تشیع در تونس
بهنظر میرسد ائمه اهلالبیت (ع) از طریق وکلای خود با مردم شمال آفریقا در ارتباط بودهاند و تونس نیز در این شبکه ارتباطی قرار داشته است. تونسیها مذهب حنفی و مذهب شیعه را مشرقی، به معنای از شرق آمده میدانند. تشیع در تونس پیش از آنکه یک مذهب فقهی باشد، یک مکتب فکری و عقیدتی است؛ وجود جریان تصوف در تونس، در استمرار تشیع در این کشور نقش داشته است (بنانی، ۲۲۴:۱۴۳۲).
حضور تشیع در افریقیه به سال ۱۷۰ قمری و با آمدن ادریس بن عبدالله کامل (د۱۷۶ق) شکل حکومتی به خود گرفت و ۱، یکی از اباضیهای تونس به نگارنده میگفت: «من إباضی هستم توارثا نه عقیدة و مانند شما شیعیان بهنوعی ولایتفقیه معتقدم؛ البته درست است که ما به خوارج میرسیم، ولی برای خارجی دو تفسیر است: خروج بر امام علی (ع) و خروج بر بنیامیه و ما دومی هستیم. فقه اباضی به فقه شیعه نزدیک است؛ مثلا ما خمس داریم، ولی اهل سنت ندارند؛ در نماز دستباز هستیم و در نماز صبح قنوت داریم».
3 ۱۵۹
۱۶۰
بهدنبال او بسیاری از سادات و نوادگان امام حسن (ع) و امام حسین (ع) به شمال آفریقا کوچ کردند. شهر مساکن از مهمترین مناطق تجمع شیعیان در تونس بوده است. ادریسیها توانستند با تکیه بر قدرت معنوی آلالبیت (ع) بربرها را به سوی خود جذب کنند (جعیط، ۲۰۰۴: ۱۸۹)؛ قدرتی که هنوز هم در جامعه تونس بسیار زنده و پویاست. نسخههای خطی بسیاری در تونس وجود دارد که پیرامون اهلالبیت (ع) نوشته شده است و در گوشه و کنار خانهها و کتابخانهها خاک میخورد (طویلی، ۲۰۱۳: ۴). فاطمیان نیز با استفاده از جایگاه اهلالبیت (ع) در قلب تونسیها توانستند دولت خود را برپاکنند. ابنخلدون (د۷۳۲ق) در بحث از ظهور کرامات و امور خارقالعاده اهلبیت (ع) میگوید: «و إذا کانت الکرامة تقع لغیرهم فما ظنک بهم علما و دینا و آثارا من النبوة و عنایة من الله بالاصل الکریم تشهد لفروعه الطیبة»؛ یعنی، وقتی که کرامات برای اشخاص دیگر امکانپذیر است و از آنان به وجود میآید، چهگمان میبری در حق اهلبیت (ع) با آن علم و دین و آثاری که از نبوت در آنان بوده و عنایتی که خداوند متعال به اصل شریف آنان داشته است؛ عنایتی که به شاخههای پاکیزه آن اصل کریم رسیده است (جعفری، ۱۳۷۲: ۲/۲۷۲).
برخی از نویسندگان تونسی حضور تشیع در تونس را همزمان با فتح اسلامی این کشور میدانند و معتقدند برخی از صحابه رسول خدا (ص) و تابعین، مانند عبدالله بن عباس و عبدالله بن جعفر عقاید شیعی را وارد تونس کردهاند (بنانی، ۱۴۳۲: ۱۶۰) و ظهور شیعه در تونس پیش از دولت فاطمی بوده است (همان: ۱۶۸).
۱، القوة الکاریزمیة النبویة عند آل البیت.
اصطلاح «شجرات» به همان مفهوم شجرهنامه سادات در تونس متداول است (عبدالسلام، ۱۹۸۷: ۸۲). مفسران و فقیهان شیعه در شرق جهان اسلام با زبان منطقه افریقیه و اندلس آشنا بودهاند. ابوحمزه ثمالی (د۱۵۰ ق) در تفسیر خود آورده است، القنطار به زبان إفریقیه و اندلس به هشت هزار مثقال طلا یا نقره گفته میشود (ثمالی، بیتا: ۴۲۳).
مراسم عاشورا و نمایشهای تعزیهخوانی در عصر فاطمیان در تونس برپا میشد و شأن و جایگاه علی (ع) و حضرت فاطمه (ع) همواره در نزد مردم محترم بوده است، منابع تاریخی از وجود بازاری در قیروان به نام «سوق بنیهاشم» در قرن دوم هجری یاد میکنند (جعیط، ۲۰۰۴: ۱۶۲).
نمادهایی مانند پنجه معکوس دست انسان معروف به «ید فاطمه» و اصطلاح «حزام فاطمه» برای تعبیر از رنگینکمان از جمله نمادهایی است که در فرهنگ عمومی تونس معاصر وجود دارد و میتواند نشانههای بسیار خوبی برای شناخت جایگاه تشیع در جامعه و فرهنگ تونس باشد، امروزه، این نمادهای تشیع به همراه نمادهایی مانند ماهی، هلال و برپایی نماز باران از عادات دینی فینیقیها خوانده شود (شریف، ۱۹۹۳: ۳۲). پوشیدن عمامه سبز از سوی سادات (اشراف) در تونس رایج بوده است (بن خوجه، ۱۳۷۵: ۳۱۵).
سادات در دوران عثمانیکه اغلب در مناطقی مانند مساکن و صفاقس زندگی میکردند دارای اتحادیهای به نام «نقابة الاشراف» بودند. بسیاری از ائمه جمعه و جماعت جامع زیتونه شریف بوده و هستند. امروزه، آمار دقیقی از تعداد پیروان اهلبیت (ع) در تونس وجود ندارد و تخمین زده میشود تعداد ایشان بین چهارصد تا پانصدهزار نفر باشد.
نامهای علی، علیه، علولو، بالحسن، فاطمه، فطومه، فطوم، زهره، زهور، زهراء، حسن، حسونه، حسین، مهدی، محمدمهدی، محمدصادق، محمدعلی، موسی، تقی، رضا و محمدرضا رواج دارد. شیعیان معاصر در تونس را میتوان به دو بخش عمده تشیع سیاسی و تشیع مذهبی تقسیم کرد؛ مراد از تشیع مذهبی افرادی هستند که در خانوادهای شیعه متولد شده و پرورش یافتهاند یا از طریق مطالعه با مکتب اهلبیت (ع) آشنا شدهاند و به این مذهب گرویدهاند؛ منظور از تشیع سیاسی نیز کسانیاند که از راه سیاست به مذهب شیعه متمایل شدهاند که پیروزی انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی (ره) و پیروزیهای نظامی و سیاسی حزبالله لبنان به رهبری سید حسن نصرالله در سالهای گذشته از مهمترین عوامل گرایش به تشیع بوده است.
افکار اندیشمندانی مانند شهید محمدباقر صدر (د۱۴۰۰ق)، دکتر علی شریعتی (د۱۳۹۹ ق)، شهید مطهری (د۱۳۹۹ق) و کتابهای اندیشمند تونسی مانند دکتر تیجانی سماوی نقش مهمی در معرفی مکتب اهلالبیت (ع) داشته است، نخستین روزنامه شیعیان در تونس پس از انقلاب کرامت با عنوان الصحوه (بیداری) راهاندازی شد. با وجود این، میتوان گفت: بسیاری از تونسیها آگاهی چندانی از تشیع ندارند و میان شیعه اثنیعشریه و شیعیان اسماعیلی تفاوتی قائل نیستند.