نهاد خانواده روسیه

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۱۲ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۱۰ توسط Mahsa (بحث | مشارکت‌ها)
نهاد خانواده در روسیه

خانواده همیشه یک رکن مهم جامعه روسیه بوده و تا سال های پایان دوره تزاری هم همچنان جایگاه مهمی داشت.  از آن زمان به تدریج پابه پای مدرن شدن جامعه از سده نوزدهم و آموزه های کمونیستی و نتایج عملی اقدامات نوسازانه آن دوره، از نقش خانواده کاسته شد و به ویژه بحران های اجتماعی و اقتصادی متعاقب فروپاشی شوروی، ضرباتی را بر نظام خانواده روسی وارد کرد. برقراری اقتصاد بازار آزاد و تنزل سطح زندگی و وضعیت نابسامان اجتماعی و خدمات و مشکل دسترسی به وسائل پزشکی لطمه ای جدی به خانواده ها زد تا جایی که طبق آمارها حدود دوسوم خانواده از هم می پاشیدند. از سال 2004 به بعد در روسیه موضوع بحران خانواده به یک تم غالب در رسانه های مربوطه تبدیل شد و دولت طرح ها و برنامه های گوناگونی را برای تقویت نظام خانواده در دستور کار قرار داد و به ویزه دست یاری به سوی کلیسای روسیه دراز کرد. حتی برای بچه دار شدن خانم ها مشوق های مالی مهمی ارائه شد و برخی آمار ها نیز از موفقیت نسبی دولت در این زمینه حکایت می کنند و نگرانی هایی در مورد پیامدهای تزلزل نظام خانواده برای آینده جامعه و وضعیت امنیتی و اقتصادی آن ابراز شده است. دولت روسیه سال 2008 را سال خانواده نامید و کوشید تا از طریق برخی اقدامات به احیای سنت ها و سالم سازی اخلاقی بپردازد. یکی از برنامه های دولت روسیه، تصویب سند نظریه سیاست جمعیتی فدراسیون روسیه تا سال 2025 است. همچنین کمیته اجتماعی ملی خانواده روسی نیز تشکیل شده است.

در روسيه از مدت‌ها پيش سنت ازدواج در سن پايين مرسوم بوده است. در سال 1744 كليسا سن ازدواج را برای زنان 13 سال و برای مردان 15 سال تعيين كرد و ازدواج دختران بين 13 - 14 و پسران 15-16 ساله تا قرن 19 قانونی بود. از صد سال پيش تشكيل خانواده دچار تغييراتی شد، ولی باز سن ازدواج پايين‌تر از امروز بود (زنان به طور متوسط، در بيست سالگی و مردان در 22سالگی ازدواج می‌كردند) و درصد كمی تا قبل از 25سالگی ازدواج می‌كردند. در سال‌های اخير، تحت تاثير غرب، آرام‌آرام به اين سو حركت می‌كنند. جوان‌ها می‌گويند: قبل از ثبت ازدواج لازم است مدتی با هم زندگی كنيم و يكديگر را بشناسيم. امروز چيزی در حدود 45 درصد مردان و 30درصد زنان سنين 24-20 و 20درصد مردان و زنان سنين 39- 25 بدون ازدواج رسمی با يكديگر زندگی می‌كنند. البته هر چه سن و سال بالاتر است، تمايل به زندگی سنتی و داشتن خانواده با تمام مشخصات شايسته آن بالاتر می‌رود و به آماری در حدود 90درصد افراد اين سن می‌رسيم[۱].  

در ميان خانواده‌های روس، زوج‌هايی كه با هم زندگی می‌كنند، 74 درصد جمعيت را تشكيل می‌دهند كه از آن ميان 28درصد فرزندی ندارند. برخلاف اروپا كه هسته اصلی خانواده را تنها پدر، مادر و فرزند تشكيل می‌دهند، در روسيه 30درصد والدين با خانواده‌های خود يعني پدر و مادر زن و شوهر، بچه‌ها و نوه‌ها در ارتباط دايم هستند. اين حفظ ارتباط نه تنها به دليل وجود سنت، كه به دليل بالا بودن هزينه‌های زندگی نيز بوده است. از سال 1990 قيمت ملك در روسيه به شدت بالا رفت، به طوری كه همسران جوان جايی برای زندگی پيدا نمی‌كردند. بنابراين مساله فقط حفظ ارزش‌های سنتی نيست، بلكه مشكلات دوران پس از پروسترويكا نيز از عوامل دخيل در پرواز اين مشكلات به شمار می‌رود.‌ در غالب موارد خانواده ناكامل يعنی مادر يا پدر تنها با خانواده زندگی می‌كنند. مادران تنها نيز مساله ديگری هستند كه در روسيه با آن روبرو هستيم. تقريبا يك كودك از ميان چهار كودك روس در خانواده كامل پرورش نمی‌يابد و 75 درصد از آن‌ها تنها با مادر زندگی می‌كنند. پدران برای تربيت فرزند كم سن خود نياز به كمك فعالان پدر و مادر خود دارند و مادران تنها نيز غالبا نيازمند حمايت مالی از طرف والدين خود هستند[۲].

امروزه در روسیه وضعيت اقتصادی سختی حاكم است و از اين رو بسياری از زوج‌های جوان در همان ابتدا نمی‌خواهند بچه‌دار شوند. از طرف ديگر، در ذهن شهروند روس يك قاعده اجتماعی تعريف شده است که در خانواده بايد حداقل يك بچه وجود داشته باشد. در سال‌های اخير دولت روسيه درصدد انجام اقدامات گوناگونی در جهت بالا بردن ميزان مواليد می‌باشد. كمك خرج برای فرزندان به ميزان 4-2 برابر افزايش يافته و مدت آن را تا يك سال و نيم افزايش داده‌اند، همچنين برنامه‌هايی نيز برای تامين مسكن خانواده‌های دارای فرزند در حال انجام است. در روسيه اقدامات خاصی برای ايجاد انگيزه در خانواده‌ها تدوين شده كه هنگام تولد فرزند به اجرا در می‌آيد و نام آن سرمايه‌گذاری مادر است. اين سرمايه‌گذاری شامل مبلغی بالغ بر 300 هزار روبل (برابر با يازده هزار دلار) می‌باشد كه در حسابی به نام مادر يا فرزند سپرده می‌شود و پس از تولد پرداخت می‌شود و سرمايه اوليه‌ای برای فرزند محسوب می‌گردد كه صرفا بايد برای فرزند مصرف شود و پدر و يا مادر نمی‌توانند از آن برای ساير حوايج استفاده كنند و حق دارند برای سه سال كودك آن را به‌كار ببرند، اما تنها برای پرداخت محل سكونت، تحصيل كودك و آنچه كه به وی مربوط می‌شود. و پس از تولد ماهانه 4000 روبل (برابر با دويست دلار) تا هفت سالگی به عنوان كمك هزينه نگهداری فرزند پرداخت می‌شود و پس از هفت سالگی به مرور اين مبلغ كاهش می‌يابد. روسیه دارای بالاترین نرخ طلاق در جهان است و در حدود 5.38 درصد از ازدواج ها در این کشور به طلاق می انجامد. بسیاری از کارشناسان دلیل این نرخ بالای طلاق در کشور روسیه را بداخلاقی مردان روسی می دانند. مسائلی همچون ضرب و شتم زنان، خیانت به همسران و عدم پرداخت هزینه های زندگی از طرف شوهران از جمله دلایل بالا بودن نرخ طلاق در این کشور است. بسیاری معتقد هستند که به همین علت است که بسیاری از زنان روس ترجیح می دهند با مردان خارجی ازدواج کنند[۳].

در زمان کمونیسم و مثلا در سال‌های دهه 1960 میلادی، از هر یکصد ازدواج 12 مورد آن به جدایی می انجامید. در سال 1990 این رقم به 42 مورد رسید. اما در سال 2005 از هر 10 ازدواج 6 مورد آن به طلاق منجر شده است[۴]. طبق آخرین گزارشات، حدود هفتاد درصد ازوداج ها در روسیه با طلاق به پایان می رسد و این آمار بالای طلاق از آسیب های اجتماعی در روسیه محسوب می شود. علاوه بر گسترش فرهنگ وارداتی غرب و پایبند نبودن به مسایل اخلاقی ؛ تبلیغ تجمل گرایی در رسانه ها را از دیگر علل افزایش طلاق در روسیه ذکر شده است. طبق آمار؛ در سال 2010 میلادی 185هزار مورد ازدواج در کنار 153 هزار و 406 مورد طلاق در روسیه ثبت شد.

به گزارش شبکه تلویزیونی راشاتودی، 65 درصد ازدواج ها در روسیه به طلاق منجر می شود. با توجه به بالا بودن میزان جدایی زوج ها در روسیه ، مردان و افراد مشهور به طور فزاینده ترجیح می دهند پیش از ازدواج با طرف مقابل قراردادهایی امضا کنند تا مطمئن شوند مال و اموال شان را با طلاق همسرشان از دست نخواهند داد. در روسیه حدود 40% قتل‌ها و جنایات فجیع در سطح خانواده رخ می دهند. سالانه بیش از 10000 زن بدست شوهر و یا شریک جنسی اش کشته می شود (در حالی‌که اتحاد جماهیر شوروی در جنگ با افغانستان در طول 10 سال، 17000 نفر را از دست داد) و از هر سه زن، یک نفر در روسیه بخاطر خشونت های فیزیکی از سوی شوهر رنج می کشد[۵].

کتابشناسی

  1. ابراهیمی ترکمان، (1387). ص 49-50.
  2. ابراهیمی ترکمان، (1387). ص 51-52.
  3. http://daneshgahnews.com/0fa2140idcontent.htm
  4. Sakwa,(2008).p 334.
  5. http://mehrkhane.com/ShowContent.aspx?ContentID=3909