مهاجرت و پناهندگی در روسیه

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۱۸ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۱۸ توسط Shekvati (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «مسائل مهاجرت، پناهندگی و جمعیتی روسیه مهاجرت اساسی رو به شرق را قبل از سال 1917 و پس از پایان جنگ جهانی دوم در سال 1945، بخصوص در جنوب و شرق سیبری تجربه کرد. این چنین مهاجرتی به شدت توسط حکومت اتحادیه شوروی که قصد ساختن مراکز صنعتی در شرق کوههای اور...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مسائل مهاجرت، پناهندگی و جمعیتی

روسیه مهاجرت اساسی رو به شرق را قبل از سال 1917 و پس از پایان جنگ جهانی دوم در سال 1945، بخصوص در جنوب و شرق سیبری تجربه کرد. این چنین مهاجرتی به شدت توسط حکومت اتحادیه شوروی که قصد ساختن مراکز صنعتی در شرق کوههای اورال، بعد از جنگ را داشت، مورد تشویق و تقویت قرار گرفته بود. در سالهای اخیر، این مهاجرت با ترک کردن شمال سیبری و شرق روسیه به سمت روسیه ی اروپایی توسط شهروندان آنها، معکوس شده است. همچنین در طول دوره ی اتحادیه ی شوروی، هزاران گروه قومی روسی به دیگر جماهیر اتحادیه ای مهاجرت کردند. این جریان از نیمه ی سال 1970 شروع به معکوس شدن کرد، و فروپاشی اتحادیه ی روسیه در سال 1991 منجر به بازگشت تعداد باز هم بیشتری از گروههای قومی روس به فدراسیون روسیه،شد. جنوب شرقی روسیه ( از شمال قفقاز تا جنوب شرقی سیبری)، مسکو و سن پترزبورگ، مقصد اصلی برای مهاجرین شده بودند. ملیت های خارجی مثل چینی ها، در تعداد به نسبت کمتری، به سمت شرق روسیه و شهر های بزرگ مهاجرت کردند. این مهاجرت ها برای جبران کاهش سراسری جمعیت روسیه نا کافی بودند.

رياست سرويس فدرال مهاجرت به اجراي دستور ولاديمير پوتين مبني بر تبديل روسيه به كشوري جالب براي كارگران خارجي پرداخته‌اند.رئيس جمهور پوتین به اين نكته توجه جلب كرد كه “جمعيت مستعد به كار روسيه به سرعت كاهش مي يابد كه اين امر در آينده نزديك بر رشد اقتصادي و امكان اجراي تعهدات اجتماعي اثر بسيار منفي خواهد گذاشت”. رئيس جمهور هدف ايجاد هرچه سريع‌تر شرايط بهتر براي جلب افرادي كه بتوانند در توسعه روسيه سهم مثبتي ايفا كنند،را مطرح كرد. در هر حال، رياست سرويس فدرال مهاجرت مايل است پايگاه حقوقي سياست مهاجرتي جاري را تكميل كند. قانون “ تابعيت” و “اقامت اتباع خارجي در فدراسيون روسيه” مورد بازنگري قرار دهد. مطابق آن هر كارگر مهاجري كه وارد روسيه شد، بايد به ثبت رسمي برسد و كسي نمي تواند به او جواب رد بدهد)روزنامه “ورميا-نووستي”، 24 نوامبر 2004(.

یکی از مسایل اجتماعی روسیه کاهش جمعیت بوده است و این موضوع به یک نگرانی و دغدغه مهم برای دولتمردان در آمده است. طي سال های جاري تعداد فارغ التحصيلان مدارس به ميزان بيش از 40% كاهش يافته و به تناسب آن،پذيرش دانشجويان به همه مؤسسات آموزشي حرفه‌اي نيز كاهش خواهد يافت. وضعيت جمعيتي کنونی باعث مي‎شود كه در سال 2008 كرسي‎هاي همه دانشگاههاي روسيه براي همه فارغ التحصيلان مدارس كفايت كند.طبق اطلاعات وزارت آموزش، چند سال بعدفقط 800 هزار نفركلاس يازدهم دبستانها را تمام خواهند كرد. جهت مقايسه، چند سال قبل بيش از دو ميليون نفر داوطلب انواع مختلف آموزش در دانشگاههاي روسيه شده‌اند. در اين شرايط اين سئوال بروز مي‌كند كه چه تناسبي میان كرسي‎هاي پولي و رايگان دانشگاهها بر قرار خواهد شد در حالي كهاكنون گرايش رشد (ولو نه چندان زياد) تعداد فرصت‌هاي آموزشي رايگان (180 نفر به ازاي هر 10 هزار نفر به جاي 159 نفر طي چند سال اخير) مشاهده مي‎شود. شايد در آينده فرصت‎هاي دانشجويي رايگان بيشتر شوند؟ولي وزير آموزش روسيه جواب منفي اين سئوال را دادچرا كه رقم 180 نفر به ازاي 10 هزار نفر تغيير نخواهد كرد.از اينجا مسأله ديگري سرچشمه مي‌گيرد و آن اين است كه دانشگاهها به مرور زمان امكان دريافت درآمد از طريق اخذ حق آموزش را از دست مي‌دهند. به عقيده وزارت آموزش، در اين شرايط مالي بهترين راه حل براي دانشگاهها اين است كه به فروش پژوهشهاي علمي خود بپردازند.

نظاميان مستعفي كه ميزان آن‎ها در حال حاضر برابر 85.5% است، بيكاران (38.8%) و مهاجران (50%)مصرف كنندگان اساسي خدمات در زمينه دانش‌افزايي حرفه‌اي هستند.  به عقيده ولاديمير مائو، در حال حاضر دانش‌افزايي كادرهاي متخصص به صورت غير متمركز در چارچوب مؤسسات آموزشي، سازمانهاي تجاري و شركت‎هاي تربيت كادرها صورت مي‌گيرد. بهتر است كه سيستم آموزش شبكه‎اي در چارچوب يك برنامه گنجانده شود. به منظور تشويق سازمانهاي تجاري به شركت در اين برنامه پيشنهاد شده است شرايطي ايجاد شود كه هر سازماني موظف شود درصد مقرر درآمد خود را به بنياد ارتقاي سطح تخصص كارمندان واريز كند (چنانچه اين فعاليت در چارچوب همان شركت انجام بگيرد).اگر سازماني در اين زمينه فعاليت نكند، اين مبلغ به بنياد دولتي تجديد آموزش و دانش‌افزايي كادرهاي متخصص واريز خواهد شد. اين برنامه طراحي و تكميل شده و جهت بررسي تسليم دولت روسيه شد.

حفظ جمعیت کشور، هدف واقعی سیاست دولتی است که در چارچوب پروژه های ملی حائز اولویت عملی می شود . به گزارش کمیته دولتی آمار، تا سال2020 شمار جمعیت روسیه برابر136.2 میلیون نفر خواهد شد یعنی نسبت به سال 2005 به میزان 7.3 میلیون نفر کاهش خواهد یافت. این در حالی است که رشد نرخ زاد و ولد پیش بینی می شود .کاهش جمعیت، موجب افزایش میانگین سن مردم روسیه می شود . از 2005 تا2020 جمعیت مستعد به کار کشور به میزان 13.6 میلیون نفر کاهش خواهد یافت که اثرات منفی این وضع تنها به بخش اقتصاد محدود نخواهد شد . کاهش کلی جمعیت، تقلیل تراکم جمعیت تا سطح 3 برابر کمتر از سطح جهانی، خطر کاهش نفوذ سیاسی، اقتصادی و نظامی روسیه در جهان را به دنبال دارد . همین امر مساله حفظ جمعیترا شدت بخشیده است . واقعیت این است که جمعیت کشورمان هر چه کمتر باشد، میزان استقلال و توانایی کشور نیز کمتر می شود . از اینجا معلوم می شود که سیاست جمعیتی از حدود آمار پا فراتر گذاشته و ابعاد گسترده تری دارد . گفتنی است که میخاییل لومونوسوف ، دانشمند بزرگ روس، حدود دو قرن و نیم پیش بررسی این مساله را نه ازجنبه‌های جمعیتی بلکه از بررسی سوء استفاده ها و رشوه خواری کارمندان دولت شروع کرده بود. وی نقطه نظرات خود را در کتاب « تفکراتی چند درباره تکثیر و حفظ مردم روسیه » بیان کرد. هدف « تکثیر و حفظ مردم روسیه » پیچیده تر از گذشته شده است . به همین دلیل توسعه ملت باید به عنوان هدف اساسی سیاست ما تلقی شود که مستلزم اتخاذ یک سری اقدامات در زمینه سیاسی، قانونگذاری، اقتصاد و غیره است(استپاشین،2007: 60).

