روابط کانادا با جمهوری اسلامی ایران
روابط دیپلماتیک ایران و کانادا از سال ۱۳۳۳ (۱۹۵۵ میلادی) آغاز شد. اگرچه در آن زمان بهدلیل عدم تأسیس سفارت در ایران، امور بین دو کشور، توسط سفارت بریتانیا در تهران پیگیری میشد اما پس از بازدید یک هیئت دیپلماتیک کانادایی از ایران در سال ۱۳۳۷ این کشور سفارت خود در تهران را دو سال بعد، تأسیس کرد. این دو کشور در حال حاضر روابط دیپلماتیک ندارند و سفارت ایتالیا در تهران، حافظ منافع کانادا در ایران است و سفارت سوئیس در کانادا، بهعنوان حافظ منافع ایران در کانادا عمل میکند.
در پی تنشهای به وجود آمده پساز انقلاب ۱۳۵۷، روابط دو کشور در سال ۱۳۵۹ قطع شد و این وضعیت تا سال ۱۳۶۹ که سفارتخانههای دو کشور دوباره بازگشایی شد، ادامه داشت. مبادلهٔ سفیر میان دو کشور در سال ۱۳۷۴ صورت گرفت. در طی این مدت مهاجرت گستردهٔ ایرانیان به کانادا و همچنین قطع روابط و تحریمهای آمریکا علیه ایران بر اهمیت برقراری روابط با کانادا افزود. به دلیل روابط تنگاتنگ همهجانبه میان آمریکا و کانادا، این کشور نقش مهمی در تأمین کالاهای آمریکایی مورد نیاز کشور ایران داشتهاست.
سیاست خارجی
سیاست خارجی کانادا به علت شرایط خاص ژئوپولتیک کاملاً بر محور تجارت تنظیم شده است. رویکردهای سیاسی این کشور به شدت تحت تأثیر سیاستهای ایالات متحده میباشد. در دهههای اخیر متخصصان علم سیاست در کانادا سعی کردهاند تا سایه اندیشههای انگلیسی و رفتارهای آمریکایی را از صحنههای سیاسی خویش بزدایند و پارادایمی بیبدیل برای سیاست خارجی این کشور ایجاد نمایند. این روند به طریقی رشد نموده است که این روزها حتی برخی از پژوهشگران مدعی حضور و حتی صدور اندیشه سیاسی کانادا در کنار علوم سیاسی آمریکایی و اروپایی هستند.
در این زمینه اندیشههای متفکرانی چون مکفرسون،(McPherson) تیلی و تیلور،(Tilly and Taylor) رابرت کاکس(Robert Cox) و راب واکر(Rob Walker) در سطح بین المللی بیش از دیگران موردتوجه قرار گرفته است.
همسایگی با آمریکا و دارا بودن منابع عظیم طبیعی باعث شده سیاست خارجی کانادا به شدت تجارتمحور گردد و بسیاری از ارزیابیها و تبیین سیاست خارجی تنها براساس روابط اقتصادی شکل بگیرد.[i] به عنوان مثال، آمریکا، انگلیس و ژاپن از عمده شرکای تجارت خارجی این کشور محسوب میشوند. به همین دلیل روابط کانادا با این سه کشور بسیار مطلوب است و در حد بالایی قرار دارد. در مجموع میتوان اقتصاد را در تنظیم و تبیین سیاست خارجی کانادا با اهمیت توصیف کرد.
کانادا در منطقهای ژئواستراتژیک واقع شده است. در سال 1937 آندره زیگفرید،(Siegfried) جغرافیدان فرانسوی، اظهار داشت که دو ویژگی مهم کانادا منابع طبیعی عظیم و موقعیت جغرافیایی خاص آن است. این کشور در همسایگی دو کشور پرتنش قرار دارد. از شمال قطبی با روسیه و از جنوب با آمریکا هم مرز است. همسایگی کانادا با یک هژمون چهار بُعدی همانند ایالات متحده تأثیرات بسیاری در سیاستگذاری خارجی این کشور داشته است. فرهنگ، سنت، مذهب و پیشینه تاریخی مشترک با آمریکا و همچنین برتریهای نظامی و اقتصادی ایالات متحده موجب شده این کشور هیچگاه سودای برتری منطقهای و رقابت را در سر نپروراند و در مقابل ایالات متحده سیاست همزیستی و همکاری را در پیش بگیرد.
کانادا در طول تاریخ خود پیمانهای دفاعی مختلفی را امضاء نموده که مهمترین آن ها با کشور آمریکا بوده است. دفاع متقابل آمریکای شمالی در اعلامیه اُدنبرگ(Odensburg)(مورخ 1940) و تشکیل هیئت مشترک دائمی دفاع، که در همین تاریخ ایجاد گردید، چهارچوب همکاریهای دفاعی آمریکا و کانادا را به وجود آورد. در طول نیم قرن گذشته این دو کشور با امضای چندین موافقتنامه دو جانبه در حفاظت از منطقه وسیعی از امریکای شمالی، آبهای ساحلی و محدوده جوی با یکدیگر سهیم بودهاند. مهمترین آن ها موافقتنامه دفاعی نوراد(Norad) [ii] است که در سال 1958م به امضا رسید. به طور کلی، جغرافیای سیاسی خاص موجب شده این کشور همواره سیاست خارجی خود را با در نظر گرفتن سیاستهای آمریکا تنظیم نماید.
در سال ۱۹۹۰، کانادا به سازمان دولتهای آمریکایی پیوست. در ژوئن سال ۲۰۰۰، میزبان انجمن عمومی(OAS) در ویندسور شد. این کشور درصدد است با عضویت در بازار مشارکت اقتصادی کشورهای حاشیه اقیانوس آرام– آسیا(APEC) روابط اقتصادی خود را با این کشورها گسترش دهد.
در ۶۰ سال گذشته کانادا همواره از سیاست چندجانبهگرایی حمایت کرده و به همراه دیگرکشورها برای حل مسائل جهانی تلاش نموده است. در سال ۱۹۵۶، این تلاشها به اوج خود رسید. در این سال لستر پییرسون(Lester Pearson) تنشهای به وجود آمده در بحران سوئز(The Suez Crisis) را با ارایه پیشنهاد پیگیری روند صلح و ورود نیروهای حافظ صلح سازمان ملل به منطقه آرام کرد. کانادا سعی کرد با مشارکت در فعالیت های مربوط به برقراری صلح سازمان ملل نقش راهبری خودرا در این سازمان ایفا و تثبیت کند. تا سال ۱۹۸۹، این کشور50 هیأت به مناطق مختلف اعزام کرده است تا در فعالیت های استقرار صلح نیروهای حافظ صلح(UN) سازمان ملل مشارکت نماید. در سالهای آغازین قرن ۲۱، همکاری این کشور با نیروهای حافظ صلح تا حدی کاهش یافت. سیاست خارجه این کشور تا حدی شبیه به آمریکاست، اما همواره در تلاش است تا حد امکان از سیاستهای خارجی ایالات متحده در زمینههایی چون ارتباطات تجاری و دیپلماتیک با کوبا مستقل باشد. [۱] [۲]
روابط سیاسی ایران و کانادا
تاریخ روابط سیاسی ایران و کانادا بسیار پر فراز و نشیب بوده است. ظرفیتها و امکانات گستردهای برای توسعه روابط دو ملت در عرصههای مختلف اقتصادی، علمی، فنی، آموزشی، فرهنگی و سیاسی وجود دارد. اقامت بیش از چهار صد هزار ایرانی در شهرهای مهم این کشور(مانند تورنتو، ونکوور، اتاوا و مونترال) و جایگاه برجسته اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی آنان در جامعه کانادا از جمله این ظرفیتها است. با وجود این، به دلیل ملاحظات سیاسی و رفتارهای تنش آفرین(به ویژه از سوی دولت محافظه کار کانادا از سال 2006 تاکنون) از امکانات و ظرفیت های موجود برای توسعه روابط بهرهبرداری نشده است. بررسی تاریخی نشان میدهد که روابط سیاسی ایران و کانادا رامی توان به دو دوره مجزا تقسیم کرد: روابط دو کشور قبل از انقلاب اسلامی، و روابط پس از انقلاب.
روابط قبل از پیروزی انقلاب اسلامی
روابط دوجانبه جمهوری اسلامی ایران و کانادا در سال 1334 با افتتاح سفارت کشورمان در اوتاوا و افتتاح سفارت کانادا(در سال) 1337 در تهران آغاز شد. پیش از این تاریخ و تا هنگام تأسیس سفارت کانادا در تهران، امور بازرگانی و کنسولی بین دو کشور توسط سفارت انگلیس در تهران انجام میگرفت.
از سال 1334 تا 1357، روابط بازرگانی در سطح نسبتاً محدودی بین دو کشور برقرار بود. هیأتهای مختلف اقتصادی با یکدیگر دیدارهایی داشتند و موافقتنامههایی در زمینه توسعه روابط اقتصادی و صنعتی بین دو کشور امضا شد. از مهمترین سفرها و مذاکرات هیأتهای سیاسی دو طرف میتوان به حضور ایران در نمایشگاه بین المللی مونترال در سال 1346 و نیز حضور یک هیات بازرگانی کانادایی در تهران در سال 1348 اشاره کرد. این هیات برای بررسی راههای توسعه دادوستد و سرمایهگذاری به ایران سفر کرده بود. در آبان سال 1348، وزیر خارجه کانادا در سفر به تهران درباره مسائل مختلف، از جمله توسعه همکاریهای اقتصادی دو کشور، با مقامات ایران مذاکره کرد. نخست وزیر کانادا در بهمن ماه سال 1349 در یک دیدار غیررسمی به تهران سفر کرد و با نخست وزیر ایران دیدار نمود. در سال1350، سفر همسر شاه به کانادا و حضور فرمانداری کل کانادا در جشنهای 2500 ساله شاهنشاهی از مهمترین دیدارهای بین مقامات دو کشور محسوب میشوند. این سفرها بیشتر جنبه سیاسی و تشریفاتی داشتند. در اردیبهشت سال 1352، وزیر انرژی و معادن کانادا برای مذاکره با مقامات ایران در رأس هیأتی به ایران سفرنمود. در این سفر مقامات دو کشور درباره همکاریهای دو جانبه و بررسی امکان ایجاد نیروگاههای هستهای در ایران گفتگو کردند. در آبان سال 1353، نخست وزیر ایران در سفر رسمی خود به کانادا در زمینه همکاریهای اقتصادی، بازرگانی و فنی، با همتای کانادایی خود مذاکراتی انجام داد. در مرداد سال 1354، وزیر صنایع و معادن ایران به منظور شرکت در اولین اجلاس کمیسون مشترک ایران و کانادا در رأس هیأتی به این کشور سفر کرد. در پایان این اجلاس یادداشت تفاهمی بین دو کشور به امضا رسید. در آذر سال 1355، دومین اجلاس کمیسیون مشترک همکاریهای اقتصادی و صنعتی ایران و کانادا در تهران تشکیل شد و یادداشت تفاهمی نیز بین مقامات دو کشور به امضاء شد.[۳] [۴]
روابط پس از انقلاب اسلامی
روابط سیاسی ایران و کانادا تا اوایل انقلاب اسلامی تقریباً به صورت عادی ادامه داشت. به دنبال اقدامات غیرقانونی و دخالت سفارت کانادا در امور داخلی جمهوری اسلامی ایران، از جمله نقش سفارت کانادا در خروج شش دیپلمات آمریکایی از ایران، روابط بین دو کشور روبه تیرگی گذاشت. کانادا سفارت خود را در ایران تعطیل کرد و سفارت پادشاهی دانمارک را به عنوان نماینده خود معرفی نمود. سفارت ایران در کانادا نیز به سطح کاردار تقلیل یافت.[iii] در سال 1367، بعد از خاتمه جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، با ابراز تمایل مقامات اتاوا و تهران برای توسعه روابط دوجانبه، اقداماتی در جهت رفع موانع موجود در روابط دو کشور به عمل آمد. در 18 ژوئن سال 1988، بعد از هشت سال وقفه، دولت کانادا روابط خود را با جمهوری اسلامی ایران به حال عادی درآورد. در هجدهم اکتبر همین سال، سفارت کانادا در ایران فعالیت عادی خود را از سر گرفت و مبادله سفیر بین دو کشور انجام شد. مهاجرت گسترده ایرانیان به کانادا و همچنین قطع روابط و تحریمهای آمریکا علیه ایران بر اهمیت برقراری روابط با کانادا افزود. به دلیل روابط تنگاتنگ و همه جانبه آمریکا و کانادا، این کشور نقش مهمی در تأمین کالاهای آمریکایی مورد نیاز ایران داشت.
در اوایل سال 1989، پس از صدور فتوای امام خمینی(ره) مبنیبر محکومیت سلمان رشدی، روابط دو کشور روبه سردی گذاشت. دولت کانادا فتوای محکومیت سلمان رشدی را غیرقابل قبول دانست و آن را محکوم کرد. اوتاوا مخالفت خود را با این حکم با فراخواندن کاردار خود از ایران برای مشاوره ابراز کرد. تنش در روابط ایران و کانادا در دهه 80 شمسی به اوج خود رسید و دولت کانادا در موارد متعدد ایران را به نقض حقوق بشر متهم نمود.
در آذر ماه سال 1386، وزیر امور خارجه کانادا اعلام کرد دولت ایران از سفیر این کشور خواسته تا تهران را ترک کند. این دستور دیپلماتیک پس از آن صادر شد که دولت کانادا سفیران پیشنهادی ایران در اتاوا را نپذیرفت. به همین دلیل، ایران در اقدامی متقابل از جان مندی، سفیر کانادا، خواست تا به کشور خود باز گردد. بدین ترتیب مندی سفیر جدید کانادا در حالی که هنوز استوارنامه خود را تقدیم رئیسجمهور وقت ایران نکرده بود، مجبور به ترک تهران شد. از سال 2007(1386) سفارتخانههای دو کشور در حد کاردار اداره میشد. در 7 سپتامبر 2012(برابر با 17 شهریور 1391)، وزارت امور خارجه کانادا سفارت خود در تهران را تعطیل کرد و کارمندان سفارت ایران در این کشور را عنصر نامطلوب نامید. این وزارتخانه از همه کارمندان سفارت ایران درخواست کرد تا ظرف 5 روز خاک این کشور را ترک کنند. از این تاریخ تا زمان نگارش این کتاب روابط سیاسی بین دو کشور وجود ندارد.[۵] [۶]
روابط اقتصادی
در چند دهه گذشته، روابط اقتصادی جمهوری اسلامی ایران و کانادا نیز با فراز و نشیب مواجه بوده است. عوامل مختلفی در افت وخیزهای روابط اقتصادی دخالت داشته است، از جمله شرایط و ملاحظات سیاسی و بین المللی، موقعیت و فاصله جغرافیایی، نبود شناخت صحیح طرفین از ظرفیتهای اقتصادی یکدیگر، فقدان موافقتنامه مهم تجاری(اجتناب از اخذ مالیات مضاعف و همکاریهای گمرکی و غیره) و وجود قوانین تبعیضآمیز در مبادلات بازرگانی. این مسئله به ویژه در سالهای اخیر بر سطح تبادل هیأتها و حجم مبادلات تجاری دو کشور تأثیر منفی گذاشته است. در سال های گذشته، روابط تجاری به خرید و فروش اقلام اساسی، مانند نفت، گندم و کالاهای مصرفی، محدود بوده است. در زمینه تجارت و بازرگانی روابط دو کشور هرگز به همکاریهای صنعتی و فنی مهم و عمده نیانجامید. علت این امر را باید در ملاحظات سیاسی طرف کانادایی و نفوذ آمریکا دانست. در زمینه تجارت متقابل نیز طرف ایرانی، عمدتاً خریدار و طرف کانادایی، فروشنده اقلام مصرفی بوده است.این مسأله نیز، بدون در نظر گرفتن نوسانات سیاسی، تابع شرایط بازار است. روابط فنی، انسانی و مبادله هیأتهای اقتصادی نیز متأثر از روابط سیاسی بین دو کشور و در دو دوره کاملاً متمایز قابل بررسی است. دوره اول با اشغال سفارت آمریکا در تهران و قطع روابط دیپلماتیک یک جانبه از سوی کانادا آغاز شد و تا سال 1367 ادامه یافت. در این دوره مبادله هیأتهای اقتصادی و صنعتی بین دو کشور متوقف شد و روابط فنی و انسانی نیز تحت تاثیر آن به شدت کاهش یافت.
از تیر ماه 1367، دوره دوم با صدور بیانیه برقراری مجدد روابط کامل دیپلماتیک بین دو کشور آغاز شد و با مبادله سفیر در سال 1369 ادامه یافت. این دوره را میتوان دوره پایهریزی برای بهبود روابط اقتصادی ایران و کانادا نامید. در این دوره، به ویژه در سالهای 1369 تا 1370، هیاتهای اقتصادی متعددی از دو کشور به ایران و کانادا مسافرت کردند، با همتایان خود درباره گسترش همکاریهای اقتصادی و صنعتی مذاکراتی انجام دادند و به توافقهایی نیز دست یافتند. یکی از دستاوردهای برقراری روابط، حضور بازرگانان کانادایی در ایران در اکتبر سال 1991 بود. در جریان این سفر، یادداشت تفاهمی نیز با وزیر دارایی و امور اقتصادی ایران امضا شد. حجم روابط تجاری ایران - کانادا افزایش یافت و در سال 2007 و 2008 به اوج خود رسید. جدول شماره 1.حجم روابط تجاری دو کشور را براساس اطلاعات منتشر شده توسط مرکز آمار کانادا در طی سالهای 2006 تا 2010 را نشان میدهد [۷].
جدول شماره 1. حجم معاملات تجاری ایران و کانادا(ارقام به میلیون دلار آمریکا محاسبه شده است)
سال | 2006 | 2007 | 2008 | 2009 | 2010 |
صادرات کانادا به ایران | 246/272 | 689/254 | 687/638 | 005/373 | 115 |
واردات کانادا از ایران | 238/39 | 683/41 | 389/37 | 686/21 | 37 |
چنان که ملاحظه میشود، مبادلات تجاری دو کشور با توجه به روند بازارهای جهانی و شرایط سیاسی فراز و نشیبهای بسیاری را پشت سر گذاشته است. آمارها نشان میدهند که در بهترین حالت سهم ایران از صادرات به کانادا حدود 11هزارم درصد بوده است. این بررسیها نشان میدهند که در سال 2010 صادرات ایران به کانادا با 69 درصد افزایش به حدود 37 میلیون دلار رسید و صادرات این کشور به ایران به 115میلیون دلار کاهش یافت.
از مهمترین اقلام صادراتی ایران به کانادا میتوان به انواع خوراکیها(خرما، آجیل و پسته، انواع میوههای فرآوری شده، کشمش و زعفران)، فرش و سایر کفپوشها، سنگهای ساختمانی، گچ و سنگهای قیمتی، انواع طلق و شیشههای معدنی، انواع سبزیها و فرآوردههای دامی، شیرینیها، نوشیدنی، صنایع دستی و زینتی اشاره کرد. از طرف دیگر مهمترین اقلام وارداتی ایران از کانادا عبارت بودهاند از: غلات(گندم، ذرت و جو)، حبوبات(لوبیای روغنی، سویا و برنج)، تجهیزات نیروگاهی و برق، تولیدات دارویی، تجهیزات پزشکی، درمانی، علمی و فنی، تجهیزات راهداری و حمل و نقل ریلی، مواد پلاستیکی و صنایع وابسته، کاغذ و مقوا، تجهیزات الکتریکی و ماشینهای الکترونیکی، آهن و فولاد، مواد خوراکی و چربیها، قطعات خودرو، محصولات شیمیایی و مکملهای دارویی، اسپرم گاو و تجهیزات کشتیسازی. در واقع، مواد خوراکی مانند پسته و خشکبار و فرش از مزیتهای صادراتی ایران به کانادا و غلات و حبوبات، تجهیزات نیروگاهی، پالایشگاهی و مواد دارویی از مزیتهای صادراتی کانادا به ایران محسوب میشوند.
