لیوبان، موسس سلسله خن
مقدمه
«لیو بان» امپراتور و بنیانگذار سلسله ی«خَن» ( ← سلسله ی خن)غربی به شمار می رود. وی یکی از دو امپراتور دوران باستان چین(←تاریخ دوران باستان چین) بود که از طبقه ی پایین جامعه برخاسته بود.
زندگینامه
«لیو بان» امپراتور و بنیانگذار سلسلهی«خَن»( ← سلسله ی خن) غربی بهشمار میرود. وی یکی از دو امپراتور دوران باستان چین(←تاریخ دوران باستان چین) بود که از طبقهی پایین جامعه برخاسته بود. او، یک کشاورز زاده و از مقامات دون پایهی محلی سلسلهی«چین»(←سلسله چین)، اما فردی روشنفکر و متین بود. در سال 209 پیش از میلاد، وی در زادگاه خود مردم را جمع کرده و به شورش دهقانان به رهبری«چِن شِن» و «وو گوانگ» پاسخ مثبت داد. بعدها، «لیوبان»خود در رأس ارتشی وارد«شیان یانگ»، پایتخت سلسلهی«چینگ» شد و به حاکمیت سلسلهی«چین»(←سلسله چین)، پایان بخشید. وی پس از روی کار آمدن، قوانین ظالمانهی دوران سلسله چین را لغو کرد و به همین دلیل مورد استقبال مردم قرار گرفت.
سلسله ی خن
وی پس از جنگی 4 ساله،در سال 202 پیش از میلاد، در رأس نیرویی متشكل از 300 هزارسرباز، «شیان یو» آخرین امپراتور سلسله چین را محاصره نمود که در نتیجه«شیان یو» خودکشی کرد و «لیو بَن» قدرتمندان به پیروزی رسید و در سال 202 پیش از میلاد در استان«شاندونگ» خود را امپراتور اعلام کرد و نام سلسلهاش را «خَن»گذاشت.
امپراطوری لیوبن
«لیوبَن» پس از امپراتور شدن، برای از سرگیری پیشرفت کشور، تدابیری را اتخاذ کرد. او، نخست زندانیهای سراسر کشور را آزاد کرده و بردهها را رها و سربازان را از خدمت مرخص کرد. سپس با ایجاد اشتغال، بیکاری را از میان برد و نظام پیشین سکونت افراد بر اساس خدمات نظامی را که در دوران سلسله چین اجرا میشد، مجددا برقرار ساخت. پس از برقراری آرامش در مرزهای شمالی، وی بازارهای مرزی میان کشورچین با سرزمین«شیون نون» ها را باز کرد تا روابط دو طرف آرام شود.
وقتی«لیوبَن» جوانی بیش نبود، دانشمندان را تحقیر می کرد، اما پس از آنکه امپراتور شد، به«لو جیان»، دانشمند برجستهی دربار فرمان داد تا کتابی بنویسد و در آن علت سقوط حاکمیت سلسله چین را برای عبرت گرفتن خود و دیگران تشریح کند. او در دوازدهمین سال حاکمیت خود، برای خاموش کردن شورش«این بو» لشگرکشی کرد که در میدان نبرد تیر خورده و بر اثر جراحت ناشی از آن،درگذشت[۱].
نیز نگاه کنید به شخصیت های مشهور تاریخی، علمی و ادبی چین
کتابشناسی
- ↑ سابقی، علی محمد(1392). جامعه و فرهنگ چین. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، جلد اول، صفحه 150-151