وهابیت در تونس
وهابیت از جریانهای فکری و سیاسی وارداتی و غیربومی تونس است و هیچگاه در طول تاریخ معاصر این کشور مقبولیت عمومی نداشته است. سعود بن عبدالعزیز (د۱۲۲۹ق) و محمد بن عبدالوهاب (د۱۲۰۶ ق) از زمان تسلط بر مکه و مدینه در سال ۱۲۱۷ قمری به علمای مغرب و تونس نامه نوشتند و آنها را به عقاید خویش فراخواندند که با واکنش تند علما و بزرگان دینی، بهویژه علمای
تونس روبهرو شدند (ردیسی حمادی، ۲۰۰۸م، ص ۱۳).
۱، نگارنده در برخی از خانههای تونسی کتاب و عکسهای چگوارا را مشاهده کرده است که بیشتر مورد علاقه جوانان است؛ البته شخصیت انقلابی کمونیستها برای آنها جالبتر است تا افکار و عقاید کمونیستی.
بورقیبه و بن علی در سیاست ظاهری خود، به وهابیت اجازه فعالیت نمیدادند و برآنها نظارت داشتند. نیروهای امنیتی تونس پیش از وقوع انقلاب کرامت در این کشور به داشتن محاسن بلند مردان و پوشیدن نقاب زنان بسیار حساس بودند؛ اما با انقلاب تونس افکار وهابی از دو راه تبلیغات رسانهای و مساعدتهای مالی حکومت سعودی و همپیمانان او در بین توده مردمگسترش یافت.گرایش بخشی از جامعه تونس به وهابیت به دلیل سطحینگری و بیاطلاعی از ماهیت تفکرات وهابیت است و باید آن را پاسخی احساسی به اقدامات دینستیزانه حکومتهای لائیک تونس دانست. پس از پیروزی انقلاب تونس حاکمیت شریعت اسلامی، اجباریشدن حجاب و تغییر پرچم تونس از مهمترین درخواستهای طرفداران جریان وهابیت بود و آنها برای رسیدن به خواستههای خود تا آنجا پیش رفتند که از روش حذف فیزیکی مخالفان خود نیز استفاده کردند. نخستین ترورهای سیاسی و کشتن نیروهای امنیتی و نظامی تونس در سال ۲۰۱۳ میلادی انگشت اتهام را به سوی طرفداران این جریان نشانهگرفت؛ کسانی که خود را زیر عنوان حزب النهضة مخفیکرده بودند. اقدامات طرفداران وهابیت در تونس که بهنظر میرسد با چراغ سبز دولت موقت بود، در کاهش محبوبیت و جایگاه سیاسی و فرهنگی حزب اسلامگرای النهضه که به طرفداری از این جریان متهم است، مؤثر بود.