مهاجرت و پناهندگی در روسیه
روسیه مهاجرت اساسی رو به شرق را قبل از سال 1917 و پس از پایان جنگ جهانی دوم در سال 1945، بخصوص در جنوب و شرق سیبری تجربه کرد. این چنین مهاجرتی به شدت توسط حکومت اتحادیه شوروی که قصد ساختن مراکز صنعتی در شرق کوههای اورال، بعد از جنگ را داشت، مورد تشویق و تقویت قرار گرفته بود. در سالهای اخیر، این مهاجرت با ترک کردن شمال سیبری و شرق روسیه به سمت روسیهی اروپایی توسط شهروندان آنها، معکوس شده است. همچنین در طول دورهی اتحادیهی شوروی، هزاران گروه قومی روسی به دیگر جماهیر اتحادیهای مهاجرت کردند. این جریان از نیمهی سال 1970 شروع به معکوس شدن کرد، و فروپاشی اتحادیهی روسیه در سال 1991 منجر به بازگشت تعداد باز هم بیشتری از گروههای قومی روس به فدراسیون روسیه، شد. جنوب شرقی روسیه (از شمال قفقاز تا جنوب شرقی سیبری)، مسکو و سن پترزبورگ، مقصد اصلی برای مهاجرین شده بودند. ملیتهای خارجی مثل چینیها، در تعداد به نسبت کمتری، به سمت شرق روسیه و شهرهای بزرگ مهاجرت کردند. این مهاجرتها برای جبران کاهش سراسری جمعیت روسیه ناکافی بودند.
ریاست سرویس فدرال مهاجرت به اجرای دستور ولادیمیر پوتین مبنی بر تبدیل روسیه به کشوری جالب برای کارگران خارجی پرداختهاند. رئیس جمهور پوتین به این نکته توجه جلب کرد که “جمعیت مستعد به کار روسیه به سرعت کاهش مییابد که این امر در آینده نزدیک بر رشد اقتصادی و امکان اجرای تعهدات اجتماعی اثر بسیار منفی خواهد گذاشت”. رئیس جمهور هدف ایجاد هرچه سریعتر شرایط بهتر برای جلب افرادی که بتوانند در توسعه روسیه سهم مثبتی ایفا کنند، را مطرح کرد. در هر حال، ریاست سرویس فدرال مهاجرت مایل است پایگاه حقوقی سیاست مهاجرتی جاری را تکمیل کند. قانون “ تابعیت” و “اقامت اتباع خارجی در فدراسیون روسیه” مورد بازنگری قرار دهد. مطابق آن هر کارگر مهاجری که وارد روسیه شد، باید به ثبت رسمی برسد و کسی نمیتواند به او جواب رد بدهد[۱].
یکی از مسایل اجتماعی روسیه کاهش جمعیت بوده است و این موضوع به یک نگرانی و دغدغه مهم برای دولتمردان در آمده است. طی سالهای جاری تعداد فارغ التحصیلان مدارس به میزان بیش از 40% کاهش یافته و به تناسب آن،پذیرش دانشجویان به همه مؤسسات آموزشی حرفهای نیز کاهش خواهد یافت. وضعیت جمعیتی کنونی باعث میشود که در سال 2008 کرسیهای همه دانشگاههای روسیه برای همه فارغ التحصیلان مدارس کفایت کند.طبق اطلاعات وزارت آموزش، چند سال بعد فقط 800 هزار نفر کلاس یازدهم دبستانها را تمام خواهند کرد. جهت مقایسه، چند سال قبل بیش از دو میلیون نفر داوطلب انواع مختلف آموزش در دانشگاههای روسیه شدهاند. در این شرایط این سئوال بروز میکند که چه تناسبی میان کرسیهای پولی و رایگان دانشگاهها بر قرار خواهد شد در حالی که اکنون گرایش رشد (ولو نه چندان زیاد) تعداد فرصتهای آموزشی رایگان (180 نفر به ازای هر 10 هزار نفر به جای 159 نفر طی چند سال اخیر) مشاهده میشود. شاید در آینده فرصتهای دانشجویی رایگان بیشتر شوند؟ولی وزیر آموزش روسیه جواب منفی این سئوال را داد چرا که رقم 180 نفر به ازای 10 هزار نفر تغییر نخواهد کرد. از اینجا مسأله دیگری سرچشمه میگیرد و آن این است که دانشگاهها به مرور زمان امکان دریافت درآمد از طریق اخذ حق آموزش را از دست میدهند. به عقیده وزارت آموزش، در این شرایط مالی بهترین راه حل برای دانشگاهها این است که به فروش پژوهشهای علمی خود بپردازند.
