ادبيات مِهجَر لبنان
نقطه عطف جنبش ادبی عرب، تبلور رویكرد نوینی بود كه از دهه بیست قرن بیستم در آثار گروهی از ادیبان لبنانی انعكاس یافت.[۱] این ادیبان كه به دلایل گوناگون از سالهای پایانی قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم ناگزیر از ترك وطن شده و در آمریكا سكنی گزیده بودند، با تشكیل محافل و كانونهای ادبی، فعالیتهای خود را ادامه دادند. مهمترین و تأثیرگذارترین این كانونها انجمن قلم بود كه با همت ادیبانی چون جبران خلیل جبران، میخائیل نعیمه و ایلیا ابوماضی در سال 1920 در نیویورك تأسیس شد و ریاست آن را جبران بر عهده داشت. ادیبان مهجر عموماً متأثر از نوگرایی ادبی در غرب بودند و بهطور مشخص رمانتیسیسم بر آثار آنان غلبه داشت. رویكرد ادبی مهاجران طی دهههای بیست و سی قرن گذشته تأثیر گستردهای در روند جنبش ادبی عرب و لبنان گزارد؛ آنچنانكه با عنوان مكتب ادبی مهجر در تاریخ ادبیات معاصر عرب ماندگار شد.
مكتب ادبی مهجر در واقع بسترساز انقلابی در حوزه زبان و شیوههای سنتی زبانی در همه زمینههای نظم و نثر [۲] و مهمترین تأثیر آن، تبلور رویكرد رمانتیسیسم در ادبیات عرب بود.
جبران خليل جیران
جبران خلیل جبران ( 1889-1931) از چهرههای بارز مكتب ادبی مهجر هر چند متولد لبنان بود، سالهای بسیاری از عمر خود را در خارج از وطن و به ویژه در آمریكا گذراند و بیشتر آثار ادبی و هنری خود را در آنجا خلق كرد. او اما هیچگاه وطن را فراموش نكرد و در آثار خود همچون دیگر ادیبان مهجر این اشتیاق و دلبستگی را بازتاب میداد. جبران را بایستی از جمله عصیانگران علیه وضع موجود و نظم موروث بهشمار آورد. او تقریباً در همه آثارش از جمله در العواصف، با تمام وجود بر باورها و عادتهای قدیمی كه از نگاه او مانع توسعه و سعادت انسان میشوند میتازد. البته هدف او از عصیان، دفاع از حق انسانی و زندگی متعالی است.[۳] از جبران مجموعاً 16 كتاب به زبانهای انگلیسی و عربی برجای مانده است. مهمترین اثر او كه آوازهاش را فراگیر ساخت، كتاب پیامبر بود كه در سال 1923 منتشر شد. ارواح سركش، بالهای شكسته، عیسی پسر انسان ، دیوانهها و سرگردان از جمله آثار اوست كه بیشتر آنها به فارسی نیز ترجمه شده است.
ميخائيل نعيمه
ميخائيل نعيمه (1889-1979) دیگر ادیب مهاجر لبنانی است كه شاعر، داستاننویس و منتقد ادبی بود. او در سال 1912 به آمریكا مهاجرت كرد و به مدت 20 سال در این كشور اقامت داشت و از اعضای پركار و مؤثر انجمن قلم بود. كتاب الغربال او كه به سال 1933 انتشار یافت، نه تنها كتاب نقد كه بازتابدهنده رویكردهای ادبی وی و دیگر اعضای انجمن بود.[۴] او در این كتاب به جنبههایی از انقلاب ادبی علیه ادبیات قدیم پرداخته و خواهان معیارهای جدیدی شد كه بتوان با آنها ادبیات را به بوته نقد كشید. او همچنین بر ضرورت ارتقاء سطح مفهومی شعر در برابر لفظ كه در واقع غلبه روح بر جسم ادبیات است، تأكید كرد.[۵] میخائیل نعیمه در سال 1932 به لبنان بازگشت وزان پس بیشتر به داستاننویسی پرداخت. مشهورترین مجموعه شعری او زمزمه پلكها است.
ايليا ابوماضی
ایلیا ابوماضی (1889-1957) كه پس از جبران و نعیمه بارزترین چهره ادبیات مهجر بود، در سال 1900 ابتدا به همراه خانواده به مصر رفت و پس از یازده سال اقامت در این كشور به آمریكا عزیمت كرد. او متأثر از رویكرد رمانتیك جبران بود، رباعیات خیام را نیز خوانده در اشعار خود از آن الهام گرفته است. اولین دیوان شعر او در سال 1911 با عنوان یادبود گذشته در مصر منتشر شد. الجداول و الغمائل دو و دیوان دیگر او بودند كه اولی در سال 1927 و دومی در سال 1940 در نیویورك مجال نشر یافتند. [۶]