راهکارهای دولت روسیه برای برون رفت از بحران جمعیتی روسیه با آنکه کشوری اروپائی است ولی تاثیر پذیری‌اش از شرق به ویژه در زمینه فرهنگی و اجتماعی را نمی‌توان انکار کرد، چه آنکه از دیر باز آموزه‌های اجتماعی و فرهنگی روسیه در تعامل نزدیک با شرق بوده است و اساسا در تعاملات سیاسی نیز همواره ترجیح می‌داده است تعاملاتش با شرق را حفظ کند. نیم نگاهی به گذشته تعاملات این کشور پهناور، گویای آن است که از زمان حکومت تزارها و پس از آن واز سال 1917 میلادی و سر کار آمدن بلشویک‌ها همواره کوشیده است مناسبات خود را با کشورهای بلوک شرق گسترش دهد و در مواردی ریسک حمایت از آنها را در برابر غرب به عنوان استراتژی بلند مدت خود، بپذیرد.

اکنون نگرانی از کاهش جمعیت جوان کشور، و کاهش زاد ولد وپیش بینی کاهش جمعیت از یکصد و پنجاه میلیون نفردر سال 2008 میلادی به یکصد و بیست میلیون نفر در سال 2030 میلادی سبب گردیده است تا دولت روسیه با بهره‌گیری از نظرات کارشناسان مربوطه راهکارهای عملی را برای جلوگیری از این بحران جستجو کند. نگرانی از کاهش جمعیت تا سال 2030 میلادی سبب گردیده است تا اکنون برای تشویق والدین به فرزندآوری مبلغ یازده هزار دلار به عنوان «سرمایه گذاری مادر» به والدینی که فرزندشان متولد شود پرداخت شود و تا رسیدن هریک از فرزندان متولد شده به سن هفت سالگی، ماهانه دویست دلار هزینه نگهداری ،سلامت و بهداشت نیز به والدین پرداخت شود و اگرچه اکنون تمایل والدین به فرزند دارشدن در مقایسه با دهه نود میلادی که بحران اقتصادی روسیه تمایل آنان رابه فرزند دارشدن کاهش داده بود، بیشتر شده است ولی نگرانی دولت همچنان باقی است چه آنکه هزینه‌های روزمره زندگی و گرانی روسیه که پایتختش برای سومین سال پیاپی به عنوان گرانترین پایتخت جهان شناخته شده است، ممکن است این تمایل را بازستاند و بحران جمعیتی همچنان لا ینحل باقی بماند. از این رو ترویج آموزه‌های شرقی به عنوان یک راهکار جدی در تمایل به حفظ کانون خانواده وافزایش زاد و ولد، اتخاذ گردیده است و اکنون در روسیه در جهت تشویق به تشکیل خانواده، حفظ خانواده‌های تشکیل شده، و افزایش تمایل به فرزند دارشدن، تبلیغات وسیعی صورت می‌پذیرد و دولت بر این باور است که باید هرچه زودتر این بحران را مدیریت کند.

