روابط اجتماعی قزاقستان
با توجه به تکثر قومیتی و تنوع ادیان و مذاهب در جامعه قزاقستان روابط اجتماعی و تنظیم قواهد و مقررات و اهرمهای اجتماعی نیز متنوع و متکثر است . روابط اجتماعی در یک جامعه ی یک دست و متشکل که همه تابع یک دین و مذهب و آداب و سنن واحدی هستند بسیار ساده و بدون پیچیدگی است ولی در جامعه ی قزاقستان که دارای اقوام و فرهنگهای متعدد میباشد روابط اجتماعی و اصول و قواعدعرفی از پیچیدگی و تنوع بیش از حدی برخوردار است. قزاقها به تبع قومیت و پیشینه تاریخی و آداب و سنن با سایر اقوام مانند روسها، چینیها، اوکرانیها، کره ایها، آلمانیتبارها و سایر اقوام ساکن در قزاقستان دارای تفاوتهای رفتاری و عرفی و اخلاقی هستند و همین طور از نظر وابستگیهای عقیدتی و مذهبی نیز باز تفاوتهای دیگری دارند که هر یک از اقوام و پیروان مذاهب را با یکدیگر متمایز میبسازد، قزاقها بنا بر روحیات سنتی در ازدواج، سبک زندگی، روابط خانوادگی و ارتباطات اجتماعی، در مراسم و مجالس ترحیم و در اعیاد و مناسبتهای ملی و مذهبی دارای آداب و رسوم خاص خود هستند در حالی که سایر اقوام و مذاهب هم در هر یک از این موارد پایبندیها، اعتقادات و آداب رسوم خاص خود را دارند. بنا بر این از دیدگاه قومیتی و مذهبی به تناسب اقوام و مذاهب مختلف، فرهنگها، آداب و رسوم و قواعد عرفی آنها نیز متفاوت و متکثر است ولی از آنجا که اقوام مختلف سالیان درازی تحت لوای حکومتی واحد بنام اتحاد جماهیر شوروی به تعلیم و تربیت واحدی وادار شدهاند و نظام کمونیستی در طول دوران حاکمیت خود در تهی کردن هویت فرهنگی و تاریخی همه اقوام و روسی سازی آنها همت گماشته است، بی شک این تعلیمات و تلاشهابی نتیجه نبوده و آثاری از خود بر جای گذاشته است، از یک طرف نظام کمونیستی با ممنوعیت دین و دینداری پایهها و اصول دینی و مذهبی اقوام را سست کرد و از سوی دیگر با برنامه ریزی دقیق و دراز مدت سعی کرد که اقوام را از فرهنگ و پیشینه خود منفصل و به فرهنگ روسی نزدیک کند اما در عین حال فرهنگ، اعتقادات و باورها، سنتها و آداب و رسوم چیزی نیست که خیلی زود و به راحتی از بین مردم و از جامعه رخت بر بندد و مردم گذشته خود را بسهولت از یاد ببرند، به همین جهت بالاخره بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و تشکیل کشورهای مشترک المنافع و، S.N.G و رهایی اقوام و مذاهب از قید و بندهای دوران اتحاد جماهیر شوروی هر چند اقوام و پیروان مذاهب تا حدی از گذشته خود دور شده بودند و بسیاری از داشتهها و دانستهها و باورهای خود را از دست داده بودند ولی باز ریشههای اعتقادی و سنتی و آداب و رسوم باقیمانده وجدان آنها را بیدار و با آزادی حاصل شده در حد توان به اصالت خویش رجوع کردند ولی بدلیل آموزهها و تأثیرات گذشته حاکمیت کمونیستی و دوری بیش از حد از گذشته خود و نهادینه شدن تعلیمات دوران کمونیستی قزاقها از یکسو به فرهنگ همزیستی مسالمت آمیز با دیگر اقوام خو گرفته بودند و از سوی دیگر بالاخره آداب و رسوم و سنن خود را نیز فراموش نکرده بودند از همین جهت پس از استقلال جامعه متکثر قزاقستان با برنامه ریزی حاکمیت نوپای قزاقستان تا حدی به نوعی همزیستی مسالمت آمیز با یکدیگر خو کردند و هر قوم و فرقهای در عین حفظ پایبندیها و اعتقادات و سنتهای دیرینه خود با دیگر اقوام با تفاهم و همسزیستی مسالمت آمیز زندگی میکنند و با رعایت عرف و آداب و رسوم خود به آداب و رسوم دیگران نیز احترام میگذارند، لذا از تنش و درگیری در این زمینهها خود داری میکنند و دولت نیز برای نزدیکی و همزیستی مسالمت آمیز اقوام و گروهها برنامه ریزی و سرمایه گذاری مفصلی را انجام داده است[۱].
نیز نگاه کنید به
گروهها و روابط اجتماعی اتیوپی؛ روابط اجتماعی در چین؛ روابط اجتماعی کوبا؛ جریان ها و روابط اجتماعی سنگال؛ روابط اجتماعی ژاپن؛ ساختار روابط اجتماعی کانادا؛ گروهها و روابط اجتماعی تایلند؛ مناسبات و روابط اجتماعی در اوکراین؛ جریان ها و روابط اجتماعی اسپانیا؛ جریان ها و روابط اجتماعی مالی؛ جریان ها و روابط اجتماعی اردن؛ جریان ها و روابط اجتماعی در سیرالئون؛ روابط اجتماعی در بنگلادش؛ روابط اجتماعی در سریلانکا؛ مناسبات و روابط اجتماعی در تاجیکستان
کتابشناسی
- ↑ صابری، اصغر(1395). جامعه و فرهنگ قزاقستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)