نظامیان مستعفی که میزان آنها در حال حاضر برابر 85.5% است، بیکاران (38.8%) و مهاجران (50%)مصرف کنندگان اساسی خدمات در زمینه دانشافزایی حرفهای هستند. به عقیده ولادیمیر مائو، در حال حاضر دانشافزایی کادرهای متخصص به صورت غیر متمرکز در چارچوب مؤسسات آموزشی، سازمانهای تجاری و شرکتهای تربیت کادرها صورت میگیرد. بهتر است که سیستم آموزش شبکهای در چارچوب یک برنامه گنجانده شود. به منظور تشویق سازمانهای تجاری به شرکت در این برنامه پیشنهاد شده است شرایطی ایجاد شود که هر سازمانی موظف شود درصد مقرر درآمد خود را به بنیاد ارتقای سطح تخصص کارمندان واریز کند (چنانچه این فعالیت در چارچوب همان شرکت انجام بگیرد). اگر سازمانی در این زمینه فعالیت نکند، این مبلغ به بنیاد دولتی تجدید آموزش و دانشافزایی کادرهای متخصص واریز خواهد شد. این برنامه طراحی و تکمیل شده و جهت بررسی تسلیم دولت روسیه شد.
حفظ جمعیت کشور، هدف واقعی سیاست دولتی است که در چارچوب پروژههای ملی حائز اولویت عملی میشود. به گزارش کمیته دولتی آمار، تا سال2020 شمار جمعیت روسیه برابر136.2 میلیون نفر خواهد شد یعنی نسبت به سال 2005 به میزان 7.3 میلیون نفر کاهش خواهد یافت. این در حالی است که رشد نرخ زاد و ولد پیش بینی میشود. کاهش جمعیت، موجب افزایش میانگین سن مردم روسیه میشود. از 2005 تا2020 جمعیت مستعد به کار کشور به میزان 13.6 میلیون نفر کاهش خواهد یافت که اثرات منفی این وضع تنها به بخش اقتصاد محدود نخواهد شد. کاهش کلی جمعیت، تقلیل تراکم جمعیت تا سطح 3 برابر کمتر از سطح جهانی، خطر کاهش نفوذ سیاسی، اقتصادی و نظامی روسیه در جهان را به دنبال دارد. همین امر مساله حفظ جمعیت را شدت بخشیده است. واقعیت این است که جمعیت کشورمان هر چه کمتر باشد، میزان استقلال و توانایی کشور نیز کمتر میشود. از اینجا معلوم میشود که سیاست جمعیتی از حدود آمار پا فراتر گذاشته و ابعاد گستردهتری دارد. گفتنی است که میخاییل لومونوسوف، دانشمند بزرگ روس، حدود دو قرن و نیم پیش بررسی این مساله را نه ازجنبههای جمعیتی بلکه از بررسی سوء استفادهها و رشوه خواری کارمندان دولت شروع کرده بود. وی نقطه نظرات خود را در کتاب «تفکراتی چند درباره تکثیر و حفظ مردم روسیه» بیان کرد. هدف «تکثیر و حفظ مردم روسیه» پیچیدهتر از گذشته شده است. به همین دلیل توسعه ملت باید به عنوان هدف اساسی سیاست ما تلقی شود که مستلزم اتخاذ یک سری اقدامات در زمینه سیاسی، قانونگذاری، اقتصاد و غیره است[۲].
راهکارهای دولت روسیه برای برون رفت از بحران جمعیتی روسیه با آنکه کشوری اروپائی است ولی تاثیر پذیریاش از شرق به ویژه در زمینه فرهنگی و اجتماعی را نمیتوان انکار کرد، چه آنکه از دیر باز آموزههای اجتماعی و فرهنگی روسیه در تعامل نزدیک با شرق بوده است و اساسا در تعاملات سیاسی نیز همواره ترجیح میداده است تعاملاتش با شرق را حفظ کند. نیم نگاهی به گذشته تعاملات این کشور پهناور، گویای آن است که از زمان حکومت تزارها و پس از آن واز سال 1917 میلادی و سر کار آمدن بلشویکها همواره کوشیده است مناسبات خود را با کشورهای بلوک شرق گسترش دهد و در مواردی ریسک حمایت از آنها را در برابر غرب به عنوان استراتژی بلند مدت خود، بپذیرد.