یکی از مسائل مهم دیگر در جامعه روسیه که سرچشمه بسیاری از مجادلات سیاسی نیز شده، نیروی کار مهاجر در روسیه است که آمار آن را تا 10 میلیون نفر نیز برآورد کرده اند.از کشور ازبکستان دو میلیون و 300 هزار نفر، ‌اوکراین یک میلیون و 400 هزار نفر،‌ تاجیکستان یک میلیون و 60 هزار نفر،‌ آذربایجان 620 هزار نفر و قرقیزستان 540 هزار نفر نیروی کار در روسیه حضور دارند. اداره خدمات مهاجرت تاجیکستان اعلام کرده است که طی ماه های ژانویه تا نوامبر سال 2012 میلادی از این کشور 824 هزار نفر به روسیه رفته و در همین مدت 576 هزار نفر از روسیه به کشور خود برگشته اند. به گفته مسوولین اقتصادی تاجیکستان 50 درصد نیروی کار این کشور هفت میلیون نفری به روسیه و دیگر کشورهای مشترک المنافع مهاجرت کرده اند که رقم بالایی است و با آمار اداره مهاجرت تناقض دارد. بانک جهانی در گزارش اخیر خود اعلام کرده بود که مهاجران تاجیکستان بعد از ازبکستان بیشترین میزان ارز را به کشورشان انتقال داده اند. بر اساس گزارش این بانک، مهاجران تاجیک در سال 2011 از روسیه و دیگر کشورهای مشترک المنافع سه میلیارد دلار به تاجیکستان انتقال داده بودند که در سال 2012 میلادی  به ببش از سه و نیم میلیارد دلار افزایش یافت. این رقم به اندازه 50 درصد درآمد محصولات داخلی این کشور است. بر اساس آمار اداره خدمات مهاجرت روسیه 12 میلیون و 500 هزار مهاجر از سراسر جهان در روسیه به سر می برند(11/10/1391/http://www.chb.irna.ir/fa/News/80480345).

  در سال 2012  ‌دولت ‌روسیه ‌مصوبه ‌654 ‌درباره ‌مقررات ‌ثبت ‌مهاجران ‌در ‌روسیه ‌را ‌منتشر ‌کرد ‌که ‌اين سند ‌اساسی ‌در ‌زمینه ‌اجرای ‌قانون ‌فدرال ‌در ‌باره ‌ثبت ‌مهاجرتی ‌می‌باشد. ‌نکته مهم در ‌این ‌سند ‌شامل ‌حال ‌خارجیانی ‌که ‌برای ‌کار ‌می‌آیند ‌و ‌نیز ‌گردشگران ‌سازمان ‌نیافته ‌خواهد شد. ‌آن‌ها ‌از ‌این ‌به ‌بعد ‌می‌توانند ‌در ‌خاک ‌روسیه ‌یک ‌هفته ‌(به ‌جای ‌سه ‌روز) ‌بدون ‌ثبت ‌در ‌سازمان های ‌مربوطه ‌محلی ‌اقامت ‌داشته ‌باشند ‌در ‌حالی ‌که ‌متخصصین ‌درجه ‌بالا ‌می‌توانند ‌سه ‌ماه ‌بدون ‌ثبت ‌رسمی ‌در ‌خاک ‌روسیه ‌کار ‌کنند. ‌مطابق ‌با ‌مقررات ‌جدید، ‌این ‌افراد ‌و ‌اعضای ‌خانواده‌های آن‌ها ‌موظف ‌نیستند ‌تا ‌گذشت ‌3 ‌ماه ‌از ‌زمان ‌ورود ‌به ‌خاك ‌فدراسیون ‌روسیه ‌مشغول ‌ثبت ‌رسمی ‌خود ‌شوند. ‌اگر ‌در ‌خاک ‌روسیه ‌شغل عوض ‌کرده ‌و ‌در ‌محل ‌جدید ‌کمتر ‌از ‌یک ‌ماه ‌کار ‌کرده ‌باشند، ‌نباید ‌دوباره ‌ثبت ‌شوند (يعني ضرورت ثبت بعد از گذشت يك ماه از زمان تغيير محل كار فراهم مي‌شود). ‌در ‌همه ‌موارد ‌دیگر ‌باید ‌ظرف ‌مدت ‌7 ‌روز ‌به ‌ثبت ‌برسند. ‌این ‌امر ‌در ‌عمل ‌بدان ‌معنی ‌است ‌که ‌این گونه ‌متخصصین ‌باید ‌ظرف ‌مدت ‌100 ‌روز ‌از ‌روز ‌ورود ‌به ‌خاک ‌فدراسیون ‌روسیه ‌به ‌ثبت ‌برسند ‌که ‌در صورت ‌جابجایی ‌در ‌داخل ‌روسیه ‌این ‌مدت ‌برابر ‌40 ‌روز ‌است.

