نظام فرهنگی لبنان
مقدمه:
تنوع فرهنگي در لبنان شاخص عمده شناخت فرهنگ در اين كشور است. ريشه تنوع فرهنگي در لبنان از يكسو به دورههاي تاريخي و حضور فرهنگها و تمدنهاي گوناگون در اين سرزمين و سپس به وجود طوائف مختلف مذهبي بازميگردد كه هر كدام با آداب و سنتهاي ويژه خود در طول قرون متمادي در آنجا زيستهاند. در تاريخ معاصر لبنان نيز، فعاليت گروههاي تبشيري مسيحي غربي به ويژه از دهههاي اوليه قرن نوزدهم و تأسيس مراكز متعدد آموزشي و فرهنگي، نقش مؤثري در نفوذ و گسترش فرهنگ و آموزههاي غربي در اين كشور و ديگر كشورهاي منطقه عربي داشت؛ به گونهاي كه بيروت نه تنها به مركز تجاري با اروپا كه مركز اصلي آموزشهاي نوين غربي در امپراطوري عثماني و جايگاه نشر انديشههاي ليبراليستي غرب در جهان عرب بود (الصليبي 1991، 1، 209). گروههاي تبشيري در دوره قيموميت فرانسه نيز به تحكيم و گسترش فرهنگ غربي و به ويژه فرانسوي اهتمام داشتند. چاپ و نشر كتب آموزشي غربي و تدريس زبانهاي اروپائي تا آنجا پيش رفت كه در دهههاي مياني قرن بيستم و تا پيش از آغاز جنگ داخلي، بيروت به دليل وجود دو دانشگاه آمريكائي و قديس يوسف و تعداد بسياري از مراكز آموزشي خارجي و محلي كه زبانهاي اروپائي را تدريس ميكردند، از بزرگترين مراكز نشر فرهنگ بيگانه در خاورميانه بود وبدین سان پايتخت لبنان به عنوان حلقه اتصال فرهنگي براي انتقال ميراث فرهنگي اروپاي غربي و آمريكا به شرق عربي شناخته شد (ضاهر 1984، 324). هر چند مسيحيان بيشترين تأثير را از آموزشهاي غربي و فعاليت مبلغان اروپائي و آمريكائي داشتند، مسلمانان نيز از امواج فرهنگي غرب چندان دور نماندند؛ به ويژه آنكه فعاليتهاي تبليغي و آموزشي پروتستانها عمدتاً در مناطقي انجام ميشد كه بيشتر ساكنان آنها را مسلمانان و درزيها تشكيل ميدادند (الصليبي پيشين، 207).
اين تنوع آموزشي به تدريج به شكلگيري فرهنگي انجاميد كه مآلاً فضائي آزاد را پديد آورد و بر بستر آن، آزاديهاي سياسي اجتماعي شكل گرفت. در دهههاي مياني قرن گذشته، به ويژه در سالهاي پس از استقلال، چنين ويژگيهائي در كنار نظام اقتصادي آزاد كه در كشورهاي عربي همجوار معدوم و يا شبه معدوم بود، لبنان را به مركزي فرهنگي با زمينههاي مطلوب براي چاپ كتاب و نشريات گوناگون تبديل كرد كه نه تنها در لبنان كه در همه كشورهاي عرب و حتي در ديگر كشورهاي منطقه و جهان، خواننده داشت. در اين سالها، رونق فعاليتهاي علمي و آموزشي دو دانشگاه آمريكائي و قديس يوسف و مراكز وابسته، بسياري از دانشجويان را از كشورهاي منطقه راهي لبنان كرد. همچنين شكلگيري مراكز و محافل فكري و ادبي، در افزايش توليد آثار گوناگون در حوزه انديشه و ادبيات و ترجمه آثار ادبي از زبانهاي اروپائي، تأثير بسزايي داشت. اين تنوع فرهنگي و آموزشي عليرغم آثار مثبت اشاره شده، از آنجا كه وجه غالب آن غربي و مظاهر فرهنگي بيگانه بود، آثار منفي همچون شكلگيري تفاوتهاي فرهنگي و شكافهاي اجتماعي را نيز پديد آورد كه مانع از شكلگيري وحدت ملي بود و بحرانهاي اجتماعي را در پي داشت.