یکی از دلایل پایین بودن میزان مبادلات تجاری میان دو کشور استانداردهای بالایی است که در کانادا وجود دارد و اجرا می شود. کالاهای صادراتی ایران فاقد این استانداردها هستند. در نتیجه صادرات کالاهای ایرانی به کانادا همواره مشکل است. از طرف دیگر، وجود مشکلات بانکی موجب شده است تبادلات مالی و پولی میان بازرگانان و تجار دو کشور بسیار مشکل شود. در حال حاضر، بیشتر مبادلات ایران و کانادا از طریق مکزیک، کشورهای اروپایی و نیز برخی از کشورهای عربی به شکل غیرمستقیم انجام میگیرد[۸].
دیپلماسی فرهنگی و دستگاه مسؤول روابط فرهنگی میان دو کشور
در عصر حاضر فرهنگ به عنوان اصلیترین ابزار قدرت نرم اهمیت بسیار یافته است. دیپلماسی فرهنگی نیز در سیاست خارجی کشورها، به ویژه کشورهایی که پیشینه تاریخی و فرهنگی دیرینهای دارند، جایگاه ویژهای پیدا کرده است. اولین وظیفه دیپلماسی فرهنگی در دنیای جدید تصویرسازی میباشد. تصویرسازی بر ذهنیت مردم و نخبگان تاثیر میگذارد و میتواند یک برند ملی برای کشور ایجاد کند. ایجاد اقتدار فرهنگی برای کشورها وظیفه دوم دیپلماسی فرهنگی به شمار میرود. این وظیفه در سالهای اخیر بسیار اهمیت یافته است. میتوان گفت دیپلماسی فرهنگی بر محیط داخلی نیز اثرات خود را بهجا خواهد گذاشت. دیپلماسی فرهنگی موفق میتواند به انسجام اجتماعی و ملی و حس تعلق به جامعه ملی بیانجامد. موفقیت دیپلماسی فرهنگی در خارج و انعکاس آن در داخل باعث رضایت دولت میشود. زیرا شهروندان با اعتماد به نفس بهتر میتوانند منافع ملی را پیش ببرند. کانادا تلاش کرده تا با استفاده از دیپلماسی موفق به مقابله با تهاجم فرهنگی(به ویژه از جانب امریکا) بپردازد. برای دستیابی به این مسئله این کشور در سطح بین المللی تلاش کرده است تا تنوع فرهنگی را بوسیله ابزارهای بین المللی حفظ کند. نهادهای زیر در پیشبرد دیپلماسی فرهنگی کانادا فعال هستند: اداره روابط فرهنگی بین المللی؛ اداره میراث کانادا؛ شورای کانادا برای هنر. این دستگاهها با انجام دادن فعالیتهای مختلف به ایفای نقش در حیطه دیپلماسی فرهنگی میپردازند. دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران تلاش و کوشش از پیش طراحی شده و سازمان یافته برای تأثیرگذاری بر برداشتها، ادراکات، افکار، انگارهها، ایدهآلها، ارزشها، ایستارها و باورهای سایر ملتها از طریق تبیین و ترویج فرهنگ و تمدن ایرانی و شناخت واقعی از فرهنگهای دیگر به منظور تأمین و توسعه منافع ملی است. سیاستهای فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در کشورهای خارجی عمدتاً از طریق رایزنیهای فرهنگی ج.ا. ایران در کشورهای مختلف اجرا میشود.
رایزنی فرهنگی سفارت ایران ج.ا. در کانادا در سال 1378 شمسی(1999 میلادی) با هدف تعمیق، توسعه و ارتقای سطح روابط فرهنگی میان دو کشور فعالیت رسمی خود را آغاز کرد. در پرتال این رایزنی تلاش در جهت معرفی ایران امروز، ترسیم چهره واقعی ایران در همه ابعاد، تبیین مبانی و معرفی دستاوردهای انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ایران، امضای توافق نامههای همکاری مشترک با مراکز دولتی، دینی، علمی، فرهنگی و هنری کانادا، برپایی همایشهای علمی و کنفرانسهای بین المللی، اجرای تحقیقات و پژوهشهای فرهنگی و علمی، برگزاری هفتههای فرهنگی و هفته های فیلم در اتاوا، تورنتو، مونترال، ونکوور و سایر شهرهای مهم کانادا، ایجاد همکاریهای رسانهای و گردشگری، گسترش و تقویت ارتباط با جامعه گسترده ایرانیان کانادا، حمایت از تشکلهای فرهنگی– هنری ایرانیان، تأسیس و تقویت مراکز جدید ایرانشناسی و زبان فارسی، تأسیس اتاقهای آموزش زبان فارسی، حمایت از برگزاری دورههای آموزش زبان فارسی، اعزام دانشجو و استاد به ایران برای شرکت در دورههای دانشافزایی، چاپ و انتشار کتب و مجلات به زبان انگلیسی برای معرفی بهتر و بیشتر ایران، برپایی نمایشگاههای مختلف در زمینه آثار هنری، تاریخی و معاصر ایران، قرآن، کتب اسلامی، نرمافزارهای رایانهای، دعوت از گروههای موسیقی اصیل و معاصر ایران برای اجرا در برنامههای مختلف، حضور در نمایشگاههای بین المللی کتاب، ایجاد بخشهای کتابخانه، محصولات چندرسانهای، و به روزرسانی وبسایتهای فارسی و انگلیسی رایزنی از جمله اهداف و زمینههای فعالیتی رایزنی فرهنگی ایران در کانادا قید گردیده است.
مهمترین اقدامی رایزنی فرهنگی پس از برقراری روابط، اعزام دانشجویان بورسیه به دانشگاههای کانادا، حمایت فرهنگی و معنوی از مسلمانان و ایرانیان مقیم این کشور، ارتباط با بعضی مراکز علمی کانادا(مانند مرکز مطالعات اسلامی دانشگاه مکگیل) بوده است. دولت کانادا نیز به برگزاری برنامههای فرهنگی مرتبط با ایران(از جمله برگزاری هفته فرهنگی ایران در کانادا) کمک کرد. روابط فرهنگی بین دو کشور در سالهای اخیر تحت تأثیر تنشهای سیاسی به سردی گرایید. دولت کانادا رایزنی فرهنگی ایران را به استفاده از ایرانیان خارج از کشور برای اهداف خود و تحت پوشش برنامههای فرهنگی متهم کرد. این تنشها در نهایت منجر به قطع روابط بین دو کشور و تعطیلی رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی در کانادا گردید.
ایرانیان مقیم
تاریخچه مهاجرت ایرانیان به کانادا
رفتن به کانادا در عین حال که فرصتی هیجانانگیز است، مبارزهای بزرگ نیز هست. شرایط خوب تحصیلی، کاری، و رفاهی در کانادا در مقایسه با سایر کشورهای جهان، این کشور را به مقصدی مطلوب برای مهاجرین بدل کرده است. سابقه مهاجرت ایرانیان به کانادا به سالهای اول قرن بیستم و عمدتا بعد از جنگ جهانی دوم میرسد، زمانی که تنها 12 نفر ایرانی در این کشور زندگی میکردند؛ و این رقم به تدریج افزایش یافت. آمار ارائه شده توسط سازمان آمار کانادا، زمان ورود اولین ایرانی به کانادا را بین سالهای 1901 و 1902 ثبت کرده است. با وجود اینکه سال بعد تعداد مهاجران با شیبی تند به چهل نفر را رسید، ولی همچنان با وجود میانگین یکصد نفر در سال، در بازه شصت سال بعد همواره در نوسان بوده است.
اما نخستین موج واقعی مهاجرین ایرانی در سال 1970 به کانادا رسید و از آن به بعد یعنی تا سال 1978 رقم مهاجرین از 100 نفر در سال به 600 نفر در سال رسید. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تعداد مهاجرتها به چند هزار نفر در سال رسید و این روند همچنان در طول جنگ عراق و ایران و تا سال 1995 ادامه پیدا کرد. طبق آمار رسمی جدید کانادا، به طور متوسط بین 5 تا 7 هزار ایرانی هر سال وارد کانادا شدهاند. حدود 8 درصد از کسانی که در کانادا به دنیا آمدهاند در سرشماری خود را ایرانی اعلام کردند؛ البته ممکن است افرادی از پدر مادر ایرانی در کانادا به دنیا آمده باشند و خود را ایرانی حساب نکنند. به طور کلی ایرانیان مهاجر را میتوان به سه گروه تقسیم کرد:
- نسل اول مهاجرین(همزمان با وقوع انقلاب و بعد از آن)؛
- مهاجرین زمان جنگ؛
- مهاجران اخیر.
نسل اول، مهاجرانی هستند که در واقع به دلیل عدم همسویی با انقلاب بیشتر به صورت پناهنده به کانادا عزیمت کردند. این گروه از وضعیت مالی نسبتا مناسبی برخوردار بودند و به مرور با در پیش گرفتن یک شغل آزاد مناسب، زندگی خود را آغاز کردند و طی این مدت خود و فرزندانشان در جامعه کانادا جذب شدند.
ـ گروه دوم بیشتر با انگیزههای سیاسی و یا دور بودن از کشور در دوران جنگ تحمیلی به کانادا آمدند.
ـ گروه سوم، که مهاجران سال های اخیر را تشکیل می دهند، دو دستهاند: مهاجران متخصص و مهاجران سرمایهگذار. مهاجران اخیر ایرانی بیشتر از طریق سرمایه گذاری وارد کانادا شدهاند و امکانات مالی بهتری دارند.
پراکندگی ایرانیان در کانادا
در حال حاضر جمعیت ایرانیان کانادا طبق برآوردهای غیررسمی، بین 400 تا 450 هزار نفر را شامل میشود که بیشتر در شهرهای زیر متمرکز می باشند.
- تورنتو به عنوان بزرگترین شهر کانادا و هم چنین مهاجرپذیرترین شهر کانادا بین 170 تا 180 هزار نفر؛
- ونکوور به عنوان خوش آب و هواترین شهر کانادا بین 80 تا 90 هزار نفر؛
- مونترال به عنوان دومین شهر بزرگ کانادا که شرایط سهلتری در پذیرش مهاجر دارد بین 50 تا 60 هزار نفر؛
- اتاوا مرکز سیاسی کانادا بین 20 تا 25 هزار نفر؛
- سایر شهرهای مهم کانادا از جمله کلگری، ادمونتون، هالی فکس، لندن انتاریو بین 80 تا 90 هزار نفر.
جمعیت بزرگ ایرانیان مهاجر در کانادا به عنوان دومین جمعیت بزرگ ایرانیان خارج از کشور(بعد از آمریکا) از ترکیب اجتماعی سیاسی و فرهنگی متفاوتی برخوردار است.
پناهندگان
بخشی از ایرانیانی که بین 20 تا 30 سال پیش به کانادا آمدهاند را پناهندگان سیاسی تشکیل میدهند که به تدریج از روند ورود آن ها در هر سال کم شده است و در حال حاضر این روند عملا متوقف شده است. هم اکنون پناهندگان سیاسی عمدتا از میانگین سنی 45 تا 60 سال برخوردارند. سطح سواد این گروه بطور میانگین دیپلم تا لیسانس است. شمار این گروه کمتر از پنج هزار نفر برآورد میشود.
دانشجویان
این گروه که همچنان روند ورودشان به طور سالانه افزایش مییابد، شمار زیادی را به خود اختصاص میدهند. صرف نظر از تعداد قابل توجهی از دانشجویان بورسیه در سال های گذشته که پس از اتمام تحصیلات خود، به ویژه در مقطع دکتری همچنان در کانادا مانده اند، بسیاری از دانشجویانی که بصورت آزاد در دانشگاه های کانادا پذیرش میشوند پس از پایان تحصیل در کانادا باقی میمانند.
مهاجرت افراد با تحصیلات عالیه
گروه بعدی مهاجرین ایرانی را افرادی تشکیل می دهند که تحصیلات در مقاطع دکتری، به ویژه در رشتههای فنی و مهندسی، را در ایران به اتمام رساندهاند. به همین دلیل، ترکیب مهاجرین ایرانی در کانادا در مقایسه با مهاجرین ایرانی در سایر کشورها حتی نسبت به ایرانیان آمریکا، بسیار متفاوت است. میانگین سطح تحصیلات مهاجرین ایرانی فوق لیسانس میباشد و شمار افرادی که دارای مدرک دکترا میباشند، بسیار قابل توجه و چشمگیر است و طبق آمارهای تقریبی جمعیت مهاجرین با تحصیلات عالیه حدود 65 درصد کل مهاجرین ایرانی را دربرمیگیرد.
مهاجرین اقتصادی
گروه بعدی مهاجرین ایرانی، سرمایهدارانی هستند که براساس قانون پذیرش مهاجر از طریق سرمایهگذاری، با تقبل سرمایهگذاری از 200 تا 500 هزار دلار راهی کانادا شدهاند. در گذشته ایرانیان برای تحصیل در دانشگاهها بیشتر به آمریکای شمالی عزیمت میکردند، ولی در سالهای بعدی ایرانیان مهاجر، بیشتر در حوزههای کارآفرینی و تجاری مشغول به کار شدهاند.
افراد عادی
گروه پنجم نیز افراد عادی هستند که یا با انتظار طولانی در صف نوبت چند ساله مهاجرت پذیرفته شدهاند یا به سبب خویشاوندی و قرابت با یکی از افراد گروههای فوق زمینه مهاجرت خود به کانادا را فراهم کردهاند.
مراکز فرهنگی، نهادهای اجتماعی، سیاسی و..
مراکز و موسساتی با گرایشات مذهبی و دینی
- موسسه دارالحکمه کانادا؛
- مرکز اهل بیت(ع)- اتاوا؛
- مرکز ایرانی اسلامی امام علی(ع)؛
- مرکز ایرانی اسلامی امام مهدی تورنتو؛
- مرکز اسلامی ولیعصر در تورنتو؛
- مرکز اسلامی ایرانیان مونترال؛
- کانون فرهنگی نور در مونترال.
مراکز و موسساتی با گرایشات صرفا فرهنگی
- کنگره ایرانیان کانادا؛
- سازمان زنان ایرانی انتاریو؛
- کانون همکاری های اجتماعی ایرانیان - کانادا؛
- کانون کانادایی مهندسین و آرشیتکتهای ایرانی(مهندس)؛
- بنیاد کانادا و ایران در بریتیش کلمبیا نورت ونکوور؛
- جامعه ایرانیان همیلتون کانادا؛
- بنیاد زبان و فرهنگ آذربایجان ایران؛
- بنیاد پریا؛
- کانون ایرانیان دانشگاه تورنتو؛
- انجمن متخصصین ایرانی کانادایی مقیم بریتیش کلمبیا؛
- سازمان فرهنگی و اجتماعی ایرانیان مونترال؛
- انجمن دفاع از حقوق بشر ایران مونترال.
مدارس ایرانی کانادا
یک سری مدارس خصوصی ایرانی نیز عمدتا در شهرهای بزرگ کانادا وجود دارند که یک یا چند روز در هفته به ارائه رایگان برنامه های فارسی میپردازند. در این مدارس سعی میشود بچههای ایرانی از زبان و ادبیات فارسی دور نمانند. اما دبیرستانهای ایرانی نیز وجود دارند که دانشآموزان را برای ورود به دانشگاههای کانادا کمک میکنند. این مدارس عبارتاند از:
- مدرسه ایرانی تورنتو در شهر تورنتو؛
- مدرسه ایرانی البرز در شهر تورنتو؛
- مدرسه ایرانی سینا در شهر تورنتو؛
- مدرسه ایرانی دهخدا در مونترال؛
- مدرسه ایرانی فردوسی در مونترال؛
- مدرسه ج.ا.ا در مونترال؛
- مدرسه فارسی تورن هیل؛
- مدرسه ایرانی حضرت فاطمه در کلگری؛
- مدرسه ج.ا.ا در اتاوا.
فعالیتهای رسانه ای ایرانیان در جامعه کانادا
آگاهی از رویدادهای جاری شهر و کشور، اتفاقات و برنامههای جامعه ایرانی و فارسیزبان، حفظ، معرفی و ترویج آداب و رسوم ایرانی و بالاخره ایجاد هماهنگی و همدلی بین هموطنان، از جمله امور مهمی است که تنها با استفاده از ابزار قدرتمند و فراگیر رسانه میسر میشود. اقدامات ارزشمندی تاکنون از سوی فعالان فرهنگی مقیم، در زمینه ارتباط رسانهای بین ایرانیان انجام شده که عبارت است از انتشار چندین هفتهنامه، تأسیس ایستگاههای رادیویی و چند شبکه تلویزیونی. ایرانتو اولین سایت خبری فارسی در کانادا: شبکه اینترنتی ایرانیان کانادا(ایرانتو)، بزرگترین سایت خبری و اطلاعرسانی فارسی برای ایرانیان مقیم تورنتو و کسانی است که قصد مهاجرت، تحصیل یا اقامت در کانادا را دارند.
شخصیتهای ایرانی مقیم کانادا
- پروفسور فضلالله رضا: استاد برجسته دانشگاههای کنکورد و مکگیل کانادا، نویسنده آثار متعدد علمی، فرهنگی و ادبی؛
- دکتر رضا مریدی: معاون «انستیتو حفاظت در برابر اشعه اتمی» کانادا و نماینده پارلمان شهر ریچموند در اونتاریو؛
- پروفسور توفیق موسیوند: استاد جراحی دانشکده پزشکی «اوتاوا» واقع در کانادا و مخترع جهانی نخستین قلب مصنوعی داخل بدن انسان؛
- پرویز تناولی:(۳ فروردین ۱۳۱۶) مجسمه ساز، نقاش، پژوهشگر و مجموعهدار ایرانی؛
- هوشنگ سیحون: معمار و نقاش ایرانی، استاد معماری و رئیس سابق دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران؛
- دکتر پونه سید اخوان: فوق تخصص روماتولوژی در دانشگاه تورنتو کانادا؛
- نازیلا فتحی: گزارشگر نیویورک تایمز؛
- آنا فخر جوان: فیلمساز ایرانی ساکن مونتریال که در بیست و چهارمین دوره فستیوال فیلم کبک، فیلم "خانه ما" مستند 95 دقیقهای ساخته او برنده جایزه شد.
جمعیت فارسی زبان کانادا
مهاجرت به خارج از کشور یک پدیده بین المللی است که از نظر اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و جمعیتی در کشورهای مبدأ و مقصد تأثیرگذار میباشد. روند مهاجرت ایرانیان به خارج از کشور بیانگر آن است که اغلب نیروهای انسانی با صرف هزینههای سنگین در ایران تربیت میشوند و به شیوههای گوناگون و بر اثر عوامل مختلف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جذب کشورهای غربی میشوند. از اینگونه مهاجرتها معمولاً کشورهای مقصد بسیار بیشتر از کشورهای مبدأ سود میبرند.
به دلیل وجود روشهای مختلف در تهیه گزارشها و ارائه تعاریف مختلف از مهاجر، نمیتوان داده های آماری دقیقی از تعداد مهاجران ایرانی در کانادا ارائه داد. براساس گزارشهای رسمی مرکز آمار و اداره مهاجرت کانادا قبل از انقلاب اسلامی تعداد مهاجران ایرانی در کانادا انگشت شمار و محدود به تعدادی دانشجو، تاجر و پزشک بود. اولین موج عظیم مهاجرت از ایران به کانادا بعد از پیروزی انقلاب اسلامی رخ داد. دلایل اصلی این روند افزاینده مهاجرت را میتوان چنین برشمرد.
- تعدادی از مهاجران صرفاً برای ادامه تحصیل به کانادا مهاجرت کرده اند؛
- گروهی دیگر، صرفاً انگیزه سرمایهگذاری و اقتصادی در این کشور داشتهاند؛
- تعداد زیادی به دلیل مسائل سیاسی و تحمل نکردن دستاوردهای انقلاب اسلامی به کانادا عزیمت کردهاند؛
- شرایط سخت جنگی(در دوران هشت ساله جنگ تحمیلی عراق علیه ایران) نیز باعث شد تعدادی مجبور به مهاجرت شوند؛
- فشارهای اقتصادی و تورم بالا در ایران بعد از جنگ عامل دیگری برای مهاجرت بوده است؛
- قطع ارتباط سیاسی ایران و آمریکا نیز در این رابطه بیتأثیر نبود. افرادی که قصد مهاجرت به آمریکا را داشتند به دلیل موانع سیاسی کانادا را جایگزین آمریکا نمودند.
جمعیت ایرانیان در کانادا به بیش از 400 هزار نفر میرسد. علاوهبر این تعداد زبادی فارسیزبان نیز از کشورهای افغانستان و تاجیکستان در این کشور زندگی میکنند. در نتیجه، تعداد افرادی که در این کشور به زبان فارسی صحبت میکنند، قابل توجه است. در حال حاضر زبان فارسی جزء 10 زبان اول این کشور قرار دارد. از آنجا که قبلاً به تفصیل درباره زبان فارسی و فارسیزبانان در فصل مربوط به زبان بحث شده است، جهت جلوگیری از اطلاله کلام از پرداختن مجدد به آن خودداری میشود.
تاریخچه مطالعات ایرانشناسی
ذخایر عظیم فرهنگی ایران زمین همواره در میان مردم فرهیخته و فرهنگ دوست کانادا از جایگاه ویژهای برخوردار بوده است. در نیمقرن اخیر، عواملی چند در توسعه چشمگیر مطالعات ایرانشناسی در این کشور مؤثر بوده اند. پس از جنگ جهانی دوم، همراه با بسط سریع ارتباطات بین المللی در زمینه های سیاسی و اقتصادی، دوره های مطالعات مربوط به خاورمیانه و اسلامشناسی نیز در برخی از دانشگاههای کانادا دایر شد. در این دوره ها شاخه ای زیر عنوان ایرانشناسی گنجانده شد.
پس از انقلاب اسلامی ایران در سال 1979، مهاجرت تعداد قابل توجهی از تحصیلکرده ها، دانشگاهیان، روزنامه نگاران، شعرا، هنرمندان و روشنفکران ایرانی به کانادا باعث شد که مطالعه راجع به ایران و ایرانیان و فارسی زبانان مورد توجه قرار گیرد.
با افزایش تعداد نسل دومیها(ایرانی- کانادایی) علاقهمندی به جنبه های مختلف زبان، فرهنگ و تمدن ایرانی افزایش یافت. به همین دلیل، در بسیاری از دانشگاهها در سطوح مختلف دروس و برنامه های آموزشی زبان فارسی ایجاد گردید.
از جمله قدیمیترین این موارد باید به تأسیس مؤسسه مطالعات اسلامی در دانشگاه مک گیل در سال 1951 اشاره کرد که در آن به مطالعات ایرانی به عنوان زیر مجموعه مطالعات اسلامی و خاورمیانه پرداخته شده است. در سال 1961، در دانشگاه تورنتو گروه مطالعات اسلامی فعالیت خود را آغاز نمود. این گروه در دهه های 60 و 70 با مدیریت قوی به یکی از قطبهای مهم مطالعات ایرانشناسی و ادبیات ایران در امریکای شمالی تبدیل شد.[۹]
برخی از پژوهشگران ایرانشناسی
پروفسور جورج مایکل وینکس
پروفسور جورج مایکل وینکس(Goarge Micheal Wickens) در زمینه زبان و ادبیات فارسی، یکی از پیشگامان محسوب می شود. وی با ترجمه و تصحیح تعدادی از متون کلاسیک ادبیات فارسی و عربی(از جمله ترجمه «بوستان سعدی» و «اخلاق ناصری» خواجه نصیرالدین طوسی) در این عرصه کاملاً شناخته شده است.
استاد ریوان ساندلر
استاد ریوان ساندلر(Rivanne Sandler) از دانشگاه تورنتو ست. او طیف وسیعی از نثر و نظم جدید فارسی را مورد بررسی قرار داده و در مجله «ادبیات امروز جهان(World Literature Today)»، با عنوان «تحولات ادبی در ایران در سالهای دهه شصت و هفتاد میلادی تا قبل از انقلاب ایران»، به چاپ رسانده است.
پروفسور نسرین رحیمیه
پروفسور نسرین رحیمیه از گروه ادبیات تطبیقی دانشگاه آلبرتاست. نامبرده به آثار نویسندگان معاصر ایرانی و سینمای ایران بعد از انقلاب توجه ویژه ای نشان داده است. روش شناسی چندرشتهای در تحقیقات وی کاملاً مشهود است. از جمله آثار وی میتوان به کتاب «پارسیان گمشده بازخوانی صداها در تاریخ فرهنگی ایران» اشاره نمود.
ژیلا قمیشی
ژیلا قمیشی استاد دانشگاه مانیتوبا در کاناداست. وی تدوین کننده یکی از شماره های مجله «زبانشناسی» بود که به ترکیبات زبانهای ایرانی اختصاص یافته است.
تاریخ
در این زمینه باید از محققان برجسته ای چون: مارگات میلر،(Margaret Miller) والدمار هکل(Waldemar Heckel) و راجر ساوری نام برد. علاوهبر اینها میتوان به فعالیتهای دانشمندان زیر در حوزه تاریخ ایران اشاره کرد:
کالین میشل
کالین میشل(Collin p.Mitcheal) استاد دانشگاه دال هرسی در کاناداست. وی برخی جنبه های تاریخ دیپلماسی در ایران را در دوره صفویه(قرنهای 16 و 17) مطالعه کرده و نتایج آن ها را در مقالات متعدد منتشر کرده است.
پروفسور ادوارد اینگرام
پروفسور ادوارد اینگرام(Edward Ingram) استاد تاریخ در دانشگاه سیمون فریزر، کاناداست. وی چندین تحقیق در مورد روابط انگلستان با ایران قرن نوزدهم منتشر ساخته است.
پروفسور دریل مک لین
پروفسور دریل مک لین(Derryl Maclean) استاد دانشگاه سیمون فریزر، کانادا می باشد. وی از اساتید مبرز حوزه ایرانشناسی در حال حاضر است که به تحقیق درباره فرهنگ ایرانی در بستر تاریخی اسلامی- هندی پرداخته است. وی آثار متعددی را در خصوص ادیان و همبستگی فرهنگی بین ایران قرون وسطی و هند به رشته تحریر درآورده است.
فلسفه، کلام، عرفان و تشیع
پروفسور هرمان لندولت
پروفسور هرمان لندولت(Landolt Hermann) استاد حوزه فلسفه و کلام موسسه مطالعات اسلامی دانشگاه مک گیل کاناداست. وی دیدگاههای ابن سینا، سهروردی و ملاصدرا را بررسی کرده است. از آثار مهم وی تصحیح و استنساخ «کشف الاسرار» اثر مشهور نورالدین اصفهانی است. او مقالات بسیاری در دایره المعارفهای مختلف در این زمینه منتشر ساخته است.
توشیکو ایزوتسو
توشیکو ایزوتسو(Toshikiko Izutsu) استاد موسسه مطالعات اسلامی دانشگاه مک گیل کاناداست. وی مؤلف اثر مشهور «مفاهیم اخلاقی و مذهبی در قرآن» است. کتاب وی با عنوان «ساختار اساسی مابعد الطبیعه سبزواری» به همت نمایندگی دانشگاه مک گیل در تهران منتشر شده است.
پروفسور لیندا کلارک
پروفسور لیندا کلارک(Lynda Clarck) استاد گروه ادیان مرکز مطالعات ایرانشناسی دانشگاه کنکوردیا، کاناداست. وی به نحو مبسوطی به تحقیقات در زمینه شیعه شناسی پرداخته است و آثار و مقالات متعددی از وی منتشر شده اند.
تاریخ هنر و باستانشناسی ایرانی
از جمله محققان بنام در این زمینه میتوان از پروفسور گلمبک،(Golombek) پروفسور میسن(MASON) و پروفسور کیل(Keall) نام برد. همچنین اثری توسط پروفسور یانگ و پورفسور اسمیت(Cuyler Youg و p.Smith) با عنوان «مهاجرت آریاییها به مناطق غرب ایران» توسط این مرکز منتشر شده است.
جدیدترین اثر پروفسور یانگ، رساله ای است که با اییکیل(E.keall) درباره «امپراتوریهای ایران قدیم» در مجموعه دایره المعارف پنگوئن به چاپ رساندهاند. سبک شناسی معماری قرنهای 15 و 16 در ایران از زمینه های تخصصی دیگری است که پروفسور لیزا گلومبک به آن میپردازد.
از جمله محققان برجسته دیگر در حوزه تاریخ هنر پروفسور آنتونی ولک(Anthony welck) از دانشگاه ویکتوریا است که تحقیقات وی مربوط به هنرهای دوران صفویه(نقاشی، خطاطی و معماری) میباشد. در سال 1970 او نمایشگاههای مهمی در خصوص هنر ایرانی - اسلامی در قرون وسطی برگزار نمود. از جمله آثار وی میتوان به کتاب "شاه عباس و هنر در اصفهان" اشاره کرد[۹].