برای ‌متخصصین ‌با ‌تخصص ‌پایین‌تر ‌(که ‌اغلب ‌از ‌جامعه ‌مشترک ‌المنافع ‌می‌آیند) ‌نیز ‌تسهیلات ‌پیشبینی ‌شده ‌است. ‌این ‌گروه ‌قبلاً ‌مجبور ‌بودند ‌تا ‌سه ‌روز ‌بعد ‌از ‌ورود ‌به ‌روسیه ‌سرویس ‌فدرال ‌مهاجرت ‌را از حضور خود در خاك روسيه ‌مطلع ‌کنند ‌ولی ‌در ‌مقررات ‌جدید ‌این ‌مدت ‌تا ‌7 ‌روز ‌افزایش ‌یافته ‌است. ‌به ‌گزارش ‌کمیته ‌دولتي ‌آمار، ‌در ‌سال ‌2010 ‌تنها از ‌کشورهایی ‌که ‌با ‌روسیه ‌رژیم ‌روادید ‌دارند، ‌4.4 ‌میلیون ‌نفر ‌وارد ‌روسیه ‌شدند. ‌قواعد ‌جدید ‌شامل ‌حال ‌گردشگران ‌«غیر ‌منظم» ‌نیز ‌می‌شود. ‌این ‌افراد ‌با ‌ویزای ‌توریستی ‌آمده ‌ولی ‌در ‌هتل‌ها ‌زندگی ‌می‌کنند. ‌آن‌ها ‌هم ‌باید ‌به ‌سرویس ‌مهاجرت ‌مراجعه ‌کنند. ‌ولی ‌در ‌میان ‌گردشگران ‌واقعی ‌چنین ‌افرادی ‌کم ‌هستند ‌زیرا ‌90% ‌آن‌ها ‌در ‌هتل ‌زندگی ‌می‌کنند. نحوه ‌جدید ‌حذف ‌فرد ‌خارجی ‌از ‌ثبت ‌در ‌محل ‌اقامت ‌نیز ‌شایان ‌ذکر ‌است. ‌طبق ‌مقررات ‌گذشته، ‌هنگامی ‌که ‌فرد ‌خارجی ‌به ‌شهر ‌دیگر ‌در ‌خاک ‌روسیه ‌منتقل ‌می‌شد، ‌طرف ‌میزبان ‌بایستی ‌برگ ‌مخصوص ‌اطلاعیه ‌ورود ‌وی ‌به ‌خاک ‌روسیه ‌را ‌پر ‌کرده ‌و ‌با ‌ذکر ‌تاریخ ‌رسیدن ‌به ‌محل ‌جدید ‌کار ‌به ‌سرویس ‌مهاجرت ‌ارسال ‌نماید. ‌ولی ‌از ‌این ‌به ‌بعد ‌چنین ‌چیزی ‌لازم نخواهد شد. ‌سرویس ‌فدرال ‌مهاجرت ‌بعد ‌از ‌دریافت ‌اطلاعات ‌درباره ‌محل ‌جدید ‌اقامت ‌فرد ‌خارجی ‌در ‌خاک ‌روسیه ‌یا ‌خروج ‌وی ‌از ‌سرزمین ‌فدراسیون ‌روسیه ‌از ‌ارگان های ‌نظارت ‌مرزبانی، ‌افراد ‌خارج ‌شده ‌را ‌به ‌صورت ‌اتوماتیک ‌از ‌ثبت خود ‌حذف ‌خواهد ‌کرد. مقررات ‌جدید ‌آزادتر ‌شده ‌و ‌هدف ‌آن، ‌مشروعیت ‌بخشیدن ‌به ‌اقامت ‌مهاجران ‌در ‌روسیه ‌و ‌کاهش ‌فساد ‌مالی ‌در ‌این زمينه ‌است. ‌نیکلای ‌کوردیوموف ‌رئیس ‌شورای ‌اتحادیه ‌بین ‌المللی ‌مهاجرت ‌کاری ‌گفت: ‌«مهاجران ‌معمولاً ‌از ‌مقررات ‌ثبت ‌اطلاع ‌کافی ‌ندارند. ‌سه ‌روز ‌برای ‌درک ‌همه ‌خواست‌های ‌قوانین ‌روسیه ‌کافی ‌نیست. ‌به ‌همین ‌دلیل ‌آن‌ها ‌مجبورند ‌به ‌واسطه‌ها ‌پول ‌بپردازند. ‌و ‌حالا ‌برای ‌پیدا ‌کردن ‌محل ‌اقامت ‌فرصت ‌بیشتری ‌دارند ‌که ‌در ‌این ‌شرایط ‌استفاده ‌از ‌آدرس‌های ‌خریده ‌شده ‌کمتر ‌خواهد ‌شد». ‌البته ‌با ‌توجه ‌به ‌اینکه ‌تغییرات ‌اصولی ‌برنامه‌ريزي ‌نشده ‌است، ‌افزایش ‌ورود ‌مهاجران ‌به ‌روسیه ‌پیشبینی ‌نمی‌شود  ( http://www.iras.ir/vdchk6nz.23n6qdftt2.html).

تحلیل گران اقتصادی بر این باورند که بدون کارگران مهاجر خارجی قادر نیست تا رشد اقتصادی و افزایش جمعیتی خود را تامین کند. ویاچسلا وپولتانین گفته است که به دلیل نابسامانی های اقتصادی ناشی از فروپاشی شوروی، روسیه سالیانه حدود یک میلیون نفر از جمعیت خود را از دست می دهد. از سوی دیگر، جوانان این کشور تمایلی ندارند در بخش های صنعت و تولید، کشاورزی، ساختمان سازی و راه کار کنند. از این رو ما مجبور هستیم از کارگران مهاجر آسیای مرکزی استفاده کنیم. بر اساس آمار رسمی، در حال حاضر در روسیه، کارگران مهاجر خارجی 10 درصد از مجموع تولیدات ناخالص ملی این کشور را به خود اختصاص داده اند که شاخص بالایی به حساب می آید. کارفرمایان روسی، به خاطر تمایل نداشتن شهروندان کشورهای آسیای مرکزی به مشروبات الکلی ترجیح می دهند این افراد را استخدام کنند و این، برای کارگران مهاجر امتیاز محسوب می شود    http://tajik.irib.ir/persian/news/world/item/13949 ).

دميتري مدويديف رئيس جمهور روسيه اعلام نموده کارگران مهاجر هم اميد روسيه و هم دردسر آن است. به گزارش نوواستي؛ وي طي گفتگو با خبرنگاران منطقه‌اي گفت اين نيروها براي برخي شهرها و بطور اخص شهرهاي نسبتاً کوچک که مهاجران ميتوانند بسادگي بازار کار آنها را متلاشي کنند «واقعاً مسئله بزرگي هستند. اما در مورد کل اوضاع بايد گفت مهاجران هم اميدبخش هستند و هم مشکل زا زيرا از يک طرف بايد توازن نيروي کار در کار باشد و از طرف ديگر ما در مناطقي که با کسري نيروي کار مواجه ميشوند مشکل داريم و اين مشکل را نميشود بدون کارگران مهاجر تنظيم کرد. رئيس جمهور گفت از 15 ميليون مهاجري که وارد روسيه شدهاند فقط 5 ميليون اقامت خود را ثبت کردهاند. وي خاطر نشان نمود فقط 3% جنايات در روسيه توسط اتباع بيگانه ارتکاب ميشود ولي اغلب آنها پروندههاي جنجالي هستند و به همين دليل احوالات ضد مهاجران بروز ميکند. وي در هر حال تأکيد نمود که اين جنايات بايد بدقت بازرسي شود. پوتین نیز در مقاله ای در بهمن ماه 1390، نوشت که برای جلوگیری از تبدیل روسیه به فضای خالی، سالانه باید 300 هزار مهاجر وارد کشور شود. او از ضرورت یک سیاست معقول مهاجرتی یاد کرد که در درجه نخست باید معطوف به روس های مقیم خارج و کارگران ماهر خارجی و جوانان با ستعداد باشد(http://iraneurasia.ir/fa/20849.2012/02/15 ).