سازمانها و مؤسسات فرهنگي
در لبنان، هر چند وزارت فرهنگ و وزارت و آموزش عالي مسئوليت رسمي حوزههاي فرهنگ و آموزش را را در اختيار دارند، صحنه اصلي فعاليتهاي فرهنگي، همچون مراكز چاپ و نشر، مراكز آموزشي و مراكز فرهنگي عمدتاً در اختيار بخش خصوصي است و حمايتهاي دولتي از چنين فعاليتهائي بطور محدود صورت ميگيرد. از مهمترين مراكز، انجمنها و مؤسسات فرهنگي غيردولتي كه سهم عمدهاي در حوزه فعاليتهاي فرهنگي اين كشور دارند، ميتوان به اين موارد پرداخت:*
النادي الثقافي العربي: اين انجمن فرهنگي كه با عنوان باشگاه فرهنگي عرب فعاليت ميكند، در سال 1944 و تنها چند ماه پس از استقلال اين كشور تأسيس و اهداف اوليه آن، مشاركت در حيات فرهنگي جهان عرب و پويايي آن، مشاركت در حيات فرهنگی لبنان و هدايت توانمنديهاي علمي، فرهنگي و هنري آن در جهت تحول جامعه و ارتقاء مباني همبستگي ملي و ايجاد روابط فرهنگي اجتماعي ميان لبنانيها، اعلام شد. اين انجمن در طول حدو هفت دهه با فعاليتهاي گسترده علمي، فرهنگي وا نتشاراتي در لبنان و در گستره جهان عرب سهم عمدهاي در روند فرهنگي لنبان و عرب ايفا كرده است. از جمله مهمترين فعاليتهاي علمي و فرهنگي آن، برگزاري كنفرانسها و نشستهايي در لبنان و در سطح كشورهاي عربي و بحث و گفتگو درباره مسائل اساسي جامعه عرب همچون موضوعات مورد اختلاف گروهها و جريانهاي فكري و سياسي لبنان، مسئله وحدت و قوميت عربي، دموكراسي، ادبيات، هنر، مسائل اجتماعي و.. بوده است. شاخصترين اقدام باشگاه فرهنگي عرب، برگزاري نمايشگاه عربي و بينالمللي كتاب بيروت است كه از سال 1956 تاكنون همه ساله برگزار ميشود و به عنوان يكي از رويدادهاي مهم فرهنگي لبنان، مورد استقبال ناشران و علاقمندان كتاب قرار گرفته است. اين نمايشگاه از سال 2004 با همكاري اتحاديه ناشران لبنان كه پيشتر، نمايشگاه كتاب لبنان را برگزار ميكرد،› به طور مشترك برگزار ميشود. چاپ و انتشار كتاب نيز از جمله فعاليتهاي اين انجمن فرهنگي است.
المجلس الثقافی للبنان الجنوبی*: يكي از مهمترين محافل فرهنگي جنوب لبنان است كه به ويژه در دهههاي هفتاد و هشتاد قرن پيش سهم بسياري در فعاليتهاي فرهنگي جنوب لنبان داشت و امروز هم در حوزه فرهنگ و انديشه با همه جريانهاي سياسي و فرهنگي در اين منطقه همكاري دارد. فعاليتهاي اين محفل فرهنگي از سال 1964 و با اهدافي چون: تقويت روند فرهنگي لبنان به ويژه در جنوب، هماهنگي ميان فعالان فرهنگي، حمايت از فرهيختگان جوان، برقراري ارتباط ميان فرهيختگان لبنان و عرب، حراست از ميراث فرهنگي لبنان و آثار تاريخي و ايفاي نقش در دفاع از آزادي ، حاكميت ميهن و حقوق انسان و سلامت محيطزيست، آغاز شد و هم اكنون صدها نفر از فعالان حوزه انديشه و فرهنگ عضو آن هستند.
الحرکة الثقافیة، انطلياس**: اين محفل فرهنگي از سال 1978 و در جريان جنگ داخلي، فعاليتهاي خود را در دير مارالياس واقع در منطقه انطلياس درشرق بيروت آغاز كرد. اعضاي مسیحی اين مجموعه از همان آغاز، عدم وابستگي سياسي به جريانها، احزاب و گروهها را اعلام و همه فعاليتهاي خود را مبتني بر آن قرار دادهاند. هدف اين انجمن فرهنگي نيز، تلاش براي ساختن انسانهاي آزاد، آگاه و فهيم، وابسته به سرزمين و ميراث و آشنا به تمدن و ارزشهاي فرهنگي و تمدني و.. اعلام شده است. نشستهاي ادبي و هنري، كنفرانسها و ميزگردهاي علمي، جلسات نقد كتاب، برگزاري نمايشگاههاي هنري و برپايي جشنواره لبناني كتاب از مهمترين فعاليتهاي اين انجمن است. جشنواره لبناني كتاب، همه ساله در نيمه اول ماه مارس برگزار ميشود و در شمار يكي از رويدادهاي مهم فرهنگي لنبان است. در اين جشنواره، علاوه بر نمايشگاه كتاب، برنامههاي متنوع فرهنگي وهنري اجرا و معمولاً در هر جشنواره، مراسم تكريم يكي از شخصيتهاي برجسته فرهنگي و ادبي نيز برگزار ميشود. برگزاري نمايشگاه آثار هنرمندان خارجي در حوزه هنرهاي تجسمي از طريق همكاري با بخشهاي فرهنگي سفارتخانهها نيز از ديگر برنامههايي است كه در اين انجمن در طول سال برگزار ميكند.