وضعیت آموزش زبان فارسی در دانشگاهها
در دو دانشگاه تورنتو(گروه تمدنهای شرقی) و مکگیل(مرکز مطالعات اسلامی) زبان فارسی به عنوان یکی از دروس اختیاری ارائه میشود. مطالب و موضوعات آموزشی بیشتر به آموزش زبان اختصاص دارد و به ادبیات، فرهنگ و تمدن ایرانی چندان پرداخته نمیشود. در این دانشگاهها استاد تماموقت و اتاق مشخص برای زبان فارسی وجود ندارد و درس فارسی به عنوان یکی از دروس اختیاری ارائه میشود. به عبارت دیگر، در این دانشگاهها کرسی ثابت زبان فارسی وجود ندارد. دانشجویان ایرانی مجاز به انتخاب این درس نیستند. دلیل آن نیز سطح بسیار نازل مطالب ارائه شده است. هرگاه تعداد داوطلبان فراگیری زبان خاصی به حد کافی و مورد قبول مدارس و دانشگاهها برسد، دولت کانادا هزینه برقراری کلاس درس زبان مورد درخواست را به عهده میگیرد. این امر به دلیل پذیرش اصل تنوع فرهنگها و حضور خیل عظیمی از مهاجران است. بنابراین، اگر تعداد متقاضیان فراگیری زبان فارسی افزایش یابد، دانشگاهها موظف به ایجاد کرسی زبان و ادبیات فارسی و یا دیگر موضوعات مرتبط با مقوله ایرانشناسی خواهند بود.
بررسی آخرین وضعیت مطالعات زبان و ادبیات فارسی در دانشگاهها
کانادا کشوری چندفرهنگی و مهاجرپذیر است. هر سال افراد زیادی از گوشه و کنار جهان به این کشور مهاجرت میکنند که بخش قابل توجهی از آنان را افراد با تحصیلات عالی تشکیل میدهند. ایرانیان(به طور خاص ایرانیان تحصیلکرده) یکی از گروههای مهاجری هستند که از سال 1996 به بعد روند مهاجرت آنان روبه فزونی نهاده است. هم اینک طبق آمارهای غیررسمی جمعیتی بالغ بر 400 هزار ایرانی در کانادا زندگی میکنند. شمار زیادی از آنان در شهرهای اتاوا، ونکوور، تورنتو و مونترال متمرکز شدهاند. این جامعه بزرگ پس از گذشت سالیان اولیه مهاجرت(که بیشتر تلاشها بر استقرار و تثبیت زندگی جاری متمرکز بوده است) به تدریج برای پر کردن خلاء فرهنگی و هویتی خود و نسلهای بعدی، تشکلها و نهادهای فرهنگی، هنری، آموزشی و دینی در شهرهای مختلف ایجاد کرده است.
مطالعات شرقشناسی، ایرانشناسی و آموزش زبان و ادبیات فارسی(به استثنای مرکز مطالعات اسلامی دانشگاه مک گیل) قدمت چندانی در مراکز آکادمیک کانادا ندارد و گسترده و متعدد نبوده است. بهرغم تعداد روبه رشد ایرانیان، حضور بسیار چشمگیر آنان در مراکز دانشگاهی(اعم از استاد و دانشجو) و علاقهمندی بسیاری از افراد غیر فارسی زبان به یادگیری زبان و ادبیات فارسی تعداد دانشگاههای کانادایی که رشته زبان و ادبیات فارسی دارند یا درس زبان فارسی و یا حتی دروس مرتبط با زبان و ادبیات فارسی را ارائه میکنند زیاد و در حد انتظار نیست.
مراکز آموزش زبان فارسی در دانشگاهها
دانشگاه کنکوردیا - مونترال
مرکز مطالعات ایرانشناسی دانشگاه کنکوردیا(concordia university) یکی از چهار مرکز تحقیقات جدیدی است که توسط شورای دانشکده هنر و علوم این دانشگاه در اوایل سال 1384 ایجاد شد. این دانشگاه یکی از دهها مرکز آموزش عالی در سراسر دنیا است که در زمینه مطالعات ایرانشناسی به صورت جدی فعال است. هدف این مرکز افزایش پژوهشهای مشترک و ایجاد فرصتهای آموزشی در مقطع کارشناسی ارشد در رشته ایرانشناسی است. گروه مطالعات ایرانشناسی از گروههای ادیان، جامعهشناسی، انسانشناسی کلاسیک، زبان معاصر و زبانشناسی تشکیل شده است. مدیریت این مرکز به عهده دکتر ریچارد فولتز(Richard Foltz) میباشد.
مهمترین اهداف این مرکز عبارتاند از: ایجاد فضای فیزیکی، اعطای بورسهای تحصیلی، برگزاری سخنرانیهای عمومی توسط پژوهشگران و ترویج فرهنگ ایرانی. به تازگی، این دانشگاه عضو انجمن بین المللی مطالعات ایران شده است. انجمن پیش گفته یک سازمان غیردولتی و غیرسیاسی است که به دنبال ارتقای استانداردهای بورس تحصیلی و حمایت از مبادلات در میان اعضای آن است. درسهایی که در این مرکز ارائه میشود به شرح زیرند:
ادبیات فارسی کلاسیک(3 واحد)
شامل برگزیدهای از شعر و نثر فارسی از آغاز فارسی کلاسیک تا قرن نوزده است. این دروس دانشجویان را با زبان، اندیشه فرهنگ وتمدن ایران آشنا میسازد.
رومی و مثنوی(3 واحد)
این دروس به تفحصی در عرفان اسلامی براساس شاهکار عرفان فارسی، یعنی مثنوی جلالالدین رومی، اختصاص دارد. دیدگاههای تصوف، دکترین یا آیین اسلامی و عرفان مقایسهای در قرائت این آثار بررسی میشود. در این درس از ترجمه متون استفاده میشود و فارسیزبانان تشویق میشوند به متون اصلی فارسی مراجعه کنند.
تدریس واحدهای پیش گفته در مرکز مطالعات ایرانشناسی دانشگاه کنکوردیا برعهده استادان برجسته زیر می باشد:
دکتر لیندا کلارک(Linda Clark) از دپارتمان ادیان که در زمینه تحقیقاتیِ زبان و ادبیات فارسی، شیعه، عرفان، حقوق اسلامی، مطالعات زنان و نظایر آن فعالیت میکند.
پروفسور مارک هیل(Mark Hill) از سازمان زبانشناسی، زبانهای مدرن و کلاسیک که در زمینههای تحقیقاتیِ زبانهای قدیمی ایرانی، زبانشناسی تطبیقی هندی و اروپایی فعالیت میکند.
مانیا سعدی نژاد که در زمینه زبان ایران باستان و اسطوره شناسی، هنر ایرانی و نظایر آن به مطالعه و تدریس میپردازد.[۱۰]
دپارتمان زبان، ادبیات و زبانشناسیِ دانشگاه یورک شهر تورنتو
دانشگاه یورک(York University) نسبتاً جدیدالتأسیس است. در ابتدا این دانشگاه بخشی از دانشگاه تورنتو بود و در سال 1959، مستقل شد. با وجود این، تا چند سال تابع دانشگاه تورنتو بود و دانشجویان دانشگاه(کالج) یورک دانشنامه خود را از دانشگاه تورنتو دریافت میداشتند. این گروه کوچک دانشگاهی بعد از جدا شدن از دانشگاه تورنتو به رشد و توسعه ادامه داد و در کمتر از 50 سال سومین دانشگاه بزرگ کانادا از نظر تعداد استاد و دانشجو شده است. در تاریخ 13 ماه می 2010، دانشکده هنرهای آزاد و مطالعات حرفهای دانشگاه یورک در گزارشی به سنای دانشگاه پیشنهاد کرد آموزش زبان فارسی به رشته های دپارتمان زبان، ادبیات و زبانشناسی افزوده شود.
در دانشکده زبان دانشگاه یورک زبانهای عربی، چینی، آلمانی، یونانی کلاسیک، یونانی مدرن، عبری، هندی، ایتالیایی، کرئول جامائیکی، ژاپنی، کرهای، لاتین، پرتقالی، روسی، اسپانیایی، سواحلی، تامیل و ییدیش آموزش داده می شود. واحدها و دروس زبان فارسی این دانشکده به شرح زیر است:
زبان فارسی مقدماتی
این درس به آموزش فارسی امروزی ورایج اختصاص دارد و به دانشجویانی ارائه میشود که هیچ آشنایی با این زبان نداشته باشند. هدف آن نیز گسترش مهارت و توان پایهای شنیداری، گفتاری، خواندن و نوشتن ابتدایی به زبان فارسی است. کسانی که با زبان فارسی آشنایی دارند، نمیتوانند در کلاسهای این درس ثبتنام کنند. زبان تدریس انگلیسی و فارسی است.
ادبیات و فرهنگ فارسی
این درس به بررسی فرایند تاریخی، فرهنگی و اجتماعی میپردازد که فرهنگ و تمدن ایرانی را شکل داده است و از پارس باستان تا ایران کنونی را مورد توجه قرار میدهد. در این درس ترجمان ادبیات فارسی مطالعه و تجزیه و تحلیل میشود. متون درسی با توجه به زمینههای تاریخی، اجتماعی و سیاسی زمان مطالعه و تدریس می شوند تا بدین وسیله تاریخ ایران و چگونگی پدید آمدن فرهنگ به درستی بررسی شود. زبان تدریس این درس انگلیسی است و دکتر خاطره شیبانی از استادان برجسته این درس میباشند.[۱۱]
دانشگاه سیمون فریزر شهر ونکوور
مؤسسه کارآموزی زبان در دانشگاه سیمون فریزر
مؤسسه کارآموزی زبان در دانشگاه سیمون فریزر(Language Training Institute in Simon Fraser University)، در این موسسه زبانهای مهم دنیا(مانند چینی، ژاپنی، یونانی) به علاقهمندان آموزش داده می شود. دو درس در زمینه زبان فارسی نیز در این موسسه ارائه میشود. این دروس عبارتاند از:
مقدمهای بر فارسی 1(3 واحد)
در این کلاس الفبای فارسی همراه با واژهشناسی، ساختشناسی و نحوشناسی(روش و نظم کلمات و ارتباط آن ها با هم در یک جمله) آموزش داده میشود. دانشجویان خواندن و نوشتن مقدماتی را فرا میگیرند و میتوانند جملات ساده را ترجمه کنند. در این درس از مراجع فرهنگ و تاریخ فارسی به منظور کمک در یادگیری زبان استفاده میشود.