اکنون نگرانی از کاهش جمعیت جوان کشور، و کاهش زاد ولد و پیش بینی کاهش جمعیت از یکصد و پنجاه میلیون نفر در سال 2008 میلادی به یکصد و بیست میلیون نفر در سال 2030 میلادی سبب گردیده است تا دولت روسیه با بهرهگیری از نظرات کارشناسان مربوطه راهکارهای عملی را برای جلوگیری از این بحران جستجو کند. نگرانی از کاهش جمعیت تا سال 2030 میلادی سبب گردیده است تا اکنون برای تشویق والدین به فرزندآوری مبلغ یازده هزار دلار به عنوان «سرمایه گذاری مادر» به والدینی که فرزندشان متولد شود پرداخت شود و تا رسیدن هریک از فرزندان متولد شده به سن هفت سالگی، ماهانه دویست دلار هزینه نگهداری، سلامت و بهداشت نیز به والدین پرداخت شود و اگرچه اکنون تمایل والدین به فرزنددارشدن در مقایسه با دهه نود میلادی که بحران اقتصادی روسیه تمایل آنان رابه فرزنددارشدن کاهش داده بود، بیشتر شده است ولی نگرانی دولت همچنان باقی است چه آنکه هزینههای روزمره زندگی و گرانی روسیه که پایتختش برای سومین سال پیاپی به عنوان گرانترین پایتخت جهان شناخته شده است، ممکن است این تمایل را بازستاند و بحران جمعیتی همچنان لاینحل باقی بماند. از این رو ترویج آموزههای شرقی به عنوان یک راهکار جدی در تمایل به حفظ کانون خانواده و افزایش زاد و ولد، اتخاذ گردیده است و اکنون در روسیه در جهت تشویق به تشکیل خانواده، حفظ خانوادههای تشکیل شده، و افزایش تمایل به فرزند دارشدن، تبلیغات وسیعی صورت میپذیرد و دولت بر این باور است که باید هرچه زودتر این بحران را مدیریت کند.
یکی از مسائل مهم دیگر در جامعه روسیه که سرچشمه بسیاری از مجادلات سیاسی نیز شده، نیروی کار مهاجر در روسیه است که آمار آن را تا 10 میلیون نفر نیز برآورد کرده اند. از کشور ازبکستان دو میلیون و 300 هزار نفر، اوکراین یک میلیون و 400 هزار نفر، تاجیکستان یک میلیون و 60 هزار نفر، آذربایجان 620 هزار نفر و قرقیزستان 540 هزار نفر نیروی کار در روسیه حضور دارند. اداره خدمات مهاجرت تاجیکستان اعلام کرده است که طی ماههای ژانویه تا نوامبر سال 2012 میلادی از این کشور 824 هزار نفر به روسیه رفته و در همین مدت 576 هزار نفر از روسیه به کشور خود برگشته اند. به گفته مسوولین اقتصادی تاجیکستان 50 درصد نیروی کار این کشور هفت میلیون نفری به روسیه و دیگر کشورهای مشترک المنافع مهاجرت کرده اند که رقم بالایی است و با آمار اداره مهاجرت تناقض دارد. بانک جهانی در گزارش اخیر خود اعلام کرده بود که مهاجران تاجیکستان بعد از ازبکستان بیشترین میزان ارز را به کشورشان انتقال داده اند. بر اساس گزارش این بانک، مهاجران تاجیک در سال 2011 از روسیه و دیگر کشورهای مشترک المنافع سه میلیارد دلار به تاجیکستان انتقال داده بودند که در سال 2012 میلادی به بیش از سه و نیم میلیارد دلار افزایش یافت. این رقم به اندازه 50 درصد درآمد محصولات داخلی این کشور است. بر اساس آمار اداره خدمات مهاجرت روسیه 12 میلیون و 500 هزار مهاجر از سراسر جهان در روسیه به سر میبرند[۳].
در سال 2012 دولت روسیه مصوبه 654 درباره مقررات ثبت مهاجران در روسیه را منتشر کرد که این سند اساسی در زمینه اجرای قانون فدرال درباره ثبت مهاجرتی میباشد. نکته مهم در این سند شامل حال خارجیانی که برای کار میآیند و نیز گردشگران سازمان نیافته خواهد شد. آنها از این به بعد میتوانند در خاک روسیه یک هفته (به جای سه روز) بدون ثبت در سازمانهای مربوطه محلی اقامت داشته باشند در حالی که متخصصین درجه بالا میتوانند سه ماه بدون ثبت رسمی در خاک روسیه کار کنند. مطابق با مقررات جدید، این افراد و اعضای خانوادههای آنها موظف نیستند تا گذشت 3 ماه از زمان ورود به خاک فدراسیون روسیه مشغول ثبت رسمی خود شوند. اگر در خاک روسیه شغل عوض کرده و در محل جدید کمتر از یک ماه کار کرده باشند، نباید دوباره ثبت شوند (یعنی ضرورت ثبت بعد از گذشت یک ماه از زمان تغییر محل کار فراهم میشود). در همه موارد دیگر باید ظرف مدت 7 روز به ثبت برسند. این امر در عمل بدان معنی است که این گونه متخصصین باید ظرف مدت 100 روز از روز ورود به خاک فدراسیون روسیه به ثبت برسند که در صورت جابجایی در داخل روسیه این مدت برابر 40 روز است.
برای متخصصین با تخصص پایینتر (که اغلب از جامعه مشترک المنافع میآیند) نیز تسهیلات پیشبینی شده است. این گروه قبلاً مجبور بودند تا سه روز بعد از ورود به روسیه سرویس فدرال مهاجرت را از حضور خود در خاک روسیه مطلع کنند ولی در مقررات جدید این مدت تا 7 روز افزایش یافته است. به گزارش کمیته دولتی آمار، در سال 2010 تنها از کشورهایی که با روسیه رژیم روادید دارند، 4.4 میلیون نفر وارد روسیه شدند. قواعد جدید شامل حال گردشگران «غیر منظم» نیز میشود. این افراد با ویزای توریستی آمده ولی در هتلها زندگی میکنند. آنها هم باید به سرویس مهاجرت مراجعه کنند. ولی در میان گردشگران واقعی چنین افرادی کم هستند زیرا 90% آنها در هتل زندگی میکنند. نحوه جدید حذف فرد خارجی از ثبت در محل اقامت نیز شایان ذکر است. طبق مقررات گذشته، هنگامی که فرد خارجی به شهر دیگر در خاک روسیه منتقل میشد، طرف میزبان بایستی برگ مخصوص اطلاعیه ورود وی به خاک روسیه را پر کرده و با ذکر تاریخ رسیدن به محل جدید کار به سرویس مهاجرت ارسال نماید. ولی از این به بعد چنین چیزی لازم نخواهد شد. سرویس فدرال مهاجرت بعد از دریافت اطلاعات درباره محل جدید اقامت فرد خارجی در خاک روسیه یا خروج وی از سرزمین فدراسیون روسیه از ارگانهای نظارت مرزبانی، افراد خارج شده را به صورت اتوماتیک از ثبت خود حذف خواهد کرد. مقررات جدید آزادتر شده و هدف آن، مشروعیت بخشیدن به اقامت مهاجران در روسیه و کاهش فساد مالی در این زمینه است. نیکلای کوردیوموف رئیس شورای اتحادیه بین المللی مهاجرت کاری گفت: «مهاجران معمولاً از مقررات ثبت اطلاع کافی ندارند. سه روز برای درک همه خواستهای قوانین روسیه کافی نیست. به همین دلیل آنها مجبورند به واسطهها پول بپردازند. و حالا برای پیدا کردن محل اقامت فرصت بیشتری دارند که در این شرایط استفاده از آدرسهای خریده شده کمتر خواهد شد». البته با توجه به اینکه تغییرات اصولی برنامهریزی نشده است، افزایش ورود مهاجران به روسیه پیشبینی نمیشود[۴].
تحلیل گران اقتصادی بر این باورند که بدون کارگران مهاجر خارجی قادر نیست تا رشد اقتصادی و افزایش جمعیتی خود را تامین کند. ویاچسلا وپولتانین گفته است که به دلیل نابسامانیهای اقتصادی ناشی از فروپاشی شوروی، روسیه سالیانه حدود یک میلیون نفر از جمعیت خود را از دست میدهد. از سوی دیگر، جوانان این کشور تمایلی ندارند در بخش های صنعت و تولید، کشاورزی، ساختمان سازی و راه کار کنند. از این رو ما مجبور هستیم از کارگران مهاجر آسیای مرکزی استفاده کنیم. بر اساس آمار رسمی، در حال حاضر در روسیه، کارگران مهاجر خارجی 10 درصد از مجموع تولیدات ناخالص ملی این کشور را به خود اختصاص داده اند که شاخص بالایی به حساب میآید. کارفرمایان روسی، به خاطر تمایل نداشتن شهروندان کشورهای آسیای مرکزی به مشروبات الکلی ترجیح میدهند این افراد را استخدام کنند و این، برای کارگران مهاجر امتیاز محسوب میشود[۵].
دمیتری مدویدیف رئیس جمهور روسیه اعلام نموده کارگران مهاجر هم امید روسیه و هم دردسر آن است. به گزارش نوواستی؛ وی طی گفتگو با خبرنگاران منطقهای گفت این نیروها برای برخی شهرها و بطور اخص شهرهای نسبتاً کوچک که مهاجران میتوانند بسادگی بازار کار آنها را متلاشی کنند «واقعاً مسئله بزرگی هستند. اما در مورد کل اوضاع باید گفت مهاجران هم امیدبخش هستند و هم مشکلزا زیرا از یک طرف باید توازن نیروی کار در کار باشد و از طرف دیگر ما در مناطقی که با کسری نیروی کار مواجه میشوند مشکل داریم و این مشکل را نمیشود بدون کارگران مهاجر تنظیم کرد. رئیس جمهور گفت از 15 میلیون مهاجری که وارد روسیه شدهاند فقط 5 میلیون اقامت خود را ثبت کردهاند. وی خاطر نشان نمود فقط 3% جنایات در روسیه توسط اتباع بیگانه ارتکاب میشود ولی اغلب آنها پروندههای جنجالی هستند و به همین دلیل احوالات ضد مهاجران بروز میکند. وی در هر حال تأکید نمود که این جنایات باید بدقت بازرسی شود. پوتین نیز در مقالهای در بهمن ماه 1390، نوشت که برای جلوگیری از تبدیل روسیه به فضای خالی، سالانه باید 300 هزار مهاجر وارد کشور شود. او از ضرورت یک سیاست معقول مهاجرتی یاد کرد که در درجه نخست باید معطوف به روسهای مقیم خارج و کارگران ماهر خارجی و جوانان بااستعداد باشد[۶][۷].
در حال به روز رسانی و ویرایش
نیز نگاه کنید به
مهاجرت و پناهندگی در تایلند؛ مهاجرت و پناهندگی در ژاپن؛ مهاجرت و پناهندگی در کانادا؛ مهاجرت و پناهندگی در کوبا؛ مهاجرت و پناهندگی در لبنان؛ مهاجرت و پناهندگی در مصر؛ مهاجرت و پناهندگی در چین؛ مهاجرت و پناهندگی در تونس؛ مهاجرت و پناهندگی در سنگال؛ مهاجرت و پناهندگی در آرژانتین؛ مهاجرت و پناهندگی در فرانسه؛ مهاجرت و پناهندگی در سودان؛ مهاجرت و پناهندگی در زیمبابوه؛ مهاجرت و پناهندگی در اوکراین؛ مهاجرت و پناهندگی در اسپانیا؛ مهاجرت و پناهندگی در اردن؛ مهاجرت و پناهندگی در سیرالئون؛ مهاجرت و پناهندگی در قطر؛ مهاجرت و پناهندگی در قزاقستان؛ مهاجرت و پناهندگی در بنگلادش؛ مهاجرت و پناهندگی در سریلانکا؛ مهاجرت و پناهندگی در تاجیکستان
کتابشناسی
- ↑ روزنامه “ورمیا-نووستی”، (2004 24 نوامبر).
- ↑ استپاشین، سرگئی(2007)، "بحران جمعیت در روسیه"، نشریه فرهنگ روس، شماره 22 و 23، پاییز 1387. ص60.
- ↑ برگرفته از https://www.chb.irna.ir/fa/News/80480345
- ↑ برگرفته از http://www.iras.ir/vdchk6nz.23n6qdftt2.html
- ↑ برگرفته از http://tajik.irib.ir/persian/news/world/item/13949
- ↑ برگرفته از http://iraneurasia.ir/fa/20849.2012/02/15
- ↑ کرمی، جهانگیر (1392). جامعه و فرهنگ روسیه. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، جلد اول، ص. 143-152.