مركز الامام الخميني الثقافي: اين مركز فرهنگي كه در سال 1991 توسط بخش فرهنگي حزبالله در حومه جنوبي بيروت تأسيس شده است در طول دو دهه فعاليتهاي متنوع فرهنگي در راستاي ارتقاء سطح فرهنگ و انديشه ديني و نيز معرفي و توسعه فرهنگ مقاومت، توانسته است جايگاه شايستهاي را در فضاي فرهنگي لبنان از آن خود كند. برگزاري نشستهاي گفتگو در زمينه مسائل روز، برپايي كنفرانسها و ميزگردهاي علمي، فكري و فرهنگي، اجراي دورههاي تخصصي در زمينه روششناسي، مقالهنويسي، تحليل محتوا و...، برگزاري مسابقات فرهنگي، تكريم شخصيتهاي علمي و مذهبي، انتشار كتابهايي در زمينه فرهنگ ديني به ويژه در خصوص انديشههاي امام خميني (ره) و برگزاري جشن رونمايي و امضاي كتابهاي فرهنگي و فكري، مهمترين فعاليتهاي اين مركزند. كتابخانه عمومي اين مركز نيز همه روزه محل مراجعه دانشجويان، پژوهشگران و علاقمندان به مطالعه است. فعالیتهای این مرکزدرسالهای اخیرازطریق شعبه های آن درمناطق شیعه نشین گسترش یافته است.
منتدي الفكر التقدمي*: اين جمعيت فرهنگي در سال 1994 با حمايت حزب سوسياليست پيشرو با اهدافي چون: تقويت روند فرهنگي در مناطق مختلف لبنان،تكريم انديشمندان و فرهيختگان عرب و غير عرب، تقويت وتوسعه فرهنگ ملي و گسترش مشاركت در فعاليتهاي فرهنگي و به ويژه، تقويت ارتباط ميان مراکز فرهنگي، تأسيس شده است. از جمله فعاليتهاي اين انجمن وابسته به طائفه درزي؛ برپايي كارگاههاي پژوهشي و آموزشي، برگزاري نشستها و ميزگردهاي علمي و فكري، برپايي نمايشگاههاي فرهنگي هنري، انتشار مجلههاي فرهنگي و فكري و جلسات معرفي و نقد كتاب ،قابل ذكر است.
الحركة الثقافية في لبنان**: جنبش فرهنگي لبنان وابسته به جنبش شيعي امل است كه فعاليتهاي خود را از سال 1990 آغاز كرده است. اين تشكيلات فرهنگي اهداف خود را از بدو تأسيس؛ ارائه مفهوم واحد از ميهن و شهروند، توسعه آگاهيهاي ملي، توسعه آگاهي براي مشاركت در حيات سياسي، اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي و رشد و توسعه فرهنگي، فكري،علمي، آموزشي و بهداشتي اعلام كرده است. جنبش فرهنگي لبنان براي تحقق اهداف اعلام شده،فعاليتهاي متنوع و گستردهاي را صورت ميدهد كه مهمترين آنها عبارت است از: اجراي برنامههايي براي تشويق و توسعه امر مطالعه و كمك به توليد آثار ادبي اجراي
برنامههايي براي تشويق و توسعه امر مطالعه و كمك به توليد آثار ادبي و علمي، تلاش براي تقويت جايگاه اجتماعي زنان، انجام پژوهشهاي مختلف و تشكيل مركز اسناد علمي و فرهنگي، تأسيس مركز انتشارات، انتشار مجله فكري، برپايي نمايشگاههاي متنوع فرهنگي هنري، اجراي برنامههايي در راستاي ارتقاء سطح آموزشي و تربيتي دانشآموزان، حمايت از تأسيس آزمايشگاهها و كتابخانههاي تخصصي، حمايت از تأسيس مدارس ابتدايي و راهنمايي دولتي در مناطق مختلف و به ويژه ارتقاء سطح آموزشهاي حرفهاي و حمايت از گسترش مراكز درماني و بهداشتي در سراسر لنبان. اين انجمن فرهنگي، همچنين به برقراري ارتباط با لبنانيهاي مقيم خارج از كشور و توسعه فعاليتهاي فرهنگي در ميان آنان و به ويژه گردآوري آثار فرهنگي آنان و معرفي و انتشار آنها، اهتمام دارد.
الرابطة الثقافية، طرابلس*: يكي از قديميترين انجمنهاي فرهنگي لبنان است كه در سال 1944 با حمايت رياض الصلح نخستوزير دوره استقلال، در شهر طرابلس مركز استان شمال تأسيس شده است. مؤسسين اوليه آن، گروهي از فارغالتحصيلان مركز تربيت و تعليم اسلامي در طرابلس بودند كه با هدف فعاليتهاي فرهنگي، اجتماعي و سياسي به اين اقدام همت گماشتند. اين انجمن در طول دهها سال و عليرغم برخي مشكلات سياسي امنيتي در شمال طرابلس، تلاش كرده ا ست تا از طريق گفتگو و اهتمام به برخي فعاليتهاي فرهنگي و هنري، تا حدودي از بحرانهاي اين منطقه بكاهد. علاوه بر آن، كتابخانه اين انجمن همه روزه پذيراي تعداد زيادي از دانشجويان، پژوهشگران و علاقمندان به كتاب و مطالعه است. مجتمع فرهنگي هنري فيحاء از جمله بخشهاي فعال اين انجمن است كه در طول سال به فعاليتهاي متنوع فرهنگي و هنري اهتمام دارد.
از جمله ديگر مراكز و محافل فرهنگي اين كشور ميتوان از: مؤسسةالعرفان، نادي لكل ناس، مركز البيان الثقافي، حلقة الحوار الثقافي، مؤسسة سمير قصير، المركز الثقافي الاجتماعي – دبير قانون النهر و جمعية المعارف الثقافية نام برد.
سياستگذاري فرهنگي
وزارت فرهنگ اين كشور طي يك دهه اخير طرحهائي را براي گسترش مراكز و فعاليتهاي فرهنگي به خارج از بيروت اجرا كرده است. همچنين تقويت صنعت فرهنگي با هدف صادرات محصولات آن به خارج از جمله سياستهاي دولت اين كشور است، به ويژه آنكه اين بخش ميتواند جايگزين بخش خدمات اين كشور كه نسبت به دهههاي گذشته از ركود نسبي برخوردار است، باشد. همچنين وزارت فرهنگي اين كشور از سال 2002 با برگزاري نمايشگاههاي حرفهاي كتاب به عنوان محل تلاقي نويسنده، مترجم و ناشر تلاشهايي را براي تبديل بيروت به بازار بزرگ كتاب آغاز كرده است. از ديگر اقدامات دولت اين كشور جذب كمكهاي مالي براي تقويت و گسترش كتابخانههاي عمومي از سازمان بينالمللي كشورهاي فرانسه زبان و جلب حمايت آلمان براي ساماندهي منطقه باستاني بعلبك و جلب كمك از بانك جهاني و سازمان يونسكو براي توسعه فرهنگي 5 شهر داراي ميراث فرهنگي، صيدا، صور، طرابلس، جبيل و بعلبك بوده است. البته بحرانهاي سالهاي اخير لبنان به ويژه پيآمدهاي ترور رفيق حريري و حملات گسترده و پرخسارت اسرائيل به اين كشور، بسياري از طرحها و برنامههاي فرهنگي را با ركود و يا كندي روبرو كرده است.
ترجمه
حوزه نشر كتاب در لبنان از اوائل قرن بيستم با محوريت ترجمه فعال شد و در دور قيموميت به اوج خود رسيد؛ به ويژه آنكه زبان فرانسه به عنوان زبان رسمي دوم در مراكز و مؤسسات دولتي اجباري شد. پس از استقلال نيز ترجمه كتاب در مراحل اوليه به كتب درسي محدود بود و بسياري از متون درسي فرانسوي به زبان عربي ترجمه شد و به تدريج، ترجمه كتاب به ديگر حوزهها گسترش يافت و آثار ترجمه شده به بازار كتاب كشورهاي عرب راه يافت. استقبال مخاطبان عرب زبان از كتب ترجمه شده، زمينه را براي فعال شدن مراكز نشر لبناني در حوزه ترجمه در زمينههاي حقوق، علوم اجتماعي و سياسي فراهم آورد. با گسترش بازار كتاب لبنان به كشورهاي عرب، ترجمه كتب خارجي روز به روز رونق بيشتري گرفت؛ به گونهاي كه بين سالهاي 1957 تا 1961، كتب ترجمه شده در حدود 75% از توليد كتاب لبنان را به خود اختصاص داد. در اين مرحله ترجمه رمانهاي غربي رو به افزايش گذاشت و يكي از مراكز انتشاراتي نيز به طور خاص به ترجمه آثار ادبي فرانسه اهتمام ورزيد (هاشم، 1993، 54).
يك بررسي آماري كه از مجموع 77 مركز انتشاراتي در لبنان انجام شد، نشان ميدهد كه 71% از مراكز مزبور (55 مركز نشر) به انتشار كتب ترجمه شده اقدام كردهاند و حدود 20% از كتب منتشر شده توسط 35 مركز نشر (4،45% از مراكز نشر بررسي شده)، ترجمه از زبانهاي اروپائي بوده است. اين كتابها شامل داستانهاي كودكان، علوم اجتماعي، حقوق و كامپيوتر بوده است (حمود ،2003، 140) به استناد بررسي مزبور 1،81% از مجموع مراكز نشر، كتابهاي ترجمه شده از انگليسي را در مجموعه انتشارات خود منتشر كردهاند كه از اين ميان 20% از مجموع كتب منتشر شده توسط 1،58% از مراكز مزبور، به اين زبان بوده است.
ترجمه از زبان فرانسه در مرحله بعد قرار گرفته است. تعداد مراكز نشر لبناني كه در مجموعه آثار منتشر شده آنها كتب ترجمه شده از زبان فرانسه قرار دارد، 1،58% از جامعه آماري مذكور را تشكيل ميدهند. از اين تعداد 6،65% از اين مراكز، 20% از كل انتشارات را به كتب ترجمه شده از زبان فرانسه اختصاص دادهاند (پيشين، 141و142).