مقدمهای بر فارسی 2(سه واحد)
هدف اصلی این واحد بالا بردن توانایی دانشجو در خواندن متون ساده، نگارش و مهارت مکالمه میباشد. در این کلاس تلاش میشود تعداد واژههای فارسی فراگرفته شده توسط دانشجویان افزایش یابد، خواندن متون پیچیده، درک متون ادبی و گفتگوی فارسی برای آنان آسان شود. این امر با یادگیری مهارتهایی مانند تندخوانی، یادداشتبرداری و تفسیر متون میسر میگردد. این واحد بر یادگیری دستور زبان و لغات فارسی تأکید اساسی دارد.[۱۲]
دانشگاه تورنتو شهر تورنتو
دانشگاه تورنتو(University of Toronto) یکی از پربارترین و غنیترین برنامههای ایرانشناسی و فارسیشناسی را دارد. در تاریخ یکم جولای 1996، سازمانهای مجزای مطالعات خاور نزدیک، مطالعات خاورمیانه و مطالعات اسلامی ادغام و سازمان خاور نزدیک و میانه تشکیل شد. در این سازمان دروس زبان فارسی فراوان و گوناگون است. علاوه بر دورس زبان فارسی، دانشجویان میتوانند درباره تاریخ ایران(تاریخ گذشته و معاصر)، سیاست، و ادیان ایران باستان مطالعه و تحصیل کنند. مهمترین دروس مقطع کارشناسی عبارتاند از:
فارسی مقدماتی
زبان فارسی یکی از شاخههای زبانهای هند و اروپایی، زبان رسمی ایران و تاجیکستان و یکی از دو زبان رسمی افغانستان است. به همین دلیل زبان فارسی در این دانشگاه مورد توجه قرار گرفته است. روش تدریس عملی است و هدف آن تسلط سریع بر مقدمات دستور زبان و کسب توانایی خواندن و نوشتن و سخن گفتن روان در سطح ابتدایی است. این درس ضمناً پایه درس زبان فارسی کلاسیک میباشد.
فارسی متوسط
این درس شامل قرائت، تجزیه و تحلیل دستور زبان و برگردان گزیدههایی از نثر فارسی معاصر در سطح متوسط است. این درس دانشجویان را برای درسهای ادبیات فارسی کلاسیک و ادبیات فارسی معاصر آماده میسازد.
ادبیات کلاسیک فارسی
ادبیات فارسی، شعر فارسی سدههای 15-10 میلادی برپایه گزیدههایی از رودکی، نظامی، سعدی، مولانا، حافظ و شاهنامه فردوسی در این واحد درسی بررسی و تدریس میشود.
شعر مدرن فارسی
نگرشی به اشعار و آثار مدرن شعر فارسی است.
نثر مدرن فارسی
آثار گوناگون نثر جدید و متنهای گوناگون نثر فارسی بررسی میشود.
تحول تاریخی زبان فارسی
تحول فارسی کهن(551 پیش از میلاد) تا زمان فارسی میانی(331 پیش از میلاد) تا فارسی مدرن(سدههای هفتم میلادی) مطرح و بررسی میشود. بحث و گفتگو برپایه متنهایی از تاریخدانان، زبانشناسان، و دستور زبانشناسانی انجام می شود که زبان را نظامی میانگارند که بر اثر عوامل درونی و برونی(چون عوامل سیاسی، دینی و مذهبی، مهاجرتی، دادوستدی، و غیره) تغییر مییابد. این درس یک سال در میان ارائه میشود.
لازم به ذکر است که در مقطع کارشناسی ارشد و دکترا دروس فارسی مقدماتی، فارسی متوسط، و ادبیات کلاسیک ارائه میشود.
ادبیات کلاسیک
بررسی ادبیات فارسی کلاسیک از آغاز پیدایش زبان ادبی فارسی نوین در قرن 10 تا قرن 15 میلادی برپایه متون برگزیده در این درس ارائه میشود. از آنجا که شعر نقش برجستهتری در ادبیات سدههای میانی دارد، اشعار شاعرانی چون رودکی، فرودسی، خاقانی، نظامی، سعدی، مولوی، حافظ و جامی مطالعه میشود. دانشجویان با خط فارسی، نثر فارسی و تجزیه و تحلیل علم معانی بیان آشنا میشوند. متونی از نثر فارسی مطالعه میشود و در مورد نقدهای ادبی سدههای میانی و زندگینامه شاعران(نظامی عروضی، دولتشاه، تذکره الشعرا)گفتگو می شود.
ادبیات فارسی، پند و اخلاق در سدههای میانی
بررسی ادبیات سدههای میانی در باب کشورداری، اخلاق و ادب در ادبیات کهن فارسی در این درس مطرح میگردد. ادبیات اخلاق و ادب فارسی منبع مهمی برای درک دیدگاههای سیاسی و اجتماعی اسلامی در قرون وسطی(سدههای میانی) است، لذا پیشینههای هندی - ایرانی و عربی این ادبیات مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد و زمینهها و شرایط سیاسی بررسی میشود که در آن این متنها توسط افراد به نگارش درآمده است. متنهای مورد بررسی عبارتاند از: گزیدههایی از قابوسنامه کیکاوس، سیاستنامه نظام الملک، اخلاق ناصری خواجه نصیرالدین طوسی، اخلاق مشیری حسین واعظ کاشفی و سلوک الملوک خونجی. رسالههای فارسی در باب اخلاقیات صوفی که مفهوم جوانمردی و فتوت را مطرح میکنند(چون فتوتنامه سلطانی کاشفی) نیز مورد بحث قرار میگیرد.
شعر عرفانی فارسی
مقدمهای بر تصویرها و سمبلهای شاعرانه تصوف فارسی با قرائت گزینههایی از شاعران عرفانی بزرگ قرنهای 15-11 میلادی(چون سنائی، عطار، مولوی و جامی) ارائه میشود. برحسب علایق دانشجویان ممکن است سمیناری تشکیل شود که به بررسی یکی از این چهرهها به طور خاص بپردازد. علاوهبر قرائت متنهای فارسی، آثار هنری کوربن، هلموت ریتر و آن ماری شیمل در تفسیر آیین عرفان و خداشناسی صوفیان مورد بحث و بررسی قرار میگیرد.
مثنوی مولوی
نقد و تجزیه و تحلیل گزیدههایی از مثنوی معنوی جلال الدین مولوی ارائه میشود. بیتردید مولوی بزرگترین شاعر اسلامی عرفانی است و شاهکار او در جهان فارسیگرای قرون وسطی موقعیت یک اثر متعارف و در حد یک «قرآن به زبان فارسی» را کسب کرده بود. متون مثنوی در چهارچوب آیینهای عرفانی اسلامی، علم تفسیر و تعبیر کتب مقدس، تفسیر باطنی قرآن، و ادبیات شاعرانه تصوف یا صوفیگرایی مورد مطالعه قرار میگیرد. همه متنها در اصل به زبان فارسی است. دانشجویان دینهای مشابه که با فارسی آشنایی ندارند، میتوانند با استفاده از ترجمه انگلیسی این متون، فراگیری متون ثانوی و اضافاتی که به آن ها داده میشود و با شرکت در بحثهای سمینار از این درس بهره گیرند. همه متنها برگرفته از ترجمه نیکلسون همرا ه با یادداشتهای مترجم میباشد.
اسطوره فارسی، افسانههای اسلامی و تمثیلهای عرفانی
موضوع این درس بررسی چگونگی استفاده تمثیلی از مایههای جهانشناسی زرتشتی و تاریخ حماسی فارسی در آثار حکیمان و فیلسوفان و شاعران فارسی– اسلامی(چون ابنسینا، سهروردی و عطار) است. هدف از آن نمایان ساختن مفاهیم عرفانی و خداشناسانه اسلامی در این متون است. این درس شامل بحث درباره برخی داستانهای شاهنامه، افسانههای قرآنی، آیینهای جهانشناسانه اسلامی و تصوف میباشد. متنهای اصلی مورد مطالعه رسالههای فارسی سهروردی است. دانستن زبان فارسی برای حضور در این کلاسها الزامی است. دانشجویانی که مطالعاتی در زبان عربی و یا عرفان اسلامی دارند، میتوانند در کلاسها شرکت کنند؛ زیرا این آثار در نسخههای چاپی فارسی- انگلیسی نیز در دسترس میباشد.[۱۳]
دانشگاه مک گیل
مؤسسه مطالعات اسلامی در دانشگاه مک گیل(McGill University) شهر مونترال در چهار سطح برای دانشجویانی که هیچگونه اطلاعاتی درباره زبان فارسی ندارند و یا دانشجویانی که اطلاعات محدودی دارند، دورههای زبان فارسی برگزار میکند. این کلاسها در دو سطح کارشناسی و کارشناسی ارشد ارائه میشوند. مهمترین دروسی که در این مؤسسه ارائه میشود عبارتاند از:
ادبیات فارسی
در این درس به بررسی ادبیاتی که در جهان فارسی زبان از میانه سده دهم تا پایان دهه بیستم پدید آمده است، میپردازند. همچنین، متون بسیاری از اشعار و نثرها، مورد مطالعه و ترجمه قرار میگیرند.
فارسی مقدماتی
در سال اول، دانشجویان را هر دو بخش «فارسی مقدماتی» با دستور زبان و واژگان پایه به منظور توانایی در برقراری ارتباط با زبان فارسی آشنا میشوند. در پایان این دوره، دانشآموزان قادر به درک، خواندن، نوشتن و گفتن جملات ساده به زبان فارسی میباشند. علاوهبر این، آن ها تا حدی با فرهنگ و آداب و رسوم ایران آشنا خواهند شد.
فارسی میانه
در این دوره دانشجویان به بحث و بررسی متون مختلف زبان فارسی میپردازند. به ویژه دو مهارت خواندن و نوشتن زبان آموزان در این دوره تقویت میشود. همچنین از طریق بحثهای کلاسی و سخنرانیهای فردی مهارت شنیداری و گفتاری آن ها ارتقا مییابد.
