نهاد خانواده روسیه

از دانشنامه ملل
نهاد خانواده در روسیه(1403). برگرفته از سایت آتیه، قابل بازیابی از https://www.atiyeonline.ir/news/62352/

خانواده همیشه یک رکن مهم جامعه روسیه بوده و تا سال‌های پایان دوره تزاری هم همچنان جایگاه مهمی داشت. از آن زمان به تدریج پابه پای مدرن شدن جامعه از سده نوزدهم و آموزه‌های کمونیستی و نتایج عملی اقدامات نوسازانه آن دوره، از نقش خانواده کاسته شد و به ویژه بحران‌های اجتماعی و اقتصادی متعاقب فروپاشی شوروی، ضرباتی را بر نظام خانواده روسی وارد کرد. برقراری اقتصاد بازار آزاد و تنزل سطح زندگی و وضعیت نابسامان اجتماعی و خدمات و مشکل دسترسی به وسائل پزشکی لطمه‌ای جدی به خانواده‌ها زد تا جایی که طبق آمارها حدود دوسوم خانواده از هم می‌پاشیدند. از سال 2004 به بعد در روسیه موضوع بحران خانواده به یک تم غالب در رسانه‌های مربوطه تبدیل شد و دولت طرح‌ها و برنامه‌های گوناگونی را برای تقویت نظام خانواده در دستور کار قرار داد و به ویزه دست یاری به سوی کلیسای روسیه دراز کرد. حتی برای بچه دار شدن خانم‌ها مشوق‌های مالی مهمی ارائه شد و برخی آمارها نیز از موفقیت نسبی دولت در این زمینه حکایت می‌کنند و نگرانی‌هایی در مورد پیامدهای تزلزل نظام خانواده برای آینده جامعه و وضعیت امنیتی و اقتصادی آن ابراز شده است. دولت روسیه سال 2008 را سال خانواده نامید و کوشید تا از طریق برخی اقدامات به احیای سنت‌ها و سالم‌سازی اخلاقی بپردازد[۱]. یکی از برنامه‌های دولت روسیه، تصویب سند نظریه سیاست جمعیتی فدراسیون روسیه تا سال 2025 است. همچنین کمیته اجتماعی ملی خانواده روسی نیز تشکیل شده است.

در روسیه از مدت‌ها پیش سنت ازدواج در سن پایین مرسوم بوده است. در سال 1744 کلیسا سن ازدواج را برای زنان 13 سال و برای مردان 15 سال تعیین کرد و ازدواج دختران بین 13 - 14 و پسران 15-16 ساله تا قرن 19 قانونی بود. از صد سال پیش تشکیل خانواده دچار تغییراتی شد، ولی باز سن ازدواج پایین‌تر از امروز بود (زنان به طور متوسط، در بیست سالگی و مردان در 22سالگی ازدواج می‌کردند) و درصد کمی تا قبل از 25سالگی ازدواج می‌کردند. در سال‌های اخیر، تحت تاثیر غرب، آرام‌آرام به این سو حرکت می‌کنند. جوان‌ها می‌گویند: قبل از ثبت ازدواج لازم است مدتی با هم زندگی کنیم و یکدیگر را بشناسیم. امروز چیزی در حدود 45 درصد مردان و 30درصد زنان سنین 24-20 و 20درصد مردان و زنان سنین 39- 25 بدون ازدواج رسمی با یکدیگر زندگی می‌کنند. البته هر چه سن و سال بالاتر است، تمایل به زندگی سنتی و داشتن خانواده با تمام مشخصات شایسته آن بالاتر می‌رود و به آماری در حدود 90درصد افراد این سن می‌رسیم[۲].  

در میان خانواده‌های روس، زوج‌هایی که با هم زندگی می‌کنند، 74 درصد جمعیت را تشکیل می‌دهند که از آن میان 28درصد فرزندی ندارند. برخلاف اروپا که هسته اصلی خانواده را تنها پدر، مادر و فرزند تشکیل می‌دهند، در روسیه 30درصد والدین با خانواده‌های خود یعنی پدر و مادر زن و شوهر، بچه‌ها و نوه‌ها در ارتباط دایم هستند. این حفظ ارتباط نه تنها به دلیل وجود سنت، که به دلیل بالا بودن هزینه‌های زندگی نیز بوده است. از سال 1990 قیمت ملک در روسیه به شدت بالا رفت، به طوری که همسران جوان جایی برای زندگی پیدا نمی‌کردند. بنابراین مساله فقط حفظ ارزش‌های سنتی نیست، بلکه مشکلات دوران پس از پروسترویکا نیز از عوامل دخیل در پرواز این مشکلات به شمار می‌رود.‌ در غالب موارد خانواده ناکامل یعنی مادر یا پدر تنها با خانواده زندگی می‌کنند. مادران تنها نیز مساله دیگری هستند که در روسیه با آن روبرو هستیم. تقریبا یک کودک از میان چهار کودک روس در خانواده کامل پرورش نمی‌یابد و 75 درصد از آن‌ها تنها با مادر زندگی می‌کنند. پدران برای تربیت فرزند کم سن خود نیاز به کمک فعالان پدر و مادر خود دارند و مادران تنها نیز غالبا نیازمند حمایت مالی از طرف والدین خود هستند[۳].

امروزه در روسیه وضعیت اقتصادی سختی حاکم است و از این رو بسیاری از زوج‌های جوان در همان ابتدا نمی‌خواهند بچه‌دار شوند. از طرف دیگر، در ذهن شهروند روس یک قاعده اجتماعی تعریف شده است که در خانواده باید حداقل یک بچه وجود داشته باشد. در سال‌های اخیر دولت روسیه درصدد انجام اقدامات گوناگونی در جهت بالا بردن میزان موالید می‌باشد. کمک خرج برای فرزندان به میزان 4-2 برابر افزایش یافته و مدت آن را تا یک سال و نیم افزایش داده‌اند، همچنین برنامه‌هایی نیز برای تامین مسکن خانواده‌های دارای فرزند در حال انجام است. در روسیه اقدامات خاصی برای ایجاد انگیزه در خانواده‌ها تدوین شده که هنگام تولد فرزند به اجرا در می‌آید و نام آن سرمایه‌گذاری مادر است. این سرمایه‌گذاری شامل مبلغی بالغ بر 300 هزار روبل (برابر با یازده هزار دلار) می‌باشد که در حسابی به نام مادر یا فرزند سپرده می‌شود و پس از تولد پرداخت می‌شود و سرمایه اولیه‌ای برای فرزند محسوب می‌گردد که صرفا باید برای فرزند مصرف شود و پدر و یا مادر نمی‌توانند از آن برای سایر حوایج استفاده کنند و حق دارند برای سه سال کودک آن را به‌کار ببرند، اما تنها برای پرداخت محل سکونت، تحصیل کودک و آنچه که به وی مربوط می‌شود. و پس از تولد ماهانه 4000 روبل (برابر با دویست دلار) تا هفت سالگی به عنوان کمک هزینه نگهداری فرزند پرداخت می‌شود و پس از هفت سالگی به مرور این مبلغ کاهش می‌یابد[۴].

روسیه دارای بالاترین نرخ طلاق در جهان است و در حدود 5.38 درصد از ازدواج‌ها در این کشور به طلاق می‌انجامد. بسیاری از کارشناسان دلیل این نرخ بالای طلاق در کشور روسیه را بداخلاقی مردان روسی می‌دانند. مسائلی همچون ضرب و شتم زنان، خیانت به همسران و عدم پرداخت هزینه‌های زندگی از طرف شوهران از جمله دلایل بالا بودن نرخ طلاق در این کشور است. بسیاری معتقد هستند که به همین علت است که بسیاری از زنان روس ترجیح می‌دهند با مردان خارجی ازدواج کنند[۵].

در زمان کمونیسم و مثلا در سال‌های دهه 1960 میلادی، از هر یکصد ازدواج 12 مورد آن به جدایی می‌انجامید. در سال 1990 این رقم به 42 مورد رسید. اما در سال 2005 از هر 10 ازدواج 6 مورد آن به طلاق منجر شده است[۶]. طبق آخرین گزارشات، حدود هفتاد درصد ازدواج‌ها در روسیه با طلاق به پایان می‌رسد و این آمار بالای طلاق از آسیب‌های اجتماعی در روسیه محسوب می‌شود. علاوه بر گسترش فرهنگ وارداتی غرب و پایبند نبودن به مسایل اخلاقی؛ تبلیغ تجمل گرایی در رسانه‌ها را از دیگر علل افزایش طلاق در روسیه ذکر شده است. طبق آمار؛ در سال 2010 میلادی 185هزار مورد ازدواج در کنار 153 هزار و 406 مورد طلاق در روسیه ثبت شد.

به گزارش شبکه تلویزیونی راشاتودی، 65 درصد ازدواج‌ها در روسیه به طلاق منجر می‌شود. با توجه به بالا بودن میزان جدایی زوج‌ها در روسیه، مردان و افراد مشهور به طور فزاینده ترجیح می‌دهند پیش از ازدواج با طرف مقابل قراردادهایی امضا کنند تا مطمئن شوند مال و اموال شان را با طلاق همسرشان از دست نخواهند داد. در روسیه حدود 40% قتل‌ها و جنایات فجیع در سطح خانواده رخ می‌دهند. سالانه بیش از 10000 زن بدست شوهر و یا شریک جنسی اش کشته می‌شود (در حالی‌که اتحاد جماهیر شوروی در جنگ با افغانستان در طول 10 سال، 17000 نفر را از دست داد) و از هر سه زن، یک نفر در روسیه بخاطر خشونت‌های فیزیکی از سوی شوهر رنج می‌کشد[۷][۸].

نیز نگاه کنید به

نهاد خانواده ژاپن؛ نهاد خانواده کانادا؛ نهاد خانواده کوبا؛ نهاد خانواده در مصر؛ نهاد خانواده تونس؛ نهاد خانواده افغانستان؛ نهاد خانواده سنگال؛ نهاد خانواده فرانسه؛ نهاد خانواده در مالی؛ نهاد خانواده سوریه؛ نهاد خانواده سودان؛ نهاد خانواده ساحل عاج؛ نهاد خانواده زیمبابوه؛ نهاد خانواده اوکراین؛ نهاد خانواده اسپانیا؛ نهاد خانواده در اردن؛ نهاد خانواده اتیوپی؛ نهاد خانواده سیرالئون؛ نهاد خانواده قطر؛ نهاد خانواده لبنان؛ نهاد خانواده سریلانکا؛ نهاد خانواده بنگلادش؛ نهاد خانواده قزاقستان؛ نهاد خانواده تایلند

کتابشناسی

  1. آیوازوا(،2008). ص 6.
  2. ابراهیمی ترکمان، (1387). ص 49-50.
  3. ابراهیمی ترکمان، (1387). ص 51-52.
  4. ابراهیمی ترکمان، (1387). ص 54-55.
  5. برگرفته از http://daneshgahnews.com/0fa2140idcontent.htm
  6. Sakwa، R. (2008)، Russian Politics and Society، London: Routledge. p334.
  7. برگرفته از http://mehrkhane.com/ShowContent.aspx?ContentID=3909
  8. کرمی، جهانگیر (1392). جامعه و فرهنگ روسیه. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، جلد اول، 107-111.