تفکر چینی، صلح در چارچوب قدرت نرم
یکی از خوفانگیزترین واژهها برای چینیها، بینظمی، اغتشاش و درگیری، چه در سطح داخلی و یا عرصهی بینالمللی است. به همین جهت، در فرهنگ چین هرگز از نظامیگری، تجاوز و حمله به دیگران، تعریف و تمجید نشده و نظامیگری به عنوان شغل افراد بیکار، ناکارآمد اجتماعی، و طبقهی پایین نام برده شده و ضربالمثلی هست که میگوید:
از آهن خوب شمشیر و از انسان خوب سرباز نمیسازند.
با عنایت به این پیشینهی فکری و فرهنگی، در پیشگرفتن یک سیاست خارجی صلحجویانه، مسالمتآمیز، کمتر ستیزهجو، بسیار پیچیده، با اعتماد به نفس، و با نگاه سازنده به حل مشکلات منطقهای و جهانی، از رویکردهای چین به قدرت نرم است که طی سه دههی گذشته رهبران این کشور پیش روی خود داشتهاند. پذیرش نُرمهای بینالمللی، حل صلحآمیز اختلافات، گسترش روابط تجاری با در نظر گرفتن سیاست برد-برد، مبارزه با مسایل امنیتی همچون تروریسم و جرمهای بینالمللی، کنترل تسلیحات غیر متعارف، مخالفت با یکجانبهگرایی، حمایت از تنوع فرهنگی، همراهی با سازمانهای بینالمللی و جامعهی جهانی برای حل مشکلات، حضور فعال و عضویت در نیروهای پاسدار صلح، تبدیل شدن از یک کشور کمکبگیر به کشوری فعال در امر کمکرسانی به کشورهای نیازمند، توانمندی در ارائهی مدلهای جدید سیاسی و اقتصادی و فرهنگی جایگزین برای مدلهای گذشتهای که پیش از این از سوی غرب ارائه و توصیه شدهاند، [۱] از دیگر موارد راهبرد سیاست خارجی و خیزش صلحآمیز چین، به ویژه پس از ورود به هزارهی سوم به شمار میروند[۲]