فارسی پیشرفته
پس موفقیت در گذراندن دوره میانه، این دوره با هدف آشنا کردن دانشآموزان با فضای ادبیات فارسی کلاسیک برگزار میشود. [۱۴]
دانشگاه آلبرتا شهر ادمونتون
در گذشته دانشگاه آلبرتا(University of Alberta) در چهارچوب دانشکده علوم انسانی و دپارتمان زبانهای مدرن و مطالعات فرهنگی، درس زبان فارسی ارائه میداد. این دروس عبارت بودند از: فارسی مقدماتی 1 و 2، فارسی متوسط 1 و 2.
دانشگاه بریتیش کلمبیا
مرکز زبانهای دانشگاه بریتیش کلمبیا(University of British Columbia) شهر ونکور، آموزش 21 زبان را ارائه میکند. زبان فارسی نیز یکی از این زبانها است که به صورت آزاد ارائه میشود و واحد درسی ندارند. در این دوره دروس زیر ارائه میشود: فارسی مقدماتی 1و 2، که این درس بر عوامل ضروری و مؤثر در ارتباطات، خواندن و نوشتن فارسی تکیه دارد.
دانشگاه کارلتون
در دانشگاه کارلتون(Carleton University) شهر اتاوا، تدریس زبان فارسی به صورت غیررسمی از سال 2010 آغاز شده است. دروسی که در این برنامه ارائه میشوند، عبارتاند از: فارسی مقدماتی و فارسی متوسط. هریک از این دروس بر جنبه مکالمه و نوشتن زبان فارسی تأکید دارند.
وضعیت زبان فارسی در مدارس
آموزش زبان فارسی در مدارس ایرانی- کانادایی
منظور از مدارس ایرانی مدارسی است که هزینه آن ها به عهده دولت کانادا نیست. این مدارس خود به دو دسته مدارس رسمی و مدارس غیررسمی تقسیم میشوند.
مدارس رسمی
در این کشور سه مدرسه رسمی(دو مدرسه در تورنتو و یک مدرسه در مونترال) وجود دارد. یک مدرسه نیمهرسمی نیز در محل فرهنگسرای ایران در اوتاوا دایر بوده است. این مدارس مورد تأیید اداره کل مدارس خارج از کشور وزارت آموزش و پرورش هستند و کتابهای درسی و برنامه تحصیلی آن ها توسط وزارت آموزش و پرورش اشاره تعیین و تامین میشود. تقریباً تمامی درسهای مدارس ایران در مدارس خارج از کشور نیز تدریس میشود و متون و کتب درسی مشابه مدارس داخلی است. تعداد روزها و ساعات تدریس نیز باید به اندازه مدارس داخل کشور باشد. این برنامه تنها در شرایط خاص قابل تغییر است.
مدارس غیررسمی
مدارسی هستند که با نظر مؤسسان و اولیای دانشآموزان راهاندازی و اداره میشوند. در برنامه ریزی درسی این مدارس تلاش می شود دانشآموزان از امکانات تحصیلی محل زندگی خود و زبان رسمی و اداری کشور میزبان بیبهره نمانند. این مدارس مورد تأیید وزارت آموزش و پرورش نیستند، زیرا برنامه ریزی آموزشی، ساعات تدریس و منابع آموزش در آن ها توسط وزارت آموزش و پرورش تعیین نشده است. روزها و ساعات کلاس درس به گونهای تنظیم میشود که دانشآموزان به راحتی بتوانند در مدارس کشور میزبان حاضر شوند. دانشآموزان مدارس غیررسمی میتوانند در امتحانات پایان سال مدارس مورد تایید وزارت آموزش و پرورش به عنوان داوطلب آزاد شرکت کنند. در صورت قبولی نیز میتوانند در مدارس داخل کشور به تحصیل ادامه دهند. مدارس غیررسمی را می توان به دو دسته کوچکتر تقسیم کرد:
- مدارسی که در آن ها اولیا و موسسان تلاش میکنند از کتابها و منابع درسی مدارس رسمی ایرانی استفاده کنند. در این مدارس، علاوهبر موضوعات و مطالب جامعه میزبان، کتابها ومطالب درسی داخل کشور نیز آموزش داده می شود؛
- مدارسی که در آن ها صرفاً زبان فارسی و مختصری از فرهنگ و تمدن ایرانی تدریس میشود، ولی از کتابها و متون درسی ایران به عنوان منابع آموزش استفاده نمیشود.
وضعیت آموزش زبان فارسی در مدارس کانادایی
همانطور که پیشتر نیز اشاره شد، دولت برای جذب مهاجران بیشتر با طرح موضوع تنوع فرهنگها به زبان و فرهنگ دیگر کشورها احترام میگذارد. چنانچه در مدارس تعداد داوطلبان فراگیری زبانی خاص به حد نصاب برسد، کلاس آموزش آن زبان با هزینه دولت تشکیل میشود. بنابراین، تعدادی از فرزندان ایرانیان مهاجر(نسل دوم) در مدارس کانادایی در حال فراگیری زبان فارسی هستند.
علاوه بر مدارس رسمی و غیررسمی، در بسیاری از شهرها گروههای کوچک و حتی برخی خانوادهها به طور انفرادی کلاسهای آموزش زبان فارسی برگزار میکنند. این گونه آموزشها غیرانتفاعی است و دولت ایران هیچگونه حمایت مالی از آن ها به عمل نمیآورد و یا وسایل کمک آموزشی در اختیار آنان قرار نمیدهد. حتی از تعداد این مدارس و آدرس اغلب آن ها اطلاع دقیقی در دست نیست[۹] [۱۵][۱۶]
نیز نگاه کنید به
روابط آرژانتین با ج.ا.ایران؛ روابط روسیه با جمهوری اسلامی ایران؛ روابط تونس با جمهوری اسلامی ایران؛ روابط ژاپن با جمهوری اسلامی ایران؛ روابط کوبا با جمهوری اسلامی ایران؛ روابط لبنان با جمهوری اسلامی ایران؛ روابط ایران و چین؛ روابط جمهوری سنگال با جمهوری اسلامی ایران؛ روابط فرانسه با ج.ا. ایران؛ روابط مالی با جمهوری اسلامی ایران؛ روابط سودان با جمهوری اسلامی ایران؛ روابط ساحل عاج با جمهوری اسلامی ایران؛ روابط زیمبابوه با ج. ا. ایران؛ روابط تایلند با ج.ا.ایران؛ روابط اوکراین با ج. ا. ایران؛ روابط اسپانیا با ج. ا. ایران؛ روابط اردن با ج.ا.ایران؛ روابط اتیوپی با ج.ا.ایران؛ روابط سیرالئون با ج. ا. ایران؛ روابط قطر با ج. ا. ایران؛ روابط سریلانکا با ج.ا.ایران؛ روابط گرجستان با جمهوری اسلامی ایران؛ روابط تاجیکستان با جمهوری اسلامی ایران؛ روابط بنگلادش با ج.ا.ایران؛ روابط قزاقستان با جمهوری اسلامی ایران
پاورقی
[i]. حجم تجارت کانادا بیش از 40 درصد تولید ناخالص ملی این کشور را در بر می گیرد.
[ii]. نوراد همان سیستم دفاع هوایی آمریکای شمالی است.
[iii]. سالها بعد رابرت رایت، مورخ دانشگاه ترنت در کتاب خود با عنوان «مأمور ما در تهران»، که در سال 2009 منتشر شد، فاش ساخت که با توافق دولتهای کانادا و آمریکا، کن تیلر سفیر وقت کانادا در تهران(1360- 1357) به عنوان مسئول غیررسمی سازمان سیا انتخاب شده و سفارت کانادا به مرکز فعالیتهای اطلاعاتی سازمان سیا تبدیل شده بود. افشای این موضوع باعث جنجال در محافل سیاسی دو کشور شده و منتقدین کانادائی، این اقدام را که به عنوان «دسیسه کانادائی» معروف است، باعث لطمه به اعتبار جهانی کانادا ارزیابی کردند که «این کشور به اندازه کافی مستقل نیست».
کتابشناسی
- ↑ Blanchette, A. E. (1994). Canadian foreign policy, 1977-1992: Selected speeches and documents. McGill-Queen’s Press- MQUP.
- ↑ Bow, B. J., & Lennox, P. (2008). An independent foreign policy for Canada?: Challenges and choices for the future. University of Toronto Press.
- ↑ Canada International. (2013). روابط ایران –کانادا [Iran-Canada relations]. http://www.canadainternational.+gc.ca/iran/canada-iran/index.aspx?lang=fas
- ↑ Froese, M. D. (2010). Canada at the WTO: Trade litigation and the future of public policy. University of Toronto Press.
- ↑ Canada closes embassy in Iran, removing remaining 4 personnel. (2010, March 27). The New York Times. available in: http://www.nytimes.com
- ↑ Blanchette, A. E. (2000). Canadian foreign policy, 1945-2000: Major documents and speeches. Dundurn Press Ltd.
- ↑ لاریجانی, ف. (1383). روابط سیاسی ایران و کانادا. مجموعه مطالعات رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، سفارت ایران در کانادا.
- ↑ محمودی, م. (1390). کانادا: سرزمین ملیتها. انتشارات تخت جمشيد - انتشارات قشقايي.
- ↑ ۹٫۰ ۹٫۱ ۹٫۲ لاریجانی, ف. (1381). زبان و مردم کانادا و جایگاه زبان فارسی در این کشور. مجموعه مطالعات رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، سفارت ایران در کانادا.
- ↑ Concordia University. (2013). Centre for Iranian Studies - Concordia University. retrieved from http://www.concordia.ca
- ↑ York University. (2013). Department of Language, Literature and Linguistics. retrieved from http://www.yorku.com/web/index.htm
- ↑ Simon Fraser University. (2013). Language Training Institute in Simon Fraser University. retrieved from http://www.sfu.ca
- ↑ Toronto University. (2013). Islamic and Middle Eastern Studies. http://www.utoronto.com
- ↑ McGill University. (2013). Institute of Islamic Studies. retrieved from https://www.mcgill.ca
- ↑ لاریجانی، فاضل(1395). جامعه و فرهنگ کانادا. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص.385- 424.
- ↑ ایرانیان مقیم کانادا. (1391). اداره کل امور فرهنگی ایرانیان خارج از کشور. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی.ص.385-425.