبغتالله مجددی) تشکیل شد.
اتحاد اسلامی (سیاف) و حرکت اسلامی افغانستان (آیتالله آصف محسنی) در کنار مسعود ربانی قرار گرفتند. حزب محاذ ملیگیلانی همگاهی متمایل به جبهه مسعود وگاهی متمایل به شورای عالی هماهنگی میشد.
هدف شورای عالی هماهنگی مقابله با احمدشاه مسعود و دولت ربانی بود؛ ولی با مقاومت نیروهای شورای نظار وابسته به مسعود و دولت ربانی مواجه شد و عملا کاری از پیش نبرد. از سال ۱۳۷۳، به بعد و با ظهور گروه طالبان و درگیری حزب وحدت با این گروه و سپس درگیری دولت ربانی با طالبان، حزب وحدت اسلامی از رویارویی با دولت ربانی و مسعود دست کشید و در سال ۱۹۹۵، با جداشدن از شورای عالی هماهنگی، به جبهه دولت و مسعود پیوست. در مارس ۱۹۹۶، حکمتیار نیز که با حمله طالبان مواجه بود از شورای عالی هماهنگی جدا شد و با ربانی و مسعود متحد شد.[۱]
کتابشناسی
- ↑ علی آبادی، علیرضا (1395). جامعه و فرهنگ افغانستان. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص 612-414.