به استناد بررسي ياد شده در مجموع، 2/27% ازمراکزنشر جامعه آماري، به زبانهاي عربي، انگليسي و فرانسه، همچنين 9،12% به زبانهاي عربي و انگليسي و 3،10% به زبانهاي عربي و فرانسه آثاری رامنتشر كردهاند (پيشين، 123).
صادرات كتاب
كتاب، قلم اساسي در ميان صادرات محصولات فرهنگي لبنان است. تا پيش از جنگ داخلي، اين كشور مركز چاپ و نشر و صادرات كتاب به كشورهاي عرب بود؛ به گونهاي كه بين سالهاي 1957 و 1961 حدود 80% از كتب توليد شده به بازار كتاب كشورهاي عرب و به ويژه عراق، كشورهاي شمال آفريقا، سوريه، اردن و كشورهاي عرب حوزه خليج فارس صادر شد (هاشم ، 54). پس از جنگ اما به دلائل گوناگون از جمله تحول صنعت چاپ و نشر در مصر، از دست رفتن بازار كتاب عراق و الجزائر كه دو بازار عمده كتابهاي چاپ لبنان بودند (حمود ،2003، 114) و مهمتر از آن، جهاني شدن بازار كتاب و البته مشكلات اقتصادي، اين مركزيت از ميان رفت.
عليرغم آن، از آنجا كه كتابهاي چاپ شده در اين كشور به لحاظ كيفيت چاپ و تنوع موضوعات همچنان در جايگاه مناسبي قرار دارند، در بسياري از كشورهاي عرب مخاطبان خود را دارد و درصد بالائي از توليد كتاب لبنان به اين كشورها صادر ميشود. يكي از راههاي اصلي صادرات كتاب، شركت در نمايشگاههاي بينالمللي كتاب است. بيشترين فروش ناشران لبناني از طريق شركت در اينگونه نمايشگاهها در كشورهاي عرب است. براساس بررسيهاي عدنان حمود، از ميان 77 مركز نشر جامعه آماري مورد بررسي، 71 مركز در نمايشگاههاي كتاب كشورهاي عرب شركت ميكنند. همچنين، 21 مركز نشر در ديگر نمايشگاههاي بينالمللي كتاب مشاركت دارند (پيشين173-171). اولويت يكم بيشتر مراكز نشر لبناني، نمايشگاههاي كتاب شارجه، قاهره، رياض، دمشق و كويت بوده است.
گردشگري بينالمللي*
لبنان عليرغم مساحت كم، با دارا بودن مناظر طبيعي زيبا، آب و هواي معتدل و اماكن تاريخي متعدد يكي از جذابترين كشورهاي منطقه و جهان براي گردشگري است. صنعت گردشگري از سالهاي پس از استقلال همواره منبع عمده درآمد اين كشور بوده است. ورود گردشگران خارجي به لبنان طي اين سالها همواره روند صعودي داشته است، به گونهاي كه آمار كمتر از صد هزار نفر در سال 1951 به حدود 000/500/1 نفر گردشگر در سال 1974 رسيد. جنگ داخلي اما خسارتهاي سنگين بر زيرساختهاي صنعت گردشگري اين كشور وارد ساخت و پس از جنگ نيز بازسازي زيرساختها و احياي صنعت گردشگري همچون فرودگاه بينالمللي بيروت، هتلها و اماكن پذيرائي، مناطق گردشگري و تفريحي و برقراري امنيت، ورود گردشگران به ويژه از كشورهاي عرب، كم و بيش رونق گرفت.
آمارهاي موجود نشان ميدهد كه در 6 ماه اول سال 2009، ميزان ورود گردشگران خارجي به لبنان به 000/500/1 نفر رسيد كه نسبت به ماه مشابه در سال قبل 26،46% و نسبت به سال 2007، 64،87% افزايش داشته است كه 4،42% از آنان عرب، 1،24% آسيائي، 1،14% اروپائي و 1،13% آمريكائي بودهاند.
گزارش سازمان جهاني گردشگري، ميزان ورود جهانگرد به لبنان در 7 ماه اول سال 2009 را بالاترين ميزان ورود گردشگر ثبت كرده و اين كشور را در ميان 165 كشور جهان كه در جذب گردشگر از رشد بالا برخوردار بودهاند، در رتبه پانزدهم قرار داده است. **
لبنان از مجموعهاي قابل توجه از جاذبههاي گردشگري برخوردار است كه ذيلاً مهمترين آنها بطور خلاصه معرفي ميگردند:
بعلبك: مهمترين مجموعه تاريخي لبنان است كه تاريخ آن به دوره حضور روميها در اين سرزمين بازميگردد. گفته ميشود ساخت اين مجموعه كه شامل سه معبد است در طول بيش از سه قرن تكميل شده است. معبد بزرگ با نام ژوپيتر در دوره امپراطوري اگوستوس در اواخر قرن اول قبل از ميلاد آغاز و پس از حدود نيم قرن در اواخر دوره امپراطوري نرون به پايان رسيده است. تالار بزرگ وابسته به آن و نيز معبد باخوس كه كوچكتر است در قرن دوم ميلادي ساخته شد. معبد ونوس (زهره) و تالار شش ضلعي نيز در نيمههاي قرن سوم برپا شد. با رسمي شدن دين مسيح در سال 313، به دستور امپراطور كنستانتين بزرگ، ادامه ساخت و ساز در اين مجموعه از جمله تزئينات، نقاشيها و كندهكاريها متوقف شد. در اواخر همين قرن به دستور امپراطور تئودوسيوس با تعطيل كردن معابد مجموعه، كليسائي در محل تالار بزرگ ساخته شد. بجز اين مجموعه باستاني، آثار تاريخي ديگري در بعلبك وجود دارد كه از جمله آنها مسجد بزرگ اموي است. اين مسجد در اوائل حكومت اموي بر ويرانههاي كليساي يوحنا از دوره بيزانس ساخته شده است.
صور: موزهاي از آثار باستاني و تاريخي متنوع است. كاوشهاي باستانشناسي كه از حدود 60 سال پيش آغاز گرديد، منجر به كشف آثاري در اين شهر شد كه به استناد آنها، شهر صور از سوي سازمان يونسكو در سال 1979 در فهرست محوطههاي ميراث جهاني به ثبت رسيد. آثار باستاني اين شهر در سه بخش قابل مشاهده است: در بخش اول كه عموماً به دوره رومي و بيزانس باز ميگردد، مجموعههاي مسكوني، حمامهاي عمومي، مجموعههاي ورزشي و خيابانهائي با ايوانهاي جانبي و كف موزائيكي به چشم ميخورد. برخي آثار باقيمانده از بندرگاه مورد استفاده فينقيها و مصريها نيز در اين بخش قرار دارد. در بخش دوم كه به دوره صليبيها باز ميگردد، عمدتاً آثار باقيمانده از كليساي صليبي صور است كه ستونهائي از گرانيت مرمر و سنگ در آن به كار رفته است. در اطراف كليسا نيز شبكهاي از راهها و اماكن مسكوني قرار داشته است كه تاريخ آن به دوره رومي و بيزانس باز ميگردد. بخش سوم مجموعه باستاني شهر صور شامل يك خيابان غربي شرقي است كه شهر را به حومه شرقي آن متصل ميكرده است. اين خيابان نيز در دوره رومي ساخته شده است و در دوره بيزانس بازسازي شده است. دوسوي اين خيابان را ايوانهائي پوشاندهاند و در اطراف آن نيز گورستان وسيعي قرار دارد كه شامل مجموعهاي از تابوتهاي تشريفاتي و سنگ مرمري و آهكي، سنگهاي تزئيني و پيكرهائي با اشكال و تزئينات و كندهكاري است. اين گورستان از قرن دوم تا قرن 6 ميلادي مورد استفاده بوده است. در جنوب اين گورستان ميدان اسب سواري روميان قرار داشته است كه طول آن 480 متر و گنجايش 2000 تماشاچي را داشته است.
علاوه بر مناطق باستاني و تاريخي فوق، آثار ديگري همچون كاروانسرائي از دوره عثماني، مسجد قديمي شيعيان با دو گنبد و ساختماني زيبا، محله مسكوني مسيحيان با مهندسي و فضاي سنتي، در اين شهر مشاهده ميشود.
عنجر: شهر تاريخي عنجر در دشت بقاع قرار دارد و آثاري از دوره اموي در آن مشاهده ميشود. بناي آن توسط معماراني از بيزانس و سوريه ساخته شده است. در بناي ساختمانها از ستونها و پايهها و سرستونهائي باقيمانده از دوره رومیها و بيزانس كه در اطراف آن كشف شده بود، استفاده شده است. اين شهر پس از مرگ وليد بن عبدالملك مؤسس آن، توسط مروان دوم در سال 744 تخريب شد و طي قرون متوالي به مخروبهاي ميان باتلاقها تبديل شده بود. در سال 1943 در پي كاوشهائي كه صورت گرفت اين مجموعه تاريخي شناسائي و نسبت به ترميم آن اقدام شد. شهر تاريخي عنجر با مساحتي حدود صد هزار متر مربع به شكل مستطيل و با ديوارهائي به ارتفاع 7 متر و ضخامت 2 متر و نيز 36 برج، به سبك مهندسي معمول در دوره بيزانس ساخته شده است. از جمله ويژگيهاي اين نوع مهندسي، سبكي و انعطافپذيري در برابر زلزله است. دو خيابان اصلي كه در وسط شهر يكديگر را قطع و آن را به 4 بخش تقسيم ميكنند و نيز 600 باب مغازه كه در دو سوي خيابانهاي اصلي قرار گرفته و شبكه هدايت آبهاي پسماند، دو كاخ بزرگ و كوچك، مسجد و خانههاي مسكوني و حمامهاي شهر از جمله آثار ديدني اين شهر تاريخي هستند. اين شهر در سال 1984 در فهرست محوطههاي ميراث فرهنگ جهاني ثبت شده است.
جبيل: در شمال بيروت بر ساحل مديترانه قرار دارد و يكي از شهرهاي قديمي جهان است كه تاريخ آن به اواخر هزاره ششم پيش از ميلاد باز ميگردد. نام فنيقي آن بيبلوس و آثار باستاني آن عمدتاً پس از جنگ جهاني اول و در پي كاوشهاي باستانشناسان شناخته شد و ارتباط تمدني آن را با مصر فرعوني نمايان ساخت. آثار بسياري از تاريخ چند هزار ساله اين شهر در معرض ديد قرار دارد كه برخي از مهمترين آنها عبارتند از بقاياي دروازه شهر مربوط به هزاره سوم ق.م، بقاياي ديوار شهر كه پيش از سال 2700 ق.م ساخته شده است، بقاياي اماكن مسكوني مربوط به اواخر هزاره چهارم ق.م. بقاياي معبد بزرگ مربوط به هزاره سوم ق.م، شامل برخي اتاقهاي وسيع و سقفها و ستونهاي آنها، در بقاياي معبد بزرگ كه سال ساخت آن 2700 ق.م. بوده است. گورستان پادشاهي از هزاره سوم ق.م. با 9 فقره چاه حفر شده در دل صخره كه در جنب هر چاه اتاقي ساخته شده و درون هر اتاق سنگ قبر پادشاه قرار دارد كه مشهورترين آنها سنگ نوشته قبر حيرام است و گفته ميشود يكي از قديميترين متون مكتوب با الفباي فنيقي است. همچنين در كاوشهاي صورت گرفته، بقاياي ديوار قلعه ايرانيها در كنار ديوار قديمي كشف شد كه نشان ميدهد اين شهر در نقشه دفاعي ايرانيها در شرق درياي مديترانه در روزگار حضور در اين منطقه از چه جايگاهي برخوردار بوده است. آثار تاريخي اين شهر نيز در فهرست ميراث فرهنگي جهاني ثبت شده است.
طرابلس: شهر طرابلس در شمال لبنان با قدمتي چند هزار ساله، آثار قديمي بسياري شامل مساجد، مدارس، حمامها و كاروانسراها را در خود جاي داده است كه بيشتر آنها مربوط به دوره صليبي و مملوكي است. مهمترين آثار تاريخي طرابلس عبارتند از: بناي قلعه كه بناي آن به دوره صليبي بازميگردد كه در ورودي شهر قرار دارد و از قلعههاي كمنظير در شرق است. در دورن قلعه آثار بناهاي متعددي وجود دارد كه از جمله آنها بقاياي كليساي صليبي و برج بلند ميان قلعه است. در دوره مملوكي و عثماني برخي تغييرات و اصلاحات در اين قلعه صورت گرفته است. كليساي قديس يوحنا كه داراي معماري بديعي است و در گورستان مارونيها بر روي تپه مشهور به ابي اسمر قرار گرفته است ،يكي از آنهاست. مسجد بزرگ المنصوري يكي ديگر از آثار تاريخي طرابلس است كه در دوره مملوكي در محل كليساي بزرگ صليبيها ساخته شد و داراي صحن وسيع با ايوانهاي اطراف و تزئيناتي به سبك رومي است. خانقاه نيز در نيمه دوم قرن 15 ساخته شده و ساختمان آن در نوع خود بينظير است. اين خانقاه در گذشته محل اقامت زهاد و عبادتگاه آنان بوده است. مدارس المشهد، العمرية و العجمية، حمام النوري، خان الصابون، جامع العطار و جامع المعلق، خان العسكر، برج السباع و بازار سوق الحراج از جمله آثار تاريخي شهر طرابلس به شمار ميروند.
صيدا: اين شهر كه در جنوب لبنان قرار دارد، يكي از قديميترين شهرهاي ساحلي لبنان است. از جمله آثار تاريخي آن قلعه دريائي است كه بناي آن به قرن 13 ودوره صليبي باز ميگردد و بر روي جزيره كوچكي بنا گرديده كه با يك پل سنگي به ساحل وصل شده است. مسجد كوچكي نيز در نزديكي كليساي موجود در قلعه در دوره عثماني ساخته شده است. قلعه ساحلي صليبيها كه بر بلنداي تپه مشرف بر بخش جنوبي شهر قرار گرفته است، در دوره امارت فخرالدين دوم در قرن 17 مرمت شد. بازارهاي قديمي صيدا همچنان شكل سنتي خود را با كوچهها، مغازهها و حرفههاي موروثي خود حفظ كرده است. خان الافرنج از جمله كاروانسراهائي است كه توسط امير فخرالدين دوم براي پذيرائي از تجار غربي در دو طبقه بنا كرد و تا قرن 19 مركز فعاليتهاي تجاري بوده است. اين بناي تاريخي سپس به محل اقامت كنسول فرانسه تبديل شد و مدتي نيز مركز فعاليت تبشيري فرقه فرنسيسكان شد و امروز به مركز فرهنگي فرانسه در جنوب لبنان تبديل شده است. از ديگر آثار ديدني اين شهر، بازارهاي قديمي، مسجد العمري الكبير، گورستان باستاني مربوط به دوره رومي و بيزانس و بندرگاه قديمي است.
بيت الدين: كاخ بيتالدين نمونهاي از معماري قرن 19 است كه توسط امير بشير شهابي در طول 30 سال ساخته شد. درب مرمرين و مرصع و نيز آستانه آئينه كاري شده، به آن جلوهاي خاص بخشيده است. كاخ داراي سه بخش بيروني، مياني و داخلي است. دروازه ورودي آن به دليل تزئينات چشمگير از جمله زيباترين آثار معماري باقيمانده از آن دوره است. در ساخت گرمابههاي اين كاخ كه از زيبائي و معماري منحصر بفردي برخوردارند از مهندسي سنتي رومي استفاده شده است.
در اطراف و نزديك كاخ بيتالدين چندين مكان تاريخي ديدني ديگر وجود دارد كه مهمترين آنها شهرك ديرالقمر است.
بيروت: در پايتخت لبنان نيز مجموعهاي از آثار باستاني و تاريخي قرار دارد كه مهمترين آنها آثار باقيمانده از دوره رومي و بيزانس و برخي نيز از دوره عثماني است كه از جمله آنها مجموعه 5 ستون، حمامهاي رومي، مجموعه 4 ستون، مسجد بزرگ عمري، مسجد امير منذر تنوحي، سراي بزرگ، بيمارستان نظامي و برج ساعت است.منطقه بازسازی شده درمرکزاین شهرنیز ازجمله اماکن دیدنی است.
اماكن طبيعي و تفريحي
مجموعهاي از بيشهزارها و مناطق طبيعي حفاظت شده در اين كشور وجود دارد كه از جاذبههاي گردشگري بسياري برخوردارند. منطقه طبيعي ارزشوف كه يكي از بزرگترين مناطق طبيعي حفاظت شده لبنان است با 550 كيلومتر مربع وسعت، 25% از جنگلهاي سرو را در خود جاي داده است. حرش اهدن، دومين منطقه طبيعي حفاظت شده در شمال است كه در ارتفاع 1300 تا 1950 متري از سطح دريا قرار گرفته و شامل 35 نوع از درختان خانواده كاج و برخي نباتات كمياب و نيز چشمههاي سرشار از آب است. جزر النخيل در نزديكي ساحل طرابلس، مجموعهاي از جزاير كوچك است كه به لحاظ وجود انواع ماهي و پرندههاي دريائي و برخي نباتات كمياب همچون زنبق دريائي مورد توجه گردشگراني است كه به اينگونه محيطهاي طبيعي علاقمندند.جنگل سرو در منطقه بشري نيز داراي قديميترين درختان كاج است و 375 درخت از آنها عمري صدها ساله دارند و از جمله آنها، 4 درخت، 35 متر ارتفاع و 12 تا 14 متر قطر دارند.
سواحل زيباي مديترانه به ويژه جونيه، منطقه حفاظت شده ساحلي صور، وادي قاديشا يا دره مقدس كه روزگاري پناهگاه زاهدان و عابدان مسيحي بوده است و نيز غار جعيتا كه يكي از زيباترين غارهاي آهكي جهان است از جمله دهها جاذبه گردشگري و تفريحي اين كشور است.
* در معرفي مراكز فرهنگي غيردولتي لبنان از منابع زير استفاده شده است:
1- المؤسسات و الهيئات الثقافية غيرالحكومية في لبنان، 2010،رايزني فرهنگي ج.ا.ايران، بيروت
2- وب سايت باشگاه فرهنگ عرب (النادي الثقافي العربي) به آدرس: www-arabcalturclub.com
3- اطلاعات ميداني نگارنده
* شوراي فرهنگي جنوب لبنان
** جنبش فرهنگي، انطلياس
* انجمن انديشه پيشرو
** جنبش فرهنگي در لبنان
* انجمن فرهنگي، طرابلس
*-در ارائه اطلاعات و آمار بخش گردشگري از وب سايت وزارت گردشگري لبنان به آدرس: www.lebanon - tourism.gov.lb استفاده شده است.
**-نكته مهم آن كه افزايش و كاهش ميزان گردشگر به لبنان، ارتباط مستقيم با شرايط سياسي كشور و تهديدات اسرائيل دارد. با گسترش دامنه اختلافات و به ويژه بروز درگيريها و تشنجات، اين ميزان كاهش و در شرايط بحراني و ناامني به نقطه توقف ميرسد و در شرايط آرامش كشور و برقراري امنيت ، روند صعودي را پيش ميگيرد.