شرکت چوئن لای در مذاکرات صلح

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۳۰ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۲۱:۴۶ توسط Samiei (بحث | مشارکت‌ها)

با تسلیم ژاپن در سال 1945، مائو و چوئِن ­لای از سوی چیانگ، برای شرکت در مذاکرات صلح و امضای پیمان ترک مخاصمه با ژاپن دعوت و در جلسات مختلف شرکت نمودند.

در خلال 45 روز اقامت مائو و چوئِن­ لای در چونگ ­چینگ، مائو 11 بار با چیانگ کای­شِک ملاقات و پیرامون اوضاع کشور چین پس از جنگ با هم مذاکره کردند که چوئِن ­لای همیشه در این مذاکرات حضور داشت و مطالب مطرح شده را تأیید می­ کرد. در نهایت این مذاکرات به نتیجه نرسید و مائو به یان­ اَن بازگشت ولی چو برای تنظیم بیانیه ­ی نهایی درچونگ ­چینگ ماند. و در مذاکرات بعدی نیز که با حضور نمایندگان آمریکا صورت گرفت حضور داشت.

این مذاکرات در سال 1946 به قبول صلح بین دو حزب رقیب کمونیست و کومین ­تانگ انجامید و قرار شد هر دو طرف ارتش­ های خود را از مسایل سیاسی کشور دور نگه دارند.

حزب کمونیست این قرار داد را پذیرفت و چوئِن­ لای را هم به همراه 8 نفر دیگر برای حضور در جمع دولت ائتلافی آینده معرفی کرد و پیشنهاد شد که چوئِن­ لای به معاونت ریاست جمهوری انتخاب شود. ولی در ادامه، مذاکرات متوقف و اختلافات و درگیری­ های نظامی اوج گرفت و هیچ یک از طرفین حاضر به عقب نشینی از مواضع خود نبودند.

لذا، چوئِن ­لای به همراه سایر اعضای هیئت نان جینگ را که مجددا پایتخت دولت ملی شده بود، ترک نمودند و در گیری­ های نظامی در مناطق مختلف بار دیگر با شدت بیشتر آغاز و برخی از مواضع کمونیست ­ها به دست ارتش ملی افتاده و جنگ داخلی اوج گرفت. در ماه مارس همان سال، نیروهای ارتش ملی، یان ­اَن مرکز استقرار کمونیست­ ها را تسخیر کردند، ولی با اطلاعاتی که از سوی شبکه ­ی مخفی تحت امر چوئِن­ لای از وضعیت استقرار نیروهای ملی به دست آمده بود، ارتش سرخ توانست در حملات متعدد آن­ها را شکست داده و در ماه ژانویه ­ی 1949، پکن و سپس تیَن­جین را تصرف و با قدرت تمام شمال چین را در اختیار بگیرند.

چوئِن­ لای خود هیچ فرزندی نداشت، ولی تعدادی از فرزندان یتیم کشته ­شدگان کمونیست را به فرزند خواندگی پذیرفت که یکی از آن­ها «لی پینگ(Li Ping)» بود که بعدها به مقام نخست وزیری  چین رسید.

پس از اشغال ووخان توسط ارتش ژاپن، چوئِن­ لای به همراه سایر اعضای دولت به چونگ­ چینگ منتقل شد و در آن­جا هم ب­عنوان نماینده ­ی تام الاختیار حزب کمونیست با دولت ملی همکاری می­ کرد و همزمان برای حزب کمونیست نیز تلاش می­ نمود. از جمله­ ی آن­ها می­ توان به مدیریت دو روزنامه، مدیریت سازمان شبکه ­ی اطلاعات مخفی حزب کمونیست و تلاش برای تبلیغات گسترده به نفع حزب، آزاد سازی زندانیان کمونیست از زندان دولت ملی، سازماندهی شاخه­ ی جنوبی حزب و جذب نیروهای جدید به حزب اشاره کرد. در این دوران اعضای شبکه­ ی مخفی حزب زیر نظر چوئِن­ لای در تمام نهادهای سیاسی، اقتصادی، آموزشی، نظامی و اداری کومین ­تانگ رخنه کرده و تمام اطلاعات خود را در اختیار چو قرار می ­دادند.

در ماه مه سال 1940، روابط میان دو حزب در اثر حادثه­ ای که در آن نیروهای کمونیستیمورد حمله ­ی نیروهای ملی قرار گرفته بودند، تقریبا به هم خورده و تبلیغات علنی و عملیات گسترده ­ی نظامی علیه یکدیگر را آغاز کردند. در این دوره یکی از عوامل جاسوس چوئِن ­لای که در محافل دیپلماتیک فعالیت می­ کرد، خبر سرٌی را به اطلاع چوئِن­ لای رساند مبنی بر این­که هیتلر قصد دارد در تاریخ 22 ماه ژوئیه­ ی سال 1941، به خاک اتحاد جماهیر شوروی حمله کند. چوئِن ­لای2 روز پیش از آغاز این حمله، موضوع را طی تلگرافی به اطلاع استالین رساند که خبر مهمی بود[۱].

نیز نگاه کنید به

کتابشناسی

  1. سابقی، علی محمد(1392). جامعه و فرهنگ چین. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی