سیاست خارجی کانادا
سیاست خارجی کانادا به علت شرایط خاص ژئوپولتیک کاملاً بر محور تجارت تنظیم شده است. رویکردهای سیاسی این کشور به شدت تحت تأثیر سیاستهای ایالات متحده میباشد. در دهههای اخیر متخصصان علم سیاست در کانادا سعی کردهاند تا سایه اندیشههای انگلیسی و رفتارهای آمریکایی را از صحنههای سیاسی خویش بزدایند و پارادایمی بیبدیل برای سیاست خارجی این کشور ایجاد نمایند. این روند به طریقی رشد نموده است که این روزها حتی برخی از پژوهشگران مدعی حضور و حتی صدور اندیشه سیاسی کانادا در کنار علوم سیاسی آمریکایی و اروپایی هستند.
در این زمینه اندیشههای متفکرانی چون مکفرسون،(McPherson) تیلی و تیلور،(Tilly and Taylor) رابرت کاکس(Robert Cox) و راب واکر(Rob Walker) در سطح بین المللی بیش از دیگران موردتوجه قرار گرفته است.
همسایگی با آمریکا و دارا بودن منابع عظیم طبیعی باعث شده سیاست خارجی کانادا به شدت تجارتمحور گردد و بسیاری از ارزیابیها و تبیین سیاست خارجی تنها براساس روابط اقتصادی شکل بگیرد.[i] به عنوان مثال، آمریکا، انگلیس و ژاپن از عمده شرکای تجارت خارجی این کشور محسوب میشوند. به همین دلیل روابط کانادا با این سه کشور بسیار مطلوب است و در حد بالایی قرار دارد. در مجموع میتوان اقتصاد را در تنظیم و تبیین سیاست خارجی کانادا با اهمیت توصیف کرد.
کانادا در منطقهای ژئواستراتژیک واقع شده است. در سال 1937 آندره زیگفرید،(Siegfried) جغرافیدان فرانسوی، اظهار داشت که دو ویژگی مهم کانادا منابع طبیعی عظیم و موقعیت جغرافیایی خاص آن است. این کشور در همسایگی دو کشور پرتنش قرار دارد. از شمال قطبی با روسیه و از جنوب با آمریکا هم مرز است. همسایگی کانادا با یک هژمون چهار بُعدی همانند ایالات متحده تأثیرات بسیاری در سیاستگذاری خارجی این کشور داشته است. فرهنگ، سنت، مذهب و پیشینه تاریخی مشترک با آمریکا و همچنین برتریهای نظامی و اقتصادی ایالات متحده موجب شده این کشور هیچگاه سودای برتری منطقهای و رقابت را در سر نپروراند و در مقابل ایالات متحده سیاست همزیستی و همکاری را در پیش بگیرد.
کانادا در طول تاریخ خود پیمانهای دفاعی مختلفی را امضاء نموده که مهمترین آن ها با کشور آمریکا بوده است. دفاع متقابل آمریکای شمالی در اعلامیه اُدنبرگ(Odensburg)(مورخ 1940) و تشکیل هیئت مشترک دائمی دفاع، که در همین تاریخ ایجاد گردید، چهارچوب همکاریهای دفاعی آمریکا و کانادا را به وجود آورد. در طول نیم قرن گذشته این دو کشور با امضای چندین موافقتنامه دو جانبه در حفاظت از منطقه وسیعی از امریکای شمالی، آبهای ساحلی و محدوده جوی با یکدیگر سهیم بودهاند. مهمترین آن ها موافقتنامه دفاعی نوراد(Norad) [ii] است که در سال 1958م به امضا رسید. به طور کلی، جغرافیای سیاسی خاص موجب شده این کشور همواره سیاست خارجی خود را با در نظر گرفتن سیاستهای آمریکا تنظیم نماید.
در سال ۱۹۹۰، کانادا به سازمان دولتهای آمریکایی پیوست. در ژوئن سال ۲۰۰۰، میزبان انجمن عمومی(OAS) در ویندسور شد. این کشور درصدد است با عضویت در بازار مشارکت اقتصادی کشورهای حاشیه اقیانوس آرام– آسیا(APEC) روابط اقتصادی خود را با این کشورها گسترش دهد.
در ۶۰ سال گذشته کانادا همواره از سیاست چندجانبهگرایی حمایت کرده و به همراه دیگرکشورها برای حل مسائل جهانی تلاش نموده است. در سال ۱۹۵۶، این تلاشها به اوج خود رسید. در این سال لستر پییرسون(Lester Pearson) تنشهای به وجود آمده در بحران سوئز(The Suez Crisis) را با ارایه پیشنهاد پیگیری روند صلح و ورود نیروهای حافظ صلح سازمان ملل به منطقه آرام کرد. کانادا سعی کرد با مشارکت در فعالیت های مربوط به برقراری صلح سازمان ملل نقش راهبری خودرا در این سازمان ایفا و تثبیت کند. تا سال ۱۹۸۹، این کشور50 هیأت به مناطق مختلف اعزام کرده است تا در فعالیت های استقرار صلح نیروهای حافظ صلح(UN) سازمان ملل مشارکت نماید. در سالهای آغازین قرن ۲۱، همکاری این کشور با نیروهای حافظ صلح تا حدی کاهش یافت. سیاست خارجه این کشور تا حدی شبیه به آمریکاست، اما همواره در تلاش است تا حد امکان از سیاستهای خارجی ایالات متحده در زمینههایی چون ارتباطات تجاری و دیپلماتیک با کوبا مستقل باشد. [۱] [۲][۳]
پاورقی
[i]. حجم تجارت کانادا بیش از 40 درصد تولید ناخالص ملی این کشور را در بر می گیرد
[ii]. نوراد همان سیستم دفاع هوایی آمریکای شمالی است.
نیز نگاه کنید به
کتابشناسی
- ↑ Blanchette, A. E. (1994). Canadian foreign policy, 1977-1992: Selected speeches and documents. McGill-Queen’s Press- MQUP.
- ↑ Bow, B. J., & Lennox, P. (2008). An independent foreign policy for Canada?: Challenges and choices for the future. University of Toronto Press.
- ↑ لاریجانی، فاضل(1395). جامعه و فرهنگ کانادا. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